افغانستان یکی از کشورهای عضو کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان است. محدودیتهای اعمالشده توسط طالبان نقض آشکار اصول این کنوانسیون است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۷ ۱۴۰۳/۴/۱ | کد خبر: 175572 | منبع: | پرینت |
پس از تسلط طالبان بر افغانستان در آگوست 2021، محدودیتهای شدیدی بر حقوق و آزادیهای زنان اعمال شده است. این محدودیتها، که تحت عنوان آپارتاید جنسیتی شناخته میشوند، شامل ممنوعیتهای گستردهای در زمینههای آموزشی، شغلی و اجتماعی میباشند. این مقاله به بررسی آپارتاید جنسیتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان میپردازد و شامل بررسی محدودیتهای اعمالشده بر زنان، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این سیاستها، و پیشنهاداتی به سازمان ملل برای بهبود وضعیت میباشد. این بررسی هم از بعد اسلامی و هم از منظر حقوق بشری و اسناد بینالمللی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که سیاستهای طالبان تاثیرات منفی عمیقی بر زنان و جامعه افغانستان داشته است و نیازمند اقدام فوری از سوی جامعه بینالمللی است.
تعریف آپارتاید؛
اصطلاح «آپارتاید » به معنای «جداسازی» است. آپارتاید نام سیستمی بود که بعد از جنگ جهانی دوم در آفریقای جنوبی حاکم شد و تا دهه ۹۰ ادامه داشت. در این سیستم حقوق افراد جامعه براساس رنگ پوست آنها طبقه بندی شده بود که بیشترین مزایا و حقوق به سفید پوستان تعلق داشت و در مرحله بعدی رنگین پوستها و سیاه پوستان قرار داشتند. آپارتاید در سال ۱۹۷۳ از سوی سازمان ملل متحد غیرقانونی اعلام شد. بر اساس کنوانسیون آپارتاید که در این سال تصویب شد، آپارتاید، به اقدامات غیر قانونی گفته میشود که در پی جداسازی نژادی و تبعیض انجام میشوند. در حال حاضر این اصطلاح بار سیاسی بسیار ویژه ای دارد و برای توصیف شرایطی که تبعیض های گسترده و غیرانسانی اعمال میشود به کار می رود.
محدودیتهای اعمالشده بر زنان؛
محدودیتهای آموزشی؛
محرومیت از آموزش عالی: زنان از دسترسی به دانشگاهها و موسسات آموزشی عالی محروم شدهاند. این امر باعث میشود که زنان نتوانند در رشتههای تخصصی تحصیل کرده و مهارتهای لازم برای شغلهای حرفهای را کسب کنند
تبعیض در امکانات آموزشی: حتی در سطوح پایینتر آموزشی، مکاتب دخترانه با کمبود منابع و امکانات روبرو هستند. این مکاتب اغلب فاقد معلمان مجرب و تجهیزات مناسب هستند.
محدودیت در انتخاب رشتهها: در مواردی که زنان اجازه تحصیل دارند، انتخاب رشتههای محدود و بهخصوصی به آنها تحمیل میشود که اغلب شامل رشتههای غیرعملی و غیرحرفهای است.
محدودیتهای شغلی؛
ممنوعیت اشتغال در بخش دولتی: زنان از کار در بخشهای دولتی و اداری منع شدهاند. این شامل مشاغلی مانند معلمی، صحی، و کارمندی در ادارات دولتی میشود.
محدودیت در بخش خصوصی: زنان در بخش خصوصی نیز با محدودیتهای زیادی مواجه هستند و بسیاری از کارفرمایان از استخدام زنان خودداری میکنند.
محدودیت در مشاغل خاص: زنان تنها در مشاغل محدودی مانند خیاطی، و صنایع دستی مجاز به کار هستند که این مشاغل اغلب درآمد کمی دارند و امنیت شغلی پایینی دارند.
