تقسیم زبان به «فارسی»، «دری» و «تاجیکی»، جفا در حق این زبان و گویندگان آن است. تفکیک زبان به فارسی، دری و تاجیکی، عمدتاً توسط کسانی صورت میگیرد که زبان مادری شان اصلاً فارسی نیست | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ ۱۴۰۲/۴/۲۶ | کد خبر: 173567 | منبع: |
پرینت
![]() |
با فراگیر شدن فناوری هوش مصنوعی، پیشبینی میشود که در آینده نزدیک، بسیاری از امور حتی موضوعات تاریخی و ادبی هم توسط هوش مصنوعی مورد تحلیل، بررسی و تجزیه قرار بگیرند. دادههای هوش مصنوعی درباره زبان و ادبیات فارسی، روی کلید واژه «فارسی» بنا شده است. علت آن این است که هوش مصنوعی، دادهها و معلومات خود را از اسناد و مستنداتی میگیرد که تحت عنوان زبان «فارسی» در آرشیوهای بینالمللی و محیط فناوری به ثبت رسیده است. اینجا است که باردیگر بحث تقابل واژگان «فارسی» و «دری» به میان میآید زیرا برای هوش مصنوعی، واژه «فارسی» نسبت به کلمه «دری» آشناتر بوده و اطلاعات این مصنوع دست بشر، درباره اسم «فارسی» جامعتر و کاملتر است.
درگذشته اگر ضرر قرار گرفتن کلمه دری را در برابر واژه فارسی در مبحث تاریخ و ادبیات بررسی میکردیم، اکنون شاهد این زیان در محیط فناوری و پدیده هوش مصنوعی هم خواهیم بود. اگر دیگران با هدف تضعیف زبان فارسی، کلمه دری را در مقابل آن عَلَم کردند، برای یک فارسیزبان مناسب نیست که با استفاده از کلمه دری، درصدد تضعیف زبان فارسی برآید.
بلی فارسی و دری یک زبان است اما قرار گرفتن آن در مقابل هم، دوگانگی و تقابل به وجود میآورد. مثل این که ما کلمههای «پشتو» و «روه» را در مقابل هم قرار دهیم. در گذشته زبان روه یا «روهی» و پشتو، به زبان پشتو اطلاق میشده است اما اکنون این زبان را تنها به پشتو میشناسیم. روه در پشتو به معنای «کوه» و روهی به معنای «کوهستانی» است. اگر اکنون کلمه روه را در مقابل زبان پشتو برجسته کنیم، به معنای این است که در صدد تضعیف زبان پشتو برآمدهایم. البته در مقطعی از تاریخ، زبان افغانی، روه و پشتو یکی بودهاند که به تدریج، پشتو جای دو کلمه دیگر را گرفته است.
ما هرگز به خود اجازه نمیدهیم که کلمه روه را در مقابل پشتو به کار ببریم چون عزیزان پشتون، زبان خود را پشتو میگویند و ما حق نداریم که اسم دیگر زبان پشتو یعنی روه را در مقابل آن قرار دهیم و برجسته کنیم. این اصل درباره زبان فارسی هم صدق میکند و قرار دادن کلمه دری در عرض و نه طول زبان فارسی، اجحاف در حق فارسیزبانان جهان است.
منظور از عرض و طول این است که زبان فارسی را پارسیدری نگوییم و تنها از کلمه دری به عنوان زبان مستقل در برابر فارسی استفاده کنیم.
زبان فارسیزبانان سراسر دنیا، فارسی است و تقسیم آن به «فارسی»، «دری» و «تاجیکی»، جفا در حق این زبان و گویندگان آن است. جالب است که تفکیک زبان فارسی به فارسی، دری و تاجیکی، عمدتاً توسط کسانی صورت گرفته و میگیرد که زبان مادری شان اصلاً فارسی نیست. در حقیقت، یک فارسیزبانِ آگاه هرگز از کلمه دری برای زبان خود استفاده نمیکند مگر این که از توطئه و پشت پرده اطلاع نداشته باشد. زبان عزیزان هزاره هم فارسی بوده و گویش هزارگی هم یکی از لهجههای زبان فارسی است.
به هر حال، نظر هوش مصنوعی درباره زبان فارسی را مکتوب میکنم تا اگر اینترنت دوستان پاسخگوی پخش ویدیو نباشد، از متن ویدیو استفاده کنند.
ویژگیهای جالب زبان فارسی:
۱- فارسی، زبان دوم کلاسیک جهان پس از زبان یونانی شناخته شده است.
۲- فارسی از نظر شمار و تنوع اصطلاحات در میان سه زبان اول جهان جای دارد.
۳- فارسی از نظر دامنه و تنوع واژهها یکی از پُر مایهترین و بزرگترین زبانهای جهان است.
۴- زبان فارسی توانایی ساختن ۲۲۵ میلیون واژه را دارد که در میان زبانهای گیتی بیمانند است.
۵- فارسی سیزدهمین زبان پُرکاربرد در اینترنت است.
۶- زبان فارسی یک سده از لاتین و دوازده سده از انگلیسی جلوتر است.
۷- از ده شاعر برتر جهان، پنج تن آن فارسیزبان هستند.
۸- فارسی برای شش قرن زبان رسمی کشورهای هند، بنگلادش و پاکستان بود.
۹- تهاجم عربی پس از ظهور اسلام، نتوانست فارسی را مانند بسیاری از زبانهای دیگر از بین ببرد.
تنظیم و تهیه متن: مرادی
لینک ویدیوی هوش مصنوعی درباره زبان فارسی
http://vnama.com/1402/04/هوش-مصنوعی-و-حقایق-زبان-فارسی/
>>> محمد شایان
تقسیم فارسی به دری و تاجیکی و ایرانی، یک برنامه شوم است. در یک قرن اخیر در کابینههای رژیمهای گوناگون افغانستان، یک وزارت مستقل به نام وزارت اقوام و قبایل وجود داشت که اختصاصا مربوط به برادران پشتون ما بود. در دوران اشرفغنی که داستان تذکره الکترونیکی مطرح شد، همه آن اقوام و قبایل، یک قوم شمرده شده و یک نوع تذکره دریافت کردند؛ در عوض اقوام دیگر، به تعداد قریههایشان تکثیر شده و برای هریک نام قوم جداگانهای گذاشتند و با همان نام، تذکره صادر کردند تا اکثریتسازی و اقلیتسازی را اینگونه به حلقوم مردم کشور و جهانیان بچپانند. داستان تجزیه زبان فارسی به زبانهای گوناگون هم بخشی از همین برنامه نامردانه و شیطانی است.
>>> Hassan Mousavi
این واقعا تعریف درستی از موضوع است که ثابت می کند وقتی دو گویش الفبای مشترک، ساخت و تشکیل جمله بندی مشترک و دستور زبان مشترک داشته باشند در حقیقت یک زبان هستند.
>>> Assad Shaida
بسیار. عالی زبان شیرین فارسی سومین زبان جهان است
به خود میبالم که فارسی زبان هستیم
>>> محمدزمان صابری
در دانشگاه یک مضمون داشتیم بنام "تاریخی_پرتلیز ژبپوهنه"(زبان شناسی مقایسوی تاریخی)، نکته جالب اینجا بود که زبان فارسی را به زبان های دری،فارسی، تاجیکی و هزارگی تقسیم نموده بود. و نفوس گویندگان این زبان ها را از تمام ممالک ایران ،تاجیکستان و افغانستان یکجا کنیم. نزدیک به 30 میلیون می رسید. و از طرف دگر تعداد گویندگان زبان پشتو را در افغانستان و پاکستان 50 میلیون نشان داده است..
من واقعا نفهمیدم که به کدام اساس و به اساس کدام تحقیقات چنین تقسیم بندی کرده است.
