آیا قباحت نحوه لباس پوشیدن دختران افغانستان بیشتر است یا دستگیری آنان به دست مردان خشن و خشمگین طالبان و حبس و آزارشان در بازداشتگاههای این گروه | ||||
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۴ ۱۴۰۲/۱۱/۸ | کد خبر: 174781 | منبع: |
پرینت
![]() |
گزارشهای اخیر از افغانستان حاکی از تاخت و تاز مجدد و مضاعف طالبان به حریم خصوصی شهروندان است. نحوه لباس پوشیدن بانوان در افغانستان، که هرچند مطابق با سنتهای دینی و عرفی این جامعه مشکلی ندارد، بهانهای برای گروه طالبان شده است تا به دستگیری و آزار زنان پرداخته و از این طریق فضای ارعاب را بر عموم شهروندان بگسترانند. طالبان برای توجیه موج جدید سختگیریها در برابر زنان افغانستان اصطلاح وارداتی "بدحجابی" را که از رژیم ولایت فقیه ایران وام گرفتهاند به کار میبرند تا آن را قابل قبول جلوه دهند. این اصطلاح تبلیغاتی از نظر این گروه بهانه موجهی شمرده میشود برای برخورد خشن با بانوان یک سرزمین، کاری که حتی در منظومه ارزشهای سنتی افغانستان ناپسند است.
بسیاری میپرسند که آیا قباحت نحوه لباس پوشیدن دختران افغانستان بیشتر است یا دستگیری آنان به دست مردان خشن و خشمگین طالبان و حبس و آزارشان در بازداشتگاههای این گروه در معرض آسیب قرار میگیرند، چه آسیبهای روانی و چه آسیبهای جسمی.
دخالت در نحوه لباس پوشیدن دختران بخشی از یک مشکل کلانتر است، اصل به رسمیت نشناختن حریم خصوصی شهروندان که در قاموس فکری طالبان جایی ندارد. در آموزههای ایدئولوژیک این گروه نه تنها هیچ گاه از اهمیت حریم خصوصی در زندگی انسانها سخنی گفته نشده، بلکه آزادیهای مردم در این عرصه بهانهای برای توجیه جنگ، کشتار و انتحار بوده است. نظامهای ایدئولوژیک در پی یکسانسازی مصنوعی جامعه به شکل دلخواه خود هستند، تا همه چیز به وفق مراد دستگاه قدرت سر و سامان یابد و آدمها به کتلههایی در خدمت حاکمان استحاله شوند.
تفکیک میان حریم خصوصی و حریم عمومی به شکل ضابطهمند آن هرچند نتیجه تکامل دانش و آگاهی جمعی انسانهاست که در جهان مدرن صورتبندی نظاممند خود را پیدا کرده است، اما در جهان پیشامدرن، در آموزههای سنتی ادیان گوناگون، چه اسلام و چه دیگر ادیان، کم و بیش ریشه دارد. آموزههایی مانند تحریم غیبت، تحریم تجسس در زندگی خصوصی مردم، تحریم پرداختن به اموری که ربطی به ما ندارد، تحریم بدگمانی و گمانهزنیهای بی جا در حق دیگران، بخشهایی از این رویکرد است که در بسیاری از منابع سنتی و متون دینی کهن بر آن تاکید شده است. در اساس، آگاهی به تفکیک قلمرو عمومی از قلمرو خصوصی در عصر جدید ناشی از تحولی بود که در زمینه انسانشناسی رخ داد.
بر اساس دادههای علومی مانند عصبشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی و مانند اینها، هر انسان به تنهایی جهانی مستقل اما آکنده از پیچیدگی است، و نمیتوان حتی دو نفر را در روی کره زمین پیدا کرد که از همه جوانب، در ظاهر و باطن شبیه یکدیگر باشند. انسانها در صورتی میتوانند "من" واقعی خود را پیدا کنند و به شکوفایی برسانند که فردیت شان به رسمیت شناخته شود و دارای زندگی اصیل باشند، و زندگی اصیل در صورتی ممکن است که هر کس، بیهیچ فشار و اجباری، به سبک زیست ویژه خود متناسب با ظرفیتها، آرزوها و خواستههای راستین خود روی بیاورد. این اجبار میتواند از سوی نظام حاکم یا از سوی جامعه اعمال شود و از شکوفایی شخصیت وی جلوگیری کند.
تنوع در ویژگیهای ذهنی و روانی به رنگارنگی شخصیت انسانها میانجامد و همین کمک میکند که انسانها از مرز رباتهای یکدست ماشینی به مرز پویا و بالنده انسانی ارتقا کنند. از این طریق است که جامعه انسانی به اقیانوسی از استعدادهای درهمتنیده تبدیل میشود و میتواند گامهای بلندی در مسیر خلق هنر، فرهنگ و مدنیت بردارد. به این جهت به رسمیت شناختن تفاوتها در زندگی آدمی، اعطای آزادیها، از میان برداشتن موانع، و دور کردن فشار و سرکوب از لوازم اساسی ترقی، شکوفایی و شکوه بینظیر تمدنی در جوامع انسانی است، و امکان ندارد بدون آن راهی به تعالی مادی و معنوی انسانها گشوده شود.
