ابر سیاه جنگ جهانی سوم بر فراز جهان
جهان در یک دوراهی خطرناک قرار دارد، باید درک کرد که استفاده از تسلیحات هسته‌ای در رابطه با رویارویی آمریکا-ناتو و روسیه منجر به پایان بشریت می‌شود 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۸    ۱۴۰۲/۹/۶ کد خبر: 174396 منبع: پرینت

در تدوین سیاست خارجی آمریکا عنصری از توهم سیاسی و پارانویا وجود دارد. سناریوی "روز قیامت" تقریباً ۷۸ سال است که در تابلوی نقاشی پنتاگون قرار دارد و اکنون این ساعت نشان می‌دهد که بشریت فقط ۹۰ ثانیه از فاجعه هسته ای و برپایی روز قیامت فاصله دارند.

پیشینه ای تاریخی طرح آمریکا برای تهاجمات هسته ای؛
به باور آگاهان سیاسی و بر بنیاد مدارک معتبر تاریخی(۱) طرح‌های جنگ هسته‌ای متعدد ایالات متحده از همان ابتدا تدوین شده است. طبق اسنادی که در سال ۲۰۱۵ از رده ای طبقه بندی خارج گردید، ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۵۶ نقشه ای را تدوین کرد تا ۱۲۰۰ منطقه شهری در اتحاد جماهیر شوروی، اروپای شرقی و چین را اماج حملات هسته ای قرار دهد.

طرح ۱۵ سپتامبر سال ۱۹۴۵برای پاک کردن اتحاد جماهیر شوروی؛
از نقشه، تقریباً دو هفته پس از پایان رسمی جنگ جهانی دوم (۲ سپتامبر ۱۹۴۵)ریخته شد. وزارت دفاع ایالات متحده طرحی ۱۵ سپتامبر ۱۹۴۵را برای "پاک کردن اتحاد جماهیر شوروی از روی نقشه که در آن بمباران ۶۶ شهر با ۲۰۴ بمب اتمی مطرح بود، صادر کرد.البته زمانی که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی متحد بودند. این پروژه مرگبار توسط اسناد طبقه بندی نشده تایید شده است.
سپس طرح اولیه سپتامبر ۱۹۴۵ توسط پروژه موذیانه دیگری تحت عنوان طرح "دراپ شات" دنبال شد: به گفته کاکو و اکسلرود، طرح دراپ شات سال ۱۹۴۹ شامل طرحی بود که علیه اتحاد جماهیر شوروی انجام می شد تا «حداقل ۳۰۰ بمب هسته ای و دو هزار تن بمب معمولی بر روی ۲۰۰ هدف در ۱۰۰ منطقه شهری، از جمله مسکو و لنینگراد (سنت پترزبورگ) پرتاب گردد.

بر اساس این  طرح قرار بود تاواشنگتن جنگ را در اول جنوری ۱۹۵۷ آغاز نماید.
طرح Dropshot قبل از اعلامیه روسیه در آگوست ۱۹۴۹ در مورد آزمایش بمب هسته‌ای این کشور تدوین شد.
این طرح عمدتاً برای «تخریب سیستماتیک» اهداف شهری-صنعتی بلوک شوروی تهیه شده بود که همچنان و به طور مشخص و صریح «جمعیت» را در همه شهرها از جمله پکن، مسکو، لنینگراد، برلین شرقی و ورشو هدف قرار می داد.
این طرح  شامل فهرستی از بیش از ۱۱۰۰ میدان هوایی در بلوک شوروی است که به هر پایگاه یک شماره اولویت اختصاص داده شده بود.

فهرست دوم مناطق شهری-صنعتی بود که برای «تخریب سیستماتیک» شناسایی شدند. بر اساس این سند  بنام (SAC) بیش از ۱۲۰۰شهر در بلوک شوروی، از آلمان شرقی تا چین، با اولویت های تعیین شده فهرست شده بود. مسکو و لنینگراد به ترتیب در اولویت اول و دوم قرار گرفتند. بمب هایی که در این برنامه به کار می‌رفت دارایی قدرت انفجاری ۶۰ میگا تن بود. قابل یاد آوری است که یک میگاتن دارای ۷۰ برابر بازده انفجاری بمبی است که هیروشیما را نابود کرد...

