مساله آب و حقابه
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۷    ۱۴۰۲/۳/۲ کد خبر: 173135 منبع: پرینت

- مقدار آب: ٧٥ میليارد متر مكعب آب هاي زير زميني و سر زميني؛
آب هاي جاري (از ٢٧- ٣٥ میليارد متر مكعب)

ايران يكبار ديگر مساله حقابه را با افغانستان مطرح كرد در ابن مورد بايد:
١- چه بايد كرد:
١-١ سياست نفي در نفي را در پيش گرفت، اين بدين معني است آنچه را كه ايران نمي پذيرد براي ما نيز غير قابل و پرسش بر انگيز است و قابل قبول نيست.
٢-١ حقابه از ديد ايران درست است و بايد مطابق معاهده هيرمند انجام شود؛ ولي از ديد ما ظالمانه است و بايد مذاكرات جديد روي آن صورت گيرد.
تعيین حقابه جديد در كار است.

٢- چرا چنين شد؟
١-٢ حقابه پيشنهادي افغانستان براي ايران در همان زمان ١٦ متر مكعب آب در في ثانيه بود ولي ايراني ها قبول نكردند و ٢٢ متر مكعب را در في ثانيه تقاضا كردند كه محمد ظاهرشاه ٤ متر مكعب ديگر را نيز بر اساس دوستي و حسن هجمواري به ايران داد (از كيسه خليفه بخشيد) و به اين اساس ٢٦ متر مكعب بدون درنظرداشت تغيیرات احتمالي حجم آب با طرف ايران مطابق قرارداد ممانعت نكند و در حقيقت حق ايران است.
٢-٢ در پهلوي آن ايران و افغانستان تعهد كردند كه در صورت استفاده بيشتر آب از جانب ايران، طرف ايراني مطابق قيمت بين المللي آب در اينگونه موارد مكلف به پرداخت قيمت في مترمكعب آب (از ٥٠ سنت تا ٢ دالر) مطابق موافقه دو جانبه به افغانستان أست.
٣-٢ نخست وزير ايران امير عباس هويدا (ايشان بعد از انقلاب اعدام شدند) كابل آمد و معاهده را با نخست وزير افغانستان موسي شفيق به امضا رسانيد (٢٢ حوت ١٣٥١ خورشيدي) در حاليكه همه كارهاي مقدماتي اين حقابه را نوراحمد اعتمادي انجام داده بود ولي با واگذاري ٢٦ متر مكعب موافق نبود و از اينرو بعد از سفر اروپا و ايران استعفا داد.
٤-٢ در هنگام موافقتنامه بايد دو سند به امضا مي رسيد.
١- حقابه توافق شده ميان شاه ايران و شاه افغانستان،
٢- امضای سند قيمت گذاري استفاده بيشتر از جانب ايران كه از ٥٠ سنت تا دو دالر تعيین مي شد.
٥-٢ ايراني ها سند اولي حقابه را كه كاملا به نفع ايران بود امضا و از امضای سند دوم هيچ ياد آوري نكردند و طرف افغانستان نيز نمي دانم به كدامين سبب خاموش ماند.
٦-٢ ايراني ها باور داشتند كه افغانستان ظرفيت و صلاحيت مديريت آب خود را ندارد و امضای سند دوم بيهوده و به ضرر ايران است.
٧-٢ بعد ايراني ها علاوه از ٢٦ متر مكعب مطابق معاهده را بدست مي آوردند، بلكه نسبت عدم قدرت استفاده از آب هيرمند توسط افغانستان همه آب هاي اضافي را رايگان تصاحب مي كردند و مي كنند.
٨-٢ افغانستان تنها روي درياي هيرمند بند برق كجكي را با كمك امريكا ساخت و بند كمال خان در دوران جمهوريت ساخته شد كه مورد انتقاد شديد دوستان ايراني قرار گرفت.

٣-حالا پيشنهاد به ايران:
١-٣ تنها در ٤٠ سال اخير نسبت شورش ها و نا امني هاي افغانستان طرف ايران همه آب هاي جاري هيرمند را منفي ذخيره هيرمند (يك فيصدي معين كه از بند بيرون مي آيد) استفاده نموده اند كه ده ها مرتبه بيشتر حتی از قرارداد شرمگين هيرمند است.
قيمت اين آب استفاده شده در طول همين زمان بالاتر از حقابه كه بالاتر از ١٠٠ میليارد دالر مي شود مكلفيت پرداخت طرف ايران به افغانستان است.
٢-٣ آب هيرمند به تناسب روز قرارداد ١٢ مرتبه كاهش يافته ولي استفاده ايران ها مطابق معاهده ننگين هيرمند كه در همان زمان نيز طالمانه بود، استفاده مي شود.
٣-٣ نظر به همين معاهده ننگين در هرچند سال به درخواست يكي از دو كشور مي تواند روي معاهده بحث نمود، چون در طول چهل سال دولت هاي افغانستان مصروف جنگ ها، نتوانست حتی يكبار هم روي تجديدنظر حقابه نشست برگزار كند و ايران با خاطر آرام در نوشيدن آب مصروف بود و يكبار هم چنين ادعا هاي را انجام نداد.
٤-٣ ايراني ها در نوشيدن طالمانه آب هاي هيرمند و هريرود، پاكستان در نوشيده آب هاي كابل و لوگر و پنجشير و كنر، ازبيكستان و تركمنستان به نوشيدن حقابه ما از آمو، نسبت غفلت دولت هاي ما مصروف اند.
٥-٣ ما مصروف كشتن يكديگريم و همسايه ها مصروف دزديدن ارزش هاي ما...
چه بي خبر دولت ها و چه مظلوم ملت....

٤- اصل گپ و آخر گپ:
١- در حدود ده سال آينده جنگ آب در منطقه در مي گيرد، افغانستان سر آب است و تغذيه كننده بخش هايی از كشور هاي همسايه، ما حتما درگير مي شويم.
٢- براي جلوگيري از هرگونه خطر بايد آب ها را مديريت كرد.
٣-٤١ بند آب كافي است كه از آمو تا پكتيا را زير آب گيرد و انقلاب سبز را بر پا دارد.
٤- زمان كوتاه در پيش داريم دير جنبيدن آغاز جنگ دوباره است.

استاد مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آب
حقابه
نظرات بینندگان:

>>>   کدام حقابه؟
شیما کابل

>>>   ٦٠ میليارد دالر قرض ايران بابت استفاده آب اضافی
٦٠ میليارد دالر قرضداري ايران از افغانستان بابت استفاده بالاتر از حقابه خود....

١- متوجه باشيد تخريب يا حرف بد فكر نكنيد مي خواهم آنچه اتفاق افتاده بگويم.
٢- بر اساس موافقه دولتين افغانستان و ايران درج شده در معاهده تعيین حقابه درياي هيرمند، كشور ايران با درنظرداشت ٢٦ متر مكعب آب كه در زمان عقد معاهده براي افغانستان سنگيني مي كرد و حالا با فرو كش كردن ١٢ مرتبه غير ممكن پنداشته مي شود تعیين گرديد.
٣- بر اين اساس كشور ايران سالانه ٨٢٠ میليون متر مكعب آب را به مثابه حقابه ايران از درياي هيرمند مستحق است، اين حق در سال ١٣٥١ هجري خورشيدي تثبيت و به امضا رسيد.
(آرشيف وزارت خارجه افغانستان)

٤-از دو سند فقط يكي امضا مي شود:
١-٤ دو سند كه بايد در روز امضا معاهده هيرمند در كابل بين دو صدراعظم ايران و افغانستان امضا مي شد، فقط يك سند كه نشان دهنده حقابه كشور دوست ايران است به امضا رسيد.
ايران از امضای سند دوم طفره رفت و دولت افغانستان بر اساس حسن همجواري همانندي كه در ازدياد حقابه براي حسن همجواري اضافه كرد، در اين مورد نيز سكوت را بهتر دانست.

٢- ٤ ايران بايد در صورت استفاده بيشتر از حقابه خود مطابق روش تجارتي، در مقابل هر مترمكعب آب بايد مبلغ را (به دالر) پرداخت نمايد. اين مبلغ در معاهده ای كه بدبختانه امضا نشد خالي گذاشته شد.
قيمت در سطح بين الملل براي هر متركعب آب از ٥٠ سنت تا يك دالر و پنجاه سنت (١،٥) است. (آرشيف وزارت خارجه)

ايراني ها درك كردند كه افغانستان نمي تواند جلوي رفتن آب زياده از حقابه را بگيرند و سنجش كنند، لذا امضای سند دوم را ضرور ندانستند.
ما هم چه غافل مردم هستيم، تفنگ را خوب بلديم ولي مي شود خوب فريب بخوريم.

٣-اضافي خرچي ايراني ها از آب هيرمند:
١-٣ ايران با خيال راحت از آن به بعد بطور متوسط سالانه ٢ میليارد متر مكعب آب را به عوض ٨٢٠ میليون مترمكعب آب استفاده كرده است (پوهاند نعيم اقرار استاد فاكولته زمين شناسي، دانشگاه كإبل)

٤- سنجش:
١- حقابه ايران نظر به معاهده٨٢٠ میليون متر مكعب سالانه است.
٢- استفاده حقيقي ٢ میليارد متر مكعب آب.
٣- اضافه استفاده بالاتر از حقابه مطابق معاهده.
١،٢٠٠،٠٠٠،٠٠٠ يك میليارد و دوصد میليون متر مكعب آب سالانه.
٤- اوسط قيمت في متر مكعب آب نظر به قيمت هاي جهاني و موقعيت و ضرورت ١ دالر (٥٠ سنت +١،٥٠ $ يك دالر و٥٠ سنت تقسيم ٢)
٥- - قيمت كه بايد بابت پرداخت آب استفاده شده بالاتر از حقابه از جانب ايران سالانه پرداخت شود.
يك میليارد و دو صد میليون دالر١،٢٠٠،٠٠٠،٠٠٠$ مي شود.
٦- قرض داري ايران به افغانستان بابت استفاده بيشتر از حقابه از سال ١٣٥٠ الي ١٤٠٠كه ٥٠ سال مي شود بالغ به:
١،٢٠٠٠٠٠٠٠٠ضرب در ٥٠ سال= ٦٠ میليارد دالر است.

حرف كليدي:
٦٠ میليارد دالر قيمت آب استفاده شده افغانستان است كه توسط ايران استفاده و تا هنوز قيمت آن پرداخت نگرديده است و قابل پرداخت بطرف افغانستان است.

٦-عوض ها يا كاسه هاي طبيعي:
١- ٦ با آب هيرمند دو كاسه طبيعي كه در خاك ايران قرار دارد پر آب مي شود مطابق معاهده.
٢- ٦ ايران در پهلوي اين دو كاسه طبيعي دو كاسه مصنوعي را ساخته كه از همين دريا پر مي شوند، اين دو كاسه در قرار داد نيست و خلاف پنداشته مي شود.
٣- ٦ با حفر چاه ها در طرف سيستان هلمند تمامي هامون هاي طرف افغانستان خشكيده و بزرگترين صدمه آبي و محيط زيستي را وارد آورده است.
٤- ٦ بررسي ها و مطالعات ٢٠١٠-٢٠٢٠ وزارت انرژي و آب نشان مي دهد كه حجم آب درياي هيرمند كاهش كه قبلا گفته شد بوقوع پيوسته است.
(منبع: وزارت انرژي و آب)

پيشنهاد:
بازنگري معاهده و خواست قيمت آب استفاده شده بيشتر از حقابه يك وظيفه ملي پنداشته مي شود.

استاد مسعود

>>>   چشمت را صدقه جناب دکتر صاحب مسعود عزیز. واقعا محاسبه درست نموده اید وایران اکنون هم درین فکر است که حد اقل یک صد سال دیگر هم ازین اب بی صاحب استفاده کند اما کور خوانده است اب دریای هلمند اکنون صاحب بسیار مهربان ووطندوست پیدا کرده است و پشت سرش یک قوم باغیرت ۳۵ ملیونی استاده است. به رستم زمان اجازه یک قطره اب را نخواهم داد که مفت بخورد و ۶۰ ملیرد دالر قمت اب را نیز خواستنی هستیم به کممک الله ج.
کوشان از کابل

>>>   آبی که جلوی آنرا گرفته نمیتوانستید حقابه محسوب نمیشود !

>>>   امضای سند دوم در صورتی منطقی بود که افغانستان میتوانست جلوی آب را بگیرید !
>>>   بنده در مورد اب و اهمیت اقتصادی آن کتابخانه به کتابخانه گشتم و تیزس نوشتم واز ان با موجودیت دوستان اکادمی علوم دفاع کردم.
اهمیت نوشته جناب شما قابل تمجید و فهم چیزفهم هاست.
عمر طولانی و صحت کامل شما آرزوی من است.
همچنان نوشته کوچکب در صفحه فییبوک ام در مورد دریای هلمند ،معاهده 22 حوت سال 1351 موسی شفیق و امیر هویدا هم اشاره داشتم.
اما درد ایران چیزی دیگریست.
شما میدانیدکه جنبه سیاسی دارد.
بشما سعادتمندی ارزومندم.
محمد سرور انوری

>>>   Abdul Zahir Faqirzada
خیلی نکات مهمی را اشاره کردید استاد عزیز ،
ایران آیا از طالبان سودی خواهد برد؟ آیا بدون اینکه از آب افغانستان بهره ببرند کدام نفع دیگری هم خواهند برد و آیا طالبان به زیر ریسمان ایرانی ها خواهند رفت ؟

>>>   کدام حقابه؟
>>>   برفکوچ ها و سيلابها و نشکلات يخ بندي ها از ما ولي استفاده از آب شيرين رودخانه ها از ديگران...ً
جالب است طلبکار هم هستند.
شيما کابل

>>>   60 ميليارد دالر قرض ايران بابت استفاده آب اضافي
60 ميليارد دالر قرضداري ايران از افغانستان بابت استفاده بالاتر از حقابه خود....

1- متوجه باشيد تخريب يا حرف بد فكر نكنيد مي خواهم آنچه اتفاق افتاده بگويم.
2- بر اساس موافقه دولتين افغانستان و ايران درج شده در معاهده تعيين حقابه درياي هيرمند، كشور ايران با درنظرداشت 26 متر مكعب آب كه در زمان عقد معاهده براي افغانستان سنگيني مي كرد و حالا با فرو كش كردن 12 مرتبه غير ممكن پنداشته مي شود تعيين گرديد.
3- بر اين اساس كشور ايران سالانه 820 ميليون متر مكعب آب را به مثابه حقابه ايران از درياي هيرمند مستحق است، اين حق در سال 1351 هجري خورشيدي تثبيت و به امضا رسيد.
(آرشيف وزارت خارجه افغانستان)

4-از دو سند فقط يكي امضا مي شود:
1-4 دو سند كه بايد در روز امضا معاهده هيرمند در كابل بين دو صدراعظم ايران و افغانستان امضا مي شد، فقط يك سند كه نشان دهنده حقابه كشور دوست ايران است به امضا رسيد.
ايران از امضاي سند دوم طفره رفت و دولت افغانستان بر اساس حسن همجواري همانندي كه در ازدياد حقابه براي حسن همجواري اضافه كرد، در اين مورد نيز سكوت را بهتر دانست.

2- 4 ايران بايد در صورت استفاده بيشتر از حقابه خود مطابق روش تجارتي، در مقابل هر مترمكعب آب بايد مبلغ را (به دالر) پرداخت نمايد. اين مبلغ در معاهده اي كه بدبختانه امضا نشد خالي گذاشته شد.
قيمت در سطح بين الملل براي هر متركعب آب از 50 سنت تا يك دالر و پنجاه سنت (1،5) است. (آرشيف وزارت خارجه)

ايراني ها درك كردند كه افغانستان نمي تواند جلوي رفتن آب زياده از حقابه را بگيرند و سنجش كنند، لذا امضاي سند دوم را ضرور ندانستند.
ما هم چه غافل مردم هستيم، تفنگ را خوب بلديم ولي مي شود خوب فريب بخوريم.

3-اضافي خرچي ايراني ها از آب هيرمند:
1-3 ايران با خيال راحت از آن به بعد بطور متوسط سالانه 2 ميليارد متر مكعب آب را به عوض 820 ميليون مترمكعب آب استفاده كرده است (پوهاند نعيم اقرار استاد فاكولته زمين شناسي، دانشگاه كإبل)

4- سنجش:
1- حقابه ايران نظر به معاهده820 ميليون متر مكعب سالانه است.
2- استفاده حقيقي 2 ميليارد متر مكعب آب.
3- اضافه استفاده بالاتر از حقابه مطابق معاهده.
1،200،000،000 يك ميليارد و دوصد ميليون متر مكعب آب سالانه.
4- اوسط قيمت في متر مكعب آب نظر به قيمت هاي جهاني و موقعيت و ضرورت 1 دالر (50 سنت +1،50 $ يك دالر و50 سنت تقسيم 2)
5- - قيمت كه بايد بابت پرداخت آب استفاده شده بالاتر از حقابه از جانب ايران سالانه پرداخت شود.
يك ميليارد و دو صد ميليون دالر1،200،000،000$ مي شود.
6- قرض داري ايران به افغانستان بابت استفاده بيشتر از حقابه از سال 1350 الي 1400كه 50 سال مي شود بالغ به:
1،200000000ضرب در 50 سال= 60 ميليارد دالر است.

حرف كليدي:
60 ميليارد دالر قيمت آب استفاده شده افغانستان است كه توسط ايران استفاده و تا هنوز قيمت آن پرداخت نگرديده است و قابل پرداخت بطرف افغانستان است.

6-عوض ها يا كاسه هاي طبيعي:
1- 6 با آب هيرمند دو كاسه طبيعي كه در خاك ايران قرار دارد پر آب مي شود مطابق معاهده.
2- 6 ايران در پهلوي اين دو كاسه طبيعي دو كاسه مصنوعي را ساخته كه از همين دريا پر مي شوند، اين دو كاسه در قرار داد نيست و خلاف پنداشته مي شود.
3- 6 با حفر چاه ها در طرف سيستان هلمند تمامي هامون هاي طرف افغانستان خشكيده و بزرگترين صدمه آبي و محيط زيستي را وارد آورده است.
4- 6 بررسي ها و مطالعات 2010-2020 وزارت انرژي و آب نشان مي دهد كه حجم آب درياي هيرمند كاهش كه قبلا گفته شد بوقوع پيوسته است.
(منبع: وزارت انرژي و آب)

پيشنهاد:
بازنگري معاهده و خواست قيمت آب استفاده شده بيشتر از حقابه يك وظيفه ملي پنداشته مي شود.

استاد مسعود

>>>   چشمت را صدقه جناب دکتر صاحب مسعود عزيز. واقعا محاسبه درست نموده ايد وايران اکنون هم درين فکر است که حد اقل يک صد سال ديگر هم ازين اب بي صاحب استفاده کند اما کور خوانده است اب درياي هلمند اکنون صاحب بسيار مهربان ووطندوست پيدا کرده است و پشت سرش يک قوم باغيرت ?? مليوني استاده است. به رستم زمان اجازه يک قطره اب را نخواهم داد که مفت بخورد و ?? مليرد دالر قمت اب را نيز خواستني هستيم به کممک الله ج.
کوشان از کابل

>>>   آبي که جلوي آنرا گرفته نميتوانستيد حقابه محسوب نميشود !

>>>   امضاي سند دوم در صورتي منطقي بود که افغانستان ميتوانست جلوي آب را بگيريد !
>>>   بنده در مورد اب و اهميت اقتصادي آن کتابخانه به کتابخانه گشتم و تيزس نوشتم واز ان با موجوديت دوستان اکادمي علوم دفاع کردم.
اهميت نوشته جناب شما قابل تمجيد و فهم چيزفهم هاست.
عمر طولاني و صحت کامل شما آرزوي من است.
همچنان نوشته کوچکب در صفحه فييبوک ام در مورد درياي هلمند ،معاهده 22 حوت سال 1351 موسي شفيق و امير هويدا هم اشاره داشتم.
اما درد ايران چيزي ديگريست.
شما ميدانيدکه جنبه سياسي دارد.
بشما سعادتمندي ارزومندم.
محمد سرور انوري

>>>   Abdul Zahir Faqirzada
خيلي نکات مهمي را اشاره کرديد استاد عزيز ،
ايران آيا از طالبان سودي خواهد برد؟ آيا بدون اينکه از آب افغانستان بهره ببرند کدام نفع ديگري هم خواهند برد و آيا طالبان به زير ريسمان ايراني ها خواهند رفت ؟

>>>   به جناب استاد مسعود:
يکم- اي اعداد ره از کجا آوردي و با کدام ميتر اندازه گرفتي؟
دوم_ اگر چنين آبي به سمت ايران روان بوده چرا ايالت بلوچستان از خشکي ويران شده؟
سوم_ چوپان بيابان هم ميداند که با اعمار بند کجکي 43 سال است که ديگر آبي به ايران نمي رود مگر گاهگاهي.
چهارم_جناب استاد مسعود خسارت معتاد کردن ميليون ها جوان ايراني با کوکناري که قاچاقچبر هاي افغان به ايران مي برند سالي چند ميليارد دالر است؟ آنرا هم حساب کن.
پنجم_ تجاوز بالاي زنان و دختران ايران و قتل سالانه دهها زن ايراني ( که دولت ايران منحيث اخوت اسلامي آمار آن را مخفي مي کند تا مردم ايران عصباني نشوند) سالي چند ميليارد دالر است؟ آنرا هم حساب کن.
ششم_ هزينه پناه دادن به 5 ميليون نفر مهاجر غيرقانوني افغان سالي چند ميليارد دالر است؟ آن را هم حساب کن.
و در آخر اينکه حالا که دست دولت نجيب و اسلامي ايران نمک ندارد و آن قسم که از سايت ها و شبکه هاي اجتماعي معلوم است افغان ها نسبت به ايران کينه شتري دارند و ارث پدر طلبکارند بهترين کار اينست که دولت ايران آن 5 ميليون افغان را رد مرز کند و سراسر سرحد را ديوار بلند کانکريت اعمار کند و عساکر اردو با سلاح ثقيله مستقر کند.
هفتم_21 سال قبل که امريکا بالاي افغانستان حمله کرد سياسيون افغان خوشحال شدند و مي گفتند ( حالا که افغانستان اشغال شد و ما مردم افغانستان غلام امريکا شديم در عوض امريکا افغانستان ره پاريس مي کنه!!!!). حالا 21 سال از آن گپ مفت گذشته. آيا امريکا افغانستان را پاريس کرد؟ آيا مزار و بلخ و قندهار و جلال آباد و کابل برق 24 ساعته دارند؟ آيا همه اين شهرهاي مهم افغانستان آب شرب صحي دارند؟ وضع شهرهاي خرد و دهات بدبخت افغانستان معلوم است.
هشتم_ از کودتاي ثور تا اکنون قريب 50 سال گذشته و شما جناب مسعود هم اشغال شوروي را ديده ايد و هم اشغال امريکا و اروپا (ناتو) را. آيا افغانستان الان فقيرتر و بدبخت تر و عقب مانده تر است يا 50 سال قبل؟
نهم_90 فيصد مردم افغانستان نان براي خوردن ندارد. شفاخانه و لين برق و آب صحي و مکتب و غيره پيشکش! در اين فقر و فلاکت افغانستان با 35 ميليون نفوس فقير به اشغال پاکستان درآمده. آيا فکر مي کنيد پاکستان افغانستان ره پاريس مي کند؟!! کاري که امريکا و اروپا و شوروي نتوانستند پاکستان مي تواند؟! پاکستان با دوصد ميليون نفوس فقير که از افغانستان بدبخت تر است و محتاج 3-2 ميليارد دلار اعانه سالانه امريکا و عربستان.
دهم_تنها جايي که امکان کمک به افغانستان فقير و درمانده را داشت کشور ايران بود که پيشرفته ترين و پرقدرت ترين کشور اسلامي و خاورميانه است که يک تنه جلوي امريکا و اروپا ايستاد شد و اجازه نداد سوريه و عراق و لبنان و يمن سقوط کنند.اما اظهارات طفلانه و نسنجيده و کينه توزانه سياسيون کم سواد و جاهل افغانستان مقامات ايران و مردم ايران را مکدر کرده. مردم ايران با تعجب مي گويند ما نمي دانستيم افغان ها اي قسم از ايران نفرت دارند و اگر از آنها درباره اشغال افغانستان بدست طالبان ISI پاکستان پرسان کني مي گويند به ما چي؟ مردم افغانستان صرف به ايران نيايند. خود مي دانند و پاکستان. غلام پاکستان باشند يا نباشند به ما چي ؟ پس همو قسم که 50 سال پيش تا اکنون را ديديد 50 سال پيش رو را هم ببينيد. سال 1450 افغانستان همي است که حالا است. پرنفوس تر. فقيرتر و عقب مانده تر. شک نکن جناب استاد مسعود. و شما در اي بدبختي افغانستان شريکي چون کينه توزانه نفرت از ايران را به قلب و مغز مردم افغانستان پمپاژ کردي. کمک ايران تنها و تنها چانس افغانستان براي خروج از 700 سال فقر و عقب ماندگي بود که زيرپا کردي! افغانستان در اين دنيا يک دوست ندارد. اقلا يک دوست باقي مي گذاشتي!

