نگاهی به وضعیت آزادی بیان و آزادی رسانه ها
نقض آزادی ﺑﯿﺎن، آزادی رﺳﺎﻧﻪها و ﺣﻖ دست‌رسی ﺑﻪ اطلاﻋﺎت در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، ﺑﺎﯾﺪ در ﺳﻄﺢ ﺑﯿﻦ‌المللی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺗﺮاژدی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۵    ۱۴۰۲/۵/۲۶ کد خبر: 173789 منبع: پرینت

نگاهی فشرده به وضعیت آزادی بیان و آزادی رسانه ها درطی دوسال از سلطه ی طالبان؛
آزادی بیان در دو دوهه گذشته به عنوان بزرگترین دستاورد حکومت افغانستان مطرح بود و همراه به عنوان یک امتیاز مثبت برای این کشور در نظر گرفته می‌شد.
اما از زمان تسلط مجدد گروه طالبان، آزادی بیان در این کشور از بین رفته و آهسته آهسته نام افغانستان در این عرصه از تمام پلتفرم‌های جهانی حذف می‌شود.

سال قبل، نام افغانستان از «ایتلاف جهانی آزادی بیان» حذف و عضویتش در این نهاد لغو شد و کشورهای کانادا و هالند که به صورت مشترک ریاست این نهاد را به عهده دارند، اعلام کرده‌اند که وضعیت رسانه‌های افغانستان دیگر مطابق تعهدات این نهاد نیست.
افغانستان در سال 1398 عضویت ایتلاف جهانی آزادی بیان را به دست آورده بود و متعهد شده بود که مطابق معیارها و قوانین این ایتلاف فعالیت کند.
حکومت پیشین افغانستان عضویت در این نهاد را به عنوان یک دستاور بزرگ تبلیغ می‌کرد و در آن زمان مورد استقبال گسترده قرار گرفت.
اما اکنون که نام افغانستان از این نهاد حذف شده است، بسیاری از نهادهای رسانه‌ای، خبرنگاران و رسانه‌های افغانستان نسبت به آن واکنش نشان داده‌اند و اظهار نگرانی کرده است.

در دومین سال تسلط گروه طالبان بر افغانستان، روند جدید بازداشت روزنامه نگاران و اصحاب رسانه آغاز شده و نهادهای داخلی و بین المللی نیز گزارش داده اند که دو سوم خبرنگاران این کشور این حرفه را رها کرده اند.
طالبان پس از تصرف قدرت در اسد سال گذشته خورشیدی، محدودیت‌های بی‌شماری بر رسانه‌ها و کارمندان رسانه‌ای وضع کرده‌اند. آنان در نخستین گام از رسانه‌ها خواستند از نشر و پخش سریال‌های خارجی، موسیقی و اعلانات تجارتی که در آن تصاویر زنان باشد، خودداری کنند. در قوس سال گذشته بر پوشش ظاهری خبرنگاران زن نیز محدودیت وضع کرده‌اند.
بر اساس تازه ترین گزارشها فقیرمحمد فقیرزی و جان‌آغا صالح، خبرنگاران رادیو کلید در ولایت ننگرهار، حبیب سراب، خبرنگار آریانانیوز در ولایت پکتیا و حسیب حساس، خبرنگار رادیو سلام‌وطندار در ولایت قندوز از سوی طالبان بازداشت شده‌اند.
با بازداشت این چهار خبرنگار، شمار خبرنگاران بازداشتی از سوی طالبان در جریان هفته جاری به پنج نفر می رسد. در اوایل این هفته طالبان وحدت الله ابدالی، خبرنگار خبرگزاری باختر را در غزنی بازداشت کرده بودند.
علاوه بر این، بر اساس معلومات مرکز خبرنگاران افغانستان، مرتضی بهبودی، خبرنگار افغانستانی – فرانسوی امین‌الله عالمی، مؤسس و صاحب‌امتیاز رادیوی محلی «ممتاز» در فاریاب از جمله خبرنگاران زندانی هستند.
در عین حال، طالبان در هفته جاری فعالیت یک شبکه تلویزیونی، یک ایستگاه رادیو و یک فرستنده رادیویی را در ولایت ننگرهار در شرق افغانستان، متوقف کردند.
دفتر نی بازداشت فقیرزی، صالح، سراب و حساس را «غیراصولی» دانسته و گفته است که این روند می‌تواند فشار بر خبرنگاران پنداشته شود. به‌گفته‌ی نی، در صورتی که این اقدامات ادامه یابد، خبرنگاران در فضای ترس قرار می‌گیرند و آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات در افغانستان نیز با چالش جدی مواجه می‌شود.
دفتر حمایت‌کننده‌ی رسانه‌های آزاد افغانستان از مسئولان امنیتی در ولایت‌های یادشده خواسته است که خبرنگاران بازداشت‌شده را هرچه زودتر رها کنند و در صورتی که ادعایی در برابر آنان مطرح باشد، باید از طریق کمیسیون تخطی رسانه‌ها پیگیری شود.

ترک شغل توسط اکثریت خبرنگاران؛
در حالی که طالبان روند جدید بازداشت خبرنگاران را آغاز کرده، سازمان های بین المللی از جمله گزارشگران بدون مرکز گزارش داده که دو سوم از خبرنگاران این کشور این حرفه را رها کرده اند.
بر اساس تازه ترین گزارش این نهاد، 80 درصد از خبرنگاران زن در افغانستان نیز به دلیل محدودیت های طالبان مجبور شده اند که شغل خبرنگاری را ترک کنند.
سازمان گزارشگران بدون مرز می‌گوید که از ۱۵ آگست سال ۲۰۲۱ میلادی تا اکنون، ۸۰ درصد از خبرنگاران زن در افغانستان مجبور شده‌اند که کار شان را ترک کنند
این نهاد گزارش در آستانه‌ی دومین سال تسلط طالبان منتشر کرده، نوشته است که در این مدت بیش از دو سوم خبرنگاران افغانستان این حرفه‌ را رها کرده‌اند.
سازمان مذکور نوشته است که خبرنگاران افغانستان با وجود سرکوب‌ طالبان، برای زنده‌ نگه‌داشتن روزنامه‌نگاری در این کشور مبارزه می‌کنند.
این نهاد با شماری از این خبرنگاران در داخل و خارج از کشور گفتگو کرده است، یکی از این افراد یک خبرنگار زن است که هنوز به برای یک شبکه‌ی تلویزیونی در کابل کار می‌کند و «به دلایل موجه» هویتش افشا نشده است.
این خبرنگار زن به گزارشگران بدون مرز گفته است که وضعیت خبرنگاران زن «هر روز بدتر می‌شود» و او «صرفا به دلیل زن بودن» از حق پوشش بسیاری از رویدادهای خبری محروم شده است.
او با اشاره به محدودیت‌های طالبان بر کار خبرنگاران زن گفته است که "بسیاری از خبرنگاران زن مجبور به ترک کار خود شده‌اند. بسیاری‌ها ترجیح دادند به‌جای این‌که پشت میز کار خود زندانی باشند، اتاق خبر را ترک کنند و در خانه بمانند."

گزارشگران بدون مرز در این گزارش به‌نقل از انجمن مستقل خبرنگاران افغانستان (AIJA ) نوشته است که در دو سال گذشته بیش از نیمی از ۵۴۷ رسانه ثبت شده در افغانستان تعطیل شده‌‌اند.
این نهاد افزوده که اکنون از ۱۵۰ شبکه‌ی تلویزیونی در افغانستان کمتر از ۷۰ شبکه، از ۳۰۷ ایستگاه رادیویی ۱۷۰ رادیو و از ۳۱ خبرگزاری ۱۸ خبرگزاری، هنوز فعالیت می‌کنند.
ظریف کریمی، مسوول نهاد حمایت کننده رسانه‌های آزاد افغانستان (نی) به گزارشگران بدون مرز گفته است که "اگر وضعیت به‌همین صورت پیش برود، بسیاری از رسانه‌ها به زودی مجبور خواهند شد که دروازه‌های خود را ببندند."
در این گزارش آمده است که چالش‌ها برای خبرنگاران در داخل افغانستان «بسیار بزرگ» هستند و آن‌ها بر اثر بازداشت‌ها و آزار و اذیت طالبان «وحشت زده، لِه شده و مأیوس» شده‌اند و به خود سانسوری روی آورده است.
این نهاد به نقل از خبرنگاران یک تلویزیون نوشته است که خبرنگارانی که «منصفانه و دقیق» گزارش داده‌اند، یا زندانی شده‌اند و یا مجبور به ترک کار و یا هم مجبور به ترک کشور.
این خبرنگار گفته است که "وظیفه‌ی اصلی طالبان سانسور است. طالبان هیچ مخالفتی را با سیاست‌های‌شان تحمل نمی‌کنند. ما این‌جا هیچ حامی نداریم، فقط می‌دانیم که باید با آن [محدودیت‌های طالبان] کنار بیایم"
گزارشگران بدون مرز نوشته است که مدیران و سردبیران رسانه‌ها نیز به خوبی می‌دانند که اگر بخواهند در افغانستان فعالیت خود را ادامه دهند، مجبور هستند که از قوانین طالبان پیروی کنند.

تعطیلی گسترده رسانه ها؛
گزارشگران بدون مرز در گزارش جدید خود از تعطیلی گسترده رسانه های افغانستان نیز خبر داده است، نهاد مذکور گفته است که در دو سال گذشته و زیر سلطه طالبان بیش از نیمی از رسانه های افغانستان تعطیل شده اند. بر اساس گزارش فوق در سال 2021 میلادی در افغانستان 547 رسانه ثبت شده وجود داشت که اکنون بیش از نیمی از آنها تعطیل شده است.
این نهاد گزارش داده که اکنون از ۱۵۰ شبکه‌ تلویزیونی در افغانستان کمتر از ۷۰ شبکه، از ۳۰۷ ایستگاه رادیویی ۱۷۰ رادیو و از ۳۱ خبرگزاری ۱۸ خبرگزاری، هنوز فعالیت می‌ کنند.
گزارشگران بدون مرز در عین حال از ظهور نسل جدیدی از روزنامه نگاران افغانستان خبر داده است و گفته است که آنها در تبعید و از طریق فعالیت آنلاین برای زنده نگهداشتن حرفه روزنامه نگاری در افغانستان، مبارزه می کنند.
از زمان تسلط دوباره گروه طالبان بر افغانستان، محدودیت های شدید علیه رسانه های افغانستان و فعالیت خبرنگاران این کشور وضع شده است.
بر اساس گزارش نهادهای مدافع خبرنگاران افغانستان، این گروه در دو سال گذشته به صورت پیوسته در پی سرکوب و بازداشت خبرنگاران افغانستان بوده است و شمار زیادی از خبرنگاران را در زندان ها شکنجه کرده اند.

حمایت از خبرنگاران آسیب پذیر؛
گزارشگران بدون مرز گفته است که از آگست سال ۲۰۲۱ تا اکنون ۴۲۰ اقدام حمایتی برای حمایت از خبرنگاران افغانستان انجام داده است.
این نهاد گفته است در سال ۲۰۲۲ میلادی از ۸۶ درخواست ویزا از سوی خبرنگاران افغانستان برای پناهندگی در کشورهای سومی و از جنوری سال ۲۰۲۳ تا کنون از ۸۹ درخواست مشابه، حمایت کرده است که حمایت از درخواست‌های پناهندگی سیاسی نیز ادامه دارد و در سال ۲۰۲۲ میلادی به ۳۶ متخصص رسانه و در سال ۲۰۳۳ به ۱۵ نفر، کمک شده است.
این نهاد همچنین گفته است که به ۱۰۰ خبرنگار افغانستان در سال ۲۰۲۲ و ۷۹ خبرنگار دیگر در سال ۲۰۲۳ کمک مالی کرده است. ضمناً درگزارش این سازمان آمده است که این کمک‌ها بیشتر به خبرنگاران در معرض خطر برای تأمین هزینه‌های فوری زندگی، به ویژه هزینه‌های مربوط به اسکان مجدد در کشور سوم، صورت گرفته است.
گروه طالبان از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های شدید علیه خبرنگاران و رسانه‌های کشور وضع کرده‌اند و در موارد مختلف خبرنگاران را بازداشت و شکنجه کرده‌اند.
این گروه بر فعالیت خبرنگاران زن در افغانستان محدودیت‌های ویژه وضع کرده‌‌اند و آن‌ها را مجبور کرده‌‌اند که هنگام اجرای برنامه‌های تلویزیونی ماسک سیاه بپوشند.

رسانه‌ها و آزادی بیان زیر تیغ سانسور؛
یکی از دلایل حذف نام افغانستان از ائتلاف جهانی آزادی بیان، سانسور شدیدی است که گروه طالبان بر رسانه‌ها و گردش اطلاعات در این کشور وضع کرده‌اند. این گروه از زمان تسلط بر افغانستان، فرامین زیادی را صادر کرده‌اند که آزادی بیان، آزادی رسانه‌ها و گردش آزاد اطلاعات را محدود می‌کند.
ملا هبت الله، رهبر گروه طالبان، به صورت مستقیم فرامین محدود کننده آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها را صادر کرده است.
محدودیت‌های که گروه طالبان بر رسانه‌های افغانستان وضع کرده‌اند، شامل محدودیت بر پوشش خبرنگاران زن و اجباری کردن پوشیدن ماسک سیاه هنگام اجرای برنامه، ممنوعیت اجرای برنامه‌های مشترک توسط خبرنگاران زن و مرد، ممنوعیت پخش بسیاری از سریال‌های خارجی، به شمول شماری از سریال‌های مذهبی که بر اساس روایت اهل تشیع از زندگی پیشوایان دین اسلام و پیامبران تهیه شده است.
علاوه بر این، این گروه به صورت متداوم به آزار و اذیت خبرنگاران پرداخته است و شماری از خبرنگاران را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
این عوامل باعث شده است که وضعیت افغانستان از لحاظ آزادی بیان، با عقب‌گرد بسیار وحشتناک مواجه شود و با آینده مبهم و نا معلوم مواجه باشد.

پیامدهای حذف از ائتلاف جهانی آزادی بیان؛
حذف نام افغانستان از ائتلاف جهانی آزادی بیان، واکنش‌های گسترده خبرنگاران را به همراه داشته است و نگرانی‌های زیادی در مورد وضعیت آزادی بیان، ابراز شده است.
خبرنگاران حذف نام این کشور را از ایتلاف جهانی آزادی بیان، نشانه‌ای از فراگیر شدن اختناق و خفقان در افغانستان می‌دانند و می‌گویند که شهروندان این کشور پس از این در زیر سلطه گروه طالبان، بیشتر از حقوق و آزادی‌های اساسی خود، محروم خواهند شد.
آنها همچنین به این باور هستند که حذف نام افغانستان از ائتلاف جهانی آزادی بیان، نشانگر شدت سرکوب، اختناق و خفقان در این کشور توسط گروه طالبان است.
خبرنگاران به این باور هستند که گروه طالبان با خبرنگاران و رسانه‌ها برخورد استخباراتی دارند و در تلاش هستند که خبرنگاران آزاد را از طریق گروه‌های استخباراتی خود شناسایی، بازداشت و ترور کنند.
به باور بسیاری از خبرنگاران، پیامد حذف نام افغانستان از پلتفرم‌های جهانی آزادی بیان و خفقانی که گروه طالبان در این کشور به وجود آورده است، این کشور را بیشتر به سمت خاموشی و بی صدایی به پیش خواهد برد و مردم افغانستان یکبار دیگر شاهد تکرار حوادث دو دهه قبل خواهند بود.
بدون تردید حذف نام افغانستان ائتلاف‌های جهانی، باعث نخواهد شد که طالبان سیاست خود را تغییر دهند بلکه این گروه خفقان را در فضای عمومی شدت خواهند بخشید و به سرکوب رسانه‌ها ادامه خواهند و آینده فاجعه باری در انتظار رسانه‌ها و خبرنگاران افغانستان خواهد بود.

خشونت و ارعاب خبرنگاران؛
در این شک نیست که در طی دوسال آخر خبرنگاران در افغانستان همواره از سوی گروه طالبان تحت تهدید قرار داشته‌اند و عامل قتل و کشتار بسیاری از خبرنگاران، این گروه است.
بر اساس گزارش‌های منتشر شده توسط سازمان ملل متحد و سایر سازمان‌های بین المللی، گروه طالبان مسئول بیشترین خشونت علیه خبرنگاران در دو دهه گذشته بوده‌اند.
اما در دو سال گذشته که این گروه بر افغانستان حاکم بوده‌اند نیز خشونت علیه خبرنگاران را کنار نگذاشته‌اند و بارها خبرنگاران را در خیابان‌ها شلاق زدند و سرکوب کردند.
خشونت و سرکوب گروه طالبان باعث شده است که بسیاری از خبرنگاران کشور را ترک بکنند و شماری از خبرنگاران نیز که در کشور باقی مانده‌اند، یا در خفا زندگی کنند و یا اینکه از ترس جان شان، نتوانند فعالیت آزاد خبرنگاری داشته باشند.
واقعیت این است که گروه طالبان نمی‌توانند یک جامعه آزاد را برتابند و در تلاش این هستند که جامعه را بیشتر به سمت تک صدایی و تک جنسیتی سوق دهند.
در چنین حاکمیتی، آزادی بیان اولین قربانی است و خبرنگاران دیگر هیچگاه نمی‌توانند که بدون ترس و هراس فعالیت کنند.

خبرنگاران قربانی حملات انتحاری و تروریستی؛
از زمان تسلط گروه طالبان، خبرنگاران هدف حملات متعدد تروریستی و انتحاری قرار گرفته است که آخرین مورد آن حمله مرکز تبیان در شهر مزار شریف بود.
گروه طالبان در 22 ماه گذشته، نه تنها مکانیزمی برای حفاظت از خبرنگاران افغانستان ایجاد نکرده، بلکه مکانیزم های موجود از دوره حکومت قبلی را نیز از بین برده است.
در زمان نظام جمهوری نیز خبرنگاران افغانستان هدف حملات متعدد تروریستی قرار می گرفتند که مسئولیت شماری از آنها را گروه طالبان به عهده داشت.
اما در آن زمان، دولت مکانیزمی برای حمایت از رسانه ها ایجاد کرده بود و کمیته ویژه متشکل از مقامات دولت و مسئولان رسانه ها و نهادهای خبرنگاری به رهبری معاون دوم ریاست جمهوری، خشونت علیه خبرنگاران را بررسی می کرد و به نهادهای امنیتی افغانستان دستور رسیدگی به آنها را می داد.
در این کمیته نهادهای امنیتی چون ریاست عمومی امنیت ملی و وزارت امور داخله نیز عضو بودند و نمایندگان آنها همواره از بررسی پرونده های خشونت علیه خبرنگاران و رسیدگی به آنها، گزارش می داد.
اما پس از تسلط گروه طالبان، این کمیته لغو شد و اکنون هیچ گونه مکانیزمی برای بررسی پرونده های خشونت علیه خبرنگاران وجود ندارد و هیچ پرونده خشونت علیه خبرنگاران بررسی نمی شود.
با کاهش مکانیزم های حفاظتی از خبرنگاران در زیر سلطه گروه طالبان، اکنون بیشتر از هر زمانی در معرض خطر قرار دارند.
نهادهای خبرنگاری افغانستان، حملات تروریستی را که خبرنگاران را هدف قرار می دهد «اقدام آشکار علیه خبرنگاران و آزادی بیان» می دانند و محکوم می کنند.
کمیته بین المللی مصئونیت خبرنگاران گفته است که خبرنگاران افغانستان اکنون یکی از چالش برانگیز ترین شرایط کار می کنند و برای اطلاع رسانی و تهیه خبر، با مشکلات زیادی از جمله محدودیت های گروه طالبان و ناامنی، مواجه هستند.
نهادهای خبرنگاری همواره از افزایش محدودیت و ناامنی علیه خبرنگاران ابراز نگرانی کرده اند و گفته اند که این مساله باعث خواهد شد که آزادی بیان و آزادی رسانه در کشور هر روز محدودتر شود و کار خبرنگاری دشوارتر.

