تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ ۱۴۰۳/۷/۲۲ | کد خبر: 176146 | منبع: | پرینت |
چرا ما یک ملت واحد شده نمی توانیم؟ چیزی به نام سرود ملی، بیرق ملی، هویت ملی و تاریخی مشترک نداریم؟
1. افغانستان کشوری با تاریخ و فرهنگ پیچیده و طولانی است که در طول قرنها تحت تأثیر استغمار کهنه و نو و تحولات مختلف قرار گرفته است. اگرچه گروههای مختلف قومی مانند تاجیک ها، پشتونها، هزارهها و ازبکها هر کدام هویتهای زبانی و فرهنگی خاص خود را دارند، اما این کشور در برهههایی از تاریخ توانسته است یک حس هویت ملی گونه ایجاد کند. بهویژه در مقابله با دشمنان خارجی و استعمارگران، اما در عین حال، تضادهای قومی و تباری که ریشه در تاریخ و ساختار اجتماعی افغانستان دارند، همیشه مانعی برای وحدت ملی بوده است.
۲. ساختار اجتماعی و تضاد قبیلهای؛
افغانستان بهطور همزمان در دو جهان متفاوت زندگی میکند. بخشی از جمعیت افغانستان هنوز در مناسبات قبیلهای مغاره ای زندگی میکنند، در حالی که بخش دیگر به شیوه زندگی شهری و مدرنتر روی آوردهاند. این تضاد بین زندگی قبیلهای و شهرنشینی باعث بروز تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی عمیقی شده است. قبیلهها در افغانستان نقشی اساسی در تعیین هویت و انحصار قدرت سیاسی دارند و این امر میتواند به قطببندی و تفرقه بیشتر منجر شود. در چنین شرایطی، ایجاد یک دولت واحد که همه گروههای قومی و زبانی را در بر بگیرد، چالشی بزرگ است. این تفاوتهای بنیادین در زندگی اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا اتحاد بین این گروهها دشوار باشد.
۳. زبان و فرهنگ؛
چهار زبان اصلی (فارسی، پشتو،، ازبکی و ترکمنی) و تفاوتهای فرهنگی میان اقوام مختلف نیز مانع دیگری برای ایجاد وحدت ملی است. این مساله میتواند به احساس بیگانگی در برخی گروهها منجر شود و هرگونه سیاست تمرکزگرا را به چالش بکشد. با این حال، تنوع زبانی و فرهنگی میتواند بهعنوان منبع قدرت و غنای فرهنگی نیز عمل کند، اگر بهدرستی مدیریت شود و سیاستهای چندفرهنگی و چندزبانی تقویت گردد.
ثریا بها
>>> Ruhail Gulbahari
ما حتی یک زبان مشترک نداریم ۳ فیصد تاجیک زبان پشتو میداند ۵ فی صد پشتون فارسی می فهمد
متباقی کر گنگ
>>> Sohail Paikan
وقتی هیچگونه همسانی با پشتون ها نداریم چگونه میشود ملت واحد باشیم؟
ما هیچگاهی متحد نخواهیم شد.
>>> Zaki Amiri Pjr
با احترام به نظر همی دوستان
یک گپ خلاص کلام
از سر دیوار خانه ام پایان شو بعد بگو وحدت ملی تا وقت بر سر دیوانه خانه ام استی ده فرقت به مرمی میزنم ..
>>> Akram Sharifi
با اوغان نمیتوان یک ملت شد
>>> شهاب الله عالمی
بانو بهای مهربان درتاریخ افغانستان ازدوران شاهی گرفته هیچ هیچ باورمند بیک دیگر شان نبودند یک دیگر خود را میکشتند نابود میکردند ملی بودن بین خود نبودند چه شود با ملت باهم دیگر
>>> عبدالهادی راسخ
مشکل عمده در خود افغانها این است که خود مشکلات قومی، لیسانی، سمتی وتمام مسایل منفی را دوربین خور حل نمیکنند و به پای خود نمی استند تا در سطح ملی و بین المللی مطرح باشند و بیگانگان ارضعف یکتعداداز تیکه داران این کشور بنفع خویش استفاده سو میکنند. و خالی.گاه بزرگ افغانها این است که قدرت و پول را بالاتر از منافع ملی افغانستان میدانند وبه منافع اجنبی ها کار میکنند نه به منافع کشور وخدا وند این نوع انسانها را هدایت نیک نمائید.