اتحاد جماهیر شوروی در آگوست ۱۹۴۹، دو سال پس از راه اندازی ساعت رستاخیز، به عنوان یک قدرت هسته ای ظاهر شد.
هم اکنون جهان ما در گرداب بحران های کنونی و فاجعه بار مستدام غوطه میخورد. این بحرانات جرقه هایی را به وجود می آورد که هر لحظه ممکن نابودی بشریت را با تهدید جنگ هسته ای در دستور روز گار قرار میدهد.

در وضع کنونی دو جبهه بزرگ که انگیزش جنگ سوم جهانی را رقم می‌زند عبارتند از جبهات اوکراین و خاور میانه با شعله ور شدن  آتش جنگ میان اسراییل و فلسطین که احتمال گسترش جنگ منطقه ای و جهانی را بازتاب میدهد.
جهان امروز در وضع نهایت بحرانی و شکننده قرار دارد.
چنانچه در بحبوحه ای بحران های فزاینده کنونی، ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، به دنبال عدم توافق ایالات متحده آمریکا در خصوص منع آزمایش سلاح های هسته ای، قانون لغو تصویب معاهده منع جامع آزمایش‌های هسته ای را امضا کرد.
بربنیاد اخبار عصر روسیه به دنبال ورود ولادیمیر پوتین به مرکز فرماندهی نظامی جنوب در روستوف اخبار فوری در تلویزیون روسیه جزییات دقیقی از آزمایش‌هایی را که به تازگی بر روی آمادگی جنگی سه‌گانه هسته‌ای این کشور برای پاسخ به موشک‌های هسته‌ای دشمن فرضی صورت گرفت به نمایش گذاشت.(۲)

در این نمایش پرتاب یک موشک بالستیک یارس با برد ۱۲۰۰۰ کیلومتر از یک محور زیر زمینی در کامچاتکا و پرتاب یک موشک کروز با برد ۵۵۰۰ کیلومتر از یک ناو بمب افگن نشان داده شد.
گفته میشوداین آزمایش‌ها پاسخ روسیه به اعلام قبلی درباره «پیش‌ آزمایش‌های» تسلیحات هسته‌ای آمریکا بود، که مسکو در واکنش به آن آزمایش‌های تسلیحاتی را به این صورت نشان داد.

از سوی دیگر به باور آگاهان، شلیک موشک های روسیه هشداری به ایالات متحده در برابر تشدید تنش در خاورمیانه و تصمیم حمله آمریکا به ایران بود.
از نظر آگاهان سیاسی اعلام آزمایش های سه گانه هسته ای برای توصیف سلاح های هسته ای استراتژیک روسیه  این پرسش را مطرح می سازد که آیا روس ها به سمت تفکر ضربه اول می روند؟

در یک چرخش دیگر، در اتمسفر نظامی جنگ اوکراین، پس از سفر وزیر خارجه جدید بریتانیا به اوکراین، هواپیما های استراتژیک روسیه در آب های شمال بریتانیا به پرواز درآمد وپوتین در مورد دخالت های انگلستان در اوکراین به بریتانیا هشدار داد. متعاقبأ مانور ناوهای موشک انداز و هواپیما های استراتژیک روسیه برفراز ناروی براه افتاد‌ که بیگمان این تحولات برآسیب پذیری و شکنندگی سیاره ما دلالت روشن دارد.
همچنین پیتر پاول رییس‌جمهور جمهوری چک به تازگی اظهار داشت که: ناتو آماده درگیری شدیدی با روسیه می‌شود.
اوگفت که ناتو، روسیه را «بزرگترین تهدید» در اروپا می‌داند و برای یک درگیری بزرگ آماده می‌شود.
«پیتر پاول» رییس‌جمهور جمهوری چک در اجلاس «گروه ویسگراد» که یک باشگاه سیاسی غیررسمی که شامل جمهوری چک، لهستان، مجارستان و اسلواکی است، بیان کرد که تصور نمی‌کند همتایانش دیدگاهی کاملا مخالف در مورد مناقشه اوکراین داشته باشند.

