ایدیالوژی یا تفکر وطندوستی و مردم گرایی
تغییر نام افغانستان به یکی از نام های تاریخی وطن ما ضرورت زمان و حلال مساله ملی به شکل دموکراتیک است که مشکلات عظیمی را در پروسه ملت سازی از سر راه ما دور میسازد 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۵    ۱۴۰۲/۲/۱۵ کد خبر: 172992 منبع: پرینت

قابل توجه مبارزین راه آزادی، احزاب سیاسی، اساتید دانشگاهی و دانشمندان امور دولت سازی!
گروه تروریستی طالبان نسبت جنایات هولناک شان برضد مردم افغانستان، به طورقطع قابل بخشایش نبوده و نیستند؛ ماشین جنگی شان باید منهدم و رهبری طالب به جرم اجنتوری استخبارات خارجی، خیانت به وطن و کشتار مردم بی گناه افغانستان به جزای اعمال ننگین شان رسانیده شود.

امروز در شرا یطی که مردم ما توسط گروه ترورستی و نیابتی طالب تحت اشغال غیرمستقیم بیرحم ترین لاشخوران امپریالستی غربی، شرقی ومنطقه ای قرار گرفته و بد ترین روزهای فقر، گرسنگی، قتل و سلاخی شدن را میگذرانند، جبهاتی متعدد ضد طالبی تشکل نموده و صداهای همگرایی و اتحاد همه نیروهای ضد طالب به گوش میرسد. همه این پدیده ها و صداها امیدوار کننده و قابل توجه است و فکر میکنم که پشتیبانی طیف وسیع مردم و خبرگان سیاسی و دانشمندان را بخود جلب نموده است (به جز از گروه دزدان و وطن فروشانی که بازهم در ترکیه و سایر کشور ها منتظر اند تا بادار امریکایی شان بنام تامس وست ایشان را رییس و وزیر مقرر کند).

با درنظرداشت این فرایند عده ای از دانشمندان ما نیکو متوجه شده اند که تنها ضدیت و مبارزه با طالب کافی و بسنده نیست. جبهه مقاومت، سپاهیان آزادی و نیروهای مقاومت وقتی همه شمول، موثر و موفق میشوند که بدانند بعد از شکست دشمن وطن را به کدام مسیر سمت و سو دهند و چه نوع دولت و حکومت باید ایجاد گردد؟
جواب این سوالات را میتوان با طرح یک مفکوره یا ایدیولوژی و برنامه عمل فراهم نمود. این مطلب یعنی داشتن ایدیولوژی خیلی مهم است زیرا با انتشار ایده و برنامه ی عمل جهت شکست طالبان، آزادی وطن و ایجاد دولت خدمتگار مردم، ملیون ها هموطن ما آگاهانه و داوطلبانه با انگیزه نیرومند رهایی و آزادی به صفوف مبارزه خواهند پیوست.
طوریکه یکی از رهبران بزرگ جهان گفته است "بدون ایدیولوژی مرگ است" مبارزه ما هم برای آزادی بدون ایدیولوژی بجایی نخواهد رسید. بنابراین ملحوظ میخواهم یک سلسله مسایل برنامه ای رابطور نمونه طرح و پیشنهاد نموده از خبرگان امور توقع دارم تا آنرا بسط و توسعه داده در غنامندی هرچه بیشتر آن اقدامات مقتضی فرمایند.

آیدیولوژی:
آیدیولوژی مجموعه ی از نظریات، اعتقادات و باور های افراد در مورد مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شان است.
ایدیولوژی ما پاتریاتیزم یا وطنگرایی، آزادی و مردم سالاری میباشد که باید در قانون اساسی، دکترین نظامی، سیاست داخلی و خارجی، نظام اقتصادی و فرهنگ بومی ما انعکاس یابد
با درنظرداشت اصل تساوی حقوق ملیت ها پلان ایجاد یک دولت پساطالبان را طور آتی میتوان طرح کرد:

تغییر نام افغانستان؛
تغییر نام افغانستان به یکی از نام های تاریخی وطن ما ضرورت زمان و حلال مساله ملی به شکل دموکراتیک است که مشکلات عظیمی را در پروسه ملت سازی از سر راه ما دور میسازد.
هدف از تغییر نام، انتخاب یک نام باستانی است که مانند یک چتر بالای همه ملیت ها پهن گردیده و همه در تحت آن احساس غرور و آرامش کنند. از جمله نام های باستانی میتوان از نام های "آریانا، باختر، باختریان و خراسان یادآوری نمود. انتخاب را به دانشمندان و مردم میگذاریم.

