حکومت در تبعید به معنای یک ساختار سیاسی جایگزین است که باید نشان دهد و به اثبات رساند که کارایی بهتری از دولت مبدا دارد | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ ۱۴۰۳/۶/۳۱ | کد خبر: 176058 | منبع: | پرینت |
حکومت ها در تبعید تحت شرایط ویژه سیاسی شکل میگیرند. وقتی دولت اصلی یا مبدا توسط گروههای سیاسی از طریق غیر مشروع مصادره میشود. گروه های سیاسی و فعالان اجتماعی و شخصیت های تخصصی و برازنده حکومت در تبعید را سازماندهی میکنند. حکومت در تبعید باید دارای پانزده کاربرد اساسی باشد.
تامین ارتباط داخل کشور طریق شنود فعال و سازنده ایجاد فضای هم دیگرپذیری.
ایجاد گروه فعال سیاسی که از شخصیتهای برازنده و معتمد شکل گرفته باشد و از میان آنها شناسایی رهبری جذاب و عمل گرا که ظرفیت بالایی در هماهنگی، مدیریت و رهبری داشته باشد.
کسب اعتماد میان مردم برای حصول مشروعیت ملی.
کسب اعتماد بین الملل برای حصول مشروعیت جهانی.
تنظیم استراتژی ملی برای نجات کشور در همکاری متخصصین ملی و بین المللی و بر بنیاد درسهای تاریخی در سطح ملی و جهانی.
ایجاد کابینه ی تخصصی سیاسی که واقعیتهای جامعه را شناسایی و راههای برون رفت از بحران را به برنامه سیاسی خود تبدیل بتواند.
ایجاد برنامه عمل سازنده در هماهنگی با بازیگران ملی و بین المللی و زمینه سازی برای فرصتهای مشارکت شهروندان به ویژه جوانان در تطبیق آن.
تامین منابع مالی و تخصصی برای هزینه های داخلی و خارجی بر بنیاد اصل شفافیت.
ایجاد یک میکانیسم قابل دسترس و ساده برای ارزیابی گزارش دهی از فعالیت برای مردم بر بنیاد اصل حاکمیت قانون و اصل حساب دهی.
تعامل و ایجاد زمینه های مشارکت فعال و سازنده با شهروندانی که در خارج از کشور به سر میبرند.
لابی گری تخصصی و دادخواهی ارزشها برای آرمانهای ملی که در استراتژی سیاسی نضج یافته اند.
بسیج نیروهای مخالف از دید سیاسی نظامی و اقتصادی در حمایت مردم و ایجاد اجماع مردمی.
همگرایی با نهادهای جامعه مدنی و رسانه ای برای تشریک مساعی اجتماعی و ارزشی.
ایجاد نهاد فعال و پویای تبلیغاتی بر تطبیق برنامه های سیاسی.
ایجاد اطاق فکر سیاسی در هماهنگی با شخصیتهای علمی، تخصصی و فهیم کشور.
من طرفدار ایجاد حکومت در تبعید هستم و آن را مهم می پندارم در صورتی که این اصول در آن رعایت شود. تجارب جهانی نشان داده است که حکومت در تبعید به معنای یک ساختار سیاسی جاگزین است که باید نشان دهد و به اثبات رساند که کارایی بهتری از دولت مبدا دارد.
اما پرسشهای من اینها هستند آیا با همین آقایانی که داد از حکومت در تبعید میزنند این اصول برآورده میشود؟ پاسخ روشن است.
آیا این آقایانی که سیاست را در ۳۵ سال گذشته از سر و گردن محاصره کرده اند در حکومت تبعید کنار می روند و جا را برای نسل جدید باز میکنند؟ این پاسخ هم روشن است.
آیا این آقایان اعتماد مردم را برای این کار بزرگ یعنی ایجاد حکومت در تبعید با خود دارند؟ پرسش روشن است.
آیا این آقایان کارنامه های پاک در تجربه دارند؟ این پرسش هم روشن است.
حکومت در تبعید نباید استفاده سوء سیاسی شود. به باورم حالا فرصت آن رسیده است که ما یک حکومت تخصصی برای جایگزینی آینده افغانستان طرح ریزی کنیم. طبیعی است که سیاستمداران میتوانند در آن سهیم شوند. اما سیاست مدارانی که با فکر بکر و تازه و شخصیت های خبیر که به درد آینده کشور میخورند در آن جا داشته باشند. در آن صورت مردم به آنها دل خواهند بست.