محدودیتهای اجتماعی؛
محدودیت در حرکت: زنان بدون همراهی یک محرم مرد مجاز به سفر نیستند. این محدودیت باعث میشود که زنان نتوانند به تنهایی به محل کار، دانشگاه، یا حتی برای خرید روزمره بروند.
ممنوعیت حضور در فضاهای عمومی: زنان از حضور در بسیاری از فضاهای عمومی مانند پارکها، ورزشگاهها، و رستورانها منع شدهاند.
محدودیت در مشارکت سیاسی: زنان از مشارکت در فعالیتهای سیاسی و مدنی منع شدهاند. آنها نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند، به عنوان کاندیدا در انتخابات حضور یابند، یا در سازمانهای مدنی و سیاسی فعالیت کنند.
محدودیتهای فرهنگی و مذهبی؛
پوشش اجباری: زنان موظف به رعایت حجاب کامل هستند و عدم رعایت این قانون با مجازاتهای سختی مواجه اسممنوعیت فعالیتهای فرهنگی: زنان از شرکت در بسیاری از فعالیتهای فرهنگی مانند موسیقی، رقص، و تئاتر منع شدهاند.
تفسیر سختگیرانه از شریعت: طالبان تفسیرهای سختگیرانهای از قوانین شریعت اعمال میکنند که باعث میشود زنان از بسیاری از حقوق خود محروم شوند.
بررسی از بعد حقوق بشری و اسناد بینالمللی؛
اعلامیه جهانی حقوق بشر؛
طبق ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر فرد حق آموزش دارد. محدودیت طالبان در دسترسی زنان به آموزش، نقض آشکار این ماده است. همچنین، ماده 23 این اعلامیه به حق هر فرد برای کار و انتخاب شغل اشاره دارد که محدودیتهای شغلی طالبان این حق را نیز نقض میکند.
کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (CEDAW)؛
افغانستان یکی از کشورهای عضو کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان است. محدودیتهای اعمالشده توسط طالبان نقض آشکار اصول این کنوانسیون است که بر برابری جنسیتی و جلوگیری از تبعیض تأکید دارد.
پیامدها؛
آپارتاید جنسیتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان پیامدهای منفی گستردهای بر زنان و جامعه افغانستان داشته است. این پیامدها را میتوان در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری مورد بررسی قرار داد:
پیامدهای اقتصادی؛
افزایش فقر و بیکاری: محدودیتهای شغلی و آموزشی بر زنان باعث افزایش بیکاری و فقر در میان زنان شده است. بسیاری از خانوادهها که به درآمد زنان وابسته بودند، اکنون با فقر شدیدتری مواجه هستند.
کاهش تولید ناخالص داخلی: کاهش مشارکت زنان در نیروی کار باعث کاهش تولید ناخالص داخلی کشور شده و رشد اقتصادی را کند کرده است.
ناتوانی در توسعه پایدار: عدم توانمندی زنان در مشارکت اقتصادی منجر به عدم توانایی جامعه در دستیابی به توسعه پایدار شده است.
پیامدهای اجتماعی؛
افزایش نابرابری جنسیتی: محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی اعمالشده بر زنان باعث افزایش نابرابری جنسیتی در جامعه شده و فرصتهای مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی را کاهش داده است.
انزوای اجتماعی زنان: محدودیتهای حرکتی و اجتماعی باعث انزوای زنان از جامعه شده و فرصتهای تعامل و مشارکت اجتماعی را از آنها گرفته است.
افزایش خشونت و تبعیض: نابرابری جنسیتی و محدودیتهای اعمالشده بر زنان، به افزایش خشونتهای خانگی و تبعیض علیه زنان دامن زده است.
پیامدهای فرهنگی و مذهبی؛
محدودیت در فعالیتهای فرهنگی: زنان از شرکت در بسیاری از فعالیتهای فرهنگی مانند موسیقی، رقص و تئاتر منع شدهاند که این امر باعث محرومیت آنها از بهرهمندی از فرهنگ و هنر شده است.