زبان ملی افغانستان پس از طالبان؛
مبرهن است که زبان فارسی زبان تمام مردم افغانستان، زبان علمی، ادبی، فرهنگی، عرفانی، خیلی پهناور و باشکوه، زبان مولانا و فردوسی، زبان محمود غزنوی و احمد شاه دورانی، امیرعلی شیرنوایی و ابن سینای بلخی میباشد. جایگاه زبان فارسی منحیث زبان ملی ما آنقدر شامخ است که ضرورت به توجیه ندارد.
من یقین کامل دارم که همه مردم افغانستان با افتخار کامل، عقل سلیم و اندیشه سا لم آنرا منحیث یگانه زبان ملی و سرتاسری میدانند و قبول میکنند.

شکل و ساختار دولت پسا طالبانی؛
با درنظرداشت اندیشه های نوین، پیشرفت تکنالوژی، کمپوتری شدن حیات امروزی، جهت سهولت و آسانی در امور اداری، فرهنگی و اقتصادی بهترین گزینه ما ایجاد حاکمیت قانون و دولت جمهوری پارلمانی فدرالی مستقل، آزاد و بیطرف با سه قدمه حکومتی فدرال، ایالتی و شهرداری میباشد.
تشویش بعضی از هموطنان ما در مورد فدرالی سازی افغانستان که ادعا دارند فدرالی سازی زمینه تجزیه افغانستان را فراهم میسازد باید مطمح نظر داشت. از اینرو نیکو خواهد بود تا یونت های فدرا ل نه به اساس قومی بلکه به اسا س سرحدات اداری امروز و حضور ملیت های مختلف در یک یونت فدرالی تشکیل گردند تا از تجزیه جلوگیری به عمل آید.

دین دردولت بعد از طالبان؛
با ورهای دینی کاملا یک موضوع شخصی و انفرادی مردم است.
قرار اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچکس حق ندارد کسی را به خاطر اعتقادات دینی اش مورد پیگرد، بازپرس و سرزنش قرار دهد. در دولت جمهوری پارلمانی فدرالی... دین از دولت جدا است. ملاها و آخندها باید با مساجد و تکایای خود برگردند و به تبلیغ دین بپردازند.

حقوق و اقتصاد در دولت پساطالبان؛
در قانون اساسی جمهوری فدرالی... مردم مظهر قدرت سیاسی و مالک همه دارایی های مادی و معنوی کشور اند چون آن را از نیاکان خود به میراث گرفته اند.
فروش، اجاره و استفاده از ارزش های فوق از طریق راه اندازی خصوصی سازی ممنوع و خلاف قانون شمرده میشود؛ مگربه اراده و رای یک دولت غمخوار و نمایندگان صدیق مردم در پارلمان فدرال مخصوصن در مورد منابع معدنی استراتژیک کشور.
ایجاد اقتصاد مختلط متشکل از سکتورخصوصی و دولتی، ملی سازی بانک ها به مثابه پردرآمد ترین موسسات اقتصادی جهت تقویه بنیه مالی کشور، رفع وابستگی اقتصادی کشور از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول.
مبارزه با فساد و برخورد قاطع با مفسدین. ایجاد فضای تفاهم، همدیگر پذیری، مشوره و مذاکره، صلح و آشتی، جلوگیری از خودمحوری و خودپسندی.