>>>   محترم استاد مسعود نوشته کرده که ايران بايد بابت آب 60 ميليارد دالر به افغانستان بدهد. اي گپ استاد مسعود را به يک دانشجوي ايراني گفتم و نظرش را پرسان کردم. خنديد و گفت کدام مشکلي نيست. صرف حساب استاد مسعود کامل نيست و متباقي حساب مانده. گفتم چرا؟ گفت آب هيرمند که از افغانستان به ايران مي رود يک فيصد يا يک از هزار آبهاي افغانستان است.قبول؟ گفتم قبول. گفت اگر يک فيصد آب 60 ميليارد دالر باشد کلگي آب افغانستان چقدر است؟ گفتم 6000 ميليارد دالر. گفت خدا پدرت را بيامرزد .کلگي آب افغانستان از ابرهاي ايران است که از بالاي خراسان و مشهد تير مي شود و از هرات (يعني از غرب به شرق) داخل خاک افغانستان مي شود و باران مي شود. پس افغانستان هر سال کم از کم بايد 6000 دالر بابت آب باران به ايران بدهد.مه خنده کردم و پرسان کردم اگر ندهد چي؟ گفت ايران مي تواند با ريختن ذرات نيترات نقره با طياره روي ابرها همه آب ابرها را در 400 بند آبي ايران تخليه کند. آنوقت افغانستان که محصور در خشکي است از کجا آب مي آورد؟ ديدم بد شد. گفتم صلوات بفرست. ختم نيرنگبازي و پدرسوختگي کنيم!

>>>  
?. از ابتدا هم معلوم بود که طالبان حاضر نيستند حتي يک قطره آب به سمت ايران رها کنند. اين مطلب، بارها و بارها توسط کساني که شناخت دقيقي از طالبان داشتند به انحاء مختلف بيان شد، اما عده اي از تصميم گيران سياسي در ايران، با ديده درايي، هميشه حرف از همکاري طالبان در خصوص رها سازي آب مي زدند و نهايتاً هم به جاي اينکه رسماً اعلام کنند طالبان حاضر به دادن حقابه قانوني ايران نيستند، مشکلات فني را دليل نرسيدن آب به ايران عنوان کردند.

?. سياست رسمي ايران طي دوسال گذشته در مواجهه با طالبان، و به ويژه در موضوع حقابه ايران که توسط وزارت خارجه عنوان مي شده، اعمال فشار سياسي بر طالبان براي عمل به تعهدات شان و نيز حمايت از مردم افغانستان و جدا کردن حساب مردم افغانستان از حکومت طالبان بوده است.
اما در کنار اين سياست رسمي، تصميم گيران ميداني، بر خلاف رويکرد وزارت خارجه، سياست تضرع و باج دهي به طالبان را در پيش گرفته اند و کوشيده اند با امتياز دهي هاي مکرر و بي پايان و سکوت در برابر جفتک پراني هاي طالبان و اعمال فشار بر رسانه ها مبني بر سکوت در برابر ناهنجاري هاي طالبان، اين گروه جنايتکار را مجاب به همکاري کنند و حتي گهگاه از اين مطلب نيز سخن بگويند که حکومت کنوني افغانستان مي‌تواند متحد راهبردي ايران باشد.
اين سياست غلط، با اين توجيه که ما تلاش مي‌کنيم تا از افتادن طالبان به دامن آمريکا پيشگيري کنيم همراه شد تا موجب انحراف ذهن برخي از صاحب نظران از ماهيت اين گروه شود. حال آنکه واقعيت اين است که طالبان نه تنها در دامن آمريکا، بلکه زاييده آمريکا و مأمور ويژه و آموزش ديده آمريکا براي تامين منافع آن کشور در منطقه هستند و تحت هيچ شرايطي، در دامن ايران و روسيه قرار نخواهند گرفت و اگر وانمود ميکنند که چنين رويکردي دارند، في الواقع در حال بازي دادن همسايگان هستند.
اين موضع آقاي مخبر، کاملآ بر خلاف رويکرد رسمي دولت ايران است که بر حمايت از مردم افغانستان استوار مي‌باشد و از اين جهت، محل پرسش و ابهام است.

?. پر واضح است که سياست تضرع و استفاده از ديپلماسي خفت در برابر گروهي که وابستگي استخباراتي آن به سازمان سيا و هدف گذاري آن براي ناامن کردن منطقه عيان و روشن است، هرگز سياست مناسبي براي همسايگان افغانستان و از جمله ايران نخواهد بود.
طالبان نه در موضوع حقابه و نه در هيچ زمينه ديگري با رقباي آمريکا در منطقه وارد تعامل مثبت نخواهد شد و فقط تا زماني با اين کشور ها، دار و مدار خواهد کرد که بسترهاي مناسب فاز بعدي ماموريت اش آماده و فراهم شود.

?. آنچه که معاون اول رييس جمهور ايران در خصوص اخراج پناهندگان افغانستاني ساکن ولايت سيستان و بلوچستان(در صورت تامين نشدن حقابه ايران از سوي طالبان) بيان کرده بود، اگر تصميم رسمي حکومتي باشد، داراي چند اشکال مهم است و يقينا باز هم به نتيجه دلخواه ايران منجر نخواهد شد.
برخي از اين اشکالات، به صورت فهرست وار بيان مي‌شود:

?/?) افغانستاني هايي که در ايران زندگي ميکنند و به ويژه کساني که در دوسال گذشته مجبور به ترک افغانستان شده اند، غالبا کساني هستند که از ظلم و ستم طالبان و از ترس کشته شدن توسط حکومت جلاد و انسان کش طالبان به جمهوري اسلامي ايران پناه آورده اند.
ديپورت کردن اين جمع کثير از پناهندگان و سپردن آنها به دست دژخيم بي رحم، رفتاري غير اسلامي و دور از کرامت انساني است.
حتي مطرح کردن چنين فکري (ولو اينکه بچه ترسانک باشد و جنبه عملي به خود نگيرد) در شأن يک دولت اسلامي که مدعي انقلابي بودن و دفاع از مظلومان باشد، نيست. مگر اينکه بگوييم خداي ناکرده، انقلاب اسلامي ايران، با آرمان حضرت امام خميني رحمت الله عليه فرسنگ ها فاصله گرفته و دفاع از مظلومان عالم، فقط به يک شعار زيبا و تو خالي تبديل شده است.
چنين اقدامي، نوعي گروگان‌گيري مهاجريني است که براي حفظ جان خود به ايران پناه آورده اند و اين گرو کشي، خلاف نزاکت هاي انساني و اسلامي و کاملا ناجوانمردانه است.

?/?) حتي اگر مهاجرين افغانستاني به افغانستان برگشت داده شوند، باز هم چنين اقدامي اثري بر سياستهاي طالبان نسبت به ايران نخواهد داشت.
چرا که تنها چيزي که براي اين گروه فاقد اهميت است، مردم است.
مگر کساني که در افغانستان تحت حاکميت طالبان زندگي مي‌کنند چه اهميتي براي اين گروه تروريست داشته اند و چه خدماتي به آنها از سوي حکومت نامشروع طالبان داده شده که اين مهاجرين، براي آنها اهميت داشته باشند و بازگشت دادن آنها، فشاري بر حکومت طالبان بياورد؟

?/?) بخش عمده اي از اين مهاجرين، تحت تعقيب طالبان هستند و ديپورت آنها به افغانستان تحت حاکميت طالبان، سپردن گوسفند به دست گرگ آماده حمله است.
بعيد ميدانم که افکار عمومي‌، بتواند چنين حرکت ناشيانه اي را هضم کند و چشم بر جناياتي که طالبان نسبت به آن افراد رقم خواهند زد بپوشاند.
حتي ممکن است اين شائبه مطرح شود که چنين چيزي، درخواست طالبان از ايران بوده تا در ازاي واگذاري حقابه، مخالفين خود را به چنگ بياورد.

?. دسترسي ايران به حقابه خود از رود هلمند مطابق با توافق نامه سال ????، يک حق طبيعي و قانوني است و بايد اين اتفاق بيفتد، اما راه رسيدن به آن، استفاده ابزاري از مهاجرين بي پناه نيست.
تجربه دوسال گذشته به وضوح نشان داده که سياست هاي کنوني ايران در برابر طالبان، از اساس غلط بوده و روز به روز ، آثار زبان بار تري بر ايران و ايرانيان و به تبع آن بر منطقه و نيز مردم افغانستان وارد خواهد کرد.
به نظرم وقت آن رسيده است که دولتمردان ايران، بازنگري عميقي در سياست هاي خود نسبت به افغانستان تحت حاکميت طالبان داشته باشند و به جاي گروگانگيري مهاجرين، ابزارهاي کارا تر ديگري براي تحت فشار قرار دادن طالبان بيابند.

سيد احمد موسوي مبلغ

>>>   تا حدي به ايران براي گرفتن حقابه حق مي دهم بويژه درمقايسه با سوءاستفاده پاکستان براي بلعيدن رودخانه هاي آب رايگان!
آن هم بدون قرارداد وحقابه .... اگر بياد داشته باشيد چندسال پيش هم در زمان دولت روحاني که تحريم ها شدت گرفته بود شبيه اين سخن شنيده شد. خوشبختانه اعتقادات قلبي وپيوندي که ميان دو ملت فارسي زبان وجود دارد قدرتي فراتر از سياستهاي فردگرايانه است.اما انتظار داريم نفراتي که خود را سياستمدار ايران مي دانند احساسات را در سخنانشان دخيل نکنند و در مقابل کاستي ها صبوري کنند.

>>>   اين تنها يک ديپلماسي بازي است مصرف داخلي دارد براي مردم سيستان و بلوچ اگر اب نباشد نه تنها مهاجرين که همه مردم اين ولايت بياباني مجبور به هجرت خواهند بود وگرنه سياست مداران ايران طالبان را ميشناسند و در صدد ازار مهاجرين نخواهند بود

>>>   ايران مهاجرين را اخراج نميکند. اينکه افغانستان براي هفتصد هزار مهاجر در سيستان و بلوچستان هم حاضر نيست قطره اي اب بدهد(براي اتباع خوداش) حرفي براي گفتن باقي نميگذارد

>>>   از نظر حقوق بين الملل وقتي فردي ?? سال در يک کشور خاوه قانوني يا غير قانوني زندگي کرد ديگر مال آن کشور محسوب ميشود.
شايد ? تا ? مليون افغان بيشتر از ?? سال است که در ايران زندگي ميکنند و نسل دوم و سوم شان آنجا تولد شده و حال اينها همه ايراني هستند چه ايران بخواهد چه نخواهد.

>>>   اصلا اگر حق ابه قانوني است طالبان عددي نيستند که خواسته باشند مانع شوند اگرعيرقانونيست پس ايران بيش از اين ظلت را نپذيرد .

>>>   تا جايي که يادم هست استان سيستان و بلوچستان پناهنده پذير نيست. البته استان خراسان جنوب و کرمان که در مجاور اين استان هستند پناهنده پذير هستند و ميتوانند پناهنده ها در آن ساکن شوند.

>>>   مطابق با حقوق بين المللي آب ايران حق آب از افغانستان را دارد و اما مطابق همين حقوق بين المللي چند نکته قابل ذکر است:

?- حق آبه مخصوص مردم مي شود که در طول تاريخ و قبل از امضاء قرارداد از آب استفاده مي کرده است. ولي حالا ايران آب درياچه هامون را به زاهدان و بيرجند مي برد.
بنابراين افغانستان مکلفيت براي دادن آب به بيرجند و زهدان و کرمان نيست. افغانستان ?? متر معکب آب في ثانيه براي مردم زابل اطراف درياچه هامون و محيط زيست هامون و پرآب ماندن هامون ميدهد. تيم تخنيکي در سال هاي قبل از امضاء قرارداد اين وضعيت مورد نظر قرار گرفته است.

?- حکومت ايران ناتواني خود را براي رساند آب آشامدني و کشاورزي به زاهدان و بيرجند و شهر هاي پشت کوهاي زابل به کردن افغانستان و مهاجرين نياندازد.

?- ايران از طالبان تروريست حمايت لوژيستيکي و نقدي کرد. مردم افغانستان در طي ?? سال بيش از صدها هزار نفر با اسلحه و گولوله ايران کشته شده است. طالبان تروريست در ايران لشکر اسلام خطاب شد و پيروزي طالبان را حکومت ايران تبريک گفته بود. و حالا برود آب خود را از لشکر اسلام بگيرد. اين اختلاف هيچ ربط به مردم افغانستان و مهاجرين ندارد .

?- سران طالبان تروريست کلا پاکستاني مي باشد و آنها يک حکومت قانوني نيست بلکه يک گروه تروريستي است. مردم افغانستان داراي حکومت قانوين بر گرفته از انتخابات نيست و مطابق با حقوق بين الملل مسوليت بين المللي در قبال حقوق ايران را به عهده ندارد.

?. مسوولان جمهوري ايران بايد فرق بين حکومت قانوني و تروريستي و غير قانوني را بداند. مردم افغانستان که از دست همين لشکر اسلام ساخته دست ايران فراري شده است و به محض که بدست اين لشکر اسلام بيافته کشته مي شود، چه نقش براي دادن حق آبه ايران دارد؟؟

?- ايران اگر زور دارد برود با زور نيروي نظامي و از بين بردن تروريست ها در کابل و تجزيه اين کشور، به حق خود برسد. زور هر صاحب خانه به مستاجر مي رسد. اين کار که هنر نيست.

?- سياست غلط ايران هميشه براساس يک قطره آب بوده که فقط خوراک داخلي در ايران دارد و دارد مردم ايران را سرکار مي گذارد و ضعف هاي خود را خاک پوشي مي کند. چرا پاکستان افغانستان را اشغال توانيست ولي ايران از لحاظ تاريخي که افغانستان جزء امپراطوري فارس مي باشد، حتي آب خود را از چند تروريست گرفته نمي تواند و در حاليکه به گفته جناب سفير رابطه قوي با طالبان تروريست جناب سليماني زده است؟

>>>   ههههههههه کدام حق آبه بجاي آب تيل و گاز بايد از ايرانيها گرفته شود

>>>   جالب.
فرق مجاهل وحمارتي.
-وقتي درسال ?? مجاهلين داخل کابل شدند، بتدريج سليقه، لباس پوشيدن، نظافت وغيره را از مردم کابل اموختند و در مدت تقريبا شش ماه ان هيولاهاي وحشي از نظر قيافه تقريبا به انسان هاي نورمال مبدل شدند. يعني پيراهن تمبان هاي چرک وپکول هاي بوي گرفته رابدور انداختند و ريش هاي چرک وجنگلي را يا تراشيدند وياهم اصلاح کردند وبه مرور زمان حمام رفتن وسروجان شستن راهم اموختند. اگر عکسهاي اول عطامحمدنور را با عکسهاي فعلي ان مقايسه کنيد، گفتارم را تاييد خواهيد کرد.
واما وقتي تقريبا دوسال قبل حمارتي ها(طالب) داخل کابل شدند عده زياد کابلي ها فرار کردند. ومتباقي ازوحشت وترس حمارت قيافه وحشيها را بخود گرفتند.
هموتونيست؟
عاقل

>>>   شما فعلا مشورت را ازنوکري چين و روسيه بيرون کن بعد بيا به افغانستان هشدار بده

>>>   حقابه ندهيد
مثلي ميگويد چيزي که عوض داره گله نداره
اگر ما از استقلال خواهي يا تجزيه طلبي فارسي زبان هاي کشور انگليس ساخته افغانستان حمايت و پشتيباني کرديم اعتراض نکنيد

>>>   جناب رييسي اينجا اسراييل نيست که اخطارت را تحمل کند اينجا سر زمين شيران است ظرف دو دقيقه هشت سربازت را اسير کرد ظرف دو روز خودت را نيز اسير ميکند . مواظب گپ زدنت باش

>>>   حميدالله يلاني رييس عمومي آبرساني و کاناليزاسيون شهري افغانستان (در وقت جمهوريت فساد) از صبح تا شام فلم سکس دانلود ميکرد و يک کمپيوتر اپل داشت که پر از فلم سکس بود حال اين لوده آمده است سر موضوعات کشور ها حرف ميزند. برو برادر در همو ايران که هستي خوب مرغ فروشي کن که چاره ات شود ترا به حرف هاي کلان چي

>>>   ???? خداوندج (خالق بنده-تشنه-گان) آستان سيستان و بلوچستان و ...، سخت در کمين (پشتون=طالبان=افغان سرکش)، در حيلهء قهاريش هنوز که در صبر است.
?? همين مردم پشتون=طالبان=افغان=کوچي که قدرت قهاريت و نعمت (آبي) خداوند را به تمسخر و بازي گرفته است.
?? اين قوم پشتون-جنياتي تشنه و گرسنه ساختن خداوند را حتمي در سختي مي چشند، آمين يا رب.

>>>   شهر که خلوت ميشه ايراني هم هفت تير ميکشه

>>>   رييسي چند روز بعد عذر خواهد کرد و براي عذر خواهي به کابل يا خودش خواهد امد يا نفر خواهد فرستاد چون هنوز زور افغانستان را نديده . ايران در طي چهل سال با اسراييل بازي موش و گربه و جنگ لفظي کرده فکر کرده که با افغانستان هم جنگ لفظي کند هيچ ضرري نميکند . ولي در ظرف دو دقيقه هشت عسکر سپاه پاسداران ايران اسير طالبان شد و فعلا ايران مجبور به تعظيم به افغانستان و عذر خواهي است . تاريخ دوباره تکرار ميشود دير نخواهد بود که ايران دوباره مستعمره تاريخي افغانستان خواهد شد.

>>>   هنوز ايراني را نشناختيد حکومت سوريه و عراق از چنگ داعش ثروتمند ترين گروه تروريستي جهان با حمايت تسليحاتي اموزشي و لجستيکي غربي امريکايي عربي و ترکي در اورد چند دمپايي پوش لنگي با کلاش و موتور ترسي ندارد
مجتبي

>>>   چقدر بي سوادي موج مي زند در بين اين جماعت ، به يزدان که گر خرد داشتيد کجا اين سرانجام بد داشتيد.

>>>   باز هوس شمشير نادر کرديد ؟؟؟؟؟ هنوز زخم و ترس از نادر در وجودتان هست
مجتبي

>>>   بي ادبي برخي از نظر دهندگان افغان، نشان مي دهد که هنوز با فرهنگ و پيشرفت فاصله زيادي دارند.
نظر دهنده هاي بي ادب به ياد بياوند که چگونه بر طياره آمريکاي اشغالگر در ميدان هوايي کابل برايي ترک وطن آويزان شديد. ملتي که براي ترک وطن خود به دشمن وطن خود آويزان مي شود انتظار بر اين نيست که با همسايه خود با ادب صحبت کند.
ايران همان آمريکاي محبوب شما را در خليج فارس مجبور مي کند که فارسي صحبت کنند. پس بيشتر از اين خيلي......