از سوی دیگر، انسان به حکم زیست اجتماعیاش نیاز به سلسلهای از هنجارهای قراردادی دارد تا روابطش با دیگران بر آن اساس ساماندهی شود و جلو هرجومرج در زندگی اجتماعی را بگیرد. این قلمرو به نام حوزه عمومی شناخته میشود که نیاز به درجاتی از یکسانسازی دارد، از قوانین ترافیکی گرفته تا روابط تجاری و مانند اینها. پیدایش عرفهای اجتماعی اساسا برای نظم بخشیدن به این قلمرو است، و ادیان هم در تاریخ بخشی از این مسئولیت را به عهده داشتهاند. به مرور زمان که قانون به وجود آمد و انواع سازوکارهای قانونی به اجرا گذاشته شد، انسانها از طریق آزمون و خطا دریافتند که بهترین راه ساماندهی به قلمرو عمومی توسل به قانون است، زیرا قوانین به شکل آگاهانه و از مجاری روشن و قاعدهمندی قابل ایجاد، تعدیل، و اجرایند.
در عصر مدرن، قانون مهمترین ابزار ساماندهی حوزه عمومی شناخته میشود و دانشهای گستردهای در این زمینه در سراسر دنیا پدید آمده است. قانون خود به این اصل تاکید دارد که حریم خصوصی انسانها باید دور از دخالت همگانی بماند، و تا هنگامی که تصرفات خصوصی کسی زیانی ملموس به دیگران ندارد و سبب بهم خوردن نظم اجتماعی در قلمرو عمومی نمیشود، باید به آزادیهای انسانها در حریم خصوصیشان احترام نهاد.
از سوی دیگر این نگرانی وجود داشته است که نبود هیچ گونه ضابطه مشخصی برای حریم خصوصی سبب هرج و مرج شود. پیدایش اخلاق ریشه در این نگرانی داشته است تا قلمرو خصوصی را ضابطهمند سازد. اخلاق بر آگاهی فردی و تقویت مشاعر انسانی تکیه دارد و مجالی نیست که حکومتها و دستگاههای قدرت در آن دخالت کنند. دولتها تنها در حوزه عمومی حق دخالت دارند، اما در چارچوب قانون و مقرراتی که بر اساس قرارداد اجتماعی و توافق همگانی پدید میآیند. طبعا این مبحث بسیار پیچیدهتر از این است که در این مختصر بگنجد، اما رویهمرفته امروزه میدانیم که یکی از عوامل ثبات در کشورهای مترقی تفکیک میان حریم خصوصی و حوزه عمومی است، و واگذاری یکی به اخلاق و دیگری به قانون.
طالبان و جریانهای ایدیولوژیک بنیادگرا نه چنین درکی از وضعیت جامعه و سیر تاریخی اجتماعات انسانی دارند و نه با فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق آشنایند. این گروه از دید باورهای ایدئولوژیک خود به انسان و به جامعه مینگرد، و از این رو دخالت در حریم خصوصی انسانها را بخشی از صلاحیتهای خود میداند. از این جهت است که نحوه پوشش زنان ابزاری برای سرکوب میشود، زیرا کنترل بر بدن زن یکی از میدانهای قدرتنمایی برای دستگاههای سرکوب و اجبار است.
طالبان با افزودن فشارها بر زنان افغانستان و روی آوردن به مجازات کسانی که مطابق میل این گروه لباس نپوشد و زیر فشار قرار دادن خانوادههای آنان، افغانستان را به سوی هرج و مرج دیگری سوق میدهند که عاقبتش برای مردمان این خطه جز تیرهتر شدن روزگار نیست. این کار همزمان تلاشی برای انحراف اذهان و به حاشیه راندن مسایل اساسی این جامعه است که پرداختن آگاهانه مردم به آن ها می تواند بساط هر نظام استبدادی را برچیند. در چنین نظامی جایی به سخن گفتن از حقوق شهروندی، خدمات اساسی و نیازهای مردم نیست.. هر چه هست یکسره مکلفیتهایی است که حاکمان بر محکومان تحمیل میکنند.
محمد محق
>>> آنچه طالبان انجام میدهند نه شریعت بلکه بدعت است.