نامه «صدها» خبرنگار افغان به دبیرکل سازمان ملل؛
سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان در نامه‌ای سرگشاده به آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل از او خواستار توجه به خبرنگاران زندانی در زندان‌های طالبان، خبرنگاران گیرمانده در کشورهای سومی و «وضعیت اسف‌بار» رسانه‌ها در داخل افغانستان شده است.
در این نامه که به قول این نهاد با امضای ۶۰۰ خبرنگار افغان به دبیر کل سازمان ملل فرستاده شده ، آمده است که با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان این کشور آزادی بیان به شدت محدود شده ولی از آن زمان هیچ اقدام عملی از سوی سازمان ملل و سایر سازمان‌های بین‌المللی برای تحت فشار قرار دادن حکومت طالبان، صورت نگرفته است.
سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان گفته است که نقض آزادی بیان، عدم استقلال رسانه‌ها و عدم حق دسترسی به اطلاعات در افغانستان باید در سطح بین المللی به عنوان یک «تراژدی انسانی» به رسمیت شناخته شود و علیه طالبان «مجازات‌ها و تحریم‌های شدید اعمال شود».
در این نامه خطاب به آقای گوترش آمده است: « با تأثر امروز در داخل افغانستان همه دستاوردها بر باد رفته و بیکاری، فقر، تحقیر و ترس ازمرگ، امان ما را بریده است و اگر در تبعید اجباری از کشور به سر می‌بریم درسراسرجھان سرگردانیم. درحقیقت معنا، ظرفیت‌ھای حرفه‌ای وھرآن چیزی که ھویت جامعه رسانه‌ای را شکل داده بود، از دست داده‌ایم.»
این سازمان می‌گوید از آگوست/اوت ۲۰۲۱ که گروه طالبان قدرت را در افغانستان تصرف کردند حدود ۶۰ در صد از رسانه‌های چاپی، صوتی و تصویری در این کشور مسدود شده است و از آن زمان بیش از صد خبرنگار بازداشت، تهدید و در مواردی مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند.
در نامه سرگشاده سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان عنوانی دبیر کل سازمان ملل تاکید شده است که مقامات طالبان که موازین بین‌المللی در مورد کار و کارمندان رسانه‌ها را نقض می‌کنند، «باید مجازات و مورد تحریم‌های شدید قرار بگیرند».
در این نامه از سازمان ملل متحد خواسته شده تا در زمینه رهایی خبرنگاران زندانی در افغانستان تحت تسلط طالبان و در قسمت کمک به خبرنگاران گیرمانده در کشورهای سومی، کمک شود.
خبرنگاران حامی این سازمان همزمان از دبیرکل سازمان ملل خواسته‌اند تا برای اطلاع‌رسانی بدیل، در زمینه ایجاد یک «شبکه بین‌المللی خبری حرفه‌ای» به آن‌ها در تبعید کمک کند.
در نامه این نهاد گفته شده است که از زمان تسلط طالبان به قدرت در افغانستان ۳۸۷ رسانه که به قول این سازمان ۶۰ درصد رسانه‌ها در افغانستان بود، مسدود شده است و تا کنون ۱۱۵ تن از روزنامه‌نگاران افغان دستگیر، تھدید یا شکنجه شده‌اند.
آن‌ها گفته‌اند شماری از خبرنگارنی که در کشورهای ایران و پاکستان گیرمانده‌اند در مواردی مجبور شده‌اند تا برای رفع مشکلات اقتصادی «اعضای بدن خود را بفروش برسانند».
سازمان حمایت از خبرنگاران گفته است که بیشترین رقم خبرنگاران آسیب‌پذیر را زنان و دختران خبرنگار تشکیل میدهد.
این نهاد گفته است هر نوع «تعامل با حاکمیت طالبان و مدارا با آن، غیر قابل قبول است».

وضعیت خبرنگاران زن در دو سال پسین؛
زن‌تایمز درباره وضعیت خبرنگار زن در دوسال گذشته، با ۳۲ خبرنگار زن در ۱۲ ولایت مصاحبه انجام داده است که ۱۷ تن از ۳۲ خبرنگار زن که با نشریه مذکور صحبت کرده‌اند، پس از تسلط طالبان کارشان را از دست داده‌اند: ۶ تن به دلیل زن بودن، از رسانه‌ای که در آن کار می‌کرده‌اند، اخراج شده‌اند، ۶ تن از آنان به دلیل متوقف شدن نشرات رسانه‌ها بیکار شده‌اند و ۵ تن دیگر نیز به دلیل وضع محدودیت و مسائل امنیتی وظایف‌شان را ترک کرده‌اند. اما ۱۵ خبرنگار دیگر که تا کنون به کارشان ادامه داده‌اند، به زن‌تایمز گفته‌اند که به‌رغم مواجهه با تبعیض جنسیتی، آزار جنسی، تهدیدهای امنیتی، فشار برای ترک شغل، کار بدون دستمزد، دسترسی نداشتن به اطلاعات، سانسور طالبان و قوانین سخت‌گیرانه‌ی حجاب اجباری به کار خود ادامه می‌دهند.
در همین حال اواخر ماه حوت ۱۴۰۰ یک نظرسنجی توسط اتحادیه‌ی ملی خبرنگاران افغانستان نشان می‌دهد که نزدیک به ۹۰ درصد از زنان روزنامه‌نگار «تبعیض جنسیتی را تجربه کرده‌اند»، در حالی که نزدیک به ۸۰ درصد گفته‌اند که «در رژیم طالبان مورد توهین و تهدید قرار گرفته‌اند؛ از جمله تهدیدهای فیزیکی، سوء‌استفاده از سوی مقامات طالبان و تهدیدهای کتبی و شفاهی. این نظرسنجی هم‌چنین حاکی است که ۸۷ درصد از زنان روزنامه‌نگار، به دلیل ترس و وحشت، انگیزه‌ای برای کار در شرایط فعلی ندارند.
در ماه اسد سال ۱۴۰۱، گزارشگران بدون مرز گزارشی منتشر کرد که در آن گفته شده بود، از ۲۷۵۶ زن روزنامه‌نگار و کارمند رسانه در افغانستان قبل از تسلط طالبان، تنها ۶۵۶ تن هنوز کار می‌کردند. در زمان انتشار این گزارش، زنان کارمند رسانه‌ای دیگر در ۱۱ ولایت کشور از کار رسانه‌ای حذف شده‌اند، در حالی که ۸۵ درصد از کسانی که هنوز کار می‌کردند، در کابل مستقر بودند.
گزارش زنان سازمان ملل، که در ماه میزان سال ۱۴۰۱ درباره‌ی محدودیت‌های رسانه‌ای در افغانستان منتشر شد، نیز گفته است: «زنان روزنامه‌نگار نه‌تنها به دلیل موضوعاتی که پوشش می‌دهند، بلکه اغلب در بیرون از منزل یا خارج از خانواده، به دلیل به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی که مانع از مشارکت کامل زنان در زندگی عمومی و ارتباطات‌شان با مردان می‌شود، نیز مورد هدف قرار می‌گیرند.» در ماه دسامبر امسال، زن‌تایمز مواردی را گزارش کرده است که طالبان دستور حذف صدای زنان از رادیوها را داده است. به‌طور مثال، مقامات محلی طالبان در قندهار به رسانه‌ها دستور دادند که از پخش صدای زنان، حتی در برنامه‌های آشپزی و دینی خودداری کنند.

روایات خبرنگاران زن در دوسال پسین؛
وضعیت زنان در دو‌سال گذشته نه تنها که بد، بلکه اسفبار بوده‌است. بعد از آمدن طالبان، اکثریت خانم‌هایی که از اقشار مختلف مانند زنانی که به حیث قاضی‌، سارنوال‌، مقام حکومتی ، فعال جامعۀ مدنی، هنرمند و خبرنگار در جامعه فعال بودند، به دلیل تهدید‌هایی که وجود داشت، از افغانستان برآمدند. با این وجود، هم‌چنان یک‌تعداد از خانم‌های فعال و نترس که از بطن جامعه برآمده بودند در اعتراض به عملکرد طالبان، در افغانستان اظهار وجود کردند اما با تآسف سرکوب‌ها، بازداشت‌ها و دستگیری‌هایی که وجود داشت، باعث شد که بخش عظیمی از این صداها به دلیل تهدیدها فروکش کند؛ اما هنوزتعداد قابل توجه از زنان فعال به صورت زیرزمینی به فعالیت‌هایشان ادامه می‌دهند که جای قدردانی دارد. آن‌چه که در دو سال گذشته اتفاق افتاد عملاً باعث شد زنان از عرصۀ سیاست، اقتصاد، اجتماع و آموزش کنار گذاشته شوند. اگر چه که در بخش‌های صحی هنوز تعداد ی از خانم‌ها فعال هستند که به وظیفه می‌روند، اما دربخش‌های دیگر، اکثریت خانم‌ها ازوظیفه کنار گذاشته شده اند. هیچ زنی در بخش رهبری و در دستگاه سیاست مشاهده نمی شود. به دلیل دیدگاه جنسیتی و افراطی که طالبان دارند؛ اجازۀ ورود به هیچ خانمی در دستگاه رهبری و سیاست داده نشده است. تعداد کمی از زنان خبرنگاری که در حال حاضر فعال هستند؛ مجبورند با محدودیت‌هایی که طالبان وضع کرده اند سر و صورت‌شان را هنگام اجرای وظیفه بپوشانند. امروزه در هر بخش حضور زنان، بسیار کم‌رنگ شده؛ بطوری که در بعضی ساحات مانند سیاست و مشارکت سیاسی زنان این حضورکاملاً صفر است. هیچ قاضی و سارنوال، اجازۀ برگشت به وظیفۀ قبلی خود را نیافته، زن‌های کماندوی ارتش از ترس طالبان به بیرون از کشور مهاجرت کرده اند و تعدادی که باقی مانده‌اند به شکل پنهانی زندگی می کنند. در خصوص تحصیل خانم‌ها و دختران هم، شاهد هستیم که دختران بالاتر از صنف ۶ هنوز اجازۀ رفتن به مکتب را نیافته اند و دانشگاه ها به روی دختران بسته است و این می‌تواند بنا بردلایل مختلفی ازجمله اختلافات درونی طالبان و قرائت‌های افراطی آنان نسبت به حقوق زنان باشد. در بیست سال اخیر یک نیروی بسیار قدرتمند و با ظرفیت بالا از زنان در جامعۀ افغانستان ایجاد شده بود که می‌توانست بازوی قوی برای پیش‌برد جامعه باشد اما متأسفانه با روی کار آمدن طالبان این ظرفیت به حاشیه رانده شد که در اینجا روایات چند از زنان شاغل(روزنامه نگاران) را بشرح فشرده بیان میدارم:

مریم(مستعار) یکی از خبرنگاران زن که وضعیت رقت‌بار زنان خبرنگار را با پوست و گوشت خود احساس کرده، از بغض و اندوه خبرنگاران زن حکایت‌های تلخ‌ و دردناکی دارد. وی می‌گوید: «وضعیت اطلاع‌رسانی برای خانم‌ها خیلی چالش‌برانگیز و دشوار شده است. مشکل کاری برای خانم‌ها ده برابر افزایش یافته است. روزانه ساعت‌ها پشت دروازه ارگان‌های دولتی می‌ایستم، هیچ کسی برایم اطلاعات نمی‌دهد؛ چون من خانم هستم. می‌گویند برو همکار ظمرد خود را روان کن. وقتی همکار مرد ندارم، چه کار باید کنم؟ وضعیت غیرقابل تحمل است. وقتی به مسوولان طالبان صدا می‌گذارم، برایم می‌گویند که همکار مرد خود را روان کنید. این خیلی مشکل است. روزها برای دفتر گزارش ندارم.»
فرح(مستعار) یکی دیگر از خبرنگاران، وضعیت خبرنگاران زن را دشوار و نگران‌کننده می‌خوانده می‌گوید: «وقتی برای تهیه گزارش در صحنه می‌روم، از مساله پوششم گرفته تا رویدادی را که می‌خواهم به صحنه بکشم، باید از نظر گذرانده شود و خیلی‌های‌شان سانسور می‌شود و کلاً ماجرایی را که باید بیان شود، نمی‌شود. دسترسی به اطلاعات خیلی مشکل است.»
می افزاید: روند اطلاع‌رسانی در دوره طالبان در کل تغییر کرده‌است و رسانه‌ها و خبرنگاران بیش‌تر به دلیل فضای محدودکننده به دنبال موضوعات واکنش‌برانگیز نیستند. به همین دلیل بیش‌تر کارهای رسانه‌ای در اکثر ولایات بر فعالیت‌های عادی و بازتاب برنامه‌های مقامات طالبان متمرکز شده‌است.

فروهر(مستعار) یکی دیگر از خبرنگاران زن میگوید: به‌عنوان یک خبرنگار زن حق مصاحبه با مردان را ندارد. «به‌عنوان خبرنگار زن با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو هستم. نمی‌توانم برای تهیه گزارش بیرون بروم. بارها از سوی طالبان مورد خشونت لفظی قرار گرفته‌ام و در نحوه پوشش هر روز با محدودیت جدی‌تری مواجه هستیم.»
درهمین حال صدیقه(مستعار) یکی دیگر از خبرنگاران زن می‌گوید: «کار برای روزنامه نگاران زن فعلاً خیلی محدود است. هر روز ما شاهد تبعیض جنسیتی هستیم و بارها مورد تبعیض قرار گرفته‌ام، چه در کار و یا بیرون از کار؛ حتا به ما به‌عنوان زن حق بیرون رفتن بدون برقع را نمی‌دهند. در هنگام تهیه گزارش واقعیت خیلی محدودیت دارم، از ندادن معلومات گرفته تا پوشش سوژه‌های مورد نظر که باید نشر شود، اما به دلیل امنیت از بسیاری سوژه‌ها ما می‌گذریم.»
این خبرنگار گفت: «وضعیت اطلاع‌رسانی هیچ خوب نیست، به‌ویژه برای خبرنگار زن محدودیت‌ها بیشتر شده است. هیچ چتر حقوقی و حمایتی وجود ندارد. نهادهای انگشت‌شمار حامی خبرنگاران نیز زیر تأثیر قرار دارند. از این ناحیه خبرنگاران دچار مشکلات هستند و هیچ نهادی نیست تا از خبرنگاران حمایت کند.»

طیبه(مستعار) یکی دیگر از خبرنگاران می‌گوید: طالبان در ولایات حتی کنفرانس‌های مطبوعاتی و برنامه‌هایی مثل افتتاح پروژه‌ها را نیز بدون حضور رسانه‌های آزاد برگزار می‌کنند.
او می‌افزاید که موصوف و دیگر خبرنگاران بیش‌تر با روابط شخصی که دارند، از برنامه‌های طالبان آگاه شده و برای پوشش خبری آن اشتراک می‌کنند.

سمیه(مستعار) خبرنگار دیگری می افزاید: طالبان همواره از روند اطلاع رسانی خبرنگاران انتقاد داشته و به آن‌ها هشدار داده‌‎اند که خبرها و گزارش‌های خلاف منافع طالبان را منتشر نکنند.
به گفته این خبرنگار، اگر خبرها و گزارشات به نفع طالبان باشد یا همانطور که آن‌ها می‌خواهند منتشر شود، کاری ندارند؛ اما اگر خلاف آنچه باشد که آن‌ها می‌خواهند، خبرنگاران با تهدید، احضار و بازداشت روبه‌رو خواهند شد.
این خبرنگار همچنین می‌گوید: «طالبان تلاش دارند تا فعالیت رسانه‌ها را محدود کنند. آن‌ها حقیقت را دوست ندارند. من به خاطر نشر یک خبر در شرایطی بودم که می‌خواستم ولایت را ترک کنم.

طهورا(مستعار) در یکی از خبرگزاری ها منحیث گزارشگر کار میکرد میگوید، پس از سقوط نظام جمهوری اسلامی، تمام عرصه‌های کاری به شمول کار در رسانه، برای زنان محدود گردید؛ برخی خانم‌های خبرنگار کار شان را از دست دادند، شماری با مشکل معاش و برخی هم با چالش‌های دیگری مواجه شدند.
وی افزود، وقتی که نظام پیشین سقوط کرد، سخن‌گویان همه تغییر کردند، سخن‌گویان برخورد مسلکی با مطبوعات نداشتند، با خبرنگاران زن اصلا برخورد خوب نمی‌کردند، در برخی موارد خبرنگاران زن با خشونت نیز مواجه می‌شدند.

در همین حال، هدّا(مستعار) گویندۀ یکی از رسانه های تصویری می‌گوید، با تغییر نظام سیاسی خبرنگاران زن و دختران با مشکلات زیاد مواجه شدند؛ برای شان محدودیت‌های وضع گردید و در برخی موارد نظامیان با خانم‌های خبرنگار برخورد خوبی نداشتند ولی اخیرا مشکلات آنان تا حدی کم شده‌است.
اجباری شدن پوشیدن ماسک توسط مجریان زن در تلویزیون‌ها را کار دشوار خوانده، افزود، خبرنگاران و کارمندان رسانه‌یی با حجاب مشکلی ندارند اما ماسک چیزی است که شامل حجاب نمی‌شود و گوینده‌گان زن را با مشکل مواجه می‌سازد.

همچنان ثریا(مستعار) پس از سقوط نظام پیشین، کارش را از دست داده، می‌گوید که پس از سقوط نظام پیشین به دلیل این که برخی محدودیت‌ها وضع گردید، برخورد مسلکی با خبرنگاران نمی‌شد، کارش را ترک کرد و خانه‌نشین شد، اما اکنون مشکلات اقتصادی دامنگیرش شده‌است.
وی که با یک پدر ریش‌سفیدش مسئوولیت تامین نفقۀ خانواده ۱۲ نفرشان شان می‌باشند، اظهار امیدواری کرد که به مشکل اقتصادی رسانه‌ها رسیده‌گی شود و برای خبرنگاران که کار شان را از دست داده اند، زمینۀ کار مساعد گردد.

