ما فقط شاهد روایت دشمنان هیتلر از جنایتهای او هستیم؛ در حالی که دشمنان هیتلر، جنایاتی به مراتب بیشتر و سنگینتر از جنایتهای هیتلر انجام دادند | ||||
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ ۱۴۰۲/۲/۲۲ | کد خبر: 173048 | منبع: | پرینت |
هفتادوهشت سال پیش در چنین ایامی جنگ دوم جهانی پایان یافت. البته پایان جنگ جهانی دوم در اواخر آوریل و اوایل ماه مه ۱۹۴۵، بر اساس ظاهر قضیه است اما اگر کمی به موضوع دقیق شویم، جنگ دوم جهانی تمام نشده است زیرا هنوز فلسطینیها و صهیونیستها به عنوان دوطرف جنگ دوم جهانی، درگیر هستند. توضیح این که فلسطینیها در جنگ دوم جهانی در واحد سیزدهم "اساس" یا لشکر "حنضر" در کنار متحدین یا هیتلر قرار داشتند. یهودیها نیز در جبهه مقابل در کنار متفقین علیه هیتلر میجنگیدند. وقتی جنگ دوم جهانی در ظاهر به پایان رسید، منازعه فلسطینیها و یهودیها تغییر ماهیت داد و با اشغال سرزمین فلسطینیها ادامه یافت.
به هر حال ما ظاهر قضیه را درنظر میگیریم و جنگ جهانی دوم را تمامشده میدانیم اما نکته حایز اهمیت این است جهان فعلی ما به خصوص در حوزه سیاست، اقتصاد و امنیت، ساخته و پرداخته متفقین و یا به عبارت دقیقتر، ساخته و پرداخته آمریکا، انگلیس، چین و روسیه است. آنچه تاکنون درباره هیتلر دیده و شنیدهایم، روایت یکسویهی جبهه پیروز درباره دشمن خود بوده است. تصور کنید که در جنگ دوم جهانی، جبهه هیتلر پیروز میشد، در این صورت افزون بر این که اکنون شاهد جهان متفاوتی بودیم، دیدگاه ما درباره هیتلر و دشمنانش نیز متفاوت بود. در حال حاضر به این پدیده، جنگ روایتها میگویند. یعنی یکطرف منازعه در حالی روایت خود را از رویداد بیان میکند که طرف دیگر منازعه حضور ندارد.
این یادداشت بر آن نیست تا هیتلر را تبرئه کند زیرا هیتلر هم جنایت کرد منتها ما فقط شاهد روایت دشمنان هیتلر از جنایتهای او هستیم؛ در حالی که دشمنان هیتلر، جنایاتی به مراتب بیشتر و سنگینتر از جنایتهای هیتلر انجام دادند. مثلاً جبهه مخالف هیتلر از بمب اتم علیه مردم جاپان استفاده کرد اما آب از آب تکان نخورد چون روایتگر این داستان، خود عاملان جنایت ناکاساکی و هیروشیما هستند.
جبهه پیروز نه تنها روایت خود را از جنگ دارد، بلکه روایت دیگران را هم نمیگذارد که بیان شود. این که نمیگذارند درباره هولوکاست تحقیق صورت بگیرد، چه چیزی را میرساند؟ جز این که آنچه درباره جنایتهای هیتلر بزرگنمایی کردهاند، با تحقیق و تفحص، رنگ میبازد. چرا از فناوری و پیشرفتهای علمی آلمان نازی نمیگویند؟ چون اگر بگویند، دستاوردهای جبهه مخالف هیتلر، زیر سوال میرود و همه میدانند که جبهه پیروز، دهها و صدها مورد از پیشرفتهای آلمان نازی به خصوص در قسمت صنعت هوایی و فناوری موشکی را کپی کرده است.
چکیده سخن این که هیتلر مُرد و آلمان نازی فروپاشید اما پس از آن، شاهد ظهور صدها هیتلر دیگر و شکلگیری دهها آلمان نازی دیگر هستیم. اگر امروز بشر در آتش خشم بشر میسوزد، حاصل هیتلر و آلمان نازی نیست بلکه حاصل هیتلرهایی است که پس از هیتلر به وجود آمدند و اکنون بر جهان فرمانروایی میکنند.
مرادی
>>> ما فقط شاهد روایت دشمنان هیتلر از جنایتهای او هستیم؛ در حالی که دشمنان هیتلر، جنایاتی به مراتب بیشتر و سنگینتر از جنایتهای هیتلر انجام دادند//
جناب مرادی شما یک آدم حسابی هستی که فریب نیرنگبازان وطنفروش BBC شیاد و VOA دغلباز را نمی خوری. اما متاسفانه عموم مردم _همچو گوسپند_ هرچه دغلبازان بگویند قبول می کنند. آنها حتی زنان زیباروی مزدور این شبکه ها را عاشق می شوند! خخخخخ
>>> جنگ های اول و دوم جهانی نتیجه ای تضاد های درونی امپریالیزم میباشد نه خشم این و آن،این جنگها حساب شده برای تقسیم جهان برای کسب منابع و منافع بیشتر در جهان سازماندهی شد. یکی از ابعاد عمده ای جنگ دوم آماده ساختن المان برای محو اتحاد شوروی بود.این صرف یکی از ابعاد است ولی ابن جنگ تباه کن دگر ابعاد درونی خود المان را نیز داشت،
محترم مرادی !!!شما به کتاب قرار داد ورسای مراجعه کنید، این قرار داد بعد از ختم جنگ اول جهانی راه را برای جنگ دوم جهانی هموار ساخت.... قرار داد مذکور از نظر المانها فوق العاده غیر عادلانه بود و انرا یک توهین به ملت المان تلقی میکردند .بورژوازی المان از هیتلر به مثابه ای یک حربه سیاسی استفاده کرد و هیتلر را در تقابل با امپریالیزم جهانی از جمله فرانسه و انگلیس قرار داد و هم موضوع مهم در این جنگ تصاحب بیشتر مستعمرات در آفریقا و آسیای غربی بود. که کی باید دست آزاد برای استثمار و استعمار در این سرزمینها داشته باشد و فاکتور و یا بعد دگر جنگ . دوم جهانی بر خصوصیات نظام سرمایه استوار ااست که سرمایه باید انباشت کند و همه موانع گسترش یا تکثیر آن از بین برده شود.
