خروج از مبادی شریعت به هر نام و عنوانی که باشد از منظر علما و دیدگاه ملت پنهان نخواهد ماند و فاجعه جبران ناپذیر و دردناکی را بالای مردم تحمیل خواهد کرد | ||||
تاریخ انتشار: ۰۲:۵۹ ۱۴۰۳/۳/۳ | کد خبر: 175406 | منبع: | پرینت |
گروه "طالبان" همچو سازمان های دیگر، یک جریان سیاسی است. سازمانهای زیادی از اسلامی،کمونیستی، لیبرالی، شاهی مشروطه و… غیره، با اصول و مبادی فکری و مذهبی متفاوتی در صحنه سیاسی افغانستان عرض اندام کرده اند. همه آنها در همین راستا با طیف های گوناگونی که داشتند و دارند؛ برای رهایی ملت خود از ورطه ظلم و بی عدالتی با راه و روش خاص خود، در زیر پرچم کشورشان که هویت ملی آن ها است، مبارزه کرده و می کنند و گروه "طالبان" هم، آنگونه که ادعای تطبیق شریعت اسلامی را دارند، در همین راستا قابل تعریف بوده و از این قاعده مستثنی نیستند.
اگر این گروه بخواهد که با دستاویزی شریعت اسلامی تبعیض زبانی و قومی، بی عدالتی، زن ستیزی و هتک حرمت به حریم فردی و اجتماعی خانواده ها را در دستور کار خود قرار داده و ارزش های واقعی اسلام را نادیده گرفته و در مسیر اشتباه و انحرافات گذشته خود قدم بردارند، راه بجای نخواهند برد؛ جز رسوایی و ناکامی نتیجه ای برای شان نخواهد داشت. چونکه همه طیف های ملت مسلمان افغانستان این را می دانند و به آن از دل و جان ایمان دارند که شریعت اسلامی قانون الهی است و برنامه حفظ کرامت انسان و تضمین حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی آن برای خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت، از اهداف اصلی شریعت اسلامی است و در هر شرایط زمانی و مکانی، صحت و سقم همه اعمال و افکار ما بر میزان آن سنجیده می شود و هیچ کسی و یا هیچ گروهی سیاسی، به هیچ عنوانی نمی تواند بنام "شریعت اسلامی" خود را وصی مردم جا زده، حقوق فردی و اجتماعی آنان را سلب کند. بنابر این، در شریعت اسلامی حق سیاسی، جنگ و صلح، آزادی فکر و اندیشه و حقوق زن و مرد در همه ابعاد زندگی انسانی کاملاً روشن و آشکار است.
گروه طالبان مانند سایر سازمان های سیاسی حق مبارزه و دعوت برای حق و عدالت را دارد، ولی نمی توان ایده و افکار تنظیمی و سیاسی و اجتهادی و تک قومی خود را به هر شکل و رنگی که باشد، بالای دیگر جریان های سیاسی و طیف های گوناگون یک ملت از راه احتکار "دین" و "شریعت" بقبولاند و خود را حاکم بلامنازع و یگانه واسطه و وسیله بین خدا و خلق خدا جا بزند. این روش حکومت داری تفویضی (کسی که خود را نماینده خدا دانسته صلاحیت تحلیل و تحریم را در شریعت دارد) پاپ های کلیسا در قرون وسطی بود که منجر به تکفیر و تجرید و طرد انسان ها و محرومیت گسترده اجتماعی شد و با دیدگاه شریعت اسلامی هیچ سنخیتی ندارد و از اهداف و
مقاصد والای آن کاملاً بدور است.