فوزیه(مستعار) یکی از خبرنگاران که قبلا با یک تلویزیون خصوصی کار می‌کرد گفت: "زنان زیادی از خبرنگاران سرپرست و نان‌آور خانواده‌ها هستند، به شمول خبرنگاران. هر زن و دختری که در بیرون کار می‌‌کنند، من یکی از این خبرنگارانم که در خانه حبس هستم. ما بدبخت شده‌ایم. هیچ دختر را در حال حاضر طالبان اجازه به کار و رفتن به دانشگاه نمی‌دهد. آن زنان که نان‌آور خانه بود سرنوشت ما چه می‌شود بلاخره؟"

ضمنا صدف(مستعار) یکی دیگر از خبرنگاران که کار خود از دست داده میگوید: سال‌ها برای ارزش‌های آزادی بیان و بازتاب مشکلات مردم کار کرده، اما اکنون خانه‌نشین شده است.
او می‌گوید: "ما خبرنگاران زن سال‌ها زحمت کشیدیم تنها هدف ما تلاش اطلاع‌رسانی دقیق و به موقع بوده‌اند. امروز در چهار دیواری خانه‌ها مانند زندانی‌ها حبس هستند. بسیاری از ما نان‌آور خانواده‌های ما بودیم. با آمدن طالبان هر روز آزادی بیان محدود شده می‌رود. اگر این گونه ادامه یابد جای نگرانی است."

یاسمین بابر ۲۵ ساله و خبرنگار یک رادیوی خصوصی در کابل است. او دست‌کم چهار سال در این رسانه‌ مجری خبر بود؛ اما پس از صدور فرمان ممنوعیت کار زنان توسط طالبان، او و سه همکار دیگرش از رفتن بر سرکار منع شده‌اند.
یاسمین گفته است: "مدیر مسوول ما شب زنگ زد که سر از فردا تا معلوم شدن اوضاع به کار نیایید. دقیقا نمی‌دانستم چه بگویم. طالبان وضعیت زنانی مانند من را در نظر نمی‌گیرد که وقتی کار نکنم، حتا نان خوردن ندارم‌."
یاسمین دوسال پیش پدرش را بر اثر مریضی از دست داده و تنها نان‌آور خانواده شش نفری‌اش است. او از روزی که بیکار شده به رسانه‌های زیادی درخواست کار داده است؛ اما نتوانسته جواب مثبت بگیرد. به گفته‌ی یاسمین، هیچ نهاد و سازمانی دختران را به دلیل محدودیت‌های طالبان به کار جذب نمی‌کند.

از سوی دیگر، انگیزه (مستعار) یکی دیگر از خبرنگاران زن میگوید: "متاسفانه طالبان خواهان خواستار حکومت تک‌جنسیتی هستند. در صورتی که طالبان خواستار چنین چیزی باشند، زنان فعالیت در جامعه نداشته باشند. به ویژه وضعیت خبرنگاران به صورت واضح نشان‌دهنده آن است که [طالبان] دوباره مانند ۲۰ سال پیش با همان ذهنیت هستند."

به اساس گفته های خبرنگاران زن درمیابیم که برعلاوه اینکه حوصله افراد منسوب به رژیم طالبان در برابر خبرنگاران زن صفر است و هرگاه خبرنگاری خلاف آنچه آن‌ها می‌گویند گزارش دهد، با تهدید و بازداشت آن‌ها روبه‌رو خواهد شد که طالبان در بیست ماه حاکمیت شان چندین خبرنگار را بازداشت کرده‌اند که یکی از خبرنگاران تاکنون چند بار است که از سوی این گروه بازداشت شده‌است.
ضمنا در این میان بیش‌تر خبرنگاران به دلیل ترس از بازداشت، شکنجه و تهدید این گروه کارهای اطلانی‌رسانی‌شان را مطابق چارچوب تعریف‌شده طالبان منتشر می‌کنند. یک خبرنگار محلی در هلمند می‌گوید: «خبری که می‌سازیم اگر در چارچوب امارت باشد، مشکلی نیست.
همچنان به روایت گفته های خبرنگاران و مسئولان محلی نهادهای حمایت‌کننده رسانه‌ها تقریبا تمام رسانه‌های خصوصی در افغانستان با مشکلات مالی مواجه هستند که در اکثریت ولایات توان تامین مصارف ابتدایی‌شان را ندارند.

به اساس گفته های چندین مسوولین رسانه های خصوصی در حوزه های شمال، غرب و جنوب کشور؛ به جز تعداد محدودی از رسانه‌ها، تمام رسانه‌های فعال در این سه حوزه با مشکلات جدی مالی مواجه‌اند و خبرنگاران به دلیل مشکلات مالی نمی‌توانند معاش دریافت کنند.
آنها می‌افزایند که در برخی از رسانه‌ها خبرنگاران با توجه به علاقه‌ای که به کار خبرنگاری دارند، به صورت رایگان به کار ادامه داده‌اند؛ در حالی که به گفته او این رسانه‌ها توان پرداخت معاش کارمندان را ندارند.
به این ترتیب، رسانه‌ها و خبرنگاران در سایه حاکمیت طالبان در تگنای شدیدی قرار گرفته و روند اطلاع‌رسانی و محتوای نشراتی رسانه‌ها نیز به پایین‌ترین سطح خود رسیده‌است. افزون بر این، روند رسیدگی به اطلاعات نیز محدود شده و در بسیاری از موارد گفته می‌شود مقامات طالبان از دادن معلومات به خبرنگاران خودداری می‌کنند.
پیش از این گزارش‌ها در مورد سانسور خبرها توسط نهادهایی مثل استخبارات، اطلاعات و فرهنگ طالبان منتشر شده‌بود. به گفته شماری از خبرنگاران، طالبان نشر رویدادهای خلاف خواسته‌های‌شان را نمی‌پذیرند و همواره خبرنگاران و رسانه‌هایی را که چنین رویدادهایی را پوشش داده‌اند، سرکوب، بازداشت و تهدید کرده‌اند.

درهمین حال ریچارد بنت، گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان گفته است که خبرنگاران زن در افغانستان با محدودیت‌های اسفناک و با خطر جانی، کار می‌کنند.
آقای بنت روز (چهارشنبه، ۱۳ ثور ۱۴۰۲ خورشیدی) با نشر تویتی به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات، گفته است که به خبرنگارن افغانستان، به ویژه خبرنگاران زن، ادای احترام می‌کند.
او افزوده که خبرنگاران زن در افغانستان با وجود «محدودیت‌های اسفناک» و خطرات، از جمله خطر جانی، به کار خود ادامه می‌دهند.
گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد از گروه تروریستی طالبان خواسته است که به «رسانه‌های آزاد، کثرت‌گرا، مستقل و فراگیر» به عنوان حق همه شهروندان افغانستان، احترام بگذارند.

همچنان دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) نیز با نشر بیانیه‌ای به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات گفته است که این نهاد نگرانی جدی خود را در مورد آینده‌ی رسانه‌های افغانستان به ویژه خبرنگاران زن ابراز می‌کند.
این نهاد در بیانیه خود گفته است که خبرنگاران زن مجبور هستند که در فضای «رعب و وحشت» و در میان افزایش محدودیت‌ها توسط گروه تروریستی طالبان، کار کنند.
یوناما از گروه طالبان خواسته است که آزادی و استقلال رسانه‌ها و امنیت خبرنگاران مرد و زن را به صورت یکسان، تضمین کنند.
درهمین حال کترین گروت، پژوهشگر مسایل شرق میانه و افغانستان در «فریدم هاوس» نهادی که در مورد دموکراسی، حقوق سیاسی و آزادی های مدنی تحقیق می‌کند، می‌گوید که طالبان با کنترول رسانه ها مانع انتقاد و پوشش گسترده موضوعات مطرح در افغانستان می شوند و این کار باعث خودسانسوری رسانه های آزاد شده است.
او گفت: «معلومات ما نشان میدهد که در بین حقوق سیاسی و آزادی های مدنی، آزادی بیان، بخصوص آزادی رسانه ها در طی 20سال گذشته بدترین کاهش را تجربه کرده و این نوع حملات علیه آزادی رسانه ها در افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان بیشتر شده است.»
به گفته کترین گروت، پس از تسلط طالبان محدودیت‌های زیادی در این بخش وضع شده و طی 20 ماه گذشته این محددیت‌ها شدیدتر شده است. به گفته او، خبرنگاران با محدودیت های گزارش دهی و آزار و اذیت فزیکی روبرو شده و فضا برای فعالیت رسانه های آزاد در افغانستان تنگتر شده است.
خانم گروت افزود: «اکثریت خبرنگاران مسلکی مجبور به ترک کشور شده اند و آنهایی که در افغانستان باقی مانده اند، تحت سانسور و نظارت کار می‌کنند، این مسله در افغانستان بسیار نگران کننده است و فراتر از آن نشاندهنده محدودیت‌های گسترده تر بر آزادی رسانه ها در سطح جهان است.»

همزمان به آن هیأتی از متخصصان سازمان ملل متحد به تازگی گزارش ابتدایی خود را پیرامون محدودیت های طالبان علیه زنان منتشر کردند. این هیأت از 27 اپریل تا چهارم ماه می در افغانستان بوده و در کابل و محلات اطراف آن و همچنین در شهر مزار شریف، با زنان، اعضای گروه طالبان، کار آفرینان، جامعه مدنی، رهبران مذهبی، معلمان، خبرنگاران، قربانیان نقض حقوق بشر، نهادهای سازمان ملل متحد و جامعه دیپلماتیک دیدار کرده‌ است.
این هیأت گفته است که سفر آنها به افغانستان در شرایط «بحران انسانی مزمن» و «آشفتگی عمیق» ناشی از ممنوعیت کار زنان در دفاتر سازمان ملل متحد و سازمان‌های غیر دولتی که در تداوم صدور فرامین تبعیض آمیز ممنوعیت تحصیل و آموزش زنان بود، انجام شد.
هیأت سازمان ملل متحد در گزارش خود از افغانستان گفته اند که گروه طالبان به صورت سیستماتیک حقوق زنان و دختران این کشور را نقض می کنند.
این هیأت گفته است که گروه طالبان از زمان فروپاشی نظام جمهوریت به «افراطی‌ترین اشکال زن ستیزی» حکومت می‌کنند.
در گزارش آنها آمده است که طالبان تمام چارچوب های قانونی و سازمانی را نابود کرده اند و پیشرفت نسبی بسوی برابر جنسیتی را که در دو دهه گذشته به دست آمده بود، از بین می برند.
این هیأت گفته است که آنها در سفر به افغانستان، نمونه‌های از «تبعیض نظام‌مند مبتنی بر جنیست» و چگونگی ویران شدن زندگی زنان افغانستان با وضع محدودیت بر حقوق بشری آنها را مستند کرده ‌اند.
این هیأت گفته است که گروه طالبان از زمان تسلط بر افغانستان، علاوه بر نقض حق تحصیل، کار، آزادی تردد، صحت، استقلال بدنی، تصمیم ‌گیری، آزادی تجمع مسالمت‌آمیز و دسترسی به عدالت، نظام محافظت از قربانیان خشونت خانوادگی را نابود کرده‌اند، زنان و دختران را در وضعیت بیچارگی قرار داده اند، قوانین شدید در مورد پوشش وضع کرده‌اند و زنان و دختران زیادی را به اتهام «جرایم اخلاقی» بازداشت کرده‌اند.
آنها همچنین گزارش داده اند که اقدامات گروه طالبان علیه زنان، منجر به افزایش میزان ازدواج کودکان، ازدواج اجباری و خشونت مبتنی بر جنسیت با معافیت از مجازات، شده و زنانی ‌که علیه این اقدامات اعتراض کرده ‌اند با تهدید، آزار و اذیت، گرفتاری خودسرانه و شکنجه مواجه ‌اند.
فشرده بحث واقعیت این است که گروه طالبان نمی‌توانند یک جامعه آزاد را برتابند و در تلاش این هستند که جامعه را بیشتر به سمت تک صدایی و تک جنسیتی سوق دهند.

در چنین حاکمیتی، آزادی بیان اولین قربانی است و خبرنگاران دیگر هیچگاه نمی‌توانند که بدون ترس و هراس فعالیت کنند.
همچنان بر اساس گزارش بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد، گروه طالبان از زمان تسلط بر افغانستان، بارها اقدام به بازداشت های خودسرانه و زندانی کردن خبرنگاران کرده است.
هم اکنون نیز شماری از خبرنگاران در زندان گروه طالبان به سر می‌برند، بدون اینکه جرم آنها مشخص باشد و یا به پرونده‌های آنها رسیدگی عادلانه شود.
نقض آزادی ﺑﯿﺎن، آزادی رﺳﺎﻧﻪها و ﺣﻖ دست‌رسی ﺑﻪ اطلاﻋﺎت در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، ﺑﺎﯾﺪ در ﺳﻄﺢ ﺑﯿﻦ‌المللی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺗﺮاژدی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد. ﺑﻨﺎ ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﻃﺎﻟﺒﺎن ﻣﺠﺎزات و ﺗﺤﺮﯾﻢهای ﺷﺪﯾﺪ اعمال ﺷﻮد.

حامیه نادری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آزادی بیان
رسانه ها
نظرات بینندگان:

>>>   آزادی رسانه‌ها در اعلامیه جهانی حقوق بشر تضمین شده است. موجودیت رسانه‌های آزاد و مستقل عنصر بنیادی نظام‌های دموکراتیک را تشکیل می‌دهد.

>>>   دو سال حاکمیت طالبان بر افغانستان برای جامعه رسانه‌ای این کشور سال‌های سخت و طاقت‌فرسا بوده است. موسسه «نی» وضعیت کنونی حاکم بر رسانه‌ها را «خفه ساختن آزادی بیان» عنوان کرده است.
برعلاوه محدودیت‌های گسترده‌ای که بر فعالیت خبرنگاران و رسانه‌ها وضع شده است، بازداشت خبرنگاران جریان دارد. موسسه «نی، حمایت‌کننده رسانه‌های آزاد افغانستان» از بازداشت هشت خبرنگار در دو هفته اخیر خبر داده است.
بر بنیاد آمار این موسسه غیردولتی، تنها روز یک‌شنبه طالبان سه خبرنگار محلی را در ولایت قندهار بازداشت کردند که علت بازداشت آنان تاکنون روشن نیست.

افزایش خشونت‌ها در برابر خبرنگاران
مرکز خبرنگاران افغانستان روز دوشنبه به مناسبت دو سالگی حاکمیت طالبان گزارش تازه‌‌ای را در باره وضعیت آزادی رسانه‌ها در جریان این دو سال نشر کرده است که نشان‌دهنده افزایش رویداد‌های نقض حقوق خبرنگاران و رسانه‌ها و تشدید سرکوب رسانه‌های آزاد می‌باشد.
مرکز خبرنگاران افغانستان از زمان تسلط طالبان بر افغانستان تاکنون ۳۶۶ مورد خشونت و رویداد نقض حقوق خبرنگاران و آزادی رسانه‌ها را ثبت کرده است.
به گفته این مرکز، این رویدادها شامل سه مورد جان باختن کارمندان رسانه‌ای، ۲۳ مورد زخم برداشتن خبرنگاران و ۱۷۶ مورد بازداشت موقت و درازمدت بوده است.
گزارش می‌افزاید که نه تن از خبرنگاران از ماه‌ها به اینسو در زندان‌های طالبان به سر می‌بروند. افزون بر این، ۱۳۹ مورد تهدید و ۲۵ مورد خشونت فزیکی و لت و کوب خبرنگاران نیز ثبت شده است.
گزارش علاوه می‌کند که به جز یک مورد وقوع انفجار در گردهمایی خبرنگاران در مزار شریف، اکثر رویدادهای خشونت‌بار از سوی طالبان به ویژه ریاست استخبارات این گروه انجام شده است.
براساس گزارش دو ساله مرکز خبرنگاران افغانستان، طالبان تا اکنون دست‌کم شش دستورالعمل ویژه و یا مرتبط با رسانه‌هارا بدون هیچ گونه نظرخواهی از خبرنگاران وضع کرده اند.

لیست طولانی محدودیت‌های طالبان بر رسانه‌ها
طالبان محدودیت‌های وضع شده بر رسانه‌ها را کمتر از طریق اعلامیه‌های رسمی ابراز داشته اند، بلکه عمدتاَ این محدودیت‌ها از طریق مکتوب و یا به حیث دستورالعمل مستقیماَ به خود رسانه‌ها ابلاغ می‌کنند.
مرکز خبرنگاران افغانستان محدودیت‌های وضع شده از سوی طالبان در دو سال اخیر را چنین فهرست کرده است:
ضرورت هماهنگی با ادارات طالبان قبل از نشر گزارش‌ها، برنامه‌ها، اعلان‌ها و پیام‌های با محتوای سیاسی و امنیتی،
ممنوع شدن مصاحبه رسانه‌ها با شخصیت‌های مخالف طالبان،
ممنوع شدن نقش‌آفرینی زنان در نمایشنامه‌های تلویزیونی،
قطع شدن نشرات برنامه‌های رسانه‌های بین‌المللی از طریق رسانه‌های داخلی،
ممنوع شدن نشر فلم و سریال‌ها حتی با محتوای دینی،
حجاب اجباری غیرمتعارف و لزوم پوشش صورت خبرنگاران و گویندگان زن،
ممنوع شدن مصاحبه زنان با مردان و ممنوع شدن حضور مردان و زنان در یک برنامه مشترک رسانه‌ای،

و ممنوع شدن هرگونه انتقاد از مسئولان اداره طالبان
در بخشی از این گزارش آمده است: «اجرای این دستورالعمل‌ها که توام با اعمال فشار، تهدید، ترسانیدن و حتی بازداشت گسترده خبرنگاران است، خودسانسوری را به اوج رسانده و عملاَ رسانه‌های آزاد را به سوی سقوط سوق داده است.»

توقف فعالیت رسانه‌ها
توقف فعالیت رسانه‌ها بر مشکلات خبرنگاران در افغانستان افزوده است.بر بنیاد گزارش این نهاد حامی خبرنگاران، در دوسال گذشته فعالیت بیش از نیمی از ۶۰۰ رسانه فعال در افغانستان به دلیل محدودیت‌های روز افزون متوقف گردیده است، و صدها خبرنگار و کارمند رسانه‌ای به ویژه زنان خبرنگار بیکار شده و یا این کشور را ترک کرده اند که این روند همچنان ادامه دارد.
طالبان در باره گزارش‌های نشر شده در مورد وضعیت خبرنگاران افغانستان ابراز نظری نکرده اند، اما در گذشته انتقادها از محدود ساختن آزادی بیان را رد کرده اند.

