طالبان ایران را به کدام میدان بازی می کشانند؟
ایران ناچار خواهد شد تا خیلی بیشتر از ۴۰ میلیون در هفته حق السکوت بدهد تا از این معضله بدر آید و گرنه راه حل بدیل همان است که با طالبان بجنگند 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۰۴    ۱۴۰۲/۳/۱۱ کد خبر: 173211 منبع: پرینت

در سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ وقتی دولت موقت در افغانستان تشکیل شد امریکایی ها برای آقای کرزی یک معاش امتیازی حدود ۱۴۰ هزار دالر در ماه را منظور کردند. در انوقت من با این تصمیم شان مخالفت کردم گفتم این تصمیم عواقب ناگواری ببار خواهد اورد. اما امریکایی ها در انوقت استدلال کردند که آقای کرزی قبلا خان قبیله بوده است و بر اساس رسوم و عنعنات قبایلی وقتی ریش سفیدان و بزرگان اقوام دیگر نزد تان میاید شما ناچار برایشان دسترخوان هموار کنید - تحفه بدهید و حتی قبل از رفتن کمی پول در جیب هایشان بگذارید تا انها از شما خوش باشند و فکر نکنند که شما رسوم و عنعنات خانی و بزرگی را از یاد برده اید. البته در انوقت این استدلال توسط دست یاران و نزدیکان آقای کرزی مطرح شده بود که طرف قناعت امریکایی ها هم قرار گرفته بود.

به هر حال این معاش تصویب شد و ماهانه انرا برایشان بیرون از ساختار دولتی بصورت نقدی میپرداختیم. ناگفته نماند که در انوقت من نمیدانستم که دلیل اصلی موافقت امریکایی ها با این تصمیم استدلال دست یاران آقای کرزی نه بلکه تجربه تاریخی کشور های بزرگ از ایجاد روابط با کشور های غریب است. دلیل اصلی موافقت را بعد ها اموختم که یشتر بخاطری بود تا پیشانی آقای کرزی را در قبال تصامیم و منافع امریکا باز نگهدارند که چنین هم شد. در اوایل وقتی از سفارت امریکا به ارگ میرفتید چنان از شما پذیرایی صورت میگرفت که گویی شما مهم ترین مهمان ویژه ارگ هستید حتی اگر یک کارمند عادی سفارت هم میبودید. بنا همه با این تصمیم خوش بودند و میگفتند دیدید که این تصمیم نتایج معقولی ببار اورد.

اما متاسفانه چند ماهی نگذشت که برخورد مسوولین ارگ با کارمندان سفارت امریکا اهسته اهسته رو به سردی گرایید و هر روز این مساله روشن تر هویدا میگردید. با یکی از مسوولین ارشد بخش سیاسی سفارت به جستجو پرداختیم. بعد از کمی کنکاش دریافتیم که سفارت انگلستان نه تنها که عین کار را انجام داده اند بلکه این مقدار را به ۶۰۰ هزار دالر در ماه افزایش داده اند و یکی از دلایل اصلی که توانستیم به این مساله پی ببریم این بود که متوجه شدیم حضور انگلیسی ها درشورای امنیت و دفتر رییس جمهور هر روز پر رنگ تر میشود و عین پذیرایی و گشاده رویی که با کارمندان سفارت امریکا صورت میگرفت با کارمندان سفارت انگستان صورت میگیرد. این مساله باعث تنش کوچکی بین واشنگتن و لندن شد ولی به هرصورت به ان نمی پردازیم چون از بحث امروز بیرون میرود.

چند ماهی نگذشت که شکایت انگلیسی ها هم بلند شد. گفتند کارمندان ارگ با انها هم دارند به سردی برخورد میکنند. من برایشان گفتم باید ببینیم که کدام کشور دیگر عین پالیسی را روی دست نگرفته باشند. چند روز نگذشت انگلیسی ها احوال دادند که ایرانی ها این مقدار را به یک و نیم میلیون ارتقا داده اند و به همین دلیل دفتر ریاست جمهوری بیشتر به پاتوق سفیر و کارمندان سفارت ایران تبدیل شده است. بعد ها وقتی این مساله را امریکایی ها به مطبوعات لیک کردند تا انوقت این مقدار تادیات پول نقد ماهانه برای دفتر آقای کرزی به حدود سه میلیون دالر در ماه رسیده بود که مطمین هستم همه شما اخبار اش را به یاد دارید.

