همه شما دروغ گفته اید. نه آقای سیاف و نه هم آنانیکه به نام مسعود دکانهای پردرآمد بازکرده بودند، کوچکترین شباهتی به مسعود و حتی به یک مسلمان نداشته اند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ ۱۴۰۲/۶/۲۰ | کد خبر: 173961 | منبع: |
پرینت
![]() |
به روز نهم سپتامبر شورای مقاومت به مناسبت سالیاد شهادت فرمانده احمد شاه مسعود نشستی را راه اندازی کرده بود که در آن آقای عبدالرب رسول سیاف از طریق فضای مجازی سخنرانی کرد. سیاف از کارکشتهگان سیاست است و از بازماندگان مهم دوران جنگ سرد به حساب میآید که در ۴۵ سالِ اخیر سیاست در افغانستان نقش بسیار مهمی داشته است. من در مسافرت هستم و تنها توانستم سخنان آقای سیاف را به دقت بشنوم. به باورم آقای سیاف که سخنران برجستهیی است یکی از بدترین سخنرانیهایش را در این ۲۰ سال پسین ارایه کرد. اینجا چند نکته مهم این سخنرانی را بر میشمرم.
سیاف گفت که فرمانده مسعود شخصیت فروتن بود و اخلاق عالی انسانی داشت. او وقتی خانوادهاش را به جایی منتقل میکرد، خود رانندگی مینمود. شبی مرا [سیاف را] دعوت کرد. او یک اطاق کوچک برای مهمانان داشت. در آنشب دریافتم که آقای مسعود خدمتگار ندارد و خود گهی دسترخوان و گهی بشقاب را میآورد که پاکنفسی فرمانده را به نمایش میگذاشت.
حالا پرسشی که ذهن هر شنونده این سخنرانی را مشغول میسازد اینست که چرا بازماندگان مسعود از این اخلاق عالی وی نیاموختند. مردم کاروانهای بیحساب، زندگی مجلل، مارکیتهای تجارتی و املاک فراوان صد ها شاگرد مسعود را به خاطر دارند. نکته دیگر که توجه شنونده این سخنرانی را به خود جلب میکند فرهنگ زندگی خود آقای سیاف است. همه به وضوح بهیاد دارند و میدانند که سیاف دارای ملکیتهای بیشمار، زندگی شیخگونه، اثرگذاری مستقیم به ارگ، سپیدار، پارلمان و همه قُلدر های دوران جمهوریت داشت. وقتی شما از ویژگیهای فرمانده مسعود یاد میکنید، چرا هیچیک از شما آنرا در زندگی، اخلاق، فرهنگ سیاسی و اجتماعی تان ترویج و تطبیق نکردهاید. چرا شما این همه مزایای معقول را تنها برای دیگران توصیه میکنید؟ در اینصورت میشود نتیجه گرفت که شما همه به آرمانهای مسعود خیانت کرده اید. راستی فراموش نکنم که شما هر بار در سالیاد مسعود دروغ گفتهاید. مردم آن سخنرانیهای «باشکوه» را در خیمه بزرگ لوی جرگه به خوبی به یاد دارند. همهی تان را میگویم. در اینجا هیچ استثنای وجود ندارد. همهی شما دروغ گفته اید.
در جایی دیگر سیاف میگوید که مسعود یک مسلمان پاک و انسان با ایمان بود. حتا گاهی تا یک شب در نشستها با ما میبود و قبل از رفتن به خانه، وضو میگرفت که نشانهای از اعتقاد و صداقت عمیق وی با دین بود.
وقتی شما به عنوان یک انسان با تحلیل به این جملات دقت میکنید در مییابید که آقای سیاف خود و همه قدرتمندانی را که به نام مسعود تجارت سیاسی کردند محکوم به ضعف اعتقادی میکند. چرا که در ۲۰ سال پسین اصلا اعتقاد و دین جایش را به نبرد و مسابقه درونی حامیان مسعود برای رسیدن به مقام معاونیت نخست رییسجمهور، ریاست پارلمان، وزارتها، سفارتها، وکالتها و مشاوریتهای ارشد سپرده بود. بیایید اعتراف کنید! مگر چنین نبود. مردم حافظه دارند و همهچیز را به خاطر دارند. راستش ایناست که نه آقای سیاف و نه هم آنانیکه به نام مسعود دکانهای پردرآمد بازکرده بودند، کوچکترین شباهتی به رهبر خود چه، که حتا به یک مسلمان کاملا عادی نداشته اند.
