چرا رژیم در مورد ادعای حقابه هامون صادق نیست
کشور افغانستان سرمنشاء مرگ و میر و آوارگی ده ها هزار سیستانی و اعتیاد به تریاک بخش قابل توجه ای از مردم بلوچ و سیستانی می باشد 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۱۲    ۱۴۰۲/۲/۳۱ کد خبر: 173123 منبع: پرینت

(نشر مفاله رسیده صرفا جنبه احترام به آزادی رسانه و مطبوعات داشته و بیانگر نظرات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نیست)

اخطار اخیر رییس جمهور ایران به حکومت طالبان به همراه تهدیدات به ظاهر عوامفریبانه اما توخالی برای احقاق حقابه هامون از رود هیرمند باعث استهزای وی توسط مقامات طالبان شد.
شوربختانه این نوع قمپُزهای تبلیغاتی توسط روسای جمهوری ایران مسبوق به سابقه است.
احمدی نژاد نیز در سفرهای خود به سیستان و بلوچستان اینگونه هشدارها را به دولت افغانستان می داد.
حسن روحانی در روز دوشنبه ١٢ سرطان ١۳٩٦ در کنفرانس بین المللی مقابله با گرد و غبار حکومت افغانستان را تهدید کرد تا هرچه سریعتر حقابه هامون را رعایت کند که با تظاهرات خشمگین افغانها روبرو شد. اشرف غنی رییس جمهوری متواری افغان چند ماه قبل از سقوط دولتش در مراسم افتتاح سد کمال خان بر روی رودخانه هیرمند با زبان تحقیر و خوار پنداری گفت آیا شما ایرانیان حاضر هستید تیل (نفت) خود را با ما به اشتراک بگذارید که از ما طلب دارید آب خود را با شما به اشتراک بگذاریم؟

در طی دو دهه گذشته نگارنده بارها در مورد حقابه هامون مقالات تحقیقی و روشنگرانه نوشته ام. از جمله "صبر هامون سر آمد، آب هیرمند نیامد" و "چه کسی برای دریاچه هامون خواهد گریست؟". شش سال پیش نوشتم: "اگر واقعا جان و هستی مردم سیستان برای جمهوری اسلامی ارزش دارد، باید گفت اکنون زمان آن فرا رسیده تا دولت از همه اهرم های فشار از جمله اهرم دیپلماسی و اهرم سوخت و بندر چابهار در راستای منافع ملی و ادامه حیات مردم سیستان استفاده کند. دولت امتیازات فراوان قانونی و حتی فراقانونی به بازرگانان و تجار و شرکت های افغانی در چابهار داده است. شوربختانه کشور افغانستان سرمنشاء مرگ و میر و آوارگی ده ها هزار سیستانی و اعتیاد به تریاک بخش قابل توجه ای از مردم بلوچ و سیستانی می باشد. در نتیجه هدیه این کشور به ما و بخصوص به مردم سیستان و بلوچستان جز مرگ، قاچاق مواد مخدر (و متعاقبا اعدام های بیشمار بلوچها)، اعتیاد کمرشکن، مرگ هامون، آوارگی و بیماری، چیز دیگری نبوده است.

راه چاره چیست؟
افغانستان یک کشور محصور در خشکی است و برای واردات و صادرات محصولات و کالاهای اساسی خود از جمله سوخت شدیدا به ایران وابسته است. بر خلاف دولت گذشته از منظر روابط بین المللی دولت فعلی طالبان نسبتا ایزوله و منزوی است که حتی سازمان ملل نیز آن را به رسمیت نمی شناسد. ایران جزو محدود کشورهایی است که با طالبان رابطه دارد. به باور این قلم اگر جمهوری اسلامی واقعا در مورد گرفتن حقابه زره ای صداقت دارد, باید بلافاصله اقدامات یک جانبه زیر را بصورت فوری عملی کند, مطمئن باشید طالبان مجبور خواهند شد حقابه هامون را بدهند:

١ ـ صادرات روزانه سوخت (از جمله بنزین و گازوئیل)به افغانستان را متوقف کند. افغانستان بیش از ۷٠ درصد و در مواردی حدود ٩٠ درصد سوخت خود را از ایران وارد می کند.
٢ ـ تمام تجار افغان را از بندر چابهار اخراج کند و ورود کالاهای اساسی به مقصد افغانستان به این بندر و ترانزیت روزانه آنها توسط ١٠٠ تا ٢٠٠ کامیون به افغانستان را فورا متوقف کند.
۳ ـ صادرات کالاهای افغانی از طریق بندر چابهار ممنوع اعلام کند.
٤ ـ صادرات کالاهای ایرانی و یا غیر ایرانی به افغانستان که از طریق خاک ایران می گذرند بلافاصله متوقف شود.
۵ ـ روابط دیپلماتیک خود با افغانستان را شدیدا کاهش دهد.
٦ ـ خرید مواد مخدر از افغانستان جهت توزیع در بازارهای قاچاق بین المللی را فورا متوقف کند تا فشار مالی بر طالبان وارد شود.
٧ ـ علیه افغانستان در مراجع بین المللی و دیوان بین‌المللی دادگستری برای نقض معاهده بین المللی ١۳۵١ اقامه دعوا و جبران خسارت بکند.

شوربختانه جمهوری اسلامی ٧ اقدام بالا را به دلایل زیر انجام نخواهد داد.
١ ـ بسیاری از این مراودات تجاری سودآور توسط سپاه و عوامل آن و همچنین "آقازاده ها" در سیستان, خراسان جنوبی و خراسان رضوی انجام می شود. لذا آنها حاضر نیستند منافع خود با سودهای سرسام آور را برای "عده ای پابرهنه سیستانی" قربانی کنند.
٢ ـ جمهوری اسلامی حکومت طالبان را شریک و متعهد راهبردی خود در آمریکا ستیزی می داند. لذا حاضر نیست تحت هیچ شرایطی این منافع مشترک استراتژیک را قربان منافع ملت ایران از جمله مردم سیستان بکند.
۳ ـ چین فعالیت های دامنه دار و منافع گسترده ای در استخراج معادن و منابع طبیعی افغانستان برای تهیه مواد اولیه خویش دارد؛ و به جمهوری اسلامی امر کرده است تا منافع "صدها میلیون" چینی را قربانی چند صد هزار سیستانی نکند و ورود کالا و سوخت به افغانستان را تضمین کند.

عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
شنبه ۳٠ ثور ١٤٠٢


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بلوچ سیستانی
حقابه ایران
نظرات بینندگان:

>>>   حرفهای صد من یه غاز!!!@@

>>>   موضوع حقابه ایزان از افغانستان هر چند مهم هست ولی در مقیاس مسائل و مشکلات کلان ایران چیزی غیر قابل حل و دشوار نیست. داشتن منابع انرژی فسیلی فراوان و دسترسی فلات ما به دریاها و توانایی فنی و مهندسی خوب داخلی و عوامل دیگه موجب میشه که در آینده به راحتی از با تکنولوژی های برتر آب های شور رو شیرین کنیم و از توانایی خودمان برای حل نهایی و دائمی این کمبود آب شیرین در مناطق مختلف بهره ببریم...

