در بحبوحهی انتخابات سال ۲۰۲۴ امریکا؛ اختلافات سیاسی قابل توجه میان دو حزب قدرتمند به گوش میرسد و سیاست خارجی آمریکا در موقعیت مخاطرهانگیز قرار گرفته است | ||||
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۹ ۱۴۰۲/۱۰/۱۳ | کد خبر: 174622 | منبع: | پرینت |
آمریکا برای ضربه وارد کردن به بزرگترین رقیب خود، جنگِ را با هزینه بسیار زیاد در اوکراین آغاز کرد.
برای تدارک و آغاز این جنگ برنامهریزیهای گسترده انجام شد و هزینههای کمرشکن به مصرف رسید، تا بتواند روسیه را هم از نگاه نظامی و هم از لحاظ سیاسی درهم بشکند.
نتیجه اما چی شد؟ آنچه امروز ما مشاهده میکنیم، نه تنها خلاف انتظار استراتژیستهای ایالات متحده را نشان میدهد، بلکه نشاندهنده درزی بزرگ میان سیاسیون و از هم شکنی ایالات متحده است.
اگر به نتیجه معکوس جنگ اوکراین نگاهی بیندازیم، نکات زیر چشم اندازی است بر مشکلاتی که ایالات متحده به دلیل محاسبات اشتباه تئوریسنهای خود در قبال اوکراین دامنگیر آن شده است:
۱- اتمام بودجه نظامی دور اول حمایت از اوکراین بدون به دست آوردن یک درصد نتیجه مثبت در این جبهه.
۲- پاس نشدن بودجه نظامی دوباره از سوی کنگره مبنی بر مخالفت اکثریت سناتوران به خصوص سناتورهای جمهوریخواه.
۳- مخالفت حدود هشتاد درصد شهروندان امریکا با ادامه حمایت مالی و تجهیزاتی از جنگ اوکراین.
۴- باز شدن چندین جبهه جدید در خاور میانه و حمایت میلیارد دالری ایالات متحده از اسراییل در مقابل حماس و حزبالله.
۵- حملات پیهم حوثیهای یمن به کشتیهای تجارتی در دریای سرخ و اقیانوس هند که امنیت حدود ۹۵ درصد تردد این کشتیها به دوش پایگاههای نظامی واشنگتن در خاور میانه میشود.
۶- احتمال نود درصدی درگیری در شرق آسیا (کوریای شمالی و جنوبی).
در بحبوحهی انتخابات سال ۲۰۲۴ امریکا؛ اختلافات سیاسی قابل توجه میان دو حزب قدرتمند (جمهوریخواه و دموکراتها) بیش از هر زمان دیگر در تاریخ این کشور به چشم و گوش جهانیان میرسد و سیاست خارجی ایالات متحده بیش از هر زمانی دیگر در یک موقعیت مخاطرهانگیز قرار گرفته است.
از اتمام بودجه نظامی واشنگتن به اوکراین تا مخالفتهای سرسختانه حزب جمهوریخواه و اکثریت شهروندان امریکا برای تخصیص بودجه مجدد برای اوکراین و شعلهور شدن جنگهای پر هزینه در خاورمیانه، «قدرتمندترین قدرت نظامی و اقتصادی» جهان را به سوی عکس جایگاهش سوق داده است.
بزرگی و حساس بودن مخالفت جمهوریخواهان و دموکراتها را میتوان در پیامهای رییس جمهور جو بایدن و دیگر دموکراتهای ایالات متحده را از طریق پلتفرم “X” به طور مستقیم یا غیرمستقیم خطاب به مردم و حزب جمهوریخواهان دریافت.
جو بایدن: «جمهوریخواهان در کنگره تهدید میکنند که حمایت از اوکراین را قطع خواهند کرد، مگر اینکه بتوانند سیاستهای مرزی افراطی حزبی خود را اعمال کنند.
این باجگیری سیاسی است، خالص و ساده.
مخاطرات بسیار زیاد است و عواقب آن برای حاشیههای سیاسی بسیار مهم است.»
