آهای نسل فلاکت زده ما!... شما های که در سالیان اخر بیست و سی و چهل بسر میبرید!... این زندگی سگی را که زندگی میکنید، با زندگی انسانی اشتباه نگیرید!... بخدا که ما زندگی نکردیم، بخدا که از ته دل اگر یکبار خندیده باشیم... بخدا اگر یکبار عاری از نقاب تصنع از خانه به بیرون قدم گذاشته باشیم... بخدا اگر یک روز ما، بی آه و اشک ختم شده باشد... بخدا اگر یک شب، خواب آرام و بی دغدغه را تجربه کرده باشیم... بخدا اگر معنا و طعم و عطر شادی را چشیده باشیم... بخدا اگر تا امروز بدانیم که شاد بودن، فراتر از این لبخند های ساختگی و توهم، یعنی چه...
ان توهم چند لحظه هیجان بی معنا را که سریع تر از پلک زدن از رگ های قلبت تخلیه میشود، با شادی اشتباه نگیر..شادی اینقدر زودگذر نیست که فقط در چند ثانیه غیب شود و بی وقفه اقیانوسی از همان خون تاریک و سیاه غم، رگ های خالی قلب ات را پر کند و تو خالی از هر احساس، باز پر شوی از غم!!

آهای نسل فلاکت زده ما!... در روز قیامت... شاکی ما خواهیم بود و دست ما به دامن خدا و نه دست قاضی... بر گلوی ما!..ما زندگی نکردیم که پاسخ بدهیم، حسابی پس بدهیم و یا کسی قرضدار ما باشد... ما زندگی نداشتیم که عدالتی بر ما جاری شود که کسی حقی از ما بخواهد و کسی علیه ما شهادتی بدهد!... همه، قرضدار ما هستند... همه بدهکار روز های زندگی مان که انرا از ما ربودند... همه به ما باید پاسخ بدهند... و عدالت را ما جاری کنیم!.

ما حق نداشتیم، ما انتخاب نکردیم تا قضاوت شویم... ما فقط نفس کشیدم و مثل یک عروسک بیجان، در چرخ روزگار، به دست سرنوشت، از یک نگونبختی به سمت دیگری سوق داده شدیم... مجبور شدیم تا از کشوری به کشوری برویم... مجبور شدیم که هر انتخابی در زندگی را سرسری و عجولانه بخاطر نجات، بخاطر جان، بخاطر این و بخاطر ان، بی انکه بدانیم چه میکنیم، بی انکه بفهمیم که چی بر سر ما می اید، مثل ادمی که با چشمانی بسته، شطرنج عمرش را احمقانه بازی میکند، قبول کنیم!... و این فلاکت را با زندگی اشتباه گرفتیم!

تو... تو که این نوشته را میخوانی که و هر صبح خودت را با یک عالم "هیچ" دلخوش میسازی، دلخوش میکنی که مثلا در زندگی چیزی داری ولی مضحکانه هر چند دقیقه یکبار مجبوری که ان بیل بزرگ توهم را برداشته و صد تن خاک را بر روی غم های که هی از میان قلب ات سرک میکشد، بریزی چون هر چه میکوشی تا خرمن سیاه غم را با نشئه توهم شاد بودنت با هیچ، ریشه کن کنی، نمیشود... و تو افسرده تسلیم میشوی و ناکام میمانی و بعد سریع تر از توهم شاد بودن تو، تب سیاه غم است که مثل عنکبوت تو را در انگشتان تاریک اش، میپیچاند و مچاله میکند و به دیوار میزند، تا واقعیت خودت را فراموش نکنی!...

آهای نسل فلاکت زده ما!... او قرضدار مااست... او باید یکبار دیگر ما را به زمین بفرستد، تا زندگی کنیم... باید یکبار دیگر بیایم و زندگی را به زعم خود زندگی کنیم... ما نفس کشیدم، ولی زندگی نکردیم... چه واقعیت دردناک و غمگینی ست، این زندگی نسل ما!
نوت: ای کاش ویدیو ها خبر های سر بریدن پدر و پسر را در ارزگان توسط طالبان نمیدیدم... چقدر وحشت را میتوان تحمل کرد.

لینا روزبه حیدری

>>>   لینا جان کسانی که در دنیا اعمال نیک انجام دادند و از اعمال بد دوری جستن و به اطاعت و عبادت خدا پرداختند،بدون در نظر داشت این که ثروتمند بودند و یا فقیر و یا در جنگ و بد بختی زندگی کردند و یا در صلح و آرامی،مطابق قوانین الهی،مستحق جنت هستند و از نعمات جنت استفاده میکنند.
در مورد حور های جنتی، اکثریت علمای دینی متفق الرای هستند، که مخصوص رجال هستند.
اما یک تعداد علمای دینی از طبقه نسوان نیز معتقد به موجودیت غلامان برای طبقه اناث در جنت هستند،که مورد قبول علمای رجال نیست. زیرا این خلاف اخلاق دینی است و در دین اسلام برای هر زن فقط یک شوهر در نظر گرفته شده است و در ادیان دیگر نیز چنین است.
در مورد زندگی دوباره در جهان یا تناسخ ارواح تنها اهل هندو معتقد هستند.
آنها میگویند که بعد از مرگ روح انسان ها دوباره در وجود موجودات زنده مختلف در روی زمین به دوران می افتد، تا این که کاملاً پاک شود و بعداً به جنت دایمی میرود.
چنانچه ما در سفری که به هند داشتیم،هنگامی که در یک تاکسی بالا شدم،یک مگس ازین طرف به آن طرف میپرید و وز وز میکرد.تقریباً مصافت صد کیلومتر را طی کردیم،اما این مگس ما را مزاحمت میکرد.
بالاخره دریور پرسید که شما چه میکنید؟
ما جواب دادیم که یک مگس وز وز کرده مراحمت میکند.
دریور تاکسی عاجل موتر را ایستاد کرد و از ما پرسید که این مگس از کجا به موتر پیدا شد.
ما گفتیم از همان جایی که ما در تکسی بالا شدیم.
دریور عاجل روی تکسی را دور داد و گفت که پدر کلان من یک خواننده خوب راگ بود و خیلی خوب میخواند. بیجاره فوت کرده است و شاید روح او در این مگس آمده باشد ،زیرا این مگس نیز خوب وزوز میکند.
بنأ من باید این مگس را دوباره به جایش انتقال دهم تا روح پدرکلان من آزار نبیند.
بدینترتیب صد کیلومتر راهی را که ما آمده بودیم،دوباره برگشت کردیم.