توجیه آنچه در بالا نگاشته شد:
به ارتباط نام وطن ما، باید تذکر داد که افغانستان یعنی سرزمین افغان ها. افغان معرب اوغان یعنی پشتون است، پس وطن ما به نام یک اقلیت پشتون مسمی گردیده است که برای اکثریت مردم غیرقابل قبول است. از جانب دیگر تا زمان شاه شجاع درانی 1839-1842 کدام مملکتی بنام افغانستان وجود نداشت چنانچه الفنستون جنرال برطانوی در کتابش وطن ما را بنام پادشاهی کابل (کنگدم آف کابل) یا سلطنت کابل یاد نموده است که لینک آن (کتابخانه کانگرس امریکا) در پای این مقاله تقدیم میگردد.
طی یک روایت دیگر "مونت استوارت الفنستون" بریتانیایی در نامه اش به لندن نوشته بود که: "این مردم برای مملکت شان نام ندارند و من آنرا افغانستان میگویم". پس مردم عزیز خوب فکر کنید! ننگ است اگر این نام ننگین و استعماری را دور نیندازیم و نام های باستانی خود را زنده نسازیم. این تصمیم شجاعانه، یک فدا کاری است که به خاطر ملت سازی، صلح و آرامی و خوشبختی نسل های امروز و آینده ی ما باید اتخاذ گردد.

از دیر زمان شعار های مانند تقسیم عادلانه قدرت و ثروت و فدرالیزم یا تجزیه در ساحه تفکر جمعی ما تبارز کرده است. در این موارد میخواهم نظرخود را ابراز نمایم کسی ناراحت نشود؛ این فقط یک نظر است.
قبل از همه باید بگویم که کلمات تاجیک، اوزبیک، هزاره و پشتون و دیگران مقوله های فلسفی و نام هایی اند که وجود خارجی ندارند. تنها مردم واقعیت های عینی اند که وجه مشترک شان انسان بودن است.
از قرن ها بدین طرف هزاران هزار از این نام ها در کوره راه های تاریخ پدید آمده اند و گم شده اند و بازهم گم میشوند.
قابل یاد آوری است که میلیون ها نفر از ما و شما در اطراف و اکناف جهان آواره هستیم؛ نواده های ما بعد از دونسل نخواهند گفت که از کجا آمده اند و از کدام ملیت هستند. همه خود را کانادایی، امریکایی، اروپایی،... خواهند گفت. پس بیایید به خاطر جلوگیری از جنگ ملیت ها به خاطر ملت سازی و خوشبختی نسل های آینده، به خاطر آنکه اخلاف ما یکدیگر را نگویند که من تاجیکم و تو پشتون، تو ازبکی و من هزاره،... بر ما است که باحفظ فرهنگ محلی و قومی خود از روی مصلحت خود را متعهد به یک فرهنگ عمومی بسازیم و بگوییم که ما همه خراسانی ایم، آریایی ایم یا باختری هستیم.

در دولت جمهوری فدرالی... با رعایت اصل آزادی و انکشاف زبان و فرهنگ محلی ملیت ها، ادعا ی ملیت خواهی به مقصد دامن زدن به مسایل قومی و زبانی غیرقانونی تلقی گردیده مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد.
از آوان کودکی ما را تلقین و شستشوی مغزی کرده اند تا به تاریخ وطن خود افتخارکنیم. من تاریخ را رد نمیکنم. تاریخ چراغ راه آینده است. اما افتخار به آنکه گذشتگان ما چه کارهای خوب و بد را انجام داده اند کاملا بیهوده بوده هیچ درد ما را دوا نکرده و از بدبختی های ما نمی کاهد. "شرافت و نجابت انسان مربوط به علم و ادب او است نه به مال و نسب او".
تقسیم انسانها به طایفه، قبیله، قوم و ملیت ها کار علمای انتروپولوژی است که به مقصد کاوش های علمی صورت گرفته است؛ اما استخبارات استعماری و جهان سرمایه از این وسایل سوء استفاده کرده ملیت های ممالک عقب مانده را به جان هم انداخته، اهداف دور از کرامت انسانی خود را به پیش میبرند. بارها به مشاهده رسیده است که ملیت گرایی یا نشنلیزم به شوئینیزم و فاشیزم ارتقا یافته است. چنانچه نشنلیزم پشتون در زمان حفیظ الله امین، اشرف غنی احمدزی و اکنون توسط گروه طالب به شوئینیزم و فاشیزم اعمال شده و تشدید مییابد.