وی همچنین گفته است: «تک تک دموکراتها به قانون کاهش تورم رأی دادند. تک تک جمهوری خواهان به آن رای منفی دادند».
اکنون دو قطبی شدن قدرت در واشنگتن میان این دو حزب بر هیچ شهروند امریکا حتا برای جهانیان پوشیده نیست. جو بایدن مکرراً از گانگرس میخواهد تا بودجه مورد نیاز در جنگ اوکراین را تصویب کند، اما هربار با مخالفت جمهوری خواهان روبرو میشود. چنانچه جو بایدن رییس جمهور ایالات متحده در تویتی نگاشته است: «کنگره باید بودجه تکمیلی را برای اوکراین قبل از تعطیلات تصویب کند. ناکامی در انجام این کار، به پوتین بزرگترین هدیهای را میدهد که میتوانست به آن امید داشته باشد و رهبری جهانی ما را رها کند. صبر کردن در این مورد بس است.»
علاوه بر این موضوع اینکه حوثیها در دایره مسوولیتهای ایالات متحده در دریای سرخ اخلال امنیتی جدی بر کشتیهای تجاری وارد کردهاند؛ نه تنها برای امنیت ملی امریکا ضربات جبران ناپذیر وارد کرده است، بلکه وعدههای واشنگتن برای تامین امنیت دریایی را در قبال کشورهای هم پیمانش به مرز نابودی کشانیده است.
ایالات متحده برای تامین امنیت دریایی مبنی بر رفت و برگشت کشتیهای تجاری از مبدأ به مقصد، از کشورهای خاور میانه مقدار زیادی انرژی مصرفی خود را تامین میکند و از این راه سودهای زیادی به دست میآورد.
اما حوثیهای یمن به حمایت از فلسطین در پی تجاوز اسراییل به غزه این مسیر تردد دریایی زیر سلطه واشنگتن را به شکل بیسابقهای ناامن کرده اند. روزانه به چندین کشتی حمله راکتی میشود و اکثر شرکتهای بزرگ نفتی و تجاری فعالیت خود را از این مسیر به حالت تعلیق درآورده اند. ادامه این وضعیت نه تنها بازار انرژی و کالاهای مصرفی اروپا را زیر تاثیر قرار میدهد، بلکه بازار نفت را برای امریکا هم به کلی نابود خواهد کرد.
همزمان با جنگ در اوکراین و هزینههای بسیار سنگینی که واشنگتن به دوش میکشد، جبههای جدید با مصارف بالاتر در انتظار واشنگتن است.
عاقلانه نیست که فکر کنیم واشنگتن بتواند در حالیکه دو جنگ به شدت پر هزینه (اوکراین و اسراییل) را با هزینههای میلیارد دالری به پیش میبرد، بخواهد جبههای جدیدی را با شبه نظامیان حوثی باز کند. امریکا تلاش دارد از راه مذاکره این مشکل را حل کند، اما به نظر میرسد «شبه نظامیان حوثی یمن» تا رسیدن به اهدافشان که همانا متوقف سازی تجاوزات اسرائیل بر سرزمینهای فلسطین و غزه است به این حملات و زدن شبیخون به نیروها و منافع امریکا ادامه میدهند.
با این حال میتوان گفت که «حوثیها» عرصه را برای امریکا و متحدانش بسیار دشوار کرده است، واشنگتن در شرایط نامطمئنی قرار دارد و به گفتهای کارشناسان امریکا پس از دهه ۱۹۸۰ در پایینترین میزان ذخایر نفت خود قرار دارد. اگر ذخایر نفت عربستان سعودی همزمان از طرف حوثیها تهدید شود، امریکا در شرایط بسیار دشواری قرار خواهد گرفت؛ زیرا کشتیها و ناوهای هواپیمابر برای به حرکت درآمدن، به نفت ضرورت دارند.
بنابراین با در نظرداشت دخالتهای واشنگتن در اوکراین که منجر به درگیری نظامی شد؛ این جمله سیاسی ولادیمیر پوتین در کنفرانس پرسش و پاسخ او به روزنامهنگاران با اوضاع ایالات متحده مطابقت دارد: “اگر کسی تصمیم به غرق شدن داشته باشد، احتمالاً نجات او به هر حال غیر ممکن است.”