چرا این سرگذشت برای تحلیل و بررسی وضعیت فعلی با ایران مهم است؟
اگر شما تاریخ روابط دولت داران افغانستان را با کشور های خارجی در ۲۰۰ سال گذشته مطالعه کنید متوجه میشوید که همیشه محور این روابط را مقدار پولی که هر کشور بصورت نقد به جب دولتمداران افغانستان می ریختند تعیین میکرده است. این پول در دوره های مختلف نام ها مختلفی داشته است. از سبسیدی گرفته تا خرچ دسترخوان... تا کمک های برادرانه برای مصارف اوپراتیفی. اصلا ممکن نیست در برخورد کشور های همسایه و فرا منطقه بتوانید استثنایی را پیدا کنید. همه بدون استثنا این پالیسی را تعقیب کرده اند. بعد ها وقتی من تاریخ روابط بین المللی را با کشور های عقب مانده در بقیه نکات جهان مطالعه کردم متوجه شدم که این یک اصل کلی است و افغانستان و رهبران اش هم یک استثنا محض نبوده اند. دلیل اصلی کار ایی این پالیسی غربت دولت ها و نبود بنیاد اقتصاد قوی در کشور های غریب است.
بناء رهبران طالبان به هیچ وجه نمیتوانند در تاریخ افغانستان بصورت یک پدیده استثنایی عرض اندام کنند. خصوصا وقتی میبنیم که وضعیت اقتصاد کشور در جریان اقتدار انها ده ها مرتبه بدتر از اقتصاد افغانستان در جریان دولت های دیگر بوده است.

حال -در اغاز حضور طالبان وقتی ایرانی ها اعلان کردند که ما با طالبان روابط گرم خواهیم داشت و برخلاف توقع امریکایی ها ما با هم همکاری خواهیم کرد- من در همان زمان نوشتم که احتمالا ایرانی ها عین پالیسی را با رهبران طالبان روی دست گرفته اند و چون برای فعلا کار میدهد تصور میکنند که این پالیسی برای همیشه کار خواهد داد. گفتم من مطمین هستم که کشور های دیگر با ایران عین کاری را خواهند کرد که ایرانی ها با غربی ها در وقت آقای کرزی کردند. فقط قیمت را برایشان بلند می برند و باز همه چیز بر هم خواهد خورد.

به محض اینکه اقای رییسی با لحن اخطار امیز خطاب به طالبان صحبت کرد من در یکی از مصاحبه های خود گفتم که دلیل پتکه کردن شان این است که انها فکر میکنند وقتی برایتان پول میدهیم باید شما هم در مقابل مثل یک مامور اطاعت کنید. این یک اشتباه استراتژیک از سوی رییس جمهور ایران بود چون انها خواسته یا ناخواسته اژدهای فرصت طلبی و زور ازمایی را در درون طالبان از خواب بیدار کردند. خیلی وقت نگذشت که رهبران نظامی شان متوجه شدند این یک اشتباه بوده است. بنا شروع کردند به ارایه حرف هایی که ترس پنهان ان ها را از رویارویی نظامی با طالبان هویدا ساخت.

به محض اینکه چنین یک بازگشت ۱۸۰ درجه ای از دهان رهبران نظامی ایران ارایه شد من بار دیگر در مصاحبه ای گفتم که حالا ایران ناچار خواهد شد تا خیلی بیشتر از ۴۰ میلیون در هفته حق السکوت بدهد تا از این معضله بدر آید و گرنه راه حل بدیل همان است که با طالبان بجنگند و در صورت برد میتوانند این قیمت را پایین تر از انچه فعلا است بپردازند.

به هرصورت، امروز یکی از دوستان از مناطق مرزی ایران برایم نوشته بود که طالبان کاروان های مهمات و جنگنده های نظامی را شبانه بطرف سرحدات ایران انتقال میدهند به نظر شما چه دارد اتفاق می افتد. قبلا هم از درگیری سربازان امنیتی ایران با طالبان درسر سرحد شنیده بودیم.
حال برویم بر سر سوال شما که این معضله به کجا خواهد کشید؟

