در چند سال گذشته عده ای پر نفوذ در ایران کوشیدند تا نگاه تهران به جریانهای سلفی منطقه را از سیاست تعامل مبتنی بر تامین امنیت پایدار به سیاست تعامل امت گرایانه تغییر دهند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۲ ۱۴۰۳/۱۲/۱۰ | کد خبر: 176844 | منبع: |
پرینت
![]() |
سفر آقای سیاف به تهران یک اتفاق نادر و تا حد زیادی بهت آور است. درست به همان اندازه که اولین سفر ملابرادر به تهران موجب بهت شده بود یا خبر سفر ملا اختر منصور به ایران تعجب را برانگیخته بود.
به نظر میرسد که تهران در مسیر سیاست بازگشت قرار گرفته است.
پس از گفتگوهای مفصل احمد مسعود با مقامات ایرانی در سفر چند هفته پیش او به تهران ملاقات مسوولین ایرانی با رهبران مخالف طالبان در استانبول و اکنون سفر آقای سیاف به تهران میتواند نشانه های روشنی از ناامیدی تهران از طالبان و بازگشت از سیاست همراهی و تعامل با این گروه باشد.
ناامیدی از طالبان در شرایطی به وجود آمده که طالبان علیرغم زبان چربی که با همسایه ها و از جمله ایران داشته اند عملا در مسیر تعارض با همسایگان گام برداشته اند.
کج دهنی های مکرر طالبان نسبت به ایران در نهایت موجب شد تا فرمان تصمیم گیری برای مسایل افغانستان از دست لیدرهای جریان تطهير طالبان ستانده شود و منتقدین طالبان زمام کار را در شرایطی در دست بگیرند که مدیریت آن بسیار سخت و مشکل شده است.
در چند سال گذشته عده ای پر نفوذ در ایران کوشیدند تا نگاه تهران به جریانهای سلفی منطقه را از سیاست تعامل مبتنی بر تامین امنیت پایدار به سیاست تعامل امت گرایانه تغییر دهند.
در نظر این جماعت همه گروه هایی که مدعی اسلامگرایی و مبارزه با آمریکا هستند شایسته حمایت هستند حتی اگر قرائت سلفی و تکفیری آنها از اسلام موجب وقوع جنایات بیشمار توسط آنها شده باشد.
در نظر این جماعت نه القاعده آنچنان بد است که نشود با آن کار کرد و نه طالبان و تحریر الشام و دیگر گروه های افراطی تکفیری
تفاوت این دو نگاه در این است که اولی رابطه با این گروه ها را ناجایز میداند مگر در در حد رفع ضرورت و دیگری حمایت از این گروهها را تکلیف میپندارد.
اکنون میتوان دریافت که چرا در قلب تهران برخی طالبان را جنبش اصیل منطقه نامیدند و کوشیدند این گروه را به عنوان بخشی از محور مقاومت جا بزنند و یا مدعی شوند که طالبان از آنها آثار شهید مطهری را مطالبه کرده اند.
اما حقیقت آن است که از کوزه همان برون تراود که دروست.
طالبان به ایران آب نداد چون ایران شیعه را رافضی می داند و ضربه زدن به ایران را یک تکلیف میداند پس چگونه ممکن است دست پر از عسل ایران در دهان خود را زیر دندان نکند؟
حجم گسترده مواضع خصمانه طالبان علیه ایران باعث شد که حنای تطهیر گران ایرانی آنها هم بی رنگ شود و اکنون دیگر کسی نه سخنان چرب طالبان را باور دارد و نه تلاش تطهیر گران را...
از آنسو آمریکا و ترامپ به سرعت در حال فراهم آوردن مقدمات فازهای بعدی برنامه هایی هستند که تهداب آن را در قطر با طالبان گذاشته اند، سفر طولانی سراج الدین حقانی به کشورهای عربی و سفر ملا برادر به قطر را میتوان نشانه همین رویداد دانست.
اکنون طالبان به زنگی مستی میمانند که تیغ بران در دست مدعی دوستی با همسایگان هستند اما گوش به دستور واشنگتن در حال چرخاندن تیغ تیز در هوا و رجز خوانی اند.
ایران در سیاست بازگشت از تعامل با طالبان هم ناچار است تا حدی رعایت حال این زنگی مست را بکند. به ویژه اینکه در سه سال و نیم گذشته تمام تخم مرغ های ایران توسط تیم تطهیر در سبد طالبان نهاده شده و دست ایران از هر ابزار دیگری در افغانستان کوتاه است. اینجا است که سیاست بازگشت اگر وارد فاز احیای ظرفیتهای پیشین شود اهمیت پیدا میکند چه اینکه اگر ایران بتواند اعتماد فروریخته متحدین سابقش را جلب نماید حتی اگر نتواند یک بازیگر کنشگر در افغانستان باشد میتواند برهم زننده بازی آمریکا با طالبان باشد.
زدن زیر میز گاهی بهترین کاری است که یک مدعی میتواند انجام بدهد و این کار از متحدین سابق قطعا ساخته است.
سید احمد موسوی مبلغ
>>> سیاف ملای ناتو امتحان خود را داده است این دزد واختطافچی دیگر در افغانستان جای ندارد و اگر باز آرزوی لندغری و چپاولگری را دارد این آرزویش برآورده نخواهد ش..... دیگر در بین مردم جا ندارد
>>> در حیرتم که بعد چهل سال حکومتداری ، حاکمان تهران راه برگشت به ۲۲ بهمن ۵۷ را در پیش گرفته اند.
طالب رفتنی است اما همسایگی ایران و افغانستان تا قیامت ادامه دارد.