>>> Rah Rah
خیلی. جالب. است. که. هر تاجیک. در ردیف. اقوام. تاجیک. رو در رده دوم. قرار میدهد. و. پانزده میلیون. را در رده. اول قرار میدهد
>>> Nazrullah Tajik
متاسفانه ما یک میلت نبودیم ونیستیم ونخواهیم بود، ونه بنامی ملی چیزی داریم،،
>>> Abdul Qadir
ملت نبودیم و نیستیم ما مجموعه یی از ملیت ها با فرهنگ های متفاوت هستیم
>>> Mirwais Khan
نظر به اعتقاد شما پس ما در عصر حاضر هیچ ملت خالص سراغ نداریم ، کافیست به کشورهای همسایه ما نگاهی بیندازید.
>>> Амон Самим Мохаммад
چون جعل پایه و اساس ندارد
این جغرافیا به نام فغانستان بنیادش جعل است و هیچگاه ملت نخواهد داشت، این همه مظالمی که بالای مردمان بومی در این ۱۵۰ سال اخیر صورت گرفته چطور میتوان نادیده گرفت و نام ملت تحمیلی را قبول کرد
>>> Abdulla Yaqubi
صددر صد بدون کدام شک درست است.
واقعیت همین طور است.
>>> Jawid Sroosh
مهمترین مولفه ملت شدن داشتن احساس مشترک در خوشی ها و غم های مردم یک کشور است متاسفانه در این وطن در مرگ بعضی ها نصف ملت جشن و نصف دیگر عزاداری میکند
>>> Shafi Nazare
هی هم وطن ظلم واستبداد که دراین وطن منو تو هست تاروز قیامت خواهد ماند زیاد میشه کم نمیشه
>>> Saboor Bayat
در در تحلیلها و نوشتههای اکثر دوستان هویت قومی افغانستان چهار قوم و آن هم به ترتیب که کلیشه شده است نام برده میشود و اقوام دیگر میماند. حتا براساس نفوس این درجهبندی اول و دوم و سوم و چهارم اشتباه است. به باور ما افغانستان کشور اقلیتهای قومیست و این اقلیتها به بیشتر از ۵۰ قوم است.
>>> Idris Amiri
زمان طوری پیش می رود. آنچه اوغان ها می گفتند ومی گویند تاجیک ها به تاجیکستان بروند اوزبیک به اوزبیکستان هزاره هاهم به گورستان واقعن زمان رفتن درحال تحقق پیداکردن است ومی روند وخواهد رفتند اما بازمین های و جای دادهای خود خواهد رفتن
>>> الحاج روفی
سرود ملی، بیرق ملی ، هویت ملی ، بانک نوت ملی ، بانک ملی ، بشمول وحدت ملی، وملت واحد ، را از نظر بگزرانید وشریفانه منحیث جوان دانشگاهی ویا دانشمند اهل نظر ابراز نظر کنیدکه ایا حقیقتآ وجود دارند یا خیر؟؟
>>> فرزند از تبار خورشید
زبان پارسی زبان که همه ملیت ها چی پشه چی ایماق عرب سادات پشتون وکرد
به این زبان صحبت می کنند با این زبان می نویسند وبا این زبان تفکر میـکنند
در طول تاریخ حتی از احمد شاه درانی که تاریخ اش حاکمیت اش به همین زبان بوده است وفرزندان اش به پارسی شعر می سرودن واحساسات خود به این زبان بروز می دادن