نویسنده: نبیل آریایی
>>> نبیل جان، خودفراموشی ای بیگانه پروری را ترک کن
>>> 👈 در یک آب هوای زمستانی عنقریب، فقط با یک راه اندازی جنگ تبلیغاتی ضد آمریکایی در جهان و در داخل آمریکا همزمان حمله سایبری در نهاد های مختلف امریکا، ریشه و شاخ آمریکا را می خشکاند
>>> دیگر دوران "مولی کراسی" مافیای امریکایی و غلامان زبون اروپایی اش به پایان رسیده است!!!!
آتش خاوری
>>> خوشحالم که سرانجام یک نویسنده هموطن را می بینم که حقیقت را در واقعیت عینی جستجو کرده وبا کمترین اضافه گویی نوشته است. تنها نظر به این نویسنده اینست که روسیه فقط از نظر تسلیحات هسته وی بزرگترین رقیب آمریکاست نه از لحاظ دیگر. درود
>>> امریکا پروبلم دیگر دارد.
امریکا دیگر امریکای سابق که تولیدات صنعتی اش به تمام جهان صادر میشد،نیست.
امروز اکثر تولیدات صنعتی در چین و هند و بنگله دیش و سایر کشور های آسیایی صورت میگیرد.
تمام مغاره های امریکا از کالا های آسیایی پر است.
امریکا دالر بدون پشتوانه چاپ میکند و در مقابل کاغذ ناچل دلار کالا های این کشور ها را میخرد.
حالا کشور های بریکس که در سال جدید میلادی با عضویت چند کشور دیگر بشمول ایران و عربستان و امارات ،به تعداد آن افزوده شده است،میخواهند خود را از وابستگی به دلار ناچل برهانند.یا با واحد های پول خویش تجارت و تبادل کالا کنند و یا هم واحد پول جدید به اساس ارزش طلا چاپ کنند و یا هم با هردو معامله کنند.
بعد از جنگ جهانی دوم و تشکیل ملل متحد و بعداً تشکیل بانک جهانی و صندوق پول بین المللی،دالر امریکایی منحیث پول جهانی مورد قبول قرار گرفت و دولت امریکا وعده سپرد که در مقابل هر دالر،برای دارنده آن یک گرام طلا میدهد.یعنی قیمت یک کیلوگرام طلا،معادل هزار دالر بود.
در اواخر دهه شصت میلادی قرن گذشته که مصارف امریکا در اثر جنگ ویتنام و رقابت فضایی با دولت شوروی وقت در عرصه پرواز های فضایی و پلان پرواز به کره ماه و همچنان جنگ اسراییل و تشکیل شورای کشور های تولید کننده نفت و تحریم کشور های غربی،بشمول امریکا،برای صادرات نفت،بخاطر جنگ اسراییل علیه فلسطین، بلند رفتن قیمت نفت،سبب شد که امریکا دلار زیادی بدون پشتوانه چاپ کند و در نتیجه ارزش حقیقی دلار پایین بیاید.
درین هنگام کشور فرانسه که ذخیره زیاد دلار داشت،از امریکا خواست که ذخیره دالر اش را به طلا تبدیل کند.
درین هنگام که ریچارد نکسن رییس جمهور امریکا بود،اعلان کرد که دیگر پشتوانه دلار طلا نیست،بلکه عواید نا خالص ملی است.
عواید ناخالص ملی چطور محاسبه میشود؟
مثلاً در افغانستان یک نفر سلمانی میرود و موی خویش را اصلاح میکند،چهل یا پنجاه افغانی میپردازد.
یک نفر در امریکا شاید بیست دلار و یا زیادتر بپردازد.
در نتیجه عواید ناخالص ملی امریکا،بیست چند و یا زیاد تر نظر به عواید ناخالص ملی افغانستان میشود.
حالا عواید ناخالص ملی امریکا بیست و هفت تریلیون دلار است و از افغانستان شاید بیست و هفت ملیارد دلار باشد.یعنی عواید ناخالص ملی امریکا هزار چند عواید ناخالص ملی افغانستان است.
