اول ماه اسد با هفدهمین سال‌روز درگذشت محمد ظاهرشاه، واپسین شاه افغانستان برابر است.
محمد ظاهرشاه چهل سال در افغانستان سلطنت کرد و ایجاد قانون اساسی نوین، پذیرفتن نظام شاهی مشروطه و آزادی احزاب از مهم‌ترین کارهای او شمرده می‌شود.
محمد ظاهرشاه فرزند محمد نادر خان، پس از کشته شدن پدرش، هنگامی‌که نوزده ساله بود به قدرت رسید.
هفت سال پس از به قدرت رسیدن محمد ظاهرشاه، جنگ جهانی دوم آغاز شد. دولت ظاهر شاه با ابراز بی‌طرفی در این جنگ، افغانستان را از آتش جنگ جهانی دوم دور نگهداشت.

نظام شاهی در ظاهر سبب نارضایتی داوود خان پسر کاکا و نخست‌وزیر حکومت ظاهر شاه بود، بربنیاد قانون اساسی نوین، فعالیت سیاسی برای خانواده شاهی ممنوع بود از همین‌رو داوود خان هنگامی که ظاهرشاه برای درمان در ایتالیا به سر می‌برد، به کودتا دست زد و در ۲۶ سرطان ۱۳۵۲هجری خورشیدی نظام شاهی را از افغانستان برچید.
او در سال ۱۳۸۱ دوباره به افغانستان آمد تا لوی جرگه اضطراری را برای تشکیل حکومت موقت در افغانستان افتتاح کند.
سرانجام آخرین شاه افغانستان در روز نخست ماه اسد سال ۱۳۸۶ در کابل درگذشت و در تپه مرنجان به خاک سپرده شد.

کد (9)

>>>   یکی دیگر از سلسله هایی نوکرآن فاسد انگلیس همچون آل سعود، ملک حسین، الفیصل عراق و .... این جاسوسان چرکستانی صوبه سرحد هر چه از دستشان آمد بالای ما خواب برده هایی باغ هایی عربی (به کمک مجددی هایی انگلیس ماب)شان انجام دادند.
آتش‌خاوری

>>>   اکر داوود خان کودتا نمی کرد، شاید افغانستان سرنوشت بهتری می داشت.

>>>   دموکراسی در افغانستان چگونه بمیان آمد؟
در دهه شصت میلادی امریکا میخواست راکت های اتمی خویش را در ترکیه که عضو پیمان ناتو بود و همسایه شوروی وقت بود،مستقر کند.
شوروی نیز در مقابل میخواست که زاکت های اتمی خویش را در کیوبا که همسایه امریکا بود،مستقر کند.
نزدیک بود که جنگ هستوی بین هردو کشور آغاز شود،اما بالاخره امریکا از استقرار راکت های هستوی خویش در ترکیه صرف نظر کرد و شوروی نیز راکت های خود را که میخواست در کیوبا مستقر کند،از راه برگشتاند و دوباره به کشور برگشت داد.
اما گپ درینجا خلاصه نشد.
امریکا کوشش و تب و تلاش میکرد تا کشور دیگری را که همسایه شوروی باشد،انتخاب کند تا راکت های خویش را در آنجا مستقر کند.
قرعه بنام افغانستان برآمد.
امریکا از ظاهرشاه پادشاه افغانستان دعوت کرد که به امریکا بیاید.
در جریان سفر ظاهرشاه به امریکا،جان کنیدی از او به شکل شاندار پذیرایی کرد که ویدیو اش را شاید در یوتیوب دیده باشید که در موتر سرباز هردویشان در جاده های واشنگتن چکر میزدند و هزاران نفر در دوطرف سرک با بیرق های امریکا و افغانستان ار آنها استقبال میکردند.
اما هنگام مذاکرات در باره استقرار راکت های امریکا در افغانستان،ظاهرشاه معذرت خواست و گفت که ما یک کشور فقیر هستیم و در همسایگی شوروی قرار داریم و نمیخواهیم روابط ما با شوروی که یک ابرقدرت جهانی است.خراب شود.
ظاهرشاه دوباره به وطن برگشت و درین جریان جان کنیدی رییس جمهور امریکا به قتل رسید و معاون اش لیندن جانسون ریاست جمهوری را به عهده گرفت.
ظاهرشاه فکر کرد که با این کار را معاون رییس جمهور امریکا انجام داده است و یا هم کار شوروی است.
در آنوقت پسر کاکایش داود خان صدر اعظم او بود.
عاجل لویه جرگه قانون اساسی را براه انداخت و در قانون اساسی ذکر شد که اعضای خاندان سلطنتی،حق انتخاب شدن در پست های دولتی را ندارند و همچنان آزادی و تشکیل و فعالیت احراب سیاسی را نیز شامل قانون اساسی کرد و صدر اعظم جدید نیز مقرر شد.
بخاطر این که کدام صدر اعظم نیز بر علیه او کودتا نکند،هر صدر اعظم برای یک سال و یا دو سال در قدرت میبود و احزابی که تشکیل شده بودند،در جریان تظاهرات خوبش بالای صدر اعظم انتقاد میکردند که خوب کار نمی کند و بدین ترتیب هر یک سال بعد و دوسال بعد،صدر اعظم ها مجبور به استعفی میشدند و صدر اعظم جدید و کابینه جدید تشکیل میشد.
از سال ۱۹۶۴الی ۱۹۷۳ که داود خان دوباره کودتا کرد، داکتر یوسف ،هاشم میوند وال، نور احمد اعتمادی،داکتر ظاهر و موسی شغبق،یعنی در ظرف نه سال پنج صدر اعظم مقرر شد.
اما بالاخره پسر کاکایش داود خان به کمک احزاب خلق و پرچم برضد ظاهرشاه کودتا کرد و قدرت را بدست گرفت و داود خان نیز روابط خود را با احزاب خلق و پرچم خراب کرد و خصوصاً نزدیکی او و روابط نزدیک اش با ایران و پاکستان و عربستان،که هر سه از متحدان امریکا در منطقه بود،سبب خشم شوروی و احزاب خلق و پرچم شد و در نتیجه داود خان از بین رفت.

