جشن یلدا، فارسی‌ستیزی و نتیجه‌گیری‌های بی‌ربط؛
۱- جناب، از قول پیامبر می‌گوید: «کاری را که من نکردم، هرکس بکند مردود است». بعد نتیجه می‌گیرد که پیامبر شب یلدا را جشن نگرفته، هرکس جشن بگیرد مردود است. دِه به کجا، درختا به کجا!
اولا واقعا خیلی دشوار است، ثابت شود- اگر ناممکن نباشد- که هرسخنی به پیامبر نسبت می‌دهند از پیامبر باشد. امام ابوحنیفه را به همین دلیل اهل رأی می‌گفتند که از عقل خود استفاده می‌کرد و در باب اینکه هر روایتی را سخن پیامبر بداند، محتاط و سخت‌گیر بود.
ثانیا فرض کنید پیامبر گفته باشد «هرکاری را من نکردم اگر شما بکنید مردود است». خوب این چه ربطی به جشن یلدا دارد؟
واضح‌ است که پیامبر اگر چنین حرفی زده باشد، منظورش در امور دینی و عبادی است، نه در امور دنیایی. مثلا پیامبر در رمضان یک ماه روزه گرفته اما شما بیایید و سه ماه روزه بگیرید و دیگران را نیز بگویید سه ماه روزه بگیرند. این کار را پیامبر نگفته و نکرده است. اگر در دین چیزی اضافه کنید، مردود است.
اما پیامبر کیچری بچه ملنگ نخورده، اگر شما بخورید مردود است؟ پیامبر طیاره سوار نشده، شما سوار شوید مردود است؟ پیامبر کمپیوتر نداشته، شما داشته باشید مردود است؟ پیامبر دانشگاه نرفته، شما بروید مردود است؟ پیامبر رمان بی‌نوایان را نخوانده، شما بخوانید مردود است؟

۲- یا آن روایت دیگر را طرح می‌کنند که هرکس خود را به قومی تشبیه کند، از همان قوم است. طبعا آن روایت هم به فرض قول پیامبر بودن، باز هم در امور دینی است نه امور دنیوی.
فرض کنید قوم آمریکا «بوت آهو» بپوشند، اگر من هم بوت آهو بپوشم امریکایی می‌شوم؟ یا اگر آمریکایی‌ها آیفون ۱۴ و ویندوز ۱۱، استفاده کنند، اگر من هم استفاده کنم، از قوم آمریکایی می‌شوم؟
یا من موی‌های خود را مثل رییس جمهور کوریای شمالی کوتاه کنم، رییس جمهور کوریای شمالی می‌شوم؟
این چه منطقی است.

۳- در مورد موسیقی نیز همین طور یک نتیجه‌گیری بی‌ربطی وجود دارد. در آیهٔ از قرآن مجید آمده است که «در میان مردم کسانی هستند که خریدار (و طرفدار) سخنان بیهوده اند». عبارت عربی آن «لهوالحدیث» است، یعنی سخنان بیهوده.
حالا یک تعداد به ویژه بعد از ملاعلی قاری، می‌گویند منظور از «سخنان بیهوده» موسیقی است. چرا منظور از سخنان بیهوده، خود سخنان بیهوده نباشد؟ نص، به صراحت می‌گوید سخنان بیهوده، ما چرا بگوییم، موسیقی؟ در واقع چنین نتیجه‌گیری خودش اضافه کردن به دین است.
از طرف دیگر در این آیه نهی هم نشده که «سخنان بیهوده» منع است. بلکه وضعیت را تشریح کرده و گفته در دنیا آدم‌هایی هستند که هوا خواه سخنان بیهوده‌اند. درست است که در اخیر آیه، به چنین افرادی عذاب اخروی، وعده داده شده، اما آن وعده نه به خاطر شنیدن سخنان لهو، بلکه برای کسانی است که کتاب خدا را مسخره می‌کردند و مردم را به تعبیر قرآن از راه خدا منحرف می‌کردند. مفسران اشاره کرده‌اند که در آن زمان کسانی بودند که افسانه‌ها و قصه‌ها و شعرهایی را از ملل دیگر می‌خریدند و مردم را می‌گفتند این نوشته‌ها را بخوانید و آیاتی که پیامبر می‌آورد نخوانید و پیامبر را و آیات را مسخره می‌کردند. لذا عذاب دردناک اخروی، برای چنین کسانی، یادآوری شده است. به هرحال قضیه در اینجا ربطی به موسیقی ندارد.