به احتمال اغلب که ایرانی ها بیش از دو گزینه پیش رو ندارند:
۱. اینکه به طالبان به زور تفنگ بفهمانند که انها نمیتوانند هر روز مقدار حق السکوت را بر سر ایران بلند نمایند.
۲. به خواست طالبان گردن نهاده و بروند به میز مذاکره تا مقدار بیشتر از دیگران به طالبان بپردازند.
البته یک راه سومی هم وجود دارد که در کوتاه مدت ممکن میسر نباشد ولی در میان مدت ایرانی ها میتوانند نیرو های مخالف طالبان را به شدت تقویت نمایند اما در همین مقطع بصورت عاجل ممکن نیست.
در عین زمان کشور های دیگر کوشش خواهند کرد تا طالبان را متوجه کارت های توس قره که در دست دارند نمایند. حتما برایشان خواهند گفت که روزگار ایران در همین شب و روز چندان مناسب نیست و اگر کمی جدی تر تهدید کنید حتما پول خوبی بدست خواهید اورد چون انها برای فعلا دهل جنگ را نمیخواهند بنوازند.

برداشت من چیست؟
تا هنوز دقیق گفته نمیتوانیم که ایرانی ها از این دوگزینه کدام را انتخاب خواهند کرد چون وابسته به خیلی فاکتور های دیگر است که من به همه انها بقدر کافی اذهان ندارم.
احتمالا این سیاست تهدید و دلجویی را هر دو طرف ادامه خواهند داد تا یک طرف متوجه جدی بودن بیشتر طرف دیگر شود. هر طرفی که زود تر متوجه جدی بودن طرف مقابل شد زود تر کوتاه خواهد امد.

یک مثال برایتان بدهم.
اگر بیاد تان باشد در زمان های که هنوز چهار راهی های شهر کابل ترافیک و چراغ ترافیکی نداشت برخورد موتر ها در سر چهار راهی به عین شکل بود. هر دو طرف به سرعت به طرف چهار راهی سرعت میگرفتند اما در اخرین لحظات یکی تصمیم میگرفت که بهتر است بگذارد طرف مقابل امتیاز بگیرد و اول تیر شود.
دقیق به عین شکل، قواعد بازی سرعت گرفتن و در اخرین لحظه ترمز کردن بر سر چهار راهی سرنوشت این تنش بین طالبان و ایران را تعیین خواهد کرد.
حال میشود شما بگویید که به نظر شما ایران حاضر به پرداخت حق السکوت خواهد شد یا هم غیرت مجبور شان خواهد کرد تا طالبان را بر سر جایشان بنشانند.

از دید من اگر تصمیم بگیرند که پول پیشتر به طالبان بپردازند انها ممکن این معضله را برای چند ماه دیگر خاموش کنند ولی دوباره به شکل قوی تر اش دوباره شعله ور خواهد شد و ایرانی ها این را به خوبی میدانند و به همان. دلیل حاضر نیستند زود تن به افزایش حق السکوت بدهند. طالبان هم احمق نیستند و بخوبی میدانند که سال دیگر در عین وقت میتوانند برگردند و به عین شکل پول بیشتر بخواهند.
بناء راه حل بنیادی این است که به مصاف طالبان در میدان جنگ بروند و این مساله را با زور شمشیر فیصله کنند، ولی من مطمین هستم هر باری که نظامیان ایرانی این تصمیم را بررسی میکنند یکبار دیگر داستان رویارویی نظامی ایران با میرویس و اشرف هوتکی در محاسبه شان خدشه می اندازد و مجبور شان میسازد تا محاسبات شانرا دوباره بررسی کنند.

احمدادریس رحمانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالبان
ایران
جنگ پول
نظرات بینندگان:

>>>   تحلیل جالبی بود ولی یک اشتباه بزرگ دارد.
پرداخت پول و خریدن مسئولین کلان مربوط به زمان صلح است که مثلا ایران بخواهد زیر نظر کرزی کارهایی را در افغانستان بکند. هنگامی که بر طبل جنگ کوبیده شود پاسخ از سوی سیاستمدار بازگشت به راه دیپلماسی و از سوی نظامی جنگ است.

از آنجا که در این مدت افسانه سرایی بسیاری حول قدرت طالب شکل گرفته است برای آنکه افسانه اندیشی در قلم نویسنده ای مانند برادر بزرگوار ادامه نیابد من عام بی مسئولیت دولتی و نااگاه از امور نظامی یک سناریو مطرح میکنم تا شما بدانید جنگ با طالبان چه جایگاه و مشقتی برای ایران دارد. طبعا اگاهان به امور نظامی در ایران بسیار بهتر از چون منی می اندیشند.