در یک رویکرد دیگر، ای مک گارون تحلیلگر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اظهار داشت که اوکراین جنگ را باخته است و حمایت کنگره آمریکا را نیز از دست داده است. پافشاری رییس جمهور آمریکا ممکن است منجر به تصمیم اخرالزمانی وی برای استفاده از سلاح هسته ای شود.
آری؛ طبق گفته جمعی از برندگان جایزه نوبل، اکنون گفته می شود که ساعت روز قیامت "نماینده تهدیدهایی برای بشریت است. ساعت قیامت" سناریوی است به سوی جنگ جهانی سوم.
"ساعت قیامت" زنگ خطری را برای کل بشریت به صدا در می آورد و این به وضاحت نشان میدهد که  ما در لبه پرتگاهی هستیم. ما با بحران های متعدد وجودی روبرو هستیم. رهبران نیاز به تفکر بحران دارند.

اکنون جهان در یک دوراهی خطرناک قرار دارد، باید درک کرد که استفاده از تسلیحات هسته‌ای در رابطه با رویارویی آمریکا-ناتو و روسیه منجر به پایان بشریت می‌شود.
آنچه لازم است یک جنبش صلح جهانی همراه با ممنوعیت سلاح های هسته ای است.

با احترام
عارف عرفان
لندن، نوامبر ۲۰۲۳

منابع:
۱- گلوبال ریسرچ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳
۲- گلوبال ریسرچ مورخ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۳


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دوراهی خطرناک
تسلیحات هسته‌ای
نظرات بینندگان:

>>>   از رژیم .... ضدبشری امریکای صهیونیست هر رذالتی و هر جنایتی بر می آید. مگر در ختم جنگ جهانی دوم رژیم وحشی و آدمکش امریکا دو شهر هیروشیما و ناکازاکی جاپان را با بم اتمی حریق نکرد و کلگی مردم این دو شهر (به شمول زنان و اطفال) را ذغال نکرد؟
از غرب بیدین و ضدخدا کدام جنایتی عجیب نیست. انگلیس وحشی تر از امریکا.فرانسه شیطانی تر از انگلیس. جرمنی صهیونیست تر از فرانسه. و اسرائیل قاتل سفاک تر و آدمکش تر از همه.
2 ماه جنایت اسرائیل را همه دیدند. اینها قصه های 500 سال پیش که نیست. امروز پیش چشم ما اتفاق افتیده. آیا هنوز ...ی هست که شعار دموکراسی و حقوق بشر "غرب بدتر از حیوان" را باور کند؟!

>>>   😛 احتمالا که اولین بمب های هسته ای و یا نیمه هسته بر بالای مردم و یا حاکمیت (پشتوزبان = افغان = انتحاریت نیمه مسلمان) به آزمایش گرفته شود،
چونکه مردم طالبان (پشتون=افغان=کوچیگرایان) با امریکای تروریست پرور (برضد احکام خداوند و مسلمانان فارسیزبان و تورکتباران) پیمان پنهانی و شیطانیت=افغانیت=امریکایت را امضا کرده اند، و....

>>>   هرچه زود تر بهتر
بر میگردیم به زندگی روستایی خود و از شر این همه تکنولوژی و مدرنیزم نجات پیدا میکنیم.

>>>   احتمال ناچیزی وجود دارد که جنگ هسته ای روی دهد. تقابل شرق و غرب یک جنگ ترکیبی اطلاعاتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و در پایان نظامی است. بلوک شرق بخوبی در تنگه های حیاتی در دریاها جای پای خود را سفت میکند، کشورهای تحت استعمار مثل کشورهای افریقا را به انقلاب میخواند، کشورهای همپیمان غرب در جهان را از غرب دور میکند، تسلط خود لر تجارت و منابع اولیه و انرژی را افزایش میدهد، راه را بر مزدور دولتها ( مانند ترکیه و پاکستان و عربها) میبندد و بین مردم و دولتها شکاف می اندازد، دلار را از مبادلات کلان خود حذف میکند و تهدیدات نظامی معتبری علیه منافع حیاتی غرب با دامنه اثر نامحدود میسازد.