۴- واقعیت این است نتیجه‌گیری‌هایی که علیه نوروز و جشن سده و یلدا و تقویم شمسی وغیره طرح می‌شود همه‌شان به عصبیت عربی ضد ایرانی و فارسی ریشه دارد. تعصب قومی هم در میان عجم نسبت به عرب و هم در میان عرب نسبت به عجم وجود داشت و دارد. در واقع بیشتر این منازعات، ریشه در تعصب قومی و زبانی دارد. در افغانستان نیز متاسفانه، یک نوع تعصب و بدبینی خاص نسبت به فرهنگ و تاریخ و تمدن فارسی وجود دارد. لذا تعدادی برای اینکه تمدن و زبان و فرهنگ فارسی را تضعیف و تخریب کنند، از دین و عقاید مردم سوء استفاده می‌کنند و چیزهایی را به دین ربط می‌دهند که ربطی به دین ندارد و چیزهایی را ممنوع می‌کنند که دین ممنوع نکرده است.
تعدادی از خود ما فارسی‌زبانان هم چون در محیط‌هایی درس خوانده‌ایم که این چیزها را به ما تلقین کرده‌اند، به تعبیر قرآنی «نادانسته خریدار سخنان بیهوده» می‌شویم و از آنها تقلید می‌کنیم.

نبی ساقی

>>>   یلدا بهانه ای برای صله ارحام است و صله ارحام سنت اسلام است.

>>>   عالیست !!

>>>   سلام و عرض ادب بشما !
جناب ساقی صاحب آفرین ( مله دیتس ) ...
زبان فارسی یکی از شیرین ترین و غنی ترین زبان های دنیاست .
از قدیم گفته اند آفتاب بدو انگشت پت نمیشود ...
ضرورت به اضافه گوئی نیست ...
آمدیم سر اصل گپ علوم دنیاوی و اخروی هر کدام به شاخه ها تقسیم میشوند ...
بعضی اشخاص در مورد بسیاری چیز ها معلومات درست و کافی ندارند بنابرآن نظر به برداشت ذهنی خود گپ میزند و اکثرآ یک جانبه و یک دنده ئی بر خورد و قضاوت میکنند و با او قسم آدم های کم عقل وقت خودرا به هدر ندهی ...
والسلام
دکتر سادات

>>>   دوستان محترم
یلدا مربوط بفارس ها و ایرانامروزی نیست. این واژه ای است از زبان باختری که ارتش متجاوز ویرانگر کورش بعداز ویرانی باختر، مارگیانا وقسمتی از مدنیت اقوام سیتیان cythians ازآنطرف دریای زرافشان با خود به پاسارگاد برد. یلدا، نوروز و تقسیم سال به چهار فصل میراث باختر وازجمله مدنیت مساگیت ها و سایر اقوام سکایی میباشند. برای معلومات بیشتر در اینمورد لطفا به پژوهشهای آکادمی علوم اتحادشوروی و بخصوص پروفسور لیوشیتس وشرق شناسان دیگر درمورد تقویم آسوری ها در موازات باختری ها مراجعه کنید.
فارس ها در سالهای ۸۰۰قبل از میلاد به این منطقه آمدند صحرانشین بودندو مدنیتی نداشتند که بتوانند صاحب چنین دست آوردهای بزرگ باشند‌.درحالیکه قبایل دیگر اریایی در سالهای ۱۷۰۰ قبل از میلاد از شمال بجنوب آمدند ومدنیت های بزرگ گندهارا، کناره های اندوس وباختر،سعدیانا، مارگیانا وخراسیمیا را به وجود آوردند.
فریب فرهنگ ومدنیت دزدی فارس هارا نخورید. اگر کسی خواهان بحث در اینمورد باشند و بتوانند با مدرک و سند بحث کنند این گز و این هم میدان. درحالیکه من قادر هستم برای یکایک ادعای از مورخین شرق شناسان، انتروپولوژیست شق و غژ مدرک و سند تاریخی بیاورم. همین واژه یلدا به معنی شکست است. در سانسکریت وزبانهای دیگر اریایی اصیل نیز بهمین معنی مورد استفاده قرار گرفته.واگر بفارس ها ارتباط میداشت پس یلدا در فارسی چه معنی دارد؟