در وقایع جنگ دوم رنگها سیاه و سفید است . رنگ سومی وجود ندارد.
شما کتاب ادولف هیتلر را مطالعه کنید آنگاه درک خواهید کرد که فاشیزم چگونه در المان ریشه گرفته بود... و هیتلر چه میخواهد
شما به نتایج بعد از جنگ مراجعه کنید. جهان سرمایه بعد از یک تصادم خونین با هم دگر ، دامنه ای نفوذ خود را گسترش داد و نیروی تازه امپریالیستی جای کهنه را گرفت یعنی ، امریکا جای انگلیس را گرفت .
تحلیل هاییکه از جنگ دوم جهانی بوجود آمده نظر به سلیقه و اعتقادات. تحلیل گران است ولی باور من این است که جنگهای جهانی فقط ماهیت امپریالیستی داشته و در اثر تضاد ها میان این کشور ها بر سر تقسیم منابع صورت گرفته است و اکنون هم جنگ اوکراین و روسیه بر همین محور مبچرخد،
تعبیر از جنگ دوم جهانی مشخص است. فقط مستلزم آن است تا به ریشه های تاریخی ، مناسبات بین الملل و روابط اقتصادی ملل با هم و هم ساختار فورماسیون های اقتصادی و اجتماعی را در نظر گرفت.
در این جای شک نیست که طی ده سال نخست قدرت نازی ها المان دوباره به پا ایستاده شد زنان و مردان آلمانی که آرزوی استراحت و تفریح را در سواحل ایتالیا داشتند ، به آرمانهای خود رسیدند و لی در حین زمان آمادگی وسیع برای جنگ گرفته شد ، این پیشرفت برای آسایش دوامدار مردم المان نبود بلکه برای تطبیق نقشه ای خطرناک بود. ناسیونالیزم بهترین حربه برای شست و سو ی مغزی المانها بکار گرفته شد تا المانها برای جنگ آماده باشند.
محترم مرادی صاحب!!!
امروز جهان کاپیتالیسم ل به مراتب بهتر و بیشتر از زمان هیتلر پیشرفت کرده است ولی باز هم کشور های امپریالیستی پر تب و تاب بحران ها میسوزند و هر روز نوعی از بحران را بروز میدهند ، تا کسر بودجه را ازدیاد بخشند و به بهانه بیلانس بودجه تعزیرات را بر مردم شان. وارد میکنند تا مشتی از سرمایداران بهره ای بیشتر بگیرند و مردم بیشتر فقیر گردند ، به همبن خاطر است که گروه های افراطی ناسیونالیست به نامهای مختلف به شمول نیو نازی هم عرض اندام کرده اند و همبن گروه ها باز هم در خدمت سرمایه اند زیرا آنها معضلات جوامع سرمایداری را بخاطر مهاجرتها و غیره میدانند و این خود یکی از پالیسی های جامعه سرمایداری است تا افکار مردمان شان از اصل موضوع منحرف و معطوف به موضوعاتی گردد که هیچ ربطی به بحرانهای داخل ندارد،
خلاصه ای کلام اینکه : هیتلر ، موسولینی ،روزولت و چرچیل همه یک روی سکه اند ...و ما امروز در آستانه جنگ سوم جهانی قرار داریم...
بعد از جنگ دوم جهانی کشور های امپریالیستی بعد از چهل سال بار دگر با هم مقابل شدند . این جنگ بین آرژانتین و انگلیس بر سر جزایر فالکلند بود و در گیری تازه بین آنها جنگ فعلی اوکراین است....
حنظله
>>> هرکه و هر جانب که جنگ را شروع کرد
مسوول اول است و باید غرامت جان و مال
مردم را بدهد
حکیم کمال
مانند حمله روسیه بالای اوکراین که روسیه و در راس پوتین مسوول جان و مال
و غرامت جنگ است. کمال
>>> تمام ادعا های که در دنیا چه بین کشورها ، بین جماعات ،بین افراد وجود داشته و یا دارد در یک معادله یک مجهوله گیر مانده. و ان اینست. حق زور است یا زور حق
هرزمانیکه جواب قناعت بخش به این سوال خود یافتم میتوانم قضاوت کنم. تا حال کس یا مرجع را با وصف طرح سوال نیافته ام تا جواب قانع کننده بیابم .
سوال ظاهرآ ساده است ولی در حقیقت جواب مشکل آفرین .
م. ش. فروغ
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است