پوتین گاهی خُرد می‌شود یا خُردنمایی می‌کند؟
جدیت پشتیبانی علنی و آشکارای کرملین از پابرجا ساختن تروریستان در کشور ما نشان داد که همان دور باطل اوغان دوستی روس همچنان در تداوم است 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۱    ۱۴۰۴/۱/۲۵ کد خبر: 177088 منبع: پرینت

داده‌های نادرستی در شناسنامه‌ی سیاست ویژه‌ی کشور ما و برخی کشورهای هم‌مانند کشور ما اندر شده اند. یکی از این پرتاب‌های بی‌تاب آن است که گویا سیاست دوست و دشمن ندارد و همان‌گونه که سیاست‌مدار پشت‌ و رو ندارد. این برچسپ تنها در کشورهایی مانند کشور ما بسیار چسپندگی دارد یا در کشورهایی چون سومالی، سودان‌های شمالی و جنوبی و بسا کشورهای آفریقایی و عربی بدون سر و صاحب.

مگر سیاست در کشورهای دارای اقتدار هم تعریف دارد و هم معنا و هم دوست و هم دشمن. گاهی دوستی‌های شان بیش‌تر از دشمنی‌ها است. من اینجا برای آن نیستم که به پوتین گریه کرده و از او در مقام دفاع رسانه‌یی باشم. چنانی که بارها گفته‌ام برای من و کشورم و همه‌ی غیر اوغانان در سرزمین به اشغال داده شده‌ی جدا از تاجیکستان همه کشورها دشمنی کردند و پوتین این دشمنی‌ را بار بار تکرار کرد. با آن که در نخست گمانه‌‌زنی‌های سیاسی هم‌آغوشی روسیه‌ی دوران پوتین با طالب تروریست اوغان را مرحله‌ی گذار و تکتیکی می‌پنداشتند، مگر جدیت پشتیبانی علنی و آشکارای کرملین از پابرجا ساختن تروریستان در کشور ما نشان داد که همان دور باطل اوغان دوستی روس همچنان در تداوم است.
پیشینه‌ی بد تاریخی یک‌چنان کار مضحک حد اقل از دوره‌ی امیرحبیب‌الله کلکانی و سپس دوره‌ی ببرک کارمل را در برداشته و انتظار دوستی با مردم غیر اوغان از جهان به شمول روسیه‌ی دوران پوتین نادرست است. بگذریم و به کنش‌های پوتین در سراشیبی افول و سقوط از عرش به فرش بپردازیم.

هیچ شکی نیست که ترامپ به دلایل مختلف از دور اول برنده شدن خود در انتخابات پسا اوباما را مدیون انجام کارهای پیچیده‌ی استخباراتی و غیر قابل رویت پوتین است. آن برنامه‌ریرزی تا آنجا بدون عیب و نقض انجام شده بود که فریاد مجلس نمایندگان آمریکا را کشید و همه بررسی‌های شان هم نتوانستند راهی برای دریافت سرنخی از مداخلات روسیه در پیروزی ترامپ به دست آنان بدهند. با شکست آن پرس‌وپال‌ها نوستالژی رسیدن آمریکا به حقیقت گردش پنج‌هزار درصدی نتیجه‌ی انتخابات از هیلاری کلینتون برنده به نفع ترامپ بازنده مختومه اعلام شد و تمام. یعنی آمریکا این‌جا هم ناکام ماند.

