تاریخ انتشار: ۱۰:۵۶ ۱۴۰۳/۷/۲۸ | کد خبر: 176167 | منبع: | پرینت |
دوستم دانشجوی دانشگاه تهران است و با هزینه شخصی آن جا تحصیل میکند. او برای تامین هزینههای سنگین دانشگاه تهران و مخارج زندهگیاش، شبها کار میکند. روز گذشته، یعنی فردای تیراندازی و کشتار حدود ۳۰۰ شهروند افغانستان در بلوچستان ایران، این دوست من نیز در ایستگاه متروی تهران با دهها تن دیگر بهشدت مورد ضربوشتم، توهین و تحقیر قرار گرفته است. این در حالی بوده که او ویزه دانشجویی، کارت دانشجویی و پاسپورت معتبر داشته است.
او را در خوابگاه دانشگاه جا نداده و گفته بودند که برای خارجیها در خوابگاه جا نداریم. او مجبور شده بود در یک خوابگاه خصوصی دور از دانشگاه اقامت کند. طبق معمول، حدود ساعت هفت صبح سوار مترو میشود تا به موقع به کلاسهایش برسد. اما در آخرین ایستگاه مترو، هنگامی که پیاده میشود، ماموران پولیس او را همراه با دهها نفر دیگر از جمع جدا کرده و مدرک میخواهند. وقتی او کارت دانشجویی و دیگر مدارکش را نشان میدهد، مامور پولیس مدارکش را گرفته و به صورتش میکوبد و میگوید: «این مدارک به درد تو میخورد، نه به درد من». وقتی او میپرسد که مشکل چیست، مامور پاسخ میدهد: «بیا این جا تا نشانت بدهم»، و سپس او را با زور از صف جدا کرده و به اتاقی میبرد.
در آن جا با مشت، لگد و سیلی به حدی او را کتک زدهاند که از سر، صورتش و دهانش خون جاری شده است. سپس او را به صف مهاجران بردهاند و در آن جا نیز دیگران را در حال ضربوشتم و توهین دیده است. ماموران وقتی متوجه شدهاند که خون از سر و صورتش بهروی زمین ریخته، او را سرزنش و مجبورش کردهاند که با دستانش خون را از زمین پاک کند و به لباس و موهایش بمالد. سپس یکی از ماموران پولیس با اسلحه او را تهدید کرده که اگر بار دیگر خونش به زمین بریزد، او را گلولهباران خواهد کرد. به این نیز بسنده نکردهاند و به او دستور دادهاند تا بند کفشهایش را باز کند. پس از باز کردن بند کفشها، دستانش را با همان بند کفشها بههم بسته و او را برای دو ساعت در تشنابی زندانی کردهاند که در آن پنج نفر جا نمیشده ولی دهها تن را با لگد آن جا جاسازی و زندانی کرده بودند. در تمام این مدت، او هرچه التماس کرده و گفته که دانشجو است و کلاسش را از دست میدهد، هیچ کس به او توجه نکرده است. عقدههای ماموران پولیس ایران با این هم فروکش نکرده و پس از دو ساعت زندانی کردن در تشناب کثیف، او را صدها متر در انظار عموم مانور دادهاند.
پس از دو ساعت، او را با توهین و تحقیر فراوان آزاد کردهاند. او با بدن زخمی و صورت خونین به دانشگاه تهران برگشته و مستقیم به دفتر رییس دانشگاه رفته تا از این اتفاق شکایت کند. اما رییس دانشگاه به او توجهی نکرده و گفته است که جلسه دارد و نمیتواند به او گوش دهد. سپس به بخش صیانت دانشگاه مراجعه کرده و شکایت خود را مطرح کرده است، ولی آن جا نیز به او گفتهاند که کاری از دستشان برنمیآید و نمیتوانند کمکی کنند.
حالا او در شرایط روحی و جسمی بسیار بدی قرار دارد. او اکنون تصمیم به ترک تحصیل و خروج از ایران دارد. در کشورهای دیگر دانشجویان از امتیازات و احترام زیادی برخوردارند، اما در ایران، حتا با پرداخت هزینههای سنگین، دانشجویان با خشونت و تحقیر شدیدی مواجه میشوند.
آیا کسی میتواند در زمینه همکاری و راهنمایی برای ثبت شکایت این حادثه در سازمانهای حقوق بشری، رسانهها و یا سازمانهای دانشجویی کمک کند؟ اگر میتوانید، لطفاً همکاری کنید. من میدانم که شاید این شکایت به نتیجهای نرسد، زیرا روزانه هزاران نفر در ایران این گونه با ضربوشتم، توهین و تحقیر مواجه میشوند؛ اما باید کسی این مسایل را به نهادهای مربوطه برساند و پیگیری کند.
داوود مونس
هشت صبح
>>> این گزارش نیاز به بررسی بیشتری دارد. زود قضاوت نکنیم. مامور ایران بعید است این اندازه شرارت کند. به سفارت افغانستان در تهران مراجعه کند پیگیری می شود چناچه در داستان جورج فلوید افغانی از سفارت برای دلجویی رفتند و قول پیگیری هم دادند. بهترین جا برای عریضه و پیگیری سفارت کشور متبوع افراد است اقدام فردی نتیجه نمی دهد. دانشجویان افغانستان مقیم ایران باید از هویت خود شان دفاع کنند.
>>> کشتار افغانی ها دروغ است تکرار نکنید
>>> دانشجو ی افغانی اگر به دانشگاه آمریکا یا اروپا برود برایش بهتراست