از سال های جمهوری مستعمراتی کرزی و غنی بدین سوی ندای "تقسیم عادلانه قدرت و ثروت" در رسانه ها طنین انداز است. تقسیم عادلانه قدرت در جمهوری مستعمراتی کرزی و غنی طوری بود که اگر رییس جمهور پشتون است، باید به تعداد ملیت های دیگر معاونین داشته باشد و یا اگر یک معدن به اوزبیک داده شد معدن دیگر را باید پشتون یا تاجیک بگیرد. این تقسیم عادلانه قدرت و ثروت نه، بل یک دیزاین استعماری، عامل جنگ و جدال، بی نظمی و فساد بود و شباهت به آن دارد که گروپی از دزدان سرگردنه اموال سرقت شده را بین خود تقسیم نمایند.
در جمهوری فدرالی... همه ثروت ها متعلق به مردم است. با ایجاد نظام اقتصادی منطبق با قانون، هیچ فردی نمیتواند ثروت مردم را سرقت و ملت را در گرسنگی، مریضی، بی سوادی و فقر نگهدارد.
درباره تقسیم عادلانه قدرت باید گفته شود که شهروندان در جمهوری فدرالی... تنها از طریق اهلیت و لیافت به قدرت میرسند نه از راه استحقاق قومی.
به ارتباط سیاست اقتصادی جمهوری فدرالی... باید توضح گردد که اقتصاد بازاربه معنی رفع مقررات، نظارت و کنترول دولت در امور اقتصادی میباشد. این اقتصاد بازار آزاد نیولبرالیزم انحصارات غرب مشابه بازار چور بوده به نفع ممالک بزرگ و ضرر ممالک خورد دیزاین شده است و برای مملکت ما غیر از دزدی و فساد و رشوه خوری چیز دیگری به بار نمی آورد.
از این سبب اقتصاد مختلط که متشکل از بخش خصوصی و دولتی است در جمهوری فدرال... ضامن پیشرفت اقتصادی و ایجاد یک جامعه مرفه میگردد.

از آنجایکه منبع و علت عمده جنگ بین ملیت ها منابع اقتصادی کشور است؛ نظام اقتصادی مختلط و انحصار دولت بر منابع اقتصادی استراتژیک باعث جلوگیری از جنگ و رقابت ملیت ها بر سر معادن گردیده مردم مطمئین میگردند که درامد ملی شان سرقت نشده، بل توسط دولت تنظیم و جهت تامین خدمات اجتماعی و رفاه عامه به مصرف میرسد.
طوریکه به خاطر داریم، وقتی گروه های بی فرهنگ بی ایمان و جاهل، به کابل ریختند، اینکه قبلا کدام برنامه و پلان دولت سا زی نداشتند، جهت کسب غنایم همه به جان یکدیگر افتادند. از یک طرف فکر میکردند مناطق تحت اشغال شان غنیمت است که بدست آورده اند و باید آنرا محافظه کنند و از جانب دیگر به حکم حامیان شان بیهوده و جاهلانه در رقابت با یکدیگر هزاران نفر هموظنان بیگناه ما را قربانی نمودند. میلیون ها هموطن ما به خاطر اسلام عزیز و جهاد علیه کمونیزم کشته، معیوب و آواره گردیدند. اکنون ثابت شد که همه قربانی های مردم به نفع اجنت های اجنبی، وطنفروشان و دزدان در راس باداران شان تمام شد. از اینرو ضرورت زمان مااست تا منابع استراتژیک اقتصادی وطن در کنترول دولت فدرال باشد تا از تاراج آن توسط کمپنی های خارجی و پادوهای داخلی شان جلوگیری گردد.

در شرایط فعلی که نظام امپریالستی اقتصاد جهان را در قبضه ی خود دارد و دشمن تا دندان مسلح است؛ برنامه ارایه شده در فوق ظاهرن آرمانی به نظر میرسد. اما با سعی و تلاش و هوشیاری و با تحمیل یک مبارزه ی بی امان و فرسایشی بر ضد دشمنان، غیرعملی نمیباشد، بر مبارزین است که با هوشیاری تمام نباید گوشت دهن توپ نیروهای اهریمنی شوند.
در مورد شعار "فدرالی یا تجزیه" میخواهم تذکردهم که اگر کشور بین پشتون و غیرپشتون تجزیه گردد هیچ ضمانتی وجود ندارد که کشور باز هم به وسیله سایر اقوام به چندین پارچه تجزیه نشود.