>>>   💦💥👈 سرزمین مردم کثیرالاقوام و زبانی،
✍ اقوام تباری چون تاتاری، قزاق، قیرغیز، هزاره، ترکمن، ازبک، ترکتبار، تاجک، ایماق، پامیری، هندی ...
✍ و با زبانهای گویشی-فرهنگی چون فارسی/دری، ازبکی، قزاقی، ترکمنی، قیرغزی، پشه یی، هندی و غیره،
✍ که اکنون بنام افغانستان (=) افغان-ستان (نام تحمیلی تک-قومی پشتون/پشتو <کوچی زایی>) یاد میگردد.
✍ که بوسیله یک حاکم طغیانگر و قومپرست که از قوم پشتون بود ( نام تاریخی قبلی این سرزمین حذف شد ) و به نام افغان کلفت و افغانستان فلاکت زده تغیر داده شده،
✍ و همین سرزمین آریانا/خراسان تاریخی و فرهنگی، صرفا به اختیار و بنام یک قوم پشتون ناقلین (بیسواد/بیفرهنگ) نوشته یا تحویل گذاشته شده است،
✍ و همین واقعیت (چندین نسل بدبخت ساخته شده تحمیلی) واقعیت باثبوت و تاریخی است.
✍ که سرمنشاء همه مرگ و میر، فقر غربت آوارگی، نسل کشی، فرار و مهاجرت جبری، غضب ملکیتهای فارسیزبانان، پسمانی این کشور، ترویج کشت کوکنار تریاک، قاچاق مخدر، تروریست و انتحاری ترویجی، بی قانونی، ظلم، محرومسازی اقوام و زبانهای دیگر،، مداخله پذیری اجنبی و جنگ نیابتی، غلام منشی، انحصارگرایی قومی-زبانی توسط پشتونها، استفاده جویی از شعائر اسلام و نام دین توسط مردم پشتوزبان بخاطر تداوم حاکمیت-تحمیلی قوم پشتون بر اقوام دیگر، پرورش بیسوادی معتادین کدایگری بیکاری مفتخوری، سرکشی بغاوت و تجاوزات سمتی قومی بی ناموسی، قتل دزدی.....،
✍واضح هست که همه تروریست زایی، قاچاقهای مافیایی، ذلالت پای لوچی، غربت، تشنگی گرسنگی گدایی (از سبب بیجا برترطلبی و از سبب بغض کینه تعصب حسادت و توهم مردم پشتوزبان=افغان، از سبب رای تقلبی قدرت، و به دلیل مداومت قدرت قومی-انحصاری، ✍ خلاصه، خونریزی و مشکلات در دو ولایت ایران در چند ولایت پاکستان در مرز اسیای مرکزی و در مرز هندوستان، و بویژه در تمام ولایات (افغان-ستان) از سبب حاکمیت ناسالم و غیر انسانی مردم پشتون=افغان/افغانیت ایجاد گشته و بوجود آمده است.
✍ راهی حل دایمی و انسانی《{ سرنوشت سازی کشورسازی جبری با تحقیقات مدلل از گذشته معضله های داخلی، همسایگی و خارجی افغان-ستان تا اکنون که اول غور و بررسی همه جانبه صورت گردد، البته از طرف و با نشستها، تصامیم و فیصله کشور های منطقه مثل چین روسیه هند ایران تاجیکستان ازبکستان ترکمنستان و دیگران }》با همین طرح انشاالله صورت پذیر هست، خیر یا رب.
✍ لطفا اگر همین موضوع را به همه سازمان های بشری و منطقه شریک و کاپی اش را به همه ارسال کنید.

>>>   پاسخی به هموطن عزیزم نگارنده متن.

۱. امکان شکایت به دادگاه بین المللی لاهه در این مورد نیست. علت: حقابه ایران از زمان رضا شاه از پنجاه درصد به ۲۵ و سپس به ۱۵ و سپس به ۱۴ درصد رسید. این مساله توسط یک حرامزاده انگلیسی حل و فصل شد که در قرارداد مذکور گنجانده شده تا هر گونه اختلاف نزد یک هیات تنظیم کننده کشور ثالث (انگلیس) برده شود. در این روزگار که طالب توسط امریکا و انگلیس برای ناامنی منطقه آمده است طبیعی است که هر هیاتی در انکلیس یا امریکا برخلاف عدالت تصمیم میگیرد تا بر آتش جنگ در منطقه بیشتر بدمد. بویژه در این روزگار که خط آهن جنوب شمال برای هند و چین بسیار مهم است و از دید غربیها و مزدوارن منطقه‌ای آنها یکی از راههای شکستن کمر چین ایجاد ناامنی در منطقه سیستان است. میبینیم که مولوهایی نیز درست در همین راستا برای ناامنی منطقه شبانه‌روز منبر میروند تا سیستان را به سمت جنگ داخلی برده و مانع از آبادی منطقه شوند. بیچاره مردم دلیر سیستان که نمیدانند کدام مولوی دوست و کدام دشمن است.

و اما بعد. این مساله بسیار ساده هست. افغانستان چهل سال در جنگ بوده است و بیشتر مردم آن از حقوق بین‌الملل و قواعد کشورداری و همسایه‌داری هیچ آگاهی ندارند.
آنها هم که دارند خود را به تجاهل و نادانی میزنند چون آرزوی نفت در برابر آب برای آنان چنان خوشایند است که پشیزی برای اخلاقیات ارزشی قايل نمیشوند.
وگرنه کیست که نفهمد اگر خانه من درست در خروجی یک قنات یا کاریز باشد من حق ندارم آب قنات را به هرسمتی که دوست داشتم منحرف کنم. اگر در روزگار درستی بودیم از هر پیرمرد بیسوادی در افغانستان هم که میپرسیدی آیا کسی حق دارد مسیر قنات را بر روی پایین دست منحرف کند تنها به این دلیل که خانه او بالادست است میگفت نه. حتی نیازی به آگاهی به قوانین بین المللی هم نبود. تنها انصاف نیاز بود تا طرف پاسخ درست را بدهد.

در این روزگار ولی خود طالبان از مردم افغانستان کمی عاقلترند چرا که در بیانه خود بر احترام به حقوق بین الملل و پایبندی به تعهد به قرارداد تاکید دارند. در حالی که بیشتر مردم افغانستان در همین حد هم قبول ندارند و میگویند آب در کشور ما از آن خود ماست. طالبان در این روزگار عاقلتر از مردم افغانستان هستند ولی متاسفانه حرامزاده هستند و میگویند به دلیل خشکسالی آب کم شده است که دروغ است.
برخلاف تعهد حکومت وقت افغانستان تاکنون ۷۰ مسیر انحرافی در راه هیرمند ایجاد شده است. بدتر از آن اینکه آب به سمت مزارع کشت خشخاش هدایت شده تا مطلقا به ایران نرسد و این رفتار عامدانه است.
بنابراین طالب توده را فریب میدهد با این اظهارات که آب نیست و توده هم که شامل بیش از ۹۰ درصد مردم افغانستان است بسیار ساده و کودکانه استدلال میکند که اگر آب نیست پس چرا باید به همسایه بدهیم. ایران از طالب میخواهد یک هیات ایرانی بررسی کند ولی این اجازه را نمیدهد چون طالب دروغ میگوید و نمیخواهد دستش رو شود.

طالب از این بازی نفع میبرد. اول یک مغلطه را میان مردم گسترش میدهد که حقابه چیست؟ و ملت نیز از اساس وجود چنین حقی را منکر میشوند. سپس یک ناسیونالیست ضد ایرانی را در افغانستان میگسترداند و این ادامه راه غنی است. با این ناسیونالیسم ابتدا مردم را از ایران بیزار میکنند. سپس اقوام غیرپشتون که دیگر پشتیبانی ندارند بی دفاع هستند اول زبان را از ایشان میگیرند سپس هویت و فرهنگ را. غنی با آن ناسیونالیسم به همین نقطه رسید و مردم همچنان سرمست از جنگ هستند که بگویند اگر ایران چنین کند ما چنان میکنیم. ایران چنین نکرده و مردم هم چنان نکردند ولی در پایان شب آنچه رخ داده این است که مردم شمالی زبان و زمین و هویت خود را از دست داده‌اند و همچنان به ایران فحش میدهند.

راه درازی است تا توده بفهمد که نباید با احساسات و بر مبنای دروغ چنین شور و هیجانی بشود. در میان این هیجان اقوام چه تاجیک و ازبک و هزاره و پشه‌ای و ایماق طالب را کلانی میبیند که از حقوق حقه مردم افغانستان در حال دفاع است در حالی که این حقوق حقه نیست و اساسا مبتنی بر تضییع حق دیگران است. مردم توانایی ندارند درک کنند که آنچه ایشان کرده اند مانند دزدی از حقوق و دارایی دیگران است. شاید عموم توده اخلاق مدار باشند ولی درک نمیکنند که شور و هیجان کنونی به معنای صیانت از مال دزدی است که پشتونها دزدیده‌اند. پس حتی اگر پشتون برای هزاره پشیزی ارزش وجودی قائل نباشد هزاره خود را ملزم میبنید پشت طالب بایستد تا از آنچه دزدی کرده است صیانت کند.
در این روزگار امریکا و بلوک غرب بشدت نیازمند ناامنی در بلوک شرق هستند. و طالبان را نیز بر سرکار آوردند و میلیاردها دلار سلاح را هم برای آنان برجای گذاشتند تا این برنامه اجرایی شود که منطقه آن را خنثی کرد.

