پس از فروپاشی دولت اتحاد شوروی، غرب برای سیطره بر جهان نه تنها از قدرت نرم خویش بگونه گسترده استفاده کرد و از یوگسلاوی سابق تا رژیم صدام حسین را فروپاشانید، بلکه همزمان راه کار های گوناگون و پیچیده از انجنیری اجتماعی تا جنگ هیبریدی و جنگ شناختی - ادراکی و اکنون هوش مصنوعی را به حیث ابزار تداوم سیطره نه تنها بر تمام جهان بلکه حتی شهروندان خویش نیز به کار می برد.

در حوزه انجنیری اجتماعی کافی است از تغییر جنسیت یاد کرد و یا هم از ایجاد ویروس ها مطابق نظریه «انقلاب چهارم» کلاوس شواب و نظریه ضد بشری مالتوس.
اما «جنگ شناختی یا ادراکی» (warfare congnitive)غرب ویرانگرترین ابزاری است، که به گونه خزنده مغز انسان ها را شکار می کند و جنگ های واقعی را به گونه نامرئی سبب می شود.
این روش بر اساس تیوری «قورباغه آرام پز» صورت می گیرد، که انسان ها در آغاز نمی دانند چه اتفاق می افتد، ولی به یکبارگی در وسط رویداد ها قرار می گیرند.

اینکه طالبان یک پروژه جدید افغانی از مجموع دولت های وابسته به خارج افغانها یا پشتون ها پس از ۱۸۸۰ اند، موضوعی است که هم من و هم کسان دیگر در این مورد گپ های زیاد گفته ایم. اما پروژه طالبان اگر از یکسو نابودی هویت های پارسی زبانان و ترک زبانان در جغرافیای به نام افغانستان است، از سوی دیگر وظیفه آن در دراز مدت ایجاد بحران ژرف در آسیای میانه بر محور کمی آب می باشد.

بنا به داده های گوناگون، طالبان برای ساختن کانال قوش تپه، بیش از نیم میلیارد دلار حمایت مالی از ایالات متحده آمریکا دریافت نمودند که به گونه بی رویه کانال را بسازند. این کانال از یک سو به ضرر مردم غیر افغان است، چون هدف آن تغییر بافت جمعیتی به سود افغانهای دو سوی مرز می باشد، و از سوی دیگر برای پروژه «افغانستان بزرگ» در حال تطبیق است. و هدف نهایی آن ایجاد بحران آبی برای آسیای میانه در نیم سده آینده خواهد بود، که منجر به بی ثباتی و جنگ های بنیاد برافکن میان قوم های خواهد شد، که سده ها در کنار هم زندگی صلح آمیز بر محور فرهنگ پارسی داشته اند.

اکنون برنامه ایجاد خیزش افغانها یا پشتون های آنسوی مرز دیورند یا پاکستان روی دست است، که لبه دیگر آن ایجاد دولت افغانستان یا پشتونستان بزرگ خواهد بود. این دولت نه تنها تهدید برای بقای پاکستان است، بلکه آتش جنگ را در سراسر جنوب و مرکز آسیا دامن خواهد زد.
ناآرامی در این منطقه به معنای جلوگیری از یک ثباتی خواهد بود، که چین، روسیه و ایران به آن علاقمند هستند.
اما سیاست خارجی این سه کشور در رابطه به جغرافیای جعلی افغانستان تاکنون خیلی ساده لوحانه و پر از اشتباه بوده است، که سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه در جلسه اخیر فرمات ماسکو در رابطه به طالبان بیان داشت، چین و ایران نیز از آن حمایت کردند.

پراکندگی پارسیان و مصروف شدن در تصفیه های حساب داخلی و نبود یک برنامه هویت محور باعث شده است، که همه معامله های با نماینده پشتون ها (افغانها) یعنی طالبان صورت گیرد.
نابودی پارسیان در جغرافیای به نام افغانستان، آغاز پایان آن نظم متزلزل که در آسیای میانه وجود دارد، خواهد بود!

فیاض بهرامن نجیمی

>>>   تحلیل بجا و منطقیست؛ متأسفانه!!!

