چگونه دست نامرئی به یاری شان می آید؟
فضلی، دفاتری را در کوشه و کنار شهر در اختیار این افراد گذاشته بود تا دختران و جوانان بی اندیشه و ماده پرست را کنار هم جمع و زیر نام جامعه مدنی و ... 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۵    ۱۴۰۳/۴/۴ کد خبر: 175588 منبع: پرینت

پس از تسلیمی جمهوریت یک مساله ای را که کمتر کسی تصورش را می کرد: اسلام هراسی بخش از نسل جوان تاجیک به ویژه نسل دفتری و مدنی بدخشانی ها است.
تهی دستان محروم که پس از سال ۲۰۰۱ تازه صاحب سفره ای چرب و صاحب حقوق دالری از یمن حضور قدرت های غربی شده بودند؛ تنها یک دغدغه داشتند: می و یار!

رهبران این شبکه در اواخر حکومت غنی نسبت اندیشه های مشترک، خود را به حلقه ای اصلی غنی به ویژه تیم فضلی گروپ، وصل کرده بودند. فضلی، دفاتری را در کوشه و کنار شهر در اختیار این افراد گذاشته بود تا دختران و جوانان بی اندیشه و ماده پرست را کنار هم جمع و زیر نام جامعه مدنی و ... تبلیغات رسانه ای و از نظام جمهوریت پشتیبانی کنند. امری که به مانند التماس فرعون از رود نیل در زمان غرق شدنش مشابهت داشت.

در واقع جوانانی که امروز از قاره ی سبز اسلام هراسی و به اعتقادات و باورهای معنوی مردم بی حرمتی می کنند یاران و هم فکران همان اتاق فکر اند؛ اتاقی که غنی را غرق و یارانش از سر تحقیر و شرمندگی گهگاه بانگ اسلام هراسی سر می دهند.
این لابیگران و همفکران آقای غنی یک مساله را متوجه باشند که اسلام هراسی از هیچ دید و زاویه به خیر و سعادت جامعه تاجیک نبوده و نیست؛ هر جریانی که بانی و ترویج کننده ای چنین اندیشه ای بوده و است؛ بدون شک از روی خیر خواهی نبوده است.

اسلام و تمدن فارسی، دو ارزش نهایت مهم و ارزشمندی که در تمام رگ و سلول های بدن جامعه تاجیک و ذهن و فکر شان باهم آمیخته و عجین شده است؛ به عبارت دیگر، اسلام و تمدن فارسی، همانند دو بال برای یک پرنده اند.
اگر جامعه تاجیک لا اقل پس از دوران باستان افتخاری دارد، از یمن و برکت اسلام است.
از شش محدث بزرگ اسلام تا مولانا، رودکی، فردوسی، حافظ و ...
جالب مساله این است که این عناصر به شعر مولانا، فردوسی و حافظ و ... افتخار‌ می کنند؛ در حالیکه این افراد خود روحانی و بانیان ارزش های الهی بودند.
برای نمونه، شعر حافظ را در سینه خود میخ کوب می کنند؛ در حالیکه حافظ شیرازی خود یک قاری قرآن بود؛ به همین دلیل نیز او را حافظ می گویند.
اگر به عنوان یک ریالیست و واقع گرا سخن بگوییم؛ بدون شک می توان گفت: این گروه، دشمنان واقعی هماهنگی، اتحاد و انسجام ۶۰ میلیون جامعه تاجیک در منطقه اند.

در تیوری حرف گزاف می زنند؛ اما در عمل چون خس بالای دریا.
عده ای شان در توجیه ارزش ستیزی خود می گویند: خدا چه نیازی به روزه و نماز و ... مسلمانان دارد؟
بله، ما نیز موافق ایم که خداوند به نماز و روزه ی مسلمانان نیاز ندارد؛ بلکه این ما هستیم که به او نیاز مندیم؛ و یا به عبارت ساده تر می شود گفت: خداوند خاصیت آفتاب را دارد؛ آفتاب هیچ گونه نیازمندی به ما انسان ها ندارد؛ بلکه این ما هستیم که برای سلامتی و سعادت وجود خود به نور و ویتامین «د» او نیازمندیم تا استخوان های سالمی داشته باشیم و در آرامش و آسایش زندگی کنیم.

می خواهم بگویم که تمام کسانی که این گونه اسلام هراسی می کنند؛ اسلام را از آدرس رسانه های غربی و سرویس های استخباراتی قدرت های جهانی می شناسند و قضاوت می کنند؛ یقین دارم اگر این گروه، سجایای اخلاقی و انسانی این آیین مهربانی را مطابق نص قرآنی و حدیث پیامبر گرامی او مطالعه و بررسی کنند، چون... از گذشته ای خود اظهار ندامت و پشیمانی می کنند.
مساله دوم این است که اگر با دشمنی جلوی این آیین الهی گرفته می شد؛ حتمن باید توسط امپراتوری یک هزار ساله ی بیزانس و ۴۲۰ سال ساسانیان گرفته می شد.