سه مکان بسیار کلیدی برای برهم خوردن نظم جدید هست. یکی چابهار و سیستان یکی قفقاز و دیگری آسیای میانه. در قفقاز بسیار تلاش شد تا ایران وارد جنگ با آذربایجان شود و روسیه از جنوب و ایران از شمال دچار ناامنی شود. آذربایجان ۳۲ نقطه کلیدی ماننند پالایشگاه و فرودگاه و انبار غله و مراکز تولید برق داشت. برای ایران نابودی همه زیرساختهای آذربایجان کار پنج دقیقه بود که ۳۲ موشک را به این تاسیسات بزند. ولی نکرد. در عوض قراردادهایی امضا شد تا راه ایران تا دریای مدیترانه یک سره طراحی شود. از سیونیک ارمنستان هم راهی باز کرد و ناوگان دریایی دریای کاسپین را هم گسترش داد. اکنون راه ابریشم از ترکمنستان به ایران میاید از ایران به مدیترانه و از ارمنستان به روسیه و از دریای کاسپین به روسیه.چه کسی بازنده است؟ تنها دو کشور. آذربایجان و ترکیه دور زده شدند. سیاست ایران این است برادر.

افغانستان نیز وضعیت مشابهی دارد. میتواند از مرز بدخشان راهی بیاید نوار شمالی را بپیماید و به ایران وصل شود. میتواند راهی به کابل برود و از آنجا به چابهار برسد. در این صورت افغانستان بخاطر موقعیت ژپوپلیتیک خود در هاب ترانزیتی منطقه و جاده باستانی ابریشم هم سهمی پیدا میکند که هم باعث گسترش توسعه در صادرات محصولات خود میشود هم بسیار موقعیت شغلی و زیرساختی فراهم میشود.

وقتی مردم افغانستان اخلاق را به گوشه‌ای وانهند و بخواهند از مال دزدی صیانت کنند و پشت طالب باشند بگذار بمانند. اینان تنها نیاز است یک چیز را فراموش نکنند. طرح خاورمیانه جدید برای تجزیه کشورها توسط ایران خنثی شد در سوریه با ۷۰ کشور جنگید و پیروز شد. طرح عربستان در یمن برای تسلط بر باب المندب و دور زدن خلیج فارس و تنگه هرمز در انتقال نفت بود و ایران در یمن پوز عربستان و شرکای ناتویی او را بخاک مالید. طرح داعش برای نابودی منطقه غرب آسیا و تجزیه عراق بود و ایران باز هم پیروز میدان شد. طرح دالان تورانی زنگه‌زور برای کنار زدن ایران از مسیر ترانزیتی منطقه بود و امروز خط شمال جنوب که وصل است و ترکمنستان به ایران و ایران به شمال افریقا و دریای مدیترانه هم در چنگ ایران است. اینها با خون هموطنان نازنین بدست آمده است.

ایران میتواند و اصرار داشت تا افغانستان هم در این مسیر نقشی کلیدی بگیرد. جنگ با ترکیه در سوریه و عراق تنها برای آن نبود که ایران دور زده نشود بلکه افغانستان هم دور زده میشد.
وقتی مردمی این چنین اخلاق و انصاف را کنار میگذارند تا از مال دزدی صیانت کنند و نام آن را وطن پرستی میگذارند همان بهتر که ایران لطفی نداشته باشد. میهمانند قدمشان بروی چشم. ولی وقتی خطوط مبادلاتی از تاجیکستان ترکمنستان ایران است چرا باید بدخشان خط دیگری داشته باشد و چرا باید ایران حرص بخورد تا جاده ابریشم در نوار شمالی زنده شود؟ وقتی مردمی دوست و دشمن خود را نمیشناسند چه روزگاری باید داشته باشند؟

امروز طالب دست نشانده امریکاست همانطور که غنی بود. طالب بارها حرفهایی زده است که میتواند ایران را یا اصفهان را بگیرد. این گروه طی یک پروژه استخباراتی به ارگ رسید و هنوز جای سفت نشاشیده است و جنگ درستی نداشته است. این گروه بسیار نادان است و درکی از جنگ ندارد. فکر میکند اگر بشکه باروت در ماشین جاساز کند به سمت ایران بفرستتد کاری انتحاری کرده است. نمیداند ایران موشک هایی دارد که در فاصله سی متری بالای هدف منفجر میشوند و طوری طراحی شده که تا شعاع هشتصد متری هر چیزی باشد با ترکشهای بسیار زیاد نابود شود. بشکه زرد باروت چیست. نمیداند جنگ امروز با هوش مصنوعی است که هر جنبنده که اثر حرارتی داشته باشد را با سلاح بی سرنشین یا سلاح اتومات از دور بزنند.

گرچه میدانم این نوشته یحتمل نشر نشود ولی مردم افغانستان در توهم ناشی از افسردگی روانی شدید بسر میبرند. نه تنها پشتونها بلکه همه اقوام. علت نیز چهل سال جنگ است. این است که با مغالطات همیشه سرخوش میشوند و بسادگی فریب میخورند. اگر کسی بگوید افغانستان گورستان امپراطوری است همگی میگویند پس ایران هم نمیتواند ما را شکست دهد چون انگلستان و روسیه و امریکا را شکست دادیم. اینها هرگز درک نمیکنند که پس چگونه برای هزاران سال این خاک جزیی از ایران بود؟ مگر شیوه جنگ ایران با دیگران چه فرقی داشت که امروز هم بر این خاک حس مالکیت دارند؟ اگر بنا بر جنگ باشد چنین نیست که ایران مانند روس و امریکا بخواهد نیرو پیاده کند یا پایگاه نظامی بزند که یک هدف برای گروهای چریکی باشد. اینکه دو قطعه انتحاری به سمت مرز غربی بفرستید و سپس با بشکه زرد باروت کشوری را تهدید کنید وافعا جای تاسف دارد که نشان از میزان بلاهت مقامات طالب است و توده مردمی که باور کن نمیدانند کجای تاریخ هستیم و این ابزارها دیگر برای جنگ مناسب نیست.
باور کن مردم افغانستان نمیدانند کجای تاریخ هستیم. با دو بشکه باروت سرمست میشوند و احساس غرور ملی میکنند. با یک مغلطه که آب ما فقط مال ماست راضی میشوند.

برادر سیستانی عزیز. در هر صورت خشکسالی فراگیر منطقه ما را در بر میگیرد. راه چاره ما در افغانستان نیست گرچه بر ما مسلم است که یک حق ملی ما را این مردمان دزدیدند گرچه مردمی هم فرهنگ و هم خون بودند و دزدی را کاری زشت میدانستند ولی امروز همین است. افغانستان ده سال دیرتر از ایران خشک میشود. این خشکسالی ناشی از گرمایش زمین امروز به فرانسه هم رسیده است و به ایالات میانی امریکا. ما که در کمربند نصف النهار هستیم زودتر درگیر میشویم.

راه درست مدیریت ابهای موجود و استفاده از اب دریا برای سیستان است. همین شش ماه پیش دیدیم که اب خلیج فارس به یزد رسید. یک شاخه فرعی به سیستان هم باید ساخته شود. همسایه اگر ده سال دیگر دچار خشکسالی شد چه میکند؟ باز هم به ایران یورش میبرند تا لقمه نانی برای فرزندان خود جور کنند؟ و همین که در میان هزاران نفری که میبینند یک نفر اخم کند زبان گلایه باز میکنند که ایرانی ها چنین و چنانند؟

در بازیهای کلان جهان که نظم بلوک شرق درحال شکل گیری است فرصتی هست تا هر کشور برای چند صد سال بعد جایگاه و امتیازات خود را بگیرد. جایگاه ایران به عنوان پل میان شرق و غرب و ترانزیت باعث میشود زیرساختهایی در چابهار ساخته شود که امیدمیرود به کاهش فقر مردم نجیب دیار رستم منجر شود. امید میرود مولویهایی که از حیث احترام به زن هم عقیده و هم مسلک با طالب هستند به دروغ و تزویر پرچم آزادی زنان را پیراهن عثمان نکنند و مزدور غرب و عرب نشوند. در این روزگار منطقه نیاز به ارامش دارد. طالب این امورات را درک نمیکند یک گروه بی فرهنگ است که از کوه سلیمان امده و تاکنون کسی سیلی سختی به این قوم نزده است تا کمتر خودخواهی و غارتگری کنند. خراسان را نابود کردند و اروزهای بیشتری دارند که البته جای درستی امده‌اند. این قوم کوچی و ناتوانی و مزدوری برخی خراسانیان باعث شد تا مرزهای ایران بیاییند. ایران دیر یا زود یک جنگ تاریخی به پشتون بدهکار است. هر چه من تاریخ این قوم را بیشتر بررسی میکنم بیشتر بر این باور میرسم که ایران یک جنگ با قوم پشتون را بدهکار است و زمان تشنه دریافت این بدهی است.
در این روزگار در مردم افغانستان نخبگان کمی وجود دارد که سعی در آرامش عمومی کند و نه تنها حرمت مادر را حفظ کند بلکه حق قانونی و مشروع همسایه را پایمال نکند و بکوشد با همگرایی به سمت منفعت جمعی در منطقه کشور را هدایت کند. طالبان پاپتی چه به درک این چیزها؟