اما در پهلو پارسی زبان ها محلی قومی حفظ شود
>>> Abdul Ali Faiq
بانو گرامى.. اوغانستان ديگر مطلقا وجود ندارد، همان را لطفًا خراسان بنويسيد و بگويد.. ما اكنون قانونا خراسان را ساخته ايم. سپاس
>>> Ãbdullah Ãmiri
باوجودیکه متضرر هستیم خو باید قبول کنیم هر قومی که زور بود به زبان امو قوم نماد ها میباشد
سرباز پشتون امارتی بدون هیچ مکافات چی در گذشته وقت جنگ کردن چی حالا ۲۴ ساعت در سر سرک پیره کردن اعتراض نمیکنند از اوامر بزرگان خود اطاعت میکنند عاشق زر زیور خارج رفتن نیستن اینگونه است که حکومت گرفتن باید بقبولیم به همی قوم میزیبد حکومت کردن نه مثل ما که صبح تا شب در فضای مجازی محله گرایی میکنیم نه خورد خوده میشناسیم نه از بزرگ خود اطاعت میکنیم قدرت دست اول را ترجیح میتیم به زرق برق کوتاه مدت همی که خود ما آرام باشیم دگه فرهنگ زبان گذشته ادبيات قوم قبيله وغیره ما مهم نیست منتظر هستیم خارجی ها کمک کنند تا دوباره اگر معاونتی یا ماموریتی نصیب ما شود
>>> Abdullah Hayat
·
ولا شما دیګه خودت احساس بیګانه ګی مهاجر میکنین
اګر نی در هیچ کشور نی سرود ملی به چند زبان و نی بیرق
خو شما بیچاره هر چیز به پشتون وصل میکنین
به ګفتن شما که سرود ملی از پشتون است بیرق از پشتون است پولی واحد از پشتون است
از این معلوم میشه که هیچ به این وطن نکردین
باز حق این ګپ ندارید
د کار های ملی هیچ سهیم نبودین
این کار کل یک قوم کرده
باز مجبور هستین که کدام همین قوم انجام قبول کنید
چاره ندارین شما
>>> Rasmi Zendagi
اساس و بنیاد افغانستان را غلت گذاشتند.
نام وطن افغانستان
زبان رسمی پشتو و دری که به قوم درستی دری دولت مردان فعلی گپ نمی زنند.
سرود ملی پشتو
اتن ملی رقص پشتونها
آوامر اردو به پشتو مانند شیگیرس کینگسرس و و
لوحات اداری به پشتو
حکام دولتی پشتونها
به دیگر اقوام وطن جفا شده است چطور یک ملت شود وقتی قوم پرستی سمت گرایی و برتری جویی غوغا می کند؟؟؟
>>> فرمانده یوسف آستانه
افغانستان با تاریخ پیچیده و متنوعش، همیشه شاهد تنشهای قومی و قبیلهای بوده است. این تنوع میتواند هم چالش باشد و هم فرصت. اگرچه اختلافات قومی، زبانی و قبیلهای در طول تاریخ منجر به تفرقه و تضاد شده است، اما همین تنوع نیز منبعی از ثروت فرهنگی و هویتی است که میتواند با مدیریت درست به همبستگی ملی منجر شود. مهم این است که به جای تمرکز بر اختلافات، به نقاط مشترک مانند تاریخ مبارزه با استعماریان و اشتراکات فرهنگی توجه کنیم و برای یک افغانستان متحد تلاش کنیم.