>>>   هدیه نام مستعار خبرنگاری است که مدت چهار سال در بخش اطلاع‌رسانی در ولایت بلخ با چندین رسانه فعالیت داشت، اما اوایل سال جاری میلادی مجبور شد از کار خبرنگاری دست بکشد.
او به کارش بسیار علاقه داشت و بعد از این که طالبان دوباره به قدرت رسیدند، به این کار ادامه داد. او حتی تمامی شرایط طالبان را برای ادامه ‌وظیفه پذیرفت، ولی محدودیت‌ها و فشارها روز به روز بیشتر شدند: «این محدودیت‌ها به قدری سیستماتیک بود که کارمندان مرد در رسانه ما زنان را به صفت 'لکه ننگ' می‌دیدند.»

او اضافه می‌کند: «طالبان چندین بار به دفتر ما آمدند و با کارمندان مرد دیدار کردند. بعد از آن مسئولان رسانه تمامی کارمندان زن را در یک اتاقک کوچک و تاریک انتقال دادند و روزانه از ساعت ۸ صبح الی ۴ عصر ما حق بیرون شدن از آن اتاق را نداشتیم.»

او می‌گوید که این شرایط باعث شد که رفتار همکاران مرد نیز تغییر کند: «یک روز که به خاطر ویرایش گزارش از اتاقک کوچک بیرون شدم، همکارم با الفاظ تند گفت: اگر امر به معروف طالبان بیاید، به خاطر تو ما را مجازات می‌کند.»

به دلیل محدودیت‌های وضع شده، او و دیگر خبرنگاران زن در افغانستان اجازه ندارند برای تهیه گزارش تنهایی بیرون بروند، در کنفرانس‌ها اشتراک کنند، با مردان مصاحبه کنند و یا بدون پوشیدن ماسک در تصویر ظاهر شوند.

>>>   خانه‌ی آزادی بیان: طالبان به‌گونه‌ی سیستماتیک رسانه‌ها و خبرنگاران را سانسور می‌کنند
خانه‌ی آزادی بیان از فشارهای شدید اداره‌ی استخبارات طالبان بر رسانه‌های افغانستان خبر داده و گفته است که این گروه به‌گونه‌ی سیستماتیک رسانه‌ها و خبرنگاران را سانسور می‌کند.
در اعلامیه‌ی خانه‌ی آزادی بیان که (دوشنبه،) منتشر شده، آمده است که رسانه‌ها و خبرنگاران افغانستان به‌گونه‌ی بی‌پیشینه زیر فشار افراد وابسته به اداره استخبارات طالبان قرار دارند.

به نقل از اعلامیه، استخبارات طالبان به شیوه‌های مختلف خبرنگاران و رسانه‌ها را فشار می‌دهند، سانسور می‌کنند و با استفاده از زور، تهدید و فشار تلاش دارند تا تمام رسانه‌های آزاد افغانستان را به «پلتفارم تبلیغاتی» خود تبدیل کنند.
خانه‌ی آزادی بیان افزوده است که اداره‌ی استخبارات طالبان در این کار خود تا حدودی موفق عمل کرده است.

طبق معلومات خانه‌ی آزادی بیان، طالبان به‌صورت متواتر به اتاق‌های خبر رسانه‌های مطرح می‌روند و به خبرنگاران می‌گویند: «شما تحت حاکمیت ما کار می‌کنید بناء چیزی که ما می‌گوییم باید نشر کنید و چیزی را که ما نمی‌خواهیم نباید نشر کنید.»
خانه‌ی آزادی بیان در ادامه گفته است که طالبان شماره‌های تماس این خبرنگاران را دارند و هرگاه نشرات رسانه‌ها خلاف میل‌شان بود، خبرنگاران را از طریق تماس تلفنی تهدید به زندان و لت‌وکوب می‌کنند.
با این حال، در اعلامیه آمده است که این نوع رفتارها خبرنگاران را زیر فشار شدید روانی قرار داده و سبب شده است که شماری از خبرنگاران مطرح و متعهد به اصول خبرنگاری از کار دست بکشند و به‌صورت پنهانی زندگی کنند.

در اعلامیه آمده است: «شماری از خبرنگارانی که با این مشکلات مواجه اند، به مشکل روانی گرفتار شده‌اند و شمار دیگری که روزانه به وظیفه و کار می‌روند، هر لحظه با تهدید روبه‌رو اند.»
خانه‌ی آزادی بیان سانسور سیستماتیک و فشار روزافزون طالبان بر رسانه‌ها را محکوم کرده و ضمن تأکید بر مصونیت حق آزادی بیان به‌عنوان یکی از حقوق اساسی بشری، از رهبران طالبان خواسته است تا به سرکوب رسانه‌ها و آزادی بیان پایان دهند.
خانه‌ی آزادی بیان از طالبان همچنین خواسته است که جلو خودسری افرادشان را بگیرند و مصونیت خبرنگاران و آزادی بیان را تضمین کنند.

همزمان، از جامعه جهانی و نهادهای جهانی حامی رسانه‌ها نیز خواسته است تا به این موضوع توجه کنند تا هم به وضعیت بد خبرنگاران در افغانستان رسیدگی شود و هم از آزادی بیان به مثابه بهترین دستاورد بیست سال گذشته حفاظت شود.
طالبان تا کنون به این اعلامیه‌ی خانه‌ی آزادی بیان واکنش نشان نداده‌اند.

>>>   عصری که درآن زندگی می کنیم عصر ارتباطات نام گرفته است یکی از دلایل این نام گذاری،تنوع وفراوانی ابزار وادواتی است که در امر اطلاع رسانی به کار گرفته می شوند؛ ماهواره ها ،شبکه های وسیع مخابراتی،شبکه ی جهانی اینترنت، هزاران شبکه ی رادیوی وتلویزیونی، میلیون ها نسخه روزنامه،مجله وکتاب وده ها تکنولوژی ووسیله ی دیگر همگی درخدمت اطلاع رسانی وعصر ارتباطات هستند تا از این طریق بهدهکده ی جهانی تحقق بخشند یکی از پدیده های ارتباطی گسترده در عصر ارتباطات که البته عمری طولانی تراز سایر تکنولوژی های ارتباطی دارد ودر اعصار پیشین به شکلی محدود به کار می رفته است،مطبوعات می باشد مقوله ی وسیع مطبوعات که شامل روزنامه، مجلات، کتاب ،وغیره می شود،به دلیل کارکردها وتأثیر گذاری های فراوانی که در حوزه های مختلف فرهنگی،اخلاقی،سیاست وغیره دارد،ازمقامی شامخ ورفیع در میان وسایل ارتباطی برخوردار است.تا آنجا که وضعیت مطبوعات هر کشور شاخصی برای محک زدن میزان دموکراسی در آن کشور است و از آن به رکن چهارم دموکراسی،تعبیر می شود.امروزه نقش مطبوعات از وسیله ی ایطلاع رسانی ومنبع خیز،فراتر رفته است ومطبوعات به کانون هایی قدرت مند تبدیل شده اند که در شکل گیری وجریان امور کشور نقش مهمی را ایفا می کند.

>>>   نقش مهم مطبوعات وبالطبع ارزش وشأن والای این رسانهۀ مهم بر هیچ متفکری پوشیده نیست تا آنجا که خداوند سبحان در سورۀ «مرسلات » ناشرانی راکه نیکو نشر می دهند در ردیف انبیا وفرشتگان می داند وبه کسانی که حقایق را نشر می دهند سوگند یاد می کند «والناشرات نشر»

در سورۀ مبارکۀ قلم نیز حق تعالی به قلم سوگند یاد کرده ومی فر ماید: «ن.والقلم ومایسطرون»
هر اندیشمندی به نیکی می داند که قلم فی حد ذاته اعتباری ندارد بلکه آنچه به قلم شأن واعتبار می دهد،حاصل بر آمده از آن یعنی اندیشه ای است که به نگارش در می آید.

بی تر دید، مطبوعات از ارکان قوی وخدشه ناپذیر هدایت ویا ضلالت در هر جامعه به شمار می آیند، و به همان اندازه که مطبوعات سالم وسازنده،در رشد،هدایت وتأمین منافع ومصالح وتبیین اندیشه های فرهنگی ومذهبی یک ملت مؤثرند، مطبوعات ناسالم ومخرب نیز در جهت ضلالت وگمراهی واضلال اندیشه ها و ارزشهای جامعه واخلال در امنیت نقش ایفامی کنند.

>>>   کارکردهای مطبوعات در جامعه
اصولاً رسانه‌های گروهی به ویژه مطبوعات و جراید با کارکردهای متفاوت، در حوزه‌های مختلف دارای تأثیر می‌باشند که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛

1ـ کارکرد فرهنگی؛ مطبوعات و به طور کلی رسانه‌های گروهی چه رسانه‌های شنیداری و دیداری و چه رسانه‌های مکتوب تأثیر به سزایی در جهت دهی به فرهنگ و آداب و رسوم مردمان یک جامعه خواهند داشت که البته میزان این تأثیر از یک جامعه به جامعه دیگر با توجه به زیرساخت‌ها و ویژگی‌های آنها متفاوت است.
امروزی مردم عادی جوامع، بخش عمدة معلومات خود را مرهون اوقاتی هستند که برای تماشا و استماع رسانه‌های صوتی و تصویری و یا مطالعه رسانه‌های نوشتاری صرف می‌کنند و این حقیقت آن‌گاه نمود بیشتری می‌یابد که مشاهده می‌کنیم اکثریت کودکان، نوجوانان و جوانان وحتی میان سالان هر کشور ، معلومات مذهبی و سیاسی خود را نیز بیش‌تر از این رسانه‌ها به خصوص مطبوعات به دلیل فراگیری و تنوع بیشتر آن، می گیرند.

2ـ کارکرد سیاسی؛ همگان بر این نکته اذعان دارند که امروزه مطبوعات بر جریان قدرت‌های سیاسی کشورها و در امر انتقال آن‌ها، بسیار تأثیرگذار هستند و شاید به همین دلیل هم باشد که عموم قدرت‌های سیاسی در کشورها می‌کوشند دست کم یک یا چند نشریه و روزنامه را که حکم تریبون آراء و نظرات آنها را داشته باشد، برای خودداشته باشند. از این منظر مطبوعات و نشریات آن هم در نوع حزبی آن کارکردی سیاسی پیدا می‌کنند و به ابزاری برای فشارهای سیاسی تبدیل می‌شود.
به مدد قدرت ، امروزه رسانه‌های جمعی به ویژه مطبوعات می‌توانند جریانات و گرایش‌های سیاسی را برای مخاطبین خود، هدایت و راهبری یا تبیین و تحلیل نمایند.
آنچه مسلم و واضح است آنکه ملموس‌ترین و به تعبیری عینی‌ترین کارکرد رسانه‌های گروهی در جهان معاصر بسته به نوع بافت جمعیتی مخاطب رسانه ، در این بخش نمودار می‌شود.

تنها با یک نگاه گذرا به تاریخ سیاسی قرن اخیر می‌توان دریافت که بسیاری از منازعات و کشمکش‌های سیاسی درجهان چه در ابعاد داخلی آن و یا ابعاد بین‌المللی، با یاری و یا هدایت و پرچمداری مطبوعات تبدیل به جریانات قوی سیاسی شده و یا تعدیل و حتی خاموش گردیده‌اند.
البته امروزه جامعه‌شناسان و اساتید رشته علوم ارتباطات و روزنامه‌نگاری برای مطبوعات کارکردهای دیگری همچون کارکرد اطلاعاتی و کارکرد تفریحی و... بر شمرده‌اند که در اینجا موردبحث‌ ما نیست.

>>>   رسالت مطبوعات در جامعه اسلامی:
با توجه به دو سویه بودن ارتباط در نشریات، دو رسالت عمده و اساسی برای آنها برشمرده‌اند؛

الف) هدایت و رشد افکار عمومی
ب) مبارزه با انحرافات و جلوگیری از ناهنجاری‌ها.

مطبوعات به همان نسبت که وظیفه تنویر افکار عمومی و ارشاد ناآگاهان از اخبار و قضایا دارند به همان نسبت نیز موظف هستند با برنامه ریزی صحیح و ارایه مطالب صحیح و موافق با اخلاق و قانون، از انحرافاتی که دامن‌گیر اجتماع می‌شود، جلوگیری کنند و از آن بالاتر خود در جهت حذف و محو این ناهنجاری‌ها گام بردارن. پیام بر اسلام (ص) می فرمایند: بزرگترین شجاعت، گفتن حقیقت در برابر حاکم ظالم است و این خودش تشویقی است برای آزادی بیاننگاهی به وضعیت تاریخ چه ی مطبوعات در افغانستان:

کار شناسان از رسانه ها به عنوان یکی از شاخص های توسعۀجامعه بشری یاد می کنند ویکی از معیار های آنها سرانه نشریه به ازای هر هزار نفر است
این رقم در کشورهای مختلف با توجه به امکانات، رشد رسانه‌ها، حمایت دولت و علاقه‌مندی مردم و گروهها برای فعالیت در عرصه رسانه‌ای، تغییر می‌کند.
در افغانستان مطبوعات بر خلاف رادیو و تلویزیون و سینما کاربرد وسیعتری پیدا کرده و به نسبت امکانات رشدی نسبتا خوب داشته است.

نبود برق و کمبود نیروی کارآمد برای فعالیت رسانه‌های دیداری و شنیداری تا حدودی به توسعه روزنامه و مجله در این کشور کمک کرده است.
البته شرایط قومی و نیز فعالیت گروههای جهادی که هر یک سعی در انتشار نشریه‌ای را داشتند هم برکسی پوشیده نیست.

بر اساس آمارهای موجود در سال 1353 خورشیدی، شمارگان روزنامه و مجله در این کشور جهان سومی 499 هزار نسخه بود که در سال 1354 به 544 هزار نسخه افزایش یافت که‌سرانه آن 27 شماره برای هر هزار نفر بود.
از 1359 خورشیدی به بعد گذشته از نشریه‌های دولتی، گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی اقدام به انتشار نشریه کردند.

افغانستان در سال ( 1358 خورشیدی) شاهد تجاوز ارتش سرخ بود که پس از آن گروه‌های سیاسی و جهادی شکل گرفتند و هر یک نشریه‌ای را متناسب با خط فکری گروه خود منتشر می‌کردند.
گر چه دراین دوران تیراژ نشریات زیاد نبود، اما تعداد عنوان آنها زیاد بود، برخی به‌صورت روزانه، تعدادی در قالب هفتگی ، ماهانه و گاهنامه نیز منتشر می‌شد.
در چنین شرایطی نشریات گروههای جهادی انعکاس‌دهنده اندیشه و مواضع سیاسی،نظامی، عقیدتی و جهادی آنان بود و نشریات دولتی هم بنگاه تبلیغاتی برای حاکمیت بود.
در این زمان دولت افغانستان تسلط زیادی بر رسانه‌ها داشت و آنچه که در تضاد با افکار و سیاست‌های دولتی بود، به چاپ نمی‌رسید.
طالبان نیز در زمان حاکمیت پنج ساله خود در افغانستان کنترل شدیدی بر مطبوعات اعمال می‌کرد و فقط مطالب مورد نظر آنها چاپ و منتشر می‌شد.

بعد از سقوط حاکمیت اول گروه طالبان در سال ( 1380 خورشیدی) دولت جدید افغانستان، قانون آزادی مطبوعات را اعلام کرد و کنترل و اعمال نفوذهای گذشته را حذف نمود و نشریات قادر به بیان دیدگاه‌های خود شدند.
دولت جدید افغانستان تسهیلاتی برای صدور نشریه فراهم کرد، به گونه‌ای که متقاضیان می‌توانند با معرفی "مدیر مسوول" و "ارائه درخواست" از وزارت فرهنگ و اطلاعات مجوز چاپ نشریه دریافت کنند.
مدت زمان صدور مجوز نشریه در افغانستان، 24 ساعت است و افراد می‌توانند قبل از دریافت مجوز، به صورت پیش شماره نشریه خود را چاپ و توزیع کنند.

پیشینه صنعت چاپ در افغانستان به سال‌های ( 1247 الی 1258 خورشیدی ) بازمی‌گردد که اولین بار کتاب‌های درسی و تمبر پستی طی این سال‌ها در این کشور به چاپ رسید و بعد از آن جراید منتشر شدند.
اولین نشریه‌ای افغانستان، "شمس النهار" کابل نام داشت که در سال ( 1252 خورشیدی) به همت "میرزا عبدالعلی خان" منتشر شد.

>>>   استادان روزنامه نگاران افغانستان ومطبوعات:

استادان روزنامه نگاری افغانستان براین اعتقادند که توقف وتعطیلی خودسرانۀ مطبوعات باید ممنوع باشد.آنان به نظام های آزادی گرا،مسؤلیت اجتماعی وتوسعه ای گرایش بشتری داشته اند.آنان در تبیین نظام مطلوب مطبوعات افغانستان باید ها ونباید های زیر ا لحاظ کرده اند

1- مطبوعات باید استقلال حرفه ای وبی طرفی خود را بارعایت اصول اخلاقی حرفۀ روز نامه نگاری حفظ کنند.

2- هیچ نهاد دولتی نباید قانونی وضع کند که آزادی بیان وآزادی مطبوعات رامحدود کند.

3- مطبوعات کشور باید درحفظ هویت فرهنگی وزبان ملی مشارکت داشته باشد.

4- برای جلو گیری از استبداد داخلی واستعمار خارجی درابعاد سیاسی وفرهنگی باید مقابله ومبارزه نماید .

5- دمکراسی یک دست آورد مثبت بشری است که مطبوعات باید درتوسعۀ آن ونیز درجهت تشویق مردم درامر انتخابات باید سهم قابل ملاحظه ای داشته باشند.

6- برای جلوگیری از تعرض به حقوق مردم واقلیتها باید مطبوعات چاره ای اندیشید.

7- همه اقلیتهای نژادی ،مذهبی ،قومی وسیاسی باید ازهر گونه تعرض مطبوعاتی درامان باشند.

8- وظیفۀ مطبوعات صرفأ انعکاس رویداد ها نیست،هدف از انتشار روزنامه باید اطلاع رسانی ،آموزش ،کمک به پیشرفت وتوسعۀ اجتماعی باشد.

9- روز نامه نگار باید آزادی ومسئولیت را باهم بیاموزند.

استادان روز نامه نگار افغانستان باهر گونه کنترل ونظارت پیش از انتشار نیز مخالفند وآزادی وکثرت گرایی رادر مطبوعات لازم وملزوم یکدیگر می دانند.

استادان درزمینه تبادل اطلاعات توافق نسبی دارند ومعتقیدند که پیامهای ارتباطی (اخبار واطلاعات ) باید آزادانه ازخارج به داخل وازداخل به خارج انتقال یابند .

