طالبان آمده اند تا همه را به بهشت ببرند؟
دولت در کره زمین ایجاد نشده تا با تطبیق زوری اعمال پنجگانه دین، مردم را به زور به بهشت ببرد. اما طالبان آمده اند، تا ۳۴ میلیون شهروند افغانستان را به بهشت ببرند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۴    ۱۴۰۳/۴/۱۹ کد خبر: 175660 منبع: پرینت

آیا طالبان آمده اند، تا ۳۴ میلیون شهروند افغانستان را در پشت شان به بهشت ببرند؟
بزرگترین دشواری که در برابر جهان اسلام قرار گرفته است، تعبیر و تفسیر نادرست از دین و مفاهیم آن است.
همه میدانند که اسلام بر پنج اصل بنا یافته است: یعنی کلمه، نماز، روزه، زکات و حج که انجام این پنج بنا بر یک مسلمان فرض است تا آن را به دیده داشته و انجام دهد، در فرایند انجام این نیایش ها، خداوند او را به بهشت می رساند. در حقیقت این پنج قانون یا مکلفیت مناسبات یک مسلمان را مستقیم با خدایش تآمین می کند و این مناسبات فردی است. بجز خود شخص هیچ کسی دیگری نمی تواند تا برای شخصی دیگری این وظایف را انجام دهد، چنانی که در آیه های متعدد قران به این امر اشاره شده است که بجز خود شخص، نه فرزند، نه پدر ومادر، نه امیر المؤمنین، نه وزیر امر بالمعروف و نهی عن المنکر و نه هیچ کسی دیگری پاسخگوی اعمال کسی دیگری شده نمی تواند.

از میان ده ها آیه قران به یکی آن بسنده می شود:
سوره الانفطار آیه ۱۸ ((یوم لا تملک نفس لنفس شیئآ و الامر یومیئذ لله)) در روز پاداش هیچ نفسی به نفس دیگر کوچکترین کاری کرده نمی تواند و تصمیم امور در این مورد به خدا تعلق دارد.
شخصی می خواهد به جنت برود خودش تصمیم می گیرد، نه شخص دیگری.
کدبانوی پیری را پرسیدند، چرا نماز نمی خوانی و روزه نمی گیری، در پاسخ گفت: من نمی خواهم به جنت بروم، آنجا، برای مردها هفتاد و دو حور بهشتی و صدها غلمان خوش قیافه و جوان وعده داده شده است. برای من چیزی وعده دادده نشده است، نه جبراییل، نه میکاییل و اسرافیل و نه هیچ ملایک دیگری بر طبق آیات قران که مرد ها اند به من نگاه هم نمی کنند، چون وظیفه دیگری دارند. من بدبخت میلیون ها سال در کنار جوی شیر، شهد و شراب بنیشنم و تری تری نگاه کنم، در روی زمین بیماری شکر دارم و شکرم بالا است، نه عسل می خورم، از شیر و شراب بدم می آید، چی کنم جنت را؟ می خواهم در دوزخ عاجل بسوزم و از شر شراب و عسل و شیر هم خلاص شوم.
مگر طالبان و ملا صاحب ها به این کدبانو فشار می آورند، که نی چون ما می خواهیم تو باید جنت بروی. این در حقیقت آغاز همین جدال دین و سیاست است.
اگر شخصی پنج بنای مسلمانی را انجام بدهد، در برابر آن در روز رستاخیز جنت را بدست می آورد. در دنیا به خاطر نماز و روزه و دیگر نیایش های شخص، نه معادن بیرون می شوند، نه سیلاب بند می گردد، نه توفان نابود می شود، نه کسی صاحب موتر و جایداد می گردد، نه جایی کار برای مردم پیدا می شود، نه بیماری، فقر و تهیدستی، از میان می رود، نه طیاره و راکت ساخته می شود، هیچ کاری در دنیا به خاطر نیایش مردم از سوی خدا وعده داده نشده است. یعنی پاداش نیایش تنها در روز آخرت یا روز رستاخیز است.