طبعا توقع نداریم طالبان با چماق و شمشیر بجنگند و میدانیم که دلخوش است به میلیاردها دلار سلاحی که امریکا برایش گذاشته است. در جنگ اولین کار ارسال چند موشک و پهپاد برای نابودی این سلاح هاست. تا جایی که سلاح عمدا طالب بشود کلاشینکف و یک موتور سیکلت و دبه زرد مقدس.

طالب برای اینکه به نزدیکی مرز برسد قاعدتا باید از دشتهای مسطح بگذرد چون مرز ما با هندوکش نیست بلکه بخش بزرگی از مرز مشترک دشت مسطح هست. طبعا یک کاروان نظامی شامل خودروهای زرهی خواهد داشت ایران در همان خاک افغانستان این کاروان را میتواند با پهپاد بزند. پس طالبان عملا برای جنگ با ایران به همان کلاشینکف و موتور سیکلت مجهز است. به فرض که کشورهای زیادی از عرب و امریکا پشت طالب بایستند تا سلاح سنگین توپخانه و هویترز و... به طالب بدهند. برای کشوری که موشک نقطه زن دارد این مساله مشکل بزرگی نیست. میبینیم که روسیه چگونه انبار تجهیزات ناتو را در مرز لهستان با موشک میزند. ایران هم میتواند بزند.

یافتن محل انبار تسلیحات هم توسط مردم افغانستان گزارش میشود هم توسط ماهواره و پهپادی که چنان زیاد هستند که 24 ساعته میتوانند کل افغانستان را رصد کنند. ولی کار ساده تر این است که ایران چند موشک هم به فرودگاه یا بیول شما میدان هوایی بزند تا هیچ هواپیمای خارجی نتواند فرود بر باند فرودگاه فرود اید. پس ارسال تجهیزات به افغانستان تنها از طریق پاکستان شدنی است که آن مسیرها هم آسانتر قابل رصد است.

با این حساب ایران به آسانی میتواند جنگ با طالب را محدود کند به تعداد اندکی توپخانه و خودروی زرهی و کلاشینکف.
هنگامی که چند موتورسیکلت سوار با کلاشینکف به سمت مرز میایند شما از اسمان و زمین میتوانید بزنید.

در واقع وقتی کشوری دارای تکنولوژی موشک نقطه زن است دیگر شما چیزی بنام انبار مهمات امن ندارید. ارتباط هوایی با کشورهای ارباب تدارید چون فرودگاه ندارید. جنگنده هم ندارید
و سامانه پاتریوت انریکایی وs300 روسی هم دردی را دوا نمیکند. در منفجر شدن ارامکوی لربستان مشخص شد که پاتریوت امریکایی در برابر موشک و پهپاد ایرانی عقیم است. در جنگ اکراین ثابت شد s300 روسی وو تقریبا همه سامانه های پدافندی نیز هقیم هستند.
با این حساب مسلما ممکن است یکی از افراد طالبان بتواند یک بشکه باروت را با خود به سمت مرز بیاورد و خود را منفجر کند. اگر در راه زده نشد. این همه خسارتی است که ایران میبیند.

شما افسانه اندیشی نکنید. بنا نیست ایران وارد کوههای هندوکش شود و با طالبان جنگ در کوه یا کابل داشتا باشد که البته در هندوکش طالبان خود صید جبهه مقاومت هستند.
اگر من کمترین میتوانم تصور کنم که در جنگ احتمالی چگونه چند موشک و پهپاد میتواند بخش بزرگی از تجهیزات نظامی و فرودگاهها و پادگانها و مرکز تجمع نیروی انسانی را بدون حضور حتی یک تن از بین ببرد قطعا آنانی که اهل فن هستند قابلیت های بیشتری را میشناسند.

شما نباید فکر کنید موشک ایران در جنگ چریکی کارایی ندارد. وقتی بتوانی تسلیحات طرف را به کلاشینکف و چماق کاهش بدهی ابزاری برای جنگ ندارد. بنا نیست ایران برای ار طالب کا در بیابان سرگردان است یک پهپاد تباه کند. مطلقا چنین مپندارید. وقتی عقبه لجستیکی را نابود کنی حال تجهیزات امریکایی و عربی با هواپیما باید برود پاکستان از آنجا به افغانستان به طور زمینی منتقل شود که باز هم قابل رصد است.