منبع: تاریخی پرتلیز ژبپوهنه: استاد یحیا همای.
>>> از ۵۰ ملیون پشتون ۴۰ ملیون آن در پاکستان زندگی میکنند و ملیت پاکستانی دارند و هیچگاه افغانستانی نخواهند شد هرچند که خود را گاهی افغان میدانند چون برای آنها افغان معادل پشتون است .
صدیق روهی هم یکی از محققین پشتون تبار افغانستان بود و روهی ها هنوز هم در پاکستان وجود دارند .
قصه اصلی این است که با زور و تزویر و ریا هیچ کس به جایی نمیرسد چنانکه عبد رحمن بچه اوظل نرسید ، شاید بیشتر از ۶۰ فیصد هزاره های افغانستان را نابود کرد اما حالا میبینیم که ۶۰ فیصد دانش آموخته ها و با سواد های شهر کابل را هزاره ها تشکیل میدهد و بیشتر از ۶۰ فیصد بیسواد ها و طالب شده ها را پشتون ها.
پس نتیجه این است که جامعه را باید گذاشت که سیر طبیعی رشد خود را طی کند بدون اینکه به این جهت یا آن جهت کشانده شود.
نیاز کشور تخصص و حرفه و دانش است بدون در نظر داشت اینکه حامل این سه از کدام مادر و پدر تولد شده.
>>> 🙏🙏✍ مردم توهمی-پشتون یا پشتوزبان گهی مار و گاهی ماهی می شوند و گهی خصلت یکبام و چندهوایی بخود میگیرند، و.... .
☆ همینگونه عملکرد و کردار شانرا دیده و تجربه داریم که مردم پشتوزبان=افغان در عمل و اجرا احکام قرآن حدیث و حنفی زیر سوال میروند که مسلمان-بودن و عقیده-داشتن اینها مغایرت با شعایر اسلام-واقعی دارد. ☆ و تقدسیت افغانیت-پشتونستی شانرا بالاتر از شان (خالق) میدانند و در واقع دیده می شود که مردم افغان=پشتونها همیشه در برابر اراده و فرمان خداوند چندین جبهه تعصب، تضاد و سرکشی دارند و ابوجاهلانه سرکشی می کنند،
☆ که از جمله در حذف نمودن زبان فارسی-اسلامی-علمی در محکمه-عالی و دیگر جا ها بغاوت و یاغیگری های ضد فرمان خداوند کرده اند!!!
☆ و آن آیه قرآن کریم که (شناخت اقوام، رنگ،... و زبان گفتاری مردم دیگر را) توضیح داده است به آن منکر هستند و قبول ندارند، همین ناقبولی تمام قرآن را نشان میدهد که مردم افغان/اوغان نیم قرآن را خوش میکنند و از نیم دیگرش متنفر هستند نعوذبالله .
☆ و فرضا، اگر دروغ میگویم پس چرا پشتونحاکمین نوشته های زبان فارسی-اسلامی ما را از دوایر دولتی و رسمی حذف و دور کرده اند و چنین عمل شان در جریان است که می بینید !؟
☆ این وحی آیاتی خداوند را که بر نبی (ع) نازل شده است، افغانها آن آیت رد کرده اند یا چطور !؟
☆ بخاطر همین مسائل تعصبی قومی-زبانی شان، اکثر کتابفروشی و کتابخانه های کشور را بستند و تعدادی را هم به بهانه های مختلف آتش زدند که خوانده اید.
☆ و در دور اول پشتونطالبان، مردم پشتونکوچی بسیار کتابهای تاریخی، فرهنگی، کتابها و قرآن قلمی را از مناطق روستایی فارسیزبانان و تورکتباران بحیله-گری خریدند و از کشور بیرون کردند! اینرا میگوید فرهنگ ستیزی و اسلام ستیزی، مسلمان ستیزی که عادی شده برای شان.
☆ ....، و اینرا میگوید اعمال تروریستی ضد قرآن و احکام خداوند و بشریت.!
☆ و مشت نمونه خروار است که خیلی چیز ها را. و حال شنیده ایم که قرآنشریف با ترجمه و تفسیر به زبان فارسی را شروع به جمع آوری نموده و حذف دارند، همچون کتب احادیث و بخاری شریف را !!؟؟؟
>>> پان پشتونیست ها بیکار شده اند نفرت پراکنی نمیکنند، اینان که تا مغز استخوانشان نفرت از فارسی زبان و زبان فارسی است
>>> @@@ اکنون پشتونطالبان و متعصبین پشتوزبانان برضد کار های کامپیوتری (هوش مصنوعی) یک فتوای-اسلام-پشتونی حکم جاری میکنند !!؟
>>> 💞 مرادی بیادر، بیشتر و زیادتر موفقیت تانرا خواهانیم، انشاالله در پناه خداوند حفیظ باشید، آمین یا رب العالمین.
>>> به محمد زمان صابری
تو همان احمدی فارسیوان استی که هیچ چیز را نمیدانی. ففط فارسی گفته از هر چیز تیر استی و نوکری مغول و ازبک و ترک و پشتون را میکنی.
راستگوی
>>> # واقعا که همه سیاسیون دانشگاهی از قوم پشتون از نام حق و حقیقت، در هراس و سخت کوردل و شدیدا بیزارند.!
>>> ابوالفضل چمروشیان نژاد :
بهترین و عاجل ترین کاری که تا دیر تر نشده باید انجام داد تلاش برای تغییر رسم الخط تاجیکستان از سیریلیک به فارسی است با این کار راه برای ایجاد جهان فارس زبان ، همچون جهان عرب زبان و جهان ترک زبان ، تسهیل می شود ولی اگر چنین اراده ای برای برگردانده رسم الخط تاجیکستان از سریلیک به فارسی نداشته باشیم ، زبان فارسی خدای ناکرده در معرض نابودی قرار خواهد گرفت .
>>> زبان وسیله افهام وتفهیم انسانهاست .هیچکس ازیکدیگر برتری ندارد.مگربه تقواوعلم.به نظربنده تفاوت زبان تاجیکی دری وفارسی مثل زبانهای اینگلیسی امریکای کانادای وبرطانیایی استرلیایی است .درجهان هیچ زبان زبان خالص نیست .بطورمثال بازار درزبان اینگلیسی ودری تاجیکی یک چیزاست .همچنان برادر درزبان اینگلیسی وفارسی دری وتاجیکی یک چیزاست .حتا درزبان روسی برادر راباکمی تفاوت براتسیه میگویند.که زباد قریب به برادرمیباشد.
مثال های زیادی ازین قبیل درزبان های مختلف جهان وجوددارد .که تفصیل ان درین وقت ایجاب نمی کند.
موضوع زبان فقط درکشورهای عقب مانده وجوامع بیسواد وقبایل قرون وسطای قابل اهمیت است.امادرجوامع پیشرفته فقط درجه تحصیل وتجارب ومهارت ارزش دارد وبس.
>>> تقسیم فارسی به دری و تاجیکی و ایرانی یک جعلکاری از انگلیسی های بی .....و رذل است و نه از پشتون ها. پشتون ها آنقدر شعور نداشتند که این قسم نیرنگبازی ها بکنند.
>>> من نفهمیدم که نقش هوش مصنوعی دراین میان چه بود یا چه هست. اگر لطف کنید از کلیات گویی صرفنظر و بطور مشخص این ادعارا با یک مثال توضحدهید ممنون میشوم. عاطف از دانشگاه هانن. المان
>>> نه چیزی بنام "فارسی" وجود دارد و نه بنام "دری" زبانی که ما باآن گپ میزنیم "پارسی دری" است که بی سواد ها های عرب پرست آنرا فارسی ساخته اند چون الفبای ناقص عربی بربر "پ" ندارد.