>>> Nauroz Hamid
·
چیستی و چرایی منازعات قومی را بنظر من باید واقعبینانه حلاجی و آسیب شناسی کرد. حفره های نزاع های قومی را نمی شود با حسن نیت و صلوات فرستادن به گذشته پُر کرد، کاش می شد. پنهان کردن بیعدالتی های قومی و یا نگاه تقلیل گرا به آن هیچ دردی را دوا نمی کند. اگر بوجود مشکلات اعتراف نکنیم، راه حلی برای آنها نخواهیم داشت. برای اعتماد سازی و گذر از این حالت، با در نظرداشت پیشینه تاریخی این سرزمین، باید از نابرابری ها صادقانه حرف بزنیم. نه بمنظور عقده گشایی، انتقام گیری و یا تحقیر و توهین به قوم خاصی، بلکه با هدف دانستن ریشه ها، علل و عوامل آن، و دریافت راه حل های مناسب بخاطر رفع آن، و یا عدم تکرار آن در آینده، زیرا جرم یک امر شخصی بوده، و هیچ قومی، مذهبی، و یا سمتی نمیتواند مسول خیانت و یا جنایاتی باشد، که توسط یک فرد و یا افراد مربوط به آن صورت گرفته است. مشکل کشور کثیرالقومی افغانستان از گذشته بدینسو، انحصار قدرت و دید انحصاری نسبت به قدرت بوده است. انحصاری که بعد قومی داشت. البته حضور اقوام گوناگون در یک کشور بالقوه و فی نفسه عامل تنش های اجتماعی و سیاسی نیست، آنچه که می تواند روابط مسالمت آمیز اقوام را مخدوش سازد، سیاسی کردن تفاوت های قومی است. بتعبیر دیگر صرف وجود تفاوت ها و تنوعات قومی به معنای فرصت یا تهدید نیست، بلکه این نوع ادراک نخبگان و سیاستگذاران است که تفاوت های قومی را تبدیل به فرصتی برای انسجام و همبستگی ملی، و یا تهدیدی برای زیست باهمی و بالتبع موهبت طبیعی و یا منشای بدی می نماید. وقتی نخبگان و سیاستگذاران قومی را بزرگ و برتر جلوه دهند، بهای این بزرگی و برتری را باید اقوام دیگر که در عین سرزمین زیست می نمایند، بپردازد. افغانستان قرنها میزبان تنوع قومی بوده است، اما سیاسی شدن قومیت ریشه در تاریخ معاصر افغانستان داشته و برخاسته از عملکرد نخبگان سیاسی این سرزمین است. مدیریت سیاسی تنوع قومی عمومن با روشهای سرکوبگرایانه و ناکام، عقده آفرین و عقیم کننده بوده است. قومیت به عنوان هویت سیاسی با تاریخچه ی ملتسازی در این سرزمین، به شکل پیچیده و گاهی خونین گره خورده است. نخستین تلاش های جدی برای دولتسازی بر محور قومیت توسط امیر عبدالرحمان خان، با سرکوب بیرحمانه ی هویت های قومی دیگر همراه بود. این سیاستِ دولت مرکزی در ملتسازی به گونه جسته و گریخته تا دهه ی دموکراسی دوام کرد. در دهه ی دموکراسی بارقه های کمرنگ از تغییر سیاست دیده میشد که در آزادی احزاب و شکلگیری گفتمان های عدالتخواه تبارز یافت. با کودتای داود خان فضای سیاسی دوباره تغییر کرد. حکومت کمونیستی هم نتوانست از کنار قومیت بی تعلق عبور کند. دولت مجاهدین هم از جهتی بخاطر زوال مشروعیت سیاسی احزاب جهادی و از سویی بخاطر نبود برنامه و تدبیر دوراندیشانه در میان رهبران احزاب جهادی، نتوانستند دولتی با پایه های وسیع ایجاد کنند، که بتواند همه اقوام و اقلیت های نژآدی و مذهبی را زیر چتر واحدی گرد آورد. در نتیجه رقابت قومی در برهنه ترین شکل ان جای رقابت سیاسی را گرفت. موافقت نامه ی بن نیز با تجویز تقسیمات قومی قدرت، به استحکام قومیت بعنوان معیار حقوق سیاسی باشندگان افغانستان انجامید. با قدرت گرفتن مجدد طالبان میکانیزم هایی که گفتمان قومی را بیشتر تقویت می کند، به احتمال زیاد برجسته تر خواهد شد و طالبان و سایر حاملان تفکر ناسیونالیزم قومی در افغانستان عبدالرحمن خانی با ارعاب و سرکوب دو باره در صدد شکل دهی هویت ملی در یک هویت قومی خاص به عنوان اکثریت گروه قومی خواهند گردید، در حالیکه نهاد دولت در افغانستان زمانی می تواند نقش خود را به عنوان دولت مدرن ملی در پروسه ی دولت - ملت سازی ایفا کند، که بتواند ارزش های مشترک ملی را در یک توافق ملی تثبیت کند و آنرا محور تقویت تفکر هویت ملی قرار دهد. به عباره ی هویت ملی زمانی می تواند شکل گیرد، که تمام اقوام افغانستان ارزش های مهم و هویت ساز فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خود را در نماد های هویت ملی باز بیابند.
