افغانستان و رهبران نالایق
هیچ یک از رهبرانی که در این مدت ظهور کرده‌اند همه صفات لازم برای رهبری را نداشته‌اند و در به جای اتحاد سبب تفرقه و به جای پیروزی ارمغان‌آور شکست بوده‌اند 
تاریخ انتشار:   ۰۱:۰۱    ۱۴۰۲/۵/۲۹ کد خبر: 173803 منبع: پرینت

افغانستان در صد و پنجاه سال اخیر شاهد ظهور رهبری نبوده است که مورد قبول همه اقوام و جریان‌ها قرار بگیرد و زعامت وی در سطح ملی پذیرفته شود. تنها در دهه دموکراسی نشانه‌هایی خفیف از گشایشی اندک در این باب نمایان شده بود و احتمال می‌رفت که نهاد سلطنت، علی‌رغم ایرادهایی که بر شاه وارد بود، بتواند مانند شماری از کشورهای باثبات، خلای رهبری را پر کند و عامل حفظ توازن در اوضاع نامتوازن شود. آن امید اولیه با کودتای سردار داود خان برباد رفت و دوره‌ای از بی‌ثباتی شروع شد که تا امروز ادامه دارد. ایدئولوژی‌های چپ و راست آمدند و ادعا داشتند که از مرزهای قومیت و تبار می‌گذرند و جامعه را بر شیرازه‌ای دیگر بنا می‌کنند. در عمل، رهبران ایدیولوژی‌زده شکاف دیگری را پدید آوردند و شهروندان را بر اساس افکار و عقایدشان به چند جبهه متخاصم تقسیم، و وارد نزاعی خونین کردند.

در دیگر کشورهای بحران‌زده که نیاز به نوزایی و تولد دوباره داشته‌اند، هرچند نقش عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی نادیده گرفتنی نیست، اما نقش رهبران شایسته و فرهمند در رهایی از بحران و رسیدن به ساحل امنیت و ثبات، بسیار مهم و بلکه کلیدی بوده است. رهبران برخوردار از لیاقت و کفایت در تاریک‌ترین دوره‌های عمر یک ملت که همه امیدها به یاس بدل می‌شود وارد صحنه می‌شوند و معادلات را دگرگون می‌کنند. آنان اتحاد، امید، انگیزه و حرکت می‌آفرینند و مردمی ازهم‌پاشیده و به ستوه‌آمده را جان و توان دوباره می‌بخشند. شماری از این دست شخصیت‌ها در یکی دو سده پسین، مانند جورج واشنگتن، آبراهام لینکلن، چارلز دوگل، گاندی، ماندیلا، لی‌کوآن‌یو، جمال عبد الناصر و امثال آن‌ها شهرت جهانی و شماری دیگر شهرت ملی دارند.

ویژگی‌های لازم برای رهبران موفق به دو دسته تقسیم می‌شود، یکی ویژگی‌های ذاتی که به شکل فطری در برخی از انسان‌ها وجود دارد، و دوم ویژگی‌های اکتسابی که با تلاش شخصی به دست می‌آید. در جهان امروز، رهبری به دانشی کارآمد تبدیل شده است که در همه دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود، و به همه ویژگی‌های لازم رهبری از هر دو نوع یاد شده می‌پردازد.

در باره ویژگی‌های رهبران موفق گفته می‌شود که از اراده قوی، شجاعت کافی، دوراندیشی لازم، وپشتکار کم‌نظیری برخوردارند. آنان پیوسته در حال یادگیری‌اند، از چاپلوسان دوری می‌کنند، صدای همه مردم را می‌شنوند، با مثبت‌اندیشی خود در سخت‌ترین لحظات امید می‌آفرینند، با پاکدامنی و خودانضباطی اعتماد خلق می‌کنند، با صداقت خود جلو شک و تردیدها را می‌گیرند، با اولویت‌شناسی مانع به هدر رفتن نیروها می‌شوند، با توانایی برقراری روابط گسترده زمینه بسیج ملی را فراهم می‌کنند، با ایثارگری خود روحیه از خودگذری را گسترش می‌دهند، با دیدگاه کلان ملی بر سردرگمی‌ها چیره می‌شوند، با مسوولیت‌پذیری خود از انداختن تقصیر به گردن دیگران ابا می‌ورزند، و به جای حرص پول‌اندوزی، اعتماد مردم را بزرگترین سرمایه خود می‌شمارند.

افغانستان از این نظر یکی از کم‌طالع‌ترین کشورهای دنیااست. هیچ یک از رهبرانی که در این مدت ظهور کرده‌اند همه صفات لازم برای رهبری را نداشته‌اند و در نتیجه به جای اتحاد سبب تفرقه و به جای پیروزی ارمغان‌آور شکست بوده‌اند. این کشور را باید سرزمین شکست‌های پیهم، فروپاشی‌های مکرر، ویرانی‌های مستمر، جنگ‌های بی‌پایان، کینه‌های عمیق، نفرت‌های رو به گسترش و بحران‌های ابدی شمرد. هرچند نمی‌توان به انتظار منجی آخرالزمان نشست، اما باید از دنباله‌روی رهبران نالایق رهایی یافت. باید آهنگ عبور از رهبران شکست‌خورده را نواخت و با بیرق‌داران هزیمت‌های مکرر برای همیشه بدرود گفت.