>>>   جواب برادر عزيز آمريکا دشمن افغانستان نيست افغانستان از خاکروبه به شهر تبديل کرد هرچه مشکل از خود افغان ها هست آمريکا خارج شد ده مليون مردم خارج شد پس آمريکا دشمن

>>>   نفت در برابر آب!!!؟؟؟؟
حقابه ايران را مي گيريم و نفت هم نمي دهيم...
در آينده به هنين حقابه هم نياز نخواهيم داشت و آنرا به خود افغانستان خواهيم فروخت...
چگونه؟؟؟؟
_با پيشرفت تکنولوژي شيرين کردن آب دريا در مناطق ساحلي
_ پيشرفت در بهره وري از منابع داخلي و روش هاي مدرن مثل آبياري قطره اي و...
_ کشت فراسرزميني و برون سپاري توليد محصولات با مصرف بالاي آب

>>>   آب هاي شيرين ايران بيشتر از دو برابر افغانستان است ( افغانستان 61 ميليارد متر مکعب در سال و ايران 137 ميليارد متر مکعب در سال).... از نطر سرمايه هاي انساني و علمي و منابع قابل تبديل متل آب هاي درياها و غيره ايران مشکلات کمتري از افغانستان براي تامين آب خود در آينده خواهد داشت.. قدرت چانه زني و سياست مداران ايران هم راحت تر مي توانند منافع ايران را تامين کنند تا مسئولين افغان... در کل ما مردم ايران بايد نگراني کمتري نسبت به افغان ها داشته باشيم

>>>   در همه دنيا قانون آب هاي مرزي وجود داره... در سازمان ملل سازوکار داره. حقابه اي لن رو يا ميديد يا به زور مي گيره ايران اونقد اهرم فشار و توانايي داره که کاري کنه نوه و نتيجه ها شما هم آب خوش از گلوشون پايين نره پس با زبان خوش آب را رد کنيد بياد، شنيديم داعش مخاد سدهاتون رو با بمب منفجر کنه)))) اگر سدهاي شما رو داعش خراب کنه تا صد سال ديگه نسلتون بر داشته ميشه

>>>   موضوع حقابه ايزان از افغانستان هر چند مهم هست ولي در مقياس مسائل و مشکلات کلان ايران چيزي غير قابل حل و دشوار نيست. داشتن منابع انرژي فسيلي فراوان و دسترسي فلات ما به درياها و توانايي فني و مهندسي خوب داخلي و عوامل ديگه موجب ميشه که در آينده به راحتي از با تکنولوژي هاي برتر آب هاي شور رو شيرين کنيم و از توانايي خودمان براي حل نهايي و دائمي اين کمبود آب شيرين در مناطق مختلف بهره ببريم...

>>>   ?????? سرزمين مردم کثيرالاقوام و زباني،
? اقوام تباري چون تاتاري، قزاق، قيرغيز، هزاره، ترکمن، ازبک، ترکتبار، تاجک، ايماق، پاميري، هندي ...
? و با زبانهاي گويشي-فرهنگي چون فارسي/دري، ازبکي، قزاقي، ترکمني، قيرغزي، پشه يي، هندي و غيره،
? که اکنون بنام افغانستان (=) افغان-ستان (نام تحميلي تک-قومي پشتون/پشتو <کوچي زايي>) ياد ميگردد.
? که بوسيله يک حاکم طغيانگر و قومپرست که از قوم پشتون بود ( نام تاريخي قبلي اين سرزمين حذف شد ) و به نام افغان کلفت و افغانستان فلاکت زده تغير داده شده،
? و همين سرزمين آريانا/خراسان تاريخي و فرهنگي، صرفا به اختيار و بنام يک قوم پشتون ناقلين (بيسواد/بيفرهنگ) نوشته يا تحويل گذاشته شده است،
? و همين واقعيت (چندين نسل بدبخت ساخته شده تحميلي) واقعيت باثبوت و تاريخي است.
? که سرمنشاء همه مرگ و مير، فقر غربت آوارگي، نسل کشي، فرار و مهاجرت جبري، غضب ملکيتهاي فارسيزبانان، پسماني اين کشور، ترويج کشت کوکنار ترياک، قاچاق مخدر، تروريست و انتحاري ترويجي، بي قانوني، ظلم، محرومسازي اقوام و زبانهاي ديگر،، مداخله پذيري اجنبي و جنگ نيابتي، غلام منشي، انحصارگرايي قومي-زباني توسط پشتونها، استفاده جويي از شعائر اسلام و نام دين توسط مردم پشتوزبان بخاطر تداوم حاکميت-تحميلي قوم پشتون بر اقوام ديگر، پرورش بيسوادي معتادين کدايگري بيکاري مفتخوري، سرکشي بغاوت و تجاوزات سمتي قومي بي ناموسي، قتل دزدي.....،
?واضح هست که همه تروريست زايي، قاچاقهاي مافيايي، ذلالت پاي لوچي، غربت، تشنگي گرسنگي گدايي (از سبب بيجا برترطلبي و از سبب بغض کينه تعصب حسادت و توهم مردم پشتوزبان=افغان، از سبب راي تقلبي قدرت، و به دليل مداومت قدرت قومي-انحصاري، ? خلاصه، خونريزي و مشکلات در دو ولايت ايران در چند ولايت پاکستان در مرز اسياي مرکزي و در مرز هندوستان، و بويژه در تمام ولايات (افغان-ستان) از سبب حاکميت ناسالم و غير انساني مردم پشتون=افغان/افغانيت ايجاد گشته و بوجود آمده است.
? راهي حل دايمي و انساني?{ سرنوشت سازي کشورسازي جبري با تحقيقات مدلل از گذشته معضله هاي داخلي، همسايگي و خارجي افغان-ستان تا اکنون که اول غور و بررسي همه جانبه صورت گردد، البته از طرف و با نشستها، تصاميم و فيصله کشور هاي منطقه مثل چين روسيه هند ايران تاجيکستان ازبکستان ترکمنستان و ديگران }?با همين طرح انشاالله صورت پذير هست، خير يا رب.
? لطفا اگر همين موضوع را به همه سازمان هاي بشري و منطقه شريک و کاپي اش را به همه ارسال کنيد.

>>>   پاسخي به هموطن ايراني عزيزم
?. امکان شکايت به دادگاه بين المللي لاهه در اين مورد نيست. علت: حقابه ايران از زمان رضا شاه از پنجاه درصد به ?? و سپس به ?? و سپس به ?? درصد رسيد. اين مساله توسط يک حرامزاده انگليسي حل و فصل شد که در قرارداد مذکور گنجانده شده تا هر گونه اختلاف نزد يک هيات تنظيم کننده کشور ثالث (انگليس) برده شود. در اين روزگار که طالب توسط امريکا و انگليس براي ناامني منطقه آمده است طبيعي است که هر هياتي در انکليس يا امريکا برخلاف عدالت تصميم ميگيرد تا بر آتش جنگ در منطقه بيشتر بدمد. بويژه در اين روزگار که خط آهن جنوب شمال براي هند و چين بسيار مهم است و از ديد غربيها و مزدوارن منطقه‌اي آنها يکي از راههاي شکستن کمر چين ايجاد ناامني در منطقه سيستان است. ميبينيم که مولوهايي نيز درست در همين راستا براي ناامني منطقه شبانه‌روز منبر ميروند تا سيستان را به سمت جنگ داخلي برده و مانع از آبادي منطقه شوند. بيچاره مردم دلير سيستان که نميدانند کدام مولوي دوست و کدام دشمن است.

و اما بعد. اين مساله بسيار ساده هست. افغانستان چهل سال در جنگ بوده است و بيشتر مردم آن از حقوق بين‌الملل و قواعد کشورداري و همسايه‌داري هيچ آگاهي ندارند.
آنها هم که دارند خود را به تجاهل و ناداني ميزنند چون آرزوي نفت در برابر آب براي آنان چنان خوشايند است که پشيزي براي اخلاقيات ارزشي قايل نميشوند.
وگرنه کيست که نفهمد اگر خانه من درست در خروجي يک قنات يا کاريز باشد من حق ندارم آب قنات را به هرسمتي که دوست داشتم منحرف کنم. اگر در روزگار درستي بوديم از هر پيرمرد بيسوادي در افغانستان هم که ميپرسيدي آيا کسي حق دارد مسير قنات را بر روي پايين دست منحرف کند تنها به اين دليل که خانه او بالادست است ميگفت نه. حتي نيازي به آگاهي به قوانين بين المللي هم نبود. تنها انصاف نياز بود تا طرف پاسخ درست را بدهد.

در اين روزگار ولي خود طالبان از مردم افغانستان کمي عاقلترند چرا که در بيانه خود بر احترام به حقوق بين الملل و پايبندي به تعهد به قرارداد تاکيد دارند. در حالي که بيشتر مردم افغانستان در همين حد هم قبول ندارند و ميگويند آب در کشور ما از آن خود ماست. طالبان در اين روزگار عاقلتر از مردم افغانستان هستند ولي متاسفانه حرامزاده هستند و ميگويند به دليل خشکسالي آب کم شده است که دروغ است.
برخلاف تعهد حکومت وقت افغانستان تاکنون ?? مسير انحرافي در راه هيرمند ايجاد شده است. بدتر از آن اينکه آب به سمت مزارع کشت خشخاش هدايت شده تا مطلقا به ايران نرسد و اين رفتار عامدانه است.
بنابراين طالب توده را فريب ميدهد با اين اظهارات که آب نيست و توده هم که شامل بيش از ?? درصد مردم افغانستان است بسيار ساده و کودکانه استدلال ميکند که اگر آب نيست پس چرا بايد به همسايه بدهيم. ايران از طالب ميخواهد يک هيات ايراني بررسي کند ولي اين اجازه را نميدهد چون طالب دروغ ميگويد و نميخواهد دستش رو شود.

طالب از اين بازي نفع ميبرد. اول يک مغلطه را ميان مردم گسترش ميدهد که حقابه چيست؟ و ملت نيز از اساس وجود چنين حقي را منکر ميشوند. سپس يک ناسيوناليست ضد ايراني را در افغانستان ميگسترداند و اين ادامه راه غني است. با اين ناسيوناليسم ابتدا مردم را از ايران بيزار ميکنند. سپس اقوام غيرپشتون که ديگر پشتيباني ندارند بي دفاع هستند اول زبان را از ايشان ميگيرند سپس هويت و فرهنگ را. غني با آن ناسيوناليسم به همين نقطه رسيد و مردم همچنان سرمست از جنگ هستند که بگويند اگر ايران چنين کند ما چنان ميکنيم. ايران چنين نکرده و مردم هم چنان نکردند ولي در پايان شب آنچه رخ داده اين است که مردم شمالي زبان و زمين و هويت خود را از دست داده‌اند و همچنان به ايران فحش ميدهند.

راه درازي است تا توده بفهمد که نبايد با احساسات و بر مبناي دروغ چنين شور و هيجاني بشود. در ميان اين هيجان اقوام چه تاجيک و ازبک و هزاره و پشه‌اي و ايماق طالب را کلاني ميبيند که از حقوق حقه مردم افغانستان در حال دفاع است در حالي که اين حقوق حقه نيست و اساسا مبتني بر تضييع حق ديگران است. مردم توانايي ندارند درک کنند که آنچه ايشان کرده اند مانند دزدي از حقوق و دارايي ديگران است. شايد عموم توده اخلاق مدار باشند ولي درک نميکنند که شور و هيجان کنوني به معناي صيانت از مال دزدي است که پشتونها دزديده‌اند. پس حتي اگر پشتون براي هزاره پشيزي ارزش وجودي قائل نباشد هزاره خود را ملزم ميبنيد پشت طالب بايستد تا از آنچه دزدي کرده است صيانت کند.
در اين روزگار امريکا و بلوک غرب بشدت نيازمند ناامني در بلوک شرق هستند. و طالبان را نيز بر سرکار آوردند و ميلياردها دلار سلاح را هم براي آنان برجاي گذاشتند تا اين برنامه اجرايي شود که منطقه آن را خنثي کرد.

سه مکان بسيار کليدي براي برهم خوردن نظم جديد هست. يکي چابهار و سيستان يکي قفقاز و ديگري آسياي ميانه. در قفقاز بسيار تلاش شد تا ايران وارد جنگ با آذربايجان شود و روسيه از جنوب و ايران از شمال دچار ناامني شود. آذربايجان ?? نقطه کليدي ماننند پالايشگاه و فرودگاه و انبار غله و مراکز توليد برق داشت. براي ايران نابودي همه زيرساختهاي آذربايجان کار پنج دقيقه بود که ?? موشک را به اين تاسيسات بزند. ولي نکرد. در عوض قراردادهايي امضا شد تا راه ايران تا درياي مديترانه يک سره طراحي شود. از سيونيک ارمنستان هم راهي باز کرد و ناوگان دريايي درياي کاسپين را هم گسترش داد. اکنون راه ابريشم از ترکمنستان به ايران ميايد از ايران به مديترانه و از ارمنستان به روسيه و از درياي کاسپين به روسيه.چه کسي بازنده است؟ تنها دو کشور. آذربايجان و ترکيه دور زده شدند. سياست ايران اين است برادر.

افغانستان نيز وضعيت مشابهي دارد. ميتواند از مرز بدخشان راهي بيايد نوار شمالي را بپيمايد و به ايران وصل شود. ميتواند راهي به کابل برود و از آنجا به چابهار برسد. در اين صورت افغانستان بخاطر موقعيت ژپوپليتيک خود در هاب ترانزيتي منطقه و جاده باستاني ابريشم هم سهمي پيدا ميکند که هم باعث گسترش توسعه در صادرات محصولات خود ميشود هم بسيار موقعيت شغلي و زيرساختي فراهم ميشود.

وقتي مردم افغانستان اخلاق را به گوشه‌اي وانهند و بخواهند از مال دزدي صيانت کنند و پشت طالب باشند بگذار بمانند. اينان تنها نياز است يک چيز را فراموش نکنند. طرح خاورميانه جديد براي تجزيه کشورها توسط ايران خنثي شد در سوريه با ?? کشور جنگيد و پيروز شد. طرح عربستان در يمن براي تسلط بر باب المندب و دور زدن خليج فارس و تنگه هرمز در انتقال نفت بود و ايران در يمن پوز عربستان و شرکاي ناتويي او را بخاک ماليد. طرح داعش براي نابودي منطقه غرب آسيا و تجزيه عراق بود و ايران باز هم پيروز ميدان شد. طرح دالان توراني زنگه‌زور براي کنار زدن ايران از مسير ترانزيتي منطقه بود و امروز خط شمال جنوب که وصل است و ترکمنستان به ايران و ايران به شمال افريقا و درياي مديترانه هم در چنگ ايران است. اينها با خون هموطنان نازنين بدست آمده است.

ايران ميتواند و اصرار داشت تا افغانستان هم در اين مسير نقشي کليدي بگيرد. جنگ با ترکيه در سوريه و عراق تنها براي آن نبود که ايران دور زده نشود بلکه افغانستان هم دور زده ميشد.
وقتي مردمي اين چنين اخلاق و انصاف را کنار ميگذارند تا از مال دزدي صيانت کنند و نام آن را وطن پرستي ميگذارند همان بهتر که ايران لطفي نداشته باشد. ميهمانند قدمشان بروي چشم. ولي وقتي خطوط مبادلاتي از تاجيکستان ترکمنستان ايران است چرا بايد بدخشان خط ديگري داشته باشد و چرا بايد ايران حرص بخورد تا جاده ابريشم در نوار شمالي زنده شود؟ وقتي مردمي دوست و دشمن خود را نميشناسند چه روزگاري بايد داشته باشند؟

امروز طالب دست نشانده امريکاست همانطور که غني بود. طالب بارها حرفهايي زده است که ميتواند ايران را يا اصفهان را بگيرد. اين گروه طي يک پروژه استخباراتي به ارگ رسيد و هنوز جاي سفت نشاشيده است و جنگ درستي نداشته است. اين گروه بسيار نادان است و درکي از جنگ ندارد. فکر ميکند اگر بشکه باروت در ماشين جاساز کند به سمت ايران بفرستتد کاري انتحاري کرده است. نميداند ايران موشک هايي دارد که در فاصله سي متري بالاي هدف منفجر ميشوند و طوري طراحي شده که تا شعاع هشتصد متري هر چيزي باشد با ترکشهاي بسيار زياد نابود شود. بشکه زرد باروت چيست. نميداند جنگ امروز با هوش مصنوعي است که هر جنبنده که اثر حرارتي داشته باشد را با سلاح بي سرنشين يا سلاح اتومات از دور بزنند.

گرچه ميدانم اين نوشته يحتمل نشر نشود ولي مردم افغانستان در توهم ناشي از افسردگي رواني شديد بسر ميبرند. نه تنها پشتونها بلکه همه اقوام. علت نيز چهل سال جنگ است. اين است که با مغالطات هميشه سرخوش ميشوند و بسادگي فريب ميخورند. اگر کسي بگويد افغانستان گورستان امپراطوري است همگي ميگويند پس ايران هم نميتواند ما را شکست دهد چون انگلستان و روسيه و امريکا را شکست داديم. اينها هرگز درک نميکنند که پس چگونه براي هزاران سال اين خاک جزيي از ايران بود؟ مگر شيوه جنگ ايران با ديگران چه فرقي داشت که امروز هم بر اين خاک حس مالکيت دارند؟ اگر بنا بر جنگ باشد چنين نيست که ايران مانند روس و امريکا بخواهد نيرو پياده کند يا پايگاه نظامي بزند که يک هدف براي گروهاي چريکي باشد. اينکه دو قطعه انتحاري به سمت مرز غربي بفرستيد و سپس با بشکه زرد باروت کشوري را تهديد کنيد وافعا جاي تاسف دارد که نشان از ميزان بلاهت مقامات طالب است و توده مردمي که باور کن نميدانند کجاي تاريخ هستيم و اين ابزارها ديگر براي جنگ مناسب نيست.
باور کن مردم افغانستان نميدانند کجاي تاريخ هستيم. با دو بشکه باروت سرمست ميشوند و احساس غرور ملي ميکنند. با يک مغلطه که آب ما فقط مال ماست راضي ميشوند.

برادر سيستاني عزيز. در هر صورت خشکسالي فراگير منطقه ما را در بر ميگيرد. راه چاره ما در افغانستان نيست گرچه بر ما مسلم است که يک حق ملي ما را اين مردمان دزديدند گرچه مردمي هم فرهنگ و هم خون بودند و دزدي را کاري زشت ميدانستند ولي امروز همين است. افغانستان ده سال ديرتر از ايران خشک ميشود. اين خشکسالي ناشي از گرمايش زمين امروز به فرانسه هم رسيده است و به ايالات مياني امريکا. ما که در کمربند نصف النهار هستيم زودتر درگير ميشويم.

راه درست مديريت ابهاي موجود و استفاده از اب دريا براي سيستان است. همين شش ماه پيش ديديم که اب خليج فارس به يزد رسيد. يک شاخه فرعي به سيستان هم بايد ساخته شود. همسايه اگر ده سال ديگر دچار خشکسالي شد چه ميکند؟ باز هم به ايران يورش ميبرند تا لقمه ناني براي فرزندان خود جور کنند؟ و همين که در ميان هزاران نفري که ميبينند يک نفر اخم کند زبان گلايه باز ميکنند که ايراني ها چنين و چنانند؟

در بازيهاي کلان جهان که نظم بلوک شرق درحال شکل گيري است فرصتي هست تا هر کشور براي چند صد سال بعد جايگاه و امتيازات خود را بگيرد. جايگاه ايران به عنوان پل ميان شرق و غرب و ترانزيت باعث ميشود زيرساختهايي در چابهار ساخته شود که اميدميرود به کاهش فقر مردم نجيب ديار رستم منجر شود. اميد ميرود مولويهايي که از حيث احترام به زن هم عقيده و هم مسلک با طالب هستند به دروغ و تزوير پرچم آزادي زنان را پيراهن عثمان نکنند و مزدور غرب و عرب نشوند. در اين روزگار منطقه نياز به ارامش دارد. طالب اين امورات را درک نميکند يک گروه بي فرهنگ است که از کوه سليمان امده و تاکنون کسي سيلي سختي به اين قوم نزده است تا کمتر خودخواهي و غارتگري کنند. خراسان را نابود کردند و اروزهاي بيشتري دارند که البته جاي درستي امده‌اند. اين قوم کوچي و ناتواني و مزدوري برخي خراسانيان باعث شد تا مرزهاي ايران بياييند. ايران دير يا زود يک جنگ تاريخي به پشتون بدهکار است. هر چه من تاريخ اين قوم را بيشتر بررسي ميکنم بيشتر بر اين باور ميرسم که ايران يک جنگ با قوم پشتون را بدهکار است و زمان تشنه دريافت اين بدهي است.
در اين روزگار در مردم افغانستان نخبگان کمي وجود دارد که سعي در آرامش عمومي کند و نه تنها حرمت مادر را حفظ کند بلکه حق قانوني و مشروع همسايه را پايمال نکند و بکوشد با همگرايي به سمت منفعت جمعي در منطقه کشور را هدايت کند. طالبان پاپتي چه به درک اين چيزها؟

شما در افغانستان قوانين بي الملل را ناچيز بدانيد و بگوييد حقابه را ايراني ها اختراغ کردند. انصاف و عقل را هم کنار بگذاريد و با احساسات پيش برويد. کج برويد گرچه خلاف طبع و فرهنگ شما باشد.
ما هم در ايران کج ميرويم گرچه خلاف طبع و فرهنگ ما باشد. همانطور که ده سال است ترکها و ادربايجان ميکوشد تا راه ترانزيتي از ايران نگذرذ پايان در اينجا نوشته شده است که بدون شليک حتي يک گلوله ترکيه و اذربايجان از مسيرهاي ترانزيتي کنار گذاشته شده‌اند. صداي اين چوب سهمگين را ترکها تا چند قرن خواهند شنيد.
همين بلا بر سر افغانستان نيز ميايد. طبع ما بدست آوردن جاده باستاني ابريشم بود و براي آن خون داديم و ميدانستيم که اين جاده اگر از ايران بگذرد از افغانستان هم ميگذرد. براي منافع ايران و افغانستان جنگيديم. طبع ما لطف بي منت بود. و خلاف طبع خود عمل ميکنيم.

>>>   حقابه. ( حقاب ) : اين حق در هرکجا
از کم تا زياد واز خورد تا کلان مورد مناقشه است . بين قريه ها ، بين اشخاص
زمين دار وهمسايه ، بين شهرها ، بين کشور ها
و بالاخره بين قاره ها .
( بين قاره ها در استفاده از ابحار )
مير آب باشي

>>>   چند خبر را بخوانيم و ببينيم وضعيت منطقه چطور است. وزارت خارجه پاکستان به امريکا فشار مياورد که نقض قرارداد و عدم تکميل خط لوله صلح گاز با ايران ?? ميليارد دلار خسارت دارد يا شما (امريکا) خسارت را بپردازيد يا مانع از ساخت آن نشويد.