تفسیر سختگیرانه از شریعت: تفسیرهای سختگیرانه طالبان از قوانین شریعت باعث شده که زنان از بسیاری از حقوق خود محروم شوند. این تفسیرها با تفاسیر معتدلتر و رایجتر از اسلام متفاوت است.
پیامدهای حقوق بشری؛
نقض حقوق بشر: محدودیتهای طالبان بر زنان نقض آشکار حقوق بشر است. زنان از حقوق اولیه خود مانند حق آموزش، حق کار و حق مشارکت در زندگی اجتماعی محروم شدهاند.
کاهش حمایتهای بینالمللی: بهرسمیتشناسی طالبان میتواند به کاهش حمایتهای بینالمللی از حقوق زنان و کاهش فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر طالبان منجر شود.
پیامدهای سلامت؛
محدودیت در دسترسی به خدمات صحی: زنان برای دسترسی به خدمات صحیبا مشکلات جدی مواجه هستند. بسیاری از مراکز درمانی از پذیرش زنان بدون محرم خودداری میکنند که این امر سلامت جسمی و روانی زنان را به خطر میاندازد.
پیامدهای آموزشی؛
محرومیت از تحصیل: محدودیتهای طالبان بر تحصیل دختران بالاتر از صنف ششم، به ویژه در دسترسی به آموزش عالی، باعث محرومیت گسترده زنان از فرصتهای آموزشی و تخصصی شده است.
نابرابری جنسیتی در آموزش: تبعیض جنسیتی در دسترسی به امکانات آموزشی، کیفیت پایین آموزش در مکاتب دخترانه و محدودیت در انتخاب رشتههای تحصیلی، فرصتهای زنان برای دستیابی به مشاغل حرفهای و پربازده را محدود کرده است.
این پیامدها نشاندهنده ضرورت اقدام فوری جامعه بینالمللی برای حمایت از حقوق زنان در افغانستان و مقابله با سیاستهای تبعیضآمیز طالبان است.
پیامدهای بهرسمیتشناسی حاکمیت طالبان:
مشروعیتبخشی به تبعیض و نقض حقوق بشر:
تأیید سیاستهای تبعیضآمیز: بهرسمیتشناسی طالبان به عنوان یک حکومت قانونی، سیاستهای تبعیضآمیز و سرکوبگرانه آنها را مشروعیت میبخشد و به سایر گروههای مشابه در سراسر جهان نشان میدهد که میتوانند بدون عواقب جدی حقوق بشر را نقض کنند.
تقویت سرکوب: این اقدام میتواند طالبان را در اعمال محدودیتها و سرکوب بیشتر زنان جسورتر کند، چرا که آنها میبینند جامعه بینالمللی اقدامات آنها را پذیرفته است.
تشدید محدودیتها و فشارهای اجتماعی بر زنان:
افزایش محدودیتها: با بهرسمیتشناسی، طالبان ممکن است محدودیتهای بیشتری بر زنان اعمال کنند، از جمله ممنوعیت کامل دسترسی به تحصیلات و مشاغل.
انزوای بیشتر زنان: زنان بیشتر از قبل از مشارکت در زندگی عمومی و اجتماعی محروم خواهند شد و نقشهای سنتی و محدودتری بر آنها تحمیل میشود.
تضعیف تلاشهای بینالمللی برای حمایت از حقوق زنان:
کاهش فشار بینالمللی: کشورهای خارجی ممکن است فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی خود را کاهش دهند و از تلاشهای خود برای حمایت از حقوق زنان در افغانستان دست بکشند.
کاهش کمکهای مالی: بهرسمیتشناسی طالبان ممکن است منجر به کاهش کمکهای مالی و فنی به سازمانهای حقوق بشری و نهادهای مدنی در افغانستان شود که در تلاش برای حمایت از زنان هستند.