برادر!
تجربه ۱۴۰۰ سال گذشته نشان می دهد که هیچ قدرتی جهانی، فرامنطقه ای و منطقه ای توان جلو گیری این آیین الهی را ندارد؛ چون پیروان خط این مکتب فکری، اعتقاد و باور دارند که یک دست نامرئی و اراده ی مافوق اراده ها در اوج نا امیدی به یاری آنان می شتابد و ثمر این دست نامرئی است که امروز شاهد ۵۷ کشور اسلامی و در حال گسترش به سایر کشور های غیر اسلامی هستیم.

لذا، نه تند روی و حاکم شدن اندیشه های رادیکال به نفع جامعه تاجیک است و نه اسلام هراسی و تشویق نسل جوان تاجیک به آن؛ اضافه روی در هردو جریان نه تنها کار خردمندانه و عاقلانه نیست که اوج نا آگاهی چنین افراد و اشخاص را نسبت این آیین نور و مهربانی به نمایش می گذارد؛ امری که پایانش جز شرم ساری نزد خدا و خلق خدا هیچ گونه سود و منفعت دیگری در پی نخواهد داشت.
خسروان خود دانند!

جلالی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
فضلی
دختران
نظرات بینندگان:

>>>   "اسلام و تمدن فارسی، دو ارزش نهایت مهم و ......" مشکل اینست که ما استعمار فرهنگی و اندیشه هایی بربری عرب های جاهل را در قالب اسلام به خورد مردم میدهیم. وقتی تمدن فارسی مینویسی خودش بمب دستی عربی است که حتی نام زبانت را تخریب میکند، جانم این فرهنگ پارسی است که بخاطر کمبود الفبا ی عربی فارسی ساخته اند همانند "پاپای اروپایی" به "بابای عربی"!!!!!!!! و در نوشتار خودت و من توجه کن که چقدر واژه هایی عرب بربردر نوشتار پارسی خود بکار میگیریم، مگر همین است همرایی این دو تمدن خودت !!!!!! یا که غلامی باعث شده که بجای واژه هایی "شاهنامه فردوسی" بازهم به شرش عربی چسپیده ایم؟؟؟؟؟
"تجربه ۱۴۰۰ سال گذشته نشان می دهد که هیچ قدرتی جهانی، فرامنطقه ای و منطقه ای توان جلو گیری......" معذرت میخواهم که بی خبر از دنیا میگویمت زیرا همین حالا زیاد کشور هایی اسلامی زیر سیطره یی دین وهابی-صهیونیستی دست ساخته انگلیس قرار دارند و مردم روز بروز از اسلام حقیقی دور میشوند!!! از همین خاطر با موجودیت ۵۷ کشور اسلامی خودت نسل کشی در غزه توسط یک گرگچه جریان دارد.
و دیگراینکه امیدوارم دست نامریی خودت به غم خواری این ملت درد دیده و رنج دیده یی ما برسد.
آتش خاوری

>>>   آقای خاوری !
اینست جوابت. ( ده در کجا و درخت ها. در کجا ؟؟؟؟
قاقنوس

>>>   قاقنوس (جلالی)
"ده در کجا و درخت ها. در کجا"
حال که این ده ات بخاطر خاک شوره زارش درخت ها را از دست میدهد و درختان در فرار اند زیرا هوشیار شده می روند بیجا نیست که ده درینجا و درختان در آنجا اند. آیا براستی "غل بابی فراری" و تفاله هایی جنایتکارش همانند فضلی ها اینقدر با استعدا بوده یا اند که این همه جوانان را دنباله رو خود سازند؟؟؟‌ نه جانم این جوانان بیدار شده میروند و از ده شور زار شما غلام بچه هایی بربر ها دور شده میروند. حال که چاراطراف تانرا خالی میبینید و عرب بازی هایتانرا باخته، الا و بلا را به گردن ملا می اندازید. این جوانان فرزندان همان ابومسلم ها و فوشنجی ها اند که روز بروز جان میگیرند تا شوره زار هایی اموی ها و عباسی را از ده ها پاک کنند و درختان وطنی پس در ده خواهند آمد و دکان شما عرب پرستان را بسته میکنند که دیگر نام تمدن پارسی را تخریب نکنید.
دور نیست که ده و درختان باهم یکجا باشند.
آتش خاوری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است