از شکریه بارکزی قصه می کنم برای تان
تلکس شایعات 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۱۶    ۱۴۰۳/۶/۱۴ کد خبر: 175977 منبع: پرینت

چرا منطق پذیرش حرف های خوب و بد خودی و بیگانه را در خود نداریم؟
سوال است که سالهای متمادی راه حل و معقول پیدا نکردیم، شکریه و امثالهم خوب می کنند بگویند که احمد شاه مسعود قهرمان ملی نیست، زیرا آنها نه به ارزش های جهاد پایبند هستند و نه هم به ارزش های اسلامی که در وجود امر صاحب مشاهده می شد و برای آن ارزش ها مبارزه می کرد و نه هم تعلقات قومی، زبانی و محیطی دارد با ایشان که در رگ های وجودش حس هم سوی پیدا شود.

آنها به این باور هستند که احمد شاه مسعود صرف برای تاجیک ها جنگید و روز اگر به یاد داشته باشیم آقای لشکری در یک برنامه خود از یک دختر خانم نماینده کوچی ها در پارلمان تصویر امر صاحب نشان داد و گفت: این آدم چطور بود از نظر شما؟ جوابش این بود که: آدم خوب بود و برای قوم تاجیک زحمت زیاد کشید.
شکریه خانم را من با دو مثال زنده و چشم دید و شنیدگی خودم خدمت تان بیان میکنم هیچ گاهی گله مند آن نباشید و زیاد پرس و پالش نکنید.

۱- سال ۱۳۸۱ وقت در قندوز در قول اردوی نمبر ۶ بودیم این خانم به ولایات شمالشرق سفر داشت. عصر یک روز آمد به قول اردوی نمبر ۶ با داوود خان که قوماندان ق اردو ۶ بود ملاقات داشت، چون بعد رسمیات وارد شده بود، صحن ق اردو خیلی فضای آرام ویراسته و اراسته با گل های متنوع و مخصوصا گل صدبرگ قشنگ معلوم می شد، میزبان که آدم نیک نام و به ارزش های معنوی پایبند بود نخواست در دفتر و سالون این ملاقات دو جانبه را که خواست این خانم بوده تنظیم کند وظیفه داد در این فضای باز چوکی مانده شود و هردو صحبت کنند، یادم است، خدا را شاهد می گیرم که داوود خان طرف من گفت: عتیق همینجا باش چیزی نیاز شد مخابره کن بیارند، من هم چوکی را گوشه ی گذاشتم و نشستم تا بیشتر از نیمه های شب ملاقات اینها ادامه پیدا کرد و بعد از ختم ملاقات شکریه خانم از قول اردو برآمد رفت به محل خوابگاهش و ما رفتیم به جایگاه خود.

روزی من و داوود خان، دو رفیق داوود خان در موتر نشسته بودیم و داشتند قصه از وکیل های زن در پارلمان می کردند یکی از دوست ها نشسته در موتر توصیف از زیرکی و هوشیاری این خانم در جمع وکیل های زن در پارلمان می کرد، داوود خان با لبخند به طرف دوستهایش گفت: خیلی زن خطرناک است. خدا بالای من لطف کرد و ترس خدا مرا نجات داد و به خواست نا مشروع اش لبیک نگفتم وگرنه در دام این زن افتاده بودم و از همان روز تا اکنون مرا تخریب می کند...

۲- حکومت وقت کرزی تعدادی از افراد وزارت خانه ها و ادارات دولتی و نماینده های پارلمان را سهمیه حج داده بود، حدود کم و بیش از صد و پنجاه نفر به حج رفته بودند در جمع شان خانم شکریه ام رفته بود، یکی از همراه هان شان که از بخش وزارت دفاع ملی و تا فعلا هم حیات و در کابل زندگی می کند و از جمع آشنایان مااست، وقت به دیدنش رفتیم قصه های زیاد کرد و در جریان قصه هایش گفت: خدا بالای مردم افغانستان رحم کند یک تعداد حج نرفته بودند بل به سیاحت رفته بودند اصلا به مناسک حج هم بلد نبودند و هم هیچ ارزش قایل نبودند و حتی اجرا هم نکردند.