همچنین پاسخ گویان درحمایت از جنبش های پیشرو جهانی توافق نسبی دارند ومعتقدند که مطبوعات باید از جنبشهای پیشرو جهانی حمایت کنند ونیز درزمینه وحدت مردم بر این باورند که مطبوعات ا ز ابزارهای ایجاد اتحاد ویک پارچگی میان مردم هستند.
مطبوعات در کشور ما قبل از سقوط جمهوریت قانون مداربودند

به اعتقاد پاسخ دهندگان ،عقاید مردم ،رفتار مخاطبان واصول اخلاق حرفۀ روز نامه نگاران ابزار های کنترل مطبوعات هستند وعقیده هاواندیشه ها باید از شانس مساوی برای ارائه، برخوردار باشند.
درزمینۀ رسالت مطبوعات نیز استادان روزنامه نگاری معتقدند که مهمترین رسالت مطبوعات نظارت بر اعمال دولت مردان است.
درزمینه تحقق عدالت اجتماعی درجامعه نیز مطبوعات می توانند سهم ونقش قابل ملاحظه ای داشته باشند.

استادان روزنامه نگاری معتقدند که مطبوعات باید عهده دار وظیفه تحقق عدالت اجتماعی درجامعه باشند وبه ازمیان رفتن سلطۀ سرمایه داری کمک کنند.
براساس پاسخ آنان ،درباه تشکیلات روز نامه نگاری نیز می توان گقت که نهادی متشکل ازخود روز نامه نگاران (بدون دخالت دولت )باید بر عملکرد روزنامه نگاران نظارت داشته باشد.

یکی ازوظایف مطبوعات هنجارسازی،آموزش،اطلاع رسانی وبسیج عمومی است که باید مطبوعات کشور به آن اهتمام ورزند .
درزمینۀانتشار مطبوعات نیز میان پاسخگویان این توافق وجودداشت که انتشار مطبوعات باید ازطریق کسب مجوزرسمی از ار کان ویا وزارتخانۀ مربوطه باشد.
همچنین مطبوعات درشرح توصیف شعار ها ونیز ایجاد چالش سهم دارند .یعنی کار مطبوعات باید ایجاد چالش تارسیدن به مرحلۀ بحث وتبادل نظرباشد.
همچنین استادان روز نامه نگاری افغانستان توافق نسبی خودرا بااین نظر که مطبوعات باید اهداف عمومی راکه به وسیلۀمدیریت سیاسی جامعه تعریف وتبیین می شود دراو لویت کار خود قرار دهند ابراز داشتند .

ودر مخالفت با این که مطبوعات باید دولت حاکم رابه هر وسیلۀممکن تقویت کنند ویکی ازکار کرد های عمده مطبوعات افشاگری علیه کسانی است که قصد ضربه زدن به حکومت رادارند ،هم صدابودند.آنان با این نظر که ((نظام حاکم بر جامعه حق دارد به نفع اهداف مورد نظر خود مطبوعات راسانسور ودرکار آنها مداخله کند))مخالفت کردند.
آنان همچنین این امر را که «وظیفۀمطبوعات تهجیین ،تبلیغ سیاسی وسازماندهی مردم درجهت اجرای هدفهای دولت است » نپذیرفتند .
سر انجام بانقش دولت درکنترل مطبوعات به این معنی که حکومت حق دارد در محتوی مطبوعات قبل از انتشار دخالت کند ونیز بامفهوم این که مطبوعات باید به وسیلۀدولت اداره شود؛مخالفت کردند.

>>>   براساس گزارش تازه رده بندی آزادی بیان در کشورهای مختلف جهان، افغانستان با ۳۵ درصد کاهش در نرخ آزادی بیان نسبت به سال گذشته در رده ۱۵۴ فهرست قرار گرفته است. اما عاطفه محمدی یک بانوی خبرنگار به این باور است که این آمار دقیق نیست: «به باور من نوای آزادی بیان در افغانستان حتی بیشتر از ۸۰ درصد کمتر شده است. هر صدایی که در مخالفت با رژیم طالبان بلند می شود، خفه می گردد و این در تضاد با مفهوم کلان آزادی بیان است.»

آزادی بیان یکی از مهمترین دست آوردهای دو دهه اخیر در افغانستان به شمار می رفت که از زمان تصرف مجدد قدرت توسط طالبان به شدت محدود شده است. شمار زیادی از خبرنگاران و کارمندان رسانه ای بازداشت و شکنجه شده اند. طالبان به ساختمان شماری از رسانه ها یورش برده اند.

بسیاری از رسانه های افغانستان بسته شده، خبرنگاران و کارمندان شان کشور را ترک کرده و پناهنده شده اند. مخصوصا زنان از حق کار در رسانه ها محروم گردیده اند. عاطفه محمدی نیز یکی از این خبرنگاران است که به پاکستان گریخته، اما ماه ها بی سرنوشت مانده است. حدود ۷۰ خبرنگار افغان اخیراً در اسلام آباد دست به تظاهرات زدند. خانم محمدی می گوید: «در این گردهمایی که ۲۶ خبرنگار بانو و ۳۸ خبرنگار آقا گردهم آمده و در مورد خطرات جانی برای خبرنگاران در افغانستان و بی سرنوشتی شان در مهاجرت صحبت کرده و قطعنامه ای عنوانی سازمان ملل متحد صادر کردیم.»

به تازگی مراسمی برای بزرگداشت از روز جهانی آزادی رسانه ها در کابل برگزار شد. مته نودسن، معاون نماینده خاص سازمان ملل متحد برای افغانستان در این مراسم گفت: «رسانه های آزاد در افغانستان مورد حمله قرار گرفته اند. خبرگزاری ها بسته شده و خبرنگاران بیکار شده و به خارج فرار کرده اند. آنانی هم که مانده اند، آینده ای نامعلوم دارند.»
وی با ابراز نگرانی از وضع آزادی بیان در افغانستان اضافه کرد: «گزارش‌ های تکان دهنده ای در مورد بازداشت های خودسرانه و رفتارهای وحشتناک و غیرانسانی با خبرنگاران می رسند. زنان خبرنگار بیشتر از همه بار این اوضاع را به دوش می کشند.»

اما خبرنگاران در افغانستان وضع را بحرانی تر از آنچه بیان می شود، عنوان می کنند. یک خبرنگار افغان که نخواست نامش نشر شود، به دویچه وله گفت: «طالبان با آزادی بیان مشکل بنیادی دارند. آنها هرگز انتقاد را نمی پذیرند. اجازه دسترسی به اطلاعات را نمی دهند و همه چیز را به شدت سانسور می کنند.» وی افزود: «من واقعا خسته شده ام، کاری که ما حالا انجام می دهیم خبرنگاری نیست، بلکه تبلیغات برای رژیم طالبان است. من می خواستم از افغانستان بروم، اما متأسفانه هیچ کشوری به من پذیرش نداد.»

همزمان ریچارد بنت، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشری افغانستان از طالبان خواسته تا به آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات احترام بگذارند. وی گفته است: «ما از مقامات طالبان می ‌خواهیم که رسانه ‌های آزاد و مستقل را به رسمیت بشناسند و به آنها احترام بگذارند. طالبان باید در مطابقت با تعهدات افغانستان به قوانین بین المللی در زمینه حقوق بشر عمل کرده و آزادی عقیده و بیان را با درنظرداشت برابری حقوق زنان و مردان تأمین و از آن حفاظت کنند.»

>>>   سقوط آزاد افغانستان در رده‌بندی آزادی رسانه‌ها؛ تاکید طالبان بر فعالیت رسانه‌ها 'در چارچوب قوانین'
سازمان گزارشگران بدون مرز به مناسبت روز جهانی آزادی رسانه‌ها، رده‌بندی کشورها در سال ۲۰۲۲ میلادی براساس آزادی رسانه‌ها را اعلام کرده است و افغانستان از رده ۱۲۲ در سال گذشته، امسال به رده ۱۵۶ سقوط کرده است.
این سازمان گفته است به قدرت رسیدن دوباره طالبان پیامدهای جدی به آزادی مطبوعات و امنیت خبرنگاران، به ویژه زنان داشته است. سخنگوی طالبان اما بر فعالیت "آزاد" رسانه‌ها "در چارچوب قوانین" تاکید کرده است.
همچنین نهاد عفو بین‌الملل می‌گوید که از زمان به قدرت رسیدن طالبان در ماه اوت، هشتاد کارمند رسانه‌ای در افغانستان بازداشت یا شکنجه شده‌اند. در روز جهانی آزادی مطبوعات، عفو بین‌الملل به ارقامی اشاره کرده که نشان می‌دهد بیش از شش هزار (۶۰۰۰) روزنامه‌نگار در کشور شغل خود را از دست داده‌اند و زنان به‌ویژه به شدت آسیب دیده‌اند.
در گزارش تازه گزارشگران بدون مرز نیز درباره افغانستان آمده است که سقوط کابل به دست طالبان در ۱۵ اگوست/اوت ۲۰۲۱ چشم‌انداز رسانه‌ها را در این کشور به شدت تغییر داد.
نظر به آماری که این سازمان ارایه کرده در مدت سه ماه، ۴۳ درصد از رسانه‌های افغانستان ناپدید شدند. از ۱۰۷۸۰ نفری که در آغاز ماه آگوست/اوت در اتاق‌های خبر افغانستان کار می‌کردند (۸۲۹۰ مرد و ۲۴۹۰ زن) فقط ۴۳۶۰ نفر (۳۹۵۰ مرد و ۴۱۰ زن) در ماه دسامبر یا چهار خبرنگار از هر ده خبرنگار مشغول به کار بوده‌اند.

>>>   پس از روی‌کار آمدن دوباره طالبان اقتصاد نیز که به کمک‌های بین‌المللی وابسته بود، سقوط کرده است. بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از ۲۲.۸ میلیون نفر در آینده نزدیک با ناامنی غذایی حاد مواجه خواهند شد. سازمان گزارشگران بدون مرز نوشته است که ورشکستگی اقتصادی کشور نیز بیشتر رسانه‌ها را تضعیف و روزنامه‌نگاری را متزلزل‌تر کرده است.
از نظر اجتماعی نیز بنا به این سازمان پرداختن به بسیاری از موضوعات هنوز برای رسانه‌ها در افغانستان دشوار است. موضوعاتی مرتبط با مذهب، وضعیت زنان و به طور کلی حقوق بشر تحت حاکمیت طالبان تقریبا ممنوع است.
این سازمان افزوده که با این حال، به نظر می‌رسد که جامعه مدنی در ماه‌های اخیر انرژی خود را بازیافته است و چندین سازمان، از جمله نهادهای دفاع از آزادی مطبوعات، ایجاد شده یا در حال توسعه هستند.

>>>   روزنامه‌نگاری در افغانستان تحت حاکمیت طالبان در معرض تهدید و "در محاصره" قرار دارد، سانسور رسانه‌ها در حال افزایش و رسانه‌های مستقل در حال فروپاشی است.
این سازمان گفته است که خبرنگاران و نهادهای رسانه‌ای در افغانستان باید بدون ترس از انتقام آزادانه کار کنند و افزوده است:"تنها زمانی که کارکنان رسانه بتوانند بدون ترس کار خود را انجام دهند، داستان‌های مردم افغانستان می‌تواند بیان شود. حق آزادی بیان آنها باید در اولویت قرار گیرد و حمایت شود."
همزمان دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) در بیانیه‌ای به مناسبت روز جهانی آزادی رسانه‌ها از شجاعت خبرنگاران افغان تقدیر کرده و بر حق آزادی بیان و عقیده براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید کرده است.
در بیانیه سازمان ملل آمده است: ما از ضایع شدن حقوق خبرنگاران و نهادهای رسانه‌ای تحت حکومت طالبان ابراز تاسف می‌کنیم. ما به ویژه به موانعی که خبرنگاران زن شاغل در افغانستان با آن روبرو هستند، مطلع هستیم.
این بیانیه افزوده: "این مھم است که خبرنگاران و سازمان‌ھای رسانه‌ای افغانستان بتوانند بدون ارعاب، خشونت یا خطر بازداشت خودسرانه کار خود را انجام دھند."
در دوسال گذشته گروه طالبان محدودیت‌هایی زیادی وضع کرده‌اند، پخش برنامه‌های تفریحی به شدت کاهش یافته است، سریال‌های خارجی ممنوع شده است. پخش آگاهی‌های بازرگانی باید با تایید این گروه صورت گیرد. حضور اجتماعی زنان به شدت کاهش یافته و با محدودیت مواجه شده است. همچنین گزارش‌های متعددی از بازداشت و شکنجه شدن خبرنگاران منتشر شده است.
دسترسی به اطلاعات و آمار رویدادها کاهش یافته است و در اغلب موارد ویدئو‌های شهروندان از رویدادها منبع خبرها می‌شود.

>>>   در گزارش جدید سازمان گزارشگران بدون مرز در باره وضع آزادی بیان در جهان به موضوع تأثیر جنگ روسیه در اوکراین بر رسانه‌های آسیای میانه توجه شده است. بر اساس این گزارش، در کشورهای آسیای مرکزی به رسانه‌ها فشار آورده می‌شود تا "مانع" بازتاب بی‌طرفانه جنگ روسیه در اوکراین شوند.
در رده‌بندی جهانی آزادی رسانه‌ها، ترکمنستان در میان ۱۸۰ کشور جهان، در جایگاه ۱۷۷ قرار دارد. به نوشته سازمان گزارشگران بدون مرز، مطبوعات در"یکی از بسته‌ترین کشورهای جهان " از طرف دولت نظارت و اخبار مربوط به جنگ روسیه در اوکراین "نادیده" گرفته می‌شود.
ترکمنستان در میان بدترین ده کشور جهان برای آزادی مطبوعات قرار گرفته است. سال قبل رتبه ترکمنستان، ۱۷۸ بود. در رده‌بندی جهانی آزادی رسانه‌ها، قزاقستان جایگاه ۱۲۲ (سال ۲۰۲۱ رتبه ۱۵۵- را داشت) و ازبکستان رتبه ۱۳۳- را (سال ۲۰۲۱ در جایگاه ۱۵۷ بود) به خود اختصاص داده‌اند.
وضع آزادی مطبوعات در این کشورها "دشوار" خوانده شده است.
تاجیکستان در رده‌بندی جهانی آزادی رسانه‌ها جایگاه ۱۵۲ را به خود اختصاص داده که نسبت به سال قبل ۱۰ رتبه بهتر شده است. سال گذشته تاجیکستان در این رده بندی در جایگاه ۱۶۲ قرار داشت. با این حال، تاجیکستان از گروه کشورهای "مورد نگرانی جدی" بیرون آمده و در ردیف کشورهای با "وضع دشوار" قرار گرفته است.
در میان کشورهای آسیای مرکزی قیرقیزستان با اختصاص جایگاه ۷۲ در رده‌بندی جهانی آزادی رسانه‌ها بهترین وضعیت را در این منطقه داشته است. سال گذشته این کشور در جایگاه ۷۹ قرار داشت. بر اساس گزارش تازه سازمان گزارشگران بدون مرز قیرقیزستان یک استثنا در آسیای مرکزی است و با وجود فساد گسترده رسمی و اقتصاد ناپایدار از آزادی نسبی بیان و مطبوعات برخوردار است.