عجیب است برای ما چرا چنین شوری در افغانستان است. طالب حدود صد نفر رقته است 36 زخمی و 12 کشته داده و مابقی به نیمروز فرار کرده اند. بعد چون یک مرزبان ایرانی را کشتند افسانه های قهرمانی میسازند و شگفتا که ملت هم شاد و سرمست میشود و تحلیلگران به دنبال راه فرار ایران از جنگ میافتند و یکی پیشنهاد پرداخت رشوه با طالب میدهد.

عزیزان ما چهل سال است عادت داریم رسانه را به امریکا و متحدانش ببازیم و امریکا چهل سال است عادت دارد میدان جنگ را به ما ببازد. فردا بر اساس حقایق امروز نوشته میشود نه هیاهوی رسانه ای.
مگر نبود هر روز مزدوران داخلی ایران میگفتند کار رژیم امسال تمام است و امریکا چند بار به صراحت از regime change یا تغییر رژیم سخن گفته؟ مگر نیست که امروز عربستان با سوریه و یمن مجبور است با سازش برسد و ایران پشیزی از برنانه های خود کوتاه نیامده باشد. این حقایقی دست که مبتتی بر میدان جنگ ترسیم میشود. در رسانه ولی سران هفتاد کشور دنیا متحد شدند و گفتند Asad must go اسد باید برود.

حالا حکایت افغانستان است. همان یکبار هم که تنش واقعی رخ داد ایران یک کشته داد و طالب 12 کشته و 36 زخمی و سپس آنان که زنده ماندند به شهری نزدیک ولایت نیمروز عقب نشینی کردند. یعنی هم شمار کشته بیشتر اگ شمار زخمی بیشتر هم عقب نشینی. ولی تحلیلگران مسقولانه نگرانند که ایران چه باجی به طالب باید بدهد که جنگ نشود.

این افسانه اندیشیها و افسانه گستری ها یک خوبی دارد. اینکه دست ما را برای ترسیم قواعد میدان بازتر میکند و دست دشمنان ذلیل ولی پرهیاهو را میبندد. همانطور که ایران تقریبا روزانه به کاروانها و پایگاهاای امریکا در عراق و سوریه حمله تنظیم میکند ولی هیچ گاه هیچ امریکایی کشته نمیشود چون نباید گزارشی در این زمینه بیرون بیاید. ولی خود امریکا با این نتیجه میرسد که نه در برابر افکار عمومی میتواند از کشته ها بگوید و وارد جنگ شود نه میتواند بماند و کشته دهد پس به این نظر میرسد که از سوریه برود یا نیرو را بسبار کاهش دهد. بهمین سادگی.

بزرگوار تحلیلگر عزیر. ایران مجهزترین گروه جریکی دنیا که داعش بود را در جنگ چریکی شهری ریشه کن کرد. حتی اگر به کابل هم وارد شود باز جنگی نیست که تجربه آن را نداشته باشد. بگذریم از ظرفیت اردوی پیشین و اقوام شمالی که توسط غنی و امریکا بی سرنوشت شدند و امروزه بخشی در ایرانند.

پیشنهاد میکنم شما نگران شکست ایران در جنگ با طالب نباش. برای بحران فکری امنیتی ایران هم راه چاره نیندیش. ایران چهل سال است در وضعیت امنیتی به سر میبرد و هیچ گاه بی استرس نبوده است.
شما بفکر باش که اگر جنگ شد حکومت بعدی افغانستان چگونه باشد و چگونه اداره شود. اگر جنگی بشود این به واقعیت نزدیکتر است.

>>>   جناب بسیار مقبول اظهار نظر فرمودید ولی حمله نظامی نمکند ولی پول باید پر داخت کند ولی گزینه دوم بسیار گزینه خطر ناک برای طالبان هست؟ مسلح مخالفانطالبان با حقوق مسل فاطمیون چاره هم نداره همین گزینه راحت هست برای ایران

>>>   خیالتان راحت دیگر دلاری نمانده ایران بدهد به پاپتی‌های پشتو آنقدر در مضیغه مالی هستند که احتمالا با زور تفنگ به طالبان خواهند فهماند آب در کدام جوی میرود مردم ایران با هر قوم و نژاد و مذهب حمایت خود را از دستگاههای امنیتی و نظامی و اقدامات آن اعلام کردند ،تاریخ شکست پشتوها بار دیگر توسط نوادگان نادر تکرار خواهد شد شمشیر نادر در دستان نوادگان به حق آن است.
خراسانی

>>>   سردمداران ایران از برخورد مستقیم با طالبان پرهیز میکنند، زیرا یک مشکل عمده دگر بر مشکلات موجود انها اضافه خواهد شد، مدیای ایرانی طور اشکار اعلان میدارد، که نباید به باطلاق افغانستان پا گذاشت !