افزایش نابرابریهای جنسیتی:
تشدید نابرابریها: بهرسمیتشناسی طالبان باعث افزایش نابرابریهای جنسیتی در افغانستان میشود، زیرا زنان از بسیاری از فرصتهای آموزشی، شغلی و اجتماعی محروم میشوند.
کاهش مشارکت زنان: زنان به دلیل محدودیتها نمیتوانند در توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور مشارکت کنند، که این امر به تداوم فقر و عقبماندگی اقتصادی منجر میشود.
تضعیف استانداردهای حقوق بشری جهانی:
ایجاد سابقه منفی: بهرسمیتشناسی طالبان میتواند استانداردهای حقوق بشری جهانی را تضعیف کند و به عنوان یک سابقه منفی برای دیگر کشورها و گروههای سرکوبگر عمل کند.
تضعیف اعتماد به سازمانهای بینالمللی: این اقدام ممکن است اعتماد به سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل را کاهش دهد، زیرا این نهادها نتوانستهاند حقوق بشر را به طور مؤثر حمایت کنند.
افزایش خشونت و تبعیض علیه زنان:
خشونتهای گستردهتر: بهرسمیتشناسی طالبان ممکن است به افزایش خشونتهای فیزیکی و روانی علیه زنان منجر شود، زیرا این گروه احساس امنیت بیشتری در اعمال سیاستهای سرکوبگرانه خواهد داشت.
تشدید تبعیض: تبعیض علیه زنان در دسترسی به خدمات اساسی مانند بهداشت و آموزش بیشتر خواهد شد.
کاهش ظرفیت نهادهای مدنی و حقوق بشری:
کاهش فعالیت نهادهای حقوق بشری: نهادهای مدنی و حقوق بشری در افغانستان با فشارهای بیشتری مواجه خواهند شد و فعالیتهای آنها محدودتر خواهد شد.
تضعیف حمایتهای بینالمللی: کاهش حمایتهای بینالمللی میتواند توانایی این نهادها را در ارائه خدمات و حمایت از حقوق زنان به شدت کاهش دهد.
تشدید بحران انسانی:
وخامت شرایط زندگی: شرایط زندگی زنان و کودکان در افغانستان بدتر خواهد شد، زیرا دسترسی به خدمات اساسی محدودتر شده و حمایتهای خارجی کاهش مییابد.
افزایش فقر و بیکاری: با افزایش محدودیتهای شغلی بر زنان، فقر و بیکاری در بین زنان و خانوادههای آنها افزایش خواهد یافت.
توصیهها و پیشنهادات اجرایی به جامعه بینالمللی و سازمان ملل متحد:
برای مقابله با پیامدهای منفی بهرسمیتشناسی رژیمطالبان در افغانستان و حمایت مؤثر از حقوق زنان، جامعه بینالمللی وسازمان ملل متحد باید اقدامات زیر را به کار گیرد:
فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی:
تحریمهای هدفمند: اعمال تحریمهای هدفمند علیه رهبران طالبان و افرادی که در نقض حقوق زنان نقش دارند. این تحریمها میتواند شامل مسدود کردن داراییها و محدودیتهای سفر باشد.
اعمال فشار سیاسی: سازمان ملل میتواند از طریق فشارهای سیاسی و دیپلماتیک، طالبان را مجبور به تغییر سیاستهای خود در قبال زنان کند. این شامل اعمال تحریمهای بینالمللی و تحریمهای اقتصادی نیز میشود.
مشروطسازی کمکهای بینالمللی: سازمان ملل و کشورهای عضو میتوانند کمکهای مالی و انسانی خود را به افغانستان مشروط به رعایت حقوق زنان و دختران کنند.
حمایت از نهادهای حقوق زنان و جامعه مدنی:
حمایت مالی و فنی: افزایش حمایتهای مالی و فنی به سازمانهای حقوق زنان و نهادهای مدنی که در تلاش برای بهبود وضعیت زنان در افغانستان هستند.