>>>   به تازه‌گی دیدبان حقوق بشر گفته است که طالبان در مقابل خبرنگارانِ ولایات و ولسوالی‌های افغانستان از خشونت و سرکوب گسترده کار گرفته و آنان را در نشر گزارش‌های شان وادار به خودسانسوری کرده است. واقعیت طالبان همین است. در نخستین روزهای تسلط این گروه بر افغانستان، مالکین اکثر رسانه‌های آزاد و خبرنگاران کشور را ترک کردند. به‌ویژه رسانه‌های که در بیست سال گذشته موقف تند و آشکار علیه جنایت‌های این گروه داشتند، جایی برای بودن و امیدی برای فعالیت رسانه‌ای در کشور نداشتند.
در چنین فضایی تهدید، توقیف و ترور در کشور، انعام الله سمنگانی، معاون سخن‌گوی طالبان به تاریخ هشتم دلو، در برگه‌ی تویترش از مالکین رسانه‌ها خواسته بود که جان آنها از خبرنگارن شان قیمتی‌تر نیستند و به کشور برگردند:«مالکان و مدیران رسانه‌ها که خود شان به خارج پناه برده‌اند اما می‌خواهند رسانه‌ها و خبرنگاران شان در افغانستان فعالیت کنند، شاید جان آن‌ها از جان خبرنگاران شان قیمتی‌تر است.»
آقای سمنگانی با لحن تهدیدآمیز در برابر مالکین رسانه‌ها رجزخوانده بود که اگر قهرمانان آزادی بیان هستید، بیایید و در پهلوی رسانه‌ها و خبرنگاران تان ایستاده شوید و از آزادی بیان دفاع کنید.
ولی حقیقت چیزی نیست که معاون سخنگوی طالبان گفته است. معدود رسانه‌های که به فعالیت شان در داخل کشور ادامه دادند، کار رسانه‌ای نمی‌توانند و از آزادی اطلاعات خبری نیست. پنج خبرنگار «روزنامه اطلاعات روز» در روزهای نخست حاکمیت این گروه، بازداشت و مورد لت‌وکوب قرارگرفته بودند. پس از آن دو خبرنگار آریانانیوز بدون هیچ دلیل موجه، از سوی طالبان بازداشت شدند که پس از واکنش‌های گسترده‌ی نهادهای حامی خبرنگاران، بویژه عفو بین الملل، آزاد شدند.
دیدبان حقوق بشر گفته است که طالبان خبرنگاران را با تهدید، بازداشت‌های خودسرانه، ضرب‌وشتم، آنان را وادار کرده‌اند که دست به خودسانسوری بزنند.
صدها مورد دیگر در ولایت‌های مختلف کشور اتفاق افتاده است که گروه طالبان در سدد سانسور رسانه‌ها، تهدید و ترور خبرنگاران بوده است.
فدراسیون بین‌المللی خبرنگاران باتوجه به رفتار خشونت‌آمیز طالبان با کارمندان رسانه‌ای در اعلامیه‌ای به تاریخ ۱۵ دلو اعلام کرده بود که از زمان به قدرت‌رسیدن این گروه در افغانستان، فعالیت ۲۵۸ رسانه در این کشور متوقف شده و ۶ هزار و ۴۰۰ خبرنگار و کارمند رسانه‌ای، کارشان را از دست داده‌اند.
در اعلامیه این فدراسیون آمده بود که پس از ۱۵ آگست سال گذشته‌ی میلادی، ۴۰ خبرنگار در افغانستان از سوی طالبان بازداشت، اختطاف و ترور شده‌اند.
در اعلامیه فدراسیون بین‌المللی خبرنگاران، آمده بود که افزایش حملات، بازداشت و کشتار خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای در افغانستان، بی‌اعتنایی طالبان را به آزادی بیان نشان می‌دهد. این فدراسیون از طالبان خواسته بود که به توهین رسانه‌ها و خبرنگاران در افغانستان پایان دهد.
پیش‌از این اتحادیه‌ی ملی خبرنگاران، نیز گفته بود که در بیش‌تر از پنج ماه حاکمیت طالبان، فعالیت ۳۱۸ رسانه در افغانستان متوقف شده و از مجموع ۵ هزار و ۹۶ خبرنگاری که پیش از سقوط کابل کار می‌کردند، اکنون تنها دو هزار و ۳۳۴ تن شان کار خبرنگاری می‌کنند.
این اتحادیه در مورد فعالیت خبرنگاران زن نیز اظهار نظر نموده گفته بود که در حال حاضر تنها ۲۴۳ خبرنگار زن در رسانه‌های افغانستان کار و فعالیت رسانه‌ای دارند.
برخورد دوگانه طالبان با خبرنگاران داخلی و خارجی
سال‌های که گروه طالبان با دولت و مردم افغانستان می‌جنگیدند، هیچ رسانه‌ای داخلی جرات نمی‌کردند که در مناطق تحت کنترول این گروه خبرنگاران شان را اعزام کنند. اجمل نقشبندی تنها خبرنگار داخلی بود که با یک خبرنگار ایتالیایی برای تهیه گزارش به هلمند رفته بود. هردو توسط گروه طالبان باز داشت شدند. خبر نگار خارجی در بدل شش تن زندانی این گروه آزاد شدند، اما طالبان اجمل را بی‌رحمانه سربریدند. حکومت پیشین به رهبری حامد کرزی جاده‌ای در شهر کابل به نام اجمل نقشبندی نام گذاری کرده بود که امروزها طالبان از این جاده رفت و آمد می‌کنند. یکی آنها ممکن قاتل اجمل باشد.
پس از اجمل نقشبندی، چندین خبرنگار داخلی دیگر در مناطق تحت کنترول طالبان توسط افراد این گروه کشته شدند. صدیق الله توحیدی، رییس کمیته مصوونیت خبرنگاران به تاریخ ۱۸ حمل ۱۳۹۸ به جاده‌ی ابریشم گفته بود که «از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۸ بیش از صد خبرنگار در افغانستان توسط طالبان کشته شدند که از این میان ۱۲ خبرنگار خارجی گفته شده و باقی همه افغانی بودند».
اکنون نیز گروه طالبان با خبرنگاران داخلی برخورد مبتنی بر تهدید و خشونت ولی با خبرنگاران خارجی رفتار نسبتا محافظه‌کارانه دارند. خبرنگار داخلی را بدون دلیل موجه بازداشت و لت‌وکوب می‌کنند، اما شنیدید که به یک خبرنگار زن نیوز لندی پناه‌گاه امن داده بود.
تناقض در گفتار و رفتار طالبان با آزادی بیان
چالش بزرگ خبرنگاران در افغانستان تحت حاکمیت طالبان این است که این گروه از یک آدرس در مورد رسانه‌ها در این کشور اظهار نظر نمی‌کنند. چندین اداره است که فعالیت رسانه‌ها را زیر نظر دارند. برای رسانه‌ها توصیه نامه و تهدید نامه صادر می‌کنند.
ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی طالبان و معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ روز(چهارشنبه، ۱۳ دلو) در نشستی که از سوی کمیته مصونیت خبرنگاران در کابل برگزار شده بود به رسانه‌ها گفته بود که قانون رسانه‌های همگانی که در حکومت پیشین تدوین شده بود، را مطالعه کرده ‌است که از نظر طالبان این قانون هیچ گونه نقصی ندارد. یعنی قابل اجرا است.
بلال کریمی، معاون سخن‌گوی طالبان در تویتی به نقل از مجاهد در همین مورد نوشته بود:«ما قانون قبلی رسانه‌ها را مطالعه کردیم که کدام نقیصه نداشت».
مجاهد در پیوند به تخطی رسانه‌ای در کشور گفته بود که طالبان در صدد احیای مجدد کمیسیون تخطی رسانه‌ای است تا جلو «سوءتفاهم‌ها» گرفته شود و در صورت به میان آمدن هر گونه مشکل، از طریق این کمیسیون برای حل آن اقدام شود.
او تاکید کرد ه بود که «موضع طالبان این است که از هرگونه انتقاد سالم رسانه‌ها حمایت می‌کند، اما رسانه‌ها باید از شایعه‌پراکنی خودداری کنند».
همچنان سخن‌گوی طالبان از رسانه‌ها خواسته بود که باید در نشرات خود منافع ملی، ارزش‌های اسلامی و وحدت ملی را در نظر بگیرند.
ولی واقعیت این است که طالبان پالیسی مشخص در قبال رسانه‌ها ندارد. کمیته‌ی حفاظت از ژورلیستان در گزارش تاریخ ۱۵ دلو گفته است که طالبان«دستورالعمل‌های مبهم» را در مورد فعالیت رسانه‌های آزاد صادر کرده‌اند که گفتار آنها با کردار‌شان در مطابقت قرار ندارد.
در گزارش این کمیته آمده است که استراتیژی رسانه‌یی طالبان این است که در سطح بین المللی یک «تصویر مناسب رسانه‌یی» از خود نشان می‌دهند،‌ولی در عمل نظامیان این گروه رسانه‌ها را سانسور و روزنامه‌نگاران تهدید می‌کنند.

>>>   افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه‌ و به عنوان نقطه اتصال حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خاورمیانه، آسیای مرکزی و شبه قاره هند، همواره در کانون تنش‌های امنیتی منطقه و جهان قرار داشته است.

این جغرافیا به دلیل موقعیت ژیئوپلتیک، گستردگی و تنوع بازیگران ملی و بین المللی، به بستر رشد و تکثیر جریان های فکری- سیاسی مختلف با آرا و اهداف متفاوت تبدیل شده است، طالبان یکی از مطرح ترین آنها در سه دهه اخیر بوده است. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، یعنی هنگامی که ایالات متحده امریکا در چارچوب عملیات آزادی پایدار، ایتلاف بین المللی را بر ضد تروریسم تشکیل داد و به افغانستان حمله کرد، تصور این بود که حکومت جدیدی را در افغانستان مستقر می کنند و سایه جنگ و ناامنی را از مردم رنجدیده افغانستان برمیچیند؛ ولی انچه اتفاق افتاد فروپاشی حکومت طالبان در افغانستان بود، نه فروپاشی طالبان. پس از ۲۰ سال استقرار نظام جمهوری در افغانستان، طالبان دوباره در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ در یک شگرد سیاسی سکان دار قدرت در افغانستان شد. از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان دو سال می گذرد؛ روزگار سیاه تر، دسترخوان بی رنگ تر، انزواء بیشتر و تظلم بر زنها به اوج اش رسیده است. طالبان پس از به قدرت رسیدن، قانون اساسی حکومت پیشین را لغو کرده و برخی ادارات دولتی را منحل و محدودیت‌های گسترده‌ای را علیه بعضی اقشار جامعه وضع نمودند. در دو سال گذشته چهره شهرها تغییر کرده، بسیاری از مراکز آموزشی و فرهنگی و نهادهای اجتماعی تعطیل شده و یا تغییر کاربری داده است و قوانین تازه‌ای در شهرها و در میان مردم حاکم شده است.
این بازگشت، تغییرات مهم در ساختار حکومتی و نظام سیاسی این کشور را دنبال داشته است. این مقاله به بررسی تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در افغانستان پس از دو سال حاکمیت گروه طالبان می‌پردازد. در این مقاله، نخست به بررسی ساختار حکومتی و نظام سیاسی افغانستان پرداخته خواهد شد. همچنین، تأثیر حاکمیت طالبان بر حقوق زنان و تغییرات در وضعیت زنان در جامعه مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت و تحلیلی از وضعیت آموزش و پرورش در دوره حاکمیت طالبان ارائه خواهد شد. همچنین، نقش رسانه‌ها و محدودیت‌های اطلاعاتی در دوره حاکمیت طالبان، وضعیت اقتصادی افغانستان در این دو سال و در نهایت، تغییرات در روابط بین‌المللی افغانستان و واکنش‌های بین‌المللی نسبت به حاکمیت طالبان مورد تحلیل قرار می‌گیرند.

I. ساختار حکومتی و نظام سیاسی
قانون اساسی جمهوریت، تفکیک قوا را منحیث یک اصل دمکراتیک پذیرفته و صلاحیت های هر یک از قوا را شرح داده و استقلال قوه ها را تضمین نموده بود. تفکیک قوا یک اصل اساسی در نظام های دمکراتیک می باشد. که به معنای تقسیم و تفکیک قوای سه گانه در یک کشور می باشد. این اصول برای تضمین تعادل، شفافیت و اصول دموکراتیک شکل گرفته است. در یک سیستم با تفکیک قوا، قوه اجراییه مسئول اجرای قوانین و مدیریت دولت است، قوه مقننه وظیفه ساخت و تصویب قوانین را دارد و قوه قضائیه مستقل از دیگر قواها، وظیفه رسیدگی به پرونده‌های قانونی و اعمال عدالت را بر عهده دارد. این تفکیک قوا، جلوه‌گر مبارزه با تجمع قدرت در دسته‌های مختلف حکومتی است و به طور کلی به منظور حفظ حقوق شهروندان و جلوگیری از سوء استفاده از قدرت تعبیه شده است. اصول تفکیک قوا به عنوان یکی از پایه‌های اصولی ساختارهای حکومتی در جوامع دموکراتیک بسیار اهمیت دارد. طالبان پس از به قدرت رسیدن قانون اساسی حکومت پیشین را لغو کرده و برخی از ادارات دولتی را منحل نموده و اصل تفکیک قوا را به حالت تعلیق درآورده است. امروزه قوه اجراییه، مقننه و قضاییه به صورت مستقل در حاکمیت طالبان وجود ندارد و همهء صلاحیت های (اجرایی، تقنینی و قضایی) در یک نقطه « امیرالمومنین طالبان» متمرکز شده است، در حقیقت این مرجع هر سه قوه حکومتی را در درون خود جایی داده است.

II. حقوق زنان
فهم درست از جایگاه و حقوق زنان نمایانگر یک دیدگاه اصولی و اخلاقی است که به تحقق برابری جنسیتی و حذف تبعیض‌های ناشی از جنسیت در جوامع اشاره دارد. این فهم نه تنها به تضمین حقوق زنان اشاره دارد، بلکه جایگاه زنان را در چرخه اجتماع نیز مشخص می کند. جایگاه زنان به لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمایانگر توازن و تعادلی است که در جامعه باید برقرار گردد. در حوزه سیاسی، تضمین حقوق زنان به معنای فراهم کردن فرصت‌ها و فضأ برای مشارکت فعال زنان در فرآیند تصمیم‌گیری های سیاسی است. این تلاش ها به نهادینه‌سازی تنوع نظرات، تجربیات و نقطه نظرهای جنسیتی منجر می‌شود، که باعث اثربخشی بهتر در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای سیاست‌ها می‌شود. مشارکت فعال زنان به معنی توانمندسازی زنان برای شرکت فعال در بازار کار، رشد اقتصاد پایدار، و افزایش بهره‌وری می باشد. در کل، تضمین حقوق زنان در دستیابی به جامعه‌ای منصفانه، پویا و توازن‌یافته نقش کلیدی و حیاتی ایفا می‌کنند.
اما اکنون و پس از دو سال حاکمیت طالبان در افغانستان، این کشور به زندان مخوفء برای همگان بخصوص برای زنان مبدل شده است که همه برای فرار از آن تقلا دارند. مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت طالبان صفر است. در این دو سال حاکمیت، طالبان دروازه های مکاتب و دانشگاه ها را به روی دختران بستند؛ زنان را از تمام ادارات دولتی اخراج کردند، مصروفیت زنان در موسسات داخلی و خارجی را معادل کفر قلمداد نمودند، دروازه های اریشگاه های زنانه را با قفل های بزرگ تزیئن نمودند و به روی قفل های نوشتند گورستان زنان، صورت زیباء زنان را در رسانه های سیاه پوش نمودند... از حضور چندین وزیر و معین، صدها رییس و هزاران قاضی، ده‌ها هزار کارمند زن در نهادهای دولتی یک مورد هم باقی نمانده است؛ اعتراضات زنان برای اعاده حقوق‌ شان به شدت سرکوب شده و زنان معترض بازداشت، شکنجه، ناپدید و در مواردی کشته شده‌اند.

III. تعلیم و تربیه
امروزه، امور تعلیم و تربیه به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر توسعه جوامع انسانی شناخته می‌شود. این حوزه فراتر از انتقال مجرد دانش و اطلاعات است و به عنوان یک راهکارها اساسی برای شکل‌ دهی به شخصیت‌ها، توانمندی‌ها و ارزش‌های اجتماعی مورد توجه قرار دارد. اموزش و پرورش به معنای فرآیندی است که در آن دانش، مهارت‌ها، ارزش‌ها و عادات به نسل‌های جدید منتقل می‌شوند. این فرآیند نه تنها به تحصیل در مکاتب و دانشگاه ها محدود نمی‌شود، بلکه در هر جایی که انتقال دانش و مهارت‌ها صورت می‌گیرد بستگی دارد. در حقیقت هدف اصلی اموزش و پرورش تقویت قدرت‌های فردی، افزایش دانش و توانمندی‌ها، ترسیم مسیرهای شغف و علاقه‌مندی‌ها و شکوفایی فردی و اجتماعی می باشد. در نهایت اهمیت اموزش و پرورش به عنوان یکی از ستون‌های اساسی توسعه فردی و اجتماعی همچنان بر جامعه و جهان‌بینی ما تأکید دارد و تحت تأثیر مستمر تغییرات و نوآوری‌های مختلف قرار خواهد گرفت.
اما بعد از به قدرت رسیدن طالبان دوم در افغانستان همه‌چیز در این کشور رنگ باخت، به‌ویژه نظام آموزشی نیم‌بند افغانستان کاملاً منزوی و در مواردی هم از بین رفت. طالبان با شعار جهاد و تطبیق شریعت اسلامی دوباره به قدرت برگشتند و اولین اقدام جهادی شان را با بسته نمودن دروازه های مکتب به نمایش گذاشت. وقتی همین‌ گونه انسان‌ها دروازه‌های مکاتب، آموزش‌گاه‌ها و دانشگاه ها را به ‌روی نیمی از جمعیت کشور بستند، توجه‌ها در سراسر جهان به این مساله معطوف شد و از آن‌ها خواستند که بی‌درنگ درب مکاتب و پوهنتون ها را به ‌روی دختران کشور باز نمایند. در واقع، فضا آن‌ قدر به‌ نفع بازگشایی مکاتب دخترانه جوسازی شده است که دیگر نوعیت نظام آموزشی، کریکولم درسی و مواد و محتویات آموزشی برای افکار عمومی مسأله و نگرانی نیست و مسله برای عموم همانا باز بودن درب مکاتب است و عموم مردم برای بازگشایی درب مکاتب دادخواهی می کنند و بس.

IV. رسانه ها و آزادی اطلاعات
در عصر حاضر، رسانه‌ها و اطلاعات به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر جوامع و فرهنگ‌ها شناخته می‌شوند. آن‌ها نه تنها منابعی برای انتقال اخبار و مطالب به مردم هستند، بلکه نقش اساسی در شکل‌ دهی به نگرش‌ها، دیدگاه‌ها، و اعتقادات افراد و جامعه دارند. در این مفهوم، مطالب رسانه‌ای به عنوان یک موجود متاثرکننده و موثر در تشکیل هویت‌های فرهنگی و اجتماعی افراد محسوب می‌شوند. آزادی اطلاعات به حقوق و آزادی‌هایی اشاره دارد که به افراد و رسانه‌ها اجازه می‌دهد که اطلاعات را بدون تداخل یا محدودیت‌های غیرضروری منتشر کنند و دسترسی به آن‌ها را داشته باشند. آزادی اطلاعات اساساً به تضمین این حق می‌پردازد که هر فرد به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشد و قادر باشد از منابع متنوع اطلاعاتی برای تحلیل، نقد، و ارزیابی واقعیت‌ها و مسائل استفاده کنند.
بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و کوچ دسته‌جمعی اصحاب رسانه‌ از افغانستان، بدون تردید نشان بی‌اعتمادی مطلق آنان به طالبان می باشند. به نظر می‌رسد کسانی که در بیست سال گذشته عَلم آزادی بیان را در افغانستان بردوش می‌کشیدند، با توجه به گذشته‌ و حال اختناق‌آمیز طالبان در افغانستان و برخورد آنان با رسانه‌ها و خبرنگاران، هیچ امیدی به تغییر رویه‌ طالبان در پیوند با آزادی بیان نداشته‌اند. رسانه‌ها تحت کنترل سخت‌گیرانه طالبان قرار دارند و فضای رسانه‌ای محدود و کنترل شده است. فعالیت‌های رسانه‌ای از جمله ممنوعیت پخش موسیقی، محدودیت در محتوا و تحریر مطالب رسانه‌ای، ممنوعیت تصویر زنان در رسانه‌ها و محدودیت در فعالیت رسانه‌های مستقل در این دوره به وضوح مشهود است. بعد از به قدرت رسیدن طالبان صدها رسانه چاپی، ده ها رسانه صوتی و چندین رسانه تصویری از فعالیت باز ماندند، متوقف شدن و باز ماندن این رسانه به معنی متوقف شدن اطلاعات درست و موثق است. در جامعه ای که اطلاعات به شکل درست آن در گردش نباشد، آن جامعه، جامعه اختناقی است. در جوامع اختناقی ظلم در تمام بخش های آن بیداد می کنند و هیچ کس خود را مسول و پاسخگو نمی دانند.

V. اقتصاد و اشتغال
اقتصاد و اشتغال دو مفهوم کلیدی در زندگی انسان‌ها و توسعه جوامع هستند. اقتصاد به عنوان علمی که تحلیل و بررسی رفتارها، تصمیم‌ها و تعاملات مرتبط با تولید، توزیع و مصرف منابع در جامعه را بررسی می‌کند، تأثیر عمده‌ای بر شکل‌گیری و پیشرفت جوامع دارد. اشتغال هم به معنای فرصت‌های کاری و اشتغالزایی، به ‌طور مستقیم با وضعیت اقتصادی ارتباط دارد. اهمیت اقتصاد و اشتغال در توسعه و پیشرفت جوامع واضح است. از یک سو، بررسی تعادل بین تولید، توزیع، و مصرف منابع، بهبود کیفیت زندگی، و توسعه پایدار را ممکن می‌سازد. از سوی دیگر، ایجاد فرصت‌های کاری مناسب و اشتغال‌زایی، به تقویت اقتصاد، کاهش فقر، و ارتقاء اجتماعی کمک می‌کند.
اقتصاد افغانستان از قبل ضعیف، غیر متنوع و شدیداً وابسته به درآمدهای غیرحضوری خارجی ها بود که توسط اقتصاددانان به عنوان «اجاره » یا (rent) شناخته می‌شد، زیرا این درآمدی است که از طریق کار یا تلاش به دست نمی‌آید. این پرداخت اجاره ای عبارت بود از کمک های غیرنظامی، حمایت مالی به نیروهای امنیتی افغانستان؛ میزان «اجاره» آنقدر وسیع بود که افغانستان به عنوان «دولت اجاره ای» یا rentier state) ) نامیده می شد.