>>> نصیر نیازی
شکر خدا .
سرود ملی . بیرق ملی. هویت ملی وتاریخ مشترک داریم این یک حقیقت آشکار است .
هیچ چیز مانع این چهار چیز شده نمیتواند این شما هستید که اذهان مارا به نوشته های فوق خراب میسازید.
>>> دولت محمد فرزاد
بانو بهای بهامند و ارزش محور او کسانیکه هنوز تعریف مشخص از مسئاله ملی ندارند چند دلیل برای نادانی شا وجود دارد:
۱_یک تعداد از پدر پدر رهرو اندیشه سیاست دنباله روی اند که اگر مدرک دکترا هم داشته باشد میگوید هرچه اندیشه ی را که پدرم داشت من نیز رهرو همان مکتب میباشم ولو هرچه بوده باشد.
۲_عدم آگاهی از تاریخ سیاسی فرهنگی جامعه، عدم مطالعه و دوری از کتاب.
۳_عدم درک از وضعیت و نداشتن آگاهی از ریشه ای بحران های چندین گانه ای که دامنگیر کشور می باشد.
بنابر این؛ نیاز نیست با چنین آدمها ذهن تان را در گیر بسازید، چونکه این طیف آدم، آماده ای تغیر درونی نیستند تا در مطابقت به واقعیت های عینی جامعه خود را ذهنن آماده بسازند.
>>> Malalai Alavi
از سرایش شعر سرود ملی شروع که از ریشه خودش باعث منقسم شدن اتباع یک کشور به گروه های قومی است الی ده ها دلیل دیگر
لا اقل سرود ملی دوران استاد ربانی بهتر از سرود ملی اخیر بود
در سرود ملی جمهوریت فقط نام اقوام برده شده در حالیکه در سرود ملی به زیان فارسی مفاهیم کلی و قهرمانی یک ملت را بازگو کرده ،
واحد پولی بنام یک قوم
از برای خدا در کدام کشور شما شاهد چنین خفتی هستید که نام واحد پولی مثلن باشد ایرانی ، یهودی ، آمریکایی عربی و....
به همین دلیل من همیشه میگویم روپیه ، روپیه همان واحد پولی قدیم کشور است که هندوستان و پاکستان هم از آن استفاده میکند.
وقتی بهترین سرود ملی را بدلیل اینکه بزبان فارسی سروده شده نپذیرفتند از طرفی بعضی اقوام بیشتر از حس تعلق به افغانستان و دولت متبوع شان بنابر عقاید مذهبی از کشور هم مذهب و نژاد بیرونی شان متابعت میکنند و... هزاران دلیل دیگر ، چگونه میشود ما ملت واحد شویم .