محمد محق


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رهبران نالایق
نظرات بینندگان:

>>>   از کوزه همان برون تراود که در اوست.
رهبر یا رهبران جامعه از بطن جامعه بیرون میشوند و در نهایت همان خاصیت های جامعه را در خود دارند.

>>>   افغانستان و رهبران نالایق//
هههه. کدام رهبر؟ امثال کرزی و اشرف غنی غلامان درجه 6 امریکا بودند که کلمه "پشقل" هم برایشان زیاد است چی رسد به رهبر!! این غلامان حقیر توان اداره یک دکان را ندارند چی رسد به یک کشور. تنها آدم لایقی که من می شناسم شهید احمدشاه مسعود بود که امریکا (= داعش) او را کشت و حذف کرد.
اما دهه دموکراسی!! چیست؟ مرغ پخته در دیگ به خنده افتید. افغانستان دیکتاتور زده و پس مانده و دموکراسی؟ نکند منظور دوران حکومت ظاهرشاه عیاش و فاسد و "خانوم باز" است؟! کدام ....به این ذلیل حقیر ....لقب "بابای ملت!!!" داده؟ هرکه گفته ای لقب ارزانی خودش و ظاهرشاه ....بابای خودش!! ....(2 غلام و نوکر اجنبی در حاورمیانه معروفیت دارند اول رضاشاه .....از ایران و دوم ظاهرشاه فاسد)

>>>   رهبران نالایق نخیر رهبران قابل اعدام از الف تا یا از نادر غدار تا غنی کفتار تا بچه موی دار در زیر لحاف با آن عابد ابرار رئیس برق دار.
یوم ال بد تر است هیچ روز خوش ندیدیم

>>>   آقای محق! حتماً شنیده اید که «در گوش خر یاسین خواندن؟». خرانی که در بالا تبصره کرده اند، ارزش شنیدن حرف های معقول شما را ندارند.
سمیع الله ستیغ

>>>   دانشمندان گرامی ، مورخین بسیار محترم،
لطف کنید و حد اقل یک رهبر واقعی و صادق را در 250 یال اخیر به مردم معرفی کنید.
هیچ کشمش بی دنبک نیست و هیچ رهبری مبرا از خیانت.

>>>   رهبران نالایق؟؟؟؟
جامعه با افکارپوچ وکله های منجمدویخ زده سرتاسری.درک وکفایت وشایستگی انتخاب رهبرراندارد.اگراحمق ومضخرف بودی گویامسلمان خوب وانسان شایسته،واگرحرفی مطابق عقل ومنطق اززبانت بورشد،گویاکافروملحد.اینست پروبلم دیروز،امروز وفردای ما.وپوهیدی؟
عاقل

>>>   درکشورکه یک دزد قهرمان ملی و یک خاین شهید صلح شود چی توقع باید داشت

>>>   ما در افغانستان نه رهبر داشتیم ونه قهرمان وهمگی اجیران ومزدوران حلقه بگوش اجنبی بوده وانانیکه مردندکه لقب قهرمان را گذاشتند بلکه مردار شدهگان هستند که درجهنم بسرمیبرند

>>>   مردم افغانستان هم ولا که چندان مردم باشد با هیج کس کنار نمی ید حالشیان ازین بدتر...پوتین بیاید این مردم مردم نمیشود بایدن بیاید این مردم مردم نمشود...
محمدگل

>>>   اینها صرف یک امتیاز دارند که
( فـــــــــــراگِِِیــر )هستند چون در بین شان غاصب رشوتخور تروریست قلدر جنگ سالار قا نون شکن شرو فساد وهر بدوبلای دیگر هست
غ

>>>   اینها رهبر نبودند اینها را پاکستان وایران رهبر تراشیده بودند ومردم هم از مجبوری ګرد شان آمدند. این به اصطلاح رهبران مانند استخوان چرب بودند و تاوقتیکه پاکستان و ایران پول میداد یک چیزی اینها به مردم دور خود میدادند ولی وقتیکه پول خلاص شد مردم ازیشان متنفر شدند. اګر یاد تان باشد ګلبدین در هر نطق خود میګفت که به آرای ملت مراجعه شود وقتیکه با اشرف غنی قرارداد امضا کرد و از شمشتو به کابل آمد اینطور به مردم نشان داد که ګویا از کوه های کنر آمده باشد درحالیکه رنګ و صورتش بسیار سفید بود کسیکه درکوه باشد رنګش سیاه میشود ازخاطر ګرمی و سردی. به هر صورت اشرف غنی یک مقدار پول ماهانه برایش میداد و دفتر برپا شد و مامورین معاش داده میشد و هوای آرای ملت در سرش پرورانید و در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شو ولی هشتاد هزار رای را برد. شرم بر او باشد. این رقاصه لیسه حربی هنوز نشرمیده است.
مولوی زاده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است