در فهرستی که سازمان ملل متحد، از چند دهه پیش به این سو از فقیرترین کشورهای جهان ارائه می‌دهد، نام افغانستان همیشه دیده شده است؛ بعد از حضور طالبان در این جغرافیا، نام افغانستان از قبل مشهودتر و رنگین تر در این لیست به چشم می خورد. فقر، بیکاری، سیر نزولی عاید سرانه، نبود برنامه های طولانی مدت اقتصادی، عدم شناسایی حاکمیت طالبان توسط کشورهای جهان، محروم نمودن نیم از نفوس جامعه از فعالیت های اقتصادی، نبود متخصصین اقتصادی و ده ها مورد دیگر از واقعیت های عینی جامعه افغانستان زیر سلطه طالبان است. با توجه به داده‌های منتشر شده توسط نهاد های تحقیقی، حاکمیت طالبان با چالش‌های جدی در متغیرهای کلان اقتصادی مواجه است. حاکمیت طالبان در ترسیم چشم‌انداز روشن برای متغیرهای کلان اقتصادی افغانستان باید به سمت دیپلماسی سیاسی حرکت کند تا با هموار شدن مسیر ورود و خروج کالا، خدمات، ارز و فناوری بتواند وضعیت معیشت مردم را بهبود بخشد.

VI. روابط بین الملل
شناسایی و داشتن جایگاهء مقبول در مناسبات بین المللی از اولویت ها و نیاز های مبرم سیاست خارجی هر کشور می باشد. امور بین‌الملل به بررسی تعاملات، همکاری‌ها، تنش‌ها، و تأثیرات متقابل بین اعضای مختلف جوامع بین‌المللی می‌پردازد. این حوزه علاوه بر تأثیرگذاری بر سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولت‌ها، به شناخت و تحلیل ارتباطات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میان افراد و جوامع مختلف در سطح جهانی می‌پردازد. ارزش‌های مشترک و انسانی نیز نقشی اساسی در شکل‌گیری و تعیین سیر تحولات در روابط بین‌الملل دارند. ارزش‌ها به مفهوم اصول، اعتقادات، اخلاقیات، و ایدئولوژی‌هایی هستند که جوامع بشری بر اساس آن‌ها عمل می‌کنند. در روابط بین‌الملل، ارزش‌ها نقشی مهم در تعیین تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌ها و تفاهمات بین‌المللی ایفا می‌کنند. این ارزش‌ها ممکن است شامل حقوق بشر، دموکراسی، عدالت اجتماعی، حفظ صلح، حقوق بین‌المللی، توسعه پایدار و مسائل محیط‌ زیست باشند. ارزش‌ها تا حد زیادی مشخص‌ کننده طرز فکر و عمل جوامع و دولت‌ها در روابط بین‌الملل می‌باشند. ارزش‌های مشترک و انسانی نیز نقشی بسیار مهم در ارتقاء همکاری و تعاملات بین‌المللی دارند. این ارزش‌ها شامل احترام به حقوق بشر، تعاملات فرهنگی، حل مناقشات به صورت صلح‌آمیز، کمک به جامعه بین‌المللی در مواجهه با چالش‌های مشترک، و ترویج توسعه پایدار می‌شوند. این ارزش‌ها نقشی مهم در ایجاد تعادل و پایداری در روابط بین‌المللی دارند و ممکن است باعث تعزیز همکاری و تبادل اطلاعات و تجربیات میان کشورها و جوامع مختلف شوند. تعاملات و تفاهمات میان جوامع بین‌المللی نه تنها در جهت تحقق منافع مشترک بلکه در جهت حفظ صلح، استقرار امنیت، و ترویج ارزش‌های انسانی و مشترک برای توسعه و پیشرفت جهان نقش حیاتی دارند.

افغانستان بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر در محراق توجه تمام کشورهای جهان قرار گرفته بود. بعد از استقرار نظام جمهوری، افغانستان در مناسبات بین المللی جایگاه ویژه و درخور اهمیتی داشت. به گمان اغلب سیاست خارجی دوره جمهوریت، عطف ترین نقطه سیاست خارجی افغانستان در طول تاریخ بوده است، به دلیل اینکه وسعیترین روابط دپلماتیک و مراودات را با کشور های خارجی داشتند. اما بعد از سقوط جمهوریت و حاکمیت طالبان، افغانستان منزوی ترین حالت تاریخی را به خود گرفته و هیچ دولتی، حاکمیت طالبان در افغانستان را بعد از دو سال به رسمیت نشناختند. عدم شناسایی افغانستان تحت حاکمیت طالبان نشان دهنده تکثر مفاهیم واگرا در این جغرافیا می باشند. مفاهیم چون احترام به حقوق بشر، مشارکت عمومی، رعایت حقوق اقلیت ها، دمکراسی، آزادی بیان، عدالت و کمک به حفظ صلح بین المللی از جمله مفاهیم بنیادی برای تعامل با دولت های دیگر است. این مفاهیم با ایده لوژی طالبانی حالت پارادوکسی دارد و بسیار مشکل است که این مفاهیم را با ایده لوژی طالبانی یکجا جمع کرد. در صورت نبودن این مفاهیم تعامل با جامعه جهانی بسیار مشکل است. چنانچه جامعه جهانی بارها رعایت حقوق زنان و اقلیت‌ها، استفاده نشدن از خاک افغانستان بر ضد کشورهای دیگر، حکومت همه شمول و رعایت حقوق بین‌الملل و حقوق بشر را منحیث پیش فرض برای به رسمیت شناختن طالبان مطرح کرده است. اما تحقق اغلب این موارد در نظام امارت اسلامی طالبان و حتی در نظامی با مشارکت طالبان تقریبا مشکل به نظر می رسد.

VII. امنیتی شدن افغانستان
گاهی ممکن است به یک جغرافیا، مجامع بین المللی به دیده تهدید بنگرند. این تهدیدات ممکن است از ابعاد مختلفی مانند نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به وجود آیند و به نوعی بر جامعه بین‌المللی و روابط بین‌المللی تأثیر می‌گذارد. تهدیدات به مناطق مختلف ممکن است از منابع مختلف نشأت بگیرند. به عنوان مثال، تهدیدات نظامی ممکن است به دلیل تنش‌های مرزی، نبردها، تجاوزها یا توسعه برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایجاد شوند. تهدیدات امنیتی می‌توانند همچنین به دلیل تروریسم، جرائم سایبری، و حتی فرسودگی محیط زیست نیز به وجود آید. این تهدیدات نه تنها بر کشورهای دیگر تأثیر می‌گذارند، بلکه به شدت تأثیرات جهانی و بین‌المللی نیز دارند. رشد تهدیدات امنیتی در یک منطقه می‌تواند به نوعی زنجیره‌ای از واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاد کند. این واکنش‌ها ممکن است شامل تشدید نظارت، افزایش نیروی نظامی، تحریم‌ها، مذاکرات دیپلماتیک و حتی اقدامات نظامی باشند. به طور کلی، تهدید شدن یک منطقه برای کشورهای دیگر موجب می‌شود که روابط بین‌المللی پیچیده‌تر و چالش‌برانگیزتر شود.

گروه های بنیادگر منطقه ای و فرا منطقه ای همیشه در تلاش اند تا برای خود جایی مصئون را پیدا نمایند و با استفاده از آن نقطه مصئون دست به تبلیغ و ترویج ایده لوژی خود بزنند. گروه های بنیاد گر منطقه ای و فرا منطقه ای که با لحاظ ماهیت همخوانی بیش از حدء با طالبان دارند، از هیچ نوع سعی و تلاش به خاطر به قدرت رسیدن طالبان دریغ نکردند. طالبان با تفکر بنیاد گرایانه اسلامی و به کمک گروه های بنیاد گرایء منطقه و فرا منطقه در اگست ۲۰۲۱ به قدرت رسید. بعد از به قدرت رسیدن طالبان بمب ساعتی در جغرافیا به نام افغانستان به کار افتاد. انفجار این بمب، نه تنها افغانستان، بلکه همه همسایگان و منطقه را بی نصیب از آسیب نخواهد گذاشت. سلطه طالبان بر افغانستان می‌تواند تهدیدی جدی برای امنیت ملی اکثریت همسایگان افغانستان، کشورهای منطقه و فرامنطقه باشد. بارها مقامات کشورهای همسایه نگرانی خود را از فعالیت های گروه های تروریستی در افغانستان ابراز نموده است. فعالیت این گروه ها در افغانستان (القاعده، تحریک طالبان پاکستانی، جنبش اسلامی ترکستان شرقی(ایغورها)، دولت اسلامی خراسان (داعش)، جنبش اسلامی ازبکستان، لشکر طیبه، جهیش محمد، امارات قفقاز و ده ها گروه دیگر) بر همگان هویدا است. هر یک از این گروه ها تضاد منافع و کشیدگی های سیاسی با کشورهای متبوع شان دارند؛ بنابر این، اکثریت کشورها افغانستان را به دیده تهدید می نگرند و از جانب دیگر مقدار اسلحه به جا مانده از نیروهای امریکایی باعث شده که هر یک از کشورهای منطقه و فرامنطقه لحظه شماری کنند برای انفجار این بمب ساعتی. اکنون همسایگان أفغانستان بر سر انتخابی سخت قرار دارند؛ آیا باید طالبان را به عنوان یک واقعیت پذیرفت؟ یا یک جریان شورشگر و آنارشیست که به هیچ یک از قواعد پذیرفته شده در نظام بین المللی باور نداشته و در صدد از هم پاشی آن برآیند؟ آیا باید در افغانستان عرصه تازه ای را، راه اندازی کرد و جنگ های نیابتی را حمایت کرد؟ در این صورت چه تهدیدهای امنیتی متوجه کشور خواهد شد؟ آیا منافع به ظاهر کوتاه مدت، ارزش فنا کردن منافع بلند مدت را دارد؟ آیا باید به راحتی اجازه داد که تهدید تا بدنه امنیتی کشور که همانا مرزهاست، نزیک شود؟ و ده ها سوال دیگر است که باید پاسخ داده شود، اما چون از حوصله این متن خارج است، در یک فرصت دیگری به آن خواهم پرداخت.
افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی خود همواره در مرکز تنش‌های امنیتی منطقه و جهان قرار گرفته است، چنانچه پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تلاش برای ضربه به تروریسم منجر به ورود ایالات متحده و ائتلاف بین‌المللی به افغانستان شد و حاکمیت طالبان را در ظرف چند ماه نیست و نابود کردند. اما طالبان پس از ۲۰ سال جنگ، در یک شگرد سیاسی قدرت را دوباره به دست گرفت. در این دوره از حکومت طالبان، حقوق زنان کاهش یافته و انزوا و تظلم بر زنان به اوج خود رسیده است. از سوی دیگر، تغییرات در سیاق آموزش و پرورش و محدودیت رسانه‌ها و آزادی بیان از جمله موارد چالش زا در طول این دو سال بوده است.

مردم تحت حاکمیت طالبان از فقر، بیکاری، سیر نزولی عاید سرانه، نبود برنامه های طولانی مدت اقتصادی... رنج می برند و طالبان به لحاظ سیاسی در یک بی سرنوشتی کامل به سر می برند و هیچ یک از کشورهای جهان تا هنوز حاضر نشده است که این گروه را به رسمیت بشناسد. مباحث چون حقوق بشر، حقوق زن، فعالیت گروه های تروریستی در افغانستان از جمله موارد پیش شرط برای شناسایی طالبان بوده است.

>>>   ۲ سال پس از برگشت طالبان به قدرت: خبرنگارانی که به ایران رفته‌اند با «مرگ تدریجی» روبه‌رو هستند
دو سال پس از برگشت طالبان به قدرت، شماری از خبرنگارانی که به دلیل تهدیدات طالبان، از کشور فرار کرده و به ایران رفته‌اند،‌ از بی‌سرنوشتی و احتمال بازگشتانده شدن به افغانستان نگران هستند. این خبرنگاران به ار.اف.ای می‌گویند بیش از یک سال است که به ایران آمده‌اند، اما تاکنون باوجود چالش‌های بسیار، روند رسیدگی به پرونده‌های‌شان از سوی کشورهای سومی تکمیل نشده است. این خبرنگاران از اخراج شدن از ایران و کندی روند رسیدگی به درخواست‌‌های پناهندگی خود نگران هستند.

>>>   سال ١٢٥٢ هجری خورشیدی- زمان حکومت امیر شیرعلی خان- را می‌توان سال تولد رسانه در افغانستان نامید. در این سال ‏روزنامه «شمس‌النهار»، نخستین روزنامه‌ای بود که در آسمان روزنامه‌نگاری افغانستان درخشید و صدای آزادی بیان را ‏بلند کرد. مسئولیت این روزنامه را میرزا عبدالعلی خان‬ - رئیس نخستین چاپخانه لیتوگرافی در افغانستان - بر عهده داشت‎.‎

شمس‌النهار در ۱۶ صفحه و در ماه دو یا سه مرتبه منتشر می‌شد. علاوه بر آن، چند مترجم نیز در این نشریه حضور داشت. پس از درگذشت امیر شیرعلی خان، انگلیسی‌ها هم با حمایت ‏از امیر عبدالرحمن خان او را به قدرت رساندند و شمس‌النهار دیگر رسانه افغانستانی منتشر نشد. با مرگ امیر عبدالرحمان خان-در سال ‏‏۱۹۰۱ میلادی- امیر حبیب‌الله خان در کابل به قدرت رسید‎.‎

از روزنامه «شمس النهار» که اولین شماره آن در پانزدهم ذیحجه الحرام ۱۲۹۰ هجری قمری (۱۸۷۳ میلادی) به نشر رسید، به عنوان نخستین جریده مطبوع در افغانستان نامبرده می‌شود؛ در همین دوره است که مطبوعات برای نخستین بار فعالیت خود را با اتکا به قانون آغاز کرده است. (۱)

کارشناسان از رسانه‌ها به عنوان یکی از شاخص‌های توسعه جامعه بشری یاد می‌کنند و یکی از معیارهای آنها سرانه نشریه به ازای هر هزار نفر است. این رقم در کشورهای مختلف با توجه به امکانات، رشد رسانه‌ها، حمایت دولت و علاقه‌مندی مردم و گروه‌ها برای فعالیت در عرصه رسانه‌ای، تغییر می‌کند.در افغانستان مطبوعات بر خلاف رادیو و تلویزیون و سینما کاربرد وسیع‌تری پیدا کرده و به نسبت امکانات، رشدی نسبتاً خوب داشته است.

در قانون اساسی افغانستان ماده ۳۴ چنین آمده است: «آزادی بیان از تعرض مصون است‎ «.‎ مدت زمان صدور مجوز نشریه در افغانستان، ۲۴ ساعت است و افراد می‌توانند قبل از دریافت مجوز، به صورت پیش ‏شماره نشریه خود را چاپ و توزیع کنند‎.‎ هر افغان حق دارد فکر خود را به وسیله گفتار، نوشته، تصویر و یا‬ وسایل دیگر، با رعایت احکام مندرج این قانون اساسی اظهار کند‎‬.‎هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون، به طبع و نشر مطالب، بدون ارائه قبلی آن به مقامات دولتی، بپردازد.» ‬ ‏(۲)

نبود برق و کمبود نیروی کارآمد برای فعالیت رسانه‌های دیداری و شنیداری تا حدودی به توسعه روزنامه و مجله در این کشور کمک کرده است. البته شرایط قومی و نیز فعالیت گروه‌های جهادی که هر یک سعی در انتشار نشریه‌ای را داشتند هم بر کسی پوشیده نیست.

افغانستان در سال (۱۳۵۸) شاهد تجاوز ارتش سرخ بود که پس از آن گروه‌های سیاسی و جهادی شکل گرفتند و ‏هر یک نشریه‌ای را متناسب با خط فکری گروه خود منتشر می‌کردند‎.‎ گرچه در این دوران تیراژ نشریات زیاد نبود، اما تعداد عنوان آنها زیاد بود، برخی به‌صورت روزانه، تعدادی در قالب هفتگی ‏، ماهانه و گاهنامه نیز منتشر می‌شد‎.‎ در چنین شرایطی نشریات گروه‌های جهادی انعکاس‌دهنده اندیشه و مواضع سیاسی، نظامی، عقیدتی و جهادی آنان بود و ‏نشریات دولتی هم بنگاه تبلیغاتی برای حاکمیت بود‎.‎

در این زمان دولت افغانستان تسلط زیادی بر رسانه‌ها داشت و آنچه که در تضاد با افکار و سیاست‌های دولتی بود، به چاپ ‏نمی‌رسید‎.‬ ‎طالبان نیز در زمان حاکمیت پنج ساله خود در افغانستان کنترل شدیدی بر مطبوعات اعمال می‌کرد و فقط مطالب مورد نظر آنها چاپ و منتشر می‌شد. ‎(۳)

بعد از سقوط گروه طالبان در سال (۱۳۸۰) دولت جدید افغانستان، قانون آزادی مطبوعات را اعلام کرد و کنترل ‏و اعمال نفوذهای گذشته را حذف نمود و نشریات قادر به بیان دیدگاه‌های خود شدند‎.‎‬ دولت جدید افغانستان تسهیلاتی برای صدور نشریه فراهم کرد، به گونه‌ای که متقاضیان می‌توانستند با معرفی «مدیر مسئول» و ‏‏ «ارائه درخواست» از وزارت فرهنگ و اطلاعات مجوز چاپ نشریه دریافت کنند‎.‎

بر اساس آمارهای موجود در سال ۱۳۵۳ خورشیدی، شمارگان روزنامه و مجله در این کشور جهان سومی ۴۹۹ هزار نسخه بود که در سال ۱۳۵۴ به ۵۴۴ هزار نسخه افزایش یافت که‌سرانه آن ۲۷ شماره برای هر هزار نفر بود. از ۱۳۵۹ به بعد گذشته از نشریه‌های دولتی، گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی اقدام به انتشار نشریه کردند. (۳)

مروری دیگر بر تاریخ نشریات با نگاهی به پیشینه صنعت چاپ در افغانستان

پیشینه صنعت چاپ در افغانستان به سال‌های (۱۲۴۷ الی ۱۲۵۸ خورشیدی) بازمی‌گردد که اولین بار کتاب‌های درسی و تمبر پستی طی این سال‌ها در این کشور به چاپ رسید و بعد از آن جراید منتشر شدند. در سال (۱۲۸۴ خورشیدی) نیز نشریه سراج الاخبار منتشر شد، که به دلیل سیاست سختگیرانه دولت وقت این نشریه در آغازین روزهای فعالیت از چاپ باز ماند.

شش سال بعد این نشریه دوباره به همت محمود طرزی منتشر شد که از وی به عنوان پدر مطبوعات افغانستان نام می‌برند. طرزی، با انتشار سراج الاخبار نه تنها به ایجاد جنبش روشنفکری در این کشور کمک کرد، بلکه تلاش داشت تا زبان نوشتاری را به زبان گفتاری نزدیک کند که این کار باعث ایجاد زمینه‌هایی برای رمان نویسی در افغانستان شد.