روابط تجاري پاکستان و ايران رشد زيادي در زماني کم داشته است. پاکستان روزگاري در سوداي دور زدن افغانستان و ايران و ارتباط با ترکيه بود و حتي در رزمايش ترکها در آذربايجان هم شرکت کرد ولي در پايان به خط شمال جنوب ايران رسيد و يک بار هم براي تست يک محموله تجاري را به ترکيه فرستاد.

يکبار نقشه ترانزيتي منطقه را ببيند تا خود متوجه غايب بزرگ جغرافياي جديد منطقه بشويد.
يک خط ترانزيتي از چين-پاکستان-جنوب ايران و سپس به شمال ايران و اروپا يا غرب ايران مديترانه و شمال افريقا. يک خط ترانزيتي است که چيزي تا فعال شدن کامل ندارد. هند چابهار ايران و باقي جاها. تاجيکستان ترکمنستان ايران و باقي جاها.

اين وسط جاي کدام کشور خالي است؟ کشوري هست که هم کشورهاي شمالي آن جز اين خطوط ترانزيتي باشند هم کشورهاي جنوبي ان هم کشورهاي غربي آن هم کشورهاي شرقي آن ولي خود آن کشور جز اين خطوط نباشد؟ پاسخ افغانستان است.

در اين روزگار توسعه ايران و افغانستان و پاکستان و ترکمنستان همه در گرو توسعه ديگري است و کشورهايي که به سمت پيمان امنيت جمعي ميروند برنده هستند. شما در ارگ چه غلطي ميکنيد بجز مزدوري و ترجيح منافع غرب به منافغ مردم خود و در ازاي آن سلطه قومي را حفظ کردن؟ بجز بذر دشمني کاشتن و به فکر منافع مردم خود هم هستيد؟ والله که نيستيد.

طالبان امروز با تهييج حس ناسيوناليست افغاني به دنبال قهرمان سازي از خود به نام مدافع آبهاي افغانستان است. ولله که نيرنگ و فريب است که درياي کنر و کابل و پاکستان چه ميگويد؟ چرا فقط مرزهاي غربي افغانستان نياز به مدافع آب دارد؟ آنهم دفاع از چيزي که دزدي است.

متاسفانه طالبان ثابت کرد که نه تفسير حنفي نه غزالي نه شافعي را از اسلام ميشناسد بلکه گوش به فرمان تفاسيري از اسلام هست که از سيا و mi6 به او آموخته است که از اساس هم توسط همين دو گروه نکبت استخباراتي ساخته شد.

امروز طالب در عوض اينکه در منطقه به دنبال کاهش تنش و گرفتن امتيازات ترانزيتي باشد که سراغاز سرمايه‌گذاري و رشد و توسعه زيرساختي و سپس روبنايي در کشور شود همچنان به نام جنگ خود را پف ميکند؟ و مردم هم به به و چهچه ميکنند؟ هر قرارداد ترانزيتي که بسته شود بايد داغي بر دل مردم فغانستان باشد که چرا کشورهاي شرق و غرب و شمال و جنوبش دارند يک کار هماهنگ ميکنند ولي افغانستان جز بازي نيست!

اينها هرگز جنگ درستي نکرده‌اند. اينکه پاسگاهها را بدون جنگ تحويل دهند به معني شکست امريکا نيست. اين افسانه‌ها براي کدام بخش عوام ساخته ميشود؟ شوروي که از درون پوسيده شده بود و هزار علت در فروپاشي شوروي را ناديده ميگرند و ميگويند ما شوروي را شکست داديم! براي مردم خود افسانه ميسازيد تا از شما غول بسازند. بسازيد. چرا توقع داريد ديگران هم باور کنند؟

شما که از جنگ ميگوييد مگر نميدانيد داعش چه بود چقدر روحيه جنگي داشت چه شيوه جنگي داشت و توسط چند کشور تمويل ميشد؟ زخمي هاي ان در ترکيه و اسراييل مداوا ميشدند و هرجا که محاصره ميشدند فورا امريکا با بالگردهاي خود براي نجات آنجا ميشتافت. مگر شما پشيتباني بيشتري داريد نسبت به داعش. در سوريه امريکا با هفتاد کشور عليه نيروهاي ايراني و سوري بودند. هفتاد کشور بناست پشت شما باشد؟ بله ارباب شما و داعش هر دو يکيست و امريکاست. ولي مگر ايران و روس اچازه ميدهند امريکا بار ديگر در افغانستان پايگاه داير کند؟

اگر شما به جنگ چريکي و انتحاري مينازيد که ما برادران مجهزتر از شما را تجربه کرديم و تخم آنها را در منطقه خشکانديم. در عراق و سوريه. داعشيها هم رشيدتر از طالبان بودند هم اموزش بيشتري ديده بودند هم تجهيزات بيشتري داشتند هم ?? کشور از آنها پشيتباني ميکرد. تويوتاي ژاپني با شمار زياد زير پاي داعش ناگهان از غيب نيامد.

مگر جنگ با داعش براي ايران سخت بود که با طالب سخت باشد؟ يک سرنوشت خواهند داشت. اين مغلطه که افغانستان گورستان امپراطوري است را در مورد ايران از سر به در کنيد. ايران ابزار فشار بسيار زيادي از درون خاک خود افغانستان دارد. چه بسا اگر ايران وزنه حمايت از تاجيکان را بيشتر ميکرد همينها طومار اين پاپتيهاي متوهم را در هم ميپيجاند.

مگر نبود يک ژنرال دوستم که هزاران طالب را در کانتينر کرد و قصد سوزاندن داشت که امريکاييها به دادشان رسيد. من نميدانم اين قوم از کدام افتخارات جنگي اينگونه سرمست شده است؟ شما که هر جا ديديم يا با حيله و مزدوري و توافق دوحه مانند سر کار امديد يا در پنجشير ناتوان و عاجز مانديد تا پاکستان به داد شما رسيد يا يک ازبک هزارتا از شما را يکجا ميخواست بسوزاند و ارباب ديگرتان ضامن شد. کجا جنگيديد که به آن افتخار ميکنيد؟ به کدام پيروزي؟ وقتي امريکا به افغانستان امد ? روز دوام آورديد فقط پنج روز! همگي در سوراخ موش در پاکستان پنهان شديد. اين قوم بشدت بزدل اگر مزدوري غرب را نميکرد کجا بر گرده مردم سوار بود؟ از همان عبدلارحمن ملعون مزدور انگليس تا همين غني فراري مزدور امريکا و سپس طالب مزدور پاکستان و امريکا. شما جنگاوري را باز مزدوري اشتباه گرفته‌ايد. آنچه تاکنون در اين چند سده از قوم پشتون بيرون آمده مزدوري است نه جنگاوري.

اگر ايران توانستت فاطميون را در سوريه ساماندهي کند که اکنون گرداني بسيار مخوف است ميتواند ????? هزار تن از اردوي پيشين که در خاک ايرانند را هم ساماندهي کند. ساماندهي ايران با ساماندهي امريکا فرق دارد همانطور که ارتش عراق ساخته دست امريکابا تجهيزات امريکايي شش ساعت جلوي داعش دوام اورد و حشد الشعبي ساخته ايران تخم داعش را گم کرد. والله ده هزار نفر از خود افغانستانيها بس است تا هفتاد هزار لنگي پاپتي را لوله کند چنان که قوم پشتون به سمت کوههاي سليمان فرار کند و اين زبان درازيها و دلقک بازيها را شاهد نباشيم. اصلا نيازي به ورود ايران به جنگ نيست.

طالب به دنبال فريب مردم است تا مقبوليت دريافت کند و براي اينکار يک دروغ را بين مردم پخش ميکند و حس ناسيوناليستي نابجايي را براي کاري نابجا تقويت ميکند سپس خود را به عنوان قهرمان جا ميزند. طالب به دنبال گدايي اعتبار و مقبوليت بين مردم افغانستان است. اين همه سودي است که طالب ميکند ولي دشمني بسيار سياس و توانا را عليه خود بيدار کرده است. نه پول و شهوت قدرت و جنگ طالب از عربستان بيشتر است نه از امريکا نه از صدام. دشمني با ايران بر خلاف اظهارات شما هياهو و صدادار نيست بلکه با صبري آرام اين زخم چرکين ??? ساله را مداوا ميکند.

طالب قمار کرد. کمي مقبوليت ميان اقوام غيرپشتون گرفت ولي دشمني بددست را بيدار کرد که براي حل مشکلات منطه بسيار اصولي فکر ميکند و گام برميدارد.

پاسخ ايران از نظر حقوق بين الملل يک چيز است. شما طبق معاهده نبايد بند بدون رضايت ايران ميزديد و هفتاد بند جديد زديد. بيجا کرديد. به همين سادگي. شما بدون رضايت کشور ايران حق نداشتيد مسير آب را منحرف کنيد. بيجا کرديد که چنين کرديد. شما طبق معاهده وقتي ادعا ميکنيد آب نيست بايد اجازه دهيد هيات ناظر بيايد و درستي ادعاي دروغين شما را بررسي کند ولي اجازه نداديد. بيجا کرديد. به همين سادگي. پاسخ اين همه هياهوي عوامانه مردم افغانستان همين يک جمله است که شما از قواعد بين الملل اطلاع نداريد و بر اساس اطلاعات دروغين طالب بيخود هيجاني شديد. به همين سادگي.

پاسخ از نظر ديني هم اين است که تف به اين مسلماني ملتي که اينگونه به عهد خود وفا نميکند و از مال همسايه ميدزدد. به همين سادگي امورات تحليل ميشوند. مسلماني طالب که از جنس اسلام سيا , mi6 است و بر ايشان نميتوان خرده گرفت ولي عموم توده در اين آزمايش اخلاق و انصاف را باختند.

حال همان حقوق بين الملل به ايران ميگويد هر سدي که منافع ايران را به خطر بياندازد و خلاف توافق باشد يک هدف مشروع براي نابودي است. نياز است لشکرکشي شود؟ چند موشک سنگر شکن بس است که هر سدي را نابود کند. افغانستان از خود پولي ندارد که ??? ميليون دلار صرف سد دوباره کند وقتي که با چند موشک ديگر بار ديگر باد هوا ميشود. اينبار اگر کشور نکبتي مانند هند باز پا پيش بگذارد تيغ ايران بر گردن تجارتشان است.

اين رجز خوانيهاي بي پايه از سمت ژنرالهاي بي عقل چه سودي براي دو ملت دارد؟ اگر آبي نبود کسي توقعي نميداشت وقتي شما عامدانه اب را منحرف کرديد ديگر بجز دزد چه صفتي براي غني و طالب و مدافيعن آنها شايسته است؟ هر دو هم ازامريکا يک خط را گرفتند که بايد تنشهايي مرزي با ايران درست کنند.

بجاي اين رفتار هيجاني برويد از هند و پاکستان و هند و چين و ايران و عربستان کمي سياست بياموزيد. هم مردم هم طبقه حاکم طالب يا هر که مزدوري ديگري را ميکند کمي بياموزد و سر خود را بلند کند ببيند در منطقه چه خبر است. هند و پاکستان در راستاي کاهش تنش هستند. ايران و عربستان يک تنش ديرينه را کاهش دادند. هند و چين در جهت کاهش تنش گام برميدارند. چرا؟ چون استعمار غرب مبتني بر تجارت دريايي بوده و هست ولي تجارت اصيل منطقه براي هزاران سال زميني بوده است و اگر راه تچارت زميني دوباره فعال شود همه کشورهاي منطقه مستفيذ ميشوند و توسعه ميابند.

اين گزافه گويي و لاف و پتاق و غول بودن را کنار بگذاريد کاري کنيد که راه توسعه پايدار به کشورتان باز شود. زنده باد امارت و آب ما هويت ما اين حرفهاي کشکي را سياستمداران در زبان عامه مردم ميگذارند و توده اغلب نااگاه سرمست ميشود که تنش را در منطقه گسترش دهد.

طالبان بجز تفسيرهاي سيا و mi6 از اسلام هيچ چيز ديگري نميفهمد. نه اهل سياست است نه وطن پرست. ولي با ژست دروغين وطن پرستي دارد مقبوليت گدايي ميکند. خودش هم ميداند اين بشکه ها و ماشينهايي که نشان ميدهد يا قطعات انتحاري اگر به سوي ايران حرکت کند حتي ده کيلومتر از کابل هم نميتواند خارج شود. ايراني که موشکي دارد که در فاصله ? هزار کيلومتري بتواند يک ناو امريکايي در حال حرکت را نابود کند چگونه اجازه ميدهد گروهي موتور سوار اصلا به مرز نزديک شوند؟ همان هنگام که کاروان راه افتاد بر سرشان فرود مياد در حال حرکت. اگر بشکه هاي زرد انتحاري پر از باروت با خود داشته باشند چه بهتر انفجاري مهيبتر رقم ميخورد.

مگر نبود که جلسه سران داعش را در حلب سوريه با دو موشک زد و اين موشکها از کرمانشاه شليک شد. شما فکر ميکنيد ايران مانند امريکاست که بخواهد سازمان استخباراتي پيچيده‌اي راه اندازي کند و هزاران مزدور به دلار بخرد تا جاي کسي مانند ملا عمر را به او بگويند و سپس يک پهپاد بلند کند و از پنتاگون هدايت شود و... برادر اين فرضيات شما در افغانستان در مورد ايران صادق نيست. نام جنگ مياوريد فقط احساسات توده را در هر دو طرف تحريک ميکنيد که به زيان خودتان است.

اگر اين حرفها را لاف و پتاق ديديد اظهارات متعدد و مکرر ژنرال مکنزي فرمانده سنتگام در مورد دقت و قدرت موشکهاي ايراني را ببينيد. در اکراين مشخص شد دقت موشکلهاي روسي هم مشخص شد کمتر از دقت موشک ايراني است. موشکهاي امريکا هم دقت کمتري دارد. اصلا اين تفکرات که صدها موتور زرهي (خودروي زرهي) از کابل به سمت ايران روان شد و ايراني ها بايد بترسند يا در مرز خود سنگر بندي کنند درست نيست.

اين شوخي هاي دلخوش کنک از کجا ميايد بجز براي فريب افکار عمومي؟ ايران استاد ساخت گروه نيابتي است از يک گروه نيابتي بترسد؟. در غزه و لبنان و سوريه و عراق و يمن و افريقا. گروه نيابتي ساخت امريکا را هم بخوبي ازموده و تجرب کرده است که داعش باشد. طالب هم همان است. از دور لاف و پتاق بسيار که ميخواهند جکومت اسلامي در سوريه و عراق برپا کنند ولي يک ژنرال ايراني و تقريبا صد جوان بس بود که همه سرمايه گذاري امريکا و ناتو و اسراييل بر روي داعش نابود شود. طالب نه در جنگ افزار نه در شيوه رزم نه در حمايت ميداني بهتر از داعش است که در هر سه ضعيف تر است. خود ايران ده ميليون بسيجي کفن پوش دارد که بدون نياز به قاشق پلوخوري با پيامبر سيا و mi6 اماده مرگند. اصلا جنگ پارتيزاني ساخته و پرداخته پارتهاست که ايراني بودند. شما مردم افغانستان و بويژه طالب کدام تجربه جنگي واقعي داشته است؟ هر کشوري که آمد که خوشامد گفتيد. وقتي بخاطر هزينه‌هاي کمرشکن نتوانست بماند و تصميم به رفتن گرفت چشن پيروزي و شکست دشمن سر ميدهيد؟ طالب کجا جنگيده است؟ با ارودي ملي جنگيد؟ آنچه ما از کارنامه ايران ميبينيم در طالب را با يک گروه ده هزار نفره جارو ميکند تا کوههاي سليمان. اينها براي مردم سوسول غربي موجوداتي هراس اورند. براي ايرانيها اضافات هستي و فرقه انحرافي از اسلامند که توسط انگليس و امريکا پايه‌ريزي شد و کشتن آنها حتي صواب ديني دارد. شما ميان اسلامي که طالب گسترش ميدهد با اسلامي که غزالي ميگفت شباهتي ميبينيد؟ با حنفيه با شافعي با کدام اسلام مشابه است؟ محمد ص براي اينها از ميان ماموران cia و mi6 بوده است.

ديدن واقعيات در تراژدي افغانستان شهامت بسيار ميخواهد چون بسيار تلخ است. غول بارآوردن مردم و هيجاني شدن مردم و اظهارات غيرعاقلانه ساده‌ترين کاري است که سياستمداران ميکنند. وقتي بيدار ميشوند که بيست سال بعد ميپرسند چرا خطوط ترانزيتي از کشورهاي شمال افغانستان ميرود راهي دور طي ميکند از ترکمنستان به ايران ميرسد و از کشورهاي جنوبي مانند پاکستان هم ميرود و به ايران ميرود ولي چرا از افغانستان نميگذرد؟ آن روزها که تازه پرسشگري و فکر آباداني بجاي غول بودن و غول پروروي به سراغ نخبگان آمد پاسخ ساده و باز هم تلخ است. پاسخ اين است.

در آن روزي که همه کشورهاي بلوک شرق به سمت کاهش تنش هاي ديرينه با هم ميرفتند و توسعه و رفاه را در امنيت و پيمان جمعي و منطقه‌اي ميافتند و احترام به حقوق ديگر ملتها را سرلوحه سياست خود کردند ما در چه انديشه بوديم؟ نخبگان باز پاسخ مردم خود را خواهند داد که به ما در افغانستان
گفتند آي مردم ما همه قوانين اخلاقي اسلامي که منطبق با حقوق بين الملل بود را زير پا گذاشتيم و به دروغ گفتيم آب نيست در حالي که آن را به بيراهه روان کرده بوديم و از دور فحش دادن و تمسخر کردن کشور دوم خود را هنر ميپنداشتيم ولي آنها به فکر توسعه بودند. و ما بخود افتخار ميکرديم.

پاسخ اين است. چه دوست داشته باشي چه نه مردم افغانستان غول و غول پرور هستند و در برابر هر اتفاق هيجانات کنترل نشده بسيار شديدي نشان ميدهند بي آنکه کمي به عقل و عرف فرهنگ خود يا قواعد بين الملل اهميتي بدهند. از پس چهل سال جنگ داخلي توسعه فکري بسيار کمي در مردم رخ داده است و درکي از امورات جاريه ندارند. حالا باز دم طالب گرم با بشکه باروت ايران را تهديد ميکند که در اين روزگار ابزار جنگي نيست مگر براي اينکه يک بازار درون شهري را منفجر کني که شرط آن اين است که کاروان موتورهاي جنگي طالب براي جنگ با ايران روان شود و بتواند به يک کيلومتري مرز برسد پيش از آنکه نابود نگردد. چه رسد به اينکه از مرز گذشته و به شهرها برسد.

اين واکنش مردم که ما ديديم حتي اگر بشکه باروت نبود و طالب با شمشير يا ملاقه و چماق هم ايران را تهديد ميکرد باز شور ملي کل افغانستان را در برميگرفت. دو چيز جاي تاسف است. يکي اينکه چرا ملتي فکر ميکنند اينها ابزار جنگي هستند آنهم در برابر کشوري که نزديک يکسال است تنها يک پهپاد اسباب بازي آن کل سامانه‌هاي ناتو را به سخره گرفته و درخواست پژوهشهاي جهاني براي مقابله با آن ميان مهندسان داشته‌اند. دوم اينکه چرا مردم صلاح کشور خود را نميدانند و در خوابي بسيار عميق هستند و دوست و دشمن را نميشناسند. مسلم است که جنگ داخلي و خارجي چهل ساله قوه تحليل و تعقل را از عموم مردم گرفته است.

>>>   ايران کشور ضعيف و اسيب پذير است به ضغيف کسي اب نميدهد . افغانستان ابر قدرت منطقه است فعلا ايران باييد تيل بدهد اگرنه وضعيتش بد تر از حمله صدام ميشود

>>>   مهزيار مهراذين :
« ان شاء الله وقتي ايران به سلاح هسته اي دست يافت جوابتان را خواهد داد». .

>>>   طالبان: بدون معلومات، تقاضاي حقابه نکنيد
در پي حرف‌هاي تهديدآميز رييس جمهور ايران، رياست الوزراي طالبان در بيانيه‌اي از «الفاظ نامناسب» و اظهاراتي مبتني بر اطلاعات «ناکامل» ابراهيم رييسي و ديگر مقامات ايران درباره آب هلمند با لحن تندي انتقاد کرد.
در بيانيه گفته شده که اين اظهارات به رابطه ايران با طالبان آسيب مي‌زند.

ابراهيم رييسي، رييس‌جمهور ايران روز پنجشنبه (?? ثور) به مقامات طالبان اخطار داد که حقابه سيستان و بلوچستان را تخصيص دهند. او به آنها گفت که بايد اين اخطارش را جدي بگيرند و «بعداً گلايه نکنند که به ما گفته نشد.»

در بيانيه رياست الوزرا گفته شده، با اين که طالبان به معاهده آب سال ???? متعهد است، اما به دليل خشکسالي دربندهاي کمال خان و کجکي آبي وجود ندارد که در اختيار ايران قرار گيرد.
به گزارش انترنشنال، در بيانيه آمده است که طالبان «تمام تلاش خويش را به خرچ مي‌دهد که آب تعهد شده به مردم ايران برسد، اما به اين شرط که ذخاير آب ما به اندازه برسد» که به سوي ايران سرازير شود.

با اين حال، رييسي در اظهاراتش نشان داد که جمهوري اسلامي به حرف‌هاي طالبان در مورد نبود آب کافي در بندهاي افغانستان اعتمادي ندارد.
او صراحتاً گفت که «حاکمان افغانستان ‏بايد اجازه دهند کارشناسان ما مراجعه و صحت و سقم ماجرا را بررسي کنند، اگر کارشناسان ما کمبود آب را تاييد کنند حرفي ‏نداريم وگرنه اجازه نخواهيم داد حق مردم ما به هيچ عنوان تضييع شود.»