تضرع ترامپ به کیم ایل سونگ پسر در دور نخست ریاست جمهوری اش:
کنش‌های ترامپ در دور نخست ریاست جمهوری اش برابری‌های روس‌پسند داشت تا آمریکایی‌نگری. یکی از آن کارکردها گردن نهادن ترامپ قلدر و زورگو و بی‌ادب‌ترین رییس جمهور تاریخ آمریکا و جهان به کیم‌ایل‌سونگ رهبر جوان، مقتدر، با اتوریته و در عین‌حال جابر و دیکتاتور کشنده‌ی پدر و پدر بزرگ مانند بود. همه دیدیم که ترامپ چگونه سرشکسته تا داخل نقطه‌ی صفری مرزی و سپس هم‌راه با کیم قدم به خاک کوریای شمالی گذاشت. چقدر زمان فرصت طلبید تا کیم حاضر به پذیرش وی به حضور خود در مرز دو‌ کوریا شود.
همین‌گونه از آغاز تا انجام دوره‌ی نخست کارش در قصر سفید هی پوتین می‌گفت و هی پوتین دوست من است و‌ بیش‌تر از این تملق‌های‌ رسانه‌ای. احتیاط ترامپ در برخورد با چین و هند را هم دیدیم و تنها پاره‌کردن توافقات برجام با ایران ظاهراً از قلدری‌های ترامپ بود که نه تنها ره به جایی نبرد، بل سبب تقویت‌ بیش‌تر خودکفایی نظامی و سیاسی و‌ خود اندیشی ایران گردید. برعکس ما دیدیم که ترامپ برای خشنودی پوتین بارها اروپا و رهبران آن را هم در خود اروپا و هم در قصر سفید هنگام ملاقات‌ های رسمی توهین کرده است. دور دوم انتخاب شدن ترامپ اگر ظاهراً حاصل باد‌رویی‌های بایدن در سیاست‌‌گزاری‌های آمریکا بود و جهان را مچاله کرد، بخش مهم دیگر آن باز هم به یمن لطف خواهی نخواهی روسیه و متحدانش است، هرچند نا محسوس برای حد اقل یک‌دوره‌ی گذار.

اروپا کلک ششم ترامپ و‌ بازنده در بازی اوکراین:
ترامپ که پیوسته با غوغای احمقانه‌اش بیشتر هجومی صحبت می‌کند تا عقلانی برای گویا حل جنگ اوکراین تا توانست زلنسکی را زیر فشار قرار داد و حتی اروپا را هم کلک ششم در مذاکرات گویا صلح اوکراین یا چشم‌اندازهای بعدی سرنوشت جنگ به حساب نیاورد. ترامپ اروپایی را زیر فشارهای تعرفه‌ای به صادرات شان در آمریکا و نادیده انگاری اروپا در دایره‌ی حل منازعه‌ی اوکراین قرار داد که اروپا به تحریک آمریکا همه هست و بود خودش را به پای زلنسکی ریخت. ترامپ در دور جدید حکومت‌داری اش اروپا را حتی یک ایالت آمریکا هم به حساب نیاورد و اروپا هم چندان اقدامات تلافی‌جویانه‌ای انجام نه داد.

ایلان ماسک که ترامپ او را رانده شده معرفی کرد:
دقیق و راست است که ترامپ آدم با اعتبار و قابل باور به گفتار خود نیست و اخطار وی به نزدیک‌ترین شریک انتخاباتی اش را دیدیم. او ایلان ماسک را اخطار داد که تا ختم ماه آوریل پیشتر یا بعدتر قصر سفید را ترک کند. ایلان ماسکی که مصرانه بخشی از دارایی‌هایش را برای پیروزی ترامپ هزینه کرد و حتی در اواخر روزانه یک میلیون‌ دالر نقد جایزه‌ هم به مردم می‌داد. با آن که خود ایلان ماسک پیش از آن برنامه‌ی خروج خود از قصر سفید را اعلام کرده بود، مگر ترامپی که دنیا می‌شناسد نگذاشت ماسک بی‌دود و بی‌بخار از قصر سفید به عنوان یک قهرمانی خارج شود که در پی مقام و کرسی نیست، ترامپ با آن کار خود ایلان ماسک را یک نوعی گوشت‌گندیده‌ی قابل دور انداختن از قصر سفید به جهانیان معرفی کرد. شاید این کار ترامپ توجه وی به مداخلات سیاسی فرامرزی کشور آمریکا توسط ایلان بوده که در انتخابات اخیر آلمان داشت. کسی که دور از کشور خود مداخله بکند در زیر ریش ترامپ که راحت نه‌می‌نشیند.