تاریخ سیاسی اروپا در دوره اسکولاستیسم، بیاگر آن است، که همین سیاست جبری دین و رفتن به بهشت در مسیحیت وجود داشت. حتی در سده های چهاردهم و پانزدهم کلیسا بهشت را در برابر پول بالای مردم بفروش می رسانید.
بدبختانه پس از چهارصد سال تجربه ناکام این اندیشه و این روش و منش یکبار دیگر در افغانستان از سر تکرار می شود. یعنی امارت سرپرست، کار نادرست و ناسوده مسیحیت دوره اسکولاستیسم اروپا را از سر شروع کرده است، یعنی بایسکل کهنه را از سر می خواهند اختراع کنند.
انقلاب صنعتی و در پی آن رویداد های علمی و تغییراتی که در جهان پدیدار شد مناسبات میان انسان ها، میان دولت و مردم، میان ارگانهای دولتی و سازمان های سیاسی یک با دیگر همه روی قوانین مدنی و انسانی ریخته شدند و همبودگاه یا جامعه بشری تکامل کرد.
یعنی قوانین جدید که شالوده ای آن افقی بود و مناسبات این ارگانها را تعیین می کرد، از سوی انسان ها و جوامع بشری پیریزی شد، که مناسبات انسان ها را با یکدیگر تنظیم نمود.

یعنی در جوامع بشری دوگونه قانون پدیدار شد:
یکم: قوانین و مقررات الهی که مناسبات انسان را با خدایش تنظیم می کرد و از بالا به پایین، غیر قابل تغییر و غیر قابل شک بود. که آن را قوانین عمودی مناسبات انسان با خدایش می نامند و این قانون و این مناسبات بکلی فردی است.
دوم: قوانین اجتماعی، سیاسی، فرهنگی (اخلاقی، تربیتی و زبانی) و اقتصادی که مناسبات میان انسان ها، دولت ها، احزاب سیاسی، شورا ها، پارلمان ها و دیگر ارگانهای سیاسی، اجتماعی را تنظیم می کنند و این قوانین افقی، تغییر پذیر و قابل رد و یا تایید می باشند.
خلط و یا درهم آمیزی این دو قانون باهم یعنی قوانین الهی که عمودی اند و درصد ها دین و مذهب تبین دارند و قوانین اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که افقی اند و روابط میان انسان ها، دولت ها، سازمان های سیاسی و اجتماعی را تنظیم می کنند و بیرون از مقررات دینی و نیایشی اند و در چوکات انسان ها مطالعه می شوند. موجب درهم و برهم خوردن نظام بشری و اجتماعی می گردد.

به منظور روشن شدن این اندیشه یک پرسش مطرح می شود؛
دین برای انسان ها نازل شده است و یا انسان ها برای دین خلق شده اند؟
پاسخ به این پرسش همه دشواری ها را حل می سازد:
پاسخ: بدون شک که خداوند نخست انسان را آفرید و سپس ادیان را برای رفتن به بهشت برای انسان ها فروگذاشت، زیرا انسان یکی است مگر ادیان مختلف، چنانی که بر طبق روایات دین مقدس اسلام و دین یهوه یا یهودی ۱۲۴ هزار پیامبر را خداوند برای راهنمایی انسان ها فرستاده است، یعنی در هر هفت ماه یک پیامبر و یا از دیدگاه علمی نخست انسان ها تکامل کردند و سپس اندیشه های دینی در پی آن پدیدار شدند. زیرا نخستین ادیان بشری از ده قانون هامورابی آغاز می یابد و در پی آن خدایان چون: بهل، هبل، ملک، نانا، میترا، اهورمزدا، راما، و در زمانه های پسین ادیان ابراهیمی یهودی، میسحی و پسان تر ها: لات، منات و عزا در مکه معظمه و در فرجام دین و آیین مقدس اسلام پدیدار شد.
یعنی نخست انسان ها آفریده شدند و سپس ادیان، از اینجااست که هم از لحاظ دینی و هم از لحاظ علمی دین به خاطر سرشت بهتر، اخلاق نیکو تر و منش ارزشمندتر انسان ها نازل شده است.

پرسش دوم: آیا با تطبیق شریعت و قوانین دینی انسان ها در دنیا رستگار می شوند و یا در روز رستاخیز یا آخرت؟
پاسخ ساده است. خداوند به مسلمانان وعده داده است که هر گاه پنج بنای مسلمانی را درست بجا بیاورند، در روز رستاخیز به بهشت می روند.
تکرار می شود:
به خاطر نیایش و عبادات در دنیا هیچ چیزی به مسلمانان وعده داده نشده است، نه بیماری با چُف و دم و دعا تندرست می شود، نه از آسمان برای تهیدست یا فقیری پول و سرمایه فرو می ریزد، نه بی دانشی صاحب علم و کمال می شود. این ها در دنیا به دارو و دکتر، به کار و تلاش و به آموزش و فراگیری وابسته است نه به نیایش و عبادت، اگر به عبادت و نیاییش مربوط می بود، نخست خداوند آن را در قران وعده می داد و دوما؛ در کشور های اسلامی هیچ بیمار، هیچ فقیر، هیچ جاهلی وجود نمی داشت، پس وعده خداوند ج به آخرت است نه به دنیا!