>>>   طالبان ایران را بی ابرو ساختند اگر ایران بیشتر خود را تکان بدهد این بار ایران را نابود میکنند . تمام اسلحه امریکایی فعلا بدست طالبان افتاده و این باعث‌شده افغانستان به ابر قدرت نظامی منطقه تبدیل شود . حالا صرف تظر از اینکه مردم افغانستان در رژیم طالبان زیر فقر و شکنجه و تعصبات قومی بسر میبرند خود افراد طالبان و پشتون ها فعلا در غنا و ثروت باد اورده بازی و اتن میکنند و توانایی هر نوع جنگ را با کشور های دور و پیش دارند .

>>>   سرنا ره از سر گشادش باد کرده ای جناب همکار امریکا. اگر طالبان در سرحدات شرارت کند یا حقابه را ندهد مردم ایران ....طالبان را از .... خواهند کشید. مردم ایران به کشورشان غیرت شدید دارند.
وقتی صدام به حمایه امریکا و شوروی و انگلیس و فرانسه و آلمان و متباقی کشورهای غربی و کلگی کشورهای عربی (خصوص اعراب پولدار نفتی همچو عربستان و کویت و امارات و قطر) به ایران حمله کرد صدام گفت: «یک هفته دیگر در تهران».
صدام خیال می کرد چون در ایران انقلاب شده و اردوی ایران از هم پاشیده و او پول و پیسه و حمایه امریکا و شوروی را دارد صرف در 1 هفته ایران را شکست داده می تواند. اما همه دیدیم که جنگ 8 سال طول کشید و صدام شکست خورد.
حالا اگر طالبان خیال می کند که از صدام جنایتکارتر و جلادتر و پرزورتر است خوب است چانس خود را امتحان کند. اما اینبار نه سنگ مفت است نه گنجشک مفت!
گروپ آدمکش و جنایتکاری که جز انفجار و توته توته کردن مردم بیگناه هنر دیگری ندارد خوبست ویران کردن پایگاه مجهز امریکا در عراق (عین الاسد) و نابود کردن پایگاه محکم و کانکریت اسرائیل در شمال عراق را از یاد نبرد.

ایران امریکا ره داخل آدم نمی داند و باربار گوشمالی داده. حالا یا طالبان گنده گوزی می کنند و لاف می زنند یا با آن سلاح های ثقیله که به سرحد انتقال داده اند با ایران حمله می کنند. در آنصورت ایران همچو شیر به حرکت در خواهد آمد و با یک ضرب پنجه طالبان را همچو کفتاری چپه خواهد کرد.
ما منتظر حمله سنگین قوات طالبان بالای سرحدات ایران هستیم. یا طالبان باربار از صدام پرزورتر است و صرف در 1 هفته تهران را فتح می کند یا 1 تیپ از سپاه پاسداران کابل را فتح می کند و ... می کشد. خواهیم دید.

>>>   ✍✍✍ مورچه را که مرگش قریب شود بال میکشد...،
پشتونطالبان هم همین گونه شده و می شوند، زمامداری تقلبی پشتون=افغان های متقلب،.... بی فرهنگی، قانونشکنی، قاچاقچی، و تروریستی شان عنقریب رو به زوال شدن روان است.انشاالله.
💥 یکی از پروتکل های پنهانی رهبران پشتونطالبان با آمریکا و انگلیس همین مسئله ایران ( از طرق مختلف ایجاد نمودن مشکلات و ناامنی در بین دولت و مردم کشور ایران و هم به جنگ آوردن مردم پشتون=افغان ها بر علیه مردم فارسیزبان در داخل افغان-ستان و برعلیه ایرانی ها ) بوده است که عملا دیده شده میرود.
💥 پس تمام مردم فارسیزبانان در هر کشور در تاجیکستان ایران افغانستان و پاکستان با هم متحد بیدار و هوشیار و در ارتباط شده و به مبارزه برضد (پشتونطالبان=افغان اشرار-شرارت پیشه) دست بکار و فعالیت شوند، از هر طریق که ممکن است و امکانات دارند، حتا یک کمنت و نظر تبلیغ و شریک سازی نظر!

