محمد صدیقی کارمند قراردادی پیشین بانک جهانی و ادارۀ انکشاف بینالمللی بریتانیا از کابل به بریتانیا گریخت، اکنون برون در کوچهها و خیابانهای لندن میخوابد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۲ ۱۴۰۲/۳/۵ | کد خبر: 173162 | منبع: | پرینت |
وضعیت اسفبار محمد صدیقی موضوع اخراج پناهجویان از هوتلها توسط وزارت داخله بریتانیا را برای کاهش هزینههای مصرفی برجستهتر میکند. تقریباً دو سال پس از آنکه محمد صدیقی 32ساله، کارمند قراردادی پیشین بانک جهانی و ادارۀ انکشاف بینالمللی بریتانیا از کابل به بریتانیا گریخت، اکنون برون در کوچهها و خیابانهای ایستگاه ویکتوریا در لندن میخوابد. او از اول ماه مه میلادی از هوتلی که بودجۀ آن بر عهده وزارت داخله بریتانیا بود برون رانده شد و دیگر نتوانست که محل اقامت دیگری به خودش پیدا کند. با وجود تحصیلات عالی و مسلط به زبان انگلیسی حرفهای، او میگوید که فرآیند بازآفرینی یک زندگی جدید در بریتانیا را بسیار چالشبرانگیز میداند و از فقدان کمکهای موجود سخت نگران و متاثر است.
وقتی که وضعیت آب و هوای لندن خوب است، صدیقی در شبها بین دوتا ستون سنگی در کوچهی نزدیک به کاخ باکینگهام میخوابد. وقتی که هوا بارانی میشود یا سرد است، او به گوشهای از ایستگاه اتوبوسهای ویکتوریا میرود که در طول شب برای پناه بردن آنجا باز است. محمد صدیقی در طول روز از وایفای رایگان و سوکتهای برق در کافههای ایستگاه قطار برای شارژ کردن تلفن خود استفاده میکند. با اینحال، او برای یافتن یک سرپناه تلاش میکند و بر علاوه آن میخواهد که در رشته حقوق به صورت آنلاین درخواست دهد که درسهای آن در پاییز امسال شروع میشود.
تجربههای محمد صدیقی ناشی از طیفِ گستره مشکلاتی است که هزاران پناهجوی افغان پس از بازگشت گروه طالبان به قدرت در آگوست سال 2021 میلادی، به بریتانیا گریختند، و آنها این مشکلات را به خوبی تجربه کردهاند. دولت بریتانیا مدعی است که حدود 9000 شهروند افغانستان در خانههای دائمی اسکان داده شدهاند، اما 8000 نفر دیگر در هوتلها باقی ماندهاند، زیرا مقامات محلی تاکنون نتوانسته است که محل اقامت دائمی دیگری برای این مهاجران پیدا کنند. اخیراً به برخی از این پناهندگان گفته شده است که با اخراج اجباری مواجه هستند، زیرا وزارت داخله بریتانیا به دنبال کاهش هزینههای است که برای اسکان مهاجران و پناهندگان در هوتلها هزینه میکند.
صدیقی به گاردین میگوید: «در طول شب اینجا بسیار سر و صدا است. آدمهای شرابی و افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند در این حوالیها زیاد است. گاهی اوقات نگران جانم میشوم که مبادا در خوابم کدام اتفاقی بیفتد - مثلاً اینکه توسط اوباشها مورد حمله یا دزدی قرار بگیرم.» صدیقی بخشی از برنامه تخلیه رسمی دولت بریتانیا نبود، بلکه او با یک قایق کوچک به بریتانیا آمد و در دهُم ماه آگوست 2021 میلادی، یعنی چند روز قبل از اینکه طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفتند به شهر بندر دُووِر رسید. او قبلا هم تصمیم گرفته بود که از افغانستان فرار کند، زیرا وقتی که از محل کارش به سوی خانه میرفت موترخودروی حامل وی مورد تیراندازی مهاجمان قرار گرفت.