حاکمیت سرپرست طالبان با تطبیق اهداف آتی:
۱ -جلوگیری از کار زنان،
۲ -جلوگیری از آموزش دوشیزگان،
۳ -بی تفاوتی نسبت به سهم دانشمندان و دیگر تبارها در کابینه، حاکمیت و اداره دولتی،
۴ -بی تفاوتی در زمینه مشروعیت نظام از طریق آرآی مردم،
۵ -جلوگیری از یک نشست بین الافغانی و یا بهتر جلوگیری از یک نشست گفتمان فراگیر و مردم شمول که در آن دانشمندان، رهبران احزاب سیاسی( ۱۰۵) حزب ثبت شده در وزارت عدلیه، نه احزاب جهادی بدنام، فاسد وابسته به باند کرزی و غنی و مافیایی شمال، برخی از استادان و دانشمندان کشور سهم داشته باشند بر طبق توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان،
۶ -جلوگیری از قانونی شدن نظام و بی پاسخگویی از مصارف و بودجه دولتی در برابر شوراها و ارگان های قانو ن گذاری و تحقق قانون در کشور،
۶ -گذاشتن ریش جبری،
۷ -وادار ساختن مردم و کارمندان دولت به یک زبان و ستیزه در برابر زبان میان تباری و میانجی فارسی،
۸ -انجام جبری نماز، روزه و دیگر مراسم دینی در همبودگاه،
با تحقق این اهداف طالبان می خواهند تا در همبودگاه شریعت را تطبیق کنند که از اثر آن ۳۴ ملیون نفوس کشوربه بهشت بروند؟ ویا می خواهند جامعه را از تمام شاهراه ترقی، عدالت، آزادی، بهزیستی و تمدن بشری به دور نگهدارند؟

بر طبق آیات متعدد قران جبر در دین ممنوع است، بر طبق رهنمود های خدا و پیامبرش هر انسان از اعمالش نزد خدا جوابده است و دولت از اعمال و کارکرد هایش در برابر مردم و ارگانها و شورا های مردمی پاسخگو است.
انچه را که طالبان به نام دین و شریعت در جامعه اعمال می کنند، نه دینی است و نه شریعتی، زیرا دین یک عمل و باور شخصی است و دولت یک ارگان مردمی. هر انسان از اعمالش که خواندن کلمه، ادای نماز، انجام روزه، تادیه ذکات و رفتن به خانه خدا است، نزد خدا پاسخگو است و این نیایش ها را برای رفتن به بهشت انجام می دهد، مگر دولت یک ارگان مردمی است که به منظور تحقق قانون اساسی، قانون مالیاتی، قانون عدلی و قضایی و دیگر قوانین اجتماعی ایجاد شده و از انجام آنها در برابر مردم و ارگانها و شوراهای مردمی پاسخگو می باشد.
پس دولت در کره زمین ایجاد نشده است تا با تطبیق به زور اعمال پنجگانه دین، مردم را به زور به بهشت ببرد، بلکه دولت ایجاد شده است، تا کشور را از فقر، تهیدستی، بردگی، بی دانشی، جنگ و ستیزی نجات بدهد و کشور را بر طبق قوانین جاری جهانی و به ویژه بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی مصوب سال ۱۹۹۰ قاهره و بر طبق کنوانسیون ها و توافقنامه ها و پروتوکول های ملل متحد در شاهراه ترقی و عدالت انسانی برساند. تا هم مشروعیت داخلی و هم مشروعیت جهانی بدست آورد و کشور را از بدبختی، فقر بی قانونی، بی عدالتی نجات بدهد.
امیدواریم تا طالبان با درک واقعیت های جهانی از کردار، روش و منش موجود دست بردارد و به عدالت انسانی و قوانین بین المللی گردن نهد و کشور را از بدبختی و گروگان گیری ۳۴ میلیون انسان را زیر نام رفتن به بهشت آزاد سازد.