آتش خاوری
>>> سلام بر شما دوستان گرامی!
عنوان جالبی است ولی برای من قناعت بخش نبود. درسال 2020 کتاب تاریخ تاجیک هانوشته محقق وشرق شناس تاجک تباربابا جان غفوراوف اززبان روسی به انگلیسی ترجمه شد. این کتاب بر داده های باستانشناسی مدنیت درخشانی که بین"سیردریا- دریای آمووهریرود" وجود داشته حرف میزند. . مدنیت بزرگ خراسیمیان(خوارزمیان)گرگانیان، سغدیان وتاریخ معاصرومکتوب تاجک هارا دربر میگیرد. این اثرکه هر جمله آن بر اسنادعلمی اتنولینگویستیک یاردپای زبان درتاریخ، اتنوجنیتیک یا رد پای ژن درتاریخ، اتنوگرافیک، شکل گیری قومی وباستانشناسی با ذکرمنبع ونویسنده آن ، نوشته شده یکی ازمعتبرترین اثرعلمی بحساب میرود. من خواندن این کتاب رابطوراخص به آقای لطیف پدرام که حرف زیاد دارد وحرف خوب کم، توصیه میکنم تا ازتاریخ درخشان اجدادش اطلاع پیدا کند.
- زبان پارسی درزمان هخامنشی ها(550 ق.م.) زبان گاوچرانان وشبانان بادیه نشین بود. درسنگ نبشته بیستون می بینیم که لیکسیم(واژه های کلیدی) بیان آن هت متیا(زبان ایلامی)، آسوری و سکائی است. هخامنشی ها با زبان قبایل صحرا نشین حرف میزدند ورسم الخط نداشتند(بیستون با خط میخی نوشته شده)
- داریوش اول بعد ازقیام آزادیخواهانه فرادااولین قهرمان آزادیخواه خراسیمی زبان باختر(سرزمین هزار شهر) را ممنوع قرارداد و به دارشیش والی باختر فرمان داد که شهرهای درخشان بلخ، تخارستان، مارکیانا وبامیان را به آتش بکشد.
- زبان باختر که زبان علم(هندسه، نجوم، حقوق، اخلاقیات ) بود ممنوع شد وجای آنرا زبان گاوچرانان فلات مرکزی ایران (اکباتان وهمدان) گرفت ومدنیت موازی به بابل ومصر بزیرخاک رفت.
- زبان"روه" شاخه ای بود از زبان براهوی که با زبان بلوچی خونشریکی دارد نه با پشتو.
- زبان آگاهی است ومستقیماازشناخت بشرازجهان وماحولش منشا میگیرد. وقتی یک اهالی درعالم کامپلکسهای عقبماندگی دست وپامیزند"اسم"رابا ترکیب ازدویاچندواژه به وجودذ می آورد. کامپیوتررا"رایانه"،رادیو را"دژغو دبلی" کلکولتر را" ماشین حساب" موبایل را" گوشی همراه"وغیره میسازد. چه عیبی داردکه اگراینهارااینگونه ترجمه وخودرانمادخنده اهل فکرنسازیم؟ وقتی ما خود نمیتوانیم احتراع کنیم، خود نمیتوانیم کشف کنیم، روشنفکر، متفکر و اهل دانش را اگر" متعهد" به سیاست ورژیم ما نبودفراری میسازیم، آنوقت کسی دیگری که رادیومیسازد، موبایل میسازدوکامپیوتر اختراع میکند می نشینیم و نام آنرا ترجمه میکنیم! این چه حقارت وبدبختی است؟! زبان حرکت میکند، تکامل می یابد ومانند بازارکاروتجارت بسوی جهانی شدن میرودوممکنست بعدازچندهزارسال تمام بشریک زبان داشته باشد. چرااینقدرذهن مارادرمحدوده طویله های ناسیونالیستی میخکوب میکنیم؟
- دوستان گرامی که مدعی هستید زبان شما پیشرفته وچنین وچنان است لطفا بگوئید الگوریتم درزبان شما چه میشود؟ درزبان شما Robatچه میشود؟ درزبان شما انتیگرال، لاگرانژترانسفورمیشن، ستراتسفیر، ماخ، کوانتوم....وغیره چه میشود؟ چرا اینهارا نمیتوانید ترجمه کنید؟
- امیدوارم دوستان مارا ازقبیله های فارس وقبیله های پشتون نرنجانیده باشم.
ظ.ن. ازهالند
>>> ظ.ن. ازهالند صاحب
زبان فارسی هرچه باشد هر چه نداشته باشد فارسی زبانان هر چه باشند و هر خصلت داشته یا نداشته باشند هم میهنی ما با پشتون اشغالگر به پایان رسیده ما را به خراسان زمین او را (شما را) به پشتونستان لطفا اختلاف اندازی و پشتونیسم را بس کنید . در عصر هوش مصنوعی قبایل پشتون و افغانی جز تروریسم طالبان راهی برای تسلط خود بر غیر پشتونان نیافته اند عرض و و کاری برای دنیای مدرن جز همان کوچی های سلاح به دست ندارند ما نباید به اتش جهالت پشتونیسم بسوزیم چون ما پشتون نیستیم زبان پدیده ای است که رشد ان تابع قدرت ها است روزی پیش از جنگ بین الملل اول زبان فرانسه حرف اول را در دنیا میگفت پس از بین الملل دوم زبان روسی و انگلیسی پس از سقوط شوروی زبان روسی هم سقوط کرد و انگلیسی سکه روز شد امروز کم کم زمزمه زبان چاینایی (ماندارین) به گوش ها رسیده میشود روزی هم زبان فارسی زبان رسمی هند و بنگلادیش و عثمانی و ایران و همین افغانستان میبود قدرت که از دست رفت سلطه هم پایان یافت برای ما انقدر میراث باقی مانده که به ان فخر کنیم کلمات انتیگرال، لاگرانژترانسفورمیشن، ستراتسفیر، ماخ، کوانتوم. هم فرانسوی هستند نه حتی انگلیسی زبان انگلیسی تشکیل یافته از 30 فیصد لاتید 30 فیصد انگلیسی 40 فیصد فرانسه و دیگر زبان ها بدون این که از کارکرد زبان انگلیسی منحیث زبان اول دنیا چیزی کم شود ناسیونالیسم اگر بد است در یک ریفراندوم به غیر پشتون ها اجازه حق تعیین سرنوشت بدهید
>>> 💥 به توجه ترسو ظ.ن در هالند،
خودت در هالند-مترقی چه کرده ای!؟ کشفی یا اختراعی به مردم فلاکت زده و کشور پسمانده ات...
ما زبان انسانی فرهنگی علمی را خواهانیم که فعلن در کشور ما زبان فارسی غنی در هر چیز است و بس. فامیدی یا نی !؟
>>> به ظ ن از هلند
این نویسنده تاجیک ظاهرا دچار تناقضات زیادی در افسانههای خود شده است.
داریوش و کورش هخامنشی را کنار بگذار که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش هستند. پیش از آن ما منابعی داریم از بخش کهن اوستا که زمان آن مربوط به ۳۸۰۰ تا ۳۲۰۰ سال پیش است. این بخش کهن را گاهان یا گاثا مینامند. زبان اوستایی کهن بسیار به زیان سانسکریت نزدیک است و میتوان آن را با قدیمیترین آثار هندی (بنام ریگ ودا
rig veda
) قیاس کرد که به عنوان مثال داستان جمشید (که در شاهنامه میشناسیم) در اوستا یمه (که ه آخری با فتحه خوانده میشود)
yama
و در زبان سانسکریت هندی نیز به نام
yema یا یما خوانده میشود وجود دارد.