خروج از مبادی شریعت اسلامی به هر نام و عنوانی که باشد از منظر علما و دیدگاه ملت مسلمان پنهان نخواهد ماند و فاجعه جبران ناپذیر و دردناکی را بالای مردم تحمیل خواهد کرد و نباید تجربه تلخ استبداد و تک روی دوران کمونیست ها (در کودتای هفت ثور 1357 هش) که خود را عقل کلُ می دانستند و در امور خورد و بزرگ زندگی فردی و اجتماعی دخالت کردند و باعث ویرانی و بربادی این کشور شدند؛ از نظر دور داشت و در هیچ جای دنیا هم چنین حکومتی و یا گروه سیاسی و مذهبی با این استبدادی که همه امور انسانی یک ملت را بر حسب دلخواه خود بچرخاند و ادعای مالکیت و تصرف مال و جان و شیوه ای زندگی و طرز تفکر و عقاید آنها را حق تفویض الهی خود دانسته و آنها را مجبور به پذیرش آن کنند به جز کمونیست ها در صورت مادی آن و پاپ های قرون وسطی بنام دین (دیده نشده است؛ مگر اینکه باکبر و طغیان خود شکست خورده نابود شدند.
در دین اسلام و کشور مسلمان ما هم افغانستان به جز گروه "طالبان"دیگر هیچ حزب و سازمان سیاسی و مذهبی تا این حد و اندازه قوانین شریعت اسلامی را تحریف نکرده است. غلو و افراط و انحرافی را که آنان در تطبیق قوانین شریعت اسلامی دارند به گونه ای است که از نگاه دخالت در امور پنهان و پیدای مردم بدتر از کمونیست ها و از جهت قدرت نفوذ مذهبی و پوشش دادن و رنگ آمیزی کردن "عرف" و "عادات تبعیض آمیز قومی" بنام شریعت اسلامی گمراه کننده تر و دین ستیزانه تر از دوران تاریک پاپ های قرون وسطی است.
طالبان به گونه ای عمل می کنند که گویا آنها بانی و بنیانگذار و یگانه مرجع "شریعت اسلامی" اند؛ نه مجری و پیرو آن، بنابر این؛ اگر "طالبان" از شیادی افکار و ایده های گزینشی خود، در قالب شریعت اسلامی دست بر ندارند و از این کج راهه های فکری و ستمگرانه قبایلی که مردم را در پرتگاه نابودی قرار داده است؛ اجتناب نورزند؛ دیر یا زود به قیام و قهر و خشم این ملت مظلوم گرفتار خواهند شد و پرده جهل و تاریکی را که به روی آینده روشن این ملت گسترانیده اند؛ در برابر فروغ تابنده ایمان و شریعت واقعی اسلام از هم خواهد پاشید.
مردم آگاه این سرزمین می دانند که قرآن کریم بنیان مرصوص شریعت آن ها است و هیچ تحریف و تبدیلی در آن جای ندارد. سیره عملی و تطبیقی شریعت اسلامی توسط آخرین پیامبر حضرت محمد (ص) و پرورش یافتگان مکتب اسلام، همگام و همراه، پا به پای تاریخ، در راه و روش زندگی و دردل و جان نسل های غیور مسلمان این سرزمین بالنده و پرافتخار تلالو دارد و هر گمراهی و انحرافی در صافی صفای آن محک زده می شود و صیقل خواهد شد. از این رو؛ روش و منش مزورانه و زشت و خشن طالبان که نام پاک شریعت اسلامی را یدک می کشد، از نظر ملت مسلمان و مجاهد افغانستان یک ادعا ی دروغین و یک امر مشکوک بوده و با رافت و رحمت و فرض «ضوابط قوانین شریعت اسلامی همخوانی ندارد. هر فرد این ملت به شکل بدیهی و فطری احکام دین خود را می فهمند و گروه طالبان نمی توانند با توهم اسلام خواهی دروغین و اغوا» عینی و کفایی گرانه، وابستگی خود را به کشورهای خارجی و استعمارگر، توجیه کنند و اگر آنان واقعاً و مخلصانه اقدام به تطبیق شریعت اسلامی کنند؛آنگاه قبل از همه، عملکرد خود را مخالف و ناقض شریعت اسلامی خواهند یافت و در حقیقت