با درود و مهر
دکتر حمیدالله مفید


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالبان
بهشت
نظرات بینندگان:

>>>   داکتر مفید
متن جالب با برداشت خوب و مفید برای آنانیکه به بیراهه روان اند. درینجا چند نکته است که در موردشان باید مکث کرد
"همه میدانند که اسلام بر پنج اصل بنا یافته است: یعنی کلمه، نماز، روزه، زکات و حج که انجام این پنج بنا بر یک مسلمان فرض است". من چنین نمیدانم، اگر این پنج تا اصول دین اند و فرض‌اند پس قبول کنید هرانسان با اقتصاد ضعیف از ادا فرض‌(بویژه زکات و حج) معذور پس گناه کار است. یا به بیان دیگر مردم بی نوا (اکثریت جامعه) بدون چون و چرا راهی دوزخ اند و ضرورتی به ادا باقیمانده ندارند!!!! جواب ساده اینست بجای پنج اصل باید چار فروع نامید زیرا تنها "کلمه" در دلالت به توحید میتواند شامل اصل شود.
"بجز خود شخص هیچ کسی دیگری نمی تواند تا برای شخصی دیگری این وظایف را انجام دهد، چنانی که در آیه های متعدد قران به این امر اشاره شده است که بجز خود شخص، نه فرزند، نه پدر ومادر، نه امیر المؤمنین، نه وزیر امر بالمعروف و نهی عن المنکر و نه هیچ کسی دیگری پاسخگوی اعمال کسی دیگری شده نمی تواند." واقعیت عینی است!!!
نکته دوم اینست که دین برای تامین عدالت آمده ست مگر در پنج اصل خودت عدل شامل نیست!!!!! یعنی که تامین عدل از جمع فرض ها نیست و از همین سبب یکی به آسمان میرود و دیگری در زمین هم جا ندارد؟؟؟؟ یکی پنج بار حج میرود و ملیونها تنها درخواب می بینند. خودتان هم نوشته اید:
"امیدواریم تا طالبان با درک واقعیت های جهانی از کردار، روش و منش موجود دست بردارد و به عدالت انسانی و قوانین بین المللی گردن نهد و کشور را از بدبختی و گروگان گیری ۳۴ میلیون انسان را زیر نام رفتن به بهشت آزاد سازد."
آتش خاوری

>>>   بسیار نسخه های پدران کاش در دوران جور وچپال همین قسم نسخه های ناب برای لندغران و چپاولگران می نوشتید که وطن را غارت کرد و ۲۴ میلیون را به فحشا دزدی لندغری و اختطاف ‌دزدی سوق کرد که نتیجه آن همین بود که حالا ۲۴ میلیون به بهشت میروند اگر به بهشت نروند ۲۴ سال ضرورت است که اینها پس به زنده گی عادی برگردند ا دزدی و غارت از سر شان دور شود

>>>   این گپ ها چیست. من حیث یک افغان همه باید قوانین ایمارت اسلامی افغانستان را عمل کنند. اگر می خواستید در سرک ها لخت بشوید همان اشرف غنی آمریکایی را نگه میداشتید. امروز امیر المومنین ملا هیبت الله را اجابت کنید تا هم در دنیا سعادتمند شوید هم در آخرت.دوران برهنگی و فساد تمام شد. دوران انکشاف زیر سایه ایمارت اسلامی آمده هست.

>>>   ما مردم افغانستان از دزدان قاچاقبران رهبران خود خوانده دزد منافق فراری، وکیلان دزد خائن چورلمان جمهوریت و باند تولیدی فاحشه خانه فضلی گروپ و مافیاهای کرزی غنی متنفر هستیم و همه اینها باید محکوم و مجازات شوند.