تقویت نهادهای مدنی: سازمان ملل میتواند با حمایت از نهادهای مدنی و سازمانهای حقوق بشری در افغانستان، به ارتقاء حقوق زنان کمک کند. این شامل تامین مالی، آموزش و پشتیبانی فنی میشود.
ایجاد شبکههای حمایتی: ایجاد شبکههای حمایتی برای زنان و دختران، به ویژه در زمینههای آموزشی و شغلی، میتواند به بهبود وضعیت آنها کمک کند.
افزایش آگاهی عمومی و فشارهای بینالمللی:
کمپینهای آگاهیبخشی: راهاندازی کمپینهای جهانی برای جلب توجه به وضعیت زنان در افغانستان و افزایش فشارهای عمومی بر دولتها و سازمانهای بینالمللی برای اقدام مؤثر.
مشارکت رسانهها: همکاری با رسانهها برای پوشش گستردهتر نقض حقوق زنان در افغانستان و تشویق به اقدامات حمایتی.
آموزش حقوق بشر: سازمان ملل میتواند برنامههای آموزشی و آگاهیبخشی در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان را در افغانستان ترویج دهد.
ارتقای آگاهی جامعه بینالمللی: سازمان ملل باید تلاش کند تا جامعه بینالمللی را نسبت به وضعیت زنان در افغانستان آگاه کرده و حمایتهای لازم را جلب کند
تقویت مواضع سازمانهای بینالمللی:
تصویب قطعنامههای حمایتی: تصویب قطعنامههای قوی در سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی که نقض حقوق زنان توسط طالبان را محکوم کرده و خواستار اقدام فوری برای حمایت از حقوق زنان شوند.
ایجاد سازوکارهای نظارتی: ایجاد سازوکارهای نظارتی برای رصد و گزارشدهی منظم در مورد وضعیت حقوق زنان در افغانستان و اطمینان از پیگیری موارد نقض حقوق بشر.
گفتگوهای چندجانبه با کشورهای اسلامی و منطقهای:
همکاری با کشورهای اسلامی: برگزاری گفتوگوهای چندجانبه با کشورهای اسلامی برای یافتن راهحلهای مشترک و اعمال فشار بر طالبان برای رعایت حقوق زنان در چارچوب آموزههای اسلامی.
تبادل تجربیات موفق: تبادل تجربیات موفق در زمینه حمایت از حقوق زنان بین کشورهای منطقهای و بینالمللی.
تضمین دسترسی به خدمات اساسی:
حمایت از برنامههای بهداشتی و آموزشی: حمایت از برنامههای بهداشتی و آموزشی که بهطور خاص برای زنان و دختران طراحی شدهاند و تضمین دسترسی آنها به این خدمات.
مستندسازی و گزارشدهی:
مستندسازی نقض حقوق زنان: سازمان ملل باید نقض حقوق زنان در افغانستان را مستند کرده و گزارشهای جامعی در این زمینه تهیه کند. این گزارشها میتوانند به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بینالمللی استفاده شوند.
ارایه گزارشهای دورهای: ارائه گزارشهای دورهای به شورای امنیت سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی میتواند به پایش وضعیت زنان در افغانستان کمک کند.
حمایت از زنان پناهنده و آواره:
حمایت از زنان پناهنده: سازمان ملل باید حمایتهای لازم را برای زنان و دخترانی که به دلیل نقض حقوق بشر مجبور به ترک افغانستان شدهاند، فراهم کند.
تسهیل ورود به کشورهای ثالث: تسهیل ورود و اسکان زنان پناهنده در کشورهای ثالث میتواند به کاهش فشار بر زنان در داخل افغانستان کمک کند
یافتهها و نتیجهگیری:
یافتهها؛
تأثیرات آموزشی:
محرومیت از تحصیل: محدودیتهای طالبان بر تحصیل دختران بالاتر از صنف ششم، به ویژه در دسترسی به آموزش عالی، باعث محرومیت گسترده زنان از فرصتهای آموزشی و تخصصی شده است. این امر نه تنها حقوق آموزشی زنان را نقض میکند، بلکه آیندهی حرفهای و اقتصادی آنها را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
نابرابری جنسیتی در آموزش: تبعیض جنسیتی در دسترسی به امکانات آموزشی، کیفیت پایین آموزش در مکاتب دخترانه و محدودیت در انتخاب رشتههای تحصیلی، فرصتهای زنان برای دستیابی به مشاغل حرفهای و پربازده را محدود کرده است.