>>>   کیخسرو یاسین پور :
اگر این طور باشد استفاده از اتوموبیل و موبایل و الکتریسیته و تلویزیون و رادیو و هزار و یک چیز عالم مدرن هم حرام است ... همین خشک مغزی هاست که مسلمین را بدین روز و بدین فزع اکبر نشانده بطوری که مسلمین مایه وهن اسلام شده اند .‌

>>>   نویسنده کوچک
یلدا نماد غلبه نور بر تاریکی و امید به آغاز روشنایی است؛ یادآوری اینکه تاریکی هرگز ماندگار نیست. اگر این جشن همراه با اعمال نیک، دوری از گناه، صله‌رحم، و شکرگزاری به درگاه خداوند باشد، اشکالی ندارد. اسلام تأکید دارد که هر مراسمی نباید با رفتارهای مغایر با اخلاق دینی همراه شود. بنابراین، یلدا به‌عنوان فرصتی برای دور هم بودن و تقویت پیوندهای خانوادگی، امری پسندیده است.

>>>   Noor Farzam
مثلا همین سخن« کاری را که من نکردم هرکس بکند مردود است» این احتمال را هم دارد که کاری را که به پیامبر عرضه شده باشد او خود داری کرده باشد و گفته باشد من که نکردم شما هم نکنید. نه اینکه مطلق کاری را که نکرده باشد.

>>>   محمدمبین شیرزاد
درود
به‌قول دوستی معجزه‌آسا است که این سنت، ارزش‌ها و زبان فارسی تاکنون سرپاه مانده است. از ترک‌ها و عرب‌ها و مغول‌ها، یونانی و تزاری و بریتانیوی... همه به‌گونه‌ی در صدد برانداز و تخریب آن بوده‌اند. اما خوش‌بختانه این زبان و فرهنگ تا کنون دوام آورده است

>>>   Muhsin Kawi
جناب ساقی صیب
تعداد کثیری فقط و فقط مانند کنه چسپیده اند به فرهنگ ستیزی فارسی
هر آنچیریک در فرهنگ شان نبوده و نیست
بخاطر تضعیف فرهنگ ما آورده اند برچسب شرعی زده اند حتا تا اندازه بالا میروند ک فتوای شرک و خارج شدن از دین ره می‌دهند
آخر کجایی نشستن دور یک میز یا دسترخوان میوه زمستانی با جمع فامیل و اقارب تضاد با قرآن و احادیث رسول الله دارد
من نمیدانم در بهار رفتن به صحرا و تفریح کجایش مغایرت با دین دارد

>>>   واسع رحیمی
این جماعت ملا و دعوتگر، عقل و خرد و شعور و حکمت را بالای تاقچه بلند گذاشتند و بدون آن‌ها دارند حکم و قضاوت می‌کنند.

>>>   Azizullah Kazemi
درود!
منطقی و مستدل!
متأسفانه در دهه‌های اخیر در میان مسلمانان نگرش و رویکرد تکفیری توسط عالم نماهای قشری و جزم اندیش ترویج شده و نتایج بسیار ویرانگر و خونباری را ببار آورده است!