>>>   🤫 هر فرد فارسیزبان یا پارسترکان باید زودتر (برضد مردم افغانپشتونی برضد دولت افغانپشتونی و برضد سیاستگران حیله گر افغانپشتونی) باید از زبان و گویش قلدرمابانه گپ بزنند و از زبان درشت از گفتار طردبلند در برابر پشتونی ها سخن بگویند، هر فرد و مردم فارسیدانشی از گفتار و لحن تند و تیز در برابر پشتونها گپ بزنند، در مقابل مردم حیله گر پشتونی باصدای بلند و زور گپ و سخن زده شود تا افغانپشتونها بفهمد که جای و جایگاه شان پست تر از حیوان است و ذانگاهی شان در کویته خوست و قندهار است نه در کابل مزار هرات بامیان غزنی پنجشیر فاریاب و...‌ .
در برابر (یک برخورد/وضعیت بد افغانپشتونی) باید (سه وضعیت و برخود شدیدتر) نشان داده و گفتار شود تا مردم پشتون تجاوزگر بدانند که خرتر از هر سرکوبگر می شوند

>>>   👄 افغانپشتونطالبان میخواهد مردم را بدتر از خود شان بسازند
پشتونطالبان اراده قومیتی دارند تا مردم فارسیزبانان را محروم سرکوب کنند
رژیم پشتونی و دولت پشتونیستی در واقع و پشت پرده حمایتگر ناپشتون بوده تا وضعیت مردم دیگر را خراب و ناامن بسازد.
پشتونطالبان آمده تا مردم دیگر را مثل خودشان همجنسباز لوطی بسازد.
رژیم و مردمان پشتونیستی بدعتگر هستند و کافرگونه عمل میکنند.
روشنفکر پشتونی دل شان خبث و خباثت و تعصب و حسادت دارند
و.....

>>>   👄 پشتونطالبان میخواهد معدن نفت طلا گاز زیرخاکی درامد گمرکات، مالیه زمین نان آب مردم فارسیزبان بگیرن که پولش را بر پشتونها سرمایه گذاری کنند و بدهند

>>>   ✍ به خدعه گریت پشتونی هاتف مختار درونطالبانی دلخوش نشوید.
او مردم رنجدیده و محروم گشته!
فریب نخورید به زبان و گپای پشتوزبان حیله گر هاتف مختار پشتونطالبانی، به او باور نکنید که مثل کرزی و غنی از درونش پشتونطالبانی هست
که سیاسیون سناتور و هر نفر پشتونی ماکر، تک، دروغگو، قسمخور، چندزبانه و چند روله فعالیت میکنن که پشتونیستی اشرا مثل غنی محب گلبدین ستانکزی کرزی اتمر اسماعیلیون امرخیل در سازمان ملل نهادینه کنند تا مردم فارسیزبان دانشی محروم و بی شناسه شوند
......

>>>   این نوشته همانند برداشت امارت تفسیر بسیار غلط از دین است. به نویسنده توصیه می شود یک بار قرآن بخواند تا با اطلاعات بیشتر دیگران را نقد کند. داستان های مبارزه حضرت موسی با فرعون مبارزه ابراهیم خلیل با نمرود و نمرودیان مبارزه حضرت یوسف با کاهنان معبد هامون مبارزه پیامبر گرامی اسلام با مشرکان و کافران مبارزه طالوت با جالوت و ... دیانت ما عین سیاست ماست قیاس اسلام با مسحیت ظلم به اسلام است. اسلام احکام فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دارد برای هدایت بشر و اصلاح فرد و جامعه نازل شده است. اسلام دین جامع است قرائت ناقص از اسلام و ارائه آن به دیگران خلاف عدالت و انصاف است. همیشه مفید باشید

>>>   اصلا بهشت (پشتوزبان های مفسد همجنسباز مدرسه ای زشت و بیفرهنگ) دوزخ هست
چونکه افغانکوچیها ها در شعار و ظاهر مسلمان نمایی دارند و در عمل سخت کافر هستند

>>>   دراین .....شان ازقندهاربرخاسته وسرتاسرسرزمین افغانستان رافراگرفته ومسیردرست وروشن مادی ومعنوی را بسوی ویرانه هاوتباهی هاتغییرداده انتظاردیگری نمیتوان داشت
درایه ای ازسوره مبارک بقره که سیاقش این گروه های تبه کار نااسلامی همچوطالبان والقاعده والنصره وداعش حکومت های اسلامیس ایه فرموده فسادنکنیدامااینهابه زعم خودشان میخواهندخداوندورسول رافریب دهنددرجواب می گویند ماقوم اصلاح گریم .....به تمامی این گروهاوحکومت هایی که باپوشش اسلام نام اسلام ومسلمین رابدنام وباعث دین گریزی ودین ستیزی مردم شدند

>>>   خدا خودش بر مردم ما کشور ما رحم کند فقط همین و بس
احمدی بلخابی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است