یادبود از زنده یاد استاد رضا مایل هروی
پدیده دو زبانگی در جامعه یک زبانۀ آریانا، کمر فرهنگ، اقتصاد، تعلیم و تربیت و هنر را شکسته و نشاط را از جمیع شئون حیات اجتماعی کشور را ربوده است 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۹    ۱۴۰۲/۷/۳ کد خبر: 174056 منبع: پرینت

به مناسبت بیست هفتمین سالگرد درگذشت زنده یاد استاد رضا مایل هروی؛
زنده یاد استاد رضا مایل در حمل سال 1301 خورشیدی در هرات زاده شد.
دوره های قدیمی و نوین آموزشی را سپری نمود و سپس به جهت تحصیلات عالی به دانشسرای کابل که با نام دارالمعلمین نامیده میشد راه یافت و با دریافت شهادتنامۀ تحصیلی از دانشسرا به هرات بازگشت و به آموزگاری و معلمی در زادگاهش و هم در شهر فراه اهتمام کرد.

زنده یاد استاد رضا مایل از سال های پایانی 1330 خورشیدی در انجمن ادبی هرات فعالیت ادبی را شروع کرد.
نمونه های شعر وی از حدود 1328 در دست میباشد و پاره ای از آنها در نخستین دفتر شعر اش به نام (امواج هریوا) چاپ شده است.
او در زمینه نظارت و اداره مجله های ادبی، کتاب شناسی و پژوهشی اهتمامی درخور داشته و مدتی مدیر مسوول مجله های آریانا و کتاب خراسان بوده و خود ده ها مقاله پژوهشی در مجله مزبور منتشر کرده است علاوه بر آن مقاله های ادبی، نسخه شناسی و تاریخی او در مجله های داخل کشور ماننند مجله ادبی هرات و مجله های فارسی خارج از کشور، خاصه مجله های راهنمای کتاب، مجله یغما، وحید و هنر مردم در ایران انتشار یافته است. عمدۀ کارهای پژوهشی وی در زمینه تاریخ و فرهنگ عصر تیموریان و اندکی پیش از آن نسخه شناسی متون فارسی و نکته های هرات شناسی میباشد.

استاد نجیب مایل فرزند استاد رضا مایل هروی میگوید از آنجا که در وضع کنونی دسترسی نگارنده به همه آثار آن مرحوم میسر نیست به ناگریز آن تعداد از نگارش ها، تحقیقات و تصحیحات او را که در فهرست ها از آنها یاد شده است معرفی مینمایم.
1 امواج هریوا (سروده هایی از شعر کلاسیک و نیمایی و در میانه سال های 1328 تا 1342 خورشیدی در کابل به نشر رسیده است.
2 ققنوس (سروده های پس از سال های 1342 تا 1358 خورشیدی در کابل و ده ها کتاب دیگر، که بخشی از آن چاپ نشده و نزد نگانده محفوظ میباشد و بخشی نیز اقبال چاپ یافته است مانند، معرفی جراید و مجلات افغانستان کابل 1343 خورشیدی، شرح حال، آثار و مناظرات امام فخر رازی، شرح حال و آثار امیرحسینی غوری هروی کابل 1346، گنجینۀ خطوط (نقد و بررسی گونه های خط آحند محمد علی عطار هروی کابل 1349، راهنمای تاریخ افغانستان کابل 1349، لغات و اصطلاحات فن کتاب سازی تهران بنیاد فرهنگ ایران 1353 خورشیدی، تصحیحات و تحقیقات متون فارسی، اربعین جامی کابل 1343، یسر العباد حکیم سنائی غزنوی کابل چاپ های اول و دوم 1344 تا 1356، دیوان سیدا میر محمد کروخی کابل 1345، طریق قسمت آب قلب هرات ابونصری هروی تهران بنیاد فرهنگ ایران 1347، اشعار سید میر هروی مثوالی کابل 1348، جغرافیای حافظ ابرو (ربع خراسان) تهران بنیاد فرهنگ ایران 1349، تاریخچه مزار شریف (بلخ) منسوب به عبدالغفور لاری کابل 1349، دیوان دارا فوشنجی هرات 1350، تحریمۀ القلم، حکیم سنائی غزنوی کابل 1350، چند برگ تفسیر قرآن عظیم ظاهرآ از قرن چهارم هجری کابل 1351، رساله های خط مجنون رفیقی هروی کابل 1357، اخبار آل برمک محمد بن حسین هروی کابل 1361 و ده ها تحقیقات دیگر.