در بيانيه مولوي عبدالکبير، رييس الوزراي طالبان که به تازگي جاي ملا حسن آخند را گرفته، «خواست مکرر ايران براي آب و اظهارات نامناسب در رسانه‌ها را زيان آور» دانسته است.
او خطاب به مقامات ايراني گفته که «ابتدا بايد معلومات خود را در مورد آب هلمند تکميل نمايند و بعد از آن با الفاظ مناسب خواسته شان را مطرح کنند.»
رييس الوزراي طالبان افزوده که اينگونه اظهارات «بايد تکرار نگردد.»

>>>   کشور ايران داراي يکصد و پنجاه مليارد متر مکعب آب هاي تجديد پذير است، افغانستان پنجاه و هفت مليارد متر مکعب.
دولت ايران ادعا ميکند که در پنج سال اخير در اثر خشکسالي،اين مقدار آب تجديد پذير از يکصد و پنجاه مليارد متر مکعب،به يکصد و پنج مليارد متر مکعب تقليل يافته است.
آيا در افغانستان خشک سالي نبوده است؟
جالب اينجاست که دولت ايران آب هاي زير زميني افغانستان را در جمله آب هاي تجديد پذير محاسبه ميکند.
در شهر کابل بيست سال قبل آب هاي زير زميني در عمق شش متر و هفت متر بود،حالا در عمق پنجاه متر و شصت متر رسيده است.
آب هاي زير زميني در هيچ کجاي دنيا آب هاي تجديد پذير نيست و در اثر استفاده سطح آن پايين مي آيد.

>>>   به ملا و به آخند فقط يک توصيه
يک کار گروه متخصص متشکل از متخصصين هردو کشور براي بررسي و اجرايي شدن معاهده آب بين دو کشور تشکيل شود تا هميشه و به گونه منظم با هم در تماس باشند و با در نظر داشت همه جانبه تمام مواد شامل معاهده در رقع مشکلات و معضلات اقدام کنند.
در غير آن هدف امريکا از سپردن قدرت به طالبان چند پهلو است و يکي از پهلو هايش ايجاد تنش و درگيري با ايران است.

>>>   شاه ايران از ترس اينکه افغانستان به دامان شوروي نيفتد امتيازات بيجايي داد و علاوه بر کاهش حق اب دشتههايي را هم به افغانها داد.

غني يک مغلطه را ميان مردم رايج کرد که اب هر سرزمين از آن خود آن است و بجاي اب نفت خواست. اين مغلطه به کام همه اقوام افغانستان خوش امده است ولي همگي در پاسخ به يک پرسش درميمانند.
پرسش اين است. اگر خانه ما نزديک به خروجي يک قنات باشد و براي هزاران سال مردم در پايين دست از آب قنات استفاده کرده باشند آيا من ميتوانم راه قنات را به سمت دلخواه خود کج کنم و بگويم چون خانه من در خروجي قنات است پس قنات مال ماست؟ مغلطه‌اي که غني کرد همين قدر بي پايه و سست بود ولي تنها چيزي بود که به کام تاجيک و هزاره و پشتون و ازبک و پشه‌اي خوش امد.

برداران افغانستاني ما وقتي از رفتار ايران با مهاجرين گلايه دارند به قوانين بين الملل درباره مهاجرين استناد ميکنند. يا ميدانند درباره حدود آبي هم قوانين بين الملل ميگويد هيچ کشوري حق ندارد در مسير آبي فرودست انحراف ايجاد کند و چنين کاري اعلان جنگ است؟
نه اينجا قوانين بين الملل کشک است و بقول دوستان حق ابه چيزي است که ايراني ها اختراع کرده‌اند و ما هم حق نفته را براي ايران و حق چوبه را براي جنگل‌هاي امازون و برزيل و حق گندمه را براي زمينهاي حاصلخير روسيه و اکراين اختراع ميکنيم. امورات اينقدر کشکي نيست بزرگواران.

يک قوم وحشي نامحترم از کوههاي سليمان امد و ابتدا ايران شرقي را نابود کرد و خراسانيان نتوانستند چيزي بگويند يا زورشان نرسيد يا مزدور شدند و چيزي نگفتند. حال هم مسير رودهاي چندين هزارساله ايراني را به سمت کشتزارهاي خشخاش ميبرد تا ايران خشک شود. با اين قوم بايد اصولي ولي بسيار خشن رفتار شود. سياست ملا کار بجايي نميبرد. رويه نادرافشار مناسب است که محمود افغان را تا هند تعقيب کند و او را با شمشير دو شقه کند. تنها راه درست در برخورد با اين قوم نچسب و بي هويت همين است.

>>>   جالب.
فرق مجاهل وحمارتي.
-وقتي درسال ?? مجاهلين داخل کابل شدند، بتدريج سليقه،لباس پوشيدن، نظافت وغيره راازمردم کابل اموختندودرمدت تقريبا شش ماه ان هيولاهاي وحشي ازنظرقيافه تقريبا به انسان هاي نورمال مبدل شدند. يعني پيراهن تمبان هاي چرک وپکول هاي بوي گرفته رابدور انداختندوريش هاي چرک وجنگلي را ياتراشيدند وياهم اصلاح کردند وبه مرورزمان حمام رفتن وسروجان شستن راهم اموختند. اگرعکسهاي اول عطامحمدنور راباعکسهاي فعلي ان مقايسه کنيد، گفتارم راتاييد خواهيدکرد.
واما وقتي تقريبا دوسال قبل حمارتي ها(طالب) داخل کابل شدند عده زياد کابلي هافرارکردند. ومتباقي ازوحشت وترس حمارت قيافه وحشيهارابخود گرفتند.
هموتونيست؟
عاقل

>>>   تروريست هاي امارت طالب:
با تمايت ارضي افغانستان بازي بازي ميکنيد
75 درصد جمعيت فغانستان فارسي زبان اند که فقط به دليل سياست هاي قرن 19 انگيس در اشغال پشتون ها قرار داده شدند . راه براي کمک به انها براي ما هميشه باز است

>>>   ريس جمهور ديگه؟ قدرت نداره ولي مهاجرين اخراج کند يک مشکل زيان آور است، براي ايران وبراي طالبان هيج مشکل نيست چون چوبان دوتا بز در رمه باشد يا نباشد
نسيم فرام ايران

>>>   افغانستان فعلا ابر قدرت جهاني است اگر جنگ شود ايران نابود ميشود

>>>   معلومات ما براساس عکسهاي ماهواره خيام است که قابل استناد است شما افغانها ميتوانيد با سرويس گوگل به ان دسترسي پيدا کنيد .همين چند روز پيش اب سد را بر روي مزارع باز کرديد دنبال بهانه نباشيد
مجتبي

>>>   ?????? غلام هاي برسميت-طلب (مردم پشتون=افغان=طالبان=کوچي=جنياتي)، به مردم تشنه سيستان و بلوچستان ايران واضح گفته که (آمريکا و انگليس کافربادار ما) بما طالبان-قومي-نازي گفته است که به مسلمين و همسايه تان آب ندهيد ،
?? ورنه هفته وار (ما آمريکايي ها) به شما طالبان پول دالر-غلامي تانرا بند و توقف ميدهيم.

>>>   اگر صادق هستند به کارشناسان ايراني دسترسي بدهند - اوفو بالعقود

>>>   شما باور کامل داشته باشيد که ايران هيچ‌غلطي نميتواند بکند چون ايران يک‌کشور فقير و معيوب و‌کمزور است صرف در فيسبوک‌و يوتيوب از عکس هاي ديجيتالي و فوتوشاپ استفاده کرده خود را قوي نشان ميدهد تا همسايه ها را بترساند ولي در اصل صفر است نان خوردن خود را ندارد تيلش را هم کسي نميخرد چون تيلش تقلبي است . دو تا طياره گک بنام پهپاد ساخته که انهم ريموت کنترولش را از چين و اسباب بازي کودکان ميخرد و خودش ساخته نميتواند اين طياره گک ها را در چين اطفال در مکتب کار دستي ميسازند . هر کس ميتواند اين کار دستي ها را با کپي کردن بسازد .
افغانستان فعلا با سلاح هاي لايزري مدرن کشور اول دنيا مجهز است که ايران ان را در خواب هم نميبيند به اين خاطر افغانستان فعلا ابر قدرت منطقه است و ايران انرا ميداند . شما صبر داشته باشيد و ببينيد که خود ايران از اب خواهي گذشته و به معذرت خواهي به افغانستان خواهند امد.

>>>   تنها راه مقابله باطالبان تشکيل سپاهي بزرگ از پشتونهاي ناراضي وتاجيکها وازبک ها وشيعيان وتجهيز آنها ميباشد .

>>>   اگر ايران بيخاه يک کار انجام بده ميده يعني اگر طالبان گم کند گم ميکنه اگر چند من تجربه ندارم، اظهار نظر کنم هر جاي ايران پاه گزاشت واقعا حرفش اجرا مکند در سوريه در لبنان در يمن قضاوت با شما

>>>   ابته مي دانم اين متن اينجا قرار نمي گيرد و تمام نظرات را خواندم و بيشتر اين متن ها احساسي نوشته شده و اکثرا از روي بي سوادي و احتمال زياد از روي خماري بگذريم
ايراني جماعت هميشه با پنبه سر مي برد نه با عربده کشي چند کلاش به دست غارنشين به اسم طالبان فقط يک جمله بگويم اين نيز بگذرد از اين به بعد طالبان روي خوش نخواهند ديد و کلام اخر اب را هم خواهيم گرفت
آن شغالان آمدند آنجا به جمع
همچو پروانه به گرداگرد شمع
همچو فرعوني مرصع کرده ريش
برتر از عيسي پريده از خَرِيش
او هم از نسل شغالِ ماده زاد
در خم مالي و جاهي در فتاد
هر که ديد آن جاه و مالش سجده کرد
سجده افسوسيان را او بخورد

>>>   نظريه 7 و11خيلي خنده دار است باعث مزاح ميشود از اين نظريات زياد منتشر کنيد

>>>   اگر افغان ها جرئت دارند روي رودخانه يا درياي کنر يک بند کوچک و يا آب برگردان احداث کنند و آنوقت عکس العمل دولت پاکستان را امتحان کنند. بنده از تمام طول رودخانه کنر بازديد داشتم، افغانستان جرئت ندارد کوچکترين سازه آبي را در اين کنار اين رودخانه احداث کند. امام نوبت به ايران که مي رسد و فقط حق آبه خود را مطالبه ميکند، کينه ضد ايراني برخي ها بلند مي شود. مثلا همين شبکه اطلاع رساني افغانستان که ففط به دنبال ايران هراسي است و تا کنون حتي يک مطلب کوچکي در مورد خروج ساليانه 20 ميليارد مترمکعب آب از مرز تورخم به پاکستان نوشته نکرده است.

>>>   "به نام او"
حکومت درمانده طالب اين بازي هاي سياسي به بهانه آب درسد کمال خان را بسيار خوشتر دارد تا پلان هاي مرز ديورند و نمايش وطن دوستي به شيوه نفرات وگروهي که کدام اهميتي به وطن ومنافع وطن نمي دهند.البته که درگيري با ايران به مراتب کم هزينه تر از فير هوايي و نمايش شکستاندن حصارمرزي در مرز مشترک با پاکستانِ طالب پرور است.
مناطق مرزي افغانستان و پاکستان اغلب با رود خانه‌هاي مرزي محصورشده است که هيچ چارچوب قانوني براي برداشت آب ازسوي افغانستان اعمال نشده است و نخواهدشد چون طالبان هرگز به برادران خود خيانت نمي کنند.
سالانه 80 ميليارد متر مکعب آب درافغانستان حاصل ميشود که از اين ?? ميليارد، قريب به ?? ميليارد مترمکعب آب به کشور دوست وهمسايه يعني پاکستان سرازير مي شوداما از سوي طالبان کدام اعتراضي صورت نمي گيرد همان طور که در دولت پيشين مخالفتي با اين اهداي رايگان آب نبود.
و خبري تلخ ازبند شاه توت که قراربود درمسير درياي کابل که بالکل به پاکستان ميريزد، ساخته شود و مردم کابل به جاي حفرچاه واستفاده از منابع آبي زيرزميني آلوده از آب آشاميدني سالم بهره مندشوند؛ ‌?اين بند هرگز ساخته نخواهد شد و هندي ها که طرف اصلي اين پروژه بودند نوميدانه کار را رها ساختند? تا پاکستان مثل هميشه چتر استعماري خود را به شکلي نامرئي بر اين سرزمين بيندازد.
ابراهيم

>>>   آنچه در رابطه با مساله حقابه که بين ايران و افغانستان در جريان است را نمي‌توان جدا از سياست‌هاي منطقه‌اي کشورهاي ذي‌نفع در افغانستان موردبررسي قرار داد.

افغانستان پنج رودخانه دارد که اين رودخانه‌ها با کشورهاي همسايه اشتراکات آبي دارند، در تمام اين‌ها هم افغانستان نقش بالادستي دارد؛ يعني منشأ آب افغانستان است و تنها در مورد ايران است که مساله حقابه مورد مناقشه واقع‌شده است، درحالي‌که آبي که به سمت ايران مي‌آيد و ميزان آب ورودي به ايران اصلاً قابل قياس به ميزان آبي که به سمت پاکستان مي‌رود نيست، از اين منظر بايد مساله حقابه ايران در هيرمند را بيش از اينکه يک مساله فني و حقوقي بدانيم بايد يک مساله سياسي بدانيم و در اين مورد هم تنها دولت افغانستان تأثيرگذار نيست، بلکه کشورهايي که بر دولت‌هاي مختلف افغانستان تأثيرگذار بودند و با جمهوري اسلامي ايران زاويه داشتند، سعي کردند از دولت افغانستان با ابزارهايشان براي رقابت با ايران استفاده کنند و اين مطلب را نبايد ازنظر دور داشت.

مشخصاً در طول??-?? سال گذشته پاکستان نقش جدي بر سياست‌هاي دولت‌هاي مستقر در افغانستان داشته و زماني که اين تسلط کمتر بوده معمولاً مشکل حقابه بين دو کشور برجسته و پررنگ نبوده است. طي?? سال گذشته که دولت افغانستان دست‌نشانده آمريکا بود، اين مساله بغرنج‌تر شد. درجايي که ازنظر فني ساخت سد کمال خان شايد اگر لازم بود با اين شکل ضرورتي نداشت، اما اين سد ازنظر فني به شکلي ساخته شد که مي‌تواند به‌صورت تمام و کمال حقابه ايران را کنترل کند و حتي از ورود سيلاب‌هايي که خارج از بستر رودخانه به سمت ايران بودند هم جلوگيري کند؛ مي‌دانيد که غير از حقابه‌اي که ايران از رودخانه هيرمند مطابق با معاهده‌اي که با افغانستان داشت، بخشي از سيلاب‌هايي که مربوط به رودخانه نبود و سهم طبيعت بودند هم به سمت ايران مي‌رفت، اما ازنظر فني ساخت سد کمال خان به شکلي بود که حتي از ورود اين سيلاب‌ها و آب‌هاي سطحي که ارتباطي با معاهده دو کشور نداشت جلوگيري کرد. وقتي اين موارد را بررسي کنيم متوجه مي‌شويم طي?? سال گذشته يک نگاه جدي از سوي دولت دست‌نشانده افغانستان بر اين مسئله وجود داشته که ايران را از آب هيرمند دور نگه دارند يا مسئله آب را يک ابزار کنترلي و امتيازگيري قرار دهند.

در رابطه با طالبان هم اين مساله مهم است که همين‌الان هم آن‌ها آب را به سمت ايران رها نکرده‌اند. بعد از آنکه مقامات ايران اعلام کردند براساس توافق‌نامه، طالبان دو دريچه از دريچه‌هاي سد کمال خان را باز کرده‌اند تا آب به سمت ايران روان شود مقامات محلي طالبان با انتشار ويديويي اين خبر را تکذيب کردند و از اين مساله تحت عنوان افواهات (حدس و گمان‌ها) ياد کردند و گفتند با توجه به فرارسيدن فصل زراعت، آب به درخواست کشاورزان استان نيمروز افغانستان که هم‌مرز با سيستان و بلوچستان ايران است به حدي که براي کشاورزي اين‌ها کفايت کند، بازشده است.
بنابراين طالبان اين مساله را تکذيب کرد و اين فضاسازي رسانه‌اي که داخل ايران ايجاد شد مشخص نيست بر چه مبنايي رخ داده است و آب هم از منشأ در سد کمال خان تا رسيدن به ايران حداکثر تا?? ساعت بايد مي‌رسيد و اگر بنا بر رسيدن آب بود بايد در بدترين حالت تا?? ساعت بعد مي‌رسيد و اگر نرسيده مشخصاً به اين دليل است که اساساً تصميم طالبان بر اين نبوده که آب را به سمت ايران باز کند.

اين اشتباه است که ما طالبان را گروهي مستقل بدانيم که در رابطه با مسايل مختلف از جمله تعهدات به ايران تصميم واحدي بگيرند و بتوانند آن را اجرايي بکنند. طالبان گروهي امنيتي و استخباراتي هستند که به‌شدت تحت تأثير آمريکا و پاکستان‌اند. ادعاي رهبران طالبان مبني بر دشمني با آمريکا هم يک ادعاي واهي است و مستندات فراواني در اين رابطه وجود دارد.

حکومت طالبان را هرگز نبايد يک حکومت همسو با ايران دانست، آن‌ها هم با ايران اختلافات مبنايي دارند و قدرتمندان طالبان با ايران رابطه خوبي ندارند و برعکس روابط نزديکي با آمريکا و پاکستان دارند و مطابق با برنامه آن‌ها با جمهوري اسلامي ايران عمل مي‌کنند. بنابراين بايد به اين نکته مهم توجه کرد که اعتماد به طالبان حتي در کوتاه‌مدت هم به نفع ايران نيست چه رسد به اينکه در بلندمدت ايران بخواهد به‌عنوان يک شريک منطقه‌اي با طالبان وارد تعامل شود.
علاوه بر اين طالبان هنوز در حد و قواره يک گروه در افغانستان هستند و صرفاً افغانستان در اختيار آن‌ها قرار داده‌شده و اختلافات عميقي بين خودشان دارند و هرلحظه احتمال فروپاشي آن‌ها از درون وجود دارد و مسايلي ازاين‌دست موجب مي‌شود طالبان نتواند در قواره يک حکومت برنامه‌اي هم براي آينده افغانستان و درنتيجه تعامل با کشورهاي همسايه افغانستان داشته باشد.

>>>   حقابه يعني چي ؟؟؟ اين اب افغانستان است ايران در ان بيجا خود را چنگو کرده . اگر حقابه کدام معني داشته باشد حق نفته هم معني دار ميشود يعني حق افغانستان از نفت ايران را ايران باييد به افغانستان بدهد و حق اب خود را از افغانستان بگيرد . چون نفت ايران از زير زمين گرفته ميشود که ريشه هاي جانبي ان در زير زمين افغانستان است پس افغانستان باييد حق نفته خود را از ايران تقاضا کند .
برادر شما محترم حق شناس

>>>   به جواب سوال برادر بي نام و نشان !
برادر شما پرسيديد که اب تجديد پذير چي ربطي به نفت تجديد ناپذير دارد .
در جواب شما باييد گفت اگر کمي تعقل کنيد خيلي هم باهم ربط دارد . ايا شما فکر ميکنيد نفت در زير زمين داخل کدام ظرف يا بشکه بزرگ‌است که شما بيرويه سالها انرا استخراج ميکنيد ؟
نخير چنين نيست ، نفت مانند بحر يا به قول شما دريا از رود هاي جانبي بوجود مياييد . و اين رود هاي جانبي يا شاخه هاي جانبي نفت همانند اب از سرزمين هاي بلند به سمت سرزمين هاي پست جريان ميابد . و اين را ما ميدانيم که افغانستان کشور کوهستاني و داراي ارتفاع خيلي بلند از سطح بحر است و ايران با ارتفاع پايين تر از سطح بحر واقع شده و‌همين موقعيت باعث شده هم نفت و هم اب افغانستان به طرف ايران سرازير شود . مطالعات جيولوجيک بيانگر ان است که نفت ايران از افغانستان منشا ميگيرد و همانند اب افغانستان به طرف ايران سرازير ميشود . اينکه افغانستان نسبت جنگ هاي طولاني نتوانسته اب و نفت خود را محار کند دليل نميشود که ايران از افغانستان حقابه بخواهد و به افغانستان حق نفته ندهد .
وسلام برادر شما محترم حق شناس

>>>   افغانستان در خشکسالي مي سوزد، حقابه چيست؟
حسن کاظمي قمي سفير و نمايند? خاص تهران در افغانستان، در حالي که افغانستان در خشکسالي مي سوزد، حقابه مي خواهد.
او مي گويد که دولت فروپاشيد? پيشين افغانستان از دادن حقاب? ايران امتناع کرد و با سياست و رويکرد جمهوري اسلامي ايران سياست تحولات افغانستان به اينجا رسيد.
او فکر مي کند که در اين تحول جديد، متحدان جديد شان که براي بردنشان به حاکميت کمک کردند، تسليحات دادند و از پشت به دولت پيشين افغانستان خنجر زدند، حالا، هم حقاب? ايران را مي دهند و هم به نيابت از جمهوري اسلامي ايران براي تامين امنيت مرزهاي شرقي اش مي جنگند!

اما او اين را نميداند که اگر آن دولت دست نشاند? امريکا و اشرف غني که در ساي? نيروي نظامي امريکا و ناتو به حکومت ادامه مي داد از دادن آب مفت به ايران اجتناب کرد، حالا اين رفيقان و دوستان جديد که معتقد اند امريکا و ناتو را شکست دادند و به عنوان نيروي مجاهد و قهرمان فاتح جنگ با امريکا و ناتو مستقل ترين نيروي حاکم دنيا هستند، چگونه آب مفت به عنوان حقابه به ايران مي دهند؟

دولت اسلامي خودش حتي به....، اما در افغانستان خواستار رسميت فقه جعفري و تشکيل دولت مشترک شيعه و سني است.
کاظمي قمي با دولت متبوعش هنوز در ديدن خواب هاي خوش غرق هستند، خواب هايي که تعبير خوبي براي آنها ندارد. برخلاف اين تصور که آنها زمينه ها و ابزار زيادي براي رسيدن به خواست هاي شان در افغانستان در دست دارند، چيز زيادي در دست ندارند.