داستانها و اسطورههای دو ملت هند و ایران در مفاهیم و نتایج اخلاقی کاملا مشابه هستند و در دیوهای ۳۴ گانه نیز مشترکند. با ظهور زرتشت در ایرانشهر (ارانشتر یا
eranShatr ) دیوها پلید شمرده شدند و فریستگان (فرشتگان) در چند پله دستهبندی شدند و اهوره مزدا بنام برترین خرد بالا نشست. هنوز در هند دیوها را بنام های باستانی مورد ستایش قرار میدهند ولی آیین زردشتی راه فرهنگ هند و ایرانی را از هم جدا کرد.
حال مردم هند و ایران و سایر اقوام ایرانی طبیعتا اسطورههای مشترک داشتند پس پرسش این است آیا قوم سغدی ایرانی است؟ یا قوم تاجیک ریشه هند و ایرانی یا آریایی دارند؟ نظریات زیادی درباره کوچ آرییان به فلات ایران هست که تقریبا همگی دچار اشکالات زیادی هستند و میکوشند که بگویند اریایی ها از جای دیگر به ایران امدهاند. در عین حال با وجود چالشها همه این نظریات معتقدند که مردم فلات ایران همگی یک ریشه و خون دارند و سغد و خوارزم هم ریشه هند و ایرانی دارد.
نظریات جایگزین جدیدتر (مانند پژوهش هایی در دانشنامه کاشان (که نسخه اصلی به زبان آلمانی است و بعدتر در ایران ترجمه شد) ادله مناسبی ارائه داده است که اریایی ها به این منطقه کوچ نکردند بلکه بومی همین جا هستند. مطالعات ژنتیک نیز نتایج شگفت انگیزی را ارائه کرده است که مهر باطلی بر بیشتر حدس و گمان تاریخ کاران است. در عین حال چون اروپا از سیصد سال پیش تلاش داشت افسانه نژاد برتر را برای خود بسازد به سختی به پژوهش متقنی مانند ژنتیک اهمیت میدهند و حدس و گمانهایی را تنظیم میکند به طوری که دلالتی بر ریشه داشتن و هویت جعلی اروپاییان بکند. بهرحال نتایج ژنتیک نیز پیوستگی عمیق میان توالی ژنوم های مادر به فرزند را از ده هزار سال قبل تاکنون در مردم فلات ایران نشان میدهد.
بنابراین چه شما بخواهید ارییان را کوچیده به فلات ایران بدانید چه آنان را ساکنان بومی منطقه، در هر دو حالت ما با یک قوم هندو ایرانی روبرو هستیم که در فلات ایران زندگی میکردند. طبیعی است که این قوم در زبان شباهت بسیار داشته باشند (مانند شباهت بسیار زیاد واژگان اوستا و ریگ ودا) و حتی شباهت زبان پلوی متاخر ساسانی با زبان هندی کنونی در هجای پایانی واژهها.
اگر به سراغ اوستا برویم و بکوشیم آن را با زبان هخامنشی تطبیق بدهیم متوجه میشویم که شباهت زیادی میان این دو زبان است. یکی اثر بجامانده از سه تا چهار هزار سال پیش است
دیگری مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش. پس همان زبانی که با آن اوستای کهن (گاهان) را نوشتهاند شباهت آوایی و مفهومی بسیاری با ریگ ودای هندی (از ۴۰۰۰ سال پیش) دارد و شباهت خوبی با زبان سنگ نبشته های هخامنشی دارد.
این ادعا که زبان گاو چرانها بود معادل ان است که بگوییم ریگ ودای هندی (جز کهنترین آثار مکتوب بشریت و بخش گاهان (اوستای کهن) در اوستا هر دو زبان گاوچرانها بوده است.
اگر بخواهید میزان شباهت میان اوستا و زبان هخامنشیان را بدانید تنها چند واژه از سنگ نبشته داریوش بزرگ را مینویسیم تا خود قضاوت کنید.
منم داریوش. شاه شاهان پسر .... پسر آریارمنه پسر چیش پیش
در اینجا واژه شاه (برگرفته از مفهوم اشا در اوستااست و آریارمنه arya ramna
از نژاد آریایی خود میگوید.واژه اشا asha در اوستا بعدتر به صورت ارتا arta در آمد در زمان ساسانی واژه ارتافرورد بود و در زمان رضاشاه نام ماه فروردین (ماه اول سال) را از آن گرفتند. در فرهنگ ساسانی هم روز اول هر ماه را فروردین روز مینامیدند و هر زوز با یک نام شناخته میشد. این واژه به یونان رفت و مبنای فلسفه ارستو شد بنام Arkha ارخه که دوباره به همین نام در میان مسلمانان رواج پیدا کرد.
واژه آریارمنه دو بخش است که هر دو در اوستا نیز هست که رمنه به معنای گله است و واژه رمه تازی از همین ریشه گرفته شده است. واژه آریا نیز خود واضح است. پس آنچه شما بزرگواران و پژوهشگر تاجیک زبان گاوچرانها میخوانید درست همان زبانی است که زبان اوستاست و زبان ریگ ودای هند.
بنابراین اینکه میان زبان هخامنشیان و زبان اوستای کهن و زبان ریگ ودای هند تمایز قايل شویم اساسا نادرست است. چنین نیست که نخست پیوستار تاریخی زبان فلات ایران را بشکنیم گویی که هخانتشیان از بلاد پارس برخاستند ناگهان زبانی عجیب و غریب را به فلات ایران تحمیل کردند بلکه زبان آنان همان زبانی بود که دست کم از ۱۵۰۰ سال قبلتر از ظهور هخامنشیان در فلات ایران و هند زبان رایج بود. اصلا نام پارسی نام یک منطقه نیست پارسوا parsova و در منابع کهن بابلی نیز هست و در اوستا
parthva پرسوه
دو تلفظ است که بعدتر pahlava و ریشه pahlav شد که شد زبان پهلوی. پهلوی یک زبان تنها نبود یک منش و جهان بینی باخود داشت که در آن رادمردی و پهلوانی و خرد یکجا در هر شخص باید گرد میامد.در شاهنامه شما پهلوانان ایرانشهر را با این صفات بخوبی میبیند.
بنابراین اینکه نام یک استان فارس یا پارس است را نباید مبنای جغرافیایی زبانی بگیرید که از هند تا فلات غربی ایران (ترکیه کنونی در تمدن ماد) جریان داشت.
حال که بخوبی اسنادی را شنیدید میرسیم به اشتباهات بسیار زشت در ادعاهای این نویسنده تاجیک احتمالا خودفروخته به انگلیس.
تنها دو حالت است.
۱. اگر تاجیکها و خوارزم مردم بومی منطقه هستند پس زبان آنها باید لزوما میان زبان هند و ایرانی باشد چون از نظر جغرافیایی درست در میانه هستند همانگونه که زبان سغدی را جز زبانهای هند و ایرانی دسته بندی میکنند و شباهت بسیار است. در این صورت زبان منطقه خوارزم و سغد یک ریشه با زبان اوستایی و هندی داشته است که بعدتر بنام پارسی شناخته شد. امروز هم بر زبان شناسان پوشیده نیست که زبان سغدی را به درستی جز شاخه زبانهای هند و ایرانی میدانند.
۲. اگر تاجیک ها مردم بومی منطقه نیستند و به فلات ایران مهاجرت کردند پس ممکن است برای خود زبان و اسطورههای دیگری داشته اند که پس از ورود به فلات ایران از بین رفته است. دراین حالت قضاوت بیجایی است که بگوییم کسانی که بومی منطقه بودند با زبان گاوچرانی امدند و زبان ما را تغییر دادند. بلکه وارون آن درست است که اگر اینها بومی منطقه نبودند تازشگران و مهاجرین تاجیکان بودند که چون در کل منطقه یک زبان با شاخه های مختلف از هند و ایرانی سخن گفته میشد مهاجرین هم زبان خود را از دست دادند و در زبان و فرهنگ و اسطورهای زبانی منطقه هضم شدند.
