جیمی کارتر، رییس‌جمهور پیشین آمریکا دیروز در سن صد سالگی درگذشت؛ مردی که دوران ریاست جمهوری‌اش با تحولات مهم در خاورمیانه از جمله حضور اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان همزمان شد و در نهایت منجر به خروجش از کاخ سفید شد.
به گزارش شفقنا، سیاست‌های جیمی کارتر در قبال پیامدهای ناگوار گسترده برای این کشور داشته است و ظهور گروه‌های افراطگرایی چون طالبان ریشه در آن سیاست‌ها دارد.

مردم افغانستان حدود نیم قرن است که بی‌ثباتی، جنگ و خشونت گسترده را تجربه می‌کنند که بخش عظیم آن به سیاست‌های آمریکا در قبال این کشور گره خورده است.
افغانستان به دلیل حضور آمریکا، بیست سال بی‌وقفه درگیر خشونت، جنگ و تروریسم بود که منجر به کشته‌شدن هزاران شهروند بی‌گناه این کشور شد.
طالبان نیز پس از توافق با آمریکا، بر افغانستان مسلط شدند و اکنون برای تداوم حاکمیت نامشروع خود در هفته ۴۰ میلیون دالر از آمریکا کمک دریافت می‌کند.
اسناد و روایت‌های تاریخی نشان می‌دهد که بذر اصلی خشونت و افراطگرایی جاری در افغانستان در زمان جیمی‌ کارتر پاشیده شد و او مهندس حدود نیم قرن درگیری و خشونت در افغانستان است.

«حمایت از گروه‌های جهادی»
اسنادی که در سال ۲۰۲۳ از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده‌اند، نشان می‌دهند جیمی کارتر در سال ۱۹۷۹ میلادی از جنگ مجاهدین افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی سابق حمایت و از طریق پاکستان، زمینه تأمین مالی و آموزش نظامی آنان را فراهم کرده است.
مطابق این اسناد، «جهاد افغانستان» را کارتر با حمایت مالی سیا در سال ۱۹۷۹ و از طریق پاکستان پایه‌ گذاشت و حدود ۲.۱ میلیارد دالر، برای آن بودجه صرف شد.

مشاهد حسین، سناتور سابق پاکستانی همزمان با افشای این اسناد گفته بود که «این بزرگ‌ترین عملیات مخفی سیا پس از جنگ جهانی دوم بود، ۱۰ سال برای صدها مجاهد افغان هزینه کرد، ۴۰ سال پیش، این نوع پول به طور غیررسمی پرداخت شد و کل این هیولا را در منطقه به وجود آورد.»
در دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی حمایت از مجاهدین افغانستان چندان مخفی نگه داشته نمی‌شد و رهبران کشورها علنا با رهبران مجاهدین دیدار و گفت‌وگو می‌کردند.

به‌عنوان نمونه در اوایل دهه ۱۹۸۰ زبیگنیف برژنیسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر به یک کمپ نظامی در گذرگاه خیبر در پاکستان رفت و با شماری از مجاهدین دیدار کرد.
از او در این سفر عکسی ثبت شده است که کلاشینکفی را به سمت افغانستان نشانه گرفته است که بعدها به‌عنوان یکی از مشهورترین عکس‌ها از جریان حمایت آمریکا از مجاهدین افغانستان تبدیل شد.
سیاست کارتر در حمایت از مجاهدین افغانستان پس از خروج از کاخ سفید و روی کارآمدن رونالد ریگان نیز دنبال شد.
ریگان در سال ۱۹۸۳ میلادی میزبان شش نفر از رهبران مجاهدین مستقر در پاکستان در کاخ سفید و آنان را «مبارزان آزادی» خطاب کرد.

«پیامدهای سیاست‌های کارتر برای افغانستان»
سیاست‌های دولت جیمی‌ کارتر و تبدیل کردن این کشور به «ویتنام شوروی»، پیامدهای ویرانگر و جبران ناپذیری برای افغانستان داشته است.
در اولین مورد، جنگ در برابر شوروی، باعث ویرانی گسترده شهرها و روستاهای افغانستان شد و بیش از یک میلیون کشته و پنج میلیون آواره برجای گذاشت.
در این جنگ که آمریکا با حمایت از مجاهدین باعث تشدید و طولانی‌شدن آن شد، زیرساخت‌های افغانستان ویران شد و ثبات این کشور برای همیشه از بین رفت.
علاوه بر این، سیاست‌های دولت جیمی‌ کارتر باعث شد که تفکر افراطگرایی و تروریسم در افغانستان ریشه بدواند و تقویت شود و در نتیجه گروه‌های چون طالبان در این کشور ظهور کند.

همچنین تجهیز گروه‌های جهادی عمدتاً سنی مذهب از سوی آمریکا در پاکستان برای جنگ با شوروی، باعث شد پس از خروج شوروی در افغانستان این تجهیزات و امکانات در جنگ داخلی افغانستان از سوی گروه‌های جهادی مستقر در پاکستان به کار رود و باعث ویرانی و خشونت بیشتر این کشور شود.
با توجه به آنچه اشاره شد، سیاست‌های که جیمی کارتر در دوران ریاست جمهوری خود بنیانگذار بود، ریشه اصلی جنگ و خشونت در افغانستان در حدود نیم قرن اخیر بوده است و صلح و ثبات را برای مردم این کشور بیش از همیشه دست‌نیافتنی کرده‌است.