در جایگاه متهم قرار خواهند گرفت، زیرا آنها با تعصب و تفرقه زبانی و قوم گرایی، شعله ور کردن جنگهای خونین مذهبی بین مسلمانان و قومیت های دیگر و نحوه به قدرت رسیدن و اشغال افغانستان در یک معامله خارجی، سبب گسست روابط اجتماعی و فرهنگ وحدت ملی کشور شده اند و با استفاده ای ابزاری از شریعت اسلامی نمی توانند این انحرافات مخرب و ویرانگر خود را بپوشانند و در برابر این پرسش قرار می گیرند که: آیا طالبان خود به قوانین شریعت اسلامی باوردارند؟
اگر جواب مثبت است پس آیا خود گروه طالبان در چارچوب نظام سیاسی شریعت اسلامی که یک نظام شورایی است؛ بوجود آمده و حکومت خود را مبنی بر آن تشکیل داده و از قوانین متعارف کشور: شورای حل و عقد، لوی جرگه و انتخابات، شور و شورا ها با مردم، پیروی کرده و نه کودتایی و تفویضی اند؟
طالبان خوب می دانند که نظام سیاسی در اسلام توکیلی است، نه استبدادی و برای رسیدن به قدرت مشروع، باید از راه رضایت مردم عبور کرد. اگر مردم و ملت یک سرزمین سرنوشت سیاسی خود را به وکلا ی شان تفویض نکنند و وکلا هم رضایت موکلین خویش (مردم، ملت) را به نحوی در دست نداشته باشند، عقدشان از دیدگاه شریعت اسلامی نادرست و باطل، امرشان غیر نافذ، وکالت شان غیر قابل قبول و حاکمیت شان اغتصابی است. پس باید آنها (گروه طالبان) از خود بپرسند که؛ از چه راهی بر بام قدرت نشستند؟
آیا آنهایی که مدعی نظام اسلامی هستند، هیچ یک از آن مراحل سیاسی را که گفته شد؛ حتی به شکل ظاهری و فرمایشی هم که می بود طی کرده اند؟ بلکه با کشتار های فجیع و ترور، انتحار در میان بیگناهان مکاتب، مدارس، دفاتر حکومتی و بیمارستان ها ایجاد رعب و وحشت نموده و از راه فریب و دسیسه سازمان اطلاعات
پاکستان (آی اس آی) و همدستی نیروهای اشغالگر خارجی (آمریکا و هم پیمانانش) که قدرت سیاسی را در دست داشتند و از پشت مرزهای کشور سر کشیده و حکومت بر حال و به رسمیت شناخته شده بین المللی را سرنگون کرده، برای شان تسلیم داده شده است؛ آیا این یک روش شرعی و پیروی از آن حکم شریعت است؟
آیا در قوانین شریعت اسلامی عقد مالایملک و مالایرضی (عقد بدون رضایت مردم و مالکیت مال دیگران) جایز و درست است؟
آیا قیام یک گروه و یا یک رهبری که جزو ساختار اجتماعی و سیاسی یک کشور باشد؛ علیه واحد سیاسی کل یک کشور، بغاوت نیست؟
آیا برای دفاع از عزت و شرف، وحدت و یکپارچگی یک ملت، نگفته است که: سر یاغی «شریعت اسلامی» و سرکش و فتنه جو را که امنیت و آرامی مردم را بهم بریزد، بزنید؛ تا به فرمانبرداری از امر خداوند باز گردند؟
برای اینکه این قلم به قضاوت غیر منصفانه و جهت گیری خاصی متهم نشود، ادعای طالبان را که تنها برداشت های خود را از نظام کلی اسلام پوشش شرعی داده اند؛به روی سه موضوع: تطبیق شریعت، جایگاه زن و عبادت در اسلام، به سبک برداشت ها و دیدگاه های اجتهادی، سیاسی و جزیی منحرفانه ای خود تمرکز بخشیده اند و به بخش های اخلاق، اقتصاد، آزادی، عدالت اجتماعی و عقاید و افکار دیگران، هیچ ارزشی قایل نیستند؛ به گونه ای موجز و مختصر زیر سه عنوان:
-1 جایگاه زن در اسلام و شریعت طالبان؛
-2 نظام سیاسی در شریعت اسلامی و او هام طالبان؛
-3 عبادت در اسلام و شریعت طالبان؛ بررسی نموده و به عرض میرسانم.