همه این مسائل باعث میشود ۱. اروپا صنعت زدایی شود که در این حدود دو سال با سرعت خوبی روی داده است. ۳. سربازان پیاده ناتو ( اروپا) نتوانند در ناتو نقش چندانی بازی کنند‌ ۳. قبمت منابع اولیه ( انرژی) برای بلوک غرب بیشتر شده و باعث تورم و سختتر شدن زندگی برای توده میشود.۴. توده به سمت اندیشه های عوامانه تر و منفعت طلبانه تر( مبتنی بر حمایت و تمرکز بر اقشار فرودست و منافع ملی) میرود و نوعی رادیکالیسم پدید امده و صحنه سیاسی را بدست گیرند که خود باعث فروپاشی اتحادیه های استعماری است، ۵. تسلط بر ابراهه های حیاتی باعث میشود که امربکا بی محابا حتی به کشور کوچکی مانند یمن نتواند یورش نظامی کند چون به اسانی با تطلیحات مناسب ۲۰ درصد از اقتصاد جهانی را زیر ضرب میگیرند.

پیامد اجتماعی بطور خاص در ایتالیا باعث به قدرت رسیدن راست افراطی شد. در اسپانیا ساز خلاف اتحادیه اروپا کوک است. در فرانسه توده مخالفت جدی با دولت دارد در المان اندیشه های نازیسم در خال رشد و اندیشه های دفاع از منافع امریکا در حال نقد شدید است. در انگلیس تفاوت معناداری میان خواست حاکم و مردم است.

پیامد اقتصادی در اروپا که افزایش هزینه زندگی مشهود بوده است. در امریکا بانک مرکزی ( فدرال رزرو) پنج بار نرخ بهره را بالا برد و به اهداف خود نرسید. اینکار باعث ورشکستی شرکتهای مبتنی بر سرمایه پر خطر شد و باعث کاهش درخواست وام بانکی شد. طبعا هزینه تمام شده تولید هم با افزایش نرخ بهره تمام شده و نه تنها کالای صادراتی را کاهش میدهد ک بازار رقابتی را نیز از چنگ تولید کننده غربی درمیاورد.
در امریکا بایدن طی کمتر از یکسال بدهی خارجی دولت را از ۳۲ تریلیون و نیم به ۳۴ تریلیون دلار رساند که خود گویای عمق فاجعه است.

در سیاست اعلامی دولت به سنا، در طرح بودجه سال آتی نیاز به هزینه های نظامی رشد شدید دارد به چند دلیل ( نیاز به تسلیحات برای اروپا، متحدان شرقی مانند فیلیپین و ژاپن و تایوان و...) و هزینه بالاتر فضای تنش الود باعث نیاز واقعی استعمار امریکا به بودجه بیشتر لست که شدیدا بر اثر اختلافات عمیق سیاسی با آن مخالفت میشود و حتی رئیس حزب جمهوری خواه ک با سیاست استقراض بایدن موافقت گرد توسط خود جمهوری خواهان عزل شد. وضعیت اقتصادی دورنمای تاریکی دارد در کمتر از شش ماه پیامد دلارزرایی تاثیر محسوسی در زندگی امریکایی ها خواهد داشت و از طرف دیگر نیاز به چاپ پول بی پشتوانه بیشتر شده و امکان آن هر لحظه ضعیفتر میشود و این تنها به سمت یک بن بست اشاره دارد.

وضعیت اجتماعی در امریکا مستعد است تا راست افراطی مانند ترتمپ دوباره بازگردد که مردی بسیار هنرمند در تسریع نابودی امریکا بود و مهمترین اقدامش تضعیف سیاسی اروپا و پس زدن اتحاد با اعراب بود به طوری ک هیچ یک از این دو متحد سنتی امریکا امروز نقش کلانی در تحولات جهانی ندارند.