>>>   این نسل فلاکت زده یی خودت میوه یی تلخ درختی است بنام بهشت خیالی که نسل در نسل قربانی گرفته و میگیرد تا آن وقتی که از خواب و خیال بهشت عربی بیدار نشویم!!!
آتش خاوری

>>>   عالیقدر خانم حیدری!
به هموطن بودنت میبالم ومینازم وافتخار میکنم.این نوشته بایدبه لسان های مختلف ترجمه وزیب وزینت نمایشگاه ها وموزیم هاباشدتانسل های امروزی وبعدی بدانند برسرما چه امدوهنوز چه امدنی است.
انچه من میدانم پروبلم اصلی احماقت وجهل وخرافات وگوش دادن وعمل کردن به گفتار لواطت کاران فاسد بنام (ملا) است.کج رهنمایی شدیم وکج رفتیم وعاقبت بدون چشیدن طعمع اصلی زندگی ودرک ان جنازه مان خوانده شد.
عاقل

>>>   واقعاً که زنده گی شما زنده گی .....است چون از چوکات انسانیت و اسلامیت برآمده اید و حالا زنده گی تان زنده گی ....است وشاید در کدام کشور اروپایی هم باشید و مانند .....استعمال میشوید ما انشاالله که زنده گی انسانی در چوکات اسلام داریم و از زنده گی انسانی خود خوش و رازی هستیم

>>>   خانم روزبه ،
شاید این متن را بعد دیدن همان فلم نوشته اید چرا که از فحوای آن معلوم است که در حالت عادی نبودید و احساساتی نوشتید.
توصیه میکنم که یکی دو روز استراحت کنید و بعد به یاد آرید که دنیای ما و جغرافیای وطن ما و ماحول آن در طول تاریخ چنگیز ها و تیمور ها را دیدند و وقایع بد تر و بد تر از بد ترش را دیدند و ثبت تاریخ کردند و ما و سما هم خواندیم و باز هم خواهیم خواند.
طالبان و زیر مجموعه های گوناگون آن هرچه از دست شان می آید خواهند کرد اما وظیفه نسل ما و نسل های جوان تر از ما این است که از تعقل و تفکر و تدبر کار گیریم و سر نخ را پیدا کنیم که کی ها باعث شدند که وضعیت اینگونه شود و اگر من ندانم خودت بهتر میدانی که بازی های بزرگ چگونه راه افتیدند و از کجا کلید خوردند و به کجا ها خاتمه پیدا خواهند کرد.
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که به جا آورد.

>>>   300 سال است که فلاکت زده هستیم از دست قوم یهود انگلیس ...
اریا

>>>   در ارزگان ویدیو سر بریدن پسر و پدر را ندیدی آخر کار طالبان است . این را با مدرک ثابت ساز ولی نمی‌توانی ثابت سازی چرا که فریبکاری . چشم نداشتی گوش نداشتی حملات هواپیما های بی سرنشین اشغالگران به ولایت های مختلف افغانستان روزانه باعث کشته شدن ده ها نفر می شد چرا آنجا وحشت نکردی . چرا این زنده گی برای تو حیوانی شد .به این خاطره معاش تو قط شده و دسترسی به 🍷 فرانسوی نداری و همین طور دسترسی به🍺 اسکاتلندی نداری عیاشی ممنوع شد به این خاطر می گویی زنده گی من حیوانی است . زیاد منفی گرا نباش این خوب نیست .
حبیب الله یوسف زی

>>>   سلام
خانم روز به بسیار عالی مینویسی اما بی حد عاطفی و از حال خود بی خبر! و شما آقای یوسف زی آیا خبر هستدید آن نوشیدینی ها و معاش از جمهوریت به نظام نو تعلق گرفت، شاید خود شما از مخلصین باشید در این صورت از الله من عفو میخواهم و شما هم مرا ببخشید!

>>>   محترمه لیناجان روزبه حیدری!
جامعه کنونی ماوشما متشکل ازدوبخش است.احمقان(متاسفانه ۹۹ فیصد) وعاقلان (بازهم متاسفانه صرف یکفیصد) وشمادرحقیقت امرنورچشم عاقلان وخارچشم احمقان هستید.
بینا

>>>   شناخت انسانها درجامعه افغانی بسیارسهل واسان است.اگرکسی رامسلمان خوب توصیف کردند بدانیدکه حریف احمق وبیشعور وبیعقل تمام عیاراست، واگرکسی راکافر وملحد خطاب کردند،بدانیدحریف اگاه ودانا وباشعوراست.
لالااکبر

>>>   .جناب اقای یوسف اگر کدام کاره هستی درباره تحصیل دختران به همان رفق های ترریست یگ چیز یا حد اقل درپیش وجدان شر منده باش از طالبان ترریست حمایت خودت در ایران هستی وضعیت برای افغان ها خیلی بد نسبت ب چند سال پیش لطفا لطفا دیگه ازین ها تعریف نکن

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است