عبدالرحمن شارق
>>> شریعت اسلامی را نباید با شریعت طالبانی به اشتباه گرفت.
شریعت طالبانی همان شریعت دیوبندی است و اساس مدرسه دیوبند را انگلیس ها گذاشتند تا به گونه غیر قابل دید جامعه مسلمانان هند را سمت دهی کنند.
>>> شریعیت اسلامپشتونی متحجرین افغانپشتونطالبانی یگانه دین و مذهب بدعتی برای پشتوزبانان بوده و است،
که ما مردم فارسیزبانان و پارسترکان از چنین دین و مذهب قومیتی متنفر و سخت بیزاریم
>>> این چطور اسلام طالبانی است که اعضای بلند پایه و درجه دوم و سوم طالبان از تاریخ غصب قدرت سیاسی و حکومتداری بیش از هفتاد منازل ناحیه وزیر اکبر خان را با مال و سامان غصب کرده و دران زندگی میکنند به شکایات اخباری ، عرایض و ادعاها و قباله ها و سوابق دوالیدی مالکین مسلمان هیچ اعتنا نداشته با زور و تهدید و محاصرهء منطقه ( که به نام گرین زون شهرت دارد) ودر حصار افراد توپ و تفنگ بدست خود ها کشیده اند. اگر ایمانی به خدا و قرآن است چرا آیات قاطع و روشن بیست و هفت و بیست و هشت سوره نور و سایر احکام قرآنی ، شرعی و فقهی را که حتی نماز و عبادات شان باطل و همخوابگی با زوجات شان هم در مذاهب تسنن و تشیع و ادیان حنیف حرام است. به قصد حج رفتن شان از منازل غصبی ناجایز است اعتنا ء ندارند و سه سال است به حرام غلیظ و گناه کبیره ادامه میدهند. نه کرایه و اجاره میدهند. قفل و در و دیوار و دروازه هارا شکستانده و نشیمن غیر شرعی و غیر مجاز اختیار کرده اند
تعدادی از مالکین منازل ناحیه ای وزیر اکبرخان
>>> تا اینجا تحلیل نیک یک اسلام راستین اخلاقی و خدا پرستانه است . منتظر شرح سه عنوان تصنیف شده. استیم .
عبدالله و سید محمود کابل
>>> ومن الناس من یقول آمنٌا بالله و بالیوم الاخر وماهم بمومنین (۸)
ترجمه: گروهی از مردم هستند که می گویند به الله
و روز رستاخیز ایمان آورده ایم در حالیکه ایمان ندارند ۸
یخادعون الله والذین آمنو وما یخدعون الانفسهم وما یشعرون ۹
ترجمه: آنان (به نظرشان) الله و مومنان را فریب میدهند. در حالیکه جز خود شان را فریب نمیدهند ولی نمی فهمند ۹
فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیمً بما کانو یکذبون. ۱۰
ترجمه : در دلهای آنان بیماری است
و الله بر بیماری آنان افزوده و به خاطر دروغ هایی که میگویند برای شان غذاب
دردناک است ۱۰
تبصره:
همه میدانیم که کاذبین همان منافقین استند یعنی کاذب و منافق عادت مذموم دارند .
حاجی محمدی .
>>> بلخره طالبان اینهمه تقلا برای برپایی شریعتی کردکه دردوراهی شکست وتسلیم قرارگرفته ومنهج این گروها همین دست اویزکردن شریعت بوده شریعتی که تفسیرخودشان ازاسلام است اسلامی که شدیدا شریعت طالبانی وگروهای همسوراردومحکوم وحرام اعلان می کند وطالبان اگرکمی شرف ومردانگی داشت اعتراف می کرد مقاصددنیوی داشته نه شریعت اگرچه همه میدانن امابهرحال برای خودشان بهتربود
>>> تا چه وقت باهم درگیر زبانی، قومی، سمتی، مذهبی هستید؟ دزدهای آمریکای غربی تمام معادن و سرمایه کشور ما را با کمک نوکران خود داعش، القائده دزدی میکنند.