مکتب دیوبندی شاخه مدرسه حقانیه اکوره ختک و ستون آماده سازی طالب برای جنگ نه برای دین یک پروژه برای بد نام سازی اسلان و ایجاد تنفر و انزجار در مقابل شریعت ایت که مردم عام چون تفکیکی بین شریعت اسلام و شریعت طالبانی نمیتوانند میپندارند که رویه طالبان عین دین است حال آنکه ریشه دین به درازنای هزار و چهارصد سال در عمق خاک این مرز و بوم چنان محکم است که انحراف فکری و عملی طتلب هیچ نقصانی بر اصل دین وارد نمیکند اما آسیب کلان روحی و جسمی بر مسلمانان ساکن اوغانستان به جا میگذارد.
>>> لباس پوشیدن در جامعه جزو حریم خصوصی نیست.
عریان کردن بدن در حقیقت نوعی اختلال روانی به نام بدن نمایی است و عقل حکم می کند که دولت با آن مقابله کند.
>>> دار و دسته حریم خصوصی افغانستان را در طشت طلا بدون یک روز مقاومت تقدیم طالب کردید اکنون دیگر نعره بیهوده و نعل وارونه نزنید
>>> 💢✍ آنچه که از دین یا طالبان یا شریعت و یا حریم شهروندان میکند این ها کلا یک نقاب سلطه-جویی پشتونقومی و پشتون-نازیگریت است در برابر حرمت انسانی اقوام فارسیزبان و بس،
که روزش عنقریب میرسد به بی ناموسی شدن پشتوزبانان
>>> چند نفر .....که بخاطر دالر که از جامعه کفری برایشان داده میشود بدن خود را عریان و در خیابانها قدم میزند تا هم به اسلام لطمه بزند و هم باداران کفار خود را خوش نمایند این کار طالب بهترین کار است که مقابل این فحشا میکنند تا زنان دیگر را همرایی خود بی عفت نکند
>>> گروهگ پروژه یی تروریست های جاهل تک قومی لکه بدنامی سیاهی دیگرا را بر پیشانی قوم پشتون مهر و سیاه کرد، بربدنامی قوم پشتون اضافه کرد و در تاریخ رژیم های که گذشت قطعآ چنین چیزی وحشتناک وجود نداشت، چندین روز میشود گله وحشی نادان ملیشه های بیسواد تالب به بهانه حجاب دنبال جمع اوری زنان و دختران مردم از روی شهر بازار از ساحات مختلف کابل اقدام کرده و زرو میبرند ودرزندان زیر شکنجه لت کوب قرار داده در بدل رهایی مبلغ گزاف تقریبآ یک لک دالر یابیشتر تقاضا میکند ، به پدر چنین اسلامی را لعنت ناموس مردم در امان نیست غیر ب.ی.ن.س.ی گروهگ جهل تک قومی نشان میدهد هیچ حکومت اسلامی وجود ندارد، جهل جنایت کشتار انتحار آزار آذیت سرکوب خانم ها دختران به شدت جریان دارد هیچ کسی هیچ نهادت و هیچ مردان بی غیرت همه سکوت کرده صحنه وحشتناک را تماشا میکنند ، تروریست های تک قومی بدانند بفهمند که فردای که ان که قدرت تغیر کنند جوانان تاجک و هزاره ازبک سکوت نخواهند ماند به یقین انتقام خواهران و مادران شانرا از خواهند گرفت، برجبین ملیشه خای مزدور بیسواد هتی خواهند پایکوبید، قشر دیمکرات تحصیل کرده و ازاد فکر قوم پشتون فقط بخاطر تداوم قدرت تالبان و حکومت تکقومی پشتونوالی سکوت مرگبار کرده هیچ گونه واکنش در مقابل جنایات این رژیم تروریست جنایت کار نشان نداده ، حتی حمایت پیشبانی میکنند،
>>> لندغری فحشا فساد رشوه دمکراسی غربی کن لوچ سرلوچ در افغانستان اسلامی ممنوع هرکی باشد از هر قوم که باشد باید مجازات شود این قانون افغانستان هست ومی باشد حال هرچی مثل سگ واغ واغ کنید
>>> جهالت تا کجا؟؟؟
هرکس مالک بدن خود است و به کس چه که پت است یا برهنه، خوب اگر برهنه است تو نگاه نکن یا که شیطان جان آرام نمی ماند؟؟؟ این جا در کافرستان ها که شیطان چندان حاکمیت ندارد و حتی مهمان ناخوانده است کس به کس کار ندارد تنها مهاجرین کشور هایی آسیایی اند (ما، هندی، چرکستانی و....) با دیدن آنها چشم های مان نزدیک از حدقه برآید!!!!
آتش خاوری
>>> پوشیدن برقع و پوشاندن چادر های وهابی گونه در فقه حنفی و شیعه هیچ سندیت فقهی ندارد
این برنامه ای که طالب پیاده میکند مال فقه دیوبندی میباشد که طالب فرزند خلف آن است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است