شما در افغانستان قوانین بی الملل را ناچیز بدانید و بگویید حقابه را ایرانی ها اختراغ کردند. انصاف و عقل را هم کنار بگذارید و با احساسات پیش بروید. کج بروید گرچه خلاف طبع و فرهنگ شما باشد.
ما هم در ایران کج میرویم گرچه خلاف طبع و فرهنگ ما باشد. همانطور که ده سال است ترکها و ادربایجان میکوشد تا راه ترانزیتی از ایران نگذرذ پایان در اینجا نوشته شده است که بدون شلیک حتی یک گلوله ترکیه و اذربایجان از مسیرهای ترانزیتی کنار گذاشته شده‌اند. صدای این چوب سهمگین را ترکها تا چند قرن خواهند شنید.
همین بلا بر سر افغانستان نیز میاید. طبع ما بدست آوردن جاده باستانی ابریشم بود و برای آن خون دادیم و میدانستیم که این جاده اگر از ایران بگذرد از افغانستان هم میگذرد. برای منافع ایران و افغانستان جنگیدیم. طبع ما لطف بی منت بود. و خلاف طبع خود عمل میکنیم.

>>>   حقابه. ( حقاب ) : این حق در هرکجا
از کم تا زیاد واز خورد تا کلان مورد مناقشه است . بین قریه ها ، بین اشخاص
زمین دار وهمسایه ، بین شهرها ، بین کشور ها
و بالاخره بین قاره ها .
( بین قاره ها در استفاده از ابحار )
میر آب باشی

>>>   خودگویی و خودخندی به به چه هنرمندی!
تعصب کور و تفرقه افکنی و دشمنی بین مردم و ملل تحت سلطه و ارایه تحلیل های غلط و منحرف کننده چیزی هست که از قدیم راهکار حاکمان کشورهای ستمگر برای تحکیم سلطه و حکمرانی راحت برای همه دولتهای استعمارگر بوده است و در این راستا تعدد زذالتهای دولتهای خبیث معروف به روباه پیر انگلیس آنها را به مقام استاد اعظمی در اینباره رسانده است.
همین رویه را در عصر جدید باایجاد مراکز و اندیشکده های مطالعاتی و صدور اینگونه افکار نفرت انگیز توسط این موسسات و استادان مزدبگیر آنها انجام می دهند....
(تعجب من از این خبرگزاری وزین هست که هر مطلب راست و دروغ و هر اتهام فتنه انگیزانه ای را منتشر می کند)

اما سخنی با نویسنده :
جناب آقای عبدالستار! بجای اینکه
"مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن"
را بعنوان سندافتخار و مشروعیت و دانش خود ذکر کنید،بهتر است آنرا پنهان کنید تا شاید دم خروس فتنه افکنی کمتر نمایان شود!
اما بسیاری از راهکارهای توصیه شده توسط حضرت شما باعث فشار و سختی بیشتر برای مردم همان سیستانی هست که ادعای حمایت چند ساله از آنها را ادعامی کرده و نیز برای بقیه مردم ایران و افغانستان.

مدعای بند 6 هم بکلی دروغ و تهمت است که اگر اینگونه بود راحت می شد همانگونه که بارها درخواست شده با معامله با کارتلها و قاچاقچیان اصلی مواد مخدر در افغانستان ،جلو ورود مواد مخدر توسط خود آنها به ایران را گرفت و از شهید و مجروح شدن سالانه دهها نظامی جان برکف بخاطر مبارزه با قاچاقچیان ،جلوگیری نمود.
سه بند آخر هم چیزی بجز توهمات یا القائات و ادعاهای بدون سند مخالفان جمهوری اسلامی نمی باشد.

>>>   خداراشکرآقای دوشکی رییس جمهورایران نشدن وگرنه گردن همه مهاجرین رامیزد. ایشان نشسته تواروپاو ادعای آزادی وبرابری انسانی داره اماالان بااین راه حل هایی که نشون میده ذات کثیفش معلوم شد. اینقدبدبختید که زورتون به ملت مظلوم افغانستان رسیده....

>>>   چند خبر را بخوانیم و ببینیم وضعیت منطقه چطور است. وزارت خارجه پاکستان به امریکا فشار میاورد که نقض قرارداد و عدم تکمیل خط لوله صلح گاز با ایران ۱۸ میلیارد دلار خسارت دارد یا شما (امریکا) خسارت را بپردازید یا مانع از ساخت آن نشوید.

روابط تجاری پاکستان و ایران رشد زیادی در زمانی کم داشته است. پاکستان روزگاری در سودای دور زدن افغانستان و ایران و ارتباط با ترکیه بود و حتی در رزمایش ترکها در آذربایجان هم شرکت کرد ولی در پایان به خط شمال جنوب ایران رسید و یک بار هم برای تست یک محموله تجاری را به ترکیه فرستاد.

یکبار نقشه ترانزیتی منطقه را ببیند تا خود متوجه غایب بزرگ جغرافیای جدید منطقه بشوید.
یک خط ترانزیتی از چین-پاکستان-جنوب ایران و سپس به شمال ایران و اروپا یا غرب ایران مدیترانه و شمال افریقا. یک خط ترانزیتی است که چیزی تا فعال شدن کامل ندارد. هند چابهار ایران و باقی جاها. تاجیکستان ترکمنستان ایران و باقی جاها.

این وسط جای کدام کشور خالی است؟ کشوری هست که هم کشورهای شمالی آن جز این خطوط ترانزیتی باشند هم کشورهای جنوبی ان هم کشورهای غربی آن هم کشورهای شرقی آن ولی خود آن کشور جز این خطوط نباشد؟ پاسخ افغانستان است.

در این روزگار توسعه ایران و افغانستان و پاکستان و ترکمنستان همه در گرو توسعه دیگری است و کشورهایی که به سمت پیمان امنیت جمعی میروند برنده هستند. شما در ارگ چه غلطی میکنید بجز مزدوری و ترجیح منافع غرب به منافغ مردم خود و در ازای آن سلطه قومی را حفظ کردن؟ بجز بذر دشمنی کاشتن و به فکر منافع مردم خود هم هستید؟ والله که نیستید.

طالبان امروز با تهییج حس ناسیونالیست افغانی به دنبال قهرمان سازی از خود به نام مدافع آبهای افغانستان است. ولله که نیرنگ و فریب است که دریای کنر و کابل و پاکستان چه میگوید؟ چرا فقط مرزهای غربی افغانستان نیاز به مدافع آب دارد؟ آنهم دفاع از چیزی که دزدی است.

متاسفانه طالبان ثابت کرد که نه تفسیر حنفی نه غزالی نه شافعی را از اسلام میشناسد بلکه گوش به فرمان تفاسیری از اسلام هست که از سیا و mi6 به او آموخته است که از اساس هم توسط همین دو گروه نکبت استخباراتی ساخته شد.

امروز طالب در عوض اینکه در منطقه به دنبال کاهش تنش و گرفتن امتیازات ترانزیتی باشد که سراغاز سرمایه‌گذاری و رشد و توسعه زیرساختی و سپس روبنایی در کشور شود همچنان به نام جنگ خود را پف میکند؟ و مردم هم به به و چهچه میکنند؟ هر قرارداد ترانزیتی که بسته شود باید داغی بر دل مردم فغانستان باشد که چرا کشورهای شرق و غرب و شمال و جنوبش دارند یک کار هماهنگ میکنند ولی افغانستان جز بازی نیست!