یک تیلیسکوپ جیمز ویپ را امریکا ساخت و به فضا پرتاب کرد،ارزش آن را معادل عواید ناخالص ملی افغانستان اعلان کرد.
حالا که امریکا دیده است که در مقابل اش گروه بریکس و شانگهای تأسیس شده است،در هر منطقه جنگ را براه می اندازد و مثل دزد های گردنه به نفر های حوثی یمن پول میدهد که جلو کشتی های تجارتی را بگیر و خود را منحیث امنیت ساز منطقه اعلان کرده و از دیگر کشور ها میخواهد که با من اعتلاف کنید و بدینترتیب فکر مردم را به جنگ و راه زنی خویش میکند و کشور های جهان را میترساند.
بنأ سال جدید میلادی،سال سرنوشت ساز امریکا است که یا یک جنگ جهانی دیگر صورت خواهد گرفت و یا هم قدرت امریکا رو به زوال خواهد گشت.
در طول تاریخ بشریت،بسیار امپراطوری ها آمدند و رفتند و امپراطوری امریکا نیز بکی از جمله آنها خواهد بود.
>>> امریکا برای مزدور خود(طالبان) میلیاردها دلار اسلحه ومهمات گداشته اند،که گروههای تروریستی طالبان منطقه را ناامن کند. مردم هم بخاطر این سلاح دفاعی، اهسته اهسته، درفقر، اوارگی، بی پناهی، بی عدالتی ازبین خواهد رفت ، و اینده جوانان یک ملت نابود خواهدشد.بی انکه صدایی
بلند شود! برای چندین سال آمریکا از بابت طالبان خیالش راحت است....
>>> پنجمی
"دولت امریکا وعده سپرد که در مقابل هر دالر،برای دارنده آن یک گرام طلا میدهد" معلوم میشود که طلای امریکای مانند خودش بدلی و هرزه است که گرام یک دالر لیلام کرده است ورنه طلای ناب گرام صد دالر است!!!!!
آتش خاوری
>>> به آتش خاوری!
در سال ۱۹۴۵ قیمت یک گرام طلا در سراسر جهان یک دلار بود.از آن زمان تا حالا که تقریباً هشتاد سال میگذرد،قیمت طلا تقریباً رسیده است به شصت و پنج هزار دلار فی کیلو.
اگر انفلاسیون هشتاد سال گذشته را به نرخ طلا محاسبه کنیم،در حقیقت در دنیا سالانه هشتاد فیصد انفلاسیون وجود داشته است.
امریکا حدود شش هزار تن طلا ذخیره،پشتوانه ارزی دارد(اگر راست بگوید و دروغ نگوید.زیرا تا بحال هیچ هیأت بین المللی آن را کنترول نکرده است)، که قیمت مجموعی آن حدود چهارصد ملیارد دلار میشود.
اما قرصه امریکا حدود سی و سه تریلیون دلار است.
اگر از سی و سه تریلیون دلار چهارصد ملیارد را کم کنی،باقی میماند سی تریلیون و ششصد ملیارد.
یعنی امریکا سی تریلیون و ششصد ملیارد دلار قرضه بدون پشتوانه یعنی دلار ناچل در داخل کشور و در جهان دارد.
از همین خاطر عواید نا خالص ملی را پشتوانه قرض های خود اعلان کرده است.منجمله تیلیسکوپ جیمز وب را که بیست و هفت ملیارد دلار قیمت آن را اعلان کرده است.
حالا عواید نا خالص ملی افغانستان،معادل قیمت تیلیسکوپ جیمز وب است.
حالا اگر در بازار بین المللی در یک طرف تیلیسکوپ جیمز وب امریکا را بگذاری و در طرف دیگر بسته کشور افغانستان را،به نظر تان یک خریدار کدام اش را خواهد خرید؟
ازین جهت میگویم که کشور های جهان دیگر فریب امریکا را نمی حورند و سردمداری امپراطوری اش رو به زوال خواهد رفت.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است