در سایه ی یک بازی پیچیده
سوریه، افغانستان، اکراین، خاورمیانه و.... همه و همه نتیجه یک برداشت سطحی از واکنش از مردمی در برابر زیاده طلبی های قدرت های استعمارگر است 
تاریخ انتشار:   ۲۳:۰۰    ۱۴۰۳/۱۰/۴ کد خبر: 176497 منبع: پرینت

تحول سیاسی در امریکا بعداز انتخاب ترامپ، انکشاف در وضعیت خاورمیانه و اکراین، هیچ چیزی بدون بستر قبلی بوده نمی تواند. همانطوریکه سقوط به ظاهر غیرمنتظره افغانستان به دامن تروریسم طالبانی، یک بستر قبلی داشت. شرایط طوری پیش می رود که تاثیر یک بازی در یک میدان، به گونه شگفت انگیزی بر وضعیت در میدان دیگر، بی درنگ حس می شود. حداقل بحث "تقسیم حوزه های منافع میان قدرت های بزرگ"، نشان می دهد که کانون های منازعه نه برای برد و باخت، بل برای امتیاز گیری، میان آنها حفظ می شوند. در حقیقت، اصل قاعده بازی میان این قدرت ها، برد-برد است. تفاهم میان چین و روسیه در نحوه تصمیم گیری امریکا در ادامه بازی، نمی تواند یک کار معمول و غیر قابل پیش بینی باشد.

پس به طور واضح گفته می توانیم که پیچیدگی وضعیت در کانون های منازعه، ناشی از خلق بحران و مدیریت آن از طرف قدرت های بزرگ است. استفاده از ابزار تندرویی در بازی و ایجاد فضای مشکوک و غبار آلود برای امتیاز گیری، حفظ این نیروها را ضروری می سازد. مثلا در بحث افغانستان، ماندن یا رفتن طالبان، به نحوۀ تفاهم میان قدرت ها وابستگی دارد. زیرا، بازی با کارت طالبان برای همه ی جوانب فعلا یک برنامه ی سیاسی و امنیتی مفید است. همچنان، ابزار تندرویی در قاعده بازی میان قدرت ها، نمی تواند جز تلاشی در جهت مهندسی ژیوپولیتیک پر از مفاد برای قدرت های ذینفع باشد. شکی نیست که همانند الجولانی در سوریه ای بعداز اسد، نسخه طالبان برای مهندسی جدید ژیوپولتیک منطقه در قدرت حفظ گردد.

خاورمیانه و جغرافیای افغانستان، دو دلیل عمده برای تداوم این رقابت ها به علت اهمیت شان، حساب می شوند. در واقع، این بازی میان قدرت ها است، که چهره ها شهره و یا محو ذهنیت ها می گردند. حتی با مسخ چهره های قبلی، سیمای مدرن از یک افراطی بدون بازگشت به گذشته، ترسیم می شود. به نظرم، دیگر موضوع قبیله و استقرار هژمونی آن مطرح بحث نیست. در سایه یک دکتورین بزرگ بی ثبات سازی و غارت ثروت های ملی کشور های دستخوش بحران است که انقلاب های ساختگی با ماهیت به ظاهر مردمی، تنظیم می گردند.

آنچه که در افغانستان پسا امریکا رخ داد و با تحول مهندشی شده ای سوریه ی بعداز اسد، نتیجه معاملات پنهانی میان روسیه، چین، امریکا و اتحادیه اروپا است که اهداف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی را در پی دارد. هیچ گونه تحولی در این جهت، بدون تفاهم قبلی صورت گرفته نمی تواند. عقب نشینی امریکا از موضوع افغانستان، بن بست حاکم در اکراین، عقب نشینی روسیه و ایران در سوریه، در واقع، ادامه همان بازی در محور "تقسیم حوزه های منافع میان قدرت های بزرگ" است که به آن رنگ و بوی یک تحول خودکار سیاسی می دهند. پس می توان گفت که نسخه های بزرگی ممکن در حال تطبیق شدن باشد که علتی جز تفاهم میان قدرت های نمی تواند داشته باشد.