کد (9)

>>>   همین قسمی که روسیه حالا در دو جبهه، در غرب از طریق اوکراین تحت نام دموکراسی خواهی مورد خطر میبیند و از جنوب از طریق افغانستان خطر بنیادگرایی در آسیای میانه و روسیه متصور است، در دوران جیمی کارتر نیز شوروی وقت،بعد از روابط سیاسی نزدیک جیمی کارتر با دولت چین و روابط نزدیک جیمی کارتر با کشور ایران که شاه ایران با اعلان یک قرضه پنج ملیارد دلاری به افغانستان،داودخان را نیز به جانب خود و غرب نزدیک ساخت،از دو جبهه خود را در خطر احساس کرد.
بنأ در ملاقاتی که رهبران شوروی با داودخان در کرملین داشتند،روابط داود خان با شوروی تخریب شد و در نتیجه منتج به انقلاب یا کودتا در مقابل داودخان شد.
این پروژه ناموفق شاه ایران در افغانستان،خطر انقلاب بعدی را در ایران توسط حزب توده ایران فراهم کرد و در نتیجه از دست رفتن ایران را نیز برای امریکا در پی داشت.
بنأ جیمی کارتر در سفری که به اروپا داشت،برای جلوگیری از خطر انقلاب دموکراتیک طرفداران شوروی در ایران،به این نتیجه رسیدند که باید جایگزین شاه ایران را در ایران پیدا کنند.
و آن هیچ کس دیگر نبود جز آیت الله خمینی که نقد و تیار در نزد شان در پاریس در تبعید به سر میبرد.
بنأ تظاهرات را علیه شاه ایران،در ایران برپا کردند و به شاه ایران توصیه کردند که ایران را ترک کند.
بعداً خمینی را با احترام از پاریس در طیاره نشاندند و به ایران انتقال دادند.
اما بعداً موضوع گروگان گیری اعضای سفارت امریکا توسط مجاهدین خلق یا همان حرب توده در ایران رخ داد که تلاش رهایی آنها توسط جیمی کارتر با وجود تلفات نظامیان بی نتیجه ماند و این دوشکست جیمی کارتر در جبهه افغانستان و ایران.سبب شد که در انتخابات در مقابل رونالد ریگن شکست بخورد.

>>>   سلام و عرض ادب بشما !
هم یورش و لشکر کشی شوروی سابق بر سر یک همسایه بی آزار خویش از هر نګاه غلط و غیر قابل قبول بود و همچنان تعرض و لشکر کشی امریکا هم بدتر از آن بود که در مورد فکر شود راجع به ارتباط موضوع کتاب ها نوشته نوشته شود کم است ...
والسلام
دکتر سادات

>>>   آقای نویسنده!!!
فرض کنیم که کارتر از مجاهدین حمایت نمیکرد و دولت کمونیستی در افغلنستان حاکم میشد ، نتیجه اش چه میشد؟؟؟؟؟

>>>   به نظردهنده سوم!
از نقطه نظر اعتقادی،کدام تغیری بمیان نمی آمد.
کمونست ها شاید مردم را بزور از اعتقاد های مذهبی شان دور میکرد.
اما جهان کاپیتالیزم و سرمایه داری، با پیشرفت ساینس و تکنالوژی و کمپیوتر و روبات و هوش مصنوعی و وسایل نقلیه خود ران و غیره و در آینده نه چندان دور توسط عمل جراهی،پیوند سر یک انسان در بدن شخص دیگر و تغیرات جنیتیکی تخمه های القاح شده انسانها و تعین مشخصات رنگ جلد و چشم و موی و سایر مشخصات نوزادان در لابراتوار بطور مصنوعی.دیگر جایی برای اعتقادات مذهبی در نزد شهرنشینان باقی نمی گذارند.
در میان قریه نشینان افغانستان که فعلاً در قدرت هستند،بزور بالای مردم اعتقادات مذهبی را می قبولانند. اما این که تا چه وقت؟معلوم نیست.
اما آنچه هویدا است با از بین رفتن نظام کمونستی،نظام سرمایه داری راه را برای خویش گسترده نموده است و چنان با سرعت به پیش میرود که در آینده با پیشرفت هوش مصنوعی و روبات ها،تمام عرصه کاری اعم از کارهای فزیکی و کارهای دماغی و کارهای دفتر،توسط ماشین ها و روبات ها و هوش مصنوعی به پیش برده میشود و دیگر انسانها توان رقابت با ماشین ها و هوش مصنوعی را ندارند. مثلی که با انقلاب صنعتی در میان قرن هزدهم، تولید ماشبنی جایگزین مونوباکتور ها یا همان دکان های آهنگری و حجاری و نجاری و غیره در اروپا و امریکا شد، حالا انقلاب کمپیوتر و هوش مصنوعی و روبات ها ،نیز جایگزین کار انسانها خواهد شد و در آینده شاید هوش مصنوعی و روبات ها رهبری جهان را بدوش بگیرند و به انسانها به به چشم یک موجود ناقص و بیکاره بنگرند و در نتیجه سبب از بین رفتن نسل بشریت،مثل صد ملیارد نسل رنده جانهای دیگر که در طول موجودیت حیات در روی زمین،در روی زمین بمیان آمدند و از بین رفتند،خواهند شد.

>>>   هیچوخت شوروی ها بزورمردم رااز نمازخواندن روزه گرفتن رفتن به مسجدوبقیه فرایض اسلامی منع نمیکردن واین یک بهانه ابکی بود که جهادی های جاهل علم کرده بودن بخدا حکومت شوری هزاربه ازحکومت نااسلامی وخشن سلفی های طالبان بود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است