با همه این شرایط، که به جد در حال تضعیف بنیانهای اقتصادی سیاسی اجتماعی غرب است، گزینه نظامی جنگ اتمی شاید راه حل یکباره برای رفع همه مشکلها بنظر برسد. ولی خود شما گفتید زمانی امریکا میتوانست برای ۱۰۰ نقطه شوروی نقشه بکشد که توازن تهدید وحود نداشت. آن زمان شوروی هنوز بمب اتم نداشت.
بمب اتم به کنار‌. مثال یمن مثال خوبی بود. با یک شعاع عملیاتی دو هزار کیلومتری ( برو موشک های یمن) به خوبی میتوانند کل اقتصاد جهانی را متاثر کنند.چین بزرگترین طلبکار از امریکاست. کافی است سهام شرکتهای امریکایی را به بفروش بگذارد. چون در زمان کوتاه عرضه زیاد میشود پس ارزش سهام فرو میریزد و این تاثیر شدیدی روی شرکتهای صاحب سهام خواهد داشت تا جایی که میتواند باعث ورشکستگی یک صنعت شود و تاثیری سنگین و دنباله دار در اقتصاد سایر شرکتها و صنایع مرتبط لگذارد.

گزینه نظامی خیلی خیلی دور است و ابزارهای بسیار موثر دیگر امروز به عنوان ابزار جنگی استفاده میشوند.
فراموش نکنیم، استعمار ۳۰۰ ساله بدون جنگ از جایی بیرون نمیرود. شرق منابع دارد ولی تسلطی روی منابع خود ندارد‌. هر چه شرق سران مزدور عربی را تضعیف کند به معنای سقوط بیشتر غرب است.

تازه بازی بزرگ و تصفیه حساب تاریخی آغاز شده است. تحقیر چینی ها در جنگ تریاک توسط انگلیس در حال جبران شدن است و این تازه آغاز راه است. تحقیر تجزیه دو سوم خاک ایران در زمان قاجار ملعون و پست فطرت باید جبران شود و با امنیتی نگه داشتن منطقه خاورمیانه خودبخود روی میدهد. بازی بزرگ آغاز شده است و تا همین جا هم جهان چند قطبی زاده شده است و مساله تنها رشد دادن این کودک توسط شرق است یا کشتن آن توسط غرب. این بازی چنان پیچیده است که حتی وقتی امریکا در غرب دور نرخ بهره را بالا میبرد تا دلار در برابر نفت به طور مصنوعی افزایش ارزش داشته باشه، رهبر کره شمالی در شرق دور هماهنگی با کشورهای شرقی یک موشک بالستیک را از فراز اسمان ژاپن عبور داده تا قیمت انرژی به حای سابق بازگردد.

پیروز این میدان بلوک شرق است که هم منابع اولیه را دارد هم محصولات کشاورزی و امنیت غذایی. تنها کافی است خود را از اسارت دلار و مناسبات امنیتی جهانی رهایی بخشد که در حال همین کار است.

>>>   پیروز این میدان عقل است و درایت و تکنولوژی.
ایران جغرافیای موجود را مدیریت نمیتواند چه رسد به اینکه به جغرافیای قبل از قاجار برگزدد.

>>>   به پیروز میدان عقل است...
۱. ایران مگر مدعی شده بنا دارد. در این روزگار مرزهای خود را به قبل از قاجار بازگرداند؟ ۲. مگر طرف غرب تنها ایران است؟ روسیه و چین نیست؟ کشورهایی که در غرب اسیا و افریقا به این محور میپیوندند نیستند؟