تأثیرات شغلی:
بیکاری و فقر: ممنوعیتهای شغلی اعمالشده بر زنان، به ویژه در بخشهای دولتی و عمومی، نرخ بیکاری زنان را افزایش داده و درآمد خانوارها را کاهش داده است. این وضعیت منجر به افزایش فقر و وابستگی اقتصادی زنان به مردان شده است.
محدودیت در کارهای حرفهای: زنان تنها در مشاغل محدود و کمدرآمد مانند خیاطی، آرایشگری و صنایع دستی مجاز به کار هستند. این مشاغل نه تنها از لحاظ درآمدی ناپایدار هستند، بلکه فرصتهای رشد و توسعه حرفهای را نیز برای زنان فراهم نمیکنند.
تأثیرات اجتماعی:
محدودیت در حرکت و مشارکت اجتماعی: زنان بدون همراهی یک محرم مرد نمیتوانند به تنهایی سفر کنند یا در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند. این محدودیتها زنان را از تعاملات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محروم کرده و آنها را به حاشیه رانده است.
محدودیتهای سیاسی: زنان از مشارکت در فعالیتهای سیاسی و مدنی منع شدهاند، که این امر باعث کاهش تأثیرگذاری زنان در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی شده است.
تأثیرات صحی:
محدودیت در دسترسی به خدمات صحی: زنان برای دسترسی به خدمات بهداشتی با مشکلات جدی مواجه هستند. بسیاری از مراکز درمانی از پذیرش زنان بدون محرم خودداری میکنند، که این امر سلامت جسمی و روانی زنان را به خطر میاندازد.
تأثیرات فرهنگی و مذهبی:
پوشش اجباری و محدودیتهای فرهنگی: زنان موظف به رعایت حجاب کامل هستند و از شرکت در بسیاری از فعالیتهای فرهنگی منع شدهاند. این محدودیتها آزادی شخصی و فرهنگی زنان را محدود کرده و باعث انزوای اجتماعی آنها شده است.
تفسیر سختگیرانه از شریعت: تفسیرهای سختگیرانه طالبان از قوانین شریعت باعث شده که زنان از بسیاری از حقوق و آزادیهای خود محروم شوند. این تفسیرها با تفاسیر معتدلتر و رایجتر از اسلام متفاوت است و منجر به تبعیضهای گستردهای علیه زنان شده است.
نتیجهگیری:
آپارتاید جنسیتی اعمالشده توسط طالبان در افغانستان تأثیرات عمیق و گستردهای بر زندگی زنان و جامعه دارد. این سیاستها نه تنها حقوق اولیه زنان را نقض میکند، بلکه به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور نیز آسیب میزند. در این راستا، نتایج کلیدی این تحقیق به شرح زیر است:
نقض حقوق بشر: محدودیتهای طالبان بر زنان نقض آشکار حقوق بشر است، به ویژه در زمینههای آموزشی، شغلی و اجتماعی. این محدودیتها با اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) مغایرت دارد.
تضاد با اصول اسلامی: تفسیرهای سختگیرانه طالبان از آموزههای اسلامی منجر به نقض حقوق زنان شده است. در حالی که آموزههای اسلامی بر تحصیل، کار و مشارکت اجتماعی زنان تأکید دارد، طالبان با تفسیر نادرست این آموزهها زنان را از حقوقشان محروم کردهاند.