>>>   تاجیکان متحد شوید
تره وله همی ملا طایفه کجا منطق داره ؟
اگر عقل و منطق میداشت ملا نمیشد.
در حیرتم از عام مردم که به چتیات ملا گوش میدهند.

>>>   شاهپور خواهانی
پول را که سازمان‌های عربی در این پنجاه سال اخیر برای ترویج مکتب وهابیت مصرف کردند به خاطر همین پارسی‌ستیزی بوده است. بیشتر پیروان وهابیت شاعران بزرگ پارسی مانند مولانا، حافظ، فردوسی و دیگران را کافر میپندارند و بر علیه فرهنگ نوروز، یلدا و موسیقی تبلیغ میکنند. جالب‌تر آن‌ست که آنها بیشتر در نزد عوام خود را حنفی معرفی میکنند.

>>>   Ja Soor
بر خلاف گفته های نمیچه ملا های دوران. من به این باور رسیده ام که جشن گرفتن در این زمان و استوری کردن آن باعث اندوه یک تعداد دوستان شما خواهد شد که از نظر روحی باعث کم آمدن و خجل شدن می‌شود. کاری به رقص و بعضی شراب خوری و اعمال مستانه ندارم. تجلیل یلدا و غیره ای زمانه به گونه یی رُخ زدن شده که در اسلام جواز ندارد

>>>   رجاء عمری
زمانمند مکانمند بودن احکام قرآنی و ربط آن با موضوع مهم تامین عدالت در جامعه!
استاد مجتهد شبستری باری در یک مناطره گفته بود: اگر زبان دینی از گذشته و آینده خود قطع ارتباط کند خطرناکترین خود بیگانگی با این زبان به وجود آمده است قطع ارتباط با گذشته به دو شکل ممكن است اتفاق بیفتد: من یك آیه یا حدیث ببینم و توجه نكنم كه آنچه گفته شده در ارتباط با چه معناهایی و در چه فرهنگی بیان شده و برای پدید آوردن چه معناها و مقاصدی تولید شده است. اگر اینها را در نظر نگیرم ارتباط متن تولید شده شفاهی یا كتبی را با گذشته اش قطع می‌کنم؛ گویی این متن خلق‌الساعه تولید شده است و این برخورد با متن درست نیست. باید توجه داشت که این متن مثلا در هزار سال قبل در شرایطی خاص گفته شده و گویندگان آن معنایی را از طریق گفتار خود تولید کرده‌اند و آن معنا در خلا تولید نشده و در ارتباط با فرهنگ آن زمان و معناهای دیگر آن زمان تولید شده است. وظیفه من این است که ببینم فرهنگ آن زمان و محتویات فرهنگ آن زمان و معناها و اعتقادات آن زمان و شرایط دیگر آن كدام بوده است. اگر این كار را نكنم و متن دینی را در ارتباط با نظام معنایی گذشته درک نکنم، با گذشته زبان قطع ارتباط كرده‌ام. این قطع ارتباط با گذشته یعنی خودداری از تفسیر. یعنی جمود کردن در الفاظ که گویی الفاظ خودبه خود چیزی به ما می‌گوید و این عین قطع ارتباط با گذشته است، چون الفاظ خود به خود چیزی به ما نمی‌گویند.
و اما قطع ارتباط زبان دینی با آینده. این قطع ارتباط چنین اتفاق می‌افتد كه مثلا می‌گوییم فلان حكم شرعی كه در فلان آیه یا حدیث آمده، همیشه باید اجرا شود. صرفا به این دلیل كه در آن آیه و حدیث آمده است و به این توجه نمی‌كنیم كه عواقب اجرا این حكم چیست؟ با این تلقی در واقع ارتباط زبان دینی را با معناهایی كه در آینده پدیدار می‌شوند، قطع می‌كنیم. آن معناها مثلا چنین پرسش‌هایی اند: نتیجه اجرا حكم چه شد؟ آیا جلوگیری از شیوع جرم اتفاق افتاد؟ آیا عدالت محقق شد؟ آیا امنیت بیشتر بوجود آمد؟ ایا در سلامت مردم تاثیر داشت؟ایا باعث رونق اقتصادی شده؟ یا اینكه فلان نتایج سوء پیش آمد؟ و آیا و آیا... این پرسش‌ها در آینده پس از اجرای حكم مطرح خواهد شد ولی وقتی ما به آنها توجه نمی‌كنیم و می‌گوییم وظیفه ما فقط اجرا حكم است ارتباط زبان دینی آن آیه یا حدیث را با آینده قطع می‌كنیم.
چند دهه پیش مرحوم مرتضی مطهری در كتاب «مرجعیت و روحانیت شیعه» این موضوع را طرح كرده بود كه مشكل اصلی سازمان روحانیت در عوام زدگی است. ایشان گفته بود چون روحانیت شیعه از لحاظ معیشت وابسته به مردم عوام است، ناچار است از افكار و تمایلات آنها تبعیت كند و نمی‌تواند حرف نو بیاورد. چون عوام با حرف نو و تغییر وضعیت موجود میان های ندارند. اگر امروز ایشان در حال حیات بود، من به ایشان می‌گفتم: آقای مطهری! مشكل اصلی در جای دیگر است و آن این است كه علمای اصول و فقه در حوزه‌های علمیه ما زحمت فراوان كشیده و می‌كشند تا ارتباط زبان دینی آیات و احادیث را با گذشته و آینده آنها قطع كنند و از این راه مانع تفسیر تاریخی آن آیات و احادیث می‌شوند و چون راه تفسیر را می‌بندند، نمی‌توانند در قلمرو دین سخن نو بیاورند.