زنده یاد استاد مایل هروی پیش از سال 1340 خورشیدی از هرات مهاجرت نموده، به کابل رفت.
در کابل نیز چند سالی به حیث کارشناس آموزشی در وزارت معارف (وزارت آموزش و پرورش) اشتغال ورزید و سپس به وزارت اطلاعات و کلتور (وزارت فرهنگ) انتقال یافت. در این دوره از زندگی خود به انتشار آثار منظوم و منشورش اهتمام ورزید.
با آنکه شادروان رضا مایل هروی از هرات کوچیده بود، اما هرگز زادگاهش را فراموش نکرده، سالی چند بار به لحاظ مطالعات میدانی و بررسی آثار عصر تیموریان به هرات میرفت.
او با همراهی مرحوم فکری سلجوقی، مرحوم آخند محمد علی عطار هروی خوشنویس هفت قلمی کوفی نویس معاصر و همدلی مرحوم غواص، مرحوم علی اصغر بشیر هروی، مرحوم استاد مشعل نقاش معاصر، مرحوم عبدالحسین توفیق توانست هویت و تاریخ هرات را احیا کند و باب هرات شناسی را بگشاید.

زنده یاد استاد رضا مایل بر این پنداشت بود که هویت تاریخی را در آریانا میتوان بر پایه هرات شناسی، روشنتر پی گرفت، این تصور او البته بجا بود و استوار، زیرا مدنیت و تمدن مدنی عصر تیموریان یکی از رسا ترین گونۀ های مدنیت شهری در قلمرو زبان و فرهنگ فارسی محسوب است.
تآثیر مدنیت شهری هرات سدۀ 9 هه ق در آریانای قرن 10 هه ق و نیز در مدنیت شهری اصفهان چشمگیر مینماید هرات با آنکه با جور و نفور صفاریان و اوزبکان
شیبانی رو یا روی شد و سپس هم هرگز مورد توجه حکومت های سست و بی بنیاد آریانا قرار نگرفت، اما توانست با خاطره ها و یاد گارهای عصر تیموری به حیاتش ادامه دهد.
اگر رسوبات فرهنگی عامه (هریوکان) را امروز مورد تنقیب و تفتیش قرار دهیم، خواهیم دید، که اهالی هرات هنوز با رسومات فرهنگی عصر تیموریان زندگی میکنند. از این رو بازسازی و تجدید بنای هویت تاریخی اهالی آریانا بی گمان از طریق شناخت تمدن تیموریان خراسان به طور کلی و شناخت مدنیت شهری هرات آن عصر به طور خاص سهل تراست، پس توجیه پذیراست که در میان نگارشاهای مرحوم استاد مایل چندین اثر هرات شناسی اختصاص دارد.
البته استاد مایل هرگز مطالعات و تحقیقاتش را به هرات محدود نکرد، او تمامیت آریانا را برای رسیدن به تاریخیت هویت آریانا مدنظر داشت، به غوریان، به بلخ، به غزنین و کابل و حتی به مشرقی (جلال آباد) عشق میورزید و شاید یکی از دانشمندانی بود که در آریانا با مجموعه دانشمندان هموطن دوستانه نشست و بر خاست و پیوند فرهنگی داشت.

با مرحوم شهید اسماعیل مبلغ، داکتر علی رضوی، داکتر جلال الدین صدیقی، آقایان لطیف ناظمی، سمندر غوریانی، واحدی جوزجانی، داکتر عبدالغفور روان فرهادی، زنده یاد داکتر احمد جاوید، مرحوم خلیل الله خلیلی، مرحوم عبدالحی حبیبی، محمود فارانی، مرحوم عبدالحق بیات، مرحوم سهیل، محمد ناصر طهوری، حسین نائل، نیلاب و دیگران پیوند های صمیمانۀ داشت.
هر چند با برخی از آنان مانند مرحوم عبدالحی حبیبی بر سر مسایلی چون دو زبانگی در جامعه یک زبانه آریانا مخالفت هایی داشت، اما این همه زلال دوستی، آنان را مکدر و گلین نمیکرد، زیرا مرحوم استاد مایل همانند همه رسوبات آریانا در سه چهار دهه اخیر، نقد و نظرهای شانرا در مورد نام و نشان آریانا و پدیده شوم و استعماری دو زبانگی جامعه کشور فقط با همدلان مجال طرح میدادند.

درست است که عده ای در روزگار ما می کوشند، تا پدیده دو زبانگی در جامعه یک زبانۀ آریانا را امری طبیعی نشان دهند و آن را از مقتضیات آن کشور در عصر حاضر بدانند، اما همچنان که در جای دیگری گفته ام، این پدیده استعماری شوم در آریانا کمر فرهنگ، اقتصاد، تعلیم و تربیت و هنر را شکسته و نشاط را از جمیع شئون حیات اجتماعی آن کشور را ربوده است.
اگر عمق مشکلات و معضلات اهالی آریانا را در 70 و 80 سال اخیر بنگریم، ریشۀ همه مشکلات و معضلات مذکور در آن کشور به ریشۀ فاسد و فاسدتر شدۀ نام قومی و دو زبانگی استعماری آنجا منتهی میشود و تا این ریشه های فاسد از خاک آریانا بدر نشود وطن، وطن نمی شود.