بنابراین در هر دو صورت یا زبان تاجیکان همان زبان باستانی بوده است که امروز پارسی میشناسیم یا تاجیکان مهاجرانی بودند به منطقه که زبان خود را از دست دادند. در هر دو حالت نباید بگویید گاوچرانی امدند و زبان ما را نابود کردند بلکه درست آن است که اگر تاجیکان مهاجر باشند بگوییم گاوچرانهایی بودیم که آمدیم و در یک هویت زبانی ممتد از هند تا ترکیه هضم شدیم و زبان خود را فراموش کردیم.
این نویسنده تاجیکی که این جفتگیات درباره زبانی ناشناس و ناپیدا گفته است و انگلیسیها هم که به دنبال نابودی زبان فارسی از هند و سپس افغانستان بودند هم ان را ترجمه کردند را باید به سختی مورد عتاب قرار داد و از وی اسنادی خواست که در تضاد با اسناد ارائه شده در این نوشته نباشد در حالی که چنین اسنادی محال است یافت شود چرا که ما تاریخ را نه از زمان هخامنشی بلکه از زمان ریگ ودای هندی و زبان اوستای کهن (گاهان) با زبان هخامنشیان قیاس کردیم. تا بگوییم کل فلات ایران زبانی داشتهاند که مادری مشترک داشته است و امروزه زبان شناسان آن را تنومندترین زبان جهان میدانند که بنام زبان هندوایرانی مشهور است. اگر کمی چستچو کنید میبیند چه درخت تنومندی است.
زبان سغد و سکا و هند و کردی و مازنی و گیلک و آذری و تات و تالش و تاجیکی و لری همگی جز همان زبان است. این که شما تلاش میکنید با ویران کردن تاریخ هویت سازی کنید تنها خواست انگلیس و استعمار است. بهوش باشید و اگر راهی دارید نویسنده تاجیک آن کتاب را بیدار کنید که جفنگیات خود را با منابع مسلم تاریخی تطبیق دهد نه برای زبانی که هیچ سندی از آن نیست چنان مرتبتی قايل شوید که بگویید زبان علم و هنر و پژشگی بود!!! شما اول یک واژه از آن زبان بیاورید که ریشه هندی یا ایرانی آن مشخص نباشد سپس آن را تا حد زبان علم و هنر و پزشکی ارتقا دهید.
مثلا میگویید نام منطقه خواریسم بود خوب پسر خوب نام خوار از همان ریشه است که خورشید و در زبان کردی اخوره و در زبان پهلوی اهوره شد و وازگان هور و خور و ...(خورشید) همگی از یک ریشه است (همانطور که شاعر میفرماید بنام خداوند هور و ماه). پس شما حتی نامی برای آن منطقه افسانهای انتخاب کردید (خواریسم/) که خود از واژه کهن ایرانی است چطور شرم نمیکنید و میخواهید بگویید این نام مربوط به زبانی دیگر است؟ یک واژه از این زبان افسانهای آوردید آوردید آن هم ریشه هند و ایرانی دارد.
برای خوشایند انگلیس کتاب نوشتن و تاریخ سازی کردن میشود مشابه با کار ترکان که میگویند اولا پیر بلخ ترک بود دوما یک کتاب به زبان ترکی نوشته است که هرگز به بیرون درز نداد. پرسش این است پس این گزارش از چه کسی به بیرون رسید که مولانا کتابی ترکی داشت؟ این گونه هویت سازی برای ترکان و پشتونها و عربها نیازاست ولی مردم ایرانشهر نیازی به این جفنگیات ندارند مگر آن پدرسوختههای خودفروشی که بخواهند با دروغ و تحریق و بدون هیچ سندی زبانی که هیچ زبانشناسی تاکنون از آنن نگفته را زبان علم و هنر و پزشکی بدانند بی انکه حتی یک واژه مستقل از آن بگویند یا حتی یک سند درباره وجود چنین زبانی داشته باشند. در حالی که سایر ادعاها سراسر با متون چهارهزارساله در تضاد و تعارض است. این جفنگیات را پخش نکنید لطفا. در برابر یورش انگلیس و پشتونها به وحدت نیاز داریم نه مغلطه کاهش واژه پارسی به استان فارس در ایران. این واژه چندین هزارساله است و نام جغرافیا نیست.
تناقض بسیار بزرگتر در ادعای این نوسینده خودفروخته تاجیک آن است که میداند اشکانیان از همان سرزمین حوالی خوارزم برخاستند و حدود چند دهه میان داریوش و حمله اسکندی زمان بود ولی زبان اشکانیان هم کاملا مشابه است با زبان پارسیان. ما پهلوی اشکانی داریم (مانند داستان درخت آسوریگ که از زمان پهلوی اشکانی مانده است) که با زبان پهلوی ساسانی تفاوت چندانی ندارد و هر که بتواند یکی از نوشتهها را بخواند دیگری را نیز تقریبا به همان روانی میخواند بجز چند واج بیصدا در پهلوی اشکانی. پس طبق ادعای این بشر لایعقل، اشکانیان در حوالی خوارزم تنها طی چند دهه زبان خود را به کلی فراموش کردند و زبانی گرفتند که مربوط به پارسیان بود؟ اگر زبان اولیه زبان علم و هنر پزشکی بود چرا حفظ نکردند؟ مگر نمیدانید که فردوسی بزرگ چهارصد سال پس از حمله اعراب زبان پارسی را مکتوب کرد. در مناطق جنوبی ایران هنوز زبانهای محلی شباهت بسیار زیادی به زبان پهلوی دارند باوجودی که ۱۴۰۰سال است زبان تازی پارسی را زیرتیغ کرفته است. چطور اشکانیان طی چند دهه اینگونه زبان خود را کاملا به فراموشی سپردند در حالی که شاهات هخامنشی برای هر منطقه از بزرگان همان منطقه یک پادشاه محلی انتخاب میکردند.
فراموش نشود که داریوش کسی است که آیین زرتشت را دین رسمی کشور میکند که نشان از پیوستگی زبانی پارس و زبان اوستا است. این اظهارات شاذ و لایعقل بجز خودفروشی و ننگ آن فرد تاجیک در برابر چند دلار انگلیسی چه توجیهی دارد؟
پاسخی به پرسش پایانی شما: الگوریتم ازواژه الخوارزمی گرفته شده است که پس ازاینکه کتاب جبرو المقابله به اروپا رسید نام الخوارزمی برای نگارنده در ذهن ماند و چون اولین کسی است که روشمند معادلات درجه دوم را دسته بندی و در چند مرحله حل میکند پس بعدها که روش حل محاسبات کامپیوتری بطور نظام مند در چند مرجله پیاده شد به افتخار خوارزمی (که با افتخار میگویم ایرانشهری است و در فرهنگ باستان رشد کرد و بالید گرچه شما بگویید ایرانی نیست و افغانستانی است یا خوارزمی است یا تاجیم است یا...) نام الگوریتم را برای افتتخار ایشان گذاشتند. همین یک واژه نشان میدهد شما چقدر در نافرهنگ غرب ذوب شده اید و از خویشتن خویش بیگانه هستید. از خوارزم دفاع میکنید و نمیدانید الگوریتم از وازه الخوارزمی گرفته شده است؟
در خصوص سایر واژگان، ما پس ازحمله مغول سقوط داشتیم. ولی پیش از آن طب بو علی سینا برای هشتصد سال بر پزشکی اروپا جاکم بود. نوشتههای جمشید کاشانی و آنچه رابطه سینوسها میخوانند در فرانسه هنوز هم بنام رابطه الکاشی یا کاشانی میشاسند و در کتب درسی آنها به همین نام است. سینوس و کسینوس از ایران است که بنام جیب الظل و ... اینها مینوشتندو بعدا نام آنها پس از استعمار کاملا ضد ایرانی شد تا نشانی از ایران نباشد.