بیایید راست و شفاف سخن گوییم. اگر واقعا حامیان مسعود دارای تعهد، تشکل و استراتژی میبودند و با استفاده از حضور در قدرت خدمات شایسته ارایه داشته و اعتماد مشروع مردم را بدست میآوردند، حالا تالبان جرآت رسیدن به ارگ را میداشتند؟ چرا نمیگویید که جنایات، فساد گسترده سیاسی، خود برتربینی منطقهیی، مافیاگرایی، قدرتطلبی بیانتها، فراکسیونیسم داخلی، بیتوجهی به نسل جوان، ضعف برنامه های تحلیلی، تخصصی و پویایی، تجملپرستی بیمفهوم، تکبر بیانتهای سیاسی زمینه را برای شرایط کنونی به بار آورد؟ چرا واقعیت را نمیگویید؟ چرا از نقد میهراسید؟ تا زمانیکه شما به گذشته های زشت تان نپردازید، کسی به آینده شما باور نخواهد کرد.
آقای سیاف شما به خوبی میدانید که من چه میگویم؟ اصلا چه نیازی به سخنرانی است؟ کسیکه شما را به سخنرانی وا داشته، جفای بزرگ به آرمانهای فرمانده مسعود کرده است. شما خود گفتید که مریض هستید و توان بیشتر ندارید. بله، دقیقا شما در پهلوی مریضی، کهولت نیز سراغ تان رسیده اس. پس برای شما استراحت و آرامش، بهتر از این گونه سخنرانیهاست. شما که سیاستمدار زیرک و با تجربه هستید به خوبی میدانید که در کشور چه اتفاق افتاد. تا دیروز فرمانده نیروهای ناتو، وزیر دفاع امریکا، سفرا و نمایندگان کشور های اروپایی به دیدن شما در قصر تان واقع پغمان میآمدند، اما حالا جایی دیگر میروند. قندهار گیرایی بیشتر برای امریکاییان نسبت به پغمان دارد. به یاد دارید که انتونی بلینکن از نام جو بایدن در نامهیی توهین آمیز به اشرفغنی نوشته بود که به شما بیشتر توجه کند و از شما مشورت گیرد. حالا این نامه ها به قندهار میروند. ملا ها، شیخها و اربابهای دیگر در صف نشسته اند. اینست واقعیت سیاسی افغانستان جناب سیاف! شما به خوبی میدانید چه میگویم. حالا از آرامش فیریکی تان استفاده کنید. من در باب آرامش وجدانی شما چیزی نمیگویم. اما هرچیزی که در آینده افغانستان اتفاق بیافتد، با کارنامه های ۴۵ سال زندگی سیاسی شما ربط دارد. برایتان آرامش روحی و سلامتی فیزیکی آرزو دارم.
ملک ستیز
>>> قبل ازین که افراد انتحاری عرب زبان خود را به احمد شاه مسعود برساند،سیاف به احمد شاه مسعود احوال داده بود که چند نفر زورنالستان کشور های دوست عربی به دیدن شما می آید و کوشش کنید که با آنها برخورد نیک شود و تلاشی نکنید.
در مورد ربانی نیز چنین شد و گفتند که یک نفر طالب از پاکستان آمده است و پیامی برای شما دارد.
سیاف همیش منحیث سازماندهنده حملات انتحاری چه در دوران کرزی و چه قبل از آن مورد استفاده قرار میگرفت.
در دوران اشرف غنی نیز چنین بود و اکثر حملات انتحاری در کابل و دیگر جاها توسط دولت بواسطه سیاف پلان گزاری میشد و مسئول داعش و طالبان را میدانستند.
بعد ازین که گلبدین نیز با اشرف غنی پیوست،اشرف غنی از او منحیث راکت زن استفاده میکرد.
چنانچه در جریان محفل تحلیف ریاست جمهوری که هم زمان بین اشرف غنی و داکتر صورت گرفت،به گلبدین دستور داد تا یک راکت به ارگ شلیک کند و در نتیجه داکتر عبدالله را بترساند.