اینها هرگز جنگ درستی نکرده‌اند. اینکه پاسگاهها را بدون جنگ تحویل دهند به معنی شکست امریکا نیست. این افسانه‌ها برای کدام بخش عوام ساخته میشود؟ شوروی که از درون پوسیده شده بود و هزار علت در فروپاشی شوروی را نادیده میگرند و میگویند ما شوروی را شکست دادیم! برای مردم خود افسانه میسازید تا از شما غول بسازند. بسازید. چرا توقع دارید دیگران هم باور کنند؟

شما که از جنگ میگویید مگر نمیدانید داعش چه بود چقدر روحیه جنگی داشت چه شیوه جنگی داشت و توسط چند کشور تمویل میشد؟ زخمی های ان در ترکیه و اسراییل مداوا میشدند و هرجا که محاصره میشدند فورا امریکا با بالگردهای خود برای نجات آنجا میشتافت. مگر شما پشیتبانی بیشتری دارید نسبت به داعش. در سوریه امریکا با هفتاد کشور علیه نیروهای ایرانی و سوری بودند. هفتاد کشور بناست پشت شما باشد؟ بله ارباب شما و داعش هر دو یکیست و امریکاست. ولی مگر ایران و روس اچازه میدهند امریکا بار دیگر در افغانستان پایگاه دایر کند؟

اگر شما به جنگ چریکی و انتحاری مینازید که ما برادران مجهزتر از شما را تجربه کردیم و تخم آنها را در منطقه خشکاندیم. در عراق و سوریه. داعشیها هم رشیدتر از طالبان بودند هم اموزش بیشتری دیده بودند هم تجهیزات بیشتری داشتند هم ۷۰ کشور از آنها پشیتبانی میکرد. تویوتای ژاپنی با شمار زیاد زیر پای داعش ناگهان از غیب نیامد.

مگر جنگ با داعش برای ایران سخت بود که با طالب سخت باشد؟ یک سرنوشت خواهند داشت. این مغلطه که افغانستان گورستان امپراطوری است را در مورد ایران از سر به در کنید. ایران ابزار فشار بسیار زیادی از درون خاک خود افغانستان دارد. چه بسا اگر ایران وزنه حمایت از تاجیکان را بیشتر میکرد همینها طومار این پاپتیهای متوهم را در هم میپیجاند.

مگر نبود یک ژنرال دوستم که هزاران طالب را در کانتینر کرد و قصد سوزاندن داشت که امریکاییها به دادشان رسید. من نمیدانم این قوم از کدام افتخارات جنگی اینگونه سرمست شده است؟ شما که هر جا دیدیم یا با حیله و مزدوری و توافق دوحه مانند سر کار امدید یا در پنجشیر ناتوان و عاجز ماندید تا پاکستان به داد شما رسید یا یک ازبک هزارتا از شما را یکجا میخواست بسوزاند و ارباب دیگرتان ضامن شد. کجا جنگیدید که به آن افتخار میکنید؟ به کدام پیروزی؟ وقتی امریکا به افغانستان امد ۵ روز دوام آوردید فقط پنج روز! همگی در سوراخ موش در پاکستان پنهان شدید. این قوم بشدت بزدل اگر مزدوری غرب را نمیکرد کجا بر گرده مردم سوار بود؟ از همان عبدلارحمن ملعون مزدور انگلیس تا همین غنی فراری مزدور امریکا و سپس طالب مزدور پاکستان و امریکا. شما جنگاوری را باز مزدوری اشتباه گرفته‌اید. آنچه تاکنون در این چند سده از قوم پشتون بیرون آمده مزدوری است نه جنگاوری.

اگر ایران توانستت فاطمیون را در سوریه ساماندهی کند که اکنون گردانی بسیار مخوف است میتواند ۱۵۰۰۰ هزار تن از اردوی پیشین که در خاک ایرانند را هم ساماندهی کند. ساماندهی ایران با ساماندهی امریکا فرق دارد همانطور که ارتش عراق ساخته دست امریکابا تجهیزات امریکایی شش ساعت جلوی داعش دوام اورد و حشد الشعبی ساخته ایران تخم داعش را گم کرد. والله ده هزار نفر از خود افغانستانیها بس است تا هفتاد هزار لنگی پاپتی را لوله کند چنان که قوم پشتون به سمت کوههای سلیمان فرار کند و این زبان درازیها و دلقک بازیها را شاهد نباشیم. اصلا نیازی به ورود ایران به جنگ نیست.

طالب به دنبال فریب مردم است تا مقبولیت دریافت کند و برای اینکار یک دروغ را بین مردم پخش میکند و حس ناسیونالیستی نابجایی را برای کاری نابجا تقویت میکند سپس خود را به عنوان قهرمان جا میزند. طالب به دنبال گدایی اعتبار و مقبولیت بین مردم افغانستان است. این همه سودی است که طالب میکند ولی دشمنی بسیار سیاس و توانا را علیه خود بیدار کرده است. نه پول و شهوت قدرت و جنگ طالب از عربستان بیشتر است نه از امریکا نه از صدام. دشمنی با ایران بر خلاف اظهارات شما هیاهو و صدادار نیست بلکه با صبری آرام این زخم چرکین ۳۰۰ ساله را مداوا میکند.

طالب قمار کرد. کمی مقبولیت میان اقوام غیرپشتون گرفت ولی دشمنی بددست را بیدار کرد که برای حل مشکلات منطه بسیار اصولی فکر میکند و گام برمیدارد.

پاسخ ایران از نظر حقوق بین الملل یک چیز است. شما طبق معاهده نباید بند بدون رضایت ایران میزدید و هفتاد بند جدید زدید. بیجا کردید. به همین سادگی. شما بدون رضایت کشور ایران حق نداشتید مسیر آب را منحرف کنید. بیجا کردید که چنین کردید. شما طبق معاهده وقتی ادعا میکنید آب نیست باید اجازه دهید هیات ناظر بیاید و درستی ادعای دروغین شما را بررسی کند ولی اجازه ندادید. بیجا کردید. به همین سادگی. پاسخ این همه هیاهوی عوامانه مردم افغانستان همین یک جمله است که شما از قواعد بین الملل اطلاع ندارید و بر اساس اطلاعات دروغین طالب بیخود هیجانی شدید. به همین سادگی.

پاسخ از نظر دینی هم این است که تف به این مسلمانی ملتی که اینگونه به عهد خود وفا نمیکند و از مال همسایه میدزدد. به همین سادگی امورات تحلیل میشوند. مسلمانی طالب که از جنس اسلام سیا , mi6 است و بر ایشان نمیتوان خرده گرفت ولی عموم توده در این آزمایش اخلاق و انصاف را باختند.

حال همان حقوق بین الملل به ایران میگوید هر سدی که منافع ایران را به خطر بیاندازد و خلاف توافق باشد یک هدف مشروع برای نابودی است. نیاز است لشکرکشی شود؟ چند موشک سنگر شکن بس است که هر سدی را نابود کند. افغانستان از خود پولی ندارد که ۲۰۰ میلیون دلار صرف سد دوباره کند وقتی که با چند موشک دیگر بار دیگر باد هوا میشود. اینبار اگر کشور نکبتی مانند هند باز پا پیش بگذارد تیغ ایران بر گردن تجارتشان است.

این رجز خوانیهای بی پایه از سمت ژنرالهای بی عقل چه سودی برای دو ملت دارد؟ اگر آبی نبود کسی توقعی نمیداشت وقتی شما عامدانه اب را منحرف کردید دیگر بجز دزد چه صفتی برای غنی و طالب و مدافیعن آنها شایسته است؟ هر دو هم ازامریکا یک خط را گرفتند که باید تنشهایی مرزی با ایران درست کنند.

بجای این رفتار هیجانی بروید از هند و پاکستان و هند و چین و ایران و عربستان کمی سیاست بیاموزید. هم مردم هم طبقه حاکم طالب یا هر که مزدوری دیگری را میکند کمی بیاموزد و سر خود را بلند کند ببیند در منطقه چه خبر است. هند و پاکستان در راستای کاهش تنش هستند. ایران و عربستان یک تنش دیرینه را کاهش دادند. هند و چین در جهت کاهش تنش گام برمیدارند. چرا؟ چون استعمار غرب مبتنی بر تجارت دریایی بوده و هست ولی تجارت اصیل منطقه برای هزاران سال زمینی بوده است و اگر راه تچارت زمینی دوباره فعال شود همه کشورهای منطقه مستفیذ میشوند و توسعه میابند.