>>>   Saber Sediqi
تعصب از هر قماش که باشد مردود است
اما بعضی چیز هاره با تعصب میشه زنده نگهداشت حتا تعصب باعث گسترش بعضی فرهنگ ها میشود

>>>   محمد آصف متوکل
جناب ساقی صاحب چیزی که نوشتید نظر شماست اما بعضی موضوعات و مناسبت‌های است که مربوط به عقاید و باورهای دینی مذهبی و فرهنگی است که از ادیان خاصی به میراث مانده مانند شب یلدا که اگر به درستی ریشه یابی شود فهمیده میشود که از کی ها و کدام ادیان و عقاید به جاه مانده

>>>   بهزاد خراسانی
استفاده از شمشیر دین و تاختن به سنت های فرهنگی غیر عرب ریشه دیرینه دارد ، زمانی که اسلام سنت و فرهنگ جاهلی ماقبل خود را با آغوش باز پذیرفت، چرا بایست با سنت و فرهنگ های دنیای متمدن سر ستیز داشته باشد؟
افرادی که بر طبل تحریم مناسبت های فرهنگی غیر عربی می کوبند،متاثر از آرای افراد و شخصیت هایی اند که اساس و بنیاد فکری شان بر ضدیت با فرهنگ ایرانی بنا یافته است.

>>>   عزت الله شجاعی نژاد
درود
کاملا مستدل و منطقی
متأسفانه بعضی ها دین را آنطور که به نفع خود و جماعت شان تمام میشود، تعبیر می‌کنند و می‌خواهند بر دیگران نیز تحمیل کنند.

>>>   Sayad Nabizada
جناب استاد گرامی! دین فقه محور همین است. چیز هایی را بر دین بار کردن بنام فقه که ماهیت دین را غیر قابل تفسیر ساخته است. این نتیجه روایاتی است که آنها را در قالب حدیث به پیامبر نسبت داده اند. از این جهت، ابو حنیفه در یک روایتی هفده و در دیگری بیست حدیث را قبول داشت و باقی را در دایره‌ی عقل می سنجید. برای همین ارکون.....خیلی ها، می گفتن که: تاریخ مندی اندیشه‌ی اسلامی و دین نیاز مند یک تفسیر تاریخ وار است و این چیزی که به ما رسیده است، فکر شخصی فقها است تا اصل و ماهیت دین.....