همان بود که داکتر عبدالله در جریان خطابه محقل تحلیف اش از ترس گفت که ما آماده مذاکره هستیم و اشرف غنی یخن خود را پاره کرده گفت که مه آدم ترس نیستم.ببینید که من هیچ زره بر تن ندارم.
در مابین ارگ که مهمانان خارجی بشمول سفیر امریکا و دیگران حضور داشتند ،گفتند که ما با رهبران دیوانه در افغانستان سر و کار داریم و اینها بخاطر قدرت و ثروت باهم جور نمی آیند. خوب است که ما این مملکت را ترک کنیم و برویم و از شر آن خود را نجات بدهیم.
همان بود که قوای خود را کشیدند و رفتند.
>>> تا ملت گوسفند است سیاف گونه ها چوپانی میکنند.
گوسفندان پیر شدند و چوپان ها هم پیر تر
اما
بره ها را چوپان زادگان به چرا میبرند.
>>> در جنگ های داخلی کابل ( در شروع آمدن مجاهدین به کابل«البته جدا از راکت زدن کابل توسط گلبدین است») جنگ بین مسعود و حزب وحدت در ساحه ی کوته سنگی رخ داد؛ هریکی که چند ده متری عقب نشینی می کرد؛ سیاف طرف غالب را با راکت می کرد تا هیچکدام غالب در جنگ نباشند.
>>> هشتم ثور ماتم ملی...
>>> اقای ستیز!
بنده یکی از ارادتمند های جنابعالی وشنونده وخواننده ای ارا ونظریات ومقاله ها و سخنرانی های شما هستم فکر نمیکنم این نوشتار از شما باشد وهم اگر باشد گاهی انسان در نوشته ها وبیانات خود تحت تاثیر عوامل نا مرءی ومبهم میرود نمیدانم شما مسعود را از نزدیک دیده اید ویاخیر؟ او با وجود که یک انسان بوددارای صفات خیلی مرغوب وپسندیده بود روند حوادث طوری رقم خوردکه هواداران او تحت تاثیر مادیات وفعالیتهای غرض الود غرب رفتند یکی پی دیگری صف اورا ترک نموده برای خویش جای پای درست نمودند وانهای هم که ماندند به امید اینکه روزی اگر حوادث منقلب شود وگردون به کام انها بچرخد باز در پی استفاده وبهره برداری باشند الا ما شاءالله قانونی وعبد الله ومحمدی و...ضیا مسعود واحمد ولی همه در یک جای ثبت نام کردند واز مسعود ومفکوره وطرز فکرش اظهار بیزاری نمودند
نمیدانم شما به معتقدات دینی باور دارید ویاخیر!؟ بهر صورت همه بزرگان تاریخ به استثنای انهای که دارای حزب ومنافع مشترک داشتندازخود بازمانده وورثه ای معقول ومرغوب کم داشتند وهمین اکنون هم پدر دانشمند ومتخصص کمتر اولاد های با دانش بجا میگذارندودر گذشته هم روند کار همینگونه بوده پیشینیان میگفتند<از اتش خاکستر می ماند>
اقای نویسنده با این بیان ندانستم که گفتمان سیاف را تردید نمودید ویا ضخصیت مسعود را جرح وتعدیل کردید !؟ یگانه جای که استاد سیاف راست ودرست گفته اند درمورد مسعود بوده ویگانه شخصیتی که راه خودرا پاک وبی الایش ساخته مسعود بوده اونه ملایک بود ونه هم از امکانات عالی ووالا برخوردار تااندازه ای توان بشری مسولیت خودرا در برابر وطن وملتش ادا کردمزدور نشد وکشور وملت را به معامله نگرفت وپاک زیست وپاکیزه از دنیا رفت انا لله وانا الیه راجعون
داملا زاده از سانچارک سرپل
>>> به زیر ریش سیافان کلید انگلیسی بین
هزاران درب را برروی شیطان باز میدارنذ
>>> اگر مسعود انقدر خوب است که تو میگویی پس چرا در ترور ااو با ترویستان که ده روز در پایگاه ات بودند همکاری کرپی ...
زلمی از هرات
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است