محمد اکرام انديشمند

>>>   Qubad Zareh
ايراني ها و روس ها از عقب بر قواي امنيتي افغانستان خنجر زدند و به هزاران جوان ما با سلاح هاي اين دو کشور کشته شدند. در دام بسيار پيچيده اي افتيده اند.
>>>   ماه عسل جمهوري اسلامي ايران با طالبان، دير يا زود به پايان مي‌رسد. ايران کم‌کم نگراني‌هايش را علني مي‌کند. يکي از ديپلمات‌هاي جمهوري اسلامي در اروپا، در گفت‌گويي با يک نويسنده غربي، بخشي از نگراني‌هاي تهران را اين‌گونه بيان کرده است: در تهران، يکي از نگراني‌هاي اصلي اين است که با روي کار آمدن طالبان در افغانستان، طالبانيزه شدن سني‌هاي ايران شروع شده است. نشانه‌هاي اين روند را در مناطق مختلف مي‌بينيم که به شدت در حال گسترش است. با ادامه حاکميت طالبان در افغانستان، افراط‌گرايي نوع طالبان در مناطق سني‌نشين ايران، يک خطر جدي براي ايران است.
بعقوبي

>>>   ايران هنوز طالبان را نشناخته اند. به اميد آب هيلمند کل افغانستان را به باد فنا مي دهند. طالبان هرگز به ايران آب نخواهد داد حتي اگر آب هيلمند از سد کمال خان سر ريز شود آن را به سوي دشتهاي خشک و ريگزارها منحرف خواهند کرد تا قطره اي آبي به ايران نرسد. ايران خيال مي کن طالبان ضد آمريکا است و آمريکا توسط آنان شکست خورده است در حالي که آمريکا خودش طالبان را دوباره بر افغانستان مسلط کرده تا در آينده اهرمي باشد عليه ايران و توسط طالبان ايران را به چالش بکشاند. طالبان همان مزدروهاي سابق آمريکا و پاکستان هستند و هيچ گاه از اين مزدوري دست برنخواهند داشت. تمام کشورهاي استعماري به همين دليل توجه خاصي به طالبان دارند و از اقوام هزاره، تاجيک و ازبک در برابر طالبان حمايت نمي کنند براي اينکه آنان مزدوري بلد نيستند و تسليم آنان نمي شوند.

>>>   محترم محمد اکرم انديشمند :
فغانستان نجات ياففتني يا دادني نيست قواي همه دنيا نتوانست افغانستان را امن کند و اباد چون اين کشور از اول هم بر پايه نادرست ستم و ظلم بنا شده به فکر تاجيکستان و هزارستان و ازبيکستان خودتان باشيد پشتون ها اب به ايرانيها نميدهند به غير پشتون ها هم نه اب نه خاک نه حق تنفس هوا و زندگي و حيات هم چنين مشکل ما در فغانستان بسي بزرگتر از ايرانيها با طالب است پشتون اوغاني خاک من را اشغال کرده همه اب و خاک و همه چيزش را ميبرد تو از اين ميسوزي چرا ايرانيها اب ميخواهند و پشتون نميدهد

>>>   طالبان پروژه امريکاه است

>>>   حقابه يک لغت ايراني است ايراني ها انرا ساخته که مردوم فکر کنه که ايران حق داره اب از افغانستان بگيره . فعلا امارت اسلامي هم ميخواهد حق نفته خود را از ايران بگيرد اگر نداد اب مفت هم نميبيند

>>>   حق آبه هيچ معني ندارد.
آب يک کشور،خاک يک کشور،زمين يک کشور، معادن يک کشور و کشت و سرسبزي و درختان و تمام منابع ديگر يک کشور،متعلق به خود يک کشور است.
اگر آب ميخواهيد،بايد در مقابل آن پول بدهيد.
در دوبي يک ليتر آب در بوتل يک دلار است.
يک متر مکعب آب معادل هزار ليتر ميشود .
دولت ايران براي يک مليارد ليتر آب،هزار مليارد دالر،يعني يک تريليون دلار بپردازد.
در غير ايتصورت،آب درياي هلمند،ذريعه کشتي هاي آب کش به دوبي انتقال داده ميشود و در بوتل ها پر ميشود و في بوتل به يک دلار فروخته ميشود.

>>>   اختلافات در مورد به اصطلاح "حقابه ايران" از رودخانه هيرمند فقط پس از تجزيه و تقسيم و ترسيم مرزها ى جديد و نامگذاري خراسان شرقي و شمالي با ايجاد کشورهاي مصنوعي توسط زور استعمارگران مانند روسيه تزاري و استعمارگران انگليس "کمپني هند شرقي بريتانيا " يا "کمپني جان" و يا از سال ???? "راج بريتانيا" يا "هند بريتانيا" (حکومت انگليس در هند) بوجود آمدند که يکى از اين کشورهاى جدا شده به زور استعمارگران مانند روسيه تزاري و استعمارگران انگليس در جنوب آمودريا نام "افغانستان" را بالايش گذاشتند.
استعمارگران انگليس و به ويژه ژنرال اسکاتلندي سر مونت استورت الفينستون و دو اسکاتلندي ديگر از سلطنت انگليس و فرمانداران شرکت انگليس-هند به اصطلاح در "بازي بزرگ" يک کشور حائل به نام "افغانستان" ايجاد کرده اند. نقشه "افغانستان" که پيش از سال ???? چاپ شده باشد در جغرافيه و نقشه سياسى جهان رسما وجود ندارد. اما چرا "پختونخوا" شايد وجود داشته باشد اشعار ى را احمد شاه ابدالى پشتو در يک شعر احمد شاه ابدالى اطلاق " پختونخوا" در شمال هند همين منطقه پشتوننشين وجود دارد. که امروز در شمالغربى پاکستان ازسال ???? ميلادى "خيبر "پختونخوا" نام دارد.
زما به هير نشي دا ستا ?کل? باغونه
د ?هلي تخت هيرومه چ? را ياد ک?م
زما د ?کلي پ?تونخواه د غرو سرونه

تره به زه د هند په لور په تماشه ?م
پر دا ک?? داد دي خداي نشي پ??مانه
نو ايران لره په توغ په نغاره ?م
معشوق? د ايران ??ر? ترکي شوخ?
تر نگين مي ايران لاندي شاهانه ?م

قبل از معاهده پاريس ????ميلادى استعمارگران انگليس مناطقي از ايران را اشغال کردند و دولت شاهنشاهي کشورهاي ايران را تهديد کردند و ايران را مجبور کردند "افغانستان " که نامگذار اش مونت استورت الفينستون واز تقسيم و تجزيه و ,ايران حاصل شده است ، به رسميت بشناسد. در غير آن نيروهاي اشغالگر برتانيه از خاک ايران خارج نمى شود . ناپليون سوم فرانسه خود را ميانجى بين حکومت شاهى بريتانيا و دولت شاهنشاهى ايران پشنهاد نمود و ننگين معاهده پاريس برگذار شد که در آن استعمارگران انگليس و دولت دولت شاهنشاهى ايران (ممالک ايران يا ممالک محروسه ايران) استعمارى شرکت داشتند که يکى از دوازده ماده فرمانى برتانيه معاهده پاريس سرنوشت برزگ استان هرات يا مملکت هرات بود که نظربه تقسيمات ادارى زمان عبدالرحمان خان تا سال ???? سال ميلادى در در زمان ظاهرخان ?نج ولايت و چهار حكومت اعلى (در زمان امان خان حكومت اعلى سمت مشرقى و حکومت اعلى سمت جنوبى ) داشت. نظربه تقسيمات ادارى سال ???? بويژه در سمت جنوبى مشرقى ولايت هاى بسيارزيادى با نامهاى عجيب وغريب در چارچوب افغانسازى وپشتونسازى مانند سمارق روئيدند

پس از توافق پاريس ، افسران راج انگليس تلاش کردند راج بريتانيا يا هند بريتانيا راج "حکومت بريتانيا بر شبه قاره هند طي سالهاي ???? تا ????گفته مي شود. اين نظام حکومتي در سال ???? با انتقال دولت هندوستان به ملکه ويکتوريا آغاز شد و با تقسيم آن به دو کشور هند و پاکستان شمالي و پاکستان خاوري نام داشت. پاکستان شرقي در پي جنگ آزاديبخش بنگلادش ، در تاريخ ??مارس از پاکستان باختريجدا شده و جدا شد بنگلادش با نام رسمي جمهوري خلق بنگلادش) به پايان رسيد. هنگام تأسيس راج بريتانيا ، برمه سفلي نيز بخشي از آن بود .
براي تعيين مرز بين ايران و افغانستان. اولين سيستم حقوقي هيرمند سال ???? ميلادىتوسط يکي از همين افسران هند بريتانيا ، ژنرال گلداسميت ، نوشته شد. به طور خلاصه ، گلداسميت حکم داد که هر دو کشور ايران و افغانستان بايد دسترسي مساوي به آب هيرمند داشته باشند و افغانستان نبايد در ساخت رودخانه هايي که از رودخانه خارج مي شوند به ضرر ايران باشد. اما مجدداً بين دو کشور اختلاف ايجاد شد و در سال ????سرهنگ مک ماهون مسئوليت تحقيقات را بر عهده گرفت. ايران شرط کرد که نظر رأي گلداسميت بايد در رأي مک ماهون در نظر گرفته شود وگرنه داوري را قبول نمي کند و چون سرانجام رأي مک ماهون عليه رأي گلداسميت را پذيرفت ، از پذيرش آن خودداري کرد.
در زمان سلطنت رضاشاه پهلوي ، هنگامي که دو کشور براي نزديک شدن به يکديگر گام برمي داشتند ، آنها مذاکرات در مورد اختلافات مرزي و مرز هيرمند را در سال ???? آغاز کردند ، که اختلافات مرزي را در سال ????حل و فصل کرد ، و در 6 بهمن (دلو)???? يکي شد اعلاميه بين آنها امضا شد. مهدبه الدوله کاظمي ، سفير ايران در افغانستان ، و علي محمد خان ، وزير امور خارجه افغانستان ، يک تور را در کابل انجام دادند ، جايي که دو کشور توافق کردند که آب زيادي از رودخانه هيرمند ، که به کمال خان مي رود ، برداشت شود. دم هر سال به طور مساوي بين دو کشور تقسيم مي شود.
دولت افغانستان قول داده است که بين ده يا چهار برج و بند کمال خان آبراه جديد احداث نکند تا بيش از مقدار آب حمل شده در آن زمان استفاده نشود. هر دو دولت ايران و افغانستان متعهد شده اند كه براي كاهش سهم هر دو طرف از سد كمال خان تا ده دوست محمد خان و سيخ سركه ، بخش نهايي آب ، هيچگونه اقدام و عملياتي انجام ندهند.
در زمان ظاهر شاه و محمد رضا شاه پهلوي قراردادي در سيزدهم مارس ???? در کابل از سوىنخست وزيران امير عباس هويدا ايران ومحمد موسي شفيق به امضاء رسيد. که به اساس آن حقآبه ايران به ??متر مکعب در ثانيه از آب رودخانه هيرمند تعين شد.

>>>   آقاي افغان پيپر چرا در مورد درياي کنر که سالي 20 ميليارد مترمکعب آب را روانه پاکستان مي کند مطلبي نمي نويسيد؟ اگر جرئت داريد يک بند کوچک براي آبياري مزارع ننگر هار و کنر احداث کنيد تا متوجه شويد که پاکشتان با شما چگونه رفتار مي کند. البته چون پاکستان وابسته به آل سعود وهابي است شما جرئت نوشتن در مورد آبهايي که از افغانستان خارج و به پاکستان مي روند نداريد.

>>>   >>>   از اوايل سال 1897 ، جوليوس فون هان ، محقق اقليم شناسي از آلمان ، در کتاب استاندارد خود در زمينه اقليم شناسي نوشت:
سه درياچه هاى بزرگ
1- درياي آرال
2- درياي خزر
3- هامون هيرمند به گونه عمده با آبهاي داخلي درياچه هاى کوچک که تعداد شان آنزمان بيشتر به 2???? مى رسيد بگونهکهتر در ايران و آسياي ميانه باعث تشکيل ابر و بارش برف و آب در آسياي ميانه و هندوکش هستند.
موضوع حقآبه ايران مانند خط ديورند شد. اين دو موضوع از موضوعات سياسى و حقوقى اند.
و اما معجــزه چرخش آب و چرخه آبي گردش آب در ايرانزمين ( کشورهاى با پسوند پارسى "ستان" مانند تاجيکستان و اوزبيکستان و تورکمنستان وافغاستان وغيره و کشور مادرى ايران) مرزها وسرحدات و قوانين کشورهارا پيروى نمى کنند بلکه آب هاى رودان آسياى ميانه و يا پشته هندوايران وتوران و جريان چرخ فلکى از سرچشمه تا دهانه ريختن آب به همين سه بزرگ درياچه از حالت‌هاي مختلف آب جامد، مايع، و بخار محيط‌هاي مختلف را طي مي‌کند. چرخه? آب نقطه? آغاز و پاياني ندارد. آب از مايع به بخار يا به يخ تبديل مي‌شود و دوباره به حالت اول بازمي‌گردد. چرخه? آب ميلياردها سال درجريان است تاکه خورشيد انفجار نکند.
هر پديده و بويژه يک رود حرکت و جريان دارد که حرکت رود خانه را با چشم مى بينيم و پوست جلد لمس مى کنيم ولى شوربختانه گردش و چرخش از دهانه رود و ودوباره رفتن به سرچشمه را نمى بينيم.
ما رود هيرمند يا هلمند را به گونه نمونه مد نظر مى گيريم. رود هيرمند يکى از پنج رودان در "هلمند فوقانى" يا ميان‌آب يا آب پخشان قله هراپاراسين باميگان - "هر" در پارسى باستان کوه باميان يا زمان اسلامى "کوه بابا" - سرچشمه که چهار رودمانند بلخاب به اوکوسوس يا آمو؛ جنوبى به کابل يا ايندوس يا سهند و غربى به هرى رود به ترکمنستان; هيرمند به هامون مى آنجامند.
ميان‌آب يا آب پخشان قله هراپاراسين باميگان پر از برف و خيچاله است که احد اکثر به چهار طرف سرازير مى شود.
يخها و برف ها آب مى شود و تا مسير پايانى آب هيرمند به تالاب و درياچه هامون مى انجامد آب آنجا به بخار تبديل شده وباد بخار را به ابر تبديل نموده ودوباره تا به کوه بابا به باميان مى رود
دولت افغانستان در خواب ! آب و هواشناسان افغانستان در خواب عميق اند.
لطيفه پند آميز ملا نصرالدين:
اره نمودن شاخه درخت که سرهمان شاخه نشستتن!
اگر ساکنان هندوکش علاقه مند به باريدن باران و برف بر روي کشور باشند، بايد مشارکت و دوستى خودرا به اين درياچه ها نشان دهند که سه درياچه مانند آرال ، سه درياچه هامون و مازندران خشک نشوند چون همين درياچه ها مهمترين آب آورهاى براي آسياي ميانه و افغانستان اند. اولين مردم که از خشک شدن اين درياچه ها رنج برده و رنج مى برند ساکنان افغانستان بودند و خواهند بود.
نياز به بازنگرى داريم!
آيا ميدانيد "هامون" چه است؟
فردوسى نوشت:
بياراست لشکر سپهدار طوس
بهامون کشيدند پيلان و ک وس
دو رويه سپاه اندر آمد چو کوه
سواران ترکان و ايران گروه

برپايه شمارش من فردوسى درشاهنامه از سومين بزرگترين درياچه ايران يعنى درياچه کوه «درياچه هامون» «کوه هامون» با آبستانها ويا تالآبهاى اش 95 بار ياد کرده و مولوى بلخى و رومى 10 بار ازهامون نامبرده است.
هر دو شان واژه افغان بکار برده ولى هردو شان کشور به نام افغانستان نمي شناختند.

>>>   طوري که معلوم شد آبهاي افغانستان ترکمنستان ازبکستان تاجيکستان و حتي روسيه و پاکستان را سيراب مي کند و آنجا را سبز و خرم ميکند
و فقط به رودي که به سمت ايران و درياچه هامون مي آيد سد زده ايد؟

>>>   استاد مسعود لحن حماسي شما قابل تحسين است ولي بردار من هيرمند خشک شده چيزي به ايران نميايد. سالهاست که نميايد. وقتي ميگوييد "هيرمند ديگران را سبز ميسازد و در ميان خود از مسير سبز ميگذرد" يا " چهار کشور خشک منطقه را آبياري ميکند" کمي هم به واقعيت ايران و هيرمند نگاه کنيد.
هيزمند تنها به بخشي از سيستان ميرفت آن هم خشک شد. شما نقشه ايران را حتما تاکنون ديده ايد. کشور خشک ما با هيرمند ابياري نميشد. پس لطفا
1. بزرگنمايي نکنيد.
2. مطابق با واقعيت بگوييد هيرمند سالهاست خشک شده است آن هم برخلاف عرف بين المللي و حق همسايگي و اخلاق مداري. مردم سيستان پراکنده شدند که شدند که شدند.
نميدانيم اين دو درخواست چرا بر شما گران ميايد.

>>>   بايد تمام آب ها مهار شود تا همسايگان جايگاه شأن را بشناشنند

>>>   آبهاي مرزي با ايران براساس پروتکل و محيط زيست حق آبه دارد. اما ظاهرا کينه و عداوت شما ها با ايران تمامي ندارد. همين ايراني که تا کنون با وجود تحريم هاي ظالمانه رژيم تروريستي آمريکا ميلون ها افغان را پذيرايي کرده است. قطعا اگر روزي همين وضعيت براي مردم ايران ايجاد مي شد، يقين دارم که شما هم همانند ترکمنستان حتي يک نفر را به کشورتان راه نمي داديد.
براساس همين ديدگاه، کشور ايران هم اکنون عمليات انتقال آب از درياي عمان به شرق کشور را شروع کرد است. مطمئن باشيد که که سرنوشت مردم خودمان را به شما ها وابسته نمي کنيم که مدام بر طبل داشتن آب مي زنيد. 20 سال تمام حکومت شما وابسته به آمريکا بود و هنوز هم در افکار شما خوي و خصلت وابستگي و عدم همکاري و همياري با همسايه ها و به خصوص همسايه مهربان و کشور ايران ديده مي شود. نمونه بارز آن همين آقاي به اصطلاح استاد مسعود است که مدام بر طبل تفرقه ميان مردم افغانستان و ايران مي کوبد. آقاي استاد مسعود با دارم دارم که نمي توانيد به عنوان يک کشور و قدرت تاثير گذار در منطقه شناخته بشويد. توصيه مي کنيم که اول حول يک پرچم و هدف مشترک جمع بشويد و بعد براي همسايه خودتان خط و نشان بکشيد. البته باز هم همين همسايه ها هستند که بدردهمديگر ميخورند و قدرت هايي که شما به آنها آويزان مي شويد فقط به قصد غارت مي آيند. نمونه بارز آن همين دولت تروريستي آمريکا بود که کشور شما را نابود کرد.

>>>   اين همه دلخوري و سوزش دل شما در رابطه با به هدر رفتن اب هاي افغانستان در خور تعمق است. امابايد اذعان کرد هر باريکه در اين کشور يک گام به جلو برداشته شده دو موضوع مثل مرض مرگي شور در سر مردم به وجود اورده يکي افراط گرايي در دين و دگر ناسيوناليزم افراطي دين دار بودن و ناسيوناليست بودن حرف بدي نيست ولي افراط گرايي در هر دو ما را به جايي کشاند که هم اکنون قرار داريم.
دو فرصت تاريخي از دست رفت يکي فرار دادن شاه ترقي پرور امان الله خان و فرصت دوم سقوط جمهوري دموکراتيک افغانستان و کشاندن افغانستان به جنگ خطرناک داخلي بنام دفاع از اسلام توسط امريکا و اشغال ... براي احياي دوباره ان زمان و دوره ايکه طبقه اي اناث بخصوص در مرحله اي دوم داراي ازادي هاي لازم مدني بودند .. . خونبها بايد پرداخت. راه مبارزه دشوار است بايد خود را براي پيکار واقعا انقلابي اماده ساخت.
افغانستان ضرورت تغييرات عميقا کيفي و بنيادي اجتماعي - اقتصادي را دارد. هر د گرگوني که بتواند پايه هاي فرتوت مناسبات اقتصادي - اجتماعي را از هم فرو پاشد انقلاب است.
تحقق چنين تغييرات معني انقلاب توده يي را ميدهد. بايد ساختار هاي اجتماعي و اقتصادي در افغانستان در هم شکسته شود و براي اينکار کشور ما به اتحاد و وحدت دروني نيازددارد به اتحاد و همبستگي تمام احزاب مترقي و ملي روي يک برنامه مترقي و دموکراتيک ضرورت دارد.
استاد معظم مسعود:
مديريت منابع طبيعي کشور از اب تا سنگها و احجار مستلزم حاکميت واقعا مردمي است ما چنين حاکميتي داشتيم سالهاي 1980-1992 که اگر جنگ نيابتي که تا کنون داوام دارد ما را دامنگير نميشد امروز حد اقل بخش بيشتر از منابع طبيعي ما با مديريت سالم ثمر بخش ميبود اما چنين نه شد حالا مردم ان حاکميتي را که گردانند گان ان غربي ها و امريکايي هاي افغان تبار يکه در زمان حاکميت حامد کرزي و اشرف غني به افغانستان به نام متخصص اگاه سياسي اکادميسين براي کسب امتيازات دالري سرازير شد ه بودند نيازي ندارد ...انها براي غارت اين کشور زخم خورده امده بودند نه ابادي وطن مردم خود شان بايد سهيم همه امور کشور شان باشند.
سينا

>>>   شما به گونه اي حرف ميزنيد که هر کس نداند فکر مي کند افغانستان کشوري است که اصلا نيازي به کشورهاي همسايه اش ندارد و فقط بحث اب است که دو کشور ايران و افغانستان بر روي ان بايد مذاکره کنند شما هيچ چيز نداريد به جز اب هيچ چيز.و اين اب هم تا سال هاي اينده با ابي که از دريايي عمان شيرين ميشود و با لوله کشي به مناطق شرقي ايران خواهد امد.اين نيز بگذرد برادران افغان .راستي اگر قرار بود درباره مهاجرين شما در ايران صحبت شود مي گفتيد اسلام مرز ندارد!!!!

