عاشورا، همه سوگوار بودند
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۱    ۱۴۰۳/۴/۲۸ کد خبر: 175715 منبع: پرینت

پدرم شیعه و مادرم سُنی بودند. در سرک سه کارته سه هم‌سایه های ما نمی‌دانستند که کی سُنی و کی شیعه است. اسلام دین همه بود و کسی به کسی غرض نداشت. پدرم که شیعه بود دست‌بسته نماز ادا می‌کرد و مادرم که سُنی بود، وقتی ما را نصیحت می‌کرد حتما از حماسه های حسین نواسه پیغمبر سخن می‌گفت و او را به الگوی افسانه هایش تبدیل کرده بود. در روز دهم محرم مادر شُله‌ی زرد و شیرین می‌پخت و پدر صبح زود به تکیه‌خانه نزدیک که آن‌زمان در قلعه شاده {شهاده} بود می‌رفت.

پدر به نوبت یکی از ما را با خود می‌برد. پدر که همه عمرش را در ارتش و نظام گذشتانده بود در آن‌روز سیمای تندش، دردناک‌تر می‌بود. درکنجی از تکیه‌خانه می‌نشست و با آرامش تمام به روضه های روضه‌خوانان که همه با شعر و نعت و حماسه‌خوانی همراه بود، گوش می‌داد. وقتی پدر به خانه بر می‌گشت، مادر دیگ کلان شُله‌ی شیرین را باز می‌کرد و پدر بر آن دعا می‌خواند. آن‌گاه مادر شُله را در دیگچه های کوچک تقسیم می‌کرد و ما آ‌ن‌را برای هم‌سایه ها و فقیران پخش می‌کردیم.

در ذهن ما کودکان دهم محرم روز دعا و ارادت به سزاوارترین انسان‌های زمین تزریق شده بود. در آن روز سُنی‌ها و شیعه ها همه این احساس را داشتند و به روان شهدای کربلا درود می‌فرستادند. همه از این روز یک درس بزرگ آموخته بودند. تعهد، رستگاری و پایداری!

در آن‌زمان کسی از این روز استفاده سیاسی نمی‌کرد. کسی این روز را به ایدیولوژی خشن انسان های متعصب و تندرو امروز تبدیل نمی‌کرد. کسی با ظاهرسازی بر انظار جامعه اهانت نمی‌کرد. کسی برای انتقام‌جویی‌های تباری این روز را به بازی نمی‌گرفت. همه سوگوار بودند و این درد درونی خود را با خانواده های خود شریک می‌ساختند. جامعه نیز سوگوار بود و برای هم‌دیگر دعا طلب می‌کردند. خدا، انسان و طبیعت با هم‌دیگر هم‌زیستی داشتند.

داکتر ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عاشورا
نظرات بینندگان:

>>>   استاد گرانمایه و عالم سخاوتمند کشورم دوکتور ستیز!
درودو سلام خدمت شما:
دایمآ از نوشته های عالمانه شما بهره میگیرم:
حقیقت عینی جامعه را با چند سطر کوتاه و پرمعنی باز تاب واقعی دادید٬حقا که چنین یک ذهنیت در بین اقشار مختلف جامعه حاکم بود و شما آنرا بسیار واقع بینانه مثل آیینه منعکس ساختید٬قلم تان رسا و عمر شریف تان پر برکت باد.

>>>   چهل و‌ پنج سال جنگ و نابسامانی به وضاحت نشان داد که سیاستمداران چپ و راست افغانستان نه تعهد آموخته بودند و نه پایداری. اما همه آموخته بودند که چگونه با نوکری بیگانگان، رسیدن به قدرت سیاسی با هر وسیله، زنده به گور کردن مخالفین، قبر یکدیگر را کندن، چور و چپاول دارایی عامه، فریب مردم و در آخر خط با فرار خفت بار از کشور —به رستگاری—در کشور های دیگر برسند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است