پس از آن روزنامه انیس در سال (۱۳۰۶ خورشیدی) با تلاش غلام محی‌الدین انیس که از مصر به افغانستان بازگشته بود، منتشر شد که اکنون از این نویسنده افغان به عنوان پدر مطبوعات آزاد افغانستان یاد می‌شود.

در دوران زمامداری امیر «امان الله‌خان» طی سال‌های (۱۲۹۸ الی ۱۳۰۸ خورشیدی) نشریه «ارشاد نسوان» ویژه زنان و «سراج اطفال» برای کودکان به چاپ رسید که به این ترتیب رسانه‌ها در افغانستان از حالت ذکور خارج شدند. مطبوعات در افغانستان همانند برخی کشورها به علت شیوه‌های سخت گیرانه حکومتی و اعمال محدودیت نتوانستند، به طور مرتب منتشر شوند. بعد از سال (۱۳۴۱ خورشیدی) بود که قانون آزادی مطبوعات در افغانستان به تصویب رسید و مردم این کشور شاهد انتشار تعداد زیادی از مطبوعات آزاد بودند. در دوران حاکمیت دولت طرفدار شوروی وقت در افغانستان مطبوعات به دلیل سانسور و نبود آزادی بیان با مشکلات زیادی رو به رو بودند که تنها جراید حزب حاکم در افغانستان آزادی لازم را داشتند. (۴)

در دوران حاکمیت مجاهدین و سقوط کابل به دست این نیروها اغلب مطبوعات آزاد دیگر توان ادامه فعالیت نداشتند و مطبوعات دولتی نیز با مشکلات زیادی روبه رو شدند. احزاب جهادی نیز در این دوران رسانه‌های خاص خود را داشتند که فقط به تبلیغ دیدگاه آنان می‌پرداختند و جریان تفکرسازی نیز در این کشور بسیار کمرنگ شده بود. در زمان طالبان اغلب مطبوعات از فعالیت بازماندند و روزنامه‌های دولتی مانند هیواد، انیس و شریعت به عنوان ارگان مطبوعاتی نیروهای طالبان به چاپ می‌رسیدند. به طور کل با آغاز جنگ‌های داخلی در افغانستان، روزنامه و روزنامه‌نگاری در افغانستان افول کرد و متعاقباً بسیاری از نویسندگان و اصحاب قلم از کشور خارج شدند. تعداد زیادی از تشکل‌های مطبوعاتی فعال در کشور نیز منحل شد. در واقع، با تسلط گروه طالبان در افغانستان، رسانه‌های افغانستان دچار یک رکود بی‌سابقه شد. رسانه‌هایی مانند تلویزیون با نگاه ایدئولوژیک آنها به‌طور کامل مورد بی‌توجهی قرار گرفت و تلویزیون را تعطیل شد و تنها یک رادیو در افغانستان برنامه پخش می‌کرد که صدای شریعت نامیده می‌شد.

نشریه رسمی طالبان شریعت نام داشت که به‌صورت هفته‌نامه در کشور منتشر می‌شد. این نشریه در مناطق زیر نفوذ طالبان توزیع می‌شد. در این بین، در زیر حاکمیت طالبان برخی دیگر از روزنامه‌های قدیمی کابل نیز به فعالیت خود ادامه دادند؛ اما به‌طور کلی دیدگاه امارت اسلامی افغانستان را منعکس می‌کرد. از جمله این نشریات می‌توان به نشریات هیواد و انیس در کابل و اتفاق اسلام در هرات اشاره کرد.

با حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان و فروپاشی طالبان، مهم‌ترین دوران رسانه‌ها در افغانستان در تاریخ معاصر کشور به وجود آمد که در سایه استقرار یک حکومت مرکزی و یک نظام سیاسی شبه دموکراتیک در افغانستان ده‌ها جریان با گرایش‌های مختلف در رسانه‌های دیداری شنیداری و چاپی در سراسر افغانستان ظهور پیدا کردند.

بعد از سقوط طالبان در افغانستان، دولت انتقالی توانست با راه اندازی چاپخانه دولتی آزادی که در دوران جنگ‌های داخلی تمام ماشین‌های چاپ آن نابود شده بود، روزنامه انیس، هیواد و آرمان ملی را به چاپ برساند. با استقرار حکومت انتقالی به رهبری حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان قانون جدید مطبوعات اعلام شد که بر اساس آن، مطبوعات می‌توانند بدون مجوز انتشار خود را آغاز کنند.

بر اساس قانون جدید مطبوعات افغانستان، دولت موظف است تا شرایط و فضای کاری مساعد را برای فعالیت مطبوعات در کشور فراهم کند. اولین قانون مطبوعات افغانستان در سال ۱۳۸۰ خورشیدی بعد از سقوط طالبان تصویب شد و بعد در سال ۱۳۸۱ در یک همایش بین‌المللی در کابل این قانون دوباره برای ایجاد راهکار و اصلاح در اختیار صاحب نظران مطبوعات قرار گرفت. ‏(۴)‏

بر اساس قانون جدید توهین به اسلام، سایر ادیان، هتک حرمت و افترا به شخصیت‌ها نیز ممنوع اعلام شد. در شرایط حاکم که مطبوعات نوشتاری افغانستان در چه وضعیتی قرار دارند؛ باید گفت که چندی قبل اتحادیه خبرنگاران افغان با انتشار گزارشی از وضعیت رسانه‌ها و خبرنگاران در افغانستان ابراز نگرانی کرد.

در این گزارش آمده است که آزادی بیان در سال ۲۰۰۷ میلادی در کشور روز به روز با چالش‌های جدیدی مواجه خواهد شد که این امر نگران‌کننده است. بر اساس این گزارش، کاهش حمایت دولت از خبرنگاران و رسانه‌ها به چالش عمده برای مطبوعات افغانستان تبدیل شده است. این اتحادیه اعلام کرد که این نگرانی وجود دارد، رسانه‌های دولتی افغانستان به بنگاه تبلیغاتی برای مقامات دولتی تبدیل شده که این کار خطری برای آزادی بیان در این کشور به حساب می‌آید.

در همان سال‌ها خبرنگار ایرنا نظر محمد زبیر شفیقی مدیر مسئول روزنامه «ویسا» را درباره وضعیت رسانه‌های نوشتاری افغانستان جویا شد. شفیقی رشد مطبوعات در افغانستان را به علت نبود فرهنگ روزنامه خوانی کند توصیف کرد. وی مشکلات دیگر مطبوعات را مسائل اقتصادی عنوان کرد و گفت که به دلیل نبود آگهی‌های بازرگانی رسانه‌های نوشتاری افغانستان با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند. شفیقی همچنین از دولت وقت افغانستان خواسته بود تا از مطبوعات مستقل و آزاد در این کشور حمایت کند و راه را برای رشد آنها فراهم کند تا در شرایط کنونی این رسانه‌ها از رشد لازم برخور دار شوند. لیاقت علی امینی مدیر مسئول روزنامه افغانستان یکی از پر تیراژترین روزنامه‌های کابل هم به خبرنگار ایرنا گفته بود: «مشکلاتی برای رسانه‌های نوشتاری در افغانستان وجود دارد. خود سانسوری مطبوعات و سانسور آنها از طرف حامیان مالی آن از جمله مشکلاتی است که مطبوعات این کشور با آن مواجهند. تاکنون سانسور و فشار از طرف مقامات دولت بر رسانه‌های این کشور وجود نداشته، ولی تعدادی از نهادها دولتی به دلیل انتقاد رسانه‌ها از آنان تهدیدهایی را نیز انجام داده‌اند.»

وی درباره مشکلات اقتصادی مطبوعات افغانستان نیز گفته بود: «با توجه به فعالیت اقتصادی بخش خصوصی در کشور، آگهی‌های بازرگانی به قدر کافی وجود دارد که بتواند چرخه چاپ مطبوعات را به حرکت درآورد. مطبوعات غیرحزبی و بی‌طرف است که می‌توانند در این زمینه فعالیت کنند و مطبوعات وابسته به جناح‌های سیاسی و احزاب، تاکنون نتوانسته‌اند که جایگاه خود را در اجتماع باز کنند.»

هم اکنون در افغانستان ۱۲ روزنامه به نام‌های چراغ، هیواد، انیس، اصلاح، آرمان ملی، اتفاق اسلام، اوت لوک افغانستان، روزنامه افغانستان، کابل تایمز، افغانستان تایمز، راه نجات و ویسا به چاپ می‌رسد.

استادان روزنامه نگاری افغانستان براین اعتقادند که توقف و تعطیلی خودسرانه مطبوعات باید ممنوع باشد. آنان به نظام‌های آزادی گرا، مسؤلیت اجتماعی و توسعه‌ای گرایش بیشتری داشته‌اند. آنان در تبیین نظام مطلوب مطبوعات افغانستان بایدها و نبایدهای زیر را لحاظ کرده‌اند.

۱- مطبوعات باید استقلال حرفه‌ای و بی طرفی خود را با رعایت اصول اخلاقی حرفه روزنامه نگاری حفظ کنند.

۲- هیچ نهاد دولتی نباید قانونی وضع کند که آزادی بیان و آزادی مطبوعات رامحدود کند.

۳- مطبوعات کشور باید در حفظ هویت فرهنگی و زبان ملی مشارکت داشته باشد.

۴- برای جلوگیری از استبداد داخلی و استعمار خارجی در ابعاد سیاسی و فرهنگی باید مقابله و مبارزه کند.

۵- دمکراسی یک دست آورد مثبت بشری است که مطبوعات باید در توسعه آن ونیز درجهت تشویق مردم در امر انتخابات باید سهم قابل ملاحظه‌ای داشته باشند.

۶- برای جلوگیری از تعرض به حقوق مردم و اقلیت‌ها باید مطبوعات چاره‌ای اندیشید.

۷- همه اقلیت‌های نژادی، مذهبی، قومی و سیاسی باید از هر گونه تعرض مطبوعاتی درامان باشند.

۸- وظیفه مطبوعات صرفأ انعکاس رویدادها نیست، هدف از انتشار روزنامه باید اطلاع رسانی، آموزش، کمک به پیشرفت و توسعه اجتماعی باشد.

۹- روزنامه نگاران باید آزادی و مسئولیت را باهم بیاموزند.

استادان روز نامه نگار افغانستان با هر گونه کنترل و نظارت پیش از انتشار نیز مخالفند و آزادی و کثرت گرایی رادر مطبوعات لازم و ملزوم یکدیگر می‌دانند. استادان در زمینه تبادل اطلاعات توافق نسبی دارند و معتقدند که پیام‌های ارتباطی (اخبار و اطلاعات) باید آزادانه از خارج به داخل و از داخل به خارج انتقال یابند. همچنین پاسخ گویان در حمایت از جنبش‌های پیشرو جهانی توافق نسبی دارند و معتقدند که مطبوعات باید از جنبش‌های پیشرو جهانی حمایت کنند و نیز در زمینه وحدت مردم بر این باورند که مطبوعات از ابزارهای ایجاد اتحاد و یک پارچگی میان مردم هستند.

حالا در کجای تاریخ رسانه‌ها ایستاده‌اند؟
افغانستان تاریخ ۱۴۰ ساله رسانه‌ای دارد، اما از سال ۱۳۳۴ که برای نخستین بار، وزارت خارجه کشور با مدیریت سردار محمد نعیم خان در رأس این اداره شروع به فعالیت کرد تا اکنون، افغانستان هیچ‌گاه فعالیت راهبُردی رسانه‌ای چشمگیری برای به کرسی نشاندن اهداف سیاست خارجی خود نداشته است.

پس از سقوط طالبان، بزرگ‌ترین دست‌آورد حکومت افغانستان «آزادی رسانه‌ها و تعدد فعالیت رسانه‌ای» در این کشور بوده است. افغانستان در طول دهه‌های متمادی، مصرف‌کننده تولیدات فرهنگی – رسانه‌ای کشورهای مختلف بوده است. در جریان نزدیک به نیم‌قرن گذشته، کشورهایی مانند بریتانیا، ایالات‌متحده آمریکا، ایران، آلمان و چین رسانه‌های اختصاصی‌ای را با زبان‌های دری فارسی و پشتو در افغانستان راه‌اندازی کرده‌اند. برای این کشورها مشخص است که فعالیت رسانه‌ای از ابزار مهم قدرت سیاسی، وجهه‌ی خارجی و در نهایت روابط بین‌الملل و فنون دیپلماتیک است. افغانستان به دلیل درگیر بودن کشور با جنگ‌های متعدد، همواره مصرف‌کننده داده‌های رسانه‌های جهان بوده است.

پانوشت‌ها
‎۱. قوانین اساسی افغانستان، وزارت عدلیه، چاپ اول ۱۳۸۶، ص ۲۴‏‎.‎

۲. آهنگ، محمد کاظم، سیر ژورنالیزم در افغانستان، کابل، میوند، چاپ دوم ۱۳۸۸، ص ۲۲۰‏‎.‎

۳‎. رهین، عبدالرسول، تاریخ مطبوعات افغانستان، کابل، شورای فرهنگی افغانستان، چاپ دوم ۱۳۸۷، ص ۲۲۸‏‎.‎

‎۴. طنین، ظاهر، افغانستان در قرن بیستم، تهران، عرفان، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۱۲۲‏

>>>   دو سال حاکمیت طالبان بر افغانستان برای جامعه رسانه‌ای این کشور سال‌های سخت و طاقت‌فرسا بوده است. موسسه «نی» وضعیت کنونی حاکم بر رسانه‌ها را «خفه ساختن آزادی بیان» عنوان کرده است.

برعلاوه محدودیت‌های گسترده‌ای که بر فعالیت خبرنگاران و رسانه‌ها وضع شده است، بازداشت خبرنگاران جریان دارد. موسسه «نی، حمایت‌کننده رسانه‌های آزاد افغانستان» از بازداشت هشت خبرنگار در دو هفته اخیر خبر داده است.

بر بنیاد آمار این موسسه غیردولتی، تنها روز یک‌شنبه طالبان سه خبرنگار محلی را در ولایت قندهار بازداشت کردند که علت بازداشت آنان تاکنون روشن نیست.

افزایش خشونت‌ها در برابر خبرنگاران
مرکز خبرنگاران افغانستان روز دوشنبه به مناسبت دو سالگی حاکمیت طالبان گزارش تازه‌‌ای را در باره وضعیت آزادی رسانه‌ها در جریان این دو سال نشر کرده است که نشان‌دهنده افزایش رویداد‌های نقض حقوق خبرنگاران و رسانه‌ها و تشدید سرکوب رسانه‌های آزاد می‌باشد.

مرکز خبرنگاران افغانستان از زمان تسلط طالبان بر افغانستان تاکنون ۳۶۶ مورد خشونت و رویداد نقض حقوق خبرنگاران و آزادی رسانه‌ها را ثبت کرده است.

به گفته این مرکز، این رویدادها شامل سه مورد جان باختن کارمندان رسانه‌ای، ۲۳ مورد زخم برداشتن خبرنگاران و ۱۷۶ مورد بازداشت موقت و درازمدت بوده است.

گزارش می‌افزاید که نه تن از خبرنگاران از ماه‌ها به اینسو در زندان‌های طالبان به سر می‌بروند. افزون بر این، ۱۳۹ مورد تهدید و ۲۵ مورد خشونت فزیکی و لت و کوب خبرنگاران نیز ثبت شده است.

گزارش علاوه می‌کند که به جز یک مورد وقوع انفجار در گردهمایی خبرنگاران در مزار شریف، اکثر رویدادهای خشونت‌بار از سوی طالبان به ویژه ریاست استخبارات این گروه انجام شده است.

براساس گزارش دو ساله مرکز خبرنگاران افغانستان، طالبان تا اکنون دست‌کم شش دستورالعمل ویژه و یا مرتبط با رسانه‌هارا بدون هیچ گونه نظرخواهی از خبرنگاران وضع کرده اند.

لیست طولانی محدودیت‌های طالبان بر رسانه‌ها
طالبان محدودیت‌های وضع شده بر رسانه‌ها را کمتر از طریق اعلامیه‌های رسمی ابراز داشته اند، بلکه عمدتاَ این محدودیت‌ها از طریق مکتوب و یا به حیث دستورالعمل مستقیماَ به خود رسانه‌ها ابلاغ می‌کنند.

مرکز خبرنگاران افغانستان محدودیت‌های وضع شده از سوی طالبان در دو سال اخیر را چنین فهرست کرده است:

ضرورت هماهنگی با ادارات طالبان قبل از نشر گزارش‌ها، برنامه‌ها، اعلان‌ها و پیام‌های با محتوای سیاسی و امنیتی،

ممنوع شدن مصاحبه رسانه‌ها با شخصیت‌های مخالف طالبان،

ممنوع شدن نقش‌آفرینی زنان در نمایشنامه‌های تلویزیونی،

قطع شدن نشرات برنامه‌های رسانه‌های بین‌المللی از طریق رسانه‌های داخلی،

ممنوع شدن نشر فلم و سریال‌ها حتی با محتوای دینی،

حجاب اجباری غیرمتعارف و لزوم پوشش صورت خبرنگاران و گویندگان زن،

ممنوع شدن مصاحبه زنان با مردان و ممنوع شدن حضور مردان و زنان در یک برنامه مشترک رسانه‌ای،

و ممنوع شدن هرگونه انتقاد از مسئولان اداره طالبان

در بخشی از این گزارش آمده است: «اجرای این دستورالعمل‌ها که توام با اعمال فشار، تهدید، ترسانیدن و حتی بازداشت گسترده خبرنگاران است، خودسانسوری را به اوج رسانده و عملاَ رسانه‌های آزاد را به سوی سقوط سوق داده است.»

توقف فعالیت رسانه‌ها
توقف فعالیت رسانه‌ها بر مشکلات خبرنگاران در افغانستان افزوده است.بر بنیاد گزارش این نهاد حامی خبرنگاران، در دوسال گذشته فعالیت بیش از نیمی از ۶۰۰ رسانه فعال در افغانستان به دلیل محدودیت‌های روز افزون متوقف گردیده است، و صدها خبرنگار و کارمند رسانه‌ای به ویژه زنان خبرنگار بیکار شده و یا این کشور را ترک کرده اند که این روند همچنان ادامه دارد.

طالبان در باره گزارش‌های نشر شده در مورد وضعیت خبرنگاران افغانستان ابراز نظری نکرده اند، اما در گذشته انتقادها از محدود ساختن آزادی بیان را رد کرده اند.

>>>   تحت حاکمیت طالبان انسان وطنم آزارد نیست تا چه رسد به نیاز های انسانی مثل بیان و مطبوعات.

>>>   با نظر دهنده قبل از خود موافقم.
مادر آزادی ها آزادی انسانی است.
در ملا سالاری طالبانی ، انسان برده امیر است و فقط امیر حق امر و نهی دارد و بس.
انسان افغانستانی در حقیقت برده امیر طالبان است و بس.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است