محمد قبل از اینکه به هوتلهای اقامتی مهاجران در منطقۀ ویست مینستر لندن فرستاده شود، در یک مرکز پردازش مهاجرتی در سواحل جنوبی لندن نگهداری میشد. بدینسان، درخواست پناهندگی وی مورد تایید قرار گرفت، و او در ماه اکتبر گذشته اقامت پناهندگی انگلیس را دریافت کرد. از آن زمان تاکنون او سعی کرده که برای خود یک کار و یک محل اقامت مستقلی بیابد و در دانشگاه درخواست تحصیل نیز بدهد، اما میگوید که در این راه با مشکلات سختی مواجه شده است.
اگرچه شورای منطقه ویست مینستر وظیفه دارد که در یک دورهای 56 روزه به او کمک کند. اما صدیقی میگوید که مقامات در رابطه به تعیین تکلیف او و تعیین یک مددکار اجتماعی غفلت کردند، و او را به یک سازمان معرفی کرده بودند که فقط افراد مسن را به کار استخدام میکردند. او میافزاید که «به دنبال اتاق کرایی در حوالیهای شهر لندن زیاد گشته است. اما برای کرایه کردن یک جا و مکان برای زندگی، به یک ضامن نیاز دارید و علاوه بر آن میباید کرایۀ دو یا سه ماهه را قبل از قبل نیز پرداخت کنید. بیشتر موجران و مالکان خانه حاضر نیستند به افرادی که کمک هزینه مسکن دریافت میکنند، خانه اجاره بدهند. با این وجود اجاره اتاق و خانه غیرممکن است.»
محمد افزود: «این انتخاب من نبود که توسط وزارت داخله به مرکز لندن آورده شوم. من هیچ انتظاری نداشتم که جایی زیستن در کنار کاخ باکینگهام یا هارودز نصیبم شود، اما این احساس هم منصفانه نیست که مرا در کوچهها و پس کوچههای شهر رها کردند. او به گاردین میگوید وقتی که به مسئولان ادارۀ مسکن شهر ویست مینستر توضیح دادم که من شبها در جادهها و پسکوچهها میخوابم، آنها در جوابم گفتند: «بلی! افراد زیادی است که مثل شما در همین وضعیت مشابه قرار دارند، اینکه یک چیزی معمول است.»
از آنجایی که محمد صدیقی خودش به گونهی مستقل به بریتانیا آمده است، نسبت به کسانی که در طرحهای رسمی دولت به اینجا آورده شدهاند، از کمکها و حمایتهای کمتری برخوردار است. شورای پناهندگان همواره بر مشکلات گستردۀ بیخانمان شدن پناهجویان پس از تایید وضعیت پناهندگیشان در کشور تاکید کرده و گفته است که وزارت داخله پس از آن هیچ مسئولیتی در قبال اسکان آنها ندارد. در گزارشی از سوی این موسسه خیریه آمده است: «یکی از اولین اسنادی که پناهندگان جدیدالورود دریافت میکنند، اخطار تخلیه مسکن است. پس از به دست آوردن تابعیت پناهندگی، فقط 28 روز به آنها فرصت داده میشود تا یک خانه جدید و یک منبع درآمد دیگری برای خود پیدا کنند. مشکلاتی که آنها در این فرآیند با آن مواجه میشوند به این مفهوم است که تعداد زیادی از پناهجویان در نتیجه اعطای تابعیت بیخانمان میشوند.»