>>> Soraya Baha
شما تا هنوز معنای ملی را درنیافته اید تا زمانی که مناسبات بدوی قبیله یی را ترک نکنید گله گفته می شوید که گله مردم و ملت نیست بروید مقاله را تکرار بخوانید
>>> در یک مورد همه ما یکی هستیم همه مردم افغانستان
احمد ظاهر را دوست داره
اما مورد دویم هر کس به رای خودش روانه
هر کس به فکری خویشه
طالب به فکری ریشه
یک روز خواهد امد
تمام یکی میشه میشه
بازم خدا میدونه
یکی میشه نمیشه
جاغوری
>>> 🌗🌖⭐ این وطن از مردم فارسیزبان/ترکتباران بوده و است که هم تاریخ و هم فرهنگ و ریشه دارند
گروه ناقلین افغانپشتون لر-و-بر صرف به پشتونیستی و تعصب شان ایمان دارند نه به احکام قرآن و حدیث.
همه مردم افغانپشتون کاملا تکفیری و بدعتگر هستند که ما فارسیزبانان/ترکتباران نه افغان هستیم و نه افغانپشتونی را خوش داریم.
با نام پشتونی افغان-ستان تحمیلی و هویت افغان جبری ملت شدن امکان ندارد....
>>> ثریا جان بهار!!!
در کدام کشور اختلافات قومی زبانی و تعصبات وجود ندارد؟؟؟؟
شما در امریکا زندگی میکنید آیا در امریکا سیاه و سفید در برابر قانون یک سان اند؟؟؟زندانهای امریکا پر از سیاه پوست است ، سیاه پوست به یک اشاره پولیس ده ها مرمی به جانش شلیک میشود ؟؟؟ یا در اسراییل که همیشه لاف از سیکیولر بودن در بین کشورهای عربی میزند در حالیکه یهود اروپایی به یهود عربی به نظر تحقیر مینگرد....فلسطینی بیچاره را کنار بگذار.
خیر از این گپ ها که بگذریم ، شما چند روزی را در ح.د. خ. ا. سپری کرده اید و شما میدانید که حزب شما در رابطه به حل مسایل ملی چه بر نامه هایی داشت و مقالات متعدد در جریده پرچم به همین ارتباط به نشر میرسید ...و زمانیکه پرچمی ها به قدرت رسیدند گامهای عملی در این راستا برداشته شد حزب میدانست که این پروسه دشوار است ولی حل شدنی است و برای دست یافتن به سوی ملت شدن ،شرایط آرام ، اقتصاد قوی و کار و پیکار بی امان ضرورت است . تاسیس ارگان های محلی پایه های ابتدایی برای ایجاد دموکراسی واقعی و انتقال قدرت به دست مردم و اشتراک همه ملیتها در اداره امور دولت بود تا از این طریق افغانستان بتواند به یک ملت تبدیل گردد اما . همسایگان افغانستان ، که خود شان در درون جوامع شان به اقلیتهای قومی و مذهبی احترام و حقوق قایل نبودند از برنامه های دولت افغانستان بد شان میامد و آنها به نام اینکه گویا جلو انتشار کمونیسم را گرفته و از اسلام حمایت کنند خنجر به قلب های مان زدند و هم افرادی چون شما چه تاجیک و جه پشتون درک دگری داشتید و طوریکه از مقاله ای تان معلوم است نگذاشتید که این معضله طور صلح آمیز حل گردد شما روشنفکران کور مانع این حرکت شدید و تا به امروز با نشر کامنتها و مقالات مبتذل تان مردم جنگزده ،مظلوم و محروم افغانستان را شستشوی مغزی میکنید تا آنها معتقد شوند که پشتون و تاجیک با هم برادر وار زیست کرده نمیتوانند. در حالیکه همین شما ها با خارجی ها تشکیل خانواده داده اید و حتی به مذهب و افکار شان گرویده اید...
میخواهم بگویم که ما میتوانستیم که یک ملت شویم به شرط آنکه در مسایل داخلی ما مداخلات صورت نمیگرفت و نگیرد افغانستان میتوانست به حل مسایل ملی عملا با گذشت چند سال دست یابد.