پس از حمله مغول ما ویران شدیم و تا دوباره خود با بیابیم استعمار غرب شروع شد. ما یک سقوط چهارصد ساله داریم و غرب یک جهش چهارصدساله. در این برهه انگلیس میشود مبنای دانش فیزیک و شخص نیوتن. چون یک جزیره کوچک از پول و طلای هند و استعمار بستری ساخته است که برای مردم خودش رفاه دارد و در زمینه رفاه دانشها هم رشد میکنند. ولی برو همان جبر خوارزمی را بخوان ( از پرسش اخری معلوم است که با رشته فیزیک یا ریاضی سر و کار داری) ببین خوارزمی چگونه این ایده را دارد که هر چیزی را میتوان از یک وجه به زبان اعداد کاست. همه انچه در اروپا جهش کرد ریشه ایرانی دارد و اگر بیشتر تاریخ بخوانی میبینی همه آنچه بنام دانشهای یونانی امروز تقدیس شدند باز هم ریشه ایرانی دارد ولی چون ایران و روم همیشه در جنگ بودند غرب پس از استعمار تلاش بی پایانی کرد که نام ایران را از تاریخ حذف کند. در این سوهم مسلمانان بر قدرت نشته در ایران یا مسلمان نماهای انگلیسی مثل طالب میگوشند تا زبان و فرهنگ ایرانی را نابود کنند و تو و امثال تو و آن نویسنده تاجیک هم غرق در فرهنگ و تمدن حیوانی غرب به خواست آنها دامن بزنید.
>>> ظ.ن از هالند
محترم صاحب که حتی از نوشتن نام خود عاجز هستی، اما سریعا محل سکونت خود را مینویسی تا به اصطلاح فخر فروشی کنی. اینکه از خود چیزی نداری و آویزان اسم کشور غربی برای هویت بخشی هستی،خود گویای نکات بسیار هست.😂
در تناقض گفتاری ات همین بس که یکبار تولید واژگان در زبان فارسی را به سخره گرفته ای و میگویی چرا باید هر اسمی را ترجمه کرد؟ بعد دوباره آمدی چند اصطلاح انگلیسی علم ریاضیات ردیف کردی که آیا اینها معادل فارسی دارد؟ و مثلا خواستی فارسی را ناتوان نشان دهی! حالت خوب است؟ تکلیف تناقص ها را روشن کن.
دوم: شما در قرن بیست و یکم از افکار نژادپرستی پوسیده و بدوی قوم گرایی بیا بیرون، اینکه تو تفکرات بدوی و عقب مانده داری،چرا باید به پشتوها و فارسی زبانها بر بخورد؟😂
سوم:زبان باختری! میشود نمونه ای از زبان به ما معرفی کنی؟ کتیبه ای؟ طوماری؟ اثری در موزه ای؟ چون فقط در ادعای تو دیدم.
چهارم: ادعایت در باب به اتش کشیدن شهرهای افغانستان توسط داریوش، مدرک ؟؟ حرف بی مدرک ،اندازه فضولات چهارپا ارزش ندارد.
پنجم: جناب بی نام و نشان ،از هاااالند! در فلات ایران هرگز گاوچرانی وجود نداشته، مردم به پرورش گوسفند مشغول بوده اند همان قسمی که در افغانستان و تاجیکستان وجود دارد.گاوچرانی در اب و هوای امریکا جواب میدهد نه فلات ایران🤭
آخر: آیا در هااالند روان پزشک خوب پیدا میشود؟ شما نیاز دارید😎
>>> جفا را ایران بالای تاجکسنان و افغانستان روا داشته و همه افتخارات تاجکی و دری را به نامخود میداند در حالیکه قارسی زاده زبان دری است تاجکی پدر است دری مادر و فارسی زاده اینها است . زبان ایرانی در اصل پهلوی بود که توسط دری زبان ها و امپراتوری های انها به دری تبدیل شد و از اینکه ان زمان اسم ایران فارس بود فارسی نامیده شد . تاجکستانی ها و افغانستانی ها فارس نیستند و زبان انها هم فارسی نیست بلکه دری است که تاجکی هم نامیده میشود . زبان ایران فارسی است که از دری بوجود امده با کمی در امیختگی از کلمات فرانسوی و پهلوی .
>>> ترویج زیان را طوری که ازلابلای مطالعات دریافتیم زبان وقتی دربین مردم رواج پیدامیکند که ازلحاظ دینی ازجانب پیامبران اوللعزم ازجانب خداوند متعال نازل گردد.بطورمثال قرآن کریم .ویادران زبان موضوعات علمی زیادی وجودداشته باشد.
اگردقت کنیم درکشورما وسایرکشورهای اسلامی یاعرب زبان هستند ویاغیر عرب همه خواندن به زبان عربی است .همچنان ازینکه تمامی اختراعات به زبان اروپایی ویاغربی هابوده همه کوشش دارند زبانهای انگلیسی فرانسوی المانی وغیره راازطریق کورسها بیاموزند.چون دین زبانها موضوعات علمی زیادی نهفته است.چرااکثرشاگردان تمایل دارند کورسهای زبان خارجی بروند چرانمخواهند کورس دری پشتو و اوزبیکی وهزاره گی بخوانند.
زیرادرین زبان موضوعات علمی کمی یافت میشود این زبان تقریباًمنطقوی ازلحاظ جهانی نمحلی هستند.
>>> 🙏🙏✍ لازم و راه نجات دایمی مردم فارسیزبانان و تورکتباران این است که اولتر از همه هویت مهندسی شده خود-انتحاری (هویت ناتباری-نازبانی) ای که سالها《 بطور غیر مستقیم از اثر دلایل مرموز-سیاسی و پالایشی پشتونهای دو-رویه خدعه گر یکبام و دو هوایی 》در زندگی تان مسبب بتدریج-محرومیت و نابودی شما گردیده و می گردد، این همان بمب-قومی بسته شده هویتی ( هویت معتادینی یا همان بمب مرموزاثر خودسوق-شده در خودکشی را ) از سر و جان از تذکره و پاسپورت و از شناخت-جعلشده تان پاک و حذف کنید تا از غفلت بیدار و روشن گردید (( که چرا بار بار محروم از زندگی انسانی می شوید از سبب سیاست غیرانسانی پشتون ها ؟، چرا به تدریج نسلکشی می شوید از سوی حاکمیت دولتی پشتوخواه ؟، چرا بتدریج تاریخ فرهنگ زبان-علمی تان از حذف و پاک می شود از طرف روشنفکران پشتون ؟، چرا هرچند سال پس جایداد تان غضب شده و کوچ اجباری داده می شوید از طرف وزارت اقوام و قبائل پشتوزبان ؟، چرا کتابخانه های علمی-تاریخی و کلبه زندگی تان به آتش زده می شود از طرف متعصبین حسادتی قوم کوچی=افغان=پشتو ؟ و ..... ))
✍ دوستان عزیز فارسیزبان و تورکتباران! ،
همین هویت دروغین و جعلشده تان که در حقیقت 《 افغان=پشتون 》هست، در سایست عمل به شمایان معکوسا سخت ضربه زده است که ازین بدتر می شوید، خود را تکان بدهید که حتی آب استاده گنده می شود ! صدا ها و پوستر ها بلند کنید...