تأثیرات اقتصادی منفی: محدودیتهای شغلی و آموزشی بر زنان، اقتصاد افغانستان را تحت تأثیر منفی قرار داده است. کاهش مشارکت زنان در نیروی کار و افزایش نرخ بیکاری و فقر از جمله نتایج این محدودیتهاست.
افزایش نابرابری جنسیتی: محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی اعمالشده بر زنان باعث افزایش نابرابریهای جنسیتی در جامعه شده است. این وضعیت توانایی جامعه در دستیابی به توسعه پایدار را کاهش داده و باعث افزایش خشونت و تبعیض علیه زنان شده است.
نیاز به اقدام فوری بینالمللی: برای بهبود وضعیت زنان در افغانستان، نیاز به اقدامات فوری و هماهنگ از سوی جامعه بینالمللی وجود دارد. سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی باید فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بیشتری بر طالبان وارد کرده و از سازمانهای حقوق زنان و جامعه مدنی در افغانستان حمایت کنند.
در نتیجه، آپارتاید جنسیتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان یک بحران انسانی و حقوق بشری است که نیازمند توجه و اقدام فوری جامعه بینالمللی است. با اجرای پیشنهادات مطرحشده، سازمان ملل میتواند نقش موثری در بهبود وضعیت زنان در افغانستان و کاهش تأثیرات منفی این سیاستها داشته باشد. از دیدگاه اسلامی نیز، احترام به حقوق و آزادیهای زنان در چارچوب شریعت امری ضروری است که طالبان باید آن را مدنظر قرار دهند.
حامیه نادری
منابع:
گزارشهای حقوق بشری سازمان ملل (UN Human Rights Reports): این گزارشها به بررسی نقض حقوق بشر در افغانستان تحت حاکمیت طالبان پرداخته و اطلاعات جامعی درباره وضعیت زنان ارائه میدهند.
مقالههای علمی و پژوهشی در زمینه حقوق زنان و نابرابریهای جنسیتی: مقالههای منتشرشده در مجلات علمی و پژوهشی معتبر که به تحلیل دقیق آپارتاید جنسیتی و تاثیرات آن بر زنان افغانستان میپردازند.
مصاحبهها و گزارشهای میدانی از وضعیت زنان در افغانستان تحت حاکمیت طالبان:مصاحبهها و گزارشهای میدانی با زنان افغان و نهادهای حقوق بشری در افغانستان که اطلاعات دست اولی درباره شرایط زنان و نقض حقوق آنها ارائه میدهند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر (Universal Declaration of Human Rights): این سند بینالمللی به تعریف حقوق اساسی بشر پرداخته و نقض این حقوق توسط طالبان را مورد نقد قرار میدهد.
کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW): این کنوانسیون به حقوق زنان پرداخته و نقض آن توسط طالبان را بررسی میکند.
منابع اسلامی درباره حقوق زنان و عدالت جنسیتی: منابع اسلامی که به حقوق و جایگاه زنان در اسلام میپردازند و نقد تفسیرهای سختگیرانه طالبان را ارائه میدهند.
گزارشهای سازمان عفو بینالملل (Amnesty International Reports): این گزارشها به نقض حقوق بشر و وضعیت زنان در افغانستان میپردازند.
گزارشهای دیدهبان حقوق بشر (Human Rights Watch Reports): این گزارشها به بررسی وضعیت حقوق بشر در افغانستان و تاثیرات حکومت طالبان بر زنان میپردازند.
گزارشهای کمیسیون حقوق بشر افغانستان (AIHRC Reports):این گزارشها به بررسی وضعیت حقوق بشر در افغانستان و تاثیرات حکومت طالبان بر زنان میپردازند.
گزارشهای یونیسف (UNICEF Reports): گزارشهای مربوط به وضعیت کودکان و زنان در افغانستان و تاثیرات محدودیتهای آموزشی و اجتماعی بر آنها.
