خطر شکاف میان تاجیک‌ها و هزاره‌ها
تاجیک و هزاره، اگرچه در برخی حوزه‌های تاریخی، مذهبی یا سنتی با یکدیگر تفاوت داشته‌اند، اما بر بستری مشترک از زبان، فرهنگ و حافظه‌ی تاریخی ایستاده‌اند 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۰۲    ۱۴۰۴/۳/۱۰ کد خبر: 177396 منبع: پرینت

درباره‌ی خطر شکاف میان تاجیک‌ها و هزاره‌ها و ضرورت وحدت پارسی‌زبانان در برابر سلطه‌ی قومی افغانی.
در فضای سیاسی امروز ما، شکاف روزافزون میان دو جامعه‌ی بزرگ پارسی‌زبان – تاجیک و هزاره – به مساله‌ای نگران‌کننده بدل شده است. در شرایطی که پشتونیسم طالبانی، به‌مثابه‌ی ابزار برتری‌طلبی قومی، در پی سرکوب زبان، فرهنگ و حقوق پارسی‌زبانان است، ما شاهد موجی از خصومت‌ورزی‌های متقابل و بیهوده میان هزاره‌ها و تاجیک‌ها هستیم؛ خصومتی که از بنیادهای تاریخی و هویتی تهی‌ست و متأسفانه از سوی برخی چهره‌های تحصیل‌کرده و نخبه‌ی هر دو سو تغذیه می‌شود، بی‌آن‌که به پیامدهای خطرناک آن اندیشیده شود. این شکاف، در عمل به سود کامل پروژه‌ی سلطه‌ی قومی افغانی تمام می‌شود.

من، از جایگاه یک فرد پارسی‌زبان دغدغه‌مند، که هویت خویش را نه‌فقط در نام تبار، بلکه در زبان، فرهنگ و حافظه‌ی تاریخی‌ام می‌جویم، با تمام توان نسبت به این وضعیت ساختگی هشدار می‌دهم: نباید در برابر این شکاف کشنده و «برنامه شده» خاموش ماند!
تاریخ بارها نشان داده است که دشمنی‌های درون‌گروهی میان اقوام پارسی‌زبان، همواره ابزار کارآمدی در دست حاکمان سلطه‌گر و ایدیولوژی ساختارمند افغانیسم/ پشتونیسم آنها بوده است. اکنون که طالبان – بازوی خشن و خالص‌شده‌ی این ایدئولوژی – بر جغرافیای جعلی افغانستان حکم می‌رانند، هرگونه شکاف میان تاجیک و هزاره، به‌معنای تقویت موقعیت همان دستگاه سرکوبگر است.

ریشه‌ی مشترک، درد مشترک؛
شکاف میان تاجیک و هزاره در سال‌های اخیر، بیش از همیشه، توسط نیروهای وابسته به بیرون و پروژه‌های انحرافی درون‌ساختاری تشدید شده است. این شکاف نه از دل هویت، بلکه از روایت‌سازی‌های جعلی سیاسی و تاریخی سربرآورده است؛ روایت‌هایی که دارد به مانعی جدی در مسیر شکل‌گیری یک جبهه‌ی واحد پارسی‌زبان تبدیل می‌شود، جبهه‌ای که می‌توانست و باید نقش تاریخی‌اش را در برابر فاشیسم قومی ایفا کند.

تاجیک و هزاره، اگرچه در برخی حوزه‌های تاریخی، مذهبی یا سنتی با یکدیگر تفاوت داشته‌اند، اما بر بستری مشترک از زبان، فرهنگ و حافظه‌ی تاریخی ایستاده‌اند. هر دو از تبار ایران‌زمین‌اند، زبان‌شان پارسی‌ست، فرهنگ‌شان خراسانی‌ست، و رنج‌شان از یک سرچشمه می‌جوشد: سلطه‌ی ساختار قبیله‌گرای پشتونی، که با ابزارهای دین، خشونت، تحریف و حذف، کوشیده هویت ما را نابود کند.

افزایش گفتمان‌های فرقه‌گرایانه و پارسی‌ستیزانه، و نادیده‌گرفتن دردهای تاریخی همسان و حتی مشترک، نه‌تنها ما را از هم دورتر می‌کند، بلکه فرصت شکل‌گیری هرگونه ایتلاف سیاسی