>>>   «به نام خداوند ایران زمین»

اول اینکه در باره «ادریس رحمانی» کمی اطلاعات بدهم بد نیست.ایشان آدم تحصیل کرده ای هستند اما بشدت در بند تفکرات غربی وآمریکایی .نمی خواهم مانند هموطنش آقای «عثمان نجیب» بگویم که شخص ایشان جاسوس خودفروخته سازمان سیای آمریکاست. اما وقتی می گوید: امریکایی ها برای کرزی معاش ۱۴۰ هزار دالر در ماه را منظور کردند. و من با این تصمیم شان مخالفت کردم ویا در رسانه هایی دیگر هم هنگام مصاحبه خود را با نیروهای آمریکایی یکی دانسته و می گوید: نیرو های نظامی امریکایی را وقتی می خواستیم از بگرام به جای دیگر انتقال بدهیم، یک دنیا جنجال داشت که چطور انتقال بدهیم. این حرفها نشان می دهد که ایشان مهره اصلی در میان سیاستگزاران آمریکایی است ویا جزء مشاورین ارشد و یا رهبری نیروهای امریکایی بوده است. وقبل از اینکه افغان باشد یک امریکایی فابریک است/

آقای «ادریس رحمانی» همان کسی است که می گفت هزاره ها سه راه پیش رو دارند برای مقابله با طالبان:
اول: هزاره‌ها ترک مذهب کرده واعلام کنند که دیگر شیعه نیستند! با این کار از سوی گروه‌های تروریستی مورد حمله وآزار قرار نمی گیرند/
دوم:ترک دسته جمعی ویا کوچ اجباری از افغانستان است وحتی نمونه هم می آورد که هزاره های یی که به پاکستان کوچ کردند وضعیت بهتری دارند/
سوم: کنار گذاشتن زندگی صلح‌آمیز و رفتن آنان به سوی زندگی جنگی با طالبان است.
وی در آن زمان می خواست هزاره ها را بر علیه طالبان بشوراند وآنان را وادارد که دست به کار خطاواری بزنند.حالا شخص ایشان چه پدر کشتگی با مردمان نجیب هزاره دارد خدا عالم است.
یا در یک تحلیل عجیب می فرمایند: جنگ روسیه با اوکراین به یک ماه هم نخواهدکشید!
حال این آقا آمده برای ایران نسخه می پیچد اما نه به صورت علنی وآشکار بلکه در لفافه. وبدون شک آنچه اربابانش گفته اند ایشان دارد به ایران گوشزد می کند وایران را تحریک می کند تا با یک جنگ وعملیات ناخواسته دوباره پای آمریکا را به بهانه ای به منطقه بکشاند./ تمامی هدف این است که ایرانیان را غیرتی کرده و حکومت ایران را به جنگ ومنازعه بکشاند اما غافل از اینکه ایرانی جماعت احساسی عمل نمی کند. نه مردمش ونه حکومتش.آن قدر صبر وتحمل می کنند تا دشمن با مکر خودش از پای در آید.

نمونه ومثال می خواهی؟
صدام بعد از انقلاب وبه هم ریختن اساس حکومت واز هم پاشیده شدن ارتش شاهنشاهی فرصت را مغتنم دانست و دوسال تمام از سال 1357 تا سال1359 رجز خوانی کرد. به پاسگاههای مرزی ایران حمله کرد. جلوی اروند رود خاکریز زد و بخش پایینی رودخانه اروند را خشکانید. به وسیله خودفروختگان مزدورش در بازارهای خوزستان بمب گذاری کرد.عشایر عرب خوزستان را برعلیه حکومت شوراند ووقتی خیال کرد کار ایران تمام است تمامی خبرنگاران جهان را به دور خود جمع کرد وگفت: ما هفته دیگر در تهران با هم مصاحبه خواهیم کرد.اما تا پایان جنگ هم نتوانست حتی در اهواز هم که در چند کیلومتری مرز عراق است مصاحبه کند. نه تنها در تهران مصاحبه نکرد که سالها بعد در همان بغداد بر سر دار مکافاتش رفت. اگر طالبان هم به اندازه صدام حماقت کنند آینده تلخ وسیاهی پیش روی خواهند داشت. مردم ایران شاید با حکومت در جاهایی مشکل داشته باشند اما وقتی صحبت از دفاع از خاک وناموس بیاید تمام آن اختلافها به دوستی ویگانگی بدل خواه شد وهمگی مشتی خواهند شد به صورت دشمن ابله
آقای هوتکی؛ ببخشید آقای ادریس رحمانی: لطفا برای تحریک ایرانی یک سویه به سمت تاریخ نروید واز میرویس و اشرف هوتکی مثال نیاورید وباز تاریخ را پیشتر بخوانید تابرسید به نادرشاه که چگونه در دوجنگ بزرگ کشور را از دو وحشی باز ستاند واشرف فراری از جنگ با نادرشاه حتی نتوانست خود را به قندهار برساند ودر بلوچستان کشته شد.
از عجایب روزگار اینکه؛ نویسنده متشخص وتحصیل کرده آمریکایی مردم ایران را از مشتی تروریست بی سروپا می ترساند.