این گزافه گویی و لاف و پتاق و غول بودن را کنار بگذارید کاری کنید که راه توسعه پایدار به کشورتان باز شود. زنده باد امارت و آب ما هویت ما این حرفهای کشکی را سیاستمداران در زبان عامه مردم میگذارند و توده اغلب نااگاه سرمست میشود که تنش را در منطقه گسترش دهد.

طالبان بجز تفسیرهای سیا و mi6 از اسلام هیچ چیز دیگری نمیفهمد. نه اهل سیاست است نه وطن پرست. ولی با ژست دروغین وطن پرستی دارد مقبولیت گدایی میکند. خودش هم میداند این بشکه ها و ماشینهایی که نشان میدهد یا قطعات انتحاری اگر به سوی ایران حرکت کند حتی ده کیلومتر از کابل هم نمیتواند خارج شود. ایرانی که موشکی دارد که در فاصله ۴ هزار کیلومتری بتواند یک ناو امریکایی در حال حرکت را نابود کند چگونه اجازه میدهد گروهی موتور سوار اصلا به مرز نزدیک شوند؟ همان هنگام که کاروان راه افتاد بر سرشان فرود میاد در حال حرکت. اگر بشکه های زرد انتحاری پر از باروت با خود داشته باشند چه بهتر انفجاری مهیبتر رقم میخورد.

مگر نبود که جلسه سران داعش را در حلب سوریه با دو موشک زد و این موشکها از کرمانشاه شلیک شد. شما فکر میکنید ایران مانند امریکاست که بخواهد سازمان استخباراتی پیچیده‌ای راه اندازی کند و هزاران مزدور به دلار بخرد تا جای کسی مانند ملا عمر را به او بگویند و سپس یک پهپاد بلند کند و از پنتاگون هدایت شود و... برادر این فرضیات شما در افغانستان در مورد ایران صادق نیست. نام جنگ میاورید فقط احساسات توده را در هر دو طرف تحریک میکنید که به زیان خودتان است.

اگر این حرفها را لاف و پتاق دیدید اظهارات متعدد و مکرر ژنرال مکنزی فرمانده سنتگام در مورد دقت و قدرت موشکهای ایرانی را ببینید. در اکراین مشخص شد دقت موشکلهای روسی هم مشخص شد کمتر از دقت موشک ایرانی است. موشکهای امریکا هم دقت کمتری دارد. اصلا این تفکرات که صدها موتور زرهی (خودروی زرهی) از کابل به سمت ایران روان شد و ایرانی ها باید بترسند یا در مرز خود سنگر بندی کنند درست نیست.

این شوخی های دلخوش کنک از کجا میاید بجز برای فریب افکار عمومی؟ ایران استاد ساخت گروه نیابتی است از یک گروه نیابتی بترسد؟. در غزه و لبنان و سوریه و عراق و یمن و افریقا. گروه نیابتی ساخت امریکا را هم بخوبی ازموده و تجرب کرده است که داعش باشد. طالب هم همان است. از دور لاف و پتاق بسیار که میخواهند جکومت اسلامی در سوریه و عراق برپا کنند ولی یک ژنرال ایرانی و تقریبا صد جوان بس بود که همه سرمایه گذاری امریکا و ناتو و اسراییل بر روی داعش نابود شود. طالب نه در جنگ افزار نه در شیوه رزم نه در حمایت میدانی بهتر از داعش است که در هر سه ضعیف تر است. خود ایران ده میلیون بسیجی کفن پوش دارد که بدون نیاز به قاشق پلوخوری با پیامبر سیا و mi6 اماده مرگند. اصلا جنگ پارتیزانی ساخته و پرداخته پارتهاست که ایرانی بودند. شما مردم افغانستان و بویژه طالب کدام تجربه جنگی واقعی داشته است؟ هر کشوری که آمد که خوشامد گفتید. وقتی بخاطر هزینه‌های کمرشکن نتوانست بماند و تصمیم به رفتن گرفت چشن پیروزی و شکست دشمن سر میدهید؟ طالب کجا جنگیده است؟ با ارودی ملی جنگید؟ آنچه ما از کارنامه ایران میبینیم در طالب را با یک گروه ده هزار نفره جارو میکند تا کوههای سلیمان. اینها برای مردم سوسول غربی موجوداتی هراس اورند. برای ایرانیها اضافات هستی و فرقه انحرافی از اسلامند که توسط انگلیس و امریکا پایه‌ریزی شد و کشتن آنها حتی صواب دینی دارد. شما میان اسلامی که طالب گسترش میدهد با اسلامی که غزالی میگفت شباهتی میبینید؟ با حنفیه با شافعی با کدام اسلام مشابه است؟ محمد ص برای اینها از میان ماموران cia و mi6 بوده است.

دیدن واقعیات در تراژدی افغانستان شهامت بسیار میخواهد چون بسیار تلخ است. غول بارآوردن مردم و هیجانی شدن مردم و اظهارات غیرعاقلانه ساده‌ترین کاری است که سیاستمداران میکنند. وقتی بیدار میشوند که بیست سال بعد میپرسند چرا خطوط ترانزیتی از کشورهای شمال افغانستان میرود راهی دور طی میکند از ترکمنستان به ایران میرسد و از کشورهای جنوبی مانند پاکستان هم میرود و به ایران میرود ولی چرا از افغانستان نمیگذرد؟ آن روزها که تازه پرسشگری و فکر آبادانی بجای غول بودن و غول پروروی به سراغ نخبگان آمد پاسخ ساده و باز هم تلخ است. پاسخ این است.

در آن روزی که همه کشورهای بلوک شرق به سمت کاهش تنش های دیرینه با هم میرفتند و توسعه و رفاه را در امنیت و پیمان جمعی و منطقه‌ای میافتند و احترام به حقوق دیگر ملتها را سرلوحه سیاست خود کردند ما در چه اندیشه بودیم؟ نخبگان باز پاسخ مردم خود را خواهند داد که به ما در افغانستان
گفتند آی مردم ما همه قوانین اخلاقی اسلامی که منطبق با حقوق بین الملل بود را زیر پا گذاشتیم و به دروغ گفتیم آب نیست در حالی که آن را به بیراهه روان کرده بودیم و از دور فحش دادن و تمسخر کردن کشور دوم خود را هنر میپنداشتیم ولی آنها به فکر توسعه بودند. و ما بخود افتخار میکردیم.

پاسخ این است. چه دوست داشته باشی چه نه مردم افغانستان غول و غول پرور هستند و در برابر هر اتفاق هیجانات کنترل نشده بسیار شدیدی نشان میدهند بی آنکه کمی به عقل و عرف فرهنگ خود یا قواعد بین الملل اهمیتی بدهند. از پس چهل سال جنگ داخلی توسعه فکری بسیار کمی در مردم رخ داده است و درکی از امورات جاریه ندارند. حالا باز دم طالب گرم با بشکه باروت ایران را تهدید میکند که در این روزگار ابزار جنگی نیست مگر برای اینکه یک بازار درون شهری را منفجر کنی که شرط آن این است که کاروان موتورهای جنگی طالب برای جنگ با ایران روان شود و بتواند به یک کیلومتری مرز برسد پیش از آنکه نابود نگردد. چه رسد به اینکه از مرز گذشته و به شهرها برسد.

این واکنش مردم که ما دیدیم حتی اگر بشکه باروت نبود و طالب با شمشیر یا ملاقه و چماق هم ایران را تهدید میکرد باز شور ملی کل افغانستان را در برمیگرفت. دو چیز جای تاسف است. یکی اینکه چرا ملتی فکر میکنند اینها ابزار جنگی هستند آنهم در برابر کشوری که نزدیک یکسال است تنها یک پهپاد اسباب بازی آن کل سامانه‌های ناتو را به سخره گرفته و درخواست پژوهشهای جهانی برای مقابله با آن میان مهندسان داشته‌اند. دوم اینکه چرا مردم صلاح کشور خود را نمیدانند و در خوابی بسیار عمیق هستند و دوست و دشمن را نمیشناسند. مسلم است که جنگ داخلی و خارجی چهل ساله قوه تحلیل و تعقل را از عموم مردم گرفته است.