>>> طالبان ریا کار و مطابق ایات ۸ -۹- و ۱۰ فوق قران خدا فریب و مردم فریب هستند
و حسب تفصیلات اقای عبدالحمن شارق (یاغی و باغی ) اند در مقابل شان قیام
عمومی مردم واجب است.
عنایت الله قاضی
>>> دزدان امریکایی این بار با پرداخت ۴۰ ملیون دالر هفته وار گروهک طالبات و طالبان را استخدام کرده اند تا در پوشش امنیتی آنها هرچه دل شان میخواهد انجام دهند.
>>> به نظر دهنده ها این که اسلام نیکتای ریش کل درشی اختیتاف لندغری ترویج بی دینی فحشاء دوزدی شراب خوری نیست این اسلام لنگی وپتو وریش و سنت حضرت محمد ص است خانهای که غصب شده مال این دولت بودن از زور مردان پس کرفتن این دولت دولت اصحاب پیامبر ص است ....به شما گفته میشه در جای که اسلام به نفع تان باشد اسلام استی در جای که اسلام به ضرر تان باشد غربی امریکای میشی اون یارو که نوشته است سوره ۸ ۹ ۱۰ در قران مجید امده است تفسیر قران میکنه که از تفسیر قران نمیدانه معانی قران چتور است معانی قران دورست است وصحی است اما در چه مکان در چه شرایت و از چه کسانی ابعاد ماجرا را باید در نطر بگیری من میگم هرجا اسلام به سود تان باشه فورا حرف از اسلام میزنی اگر به ضرر تان باشه اسلام برای شما اسباب دینوی است حال من به شما میگم اگر در روی زمین اسلام واقعی باشه حال درافغانستان است اگر کدام شیخ در دنیا سراغ داری بیاد به شیخای امارت اسلامی بشیند با هش باس علمی وقرانی وحدیث کند نیست در دنیا بیل خوصوص در کشورهای اسلامی که در دین اسلام به اسلام پایبند به شرعت محمدی ص از امارت اسلامی وجود داشته باشد خود تان به ناحق الکی به زبانی کافر نکنید ترجمه قران را دل بخای نکنید که حامین ترجمه دل بخای انسان مسلمان را به کفر میرسانه حال دل تان است هر جور قضاوت میکنی این دنیا تیر میشه اون دنیا باید جواب بدیم این که ستیز صاحب کجا در شوروی یا ممالک غربی درس خوانده است خلیل زاد هم یک افغان است وووو امثال اینها کم نیستن به نظر دهنده که میگه اسلام طالب دیوبندی است دروست است که اسلام طالب دیوبندی است دیوبندی در اصل مذهب ابوحنیفه ر است فیصله مذاهب اربعه را ما دیوبندی میکنیم پتوای وهابی ها را حامین دیوبندی ها میگه غلت است با داعشی ها حامین دیوبندی ها میگه شما در اشتباه استین به خوارج وووو به خود سران عربستان میگه شما از اسلام منحارف شدین حال میدانی دیوبندی یعنی چی یعنی مذهب ابوحنیفه ر اگر سنی هستی اگر هم نیستی معته ذله استی شما در اصل اهل سنت را قبول نداری پس با س باشما جدا است
>>> Hasan Ali Adalat
طالبان دولابیگری بسیار قوی و همفکر در آمریکا و روسیه دارند !
خلیل زاد در برگردانیدن طالبان به قدرت تا شکست آمریکا و ناتو در افغانستان نقش دارد و کابلوف در تطهیر طالبان و جدایی پایگاه اصلی روسیه در افغانستان نقش دارد و اکنون طالبان از آمریکا معاش می گیرند و با روسیه هم خوش و بش دارند و دیده شود که در نهایت با کدام طرف می روند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است