محمد صدیقی با کمک کارمندان کانون کاریابی برای یک شغل در بخش لوجستیک و تدارکات، بخشی که در افغانستان به آن کار میکرد، مصاحبه داده است. اما هنوز هم در این بخش استخدام نشده است. او ادامه داد که «من 12 سال تجربهکاری در بخشهای لوجستیک و مدیریت تدارکات را دارم. من در پروژههای که از سوی سازمان ملل، اداره انکشاف بینالمللی ایالات متحده آمریکا و اداره انکشاف بینالمللی بریتانیا در افغانستان تمویل میشد کار کردهام، (UN, USAID and DfID).» محمد میگوید که از ترک همسر و دو پسر خردسالش شدیداً غمگین و ناراحت بوده است، اما مصمم بوده که زندگی خود را در بریتانیا بازسازی و بازآفرینی کند. ولی اخیراً بخشی عمدۀ از این خوشبینیها در او از بین رفته است. صدیقی گفت «احساس میکنید که خیلی چیزها را در زندگی از دست دادهاید و گاهی اوقات احساس میکنید که این پایان زندگی است.»
او از روزنامهنگار گاردین خواست که بدون آشکارکردن چهرهاش عکس بگیرد. صدیقی در این مورد گفت «به دلیل که میخواهم، وقتی وکیل مدافع شدم یا در امور سیاست کار کردم، این عکسم را در یک روزنامه بریتانیایی به دسترس داشته باشم، نه به دلیل اینکه اکنون در ایستگاههای اتوبوس میخوابم.» در همینحال، سخنگوی شورای شهر ویست مینستر در این مورد گفت: «در حالیکه ما سعی میکنیم تا حد امکان از مردم حمایت کنیم، اما عرضه و تدارک خانههای موجود بسیار محدود است و با این اوصاف، آقای صدیقی واجد شرایط مسکن از سوی شورا بر اساس ظوابط و معیارهای فعلی نیست. بنابراین، ما مشاوره و حمایت از آقای صدیقی را داریم و خواهیم داشت.»
امیلیا جنتلمن؛ یک روزنامهنگار تحقیقی در روزنامۀ گاردین و نویسنده کتابِ «خیانت نسل ویندراش و افشای محیط متخاصم» است. او به دلیل تحقیقاتش در مورد نسل ویندراش برندۀ جایزه پل فوت، کادلیپ، جایزه عفو بینالملل، جایزه روزنامهنگاری سال بریتانیا و همینطور برنده جایزۀ روزنامهنگاری باشگاه مطبوعات لندن شد. خانم امیلیا به عنوان نویسنده برجستۀ سال نیز شناخنه شده است، و او قبل از این از شهرهای دهلینود، پاریس و مسکو گزارش میداد.
نویسنده: امیلیا جنتلمن
مترجم: اسدالله جعفری(پژمان)
روزنامهگاردین: 19 می؛ 2023
https://www.theguardian.com/uk-news/2023/may/19/i-was-told-its-normal-afghan-refugee-who-worked-for-uk-sleeping-rough-in-london
>>> دست آورد جمهوریت سه نفره
دست آورد فاشبسم ملی قبیله
چه بی شرف هایی اند کرزی و غنی که برای رساندن طالبان تروریست به قدرت یک کشور را دو دسته به پاکستان تقدیم کردند.
چه بی ننگ اند این فاشیستان قبیله و این بی شرفان تاریخ.
یون و طاقت در زیر شکم خلیفه و ملا خوش میگذرانند چون فاشیسم به قدرت رسیده.
>>> ایران با این وضعیت بد اقتصادی ومشکلات تحریم وفقر وگرانی وتورم بالای پنجاه درصد بیش از هشت ملیون مهاجر را پناه دا ده انوقت این کشورهای ثروتمند وکم جمعیت وبه اصطلاح حقوق بشرحتی زیر بار اسکان بیست هزار مهاجر هم نمی روند.
محمد
>>> دولت انگلستان ترس دارد که این نفر وطن خود را به ما فروخت، حالی اینجا به وطن ما آمده است،نشود که وطن ما را به کدام کشور دیگر بفروشد.
بنأ از او در خواست کردند که در وطن تان عفو عمومی اعلان شده است.حتی کرزی که که قوای امریکایی را مثل پس عروس همراه خود گرفته آورد بود،مورد عفو عمومی قرار گرفته است،بنأ تو نیز میتوانی دوباره به وطن ات برگردی.