>>>   ایران کشور ضعیف و اسیب پذیر است به ضغیف کسی اب نمیدهد . افغانستان ابر قدرت منطقه است فعلا ایران بایید تیل بدهد اگرنه وضعیتش بد تر از حمله صدام میشود

>>>   آقای دوشوکی خوب نوشتید
اما متوجه باشید که حکومت ها صادق نیستند و صرف تبلیغات می کنند.

>>>   مهزیار مهراذین :
« ان شاء الله وقتی ایران به سلاح هسته ای دست یافت جوابتان را خواهد داد». .

>>>   جناب دوشوکی! اتفاقا بنده یکی ازکسانی هستم که سخت دلمشغول اوضاع مردم بلوچ در ایران، افعانستان و ایرانم! وهمیش احساس همدردی با بلوچ های عزیزهستم. این فرمایشات شمادر راهنمایی رژیم ایران و تهدیدات سخفیانه به مردم افغانستان را قابل تقبیح وتذلیل می شمارم. نمی دانم چه مقدار ازتاریخ بلوچان عزیز میدانی و روابط آن عزیزان با مردم کشور من؟ جز دوگانگی ونفاق افگنی در راهنمایی های شما نیافتم و حیف است که چنین می اندیشی! ازصحبت هایت چنان پنداشته ام که با رژیم... ایران میانۀ خوبی نداری! مگر چنان دایۀ مهربانتر از مادر به آنها اندرز می دهی که همین الان شمشیر برگیرند و مردم سرزمین مرا دم تیغ آن بگذرانند! توقع دارم بار دیگر نوشته ات را با دقت بخوان و بیندیش! آخند و طالب می روند اما ملت های ما می مانند! حرفی نزن که فردا از گفتنش پشیمان شوی!

>>>   به هر کس که این را میخواند سلام، من بزرگ شده در ایران هستم. زمانی که طالبان با سیاست بازی که هرکس فقط بدنبال منافع خود بودند. منجمله ایران و وعده های دادن اب به ایران از سوی طالبان وتطهیر طالبان از سوی ایران. ما مهاجرین هر آنچه گفتیم و اعتراض کردیم سودی نداشت ایران چشم خود را بست و ما را فریب داد مانند کودکی با ما برخورد کرد گویا او بهتر از ما برایمان تصمیم میگیرد مثل آمریکا. خوب فرق تو با آمریکا چیست. از .... فقط نامی در ایران است.وای که چقدر فاطمیون هشدار داد فایده نداشت.
حتی زنان در قم اعتراض کردند و صدایشان خفه شد چون مجوز ندارند. چه بگویم حال میگویند اب این 7 میلیون مهاجر را بدهید. ایا مهاجرین ایرانی که سراسر اروپا هستند باید آبش را دولت ایران بدهد. چرا با طالبان دست داده ای حال از جان و مال مارا گروگان میگیری. مگه طالبان دلش برای ما سوخته خودش در کشتن ما شیعیان لحظه ای درنگ نمیکند. خود طالبان و افکارش باعث بوجود امدن داعش بود. داعشی نبود ولی افکار داعشی در وجود طالبان بود. داعش بر گرفته از طالبان است. از مادرانمان میشنیدیم از ظلم ستم طالبان و او را میشناختیم با عمق وجود. ولی ولی مهاجر ایران چقدر بدبخت است که ایران خودش مهاجر میپذیرد و باز به او اهرم فشار هم میگوید مهاجر از طالب میخورد و هم از ایران کسانی که در مجلس چنین حرفهایی میزند نمیداند که چه کوته فکر است خودت با آغوش باز طالب را اوردی. طالبان حکومت دست نشانده هست شما هم مثل آمریکا باز میخواهید اگه حق اب نشد حکومت دیگری بیاورید که منافع شما را برآورده کند این افکار آمریکایی وقتی وجود دارد پس چرا از آمریکا بنالیم وقتی با ما مثل یهود فکر میکنید که کشور شمارا تصاحب میکنیم پس چرا مرگ بر اسرائیل میگوییم ما مهاجر هم یهود هستیم. وقتی ایران داد میزند که ما برای دنیا خطر نداریم انرژی مسالمت آمیز میخواهیم. پس چگونه است که نباید اروپائیان فکر کنند که خطرناکید. شما ایرانیان هم مهاجر میخواهید و هم دست و پای مارا میبندید و مارا در غل و زنجیر میکنید. حال اگر بخاطر طالبان کمی خوش رفتاری میخواهید به مهاجر انجام دهید وقتی خیط شدید از طالبان بر سر ما مهاجر آوار نشوید. از ما مهاجر برای اهداف استراتژیک استفاده نکنید آنقدر دیده ایم که با لبخند شما باید بترسیم ایندفعه چه سیاستی در راه است. همه چیز سیاسی شده. آخوندی فریاد میزد در روضه امام حسین لعنت بر پدر و مادر سیاست که طالبان را تطهیر کردند. در حالی که شیعیان ما هر روز کشته میشوند. وقتی همه چیز رسانه ای شده مواظب باشی چه چیزی میگویید که دودش در چشم خیلی ها میرود مخصوصا انانکه در راس حکومت قرار دارند.
راست حکومت خواهر و برادر نمیشناسد و تر و خشک با هم میسوزند. باز هم به ایران میگویم نسبت به طالبان هوشیار باشد پشت طالبان با افراطیون پاکستان گرم است و اگر به ایران حمله کند هرآنچه دشمن داری از داخل و خارج از طالبانی که حمایت نمیشد، حمایت خواهد شد و هم از فاطمیون استفاده نکند چون شیعیان ما کمند نمیتوانند در راس قدرت قرار گیرند و هم جنگ شیعه و سنی راه خواهد افتاد.

>>>   به برادر شیعه آخری.

شما با این مساله احساساتی برخورد میکنید و فرضیات شما تا حدی دارای مغلطه است.
اول اینکه فرض شما این است که ایران افغانستان را به طالبان فروخت در ازای گرفتن حقابه. مگر در دوران جمهوریت نفوذ ایران در افغانستان در حد تغییر دولت بود؟ شما چرا جایگاه امریکا در تحویل افغانستان به طالبان را نادیده میگیرید؟ غنی از ایران بیزار بود. شما نزدیک به دو سال گفتگوها در دوحه را نادیده میگیرید؟ طرف گفتگو امریکا بود که هم غنی از او حرف شنوی داشت هم طالب با او به توافق رسید.

توافق دوحه نوک کوه یخ توطئه قومی بود که در سالهای اخیر خود را نشان داد. از زمان کرزی ما شاهد بودیم که چطور طالبان کم کم در نوار شمالی پراکنده شدند و حتی مناطقی از غرب افغانستان را در اختیار خود داشتتند. در زمان غنی این جابجایی طالب در شمال باز هم جریان داشت و اوج حمایت غنی از طالب در اصطلاح برادران ناراضی بازتاب می یابد. یا اینکه آنها که در زندان هستند مانند ما حرف میزنند (پشتون هستند) یا آزادسازی هفت هزار نفر از اعضای طالب. ایران در این تصمیمات کجا بود؟

این اظهارات شما زمانی درست است که برای ایران نقشی کلیدی در بازگشت طالب متصور شویم که انگار اگر حمایت ایران نبود طالب نمیتوانست به ارگ برسد. بزرگوار همه چیز پشت پرده میان غنی و امریکا و طالب بسته شده بود. وقتی کشور اردوی ملی و دولتی دارد که سازمان های بین المللی او را به رسمیت شناخته و تصمیم میگیرد با مزدوری و طبق فرمان ارباب حکومت را به برادران ناراضی خود تقدیم کند ایران چه کند؟ بیاید در دولت افغانستان کودتای سیاسی کند سپس اردوی ملی را در اختیار خود بگیرد و بجنگد؟ دولت رسمی در افغانستان را نمیتوان نادیده گرفت و با طالب وارد جنگ شود؟ آنگاه خود غنی ایران را ب عنوان اشغالگر در نظر میگرفت و به مجامع بین المللی با آن صدای مسخره شکایت میبرد. اصلا چنین چیزهایی ممکن و مرسوم است؟

شما بازگشت طالب را در چارچوب واقعی خود و چارچوب کلانتر از سطح ملی کشور خود ببینید. بازگشت طالب به دستور امریکا برای ایجاد جنگ در منطقه بود تا برای روسیه در اسیای میانه، برای چین در سن کیانگ و برای ایران در مرزهای غربی افغانستان جنگ مانند جنگ داعش گسترش یابد و این سه گشور با مشکلات خود درگیر باشند و مستهلک شوند. همانطور که داعش توانست چندین کشور در اسیای میانه را با خود درگیر کند بنا بود طالب در افغانستان مشابهی از داعش در غرب اسیا باشد. اسناد بسیار دقیق و مستحکمی هست که اساسا هدف همین بود و حتی جایگذاری میلیاردها دلار سلاح برای طالب نیز در همین بستر میگنجید. و پرداخت هفتگی دلار به طالب نیز در همان روند است.