>>> حقوق زنان حقوق بشر یک شعار فریبکارانه آمریکا و غربیهای جنایتکار است برای پیش برد اهداف شان و چور چپاول کشورهای اسلامی، چرا این جنایتکاران آمریکایی انگلیسی در برابر جنایت صهیونیست در کشور فلسطین سکوت کرده است و از رژیم صهیونیست حمایت میکند و میلیاردها دالر پول و مهمات جنگی کمک میکند.
>>> جناب نویسنده شما از کدام حقوق بین الملل حرف میزنید؟ آیا پنچا هزار مردم مظلوم فلسطین که توسط نیروهای اسرائیل و آمریکا انگلیس شهید شدند آیا اینها حقوق ندارد؟
چرا سازمان ملل در این باره خواموش است و از اسرائیل حمایت میکند؟
مهاجر
>>> چرا سازمان به اصلاح ملل و غربیها پشت زنهای افغانستان را گرفته و زنها و دخترهای جوان را به کشورهای غربی انتقال میدهد؟
>>> شعار سازمانهای غربی برای حقوق زن و حقوق بشر یک شعار فریب و شیطنت است برای اهداف کشورهای غرب.
>>> کدام حقوق بشر کدام حقوق زن؟
>>> سازمان ملل بسیار تلاش میکند تا افغانستان دو باره به میدان جنگ و بزکشی تبدیل شود تا منافع غرب به سرکرده گی آمریکا تامین شود. امنیت و آرامی در افغانستان به هیچ عنوان به نفع کشورهای غربی نیست. و سازمان ملل از طریق کمک مالی به بعضی انجمن زنان افغانستان که توسط آمریکا و انگلیس در زمان جمهوریت تربیت شده بود کوشش میکند که به اهداف خود که همانا جنگ و نا امنی است دست یابد.
>>> بروید پیش ....اصلی تان نیروهای انگلیسی و ناتو. شماها بدنام ها در زمان غنی و کرزی در پایگاه های نیروهای آمریکایی انگلیسی کلان شدید و حالی باید بروید پیش ....اصلی تان. زنان که در افغانستان زنده گی میکنند پاک دامن هستند و هیج گاه شما آلوده به فساد اخلاقی را نماینده قبول نمیکند.
>>> هم وطن کدام خقوق بشر کدام حقوق زن
یا کدام مسلمانی طالبان شیطان
هزاران بدتر از انکلیس هزاران بدتر
از اسرایل نجیس اینها بنام انسان
است بس یکی از مکار ترین در جهان
>>> حقوق که غرب به زنهای خود داده و ما هیچ گاه نمیخواهیم زنان افغانستان مسلمان است و مانند امت مسلمه باید زنده گی کند حقوق غرب یعنی .... از زن مانند یک ....استفاده میکند هیچ حقوق انسانی برایشان قایل نیست حقوق غرب یعنی وحشت و ....
>>> قلم ات رسا و دست ات توانا باد حامیه جان نادری،
هر بار که شما یک بحث را باز میکنید به گونه مفصل و تحقیقی آنرا مطرح میکنید و چنان موشگافانه آنرا بررسی میکنید که حتی کم سوادی مثل من هم سرش خلاص میشود و به اصل مطلب پی میبرد ، اینکه دنیای امروزی معیار های شان بسته به منافع شان است و صاحبان زر و زور در عملکرد شان معیار های چندگانه را مطابق میل و سلیقه و منافع خودشان در نظر میگیرند بحث جدا است اما تشریح مطالب و رساندن حقایق به عام مردم وظیفه انسان های اندیشمند و پرکار نثل شماست.
>>> به احتمال زیاد که رزا اوتونبایوا با ملا متقی سر و سری دارد و حتی امکان دارد که دوست دختر ملا متقی باشد ، در غیر آن شرم آور است که یک زن از حقوق زنان افغانستان چشم بپوشد.
>>> عالی و همه جانبه بحث نمودید
>>> ممنون بابت نوشته ارزشمند تان بانو حامیه نادری عزیز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است