>>>   همی هزاره ها که همیشه میگویند هم وطن،هم زبان.ازبک ها و ترکمن ها و بلوچ ها و نورستانی ها خو هم زبان شان نیستند.
گذشته از آن هزاره ها شیعه هستند،اما باقی ملیت ها در افغانستان سنی مذهب هستند.
اگر مقصد شان از هم زبان عبارت از تاجک ها است.با همین تاجک ها هم در زمان دولت ربانی و احمدشاه مسعود،با شورای نظار جنگیدند.
خلاصه این که اگر به هزاره ها قدرت بتی،اصلاً پشت هیچ چیز دیگر نمی گردند، و لو که افغانستان توسط امریکا و چهل کشور دیگر اشغال شده باشد و دولت دست نشانده در افغانستان داشته باشد،هزاره ها با همان دولت اعتلاف میکنند و یکجا میشوند.
چنانچه در دولت کرزی و اشرف غنی،معاونیت دوم ریاست جمهوری همیشه از هزاره ها بود.
اما با همان معاونیت هم راضی نبودند و زیاد تر میخواستند.
مثلاً نام افغانستان تبدیل به خراسان شود. نام پوهنتون تبدیل به دانشگاه شود. جنبش روشنایی را براه انداختند که لین برق از بامیان تیر شود.
بر علیه کوچی ها قیام کردند که در قرن بیست و یکم کوچی گری نباشد. اما پرسان نمی کردند که همی گوشت هایی که هر روز از قصابی میخرند،از کجا می آید؟
خلاصه تمام کوشش و تپ وتلاش هزاره ها بخاطر قدرت خودشان است،نه چیز دیگر.

>>>   دگه گپ ها به یک طرف خو امی گپ کوچی گری درست نیست.
کوچیای اوغانستان تامین کننده گوشت کابل نیستند بلکه مردمان غرب و شمال اوهانسنان از کوچی هت کرده زیادتر مالداری دارند.
کوچی ها رمه های خود را در اوغانستان چاق میکنند و در پاکستان میفروشند.

>>>   محترم نجیمی !!!
زمانیکه اتحاد شوروی بر اساس قرارداد نظامی بین افغانستان و شوروی ، ۱۹۷۸به افغانستان. وارد شد یا از دیدگاه امریکا ،پاکستان ،ایران ، افغان ملتی ها و تنظیم های اسلامی ، افغانستان را اشغال کرد ، تمام گروه های مخالف در جنگ فرسایشی علیه ج.د. ا. صف بستند و تحت رهنمایی جنرال اختر پاکستانی امنیت داخلی افغانستان را به چالش کشیدند ، همین تاجیک‌ها از همه اولتر آستین را برای گویا جهاد علیه کفار بر زدند.
من یک تاجیک استم و در دوره حاکمیت چپی ها در افغانستان بودم و هنوز آستم کار داشتم ، منحیث یک انسان مورد احترام بودم ، نقش تاجیک‌ها در امور اداره کشور قابل دید بود.زمانیکه ، فرصتها از دست داده شد و هسته های ایجاد یک دولت مردمی برمبنای تساوی حقوق ملیت ها از ریشه بر کنده شد و در خشک ساختن آن ریشه ها هم هزاره ،هم تاجیک و هم ازبیک نقش فعال داشتند ، دگر حالا پشت آب رفته بیل گرفتن حماقت است.
از گذشته باید درس گرفت ...اما تا جاییکه دیده می‌شود افراد متعصب و مغرض که در محور فعالیتهای ضد طالبی قرار دارند ، با طرح مسایلی چون پشتون ستیزی ، نزدیکی سایر پشتونها را حتی قشر روشنفکر پشتون را با طالبان باعث گردیده اند. .این برخورد ناسالم و مزمن ، نه تنها ملیتهای غیر پشتون را در اداره امور به حاشیه کشانده آست بلکه کاملا آنها را از صحنه خارج ساخته است.طراح چنین افکار مغرض همانهایی اند که در خارج از کشور زندگی میکنند و در شرایط مساعد امنیتی واقتصادی مقالات و کتاب ها چاپ میکنند و خود را حامی ملیتهای محروم از قدرت معرفی نموده ، در جمع آوری اعانه و سفر های پر مصرف بنام جلسات و غیره خاک به چشم مردم شان میزنند. درد فعلی مردم افغانستان مشترک آست پشتونهای بی بضاعت و فقیر که تعداد شان به ملیونها می‌رسد نیز مورد تبعیض قرا. میگیرند و صرف یک عده اقلیت از پشتونها قرنها آست که خادم قوم و قبیله ای خویش بوده اند و رقیبان قبیله ای شان اا نابود یاخته اند. پس نتیجه اینکه همه ای ما درد مشترک داریم پس بهتر است که در موقف ضد طالبانی خویش طبقات محروم پشتون را نیز شامل سازیم ورنه این مقاله نویسی و غیره دردی را دوا نمیکند و بیشتر بهانه بدست مشتی از پشتونهای تفوق طلب می‌دهد تا بیشتر بر مردم فشار بیاورند و سیاست های صهیونیست مانند خود را ادامه دهند.
دگر عبدالحلیم
کابل

>>>   افغان یاد شدن فارسیزبانان/ترکتباران مرگ و نابودی این مردم را رقم زده است

>>>   به نظر دهنده سوم!
عید قربان باز می آید.
میتوانی برای خرید مال قربانی به مال بازار کابل بروی و ببینی که چند نفر کوچی در آنجا مال خود را میفروشند؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است