قابل یاد اوری است که مساله تغیر نام افغانستان، انتخاب زبان فارسی به مثابه یگانه زبان ملی و جدا نمودن دین از دولت ممکن هموطنان پشتون ما را خاصتا شوونیزم پشتون، بنیادگراهای مذهبی را بر
آن وادارد تا از طالب دفاع کنند، اما باکی نیست؛ چنانچه دیده میشود از هر طرف شمشیر ها از نیام برآمده است.
به امید محو تروریزم و پیروزی کامل مبارزین راه عدالت- آزادی و رهایی!

احمد میهنی
2023
An account of the kingdom of Caubul,
https://www.loc.gov/resource/gdclccn.14015132/?st=gallery


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خراسان
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   افغانستان با تغییر نام عوض نمیشود .تا زمانیکه تفکر تکفیری نژادی و قومی و اسلام درویدی حنفی اخوانی عوض نشود همان سرزمین کشتار ناامیدی و جنگ است .پرسیده شود چرا از اهل سنت اینقدر گروهگ تروریستی در جهان گسترش یافته ؟؟؟؟؟داعش .الشیاب سودان و سومالی بوکو حرام نیجریه حرکت اسلامی ازبکستان .ترکستان چین و...
هموطن

>>>   به امید حضور فزیکی جناب احمد میهنی در سنگر های داغ مقاومت این دایعه رنگ عملی تری به خود بگیرد.

>>>   اصراری بر نام خراسان نیست یک نام زیبا و نو میتواند باشد کشور همسایه پاکستان یک نام خوب برای خود به جای نام تاریخی دارند پاک+ستان= سرزمین پاک و پاکی
درباره این پلان که بتوان با پشتون ها یک کشور فیدرال ساخت من امیدی ندارم یک کشور پشتون یک کشور غیر پشتون فدرال بهترین راه حل است

>>>   گپ های ناق واز سرسیری ومنار ندزدیده وچاه کنده~گاه فکر می کنم که نفراتی از قلم بدستان در این سایت خواب شبهای پریشان را بر کاغذ می اورند. خواب وخیالی بیش نیست اگر تصورکنید مردان باغیرت افغان شما وطنفروشان هرجایی وفاحشگان سیاسی را رخصت دهند که نام کشورعزیزمان را تغییردهید ویا غلطی دیگری در سرزمین شیران خفته وبیداذ ازشما بی خردان مزد بگیر سربزند. کشورافغانستان تاهمیشه خواهدبود واین شما.... باید به روزانتقام فکرکنید که دیرنخواهدبود.

>>>   هههه.ابن سینای بلخی!! ادیسون بلخی! انیشتن بلخی! جنیفر لوپز بلخی! در افغانستان یک "بلخی" به دم هرکس گره می کنند و خلاص.
ابن سینا کدام ربطی به بلخ نداشت و در عمرش به بلخ نرفت.ابن سینا کدام ربطی نه به بلخ دارد و نه به افغانستان. اگر از ابن سینا پرسان می کردی آیا تو یک افغان استی؟ توره چپ چپ نگاه می کرد. چون در عمرش نه کلمه افغان شنیده بود و نه افغانستان!
ای نیرنگبازی ها به کدام جایی نمی رسد.

>>>   👈👈👈 از همین اولتر آیدیالوژی و تفکر هویت-سازی و یا تجدید هویت جدید یا آریانا/خراسان/ترکستان...و مهمتر با زبان (گویشی) فارسی-دانشی، انسانیت-فرهنگی و با گرایش مردم همتبار یا نژاد-گرایی تانرا فورا (برضد قوم انتحاری-تروریستی...) به سرعت-نور و هم با تبصره تبلیغات ذهنیتی آگاهیدهی در فضای جهانی سازمانها مطبوعات و غیره به فراوانی گسترش دهید تا که خودمختار خوداختیار خوداراده خودکفا صنعتی تولیدی دانشمندی و با اقتصاد بزرگ و مسلمان-واقعی گردیده
و بدور از ماهیت یکبام و دوهوایی نیمه-مسلمانی و هم بدور از زشتی و خشونت (جدا از پشتون/افغان حسادتی و توهم بخل) باشید...