دکتر ملک ستیز
>>> جناب ستیز گرامی،
تامین مالی حکومت در تبعید از کجا صورت میگیرد؟؟؟؟
اگر تامین کننده مالی یک یا چند کشور باشد در آنصورت مصداق هر کسی کو نان دهد فرمان دهد نمیشود؟ آیا ملل متحد گاهی مسولیت تامین مالی حکومت در تبعید را به دوش گرفته؟؟؟
از نظر من این عالیجنابان که حالا خانه و خانواده های خود را در کشور های بیرونی جا به جا کرده اند و از این ناحیه خاطر شان جمع است پس چه بهتر که خود برگردند به پایگاه های مردمی خود و پیشقرلول قیام عمومی شوند و ازاین چه بهتر که در بد ترین حالت به جای مرگ طبیعی ، شهید راه آزادی شوند.
>>> همه اینها بیناموس وطن فروش دزد لندغر چپاولگر و اختطافچی اینها دیگر در افغانستان جا ندارد و کسانیکه این دزدهای بی دین را به خصوص سیاف دزد ملای ناتو و محقق خردوان عطا چور را انسان میشمارد در انسانیت خود شان شک است.
>>> ما تا بحال شاهد تشکیل چند حکومت تبعیدی در افغانستان بودیم.
در زمان داکتر نجیب،حکومت تبعیدی مجاهدین در پشاور به رهبری ملل متحد تشکیل شد.
در مذاکرات بین بیل کلینتن و بی نظیر بوتو در واشنگتن، گروه طالبان بر ضد دولت ربانی تشکیل شد.
بعد از حادثه یازدهم سپتامبر باز به رهبری ملل متحد در بن حکومت مشترک مجاهدین و تکنوکرات ها تشکیل شد.
در زمان بارک اوباما در دوحه دفتر طالبان با بیرق شان افتتاح شد.
در زمان دونالد ترامپ مذاکرات دوحه با طالبان شروع شد و توافقنامه با آنها امضا شد.
در زمان جو بریدن، طالبان دوباره بر سر قدرت آمدند.
حالا در امریکا دو نامزد ریاست جمهوری وجود دارد. یکی دونالد ترامپ و دیگری کاملا حریص.
یکی میگوید که من میخواهم دوباره میدان هوایی بگرام را بدست بیاورم. این که چه قسم،معلوم نیست.
دیگری میگوید که طالبان یک گروه تروریستی است، در حالی که همین چند وقت پیش وزیر خارجه اش در دوحه گفت که ما با طالبان باید تعامل کنیم.
حالا منتظر نتایج انتخابات امریکا بنشینید و این که آیا نتیجه انتخابات امریکا کدام تغیری در اوضاع جاری افغانستان ببار خواهد آورد و یا نه، آینده نشان خواهد داد.
>>> 🤫با همین هویت جعل طفیلی و پشتونی-افغان و در عدم بازنگری شناسه اصیل تباری-زبانی فارسیزبانان-ترکتباران بدون دستاورد هستید و خواهید بود
>>> به این فراری ها که مملکت را با همه امکانات رها کردند و ملت را تنها گذاشتند و فقط زن و فرزند خود را نجات دادند، امیدی نیست. اینها فقط به خود می اندیشند و فعلا دارایی شان رو به اتمام است.
مهاجر تنها
>>> 🛑💯👈👈👈 با بودن در همین ( هویت پشتونی《 افغان 》 )، اگر نهالی-توت را به فکر حکومتی داری و یا در نیت در حکومت سهیم بودن غرس کنید و پرورش دهید،
👈ثمر درخت شد، سایه درخت و توت آن تعلق به هویت پشتونی مردم ناقلین افغانپشتونی می گیرد نه بمردم ترکتباران/فارسیزبانان که بدون شناسه تباری-زبانی شده اند و به سر می برند.
👈تا زمانیکه نسل نو به بازنگری و بازیابی نیروی هویتی-مردمی خود دست به اعاده و کار نشوند از محرومیت دایمی شان بر نمی خیزند، چه برسد در سهیم شدن حکومت و دولت داری.
👈 در هویت جعل و شناسه طفیلی بودنی افغان ( = ) برده غلام و کنیز افغانپشتون ناقلین شدن
👈بدون هویت ( = ) ناموجودیت، نیستی
👈بی شناسه بودن ( = ) محرومیت و برده بودن در جامعه دولتی
👈شناسه و هویت تباری-مردمی نداشتن ( = ) مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتن، در کوچ اجباری، مهاجرت و فرار واقع شدن، با بی ناموسی بع نسلکشی قرار گرفتن و .....