پوتین چرا گاهی خودش را خُرد می‌‌کند یا کارهایی زیر پرده‌ی خُرد کردن‌ها دارد؟
وقتی خبری را می‌شنوی یا می‌بینی که پوتین آن کارکشته‌ی نه چندان دل و دست باز اخلاقی در برخورد با همتایان خود، برخلاف عادت خودش و عرف دیپلماسی عمل کرده تعجب می‌کنی. وی یک نماینده‌ی ترامپ را برای چهار ساعت یا بیشتر تنها در حضور خود پذیرفته و با وی سرگرم گپ و گفت است. در حالی که بارها همتایان خود را منتظر ورود خود ساخته. این خُردسازی نمایشی پوتین، بزرگ‌برنامه‌سازی‌های پنهانی دارد. به دید من که عمری در بخش‌های اوپراتیفی و استخباراتی و سیاسی رکاب‌دار بزرگان بوده‌ام، این گونه رفتار پوتین با نماینده‌ی خاص ترامپ دو حالت رسمی و رسانه‌ای و خصوصی و غیر رسانه‌یی داشته که دومی سرنوشت‌سازی زیادی برای اوکراین و تقسیم اوکراین و احتمالاً ختم جنگ اوکراین با پدید آمدن یک کشور معیوب جدید با جغرافیای جدید در اوکراین بوده است. لذا پوتین که اینجا برای پذیرش یک نماینده‌ی خاص خودش را خم کرده و فرصت داده، پیام‌های صریح مگر سری ایادی خودش یا همان ترامپ را به دست آورده که اوکراین مال تست هر چی می‌خواهی بکن، من کاری با آن ندارم چون منابع آن را در یک شکلی تصرف کرده ام. با آن که اوکراین هم‌ اکنون تحزیه شده و روسیه هرگز حاضر نیست تا جغرافیای به دست‌آورده در اوکراین را دوباره به آن کشور برگرداند، پیام سری ترامپ برای پوتین شلیک تیر خلاص است بر شقیقه‌ی کشوری به نام اوکراین با جغرافیا و مرزهای پیش از جنگ.
در این میان مگر بازنده‌ی اصلی اروپا است که پسا مردم اوکراین بیشتر به خاک تَوَرم ناشی از یک تَوَهُم بیجا می‌نشیند و برندگان اصلی آمریکا و روسیه اند.

بدرود
محمدعثمان نجیب


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پوتین روسیه
ترامپ آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   سیاست تودرتو وفرازونشیبهای فراوانی دارد وبرای کسانیکه اهل سیاست نیستن بهت اور وغریب است

>>>   این تحلیل .... اول و آخر ندارد مفاهیم را قاطی کرده از اوغان دوستی شروع کرده رفته به آفریقا بعد همسایگان افغانستان را در ترازو نا متوازن تول کرده و متهم به دشمنی نموده بجز تاجکستان و رفته یادآوری از حبيب الله خادم دین رسول الله(کلکاني) و دوست بزرگ شوروی شمشیر بران انقلاب ببرک کارمل کرده و ایران را شاخ و دم داده که گویا بسیار نیرومندتر شده بعد از ترساندن دور اول بچه فلم (ترامپ) در حالیکه در وقت بمباران‌ اسرائیل چلوصاف ایران از آب بیرون شد سپس مرد حسابی می‌رسد به کوریای شمالي پسر،پدر وپدر بزرگ به همه شان نمره می‌دهد و خاک اوکراین را تقسیم وبه بیچارگی اورپا مهر تأییدی می‌زند ویکه تازی مرد میدان (پوتین) را تشریح می‌کند خلاصه سخن تحلیل فوق الذکر به گپ لالا شیرو می‌ماند:-از هر چمن سمن(سمنی)

>>>   من که نه نپهمیدم که من زوری این نویسنده چی است افغانستان را 45 سال حامین تور آدم های به خاک سیاه مبدل کردن که خود را سیاسی میداند در اصل در جمع کردن یک ورق نوشته نمی تواند جمع کند که تمام دفترچه را ورق به ورق نویشته میکند و پاره میکند در اصل آخرش حامی در میاید که حال نوشته است یکمی بیشتر از مشرق و مغرب و شمال وجنوب صحبت کن تا متن آدم های من سواد به پامه با عرض پوزش

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت خود را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است