پوتین: "سگان میجفند؛ اما کاروان به راه خود ادامه میدهد"
مکرون: "پوتین تصمیم گرفته تاخط آخر برود."
چندی قبل در رسانه های فرانسوی صحبت تلفونی پوتین بامکرون از طریق دفتر رییس جمهور فرانسه کاملا به بیرون درز کرد و یک مشکل بی اعتمادی و محرم دیپلوماتیک بین رهبران دولت ها را بوجود آورد و پوتین هم در زمینه گفت: "معلوم نیست به که اعتماد کنید؟ چه چیزی برای محرمیت دیپلوماتیک باقی مانده؟ این غیر اخلاقی است.

در این صحبت تلفونی مکرون از پوتین پرسان میکند: "با چه منطق حقوقی این تجزیه طالبان (مردمان دانیسک ولوهانسک) یک دولت مستقل میدانند؟ مگر تو (پوتین) کدام نفر حقوقدان خوب نداری که حقوق بین دول را بفهمد؟ خودت چقدر این توافقنامه مینسک را قابل تطبقیق و عملی میدانید و به این باوردارید؟
پاسخ پوتین به مکرون: "گوش کن؛ مرا میشنوی؟ متوجه هستم دقیق میشنوی؛ من برای تو میگویم که گویا از نظر تو به اصطلاح این تجزیه طالبان پاسخ خود را به کیف دادند و تعیین حق سرنوشت کردند؛ زیرا کیف این مردم را میکشد و حتی به آتش کشیدند. چه کسی و چه کشورهایی از یک رژیم کودتایی دفاع کرد؟ آنچه امروز میگذرد؛ قطعا این پاسخ مردم بود به عملکرد کیف. معلوم میشود که دیدگاه ما باشما کاملا در تفاوت و تناقض قرار دارد و حتی تو را گفتم وقی از نزدیک صحبت کردیم تمام اسناد را برایت نشان خواهم داد.

مکرون: چه بگویم؟
پوتین: میدانید در آنجا چه میگذرد؟
پوتین: تو به من گفتی که زلینسکی حاضر است قدم هایی را بردارد؛ ولی او دروغ میگوید و همه را حتی شما ها را فریب میدهد.
که البته این بحث با قرار گذاشتن وعده ملاقات حضوری باهم خاتمه میباید... و پوتین برای مکرون میگوید: فعلا من در استادیوم سپورتی هستم بازی هاکی میکنم از همینجا با تو گپ میزنم و مجبورم بروم به سپورت ادامه بدهم و هرزمانی که شما حاضر بودید وقت بگذارید باهم دیدار میکنیم و ادامه میدهیم.

وقتی این صحبت های محرم چندی بعد ناگهان به بیرون درز کرد و به رسانه ها علنی شد، سروصدا هم در پاریس و هم در مسکو بیرون گردید؛ زمانیکه خبرنگار روس از پوتین پرسید که چرا اینطور شد؟ پوتین پاسخ داد: واقعا شرم آور است و من فکر نمیکردم تا این درجه اینها خورد بوده باشند و ماهم اسنادی داریم که اگر افشا کنیم همه تکان میخورند ولی این اخلاق دیپلوماتیک ما نبوده و نیست و سیاست و مکتب ما چیز دیکری است. "بگذار سگان بجفند؛ اما کاروان در حرکت است به راه خود ادامه میدهد.

از همه جالب اینکه تازه صحبت محرم تلفونی شولزبا بامکرون را نیز از طرف فرانسوی ها به رسانه ها علنی شد و دولت آلمان این را غیر قابل قبول دانست. قطعا ثبت این نوار هم برمیگردد در مورد صحبت پوتین با شولز نخست وزیر آلمان و اوکراین میچرخد و این زمانی است که شولز باپوتین ملاقات کرده است و مکرون از شولز در این نوار افشا شده پرسان میکند:

مکرون: سلام شولز چطور هستی؟
شولز, تشکر.
مکرون: میدانی شولز او (پوتین) در مورد برداشتن تحریم ها با من قطعا صحبت نکرد و حتی نامی و شکایتی از تحریم ها به زبان نیاورد. من نمیدانم آیا باشما هم در گفتگوی تلفونی چیزی در مورد تحریم ها گفت و یا خیر؟
شولز: هرگز او (پوتین) در زمینه صحبت نکرد.
مکرون: فکر نمیکنید و متوجه هستید که اینجا پوتین از موضوع تحریم ها گذشته است و نتیجه چیز دیگری است؟
شولز: دقیقا.
مکرون به شولز: پوتین دیگر چه گفت؟
شولز: پوتین میخواهد کریما قطعا به روسیه ملحق گردد و دانیسک و وهانسک دوکشور مستقل اعلان گردد و جامعه جهانی باید به رسمیت بشناسد و اوکراین یک کشور غیرنظامی گردد.
شولز: ضمنا پوتین گفت که هیات اوکراینی ها به پولند سفر کردند تا بامقامات امریکایی دیدار کنند و دستورالعملی را بگیرند.
مکرون به شولز: من فکر میکنم که او (پوتین) تصمیم گرفته است تا آخر خط برود.

عطا صفوی

>>>   در دنیا سیاست یک بام و دو هوا است.
در جایی که دل شان خواسته باشد،نظر به منافع شخصی خود شان،یک کشور را تجزیه میکنند و ملل متحد را نیز وادار میکنند که کشور جدید را برسمیت بشناسند.
مثل تجزیه یوگوسلاویا و یا تجزیه سودان به دو کشور سودان شمالی و جنوبی به اساس مذهب و دین.
اما در جایی که منافع شان نباشد،آنها را جدایی طلبان میدانند و از تمامیت ارضی کشور ها،مثل او کراین حرف میزنند.
اما تمام فساد در زیر پای امریکا است.
این امریکا است که میخواست پیمان ناتو به کشور های اروپای شرقی توسعه پیدا کند.
بعد ازین که دولت شوروی از بین رفت و شوروی قوای خود را از آلمان و اروپای شرقی بیرون کرد،بیل کلینتن رییس جمهور وقت امریکا در سفری که به آلمان داشت،از صدر اعظم وقت آلمان هیلموت کهول پرسید که موضوع کشور های اروپای شرقی چطور میشود؟
او در جواب گفت:منظور تان چیست؟
بیل کلینتن گفت: این کشور ها باید جزو ناتو شوند.
هیلموت کهول جواب داد:ببینید،شوروی دیگر وجود ندارد. جنگ سرد تمام شد. حالا نوبت شما است که شما هم یک قدم بردارید و سربازان خویش را از آلمان خارج کنید و بگذارید کشور ها آزادانه در فضای دموکراسی رندگی کنند. ما نمیخواهیم دوباره دوران جنگ سرد ایجاد شود.
اما بیل کلینتن قبول نکرد و این آغاز جنگ سرد جدید بود که منجر به حادثه یازدهم سپتامبر شد و لشکر کشی امریکا به افغانستان و تشکیل پیمان شانگهای و بعد ها پیمان اقتصادی بریکس و حالا جهان مثل سابق هم از نگاه سیاسی و نظامی دوباره دو قطبی شده است و هم از نگاه اقتصادی.
و این آغاز از بین رفتن امپراطوری امریکا،مثل سایر امپراطوری های گذشته است.

>>>   حماقت آنست که در جنگ خرس ها طرف بگیری و خود را زخمی کنی.
درایت آنست که از فرصت جنگ خرس ها استفاده کنی و خودت را جمع و جور کنی و میدان حیات ات را فراخ تر کنی.
بدا به حال وطنم که میدان جنگ خرس ها شده است.

>>>   به نظر دهنده دوم :
پشتیبانی از واقعیت به معنی طرفداری ازین و یا از آن قدرت نیست.
پشتیبانی از واقعیت را در دین نیز امر کرده است.
اگر بینی که نا بینا و چاه است.
اگر خاموش بنشینی گناه است.
رساندن واقعیت به مردم،وظیفه ایمانی و وجدانی هر شخص است.

ان الله لا یحب الکاذبون.
خداوند دروغ گویان را دوست ندارد.
وظیفه ما است که طرفدار راستی و حقیقت با شیم. و لو که هیچ منافع شخصی ما در آن نباشد.

>>>   مکرون (رئیس جمهور نافهم و حمال فرانسه) غلام صهیونیست های اسرائیل جنایتکار است همو قسم که "الاغ شولتز!" رئیس جمهور خاکبرسر و صهیونیست جرمانی است.
در غرب صهیونیست ها همه کاره هستند و تا کسی غلام آنها نباشد صهیونیست ها به او اجازه رسیدن به مقامات حکومتی را نمی دهند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است