آیا شما نمیدانید که افغانستان توسط افراد و اشخاصی اداره شده بو که برای بقای خود دست و پا بوس انگلیس بودند ، همان انگلیسی که بیشتر از صد ملیون هندوستانی را کشت،ده ها هزار برده و غلام را نابود کرد و چشم به افغانستان هم داشت. ... آیا متوجه بازی و توطیه های امپریالیزم انگلیس و امریکا در اوکراین و فلسطین نیستید؟؟؟؟..افغانستان از سیصد سال به این طرف مرتبا مورد تهاجم همسایگان و استعمار قرار گرفته است و تا امروز ادامه دارد.
اینکه در سالهای کرزی و غنی اقوام از همه وقت بیشتر از هم دور و بدشمنان خونی مبدل شدند ،دلیل آن. نبودن حکومت مردمی و حاکمیت مشتی از اوباشان تاجیک ،پشتون ازبیک و هزاره و موجودیت وسایل ارتباط جمعی تباه کنند ه بود .
در افغانستان همیشه سعی گردیده تا تحولات از با لا به پایین تطبیق گردد نه از پایین به بالا با اتخاذ چنین سیاست های نادرست نمیشود به حل مسایل ملی و ملت شدن دست یافت .
اینکه تفاوتهای زباد بین قبایل و مردم شهری وجود دارد این هم ناشی از سیاست های غیر مردمی حکومات سابق افغانستان و پاکستان بوده است.
به هر حال اگر گره از مشکل را باز کرده نمیتوانید لطفا به تعداد گره ها نیافزایید...اینکه چند کتابی را شما یا آن لا فوک آقای صدیق راهی خوانده معنی انرا نمیدهد که شما عقل کل استید. راهی نیز صحبت های کودکانه در مطبوعات دارد و شما هم ،چنانی که از مقاله ای تان هویدا است.
شما درک سرسری از افغانستان دارید و عمق افکار شما با دیدگاه انگلیسها در مورد افغانستان تشابهات زیاد دارد.
فخر اهنگر
>>> کشور انگلستان نیز از ملیتهای مختلف تشکیل شده و زمانی در آنجا مناسبات قبیلوی و بدوی حاکم بود وحشی و فارغ از تمدن بودند . اما رشد مناسبات تولیدی ، اختراعات و کشفیات و انبارت ثروت از کیسه ای دگران و بالاخره انقلاب صنعتی عطش سیری ناپذیر انگلیس را به طغیان آورد و ملل جهان را تصاحب کرد.
افغانستان بعد فجایع چنگیز دگر در یک خاموشی مطلق قرار گرفت . آنهمه تحولات ،در همه ای بخشها از بین رفت و فقط روحانیون توانستند که جای خود را در جامعه و نزد حکما محکم کنند.دگر شاه سایه ای خدا تلقی شد و مجال برسربلند کردن هر نوع فلسفه و مکتب فلسفی ،از بین رفت و هر کی سربلند کرد تکفیر شد،
دین عیسویت همانطوریکه اروپا را برای مدت طولانی در زنجیر های جهالت نگهداشت ، علمای دین اسلام نیز دین اسلام را وسیله ای تحکیم قدرت و تحمیق جامعه قرار دادند ،پس در چنین شرایط نه تنها شانس ملت شدن از بین رفت بلکه خانواده تا از هم پاشیدند..
محترمه بها!!!!!
شما خود از کابل فرار کردید و در ...شورای نظار پناه بردید. چه سودی بدست آوردید. وقتی روشنفکری چون شما میدان مبارزه را رها کرد ،و در ....گروه قاتل و ویرانگر با اندیشه های سیکتاریستی ، پناه ببرد ،پس چگونه افغانستان را میتوان ملت ساخت،بسیاری از افراد با تحصیلات عالی جه در داخل و چه در خارج از چهل سال بدینسو در پشت این کشور جنگ زده و مردم رنجدیده خنجر زده و میزنند...حالا شما میگویید که چرا ملت شده نمیتوانی
شناور
کابل
>>> چون پنج قدرت استکباری فعال اند در افغانستان تمام سازمان های جاسوسی شان دست بکار اند.
آریا