یکی به شوخی طرفش گفت: خانم ها هم اینبار زیاد بود همرای تان گفت: آه والله زیاد بود، یک روز مهمان بودیم جایی، به شکریه زنگ آمد از افغانستان احوالپرسی می کرد در جریان احوالپرسی بدون سانسور با صدای بلند شکریه گفت: چی کنم که از تو دور هستم اینجا جوان های چند برابر از توقشنگتر وجود دارد یکیش را می گیرم در بغل خواب می شوم نیاز به تو ندارم.
تعجب کردیم گفتیم با کی دارید صحبت می کنید گفت: با فلانی پدر اولادها.
این است طرز زندگی یک خانم که زره ای به ارزش های دینی و اخلاقی پایبندی نداشته باشد روشن است که نه به جهاد باور دارد و نه هم به زحمات و رنج که آمر صاحب کشیده است.
بناء: نه تنها حرف و سخن بارکزی از شان و شوکت امر صاحب چیزی را کم می کند و نه هم از شخص دیگری، امر صاحب نامش در قلب ها حک شده و در تاریخ منحیث یک انسان آزاد منش و آزادی خواه باقی خواهد ماند و افتخار نسل در نسل ما خواهد بود.
بیایید دنبال چیزی بگردیم که با ارزش باشد.

عتیق حیدری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شکریه بارکزی
عتیق حیدری
نظرات بینندگان:

>>>   احمدشاه مسعود از دید خیلی ها در تخریب کابل و قتل عام مردم کابل با گلبدین و بقیه مجاهدین سهم برابر دارد اما در این جای شک نیست که مسعود انسان زیرک و پارتیزان خوبی بود
.....

>>>   باید تعریف قهرمان ملی را دانست. به هرفرد نمیتوان قهرمان ملی خطاب کرد. مجاهد بودن مخصوصأ مجاهدین کشور ما که به قرآن که در مکهٰ معظمه اهانت کردند و مسلمان بودن از جملهٰ معیار های قهرمان ملی بودن نیست.
آمرصاحب محترم تنها خوبی که داشت بر خلاف دیگر مجاهدین در چور و چپاول سهیم نبود. ولی به نظر بسیاری افراد آمر صاحب در دوران داود عازم پاکستان شد با گروه حقانی و امثالهم به تماس بود. ترینیگگ جهادی آموخت و از جانب آنها لقب مسعود برایشان داده شد. با قاسم سلیمانی ایران ارتباط نزدیک داشت. در مقابل راکت های گلبدین راکت پرانی کرد که باعث قتل بیگناهان گردید. بعضی بیانات شان به نفع تاجکان بوده است. به نظر افراد چون شکریه بارکزی چنین اشخاص در تعریف قهرمان ملی بودن نمگنجند.

>>>   شکریه وفوزیه ومریم سما وغیره از زیر تیغ اشرف غنی وتیم غدار فضلی تیر شده بودند از آنها حیا وشرم پریده بود خط شرم وحیا وعزت شان بر باد رفته بود فعلا هم در اروپا وامریکا مصروف شراب وکباب های خود هستند.
آریا

>>>   د امی جهاد .....کنم . وطن ازبرکت جهاد شما مزدوران پاکستان دربدر شدن دیگه بحث جهاد بند کنیدو در مورد احمدشاه مسعود:
اولا" امی تخلص مسعود کی بریش تعرف کرد؟
البته کی پاکستانی ها بخطر ویرانی افغانستان بنا" مسعود و امثال هم نزد ما نه قهرمان است ونه افغان
یک مهاجر افغان

>>>   چیزی دزدی های که تاحال درکابل میشود این قهرمان شریک است آدم همینطورقهرمان باشد که باشد.

>>>   بارکزی حرفی بدی نگفته است. میتواند از خود و قوم خودش که برایش هویت داده است بعنوان قهرمان دفاع کند.
مگر آیا صالح نبود اشرفی غنی را پدر خوانده بود، دوستم اشرف غنی را پدر معنوی قبول نکرد، فهیم و لنگ قانونی در بن به نفع کرزی معامله نکردند و استاد ربانی را که برای شان نام و نشان داد دست کم نگرفتند، احمد ضیا بخاطر کرزی گلون پاره نکرد، شیخ عنابی به سلطانزوی دزد طیاره کمپاین نکرد، جلال یفتلی به اشرف غنی خوش خدمتی نکرد، محقق بخاطر دالر مشاور غنی نشد؟ نمی شود قهرمان خود را قبول و از دیگران را قبول نکرد. قهرمان بارکزی برایش هویت داد ولی پس از کشته شدن مسعود بازماندگان جهاد چه کردند؟ هویت دارند؟ مردم دارند؟ شرف دارند؟ غیرت دارند؟ جواب همه نه است


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است