✍ افغانپشتونهای تجاوزگر بخاطر گسترش حیوانیت پشتونی و مزدور-مزدبگیر و اشغال دست بکار شده اند،
و تو یک فرد فارسیزبان بافرهنگ بومی بخاطر حفظ ناموس و بقایت بی خاصیت و...جاهل نشده ای !؟؟
>>> تأسیس یک دولت افغانستان در تبعید به رهبری جوانان پویا میتواند جایگزینی معتبر و متقاعدکننده برای رژیم طالبان ارائه دهد. با تمرکز بر فراگیری، حقوق بشر، دموکراسی و توسعه بلندمدت، دولت در تبعید میتواند حمایت داخلی و شناسایی بینالمللی را کسب کرده و توانایی خود را بهعنوان یک نهاد حکومتی مؤثر نشان دهد. از طریق اقدامات منظم، ارتباطات و دیپلماسی، میتواند اعتماد مردم افغانستان و جامعه بینالمللی را جلب کند و خود را بهعنوان نیروی مشروع برای آینده صلحآمیز و مرفه افغانستان مطرح کند
دکتور سبد عزیز سادات
واشنگتن د سی
>>> ملک ستیز از اشکم سیر خود گپ می زند
ههههههههههه
اریا
>>> اگر به شما ها دوباره کمک شود همه چور میکنین به خیالم جیب های تان خالی شده هههههههه
>>> این ....صفت ها وقتی که سر قدرت بود چه غلتی کردن که دولت تبعیدی در خارج اعلان کند این .... غارت گر را دوباره سر مردم مظلوم آوار نکنید
امیری
>>> 🌏🌎🌍 نخست از همه جریانها، ((( کمر شکستن رژیم افغانپشتونی توسط هویت خود شان ))) یک امر ضروری است.
⭐یعنی، ( دور زدن هویت تحمیلی《《《 افغان 》》》پشتونی از سر مردم فارسیزبانان/ترکتباران ) در پلان اول گرفته شود،
⭐که با این استراتیژی (قوت مردم قبایل افغانپشتونی در ولایات فارسیزبانان) خلع سلاح-هویتی می گردند،
⭐ و با مبارزه نرم و جنگ تبلیغاتی ما البته بدون کشت و خون، همه برنامه تجاوز، اشغال، و نفوذ (هویت افعانپشتونی) در ولایات و قریه فارسیزبانان ازبین می رود،
⭐و هم مردم ناقلین-پشتون بی جرئت می شوند و در قریه فارسیزبانان/ترکتباران در ترس، تهدید و فرار قرار می گیرند،
⭐که در نتیجه، مردم ترکتباران/فارسیزبانان به جرئت در پی آزادی، در پی بازنگری هویت اصیل و شناسه تباری-زبانی شان می گردند،
⭐سپس میدان بازی و برد وضعیت به نفع ما و به دست نیروی مردمی فارسیزبانان/ترکتباران می افتد و و و ....
>>> با تحمیل همین شناسه (شقاوت افغانیت / شقاوت افغان) حکومت زشت در تبعید ناممکن است
>>> هرمملکت دنیاکه این خاینین رادرین اقدام ضدملی شانه کمک ویاری رسانند برضدمصالح ملی افغانستان است ومردم افغانستان آنهاوهم کمک کننده آنهارانمی بخشند.
>>> دولت باید دست تجربه داران قرار بگیرد شاید دزد باشد ولی ازبی تجربه بهتر است
>>> مشکل این جا است که؛ سیاست مداران جوان و بکر و تازه ریشه در خاک ندارند و حوصلۀ مبارزه در داخل و سنگر را هم ندارند،
و همین ها که شما گفتید، این ویژگیها را دارند، متأسفانه با همان مشکلات که شما گفتید
>>> شتران پیر در خواب بینند پنبه دانه
گهی لب لب خورند گه دانه دانه
>>> سلام و عرض ادب به شما !
صرف نظر از اینکه کی و کدام جریان در قدرت است باید بګویم تاریخ افغانستان نشان داده و شاهد مطالب و قضایای بیشماری هستیم هرکس در قدرت بوده هم جنس خودرا آورده همه کاره ساخته اند
در حالیکه دولت و حکومت یک علم مجزا ازسایر علوم اجتماعی میباشد ...
با در نظر داشت موضوع فوق تعدادی از نخبه گان و تحصیل کرده ها در رشته فوق در جامعه وجود دارند که در امرات غیر مسلکی مصروف اند ...
اگر ازین کادر برجسته و مسلکی در مسائل مربوطه کار گرفته شود بهتر است .
یک مثال ساده و عامیانه اگر نجار را به جای آشپز استخدام کنیم طبعآ دیگ میسوزد...
وسلام
دکتر سادات
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است