>>>   Nasir Nida
آقای ساقی زنده باشی :کوتاه منطقی نوشته اید یلدا هیچ ربط به دین نداردملا ها به این فتوا های خودبیشتر‌مردم را به دین بدبین میسازند

>>>   عبدالباسط صمیم
کاش همه مشکل مطلق به شب یلدا میبود، خوب امت اسلامی را هزاران مشکل دیگر به هلاکت برده است

>>>   Mohammad Radmard
در اسلام، عرف و عنعنات (سنت‌ها و آداب محلی) به‌طور کلی پذیرفته شده‌اند، به شرطی که با اصول شریعت تضاد نداشته باشند. دین اسلام بر احترام به سنت‌های محلی که با ارزش‌های دینی همخوانی دارند تأکید کرده است. برخی آیات و احادیث به این موضوع اشاره دارند:
آیات قرآن:
1. سوره اعراف، آیه 199:
> "خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ."
(عفو و گذشت را پیشه کن، به کارهای نیکو و پسندیده (عرف) فرمان بده و از جاهلان روی بگردان.)
این آیه تأکید می‌کند که عرف (چیزهای نیکو و پسندیده در میان مردم) بخشی از رفتار و روابط اجتماعی است و اسلام آن را تأیید می‌کند.
2. سوره حج، آیه 67:
> "لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ..."
(برای هر امتی آیینی قرار داده‌ایم که آن را انجام می‌دهند...)
این آیه نشان می‌دهد که سنت‌ها و رسوم هر قوم، در صورت عدم مغایرت با دین، پذیرفته شده‌اند.
احادیث:
1. حدیث پیامبر (ص):
> "ما رآه المسلمون حسناً فهو عند الله حسن، وما رآه المسلمون قبيحاً فهو عند الله قبيح."
(آنچه مسلمانان نیکو بدانند، نزد خدا نیز نیکو است و آنچه را زشت بدانند، نزد خدا زشت است.)
این حدیث نشان‌دهنده پذیرش عرف و سنت‌های پسندیده‌ای است که مردم جامعه بر آنها اتفاق نظر دارند.
2. حدیث دیگر:
پیامبر اکرم (ص) در بسیاری از موارد سنت‌های عرب جاهلی را که با اسلام سازگار بودند، تأیید کردند، مانند مهمان‌نوازی و وفاداری.
نکته:
اسلام عرف و عنعنات را تأیید می‌کند، اما شرط آن این است که این سنت‌ها با اصول توحید، عدالت، و اخلاق اسلامی در تضاد نباشند. برای مثال، اگر عرفی شامل ظلم، گناه یا شرک باشد، پذیرفتنی نیست.

>>>   Farsad Hazara
کلا دین مبین با هرچه شادی و خوشبختی مردم عجم باشد سر دشمنی دارد. شوربختانه که توسط خود عجم این قانون توحش اجرا می‌گردد.

>>>   نورعالم خلیلی
از وقتی که کارخانه‌های خرسازی در پاکستان تحت عنوان مدرسه‌های دینی شروع به تولید محصولاتی مثل این آدم‌نماها کردند روزگار ما تیره‌و‌تار شد، دو مثال زیر مشتی نمونه خروار را اینجا نقل میکنم:
- شما به نام‌های افراد پیشتر از سه دهه توجه کنید بسیاری مردم نام‌های فارسی را بالای فرزندان خود می‌نهادند مثل خسرو، سام، فریدون، جمشید، کتایون، سهراب، سودابه و... در این جمع نام نوروز هم به وفور دیده می‌شود اما حالا گذاشتن این نام‌ها حرام مطلق است.
- بیست و چند سال قبل که ما نزد ملاامامان روستای مان درس می‌خواندیم در هنگام فرارسیدن نوروز، خود ملاصاحبان سروده‌ای به نام نوروزی را به ما یاد می‌دادند تا ما آنرا از بر نماییم و در روز نوروز به پشت‌ دروازه‌های خانه‌های روستا برویم و با خواندن آن پاداش نوروزی به دست بیاوریم.
شما خود آنها و اینها را مقایسه نمایید.