>>> ایران از همان اوایل در پی تطهیر تالبان نبوده چون حکومت ایران میداند گروه تالبان ظرفیت حکومت داری را ندارند با پول و کمک های امریکا زنده هستند سیاست های ایران در رابطه به افغانستان دو پهلو بوده هم با تالبان رابطه خود را حفظ میکنند و هم با جبهه مخالف تالب میدانند که شرایط فعلی در اثر یک تصادف در افغانستان به وجود آمده به لحاظ فرهنگی و زبانی منفعت به ایران ندارد
>>> بررسی بیقانونی در سفارت افغانستان در تهران تحت مدیریت طالبان
سفارتخانهها به عنوان نمایندگان رسمی کشورها در خارج از مرزهای ملی، نقش حیاتی در حفظ منافع اتباع خود و ارائه خدمات کنسولی ایفا میکنند. با این حال، زمانی که اداره این نهادها از چارچوب قانونی و نظارت مرکزی خارج شود، مشکلات جدی برای شهروندان و مشتریان آنها به وجود میآید. سفارت افغانستان در تهران، که پس از تسلط طالبان بر افغانستان تحت مدیریت این گروه قرار گرفته، نمونهای از چنین وضعیتی است. این سیاهه به بررسی بیقانونیها و مشکلات ناشی از مدیریت غیرشفاف و غیرقانونی این سفارت میپردازد.
بیقانونی در اداره سفارت
یکی از مهمترین مشکلات فعلی سفارت افغانستان در تهران، عدم رعایت قوانین و مقررات اداری است. گزارشها حاکی از آن است که کارکنان سفارت بدون اطلاع و نظارت سفیر و وزارت امور خارجه افغانستان، اقدام به اعمال قانون و تصمیمگیریهای خودسرانه میکنند. این امر نه تنها نظم اداری را مختل کرده، بلکه موجب سلب اعتماد اتباع افغانستان به این نهاد رسمی شده است. چنین رویههایی نشاندهنده فقدان مدیریت سالم در سفارت است.
ضایع شدن حقوق مراجعان
یکی از بارزترین پیامدهای این بیقانونی، ضایع شدن حقوق مراجعین و اتباع افغانستان است. بسیاری از مراجعهکنندگان به سفارت از عدم رعایت حقوق خود شکایت دارند. به عنوان مثال، در فرآیند تمدید پاسپورت، کارکنان سفارت بدون توجه به مدت اعتبار باقیمانده پاسپورت، ابتدای تاریخ تمدید را از روز مراجعه مهاجرین برای تمدید محاسبه میکنند. این رویه غیرمنطقی و غیرقانونی باعث میشود ماهها یا چند سال از اعتبار پاسپورت افراد هدر رود، در حالی که در اکثر موارد پاسپورت آنها چند ماه و یا چند سال اعتبار قانونی داشته اند، زیرا همه مردم که در روزهای ختم اعتبار پاسپورت، برای تمدید مراجعه نمیکند، این جانب به چشم خود مشاهده کردم که یکی از مهاجرین ده ماه از اعتبار پاسپورتش باقي مانده بوده که برای تمدید مراجعه میکند و آن مدت باقی مانده باطل شده بود. این اقدام نه تنها حقوق مهاجرین را نقض میکند، بلکه بار مالی اضافی نیز بر دوش آنها تحمیل میکند. چنین رویهای در هیچ کشوری به عنوان یک روش سالم و قانونی وجود نداشته و ندارد. حتی در تاریخ سیاسی افغانستان نیز چنین رویهای سابقهای ندارد. این یک اقدام خودسرانه است که به نظر میرسد کارکنان سفارت بدون اطلاع و نظارت سفیر، آن را اجرا میکنند.
تاثیرات منفی بر مهاجرین افغانستانی
مهاجرین افغانستانی در ایران، که عمدتاً به دلایل اقتصادی و امنیتی به این کشور پناه آوردهاند، از جمله آسیبپذیرترین گروههایی هستند که تحت تأثیر این بیقانونیها قرار میگیرند. تمدید پاسپورت به عنوان یکی از اساسیترین خدمات کنسولی، برای این افراد از اهمیت حیاتی برخوردار است. با این حال، رویههای غیرقانونی و خودسرانه سفارت، باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی روزمره آنها شده است. این موضوع نه تنها به حقوق فردی آنها لطمه میزند، بلکه میتواند به مشکلات امنیتی و قانونی برای آنها در کشور میزبان منجر شود.
سفارت افغانستان در تهران به عنوان نماینده رسمی دولت افغانستان، موظف است تا خدمات کنسولی را مطابق با قوانین بینالمللی و منشورهای حقوق بشری ارائه دهد. با این حال، تحت مدیریت طالبان، این نهاد به مرکزی برای بیقانونی و نقض حقوق اتباع افغانستان تبدیل شده است. ضروری است که دولت طالبان بخصوص وزارت خاجه طالبان به این وضعیت توجه کرده و اقدامات لازم را برای احقاق حقوق مهاجرین افغانستانی و بهبود عملکرد این سفارت انجام دهند. دولت طالبان خود را تنها از طریق نظارت دقیق و بازگرداندن حاکمیت قانون میتوان به این مشکلات پایان داد و اعتماد از دست رفته اتباع افغانستان را بازگرداند.
>>> حاکمان فعلی افقانستان توسط کمکهای ایران به وجود آمد اما امروز ایران را مساوی با هیچ مشمارد.
>>> نظر دهنده پنجم
حاکمان طالبان توسط پاکستان وعربستان وپولهای قطر وآمریکا به وجود ءمد کینه ودشمنیت با ایران دلیل ندارد که دروغ ببافی از خدا بترس
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است