✍ و همین خاموشی و بی-مبارزه بودن در برابر هویت قومی ( ناتباری-نازبانی و ناافغانیت ) تان، مسبب فضای رسانه یی شده که < سران کشور های منطقه و سازمانهای جهانی > شما ( مردم تورکتبار و فارسیزبان را هضم-شده، بلعیده-شده در در شکم مردم پشتون-افغان ) تصور میکنند !؟؟
✍ و سازمانهای حقوقی و ملل ها فکر میکنند که (مردم فارسیزبان تورکتباران) بمثل میکروب-طفیلی در بطن جامعه پشتون=افغان جبرا چسبیده زندگی میکنند !؟؟
✍ حالی شما جوانان و همه بخود شوید، بیدار شوید ( که مدفوع نشوید )، در عمل دلیر و مرد شوید، در رسانه ها در فضای انترنتی، در نشست های جهانی و... زود وضعیت و سرنوشت و حقوق انسانی و هویت اصلی تانرا تبارز بدهید نمایان کنید (اگر واقعا انسان و باسواد هستید)، از خود تان چندین نهاد مدیریتی هدفگرانه در کشور های همسایه و جهان بناه کنید و دایما موضوع هویت-سازی تانرا سازمان بدهید، که پیروزی حتمی و آزادی خودمختاری تانرا از سبب همین وضعیتهای موجود زودتر بدست آورده که می توانید، بدرود.
>>> به تاجیکانی که میگویند زبان ایران فارسی دری است که پس از اسلام از خراسان ریشه گرفت.
به همه تاجیکانی که میگویند نام ایران فارس بود و بعدا رضا شاه ان را ایران کرد وگرنه نام خراسان ارایانا بود و ایران در جغرافیای کنونی وچود نداشت.
متاسفانه این دیدگاهها با همه اسناد تاریخی در تضادند.
لطفا یکبار و تنها یکبار کتاب اوستا یا ترجمه یکی از سنگنبشتههای باستانی را بخوانید تا ببینید چه دروغی در ذهن شما کاشته شده است. متاسفیم که این دروغها را امثال غنی و نوچههایش برای ایران ستیزی و سپس بسط سلطه پشتونی ساختند ولی توسط تاجیکان پذیرفته شده است.
در نوشتههای ساسانی داریم:
pad nam-i datar
pad nam-i yazdan
pad-nam-i eran
پد نامی داتار پد نامی یزدان پد نامی اران
به زبان فارسی کنونی میشود به نام دادار بنام یزدان بنام ایران.
همین یک تکه کوچک را قیاس کنید به زبان فارسی کنونی مردم ایران! آیا زبانی که امروز با آن حرف میزنند شباهتی با زبان ساسانیان ندارد و باید از جایی مانند خراسان آمده باشد؟
اینکه بجای nam-i در پایان کسره بگذارند و بگویند نام و بجای داتار بگویند دادار یا بجای خانک بگویند خانه این یعنی زبان فارسی نابود شد و زبان کنونی ایران از جایی دیگر آمده است؟
زبان اوستایی قدیمی و زبان پهلوی ساسانی شباهت بسیار زیاد به زبان کردی دارد. چون کردها در کوههای زاگرس زندگی میکنند و کمتر در دشتها با سایر مردمان تعامل داشتندپس پاکی و خلوص زبانی را حفظ کردند.
در جنوب ایران هنوز حجم بسیار زیادی از واژگان پهلوی و حتی لهجه ساسانی نیز وجود دارد. برای مردم سیستان خواندن متون پهلوی به زبان پهلوی تقریبا در ۹۰ درصد کلمات نیازی به ترجمه ندارد چون هنوز ریشههای زبانی حفظ شده است.
اصلا شما همان شاهنامه را پیگیری کنید میبینید که منابع آن خوتای نامکها (خدای نامهها) یانامه شاهان بود که از چند مغ زرتشتی در بلخ و سیستان گرداوری شد.
اینکه در زمان سامانیان فرصتی برای بروز روحیه ایرانشهری پدید آمد و فردوسی بزرگ نیز در این بستر توانست به دور ازتیغ توحش تازیان (مانند توحش کنونی طالبان) میراث گذشتگان را بازنویسی کند بدین معنا نیست که در دیگر بخشهای ایران همه چیز فراموش شده بود و تنها فردوسی از هیچ زبانی را پدید آورد.
بنابراین این دیدگاه که زبان فارسی نابود شد و زبان فارسی کنونی دری است که از خراسان به ایران داده شد تنها با خواندن یک متن یک صفحهای از یکی از آثار پهلوی بجا مانده از زمان ساسانیان به آسانی رد میشود ولی همه دوست دارند مانند میمون مقلد حرفهایی باشند که شیندهاند و حتی یک ثانیه هم درباره درستی آن نیاندیشیدهاند.
در بحث پیشین نام درخت آسوریگ را گفتم.یکی از نوشتههای زمان اشکانی است که میشود ۲۰۰۰ سال پیش. درخت در آن زمان نامش درخت بود امروز هم نامش در ایران درخت است. آسوریگ همان آسوری یا آشوری است که آشوریان در شمال عراق کنونی ساکن بودند. امروز ما گ را از پایان آسوریگ حذف کردیم و میگوییم آشوری یعنی زبان ما آنچنان از دو هزار سال پیش بدین سو تغییر کرده است که ابتدا نابود شده سپس یک زبان دری از خراسان آمده است؟
در همین کتاب درخت آسوریگ بحث میان یک بز و یک نخل است که به صورت شعر و ادب پارسی در آن زمان درآمده است. در کتاب ارداویراف نامه یا هر کتاب دیگری مانند نسکهای متاخر اوستا یا زند و پازند ها همگی را هر پارسی زبانی در هر کجای دنیا بخواهد بخواند بیش از ۸۰ درصد واژگان را متوجه میشود.
من چند بیت اول از کتاب درخت آسوریگ را مینویسم همانطور که با دانلود pdf کتاب میتوانی خودت هم آن را بخوانی
Darom andarz-e az danagan
az guft-i pishinegan
o ushma bi vizarom
pad rasti andar gihan
ترجمه به زبان فارسی کنونی:
دارم اندرزی از دانایان
از گفت پیشینیان
به شما بگزارم (گزارش دهم)
از راستی اندر کیهان
این متن مربوط به پهلوی اشکانی است که حدود دو هزار سال پیش بودند.
بخشی از دیگر نوشتههای بجا مانده:
Handarz-i wehzad farrox peroz
یعنی اندرز بهزاد فرخ پیروز
این بخش دیگری از نوشتههای پهلوی ساسانی است. اینکه بجای ویهزاد امروز بگوییم بهزاد یا بجای داناگان بگوییم دانایان بدین معناست که زبان ما همان زبان باستانی است یا به دست اعراب نابود شد و زبانی از خراسان جای آن را گرفت؟
اگر شما شباهت میان زبان کنونی و زبان پهلوی ساسانی یا اشکانی را قیاس کنید خواهید دید این زبان همان هست که بود و تغییرات جزیی بودند.
در خصوص نام ایران: همان متن اول میگوید بنام ایران (پد نامی اران) یا واژه ایرانشهر یا ارانشتر در متون پهلوی پیشا اسلام است که نشان میدهد شاهان ساسانی خود به همین نام قلمروی باستانی (کل ایرانشهر) را میخواندند. در کتیبه داریوش، خود را شاه ایران میخواند.
در نوشتههای منوچهری و فردوسی و ... همچنان نام ایران را داریم. تا زمان قاجار میگفتند ممالک محروسه ایران. ولی در میان کشورهای غربی از روزگار باستان منطقه را پارس یا پرشیا میگفتند در زمان رضا شاه او تصمیم گرفت نام چهانی که برای ایران بکار میرود همان نامی باشد که از دیرباز برای چندین هزار سال برای این خاک استفاده میشد یعنی ایران.