استاد مایل در سال های 1366 خورشیدی بر اثر عدم امنیت سییاسی و اجتماعی آریانا را بدرود گفت و همانند بسیاری از آهالی کشور به غربتی نا خواسته تن داد و به امریکا رفت.
چند سالی در آنجا زیست اما نه از روی رغبت که از روی معذرت مثنوی ها و قصیده هایی که آن مرحوم در سال های اقامت خود در امریکا نظم کرده است، حاکی از آن است که او هرگز با راه و رسم زندگی آن سامان انس و الفت نداشته و همواره امریکا را "قفس طلایی" که (سرمایه را خدای بشر) ساخته، میخوانده است.
استاد مایل در میانۀ سال 1374 خورشیدی در پی سکته مغزین نا توان شد و آنگاه که در فصل برگ ریزان او را به نزد بنده (یعنی پسرش استاد نجیب مایل) آوردند، امیدی به ادامه حیات این جهان را نداشت و پس از سه ماه در سکوت و آرامش تمام در 7/ 10 / 1374 خورشیدی در مشهد درگذشت و در جوار رضوی به خاک سپرده شد.

بنده استاد فقید را شخصا می شناختم با پدرم مرحوم منجم باشی هروی دوست نزدیک بودند. ایشان را در کابل و هرات دیده بودم. فرزند برومند شان استاد نجیب مایل یکی از نویسندگان و پژوهشگران شناخته شده در بین فارسی زبانان جهان می باشد که فعلا در مشهد زندگی می کنند. (روح اش شاد و یاد اش گرامی باد)

محمود منجم زاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رضا مایل
نجیب مایل
نظرات بینندگان:

>>>   تشکر از نگارش زیبای جناب منجم زاده ای گرامی۰
میر غلام رضا مایل هروی الحق از نخبگان ارجمند دیار ما بودند ۰تحقیق و نگارش آن بزرگ مرد در جغرافیای ادب فارسی پایدار باقی خواهند ماند۰زمانی هم که بنده دانش آموز مدرسه بودم به عنوان مفتش معارف از مراکز تدریسی هرات نیز دقیقاً وارسی می نمودند۰
خداوند آن بزرگوار،آن استاد مسلم را در پناه رحمت خود قرار دهد۰
دکتور حفیظ اله بصیر

>>>   Mohammad Ali Soroosh
یادشان گرامی باد !
خدمات ارزنده ی به ادبیات و تاریخ کشور انجام داده اند

>>>   Salin Bahar
جهانی سپاس از اینکه با صبر و حوصله زیاد شخصیت های مهم و ارزنده کشور بخصوص هرات زیبا را به معرفی میگیرید .زحمات تان قابل قدر است بزرگوار .
موفق باشید .
روح استاد بزرگ شاد و یاد شأن گرامی باد .

>>>   ای کاش برادران پشتون مان چنین شخصیتهای علمی و فرهنکی می داشتند مانند زنده یاد رضا مایل استاد ادبیات فارسی میداشتید تا زبان پشتو هم تقویت می یافت وبرای شما ده لغت نامه می نوشت و در تقویت زبان پشتو چنان قوی می شدید که هیچ واژه ای فارسی داخل پشتو نمی بود . حالاد اگر واژه های فارسی را از زبان نوشتار و گفتار خارج نماید اصلا چیزی به نام زبان پشتو باقی نمی ماند.
اسد از مزارشریف

>>>   روح استاد رضا مایل هروی شاد باد.
وقتی نوجوانی بیش نبودم کتاب شرح حال امیر حسین غوری هروی را خوانده بودم و در پشت جلد کتاب نام ایشان ثبت بود که تا حال طآنرا به خاطر دارم.