تشکر که با ما چند وقت کار کردی و وطن خود را فروختی.
>>> عه. انگلیس که بهشت بود!! و کلی .....به انگلیس روان بودند. پس چی شد؟
>>> وطن را طالب در پیمان ننگین دوحه که برادر پیمان گندمک است به غرب فروخته تا غرب از آن به مثابه اصطبل نگاهداری تروریست های مورد نیاز خود استفاده کند.
تا طلب بر قدرت است
وطن بی عزت است
>>> کار ..... مانند عطا چور عبدالله ایزک بسم الله پشقل و تمام پنچرمینها است
>>> گرچه از لحاظ انسانیت دلم گرفت با خواندان این مطلب اما زمانیکه در دفتر (دفید) در شهر نو کابل ایفای وظیفه مینمود و من سرگردان دنبال یک لقمه نان با دانش و مهارت انگلیسی و تجربه بخاطر اعلان وظیفه در بخش خدماتی مراجعه نموده بودم در حالیکه پول یک قرص نان نزدم نبود و حاضر بودم به حیث صفاکار کار کنم حتی آن بست صفاکاری هم نصیبم نشد چرا که کسی را نمیشناختم و حال این ابر مرد آنزمان را میبینم که با آنزمان با معاش چهار هزار دالری و من بیچاره پی چهل دالر حاضر بودم صفاکاری کنم مساعد نبود باز هم استدعا میکنم خداوند از غیب کمکش کند تا نزد فامیل برگردد و سایه سر زن و فرندانش شود.
>>> عاقبت کسانی که به غرب اعتماد کردند و از طیاره آمریکا در میدان هوایی کابل آویزات شدند.
>>> بله این رفتار غربی ها با مهاجرین و آنهم با کسانی است که نوکری آنها را می کردند. در حالیکه مهاجران افغان در ایران آواره خیابان ها و خیابان خواب نیستندو از امکانات کشور ایران استفاده می کنند. در مقابل خیلی از افغان ها نمک نشناس هستند و بر علیه کشور ایران اقدام می کنند. نمونه بارز هم نظر شهروندان افغان در رابطه مثلا با یک خبر بدون تایید بر علیه ایران است که عقده های خود را خالی می کنند. پیشنهاد می کنم که به همان کشور های غربی پناهنده شوید و زحمت ما را کم کنید. به خصوص قوم پشتون
>>> این بخشی از چهره دروغین حقوق بشر غرب است کسانی که هنوز غربیان را نشناخته اند یا هنوز به این ناقضان حقوق بشر اعتماد دارند باید بیدار شوند و عبرت بگیرند عاقیت اعتماد به کافران همین است
>>> شایید کذام مهاجر پاکستانی یا ایرانی باشد افغان ها همه در هوتل های پنج ستاره جا داده شده الحمد لله افغان ها را همه عزت میکنند جز ایران
>>> این یک مرد جوان است بیایید تا در تهران دهها خانواده با فرزند خردسال اواره نشانتان دهم برای مهاجر اسمان همه جا یک رنگ است نمیخواستم این مطلب رو بگم اما دیدم بعضی ها خیلی دنبال سواستفاده هستن
دوست ایرانی چه خوشت بیاد چه بدت فرق ایران با اروپا برای مهاجر اینه
اروپا بلاخره خود دولت برای این شخص خانه کمپ وپول خواهد داد تمام اقوام ما اروپا هستن پس مثل تو از رسانه حرف نمیزنم اگر هم اورا نخواهد دیپورت میکند اما در ایران ۵۰سال هم اواره باشی کمکی از طرف دولت نخواهد شد تو تمام عمرت در بلاتکلیفی هستی اما مردم شریف ایران خواهرانه و برادرانه کمک مردم گریخته از طالبان کردند
در جوابت که میخوای بگی برو انگلیس عرض کنم نمیرم تا یک اذان علی ولی اللهی در این مملکت باشد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است