اینکه غربیها چیزی را مطابق برداشت و حافظه تاریخی خود صدا بزنند بدین معناست که مردم منطقه هم از دیرباز باید بنامی که دیگران میپندارند خود را صدا بزنند؟ مثلا ایرانیها فرق میان تاجیک و ازبک و هزاره و پشتون و پشهای و ایماق و .. را نمیدانند و به همه لفظ افغانی میگویند. آیا هر افغانستانی باید خود را پشتون بداند چون ایرانیها اینگونه آنها را صدا میزنند؟ آیا هزاره و تاجیک خود را پشتون میداند تنها به این دلیل که ایرانیها یک لفظ اشتباه در ذهنشان حک شده است؟ مساله در مورد واژه ایران و پارس از این بدتر است. شما حتی در نوشتههای نوستراداموس در سال ۱۵۰۰ میلادی هم بارها نام ایران را میبینید.
اینکه ما هم نوشتههای دست کم دو هزارساله هم سنگ نبشتههای ۲۵۰۰ ساله داریم که از آن روز به طور پیوسته خاک منطقه ایران و ایرانشهر خوانده میشد سند محکمتری برای نام واقعی این منطقه است یا آنکه غربیها به دلیل حافظه تاریخی که از پارس داشتند نام پارس را به این منطقه میگفتند؟
این دروغها را لطفا گسترش ندهید. زبان امروزی ایران بسیار نزدیک به همان زبان پهلوی ساسانی است و نام ایران هم دست کم برای چند هزار سال ایران بوده است.
>>> پان پشتونیست ها از این تفرقه اندازی ان هم در حساس ترین شرایط کشور در اشغال طالب رفته نمی شرمید دشمنی با زبان فارسی و فارسی زبان تا کجا به چه دلیل برای چه ؟؟؟
>>> دوستان گرانقدر!!!
من زبان شناس نیستم ولی در بین مردم و در فلم تمام بدبختی هم میهنانمان زندگی میکنم. طوریکه ملاحظه میگردد،همه ای نظر دهندگان در خارج از افغانستان به سر میبرند ، تابعیت کشور بیگانه را دارند، زمانیکه تابعیت یک کشور برای پناهندگان داده میشود ، مراسم بر پا میگردد و سوگند ها برای وفادار بودن بودن به تمام قوانین همان کشور توسط شهروند جدید یاد میگردد.حالا که به یقین تمام شما اتباع خارجی استید ، شکم های تان هم سیر و چرب است ، چگونه میتوانید روی مسایل نهایت مبرم قاطعانه نظر دهید و نمایندگی از بخشی از شهروندان افغانستان بنام فارسی زبان و تاجیک یا هزاره کنید.
فعلا افغانستان در آتش ملیت زدایی و حاکمیت یک گروه بی مسوولیت میسوزد.هر روز به تعداد بیکاران افزوده میشود ، درب موسسات عالی تعلیمی بسته میشود ، کوچهای اجباری و جابجا سازی تروریستها در سمت شما ل و باقی نقاط کشور بر اساس برنامه های انگلیس در معرض اجرا قرار دارد ،شما هنوز هم همان آهنگ قدیم را سر میدهید. مردن و یا زنده بودن زبان فارسی به نوشته ها و عصبانیتها و اشفتگی ها یکی بر سر دگر وابسته نیست،این زبان و تاریخ آن با وجود کوششهای فراوان گروه های داخل و خارج هم چنان درخشان است...
هدف من این است که شما چرا روی مسایل اساسی یعنی وضعیت زندگی نا هنجار مردم افغانستان که در آن تر و خشک میسوزد توجه ندارید؟؟
چرا به همه تفهیم نمیکنید که تمام اتباع کشور جز لایتجزای افغانستان استند ، حقوق مساوی در کشور دارند.چرا از مزایای زندگی کشور های خارج در پرتو قانون و عدالت اجتماعی اگر واقعا چنین باشد توضیحات نمیدهید...
یک نکته را باید بدانید که این پاکستان بوده است که به امریکاییان تلقین کرده است که در افغانستان تنها پشتون حکومت کرده میتواند و بس. با تاسف که سابقه ای مفلوک بیست ساله ای تاجیکها در زدو بندها برای احراز کرسی و فساد گسترده و تاریخی آنها که تاریخ معاصر افغانستان انرا بیاد ندارد ، دلایل قوی برای پاکستان شده است تا برای حاکمیت مشتی از پشتونهای متعصب و ملیت ستیز لابی گری کند و در آین راستا موفق هم است.
پشتون بدون تاجیک و تاجیک بدون پشتون و به همین ترتیب همه ای ملیتها بدون مشارکت نمیتوانند آینده ای خوب برای کشور بسازند ...
اشرف غنی اتکا به امریکا به زور و جعل موضوع ملیت را در اسناد جدید بالای بسیاری قبولاند.شما در آن زمان چه کردید؟؟!از یخن کدام نهاد بین المللی گرفتید؟؟در شهر کابل چرا اعتصابات و تظاهرات را بر پا نکردید؟؟؟چرا احزاب سیاسی که خود را احزاب مترقی نام نهاده اند علیه این اقدام فاشیستی غنی و دارو دسته اش به نه شدید؟؟؟؟
اکنون در شهر کابل و ولایات کشور با وجود امنیت ، مردم در سرگردانی و آینده ای نا معلوم به سر میبرند، هیچ حزب سیاسی که بتواند رهبری جنبش علیه استبداد قومی را به عهده بگیرد عملا فعال نیست و اگر هم است فوق العاده ضعیف و ناتوان است.
در طول تاریخ کشور ستاره ای اقبال اقلیتها در آسمان افغانستان درخشید و آن هم در اثر کار و پیکار مبارز نستوه ببرک کارمل صورت گرفت ((1980-1987)) که متاسفانه با مقاومت پاکستان ، تنظیمهای هفت گانه و هشتگانه و ناسیونالیستهای افغان ملیتی و عده ای از اعضای رهبری خاین حزب دموکراتیک افغانستان از صحنه ای سیاست خارج گردید... در انزمان هم هیچ حزب سیاسی برای دفاع از اهداف عالی. حزب و دولت جهت ایجاد فضای تفاهم و تحقق آرزوی دیرینه ای ملیتهای محکوم کشور بر نخواست ، و اگر هم بود بعد از ختم رهبری ببرک کارمل برای احراز کرسی های وزارت با داکتر نجیب الله. همکار شدند نه بخاطر مردم که یکی از این احزاب حزب سازا بود که نماینده ای آنها وزیر معادن و صنایع مقرر شد ...همه ای شما ها و احزاب فقط با پاکستانی ها و اخوندهای ایران و قصر نشینان امریکا و انگلیس همنوا و هم اواز بودید....تا بالاخره درخشش ستاره ای اقبال ملیتها به سیاهی مبدل گشت و کشور اماج تشنجات و خونریزی های تنظیمی قومی و غیره گردید.
حالا به نواختن دهل زبان فارسی به فکر تساوی حقوق مردم در افغانستان میباشید لطفا کار و پیکار تانرا در هر گوشه ای از جهان استید برای حفظ افغانستان و حقوق ملیتها بره اندازند تا جامعه ای بین المللی که گوش کر دارد اواز تانرا بشنود آنها هیچگاهی بدفاع از یک طرح بنام فارسی و فارسی زبان از شما حمایت نخواهد کرد ولی اگر شما به نام مردم محروم افغانستان چه پشتون است چه تاجیک و هزاره ، بلوچ و ایماق ، اواز بلند کنید و خواهان ختم ستم یک گروه فاشیستی تروریستی که هیچ ربطی به توده های ملیونی پشتون افغانستان ندارد ، تلاش کنید بالاخره پیروزی از آن ما و شما و مجموع مردم افغانستان خواهد بود.
ثاقب سمنگانی
کابل ، خیرخانه
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است