در عصر حاضر که نافرمانی مدنی و سیاسی، دیگر ماهیت سخت افزاری دارد، انقلاب اطلاعات، مسیر هدایت ملت ها را دگرگون کرده و به شدت آن را گمراه ساخته است، مادی گرایی و بی خودی عاطفی، دوعامل مهم در جهت خودسری ملت ها و مردمان آن حساب می شوند، انقلاب و واکنش جمعی، اصلا نقشی در این تحولات ندارند. مردمان جهان، به خصوص کشور های دستخوش بحران، با خودکامگی، بازی های خونین، فقر و وابستگی فکری و مادی به جهان سرمایه داری، خو گرفته اند. امیدی برای رهایی خلق های رنجدیده وجود ندارد. سوریه، افغانستان، اکراین، خاورمیانه و.... همه و همه نتیجه یک برداشت سطحی از واکنش از مردمی در برابر زیاده طلبی های قدرت های استعمارگر است که ماهیت اصلی آن، حفظ منافع این قدرت ها در حول بازی های خون بار، تحلیل می شود.

عبدالناصر نورزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بازی پیچیده
نظرات بینندگان:

>>>   راه چاره چیست شما خود را سیاسیون قلم به دستان تمام پروفسور آستین یا شما حقوق بگیران استی یا شما مثل آدم های مسلکی استی اونها ارباباتان است نه به عنوان تانه یا فیغور چون شما خود را بالای ملت خود را مسؤل میدانی اگر این مسوالیت است شما حقوق تان نان تان از اونها میگیرن پس شما نه مسؤل ما استی نه هم سیاسیون نه هم بزرگان ما استی شما یک موشت امیر بگیر آستین که از آخور میخوری هم از توبره میخورین پس حامین آدم بیسواد بگزارید با اینها بازبان خودشان صحبت کند و میکند و جواب دندان شکن هم بهش میته یک نمونه حامین طالب که 52 کشور ازجمله آمریکا بیست سال جنگ کردن تا توانستن کوشتن و ظلم کردن در آخر شکست نخوردن همه را بیرون نکردن حال از دو چشم نگاه کنیم اگر تمام ملت افغانستان از فیر وجوان همه متهد جنگ میکردن آیا میتوانست جنگ کند می پس فکر شما بوی تعفون میته چون همه تان چشم هم دیگر نداری فقط برای اونها کار میکنی نه شما سیاسیون افغانستان تمام خاور میانه را میگم چون اونها را ببین که همه خود را یک کشور میخواند که در اصلش سی چند تا کشور استن اوکراین در مقابل روسیه آزربایجان در برابر ارمنستان وهم سایها هند در مقابل چین و پاکستان تاجیکستان در برابر افغانستان ایران و عرب ها ترکیه که معلوم نیست کدام طرف به اشکهای تیمساه نگاه کنی آدم حساس میکند از مادر مهربانتر است پشت پرده با اسرائیل و عرب کباب شراب میزنه ولی سخت در اشتباه است پاکستان را نگاه کنید که با افغانستان از غرب تا امریکا بیشتر تشنه به خون اینها استن ولی سخت در اشتباه است چون این بار نوبت حامین کشورها که با یک دیگر درگیر شان کند که در آخر حامین غربی ها و آمریکا و چنتا کشور خاور میانه نزدیک خود نگاه دارد باقی را برده کار در مقابل نان و زندگی کند آخرش این است تا شما دنباله رو اینها باشی مگر چی .... تان شوده شما هم به اندازه اونها عیاشی و تفریح میکنید و بیشتر از اونها در مصرف وعیاشی خرج کن استی برای ملت های خودتان فکر کنید برای احترام خودتان بجنگید برای شعور و فکر و اعتقاد خود بمیرید نه برای یک مشت دالر خود را فکرتان سواد تان غورور تان در مقابل دشمن ملیون انسان بجنگید اگر منفعت طلب نیستین با احترام اگر به مراتب بعزیها خوش نیامده تا کی به خاطر ترس اونها به همسایه خود حمله کنم که اونها اصل مطلب شان حامیان است


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است