>>>   As Sorosh
نیاز بود که در لابلای متن و مثال ها، از میله گُل نارنج ولایت ننگرهار هم تذکر می‌دادید استاد.
چون بدون هیچ گونه اعتراضی تجلیل و شعر خوانی...

>>>   Boman Areeb
کسانی‌که اهل اندیشه، علم و منطق هستند، فحوای این تحلیل مستند و مستدل را به گونه‌ای دقیق درک می‌کنند، اما آن‌عده کسانی‌که بوی از منطق و استدلال نبرده‌اند، این تحلیل منطقی را قصه‌ای 《لیلی و مجنون》 تلقی خواهند کرد.

>>>   Nazir Nayebi
تعقل و تفکر به کار است و به آگاهی رسیدن فارسی زبانان بخصوص تاجکان افغانستان که از این مخمصه های بیهوده خلاص شویم.
یلدا خجسته باد.

>>>   Sami Darayi
منطق حرف تان کلاً عالی و درسته، اما اسلام عزیز متاسفانه که به این منطق قالب نمی‌شود

>>>   ابو ریحان
استدلال شما در مورد یلدا بچه گانه وطفلانه است من پیشنهاد میکنم در مسایل تاریخی خودتان مصروف کنید در مورد غور چند جلد کتاب دیگر بنویسید از قریجات غور تعریف کنید از کوه دشت غور تعریف کنید بسیار برایتان خوب در مسایلی که علم ودانش آنرا ندارید برای آبرو وعزت وحرمت قلم تان سکوت کنید بگذارید در مورد علما مطابق شریعت الهی حرف بزنند ومردم را در روشنایی قرار دهند ...
باحرمت

>>>   Khudairahm Atash
درود بر شما جناب استاد!
یلدا در ادبیات ما بر علاوه اینکه یک جشن آریایی و برخواسته از نگرش کشاورزی بوده است، یک اندیشه والای غالب بر جهل و تاریکی و گرایش ادبی بوده است‌.

>>>   Jalaluddin Jalal
میخواستم در خصوص یلدا و فارسی ستیزی مطلبی بنویسم. با خواندن نبشته عالی شما منصرف شدم، زیرا شما حق مطلب را ادا نموده اید.
>>>   سلام وعرض ادب بشما !
قابل توجه نظردهنده چهارم ...
سردیگران بدون موجب اعتراض میگیری ...
اول هرچه مینویسی خودرا معرفی کن مثل دزد زیر پشتاره پت نشو ...
دوم استعدلال و منطق ات خیلی ضعیف است با استناد از مدارک شوروی سابق نوشتی اسناد ومدارک شوروی سابق اکثرآجعل است پروپاشی و سقوط آن دال برین مدعاست ...
سوم جر و بحث در مورد تجلیل شب یلدا بود و نه مربوطیت به کدام قوم و یا زبان خاص بنابرین اول بخوان وباز امضآ کن ناخوانده امضآ مکن ...
چهارم گرچه بنده مربوط به زبان پارسی
نیستم اما خیلی ارج به این زبان میگذارم طوریکه هویداست فارسی ستیزی از نوشته هایت حس میشود...
پنجم هر قوم و هر زبان در حای خود محترم و عزیز است کاری نکنی از خاطر یک یا چند شخص بسته یک قوم و یا یک زبان را تخریب کنی این نصحت من هیچگاهی از یادت نرود...
والسلام دکتر سادات

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است