>>>   إنشألله وقتي بند سلما در ولايت هرات و همچنين بندهاي بخش آباد و كمال خان در ولايت فراه و بندكجكي در ولايت هلمند و بند كنرها در ولايت كمر در آينده آبگيري شوند آب مازاد را حتمآ به كشورهاي همسايه خواهيم داد، فعلآ ما خودمان مشكل كم آبي و عدم مديريت آب داريم.
همسايه گان مان بايد وضعيت فعلي كشورمان را درك كنند، ما صدها سال بدون هيچ چشم داشتي به همسايه گان مان آب داده ايم و مطمئنآ باز هم سخاوت خواهيم كرد، همسايه گان مان تشويش نداشته باشند.
مديرت صحيح آب در افغانستان به نفع همسايگان مان نيز خواهد بود.
" توفيق"

>>>   اكنون كه سخن از مديريت آب هاي كشور است، چرا بند "باغ دره" در نجراب و بند" المار" در فارياب ساخته نمي شود.
در حاليكه بند باغ دره يكي از بزرگترين بند هاي توليد انرژي و آب گردان در منطقه است، ماه هاست كه از كميته تداركات پاس نمي شود

>>>   برادران ايراني، در رابطه با تقسيمات آب بين کشور ها قوانين بين المللي وجود دارد. افغانستان اين قوانين را مراعات مي کند. دولت و مردم ايران نيز بايد از قوانين بين المللي فراتر ادعا نداشته باشند. گرچه صد ها سال آب هاي افغانستان را مفت و رايگان استفاده کرديد. اما حالا از قلدرگري نبايد استفاده کرد.

>>>   من به عنوان ايراني ايجاد سد براي اب را حق افغانستان ميدانم واين براي ايران به عنوان همسايه افغانستان بايد پذيرفته شود
علي از تبريز

>>>   ما صدها سال با سخاوت و بخشش آب مفت به كشورهاي همسايه داده ايم، و متأسفانه همسايگان مان در طول اين چند دهه جنگ و نا أمني هم در امورداخلي كشورمان دخالت هاى مخرب انجام داده اند و هم از مهاجرين افغان بعنوان يك اهرم فشار هميشه برعليه منافع ملي مان كار گرفته اند، جاي بسيار تأسف است كه يك عده آدمهاي مزدور و خائين سنگ همسايگان را به سينه ميزنند.
اين همسايگان بي معرفت و فرصت طلب وقتي از صدها سال سخاوت و بخشش و گذشت ما راضي نباشند پس مطمئن باشيد كه صدها سال ديگه هم از ما راضي نخواهند شد. بخاطر كه خيلي نامرد و بي چشم رو هستند.
در طول زمان جنگ و اسكان مهاجرين افغان در كشورهاى همسايه ميلياردها متر مكعب آب افغانستان به اونا مفت رسيده ولي اونا بازم با نامردي تمام شيطنت و منافقت ميكنند.
هموطنان عزيز ما بيدار و هوشيار باشند.

>>>   دولت بايد در اقصي نقاط لازم کشور که با کمترين مصرف ، امکان مهار و تغذيه آبهاي زيرزميني است ، اقدام کند

>>>   ساخت بند هاي زاغ اوي دان در گلبهار وبند باغ دره در کاپيسا بهترين گزينه ها جهت مهار آب هاي کشور ونزديک ترين راه براي اب رساني به کابل است
دست اندر کاران بايد دسه بکار شوند
اريايي

>>>   ايران بر درياهاي مشترک با افغانستان، ??? سد ساخته
علي احمد عثماني، وزير انرژي و آب در سال 96 در جلسه پرسش و پاسخ مجلس نمايندگان، گزارشي را در مورد وضعيت آب‌هاي افغانستان، مديريت آب و ديپلماسي آب ارائه کرد. وزارت آب مي‌گويد ايران با استفاده بي‌رويه از آب‌هاي مشترک مرزي با افغانستان سبب خشک شدن اين حوزه‌هاي آبي شده است.
آقاي عثماني در نشست امروز در کابل، ايران را به سوء مديريت و استفاده بي‌رويه تا مرز خشک شدن آب رودخانه‌ها مشترک متهم کرد. او گفت که ايران بر درياهاي مشترک با افغانستان، ??? سد ساخته اما افغانستان تنها در حال ساخت چهار سد بر اين آبها است. ايران و افغانستان داراي چهار حوزه مشترک رودخانه‌اي هستند؛ حوزه قراقم، خاف، پترگان و هيرمند که به گفته وزير انرژي و آب افغانستان، تمامي اين آب‌ها به سبب اعمار بندهاي متعدد خشکيده‌اند.
آقاي عثماني افزود کشور در حال حاضر داراي آب وافر نيست و تغييرات اقليمي نيز سبب کاهش بارندگي و آب‌هاي جاري و زيرزميني شده است.‌
به گفته او، افغانستان ? ميليارد مترمکعب آبهاي سطحي خود را از دست داده و در حال حاضر تنها ?? ميليارد مترمکعب آب جاري دارد. آماري که پيش از اين بيش از ?? ميليارد متر مکعب اعلام مي‌شد

>>>   اين بزرگ کردن آب و جنجال برپا کردن براي سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلي و فراموش کردن دزدي ها و جاسوسي هاي آمريکا در افغانستان است.
اميد است که مردم فريب تبليغات سوءبعضي ها در افغانستان رانخورند که قصد دارند هدف و قصد امريکا و عربستان واسراييل را که جنگ و اختلاف پراکني ميباشدرا نخورند

>>>   زماني که کارشناسان فرياد زدند که بند کردن آبهاي افغانستان بايد به شمول نتايج علمي ودانش نوين سدسازي جهان باشد چنين روزهايي را متصور بودند

>>>   براساس قراردادهاي بين‌المللي آب رودهاي مشترک بايد ميان کشورها به‌طور مساوي تقسيم شود اما اين تقسيم‌بندي هميشه امکان‌پذير نيست. برهمين اساس جنگ آب ميان افغانستان و ايران يکي از دلايلي است که رابطه 2 کشور را تحت‌تاثير قرار داده است

>>>   هر کشور آب موردنياز خود را از منابع مختلفي تامين مي‌کند که يکي از آنها رودهاي جاري است. اين رودها هميشه از داخل يک کشور سرچشمه نمي‌گيرند. اين سرچشمه‌هاي حيات، گاهي اوقات چند‌هزار کيلومتر را طي مي‌کنند و از دو يا چند کشور مي‌گذرند. به همين دليل منازعات آبي ميان کشورها از ديرباز وجود داشته است.

در منطقه‌اي مانند خاورميانه که ذاتا خشک است و اکنون به دليل تغييرات آب‌وهوايي خشک‌تر هم شده، آب يعني آباداني و هيچ کشوري حاضر نيست به راحتي آب را در اختيار ديگري بگذارد. موقعيت جغرافيايي ايران به‌گونه‌اي است که 26رود کوچک و بزرگ 22‌درصد از مرزهاي ايران را تشکيل مي‌دهند اما 5رود بزرگ هيرمند، هريرود، اروند رود، اترک و ارس نقش حياتي براي ايران دارند. در اين ميان از منازعات مربوط به 2رود هريرود و هيرمند بيش از بقيه توجه کارشناسان بين‌المللي را به خود جلب کرده است. اين 2 رود در شرق ايران و در همسايگي افغانستان و ترکمنستان جريان دارند. هر 3 اين کشورها نيز آب‌وهوايي خشک دارند و اين 2 رود براي آنها ارزش زيادي دارد.

از سوي ديگر قراردادهاي استعماري، خشکي آب‌وهوا و تنش‌هاي سياسي در داخل افغانستان و همچنين ميان کشور ما و ايران به بروز اختلافاتي درباره آب منجر شده است. به همين دليل تا به امروز اين اختلافات همچنان ادامه دارد. براساس قراردادهاي بين‌المللي آب رودهاي مشترک بايد ميان کشورها به‌طور مساوي تقسيم شود اما اين تقسيم‌بندي هميشه امکان‌پذير نيست. برهمين اساس جنگ آب ميان افغانستان و ايران يکي از دلايلي است که رابطه 2 کشور را تحت‌تاثير قرار داده است.

رودخانه هيرمند با آورد تقريبي سالانه 5/8‌ ميليارد مترمکعب از کوه‌هاي غرب کابل سرچشمه گرفته و پس از طي 1050کيلومتر وارد ايران مي‌شود. در حال حاضر سهم ايران از آب اين رودخانه حدود 26 مترمکعب در ثانيه يا 800‌ ميليون مترمکعب در‌ سال است.

براي حل اين مشکل در قرن‌هاي نوزدهم و اوايل قرن بيستم، انگليس ميان ايران و افغانستان داوري کرد و در دهه 50 ميلادي به دلايل ژيوپلتيکي آمريکا نيز سعي در دخالت داشت. در هر حال هيچ توافقي در اين زمينه به‌دست نيامد و مشکل از لحاظ فني باقي ماند. طي 2 دهه بعدي هر دو کشور اهميت کمي به اين اختلاف دادند، زيرا در آن مقطع آب براي شان حياتي نبود اما در 1972ميلادي اين اختلاف شدت گرفت و در 1973ميلادي معاهده رودخانه هيرمند بسته شد. در اين معاهده ايران روابط بين‌المللي را به آب برتري داد و به همين دليل از در مصالحه وارد شد.

اما در آن زمان کودتاي افغانستان اتفاق افتاد با اين حال مقامات کابل معتقدند با وجودي که اين کودتا، مانع تصويب قرارداد آب هيرمند ميان ايران و افغانستان شد، اما ايران از سهم 26 مترمکعب در ثانيه خود از هيرمند استفاده کرده است. با اين حال هم‌اکنون مدت اعتبار اين قرارداد نيز به پايان رسيده است و اگر ايران خواهان جريان يافتن آب هيرمند است، بايد قرارداد تازه‌اي را با دولت افغانستان منعقد کند و حق‌آبه آن را نيز بپردازد. بر همين اساس است که جريان آب هيرمند به درياچه‌ هامون قطع شده است.

با تمام اين تفاسير اين منازعه همچنان ادامه دارد و ايران هنوز هم خواهان حق‌آبه خود از رود هيرمند است. طي ساليان گذشته مقامات افغانستان بارها نظر خود درباره اين موضوع را تغيير داده‌اند.

در ‌سال 1992ميلادي نماينده سازمان ملل که از درياچه ‌هامون بازديد مي‌کرد به ايران قول داد تا از خشک شدن اين درياچه و تضييع حق‌آبه ايران جلوگيري کند زيرا افغانستان با منحرف کردن مسير رودخانه سدهاي متعددي روي آن ساخته که اين اقدامات به خشکي ‌هامون منجر شده است. در بهار 1393 رايزني‌هاي ديپلماتيک دو کشور و سازمان ملل همراه بارش سنگين سبب شد دشت‌ هامون سيراب شود اما اين ميزان فقط 10‌درصد آب موردنياز‌ هامون بود و مردم اين منطقه همچنان در بيم و اميد کم‌آبي به‌سر مي‌برند.

مقامات دولت کابل تا به حال اعلام نکرده اند که برنامه‌اي براي مذاکره با ايران درباره حق‌آبه آن دارند،اما تحليلگران و کار‌شناسان غربي هشدار مي‌دهند که نبود موافقتنامه‌اي در اين زمينه، مي‌تواند روابط افغانستان با ايران را بدتر کند.

موسسه مطالعاتي «شرق ـ غرب» در ‌سال ???? با انتشار گزارشي درباره منابع آبي افغانستان، تاکيد کرد: همکاري همسايگان درباره منابع آب، يک گزينه و انتخاب نيست، بلکه تنها راه موجود است. بنابر اين گزارش، نبود موافقتنامه‌هاي دوجانبه يا منطقه‌اي در اين زمينه، تهديدي جدي را متوجه توسعه پايدار و امنيت در منطقه کرده است.

در حال حاضر افغانستان سالانه 70 ميليارد مکعب آب شيرين دارد که بيش از 80 درصد آن به کشور هاي همسايه سرازير مي شود.

>>>   موفقتنامه ???? موجود بوده و از هردو طرف منظور گرديده ههست. خشکي هامون بخاطر خشکسالي هاي متواتر بوده و نه بخاطر بند هاي متعدد از طرف افغانها. ساختمانهاي آبي درآنطرف بدون مشوره افغانها نيز سبب استفده بيش از حد آب شده و در کم آبي همون بي تاثيرنيست.
کارته وال

>>>   آب افغانستان فقط به ايران نميره بلکه به ازبکستان، پاکستان، هند، چين هم ميره.
سؤال من اين جاست که چرا کليه طرح هاي تغيير مسير رودها فقط در قبال ايران اجرا ميشن و افغانستان به بقيه ي همسايه هاش کاري نداره؟

>>>   تنها راه حل حل مسئله آب هلمند زدن سد روي سر شاخه هاي ان است که از کوه هاي مناطق مرکزي سرچشمه مي گيرد. در اينصورت هيچ کشوري نمي تواند افغانستان را منع کند که ازآب استفاده کند. براي استفاده کشاورزان مناطق پايين دست هم بايد کانال کشي شود.
قراردادي که در زمان دو دولت نامشروع بسته شده خود به خود مشروعيتي ندارد.
پدران ما تعريف مي کنند حدود 50 سال پيش از ايران تفنگ چي مي امده و در مناطق مرکزي به هيچ کس اجازه زدن سد روي سرچشمه هارا نميداده، اما امروز با برنامه مناسب مي توان از اين ظلم که به مردم افغانستان مي رود جلوگيري کرد.
در آخر ما نمي گوييم به ايران آب داده نشود ولي حتما بايد قرارداد جديدي تعيين شد و شرايط حال کاملا در نظر گرفته شود.
همانطور که ايران آب خود را به کويت مي فروشد ما هم حق خودمان مي دانيم که آب خود را به ايران به بهايي منصفانه بفروشيم، البته نه اينطور که آب رودخانه رها باشد تا دشت هاي ايران سيرآب شود بلکه فقط در حد لازم توسط کانال کشي.

>>>   آب حيات هست بايد هردوکشور استفاده کند

>>>   «هيرمند» رودخانه ي مشترک نيست ، تنها در خاک افغانستان جريان دارد

>>>   ايران هرگز نمي خواهد که مرز هايش را با افغانستان ببند زيرا بهترين بازار فروش امتعه ان افغانستان است ونفع زيادي از ان ميبرد همچنان ايران از موجوديت مهاجرين افغانستاني بحيث نيروي انساني در سخترين توليدات خود از وجود انها به مزد کم استفاده کرده است واز طريق سازمان ملل متحد در ارتباط مهاجرين نيز کمک هاي را بدست اورده اند واز هم مهمتر که دين اسلامي وانساني خود را انجام داده اند اين چه ربط به مسله اب دارد وافغانستان هم اب را بروي ايران نخواهد بست زيرا بستن اب بروي يک کشور اسلامي هم کار معقول واسلامي وانساني نيست .

>>>   طبق معاهدات بين المللي رودخانه هايي که در طول تاريخ در يک مسير جريان داشته است بايد همان طور بماند و با ايجاد کشورها و مرزهايي سياسي هيچ کشوري حق ندارد مسير رودخانه ها را تغيير دهد يا مانع از جريان ان به مقصد خود شود که در طول تاريخ جريان داشته است. زيرا مرزهاي سياسي نمي تواند محيط زيست و جغرافياي طبيعي را ناديده بگيرد.
دانشجوي ماستري حقوق از کابل

>>>   ...معاهده سال 1351 ميان اميرعباس هويدا نخست وزير آن وقت ايران و موسي شفيق نخست وزير افغانستان حق آبه ايران را که در اينجا نيز گفته شده مشخص ساخته است.
بيژن برنا تهران

>>>   اقا ايران هر نظري ميتونه بده ولي چطور خالي کردن آبو از اين طرف نميگه که پمپ زدن و آب و به جاي ديگه تخليه ميکنن
آوا

>>>   اب مشکلي است که ساليان دراز مردم در?ير ان بوده اند و متاسفانه در برخي مناطق ديده شده که منجربه خونريزي نيز شده است.

>>>   سلام!
معاهده تقسيم اب درياي هلمند در وقت اش بهترين معاهده بوده که آبرا بر اساس عدالت نه مساوات تقسيم کرده است. و در طول ?? سال گدشته ايران از حق خود زيادتر دو چند و سه چند استفاده نموده که بايد براي افغانستان قيمت اضافه برداشت خويش را بپردازد.
مجيد کابل

>>>   بند سلما در سال1355 تهداب گذاري شد ودر سال 1395 اکمال شد
بند هاي بخش اباد وکمال خان که در سال 1396 تهداب گذاري ميشوند چهل سال بعد در سال 1430 تکميل ميشوند
ر

>>>   حکومت افغانستان بايد از طريق تونل دوم سالنگ در ياي پنجشير را به سمت شمال بگرداند تا دشت هاي قندز حيرتان وجوزجان وبلخ آبياري شوند وبطرف اسرائيلستان نرود
ر

>>>   آيا مي دانيد که افغانستان به خاطر منافع پاکستان کار بندسازي بر درياي پنجشير، کابل، کنر ها و چندين بند ديگر را سر دست نمي گيرد.
آيا مي دانيد که کوهاي جنوب افغانستان که داراي چهار تراش است در انحصار پاکستان قرار دارد.
آيا مي دانيد که کار بندر چابهار در ايران را خود دولت افغانستان به خاطر منافع پاکستان سنگ اندازي مي کند.
آيا مي دانيد که تمام ذوب آهن هاي افغانستان را خود دولت افغانستان به برشکستي رسانده است. آيا مي دانيد که افغانستان به دوبرابر قيمت از کشورهاي ديگر انترنت با کيفت به مراتب خراب تر را مي خريداري ميکند.
سيد هاشمي
سويدن

>>>   غلط فهمي نشود که مشکل ايران اين نيست که افغانستان مطابق قرارداد سهميه ايران را نميدهد ] بلکه اينست که ايران به سهميه قناعت ندارد ميگويد هرچه هست ازما ! شما استفاده نکنيد
خود شان آبرابراي کويت مي فروشند .از ما بالاتر از قرارداد آب ميخواهند آيا بازهم افغانستان مقصر است ؟؟

>>>   من هم مانند چند دوست ديگر به طرح مسئله آب به اينصورت که از طريق بعضي مقامات و نوشتجات افغان و عده اي که کامنتهاي مغرضانه مي گذارند شک دارم و دستي فريبکار و خاينانه پشت اين قضيه مي بينم که قصد دارد فضاي دشمني بين مردمان ايران و افغان بوجود بياورد. لطفأ بحث منطقي بکنيد و دست از تهمت و فخاشي برداريد. من مطمئنم که تعداد اندکي که يا نفهمند و يا جيره خوار آمريکا و عربستان و اسرائيل هستند نوشتجات و حرفهايي دارند که جنگ و برادرکشي راه بيندازند. دودش به چشم مردم مي رود و سود کلان و اسلحه فروشي را دشمنان ايران و افغانستان مي برند. من حتم دارم که يک افغان باخرد و منصف قدر و ارزش ايراني ها را که چهل پنجاه سال است چند ميليون افغان را ميزباني ميکند مي داند و يک ايراني باخرد و منصف هم زحمتکشي و نياز مهاجران افغان به کمک را درک مي کند.

>>>   دوستان بهتر هست علمي بحث کنيد!
20 درصد آب رودخانه هاي افغانستان وارد جنوب شرقي ايران ميشن و حدود 60 درصد وارد پاکستان چيزي که جالب و البته قابل تامل هست اين هست که حکومت افغانستان روي 20 درصد بخش ايراني آن قدر سد و بند زده که کلآ آبي که وارد ايران ميشه صفر شده ولي در بخش پاکستاني به هيچ عنوان چنين کاري نکرده!! و هر وقت هم که خواسته بزنه با هشدار شديد سازمان ملل مواجه شده چون بستن آب روي کشورهاي همسايه و منحرف کردن آب در قوانين بين المللي يک اقدام ضد بشري و حتي جنگي در زمان غير صلح قلمداد ميشه!...بحرحال من خودم جز ايراني هايي هستم که هميشه از مظلوميت مردم افغانستان در ايران دفاع مي کنم ولي بستن آب نه کار مردم بزرگ افغانستان هست و نه انساني در نهايت ايران هم کشوري هست که در همان جنوب شرق با اقيانوس هند ساحل داره و در بيست سال آينده با احداث راکتورهاي هسته اي شيرين کننده آب دريا و اقيانوس رو به شرق خودش خواهد رساند...بحرحال من اگر جاي مقامات افغانستان بودم بيشتر فکر مي کردم چون با اين وضع گسترش خشکسالي در آسيايه ميانه از جمله خود افغانستان شايد چند دهه ديگر خود افغانستان و کشورهاي آسيايه ميانه به آب ايران نياز داشته باشند!
دکتر نصير از ايران

>>>   به عنوان يک ايراني که بارها در شهرهاي مختلف افغانستان گشتم ودر افغانستان کارهاي پيمانکاري کرده ام به برادران افغانستاني گوشزد ميکنم آب را براي ايران دستاويز قرار ندهيد و با فحش دادن به ايران خود را آرام نکنيد که هر چه مشکل داريد از تفکر وهابيتي است که توسط عربستان در وجودتان کاشته ميشود.
دشمن شما نه ايران که عربستان و پاکستان هستند که از ترس آنها تمام طرحهاي سدسازيتان بر روي درياي پنجشير را ناکام گذاشته ايد .

>>>   طرف ايران را مديريت مي کنند ولي طرف پاکستان را ولا اگه چپ سيل کرده بتوانند طرفش چشم شان را مي کشد ملکه بريتانيا اليزابت نفر اول پاکستان .
ههههههههههههههه مردم از خنده
آريائي

>>>   اگر جنگ آب را مي دانيد گس شاخ شدن روبروي ايران را چرا باکستان نيست!؟ يا غافليد يا مشاورت گمراه کننده به شما مي دهند، بر همه ما رو‌شن است که يک قرارداد بيشتر نبود و دومي وجود نداشت و اگر هم بود توافقي انجام نشد، اگر توافقي شده بود اينک آن را به طرف ايراني نشان مي دادند و مطالبه في مبلغ حقابه اضافه را مي نمودند ولي ما و شما مي دانيم چنين چيزي نيست در دوران جمهوري هم نتانستند چيزي نابت کنند خب چکار بايد کرد؟؟ به طرف ايراني اگر حقابه را ندهيم او مي تواند شکايت کند و مي کند و همان متري دو دالر متري مکعب مي گيرد و اگر توافق بکنيم چيزي که قبلا شدست و حال چند متر کمتر ايران بجاي آن با زياد کردن هزينه زندگي مهاجران جبرانش مي کند، هر روز که کشورها بر سر يک چيز توافق نمي‌کنند!