حال ایرانی که در این بازی طراحی شده توسط امریکا گرفتار نشده باید سرزنش شود؟ ایران با طالبان مذاکراتی داشت تا امتیازاتی بگیرد. اتفاقا بر خلاف نظر شما احترام به حقوق شیعیان یکی از این شروط بود. شما دیدید که در سال اولی که طالب امد نیروهایی را برای حفظ امنیت حسینه‌ها و مکانهای عزاداری شیعیان در محرم گذاشت. طالب به این شعور سیاسی نرسیده است که به حقوق فرق احترام بگذارد ولی از خود برای حفظ امنیت دسته‌های عزاداری نیرو میگذارد. این خواسته ایران است. خواسته ایران این نبوده که در سیاست شیعه را جای دهد بلکه این بود که رویه سابق رهبران پشتون در هزاره‌کشی متوقف شود. مگر عبدالرحمن خان را از یاد بردید با شیعیان چه کرد؟ یا جنایات طالب علیه شیعیان در دور اول حکومت آنها.

بنا بر این چنین مپندارید که ایران در صحنه سیاسی افغانستان اختیاری در آن اندازه داشت که اگر میخواست طالب نیاید طالب هم نمیامد. در دولت غنی یک ایران ستیزی بی سابقه روی داد و حتی توده تاجیک و هزاره هم بسیار ایران ستیز بودند.
اگر دلخوری شما این است که چرا ایران با طالب مذاکره داشت خوب روسیه هم داشت. امریکا که بزرگترین مذاکره کننده بود. طبیعی است در چنین زمانی کشورهای اطراف دیدارهایی داشته باشند تا دست کم بخشی از منافع خود را تامین کنند. پرسش اساسی این است اگر ایران با طالب مذاکره نمیداشت ایا طالب به ارگ نمیرسید؟ شما امورات کلان جهانی به صحنه ‌گردانی امریکا را نادیده میگیرید و از همین جا به خطا میروید.

و اما بحث دوم. شما فکر میکنید ایران از شیعیان برای منافع راهبردی خود استفاده میکند. امروز میبینیم که روسیه هم از بخشی از مردم افغانستان در جنگ اکراین استفاده میکند و بیانیه‌های آن و وعده‌های حقوق و شهروندی و ... را دیده‌اید. در طرف مقابل هم میبینیم که امریکا و ناتو هم از همه دنیا نیروهای جنگی استخدام کردند. قطعا من نمیخواهم ارزش کار فاطمیون را به یک نیروی جنگی کاهش دهم ولی نزدیکترین مثال برای این کار همین استخدامهاست. و پرسش این است که اگر نیروهایی که به استخدام روسیه درامدند بیشتر از اردوی ملی بودند آنگاه آیا روسیه باید به نفع خواست سیاسی اردوی ملی در افغانستان سیاست ورزی کند؟
در بحث شیعه و فاطمیون مساله اعتقادی مطرح است جون در برابر داعش ساخته شد که اساسا برای جنگ با شیعه طراحی شده بود. ایران هم یک فراخوان چهانی در میان شیعیان داد و آنها را منسجم کرد. از پاکستان زینبیون از افغانستان فاطمیون و از آذربایجان هم و از عراق هم و از لبنان هم.
مسلم است که وقتی اعتقاد مطرح است ایران باید مراقبتهایی از هزاره در افغانستان داشته باشد که مورد اسیب بسیار بوده است. ولی آیا این مراقبت میتواند تا سطح سیاست کلان افغانستان پیش رود؟ آیا هزاره چنان قوم بزرگی در افغانستان است که باید بر تاجیک و ازبک برتری داده شود؟ مساله همین جاست. وقتی هزاره در اقلیت است کمترین خواست ایران گرفتن تضمین برای آن است که نسل کشی اتفاق نیفتد. خواست بیشتر دخالت بیشتر همه اقوام در حکومت فراگیر است.

برای ایران طالبان یک گروه استختباراتی تروریستی است و سلطه پشتونی همیشه مشکل ساز خواهد بود که کمترین مشکل نابودی دو نسل ایرانی بخاطر مواد مخدر در دوره اول طالبان بود. دومین مشکل بحث ایران ستیزی و تغییر فرهنگ مردم خراسان است . سومین مشکل گسترش تفکرات انحرافی وهابی و تروریستی در همسایگی مرز فراخ ایران است که مشکل امنیت ملی است. چهارمین مشکل گسترش وهابیت و تفکرات تروریستی در بلوچستان ایران و پاکستان است. پنجمین مشکل نبود امنیت در افغانستان و فرار مهاجران به سوی ایران که هزینه در زمینه اقتصادی و امنیت ملی و اجتماعی دارد. در یکی از جزایر ایتالیا حدود ۵۰۰۰ هزار پناهجوی افریقایی رفتند و کل شهر به اشوب کشیده شد. طبیعتا در ایران مشکلات این چنینی میتوانست پیش اید که به دلیل فرهنگ مشترک خوشبختانه نبود.

در برابر سلطه پشتونی راه ایران اصولی است و بر حکومت فراگیر در لایه اول تاکید دارد. اگر شد شد اگر نشد به مرور هنگامی که زمان مناسب فرا برسد (پس از تثبیت جهان چند قطبی و کاهش قدرت استعمار غربی از مزودران و گروههای نیابتی انها در منطقه) آنگاه زمان توجه به افغانستان است. در آن روز ایران باید منافع کلان اقوام غیرپشتون را در نظر بگیرد و حقوق بیشتری برای هزاره به نسبت تاجیک متصور نشود که خود عامل جنگ داخلی بعدی خواهد بود. ایران باید عامل وحدت در میان کل مردم افغانستان یا دست کم در میان مردم غیرپشتون باشد. چه بسا در ادامه روند تنشهای جهانی میان بلوک شرق و غرب افغانستان ایران درست بر یک عنصر کلیدی در افغانستان تجزیه شود که نشانه‌های بسیاری برای پیش بینی این مساله وجود دارد. تا پیش از آن روز تاکید ایران بر حکومت فراگیر است اگر یکپارچگی افغانستان حفظ شد. اگر هم این زخم چرکین همسایه اصولی درمان شد تاکید ایران بر حکومت فراگیر میان اقوام خراسانی است.

ایران در عراق شیعه را از تسلط تفکرات بعثی بیرون کشید و کاری کرد در سیاست و حکومت نقش کلیدی داشته باشند چون ۷۰ درصد عراق شیعه بود و برای چند دهه زیر یوغ سنی های بعثی بود. در لینان حزب اللله را به یک حزب سیاسی و نظامی ارتقا داد که در بدنه دولت مرکزی تصمیم ساز نیز باشند چون شیعه در انجا هم زیاد است و تحت تسلط و دخالت عربستان از سنیها و دخالت امریکا در حمایت از مسیحیان شیعه له شده بود. در هر دو کشور ظرفیت شیعه زیاد بود چون جمعیت زیادی شیعه بودند. در افغانستان شیعه اندک است و اول باید به یک امنیت جانی برسد تا نسل کشی نشود سپس با تشکیل حکومتی مردمی و فراگیر در تصمیم سازی افغانستان (اگر تجزیه نشود) یا خراسان (اگر تجزیه شود) نقش داشته باشد.

سیاست داخلی ایران مطلقا جای دفاع ندارد چونن لیبرالها آن را با هفت دولت در این چهل سال به گند کشیدند. ولی درباره سیاست خارجی ایران یک هسته مرکزی در سپاه پاسداران مسئول است که چنان سرشار از هوشمندی و درایت است که تاکنون زیاده‌های خواهی های بخش بزرگی از کشورهای غرب اسیا را پس زده است. در سیاست خارجی ایران به حرف روزنامه و حزب توجه نکن. و در این زمینه بیشتر مطالعه کن تا بدانی داستان چیست.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است