>>>   ❤💗 همین هویت خشونتی و زشت (فردی افغان بمعنی فغان ناله جیغ فریاد و هویت افغان-ستان بمعنی فغانستان خونی) برای گروه و قبیله پشتون/افغانیت باشد که هم با چنین فطرت طبیعی هستند و برایشان خوب-بد می‌زیبد.
💥 همین نامهای هویتی-قومی که در اصل به (دی-ان-ای) شما افغان/پشتونها سر میخورد،
👈 ما مردم فارسیزبان تورکتباران... از این ماهیت/هویت (افغان=فغان) تحمیلی و جعلی با چنین فطرت (کفتارخویی/افغانی) بیزاریم،
💥 همین هویت تکقومی افغانیت از طرف ما مردم فارسیزبانان/تورکتباران... برای مردم (گروه سرکش افغان/پشتون نیمه-مسلمان و یکبام دوهوایی) بخشش است و برایشان بخشش کردیم.
💥 حال که هویت افغان=فغان/افغانیت=فغانیت/افغانستان=فغانستان (اوسو انداخته ما) که به شما زیاد میشه و میگردد
💥 ای مردم پشتون/افغان! حال با همین کلمات و نام های هویتی-تکقومی (افغان-پشتون، افغانیت، افغانستان، افغانها افغانان فغان/فغانستان) در پیشانی تان مهر بزنید و هم در بازوی تان در گردن تان در کف دست تان در کف پای تان در سورین تان و هم در کوناتی تان سه سه دانه تاپه زده و خالکوبی کنید، که خوب شناخته و کشور شوید و هم لادرک و نااصل ناقلین-مفتخور نگردید،
💥 که هم غیرت-فغان و فغانستان و هم عزت-سرگینی و هم محرومیت-دانشی و هم دین نیمه-مسلمانی و هم یکبام و دوهوایی و هم خدابیزاری و هم شعار-اسلام-پشتونی.....و هم تروریستی انتحاری تان کلان و لوی و هم زور و بهادر گردد!!!
💥 ای گروه سرکش... پشتون/افغان!
در واقعیت ماهیت و عملکرد تان، بد که برایتان نگفتیم
...و دیگه چی؟ دامادتان که نیستیم، بروید و بس.

>>>   افغان یعنی توهمی و موهوم!؟

>>>   20 سال حماقت حمایت از ارمان اوغان و اوغانستان برای غیر پشتون ها چی در پی داشت . اهتمام پشتون ها به حفظ قدرت و اوغانستان با حمایت از به قدرت حمارت طالبان عبرت ها بسیارند و عبرت پذیر ها اندک اوغانستان برای پشتون ها بهشت و برای غیر پشتون جهنم استعمار، ما تاجیک و هزاره و ازبیک مستعمره پشتونستان هستیم از عرق و گوشت و دزدی مال و منالمان اوغانستانشان را بر پایه داشتند

>>>   امروزه کلمه ایدئولوژی بار منفی دارد

>>>   پدر ابن سینا بلخی بود و به حکومت خرمثین بخارا منصوب شد و ابن سینا در بخارا به دنیا آمد .
مولانا جلال الدین محمد هم بلخی بود و در کودکی از ترس مغول همراه پدرش به قونیه رفت.
ناصر خسرو قبادیانی بلخی هم که از اسمش مشخص است .
به نظرم بلخ جایی مناسب تر برای پایتختی افغانستان است چون به مرکز کشور نزدیک است .

>>>   من با گوشت و خون و جلد و مغز عاشق فغانستان هستم من عاشق گل محمد مومند و جنایات اش استم من عاشق طرزی هستم من عاشق عبدالرحمن کله مناره ساز استم من از تمام جنایاتی که پشتونیزم و پشتونیست ها در حق غیر پشتون ها کرده سپاسگذارم من از سیاست صهیونیستی شهرک سازی ناقلین و غصب اراضی ام تشکر میکنم .من از تروریسم طالب و همه خدماتی که در راه حفظ قدرت پشتون ها در این دوساله کردند متشکر هستم من پشتون نیستم ولی اوغان استم فقط این اخیر به نیو یورک دکتر رفته بودم هم میگفت سرت سلامت شما مرض سندروم استوکهلم داری باید مداوا شوی

>>>   با تغییر نام بدون همدیگر پذیری تمام اقوام و مذاهب ساکن افغانستان با در نظرداشت عدالت اجتماعی و گفتمان سیاسی دانشمندان مشکل سر ما زمین حل نمی‌شود.
درود

>>>   هم وطن هزاران حیف نام خراسان قدیم
خراسان افغانستان شد
برای فارسی گورستان شد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است