در جواب یک. پاشنه آشیل ایران مزدورهای غربگراست که میخواهند لیبرالیسم را به مردم تحمیل کنند و همیشه مواضعشان هم خوانی صددرصدی با منافع امریکا دارد و صد درصد ضدمنافع ملی است. اگر این ...زادگان پرقدرت سرجای خود نشانده شوند اقتصاد و آبادی ایران بهبود میابد. شما، چه پشتونی از کوههای سلیمان باشی و خراسان ما را اشغال کرده باشی، چه از دیگر اقوام، بدان در نگاه من ایرانی که به هیچ کجا وصل نیستم، پشتونها همانند اسقاطیل هستند و خراسان همانند فلسطین. اگر هفتاد سال گذر زمان توانست ارمان فلسطین را نابود کند ارمان ایران بزرگ هم نابود میشود‌. اگر حکومت ....دل در گرو ایرانشهر ندارد بسیاری از مردم دارند. اگر در زمان ما فرزندان مسلمانان .... مانع از ارمان ایرانشهر شوند ما دو سه نسل دیگر هم صبوری میکنیم. در نگاه قدرت دادن بریتانیا به یک قبیله برای ساختن نیروی مزدور که همگی حتی امیرال... ان هم نوچه استعمار امریکاست، یک اشتباه و ننگ تاریخی است. زخم چرکینی است که از ندفوع استعمار بریتانیا بجا مانده و زیستار طبیعی با منطفه ندارد‌.
تا روزی که دست استعمار غرب بر خاک شرق پر زور است میتواند از مزدورهای سرسپرده مانند عبدالرحمن و ابدالی ها و لیبرالهایی مانند غنی و کرزی و مسلمان نماهایی مانند امیرالابلهین را پشتیبانی کند تا برای منافع استعمار غرب کار کنند. یک چنین پیشینه ننگین و سیاه و سراسر مزدوری شما دارید. یک فرد از میان سران پشتون در این ۲۰۰ سال نمیتوانید نام ببرید که با شرافت زیسته باشد و به کمک غرب به قدرت نرسیده باشد و مزدور فرامین غرب نبوده باشد.
این قدرت داری و قدرت خواهی شماها طبیعی نیست و نیازمند حمایت استعمار است تا حتی به پیغمبر زمانه شما هم سلاح و دلار هفتگی بدهد. شما درباره دوشیدن بز حرف بزنید آن هم در همان دامنه کوههای سلیمان‌. به محض سرنگونی استعمار غرب، همه ساختارهای استعماری هم سست میشوند. حکومت سران عرب، اسقاطیل و سلطه پشتونی و ساختار سیاسی پاکستان همه مدفوع استعمار در بلوک شرق هستند که بدست استعمار ساخته شدند و با حمایت استعمار سرپا ماندند.

خیال توی پشتون راحت باشد، ایرانشهر دوباره ساخته خواهد شد‌. اگر دلار هفتگی امریکا در ازای فروش شرف و انسانیت سران کنونی پشتون نبود یا روزی نباشد، زیر پای شما از تار عنکبوت سست تر میشود. حق دارید که در برابر فلسطین از سنگ صدا در امد از سران کنونی پشتون در نیامد و همه در جهت منافع امریکا و اسقاطیل رفتار کردید. خودتان میدانید که ریشه ندارید. پشت هم ندارید. دست استعمار که در این حدود سیصدسال پشت شما بود را همین ایرانی ها قطع کردند. چهل سال است سرجنگ پیدا و پنهان با امریکا دارند و روسیه و چین ده سال نیست که به این گفتمان ایرانی پیوستند. همین ایرانی ها بیش از دو هزار و دویست سال خراسان را ایران شرقی میدانستند و خانه خود میدانستد ک بین بلخ و نیشابور فرقی نبود. باز هم همان خواهد شد. از روزی که بلخ در ۲۵۰۰ سال پیش باکتریا بود و هرات هریوا، انجا خاک ما بود و باز هم خواهد بود.‌مدفوع استعمار از آن خاک مقدس پاک خواهد شد. نسل ما نشد دو نسل دیگر میشود.

>>>   به ما مسلمان ها جشن است که صغیر و کبیر و مردوزن مع الخیر به فضل خالق بی نیاز و قدرتمند ترین یعنی فوق تمام قدرت ها مطابق وعده ایت مبارک ( یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من الرحمت الله. ان الله یغفرالدنوب جمیعا انه هوالغفورالررحیم. ایت ۵۳ سوره ۳۹ زمر) اما وا به جان ناباوران.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است