>>>   اسد از مزار
استفاده از نام دانشمندان همچو استاد مایل در متن هایی که از آن بوی فاشیسم میاید نه تنها اشتباه بلکه گناه است!!! اگر خود دانشمند زنده میبود مطمین هستم خودش برایت تذکر میداد.
زبان وسیله تکلم است و هیچکسی حق ندارد بزبان ملیت ها توهین کند و یا آنرا کم بها بخواند. گفته یی که " ای کاش برادران پشتون مان چنین شخصیتهای علمی و فرهنکی می داشتند" واین متن بی خبری و عدم معرفت خودت را با زبان پشتو نشان میدهد و نه عدم معرفت برادران پشتون را. خودت اگر کتاب نمی خوانی مگر حتی به نازک خیالی "حمید مومند " در خواندن هایی محترم "ناشناس" هم پی نبرده یی!!!!
شاید بدلت بگردد که من پشتون ام و ازین خاطر بدفاع برخاسته ام، نه جانم من از پدرو مادر (نسل در نسل) از سلسله یی پارسی زبانانم مگر با زبان پشتو معرفت دارم. من گاه وقت از "فاشیسم پختونوالی" انتقاد میکنم و منظورمن نه مردم زحمتکش پشتون بلکه فاشیستان "افغان ملتی" و "خان های دو سره" چرکستان است که آنها هم مانند خودت بی خریطه فیر میکنند.
آتش خاوری

>>>   زنده استادرضا مایل یکی از پژوهشگران زبان و تاریخ آریانا است وی شخصی مهربان و خوش صحبتی بود بنده او را چند بار درکابل دیدم او و خیلی از دوستان اش در پاس داری زبان فارسی زمانی که خیلی ها تعصب نسبت به زبان فارسی داشتند نقش ارزنده ای داشته خدا رحمت کند.
واحد عزیزی از کابل

>>>   سلام تشکر از شما کی مردم بیادهمچین شخص بزرگ انداختی وه دوباره دل مردم به پارسی گویی مکم تر میشود من ازشما مخاهم بیشتر ازامین شخص هایی بزرگ استوری اخباربزارید کی فلن میخاهند کی زبان پارسی رامنغرز کنند این شاگردان پاکستانی هرات از بزرگ ترین ادبیات جهان است ولی بزی مردمش ازفاشیسم ها دفاع میکنند اگر از حبیب الرمان پدارم همچین آدمهایی دفاع کنند همچین اسری درجامه آینده بجامیزارند

>>>   این اقای که در بالا از تعصب گپ می زند خودش متعصب است از اینکه کویا کسی گفته ای کاش دیگران هم چنین شخصیت های می داشتند کجای این گپ خراب است این واضح است که همه زبان های رایج در افغانستان مهم است پس چرا فارسی زبانان اجازه ندادند از واژه های فارسی در رادیو و تلویزیون استفاده کنند . درد بخش های از افغانستان همین حالا زبان و پول پاکستانی شرق و جنوب افغانستان رایج است
زلمی از ولایت بلخ

>>>   اسد از مزار یا زلمی از ولایت بلخ
باردیگر که نام بدل میکنی کوشش کن طرز انشاات را هم کمی تغییر بده.
"پس چرا فارسی زبانان اجازه ندادند از واژه های فارسی در رادیو و تلویزیون استفاده کنند" این گله تو به "فاشیسم پختونوالی" راجع میشود و نه بمردم بی نوا و زحمتکش پشتون.
جفا کاری و منفعت جویی متعصبانه کوچی هایی چرکستانی بر علیه مردم هزاره نشانه نژاد پرستی پشتونهایی ساکن وردک و لوگر نیست البته بغییر از انگشت شمار "پختونوالی" یا "افغان ملتی" هایشان!!!!
آتش خاوری

>>>   💔 همه مشکل از پشتونوالی و پشتونستی برخاسته که اکنون در حکومت طالبان بیشتر تعصب، کینه، بغض، عقده مندی، حسودی، دشمنی ها از طرف مردم پشتون=افغان=کوچی در برابر (زبان فارسی ما و در برابر مردم غیرپشتون) نهایت واضح و عملا دیده، لمس شده، و واقعیت خدایی است که مردم و جهان درک کرده، که (پشتوزبانان=افغانان) در عملکرد که حقیقتا نیمه مسلمان و نهایت حسادتی هستند و در ظاهر و شعار مسلمان نمایی دارند،
و این قوم منافق=پشتون کاملا مسلمان نیستند طبق تعریفات شریعیت اسلام و نه قرار گفتار پیامبر محمد(ص) و نه قرار برخورد و عمل های انسانی.
اگر کسی ( درین باره ) انتقاد دارد
اولتر ( دور از احساسات جهلسازیت ) درس انسانیت و اسلام واقعی را بخواند و بعدا اگر انتقاد خویش را ارائه فرماید!

>>>   ✍ همه انسان بودن و انسانیت، دانش، وطن، اقتصاد و...، را حتی اسلام-واقعی را همین زبان زشت پشتو و مردم ناقلین خشن پشتون ربوده است،
و قریب است که همه چیز را نیست و نابود کنند با همین هویت پوچ و توهمی افغان/افغانیت.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است