>>>   آب عصلش ازافغانستان چون رودخون توافغانستانه ولي بيسرپرست کشور ايران آب ميخاد بکشوري کي طالب زندگي کنه امني چربدولت غني يکبارسرصداايران کمشد

>>>   من به عنوان يک کارشناس در مطالعه و طراحي پروژه انتقال آب به دشت گمبيري ننگرهار از درياي کنر چند سال قبل مشغول بودم. مقدار آبي که قرار بود به اين دشت منتقل شود حدود 12000 هکتار را تحت پوشش آبياري قرار مي داد و همچننين در مسير خود يک نيروگاه برقابي 40 مگاوات هم داشت. دولت پاکستان با ايجاد نا امني و حمله بر تيم کاري باعث ترور يکي از مهندسان پروژه و تاخير در تکميل مطالعات شد. براساس آمار، هر سال متوسط حدود 20 ميليارد متر مکعب آب شيرين به شمول درياي کنر و درياي کابل از مرز تورخم وارد پاکستان مي شود. از نظر پاکستان حتي احداث يک نهر سنتي و محلي هم بر روي اين رودخانه ها کلا ممنوع است و با واکنس سخت برخورد مي کند. اينکه چرا افغان ها اين قدر روي حق آبه قانوني ايران تعصب دارند و برخي هم گلو پاره مي کنند جاي سئوال دارد. البته پاسخ به اين سئوال هم در برخورد شديد پاکستان با مردم و دولت مردان افغانستان است که اگر جرئت داشته باشند به اندازه يک قاشق آب از اين رودخانه ها برداشت کنند. حتي همين چند تا سد هم که بر روي درياي کابل احداث شده است از نوع نيروگاه جرياني هستند و آبي هم ذخيره نمي کنند و گرنه تا کنون جهادي هاي وابسته به پاکستان منفجر کرده بودند.

>>>   دوستان اول که هيچ کدام از ما سواد کافي و اطلاع کافي از اصل قرار داد و اتفاقات اين چند دهه نداريم در حد شنيدن اطلاع داريم اما در مورد حق اب نميدانم حقي در کار است يا نه اما ايران همسايه ما است هرچند مثل ديگر همسايگان خيلي دل خوشي نداريم اما حقوق اسلامي و انساني را بايد بجا بياوريم واجازه ندهيم سيستان خشک شود
البته اين نظر منه ولي بايد گذاشت در کوزه ابش رو خورد به درد ديگه اي نميخوره ?? بهرحال طالبان دست پخت خوده همسايه هاست ديگه به ملت ما خيلي ربط نداره هزاران جوون اردوي ملي کشته شدند به دست اين ....و ايران ميگفت اينا عوض شدن اگر طالبان بماند ده سال بعد ايران ميفهمد اينا خطرشان از امريکا بيشتر بود اين مردم افغانستان نيست که اب رو بسته بلکه دولت پاکستان مجري اين پلان است حرف بسيار است و تحمل شنيدن کم

>>>   جناب استاد مسعود :
کشور فخيمه افغانستان تا سال 1957 در هيچ نقشه جغرافيايي و سياسي هيچ کجاي جهان وجود ندارد تا اين سال انگليس با لشکر کشي به خراسان ايران را وادار به پذيرش قرارداد پاريس و به رسميت شناختن کشور تازه تاسيس افغانستان(سرزمين ناله ) کرد حاکميت ان را هم به دست قوم پشتون داد که با همه چيز بوميان خراسان کهن غريبه و دشمن بودند(تا به امروز هم هستند) بگذريم اگر قرار به لغو قرارداد و معاهده نامه است اين شما هستيد که بايد هرچي برديد را بازپس بدهيد و برگرديد پشت همان کوه هاي سليمان ايران امروز با پشت سر گذاشتن هر سختي دارنده سلاح هسته اي است اگر ميخواهيد مثل پاکستاني ها با شما رفتار شود مختاريد پيشنهاد دوستانه ميکنم دوستي ايران را از دست ندهيد

>>>   استاد بزرگوار و عزيز
اشکم به گونه ام رود از غم که ملتم
در دست چند ملاي کثيف گشته اند اسير
استاد عزيز
دشمنان اين جغرافيا کار بنيادي ميکنند و ما خواب هاي احساساتي ميبينيم.
ايران و پاکستان به خاطر رهايي از دست علما و دانشمندان و سياستمداران وطن دوست چون شما و ديگران دست به هم دادند و هيولاي طالب را کرسي نشين کابل کردند و حال اين ملا ها در فکر اين اند که اگر موشي در چاه بيفتد بايد چند دلو آب را بيرون بريزيم تا چاه پاک شود و مهم تر از آن اينکه اول بايد آب را بايد بيرون کشيد يا موش را و بعد چندين نکات ضمني که اگر موش شاريده باشد ، اگر موش حامله باشد ، اگر موش نرينه باشد و قبل از افتيدن با موش ماده هم آغوشي کرده باشد و ده ها گزينه ديگر و گاهي که عقل شان قد نميدهد يک ملاي ريش سرخ را از پاکستان دعوت ميکنند و وزير تحصيلات عالي را شبانگاه به خوابگاه ملاي ريش سرخ ميفرستند تا بعد تجديد خاطرات آن دوران ها مشکلات عديده جناب وزير را پاسخ دهد تا فرداي آن جناب وزير بيايد و چند فرمان ديگر براي دانشگاهيان پوهنتون صادر فرمايد.
استاد
مديريت آب فهم مسلکي و ديد استراتيژيک و بودجه کلان براي دراز مدت نياز دارد و مهم تر از همه اول مهار آب است وبعد مديريت آب .

>>>   به شيما از کابل:
ايا همه حقابه اي که قرار است به ايران بدهيد به اندازه ابي که در يک روز پنج ميليون نفر مهاجر افغاني در ايران از اب ايران مصرف ميکنند هست؟؟؟
اگر هر مهاجر فقط 10 ليتر اب مصرف کند ميشود پنجاه ميليون ليتر اب ، من نمينويسم از مدارس و ساير امکانات ايران هم رايگان استفاده ميکنند اندازه وقاحت خودتون را کمي کمتر کنيد

>>>   که اسلام مرز ندارد؟ به زودي تکليف را يکسره ميکنيم

>>>   کشور اوغانستان سال 1298 مثلاً مستقل شده اينا مي‌گن صدها سال آب داده‌ايم!!!! اين رودخونه هم مثل بقيه‌ي رودخونه‌ها کمتر از 20 سال ديگه ممکنه کاملاً خشک بشه اونوقت شما برادران محترم افاغنه به چي مي‌خوايد افتخار کنيد و بنازيد؟! خداوند اندکي عقل به شما عنايت فرمايد

>>>   سرانه مصرف آب در ايران سالي دوهزار مترمکعب است يعني هر کس در ايران هست براي آشاميدن و شست‌وشو و کشاورزي و صنعت و... اينقدر مصرف دارد.. يک کيلو پياز مثلا x مقدار آب مي خواهد يا يک قرص نان فلان قدر آب مي برد و يارانه هم دارند و يا چيزهايي ديگر... جمعيت افغانستاني هاي مهاجر در ايران را در اين سرانه آب ضرب کنيد خواهيد ديد ده ها برابر بيشتر حقابه هيرمند صرف آب آنها مي شود يعني اگر اين مهاجران از ايران خارج شوند اين آب اضافه را داريم... اگر دوستان افغان مي گويند که ايراني ها دارند از اين مهاجران استفاده مي کنند و ما به آنها نياز داريم لطفا دلشان به حال ما نسوزد و به فاميل و دوستان خود بگويند که به کشور خودشان برگردند

>>>   چرا افغانستان رودخانه‌هايي که به سمت پاکستان و ازبکستان مي رود را کنترل نمي کند؟

>>>   نخست از همه خدمت دوست. گمنام ما که. مطالب چند عهد نامه و توافقات ميان قدرتهاي بزرگ را مبني بر ايجاد کشور تصنعي مثل افغانستان از ريشه رد مي‌کنم. افغانستان کنوني قبلا با نامهاي دگر با تغييرات کم شدن و زياد شدن در حضور اربعين اين وجود داشته است.اين دوست ما کمتر از صهيونيستهاي اسراييل نيستند.
به هر حال ، در اين جاي شک نيست که شاه افغانستان خيلي ها در روابط خود با همسايگان معتاد بود،، حتي اگر به ضرر کشورش هم تمام ميشد.چون افغانستان همواره داراي حکومات ضعيف و نادار بوده است همسايه هاي شرقي و غربي آن يعني پاکستان و ايران در تلاش آن بوده اند که آنچه اين کشور دارد ، غارت شود. ايراني ها همواره در پي سرقت هويت فرهنگي افغانستان بوده اند. و پاکستاني ها همواره در فکر سرقت مواد طبيعي و داشتن کنترول کامل بر آن. اخوند هاي ايران از طريق. حزب وحدت کوشيدند که جاي پاي قوي در افغانستان داشته باشند ، اما در اثر رقابت شديد پاکستان بر سر کنترول بر افغانستان در برابر پاکستاني ها شکست خوردند. علت شکست ايران در اين نبرد ، حضور نيروهاي مسلح افراطي پشتون بنام طالب. ميباشد.
بلي دوستان : آبهاي افغانستان در بازار ليلام همسايگان ما قرار دارد.
پاکستان عملا آبهاي ما را مينوشيد و حالا در وادي واخان دست درازي کرده است ،من يقين دارم که آنها از آب‌ها و ساير منابع طبيعي انديار يا به زور يا به رضا استفاده به عمل خواهند آورد.
کشوري آزاد مستقل بنام افغانستان وجود ندارد...نه طالبان خود را فريب بدهند و نه گروه مقاومت، افغانستان. در حال تجزيه است. ابن نجزيه با حرکت پاکستان به طرف واخان که باعث نگراني کشور هاي آسياي مرکزي شده است صورت خواهد گرفت.
سالم

>>>   با اجازه از حاج بشير هراتي مدظل عالي
به عنوان يک ايراني به برادران غيور افغانستاني گوشزد مي کنم: اب رودخانه ودرياي کابل از ان شماست. هيچ کس حق ندارد به شما بگويد اب به کدام کشوربدهيد.. به ايراني جماعت چيکار که در مسايل مملکتي شما بزرگان دخالت کند
بنآ ??فيصد آب را به کشور دوست وهمسايه ونازنين وجيگرخود پاکستان روان کنيد بي انکه سراين آبراهه سدکوچکي بزنيد بگذاريد سالانه ميلياردها مترمکعب آب شيرين وزلال راهي مردمان پنجابي وديارکوچي وزادگاه حقاني ها شود هر چي نباشد اينان بيادران ما استند و همي برادران بار بار طالبان را به کشورمان بازگردانيدند. همي پاکستاني ها با ملايان چتل خود کشورمان را بي هيچ مزد ومنتي ويران کردند.
برادران پاکستاني را دريابيد گور پدر ايراني ها کرده است که اگر آب ميخواهند تيل بدهند. چطور ما تيل نداشته باشيم وانها آب داشته باشند. خيراست!
(زنده باد افغانان غيور به شمول طالبان اعم از لنگي ونکتايي پوش وزنده باد جميل پاکستاني معروف به خاله جميله)

>>>   حقابه يعني چي ؟ اين کلمه ساخته شده ايران است نباييد افغانها از ان استفاده کنند . در عوض ادعاي ايران از ابهاي افغانستان نوشته شود بهتر است . و در عين حال حق نفته افغانستان باييد در سطح ملي و بين المللي مطرح گردد . يک بوتل اب شرين در دنيا گرانتر از يک بوتل نفت شده . افغانستان چرا اين همه اب شرين و گواراي خود را رايگان به ايران بدهد ؟ ايران چرا حق نفته افغانستان را نميدهد ؟

>>>   مسئله آب بايد طوري ساماندهي شود که مردم بالادست رود زندگيشان آسيب نبيند و هم مردم ديار سيستان که باشندگان چند هزار ساله اين بوم هستند دچار بي آبي و ببچارگي نشوند. بايد حرمت همسايگي حفظ شود و تخم کين و نفرت در اين موقعيت جغرافيايي افکنده نشود. به هر حال افغانستان کشوري مچاله شده در خشکي است و بدون کمک ايران توانايي بقا و ماندگاري و بود و باش ندارد پس بهتر است به پيمانها وفادار ماند و گوش به سخنان حماقت بار اين مرد نويسنده بدبخت ندهد.

>>>   بخشي از رودخانه دجله و فرات هم از رودخانه‌ي زاب و سيروان در ايران سرچشمه مي گيرد ولي مقررات بين المللي به ايران اجازه نمي دهد مسير رودخانه ها را تغيير دهد. اتفاقا بخشي از رودخانه هاي ايران هم به افغانستان مي رود ولي سازمان محيط زيست ايران به دليل حفظ اکوسيستم اجازه بهره برداري از اين آب ها را نمي دهد. دولت افغانستان هم بايد به مقررات بين المللي احترام بگذارد و از دستکاري طبيعت دست بردارد.

>>>   به دوستان ايراني لطفا انقدر مهاجرين رو علم نکنيد بخدا اگه نياز مبرم نداشتيد يک نفر رو هم راه نميداديد حالا که از سر نياز خود مهاجر را قبول کرديد انقدر منت نداره اب رو هم نه مهاجرين بستن نه ملت ما بلکه به قول سيد حسن نصرالله جنبش اصيل منطقه بسته اگه زورتونم ميرسه مهاجرين رو بيرون کنيد نميرسه بيشتر خودتونو سبک نکنيد و ساکت بشيد فعلا همينه هرکيم خوشش نمياد جمع کنه از ايران بره??

>>>   اب افغانستان از افغانستان است و ايران کدام حق در اب افغانستان ندارد اگر قرار باشد تبادله اب با تيل صورت گيرد در ان صورت در مقابل هر ليتر اب شرين چهار ليتر تيل داده شود . ويا در مقابل هر ليتر اب پول داده شود.

>>>   اگه قرار باشه در معاهده هاي قديمي تجديد نظري صورت بگيره، اول بايد افغانستان مثل گذشته يک استان از ايران باشه و برگرده به خاک ايران.
افغان پيپر براي يک بار هم که شده مرد باش و اين نظر من رو منتشر کن.

>>>   براي روزي دوميليون متر حقابه ايران داريد خودتون رو مي کشيد، ايران بيشتر از دوبرابر افغانستان آب دارد برويد مطالعه کنيد.همچنين از شمال و جنوب دريا دارد.. ثروتمندترين کشور انرژي جهان است (نفت پنجم و گاز دوم يا شايد اول جهان) اگر تکنولوژي هاي شيرين کردن آب و دستگاهاي بزرگ آنرا وارد کند يا بسازد آنوقت آب را به شما حتي خواهيم فروخت، آنوقت شما تيل! داريد که به ما بدهيد؟!

>>>   آيا مي دانيد که ايران ثروتمندترين کشور جهان است که بخاطر تحريم هاي آمريکا و مشکلات داخلي اقتصادش فعلا مشکل دارد و اگر تحريم ها برود و دولتي شايسته بر سر کار بيايد آنوقت ايران به راحتي به يکي از بيست اقتصاد بزرگ جهان تبديل مي شود؟؟؟ اين را سازمان تجارت جهاني مي گويد،، حال شما براي کمي آب به ايران فشار ني آوريد و باج خواهي مي کنيد آيا در فرداي قدرت گرفتن مجدد اقتصاد ايران بالي افغانستان جايي در دل ايراني ها جهت سرمايه گذاري در آنجا مي ماند؟؟ خير... آيا مي توانيد راحت به ايران بياييد؟ خير!
>>>   عجیب است که با بیست سال اشغال نظامی و کشتار افغان‌ها توسط آمریکایی‌ها، زبان شما تحت تاثیر قرار گرفته.
نظر دهنده‌ی محترم، واقعا از گفتن «نسیم فرام ایران» چه حسی به شما دست می‌دهد؟ واقعا که بسیار چندش آور است. زبان فارسی به این زیبایی و با ادبیات غنی را رها کرده‌اید و زبان آمریکایی‌های جنگ‌پیشه و بی فرهنگ را اختیار کرده‌اید؟! یاللعجب!

>>>   به هر کس که این را میخواند سلام، من بزرگ شده در ایران هستم. زمانی که طالبان با سیاست بازی که هرکس فقط بدنبال منافع خود بودند. منجمله ایران و وعده های دادن اب به ایران از سوی طالبان وتطهیر طالبان از سوی ایران. ما مهاجرین هر آنچه گفتیم و اعتراض کردیم سودی نداشت ایران چشم خود را بست و ما را فریب داد مانند کودکی با ما برخورد کرد گویا او بهتر از ما برایمان تصمیم میگیرد مثل آمریکا. خوب فرق تو با آمریکا چیست. از .... فقط نامی در ایران است.وای که چقدر فاطمیون هشدار داد فایده نداشت.
حتی زنان در قم اعتراض کردند و صدایشان خفه شد چون مجوز ندارند. چه بگویم حال میگویند اب این 7 میلیون مهاجر را بدهید. ایا مهاجرین ایرانی که سراسر اروپا هستند باید آبش را دولت ایران بدهد. چرا با طالبان دست داده ای حال از جان و مال مارا گروگان میگیری. مگه طالبان دلش برای ما سوخته خودش در کشتن ما شیعیان لحظه ای درنگ نمیکند. خود طالبان و افکارش باعث بوجود امدن داعش بود. داعشی نبود ولی افکار داعشی در وجود طالبان بود. داعش بر گرفته از طالبان است. از مادرانمان میشنیدیم از ظلم ستم طالبان و او را میشناختیم با عمق وجود. ولی ولی مهاجر ایران چقدر بدبخت است که ایران خودش مهاجر میپذیرد و باز به او اهرم فشار هم میگوید مهاجر از طالب میخورد و هم از ایران کسانی که در مجلس چنین حرفهایی میزند نمیداند که چه کوته فکر است خودت با آغوش باز طالب را اوردی. طالبان حکومت دست نشانده هست شما هم مثل آمریکا باز میخواهید اگه حق اب نشد حکومت دیگری بیاورید که منافع شما را برآورده کند این افکار آمریکایی وقتی وجود دارد پس چرا از آمریکا بنالیم وقتی با ما مثل یهود فکر میکنید که کشور شمارا تصاحب میکنیم پس چرا مرگ بر اسرائیل میگوییم ما مهاجر هم یهود هستیم. وقتی ایران داد میزند که ما برای دنیا خطر نداریم انرژی مسالمت آمیز میخواهیم. پس چگونه است که نباید اروپائیان فکر کنند که خطرناکید. شما ایرانیان هم مهاجر میخواهید و هم دست و پای مارا میبندید و مارا در غل و زنجیر میکنید. حال اگر بخاطر طالبان کمی خوش رفتاری میخواهید به مهاجر انجام دهید وقتی خیط شدید از طالبان بر سر ما مهاجر آوار نشوید. از ما مهاجر برای اهداف استراتژیک استفاده نکنید آنقدر دیده ایم که با لبخند شما باید بترسیم ایندفعه چه سیاستی در راه است. همه چیز سیاسی شده. آخوندی فریاد میزد در روضه امام حسین لعنت بر پدر و مادر سیاست که طالبان را تطهیر کردند. در حالی که شیعیان ما هر روز کشته میشوند. وقتی همه چیز رسانه ای شده مواظب باشی چه چیزی میگویید که دودش در چشم خیلی ها میرود مخصوصا انانکه در راس حکومت قرار دارند.
راست حکومت خواهر و برادر نمیشناسد و تر و خشک با هم میسوزند. باز هم به ایران میگویم نسبت به طالبان هوشیار باشد پشت طالبان با افراطیون پاکستان گرم است و اگر به ایران حمله کند هرآنچه دشمن داری از داخل و خارج از طالبانی که حمایت نمیشد، حمایت خواهد شد و هم از فاطمیون استفاده نکند چون شیعیان ما کمند نمیتوانند در راس قدرت قرار گیرند و هم جنگ شیعه و سنی راه خواهد افتاد.

>>>   نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی ایران برای اعمال فشار بر طالبان در مورد آب هلمند، خواهان اخراج پناهجویان افغان از این کشور شد.
محمد سرگزی ادعا کرد که بیش از هفت میلیون افغان در ایران زندگی می‌کنند و مانند مردم ایران، از تمام یارانه‌های آشکار و پنهان بهره‌مند می‌شوند.
او ادعا کرد که پناهجویان افغان «در بسیاری از مشاغل فعالیت دارند و مردم ما هرگز متعرض آنان نشده‌اند و آنان را پذیرفته‌اند.»

این نماینده مجلس همچنین به مقام‌های دولت جمهوری اسلامی پیشنهاد کرد که برای تحت فشار قرار دادن طالبان، مسیرهای کالا به افغانستان را مسدود کنند.
او گفت: «با توجه به اینکه امروز بخش زیادی از نیاز افغانستان به کالاهای خارجی، از مسیر گمرکی و ترانزیتی ایران در حال تامین است، یکی دیگر از اهرم‌های فشار در اختیار ایران، بستن این مسیرها به روی افغانستان است.»
آقای سرگزی یک سال قبل نیز تهدید کرده بود که اگر آب هلمند رها نشود، تمام اتباع افغان از استان سیستان‌وبلوچستان اخراج می‌شوند.

>>>   برادر جان آب که برق نیست که اگر دیدین طرف زیاد مصرف کرده قطع کنید. خنده دار است شما می گویید ایران بیشتر از حقابه استفاده کرده است مرد مومن حجم آب را شما تعیین می کنید که در بالا دست هستید چگونه ایران می تواند از آبی که شما مقرر کردین بیشتر بردارد؟ مگر این که از داخل افغانستان یک رود مخفی احداث کند وبه سوی هیرمند ببرد.آبی که شما اجازه رها شدن آن را بسوی ایران می دهید دیگر قابل کنترل نیست. چگونه ایران که در پایین دست است آب اضافی برداشته است.شیر قلکه که دست شماست اخوی!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است