>>>   چرا دایم قندهاری ها و پکتیاوال ها و زابلی ها و ارزگانی ها بر تمام ملت حکومت می کنند؟
کسی میداند؟
کسی دیگری در این کشور نیست؟
کسی دیگری چیزی نمی فهمد؟
چرا بعد از نشست بن، ربانی حکومت را به کرزی تسلیم کرد، آیا مقاومت ربانی کرده بود یا کرزی؟
ع م

>>>   از خاوری بپرسید که دزدان و چپاول گران پنجشیر مگر کمتر جفا درحق این ملت بیچاره در دوران بیست ساله که باداران شان در کنارشان بود کرده اند؟ هرسال در هژدهم سنبله چی ظلم و ستمی نبود که این اشرار در حق مردم کابل انجام من دادند؟ یکبار هم که شده سر در گریبان خود کن و آیینه را در مقابل خودت قرار بده باز سر هر کس دیگر تبصره کن!

>>>   پنجمی بی نام و نشان!!!!
به یقین که اولین بار است که نظر مرا میخوانی و اگر در طول این چند سال نظرات مرا میخواندی این طور بی خریطه فیرنمیکردی. نظرات که همین نزدیک ها نوشته ام کافی است که مرورکنی:
چرا برخی تاجیکان مخالف فیدرالیسم اند :"زیادتر چشم براه "ته مانده‌ی سفره"هم همان هایی اند که در دامان رژیم هایی بنیاد گرا و مرتجع منطقه و با پول هایی باد آورده "مولی کراسی" و چکره هایی اروپایی، دینار های وهابی هایی صهیونیست (آنهم با رسد تنها دم گاو)، دزدی بر حال معادن در باند هایی شرر خو (اشرار) درس شرارت آموختند و می آموزند. این جنایتکاران حرفوی که توسط عرب هایی بربر و استادان صهیونیست تربیه شده بودند روی چنگیز، تیمور لنگ، هیتلر، قاتلان مردم ویتنام، چیلی و .... را سفید و در قطار بی گناه هان قرار دادند. حتی اشرار پارسی زبان (مسعود و انوری) در قتل و کشتار مردم پارسی زبان و هزاره افشار بیشتر از سیاف یهودی و باند صهیونیست اش دست داشتند.
امریکا به بهانه طالبان: "مگر کدام یک ازین وایرس ها دست ساخته "مولی کراسی" نیستند؟؟؟؟ اشرار؟، زی ها؟، دبل ع؟، طالبچه چرکستانی؟، داعش؟، هنگک و بنگک آینده؟ و........"
امی کافی باشد ورنه باقی را خودت پیدا کن!!!!!!
آتش خاوری

>>>   پنجمی در فکر ی امثال خاوری اینها نشو این ها فقط بعد مجلس چهار زانو خوب نشستن میکند این ها این حارت فورت میکند که تامانده سفره به دست بیاره قصه این ها مفت است

>>>   هفتمی
ما دوشک نداریم که چازانو بنشینیم و یا مثل خودت زمین نشین باشیم
آتش خاوری

>>>   داوودخان دروغ گفت و دروغ می بافت
او چطور از دیموکراسی حرف میزد که قدرت را در انحصار گرفت ریاست جمهوری
صدارت ، وزارت خارجی و دفاع را به خود
انحصاری ساخت و مردم هیچ .
محمد نگین

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است