«سودابه وفا یزدی»
از ایران بزرگ

>>>   در دوران جمهوری بارها در اینجا نوشتم که راه حل افغانستان فقط تعامل با ایران است. در آن زمان هم دولت ها و سیاستمداران و بعضی خبرنگاران در افغانستان ساز ناکوک دشمنی با ایران را داشتند.. هشدارهای ما که آن زمان به نتیجه ای نرسید و آمریکا رفت و افغانستان شد این.. حال دوباره طالبان به نحو دیگری راه دشمنی با ایران را پیش گرفته که نتیجه ای جز تلف کردن منافع افغانستان ندارد... یک کلام.. با سرزمین ایران و مردمش دشمنی کردن راه به جایی نخواهد برد

>>>   ایران حتی یک درصد از طالبان ترس ندارد
اما چرا گاهی کرنش و نرمش میکند دلایل زیاد و منطقی دارد
۱شرایط نا بسامان اقتصادی که اصلا رمق جنگ برای ایران نگذاشته
۲گروه های تجزیه طلب داخلی که منتظر فرصت هستند که ایران را ناامن کنند
۳احتمال همکاری بلوچ ها و سنی مذهب ها با طالبان و ناامن ساختن داخل کشور
۴فتنه ها و برنامه های از پیش چیده شده امریکا و اسراییل که تا هنوز معلوم نیست
به طور مثال ایران اگر طبق بعضی تحلیل ها از موشک های نقطه زن خود استفاده کند انوقت با هیاهوی رسانه ای غرب باید پاسخگوی سازمانهای جهانی شود و اتهامات غرب براو ثابت میشود
۵اگر ایران با این اقتصاد ویران شده با طالبان وارد جنگ شود یقینا دنیا به کمک طالبان خواهد شتافت و اذربایحان و ترکیه هم بدشان نمی اید با کمک اسراییل در مرزهای ایران شلوغی کنند
اما در اخر من یقین دارم نمیتوانند جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنند
اما میتوانند دردسرهای بزرگی ایجاد کنند برای ایران پس کار عاقلانه این همین است که درحال حاضر ایران انجام میدهد
در جواب عزیزانی که خواهند گفت اوضاع اقتصادی در افغانستان بدتر است وجنگ فشار مضاعف خواهد اورد عرض کنم که بله اما تفاوتش با ایران بسیار است مردم افغانستان بخاطر جنگ چهل و چند ساله دچار بی حسی در کل جامعه شدند و فقر وگرسنگی عجین شده با زندگی این مردم است و برای طالبان هیچ اهمیتی ندارد این موضوع و جنگ و ناامنی با هر تعداد کشته اما رهبر ایران خط قرمز تمام مناسباتشان امنیت مردم است

>>>   به دوستان افغانی که میگویند حقابه معنی نداره اشکال نداره حقابه ندهید ولی هرات و دشت ناامید را برگردانید که انگلیس خبیت از ایران جدا کرده.

>>>   نویسنده متوهم، قدرت نظامی ایران ، کار طالب را کمتر از سه روز می سازد... البته برای تو و امثال تو ، جنگ بین ایران و طالب ، عروسی خواهد بود...هم عقده از طالب و هم عقده تان از ایران را خالی می کنید...اما کور خوانده اید!!! گزینه های متعددی در مقابل طالب روی میز است...

>>>   قسمی که دیده میشود طالبان در نهایت ایران را تصرف و مشهد و بلوچستان را ازاد خواهند ساخت . از وضعیت معلوم میشود ابران روز های سختی را در پیش دارد

>>>   طالبان ایران را تصرف کند! 😂 نظر دهنده...
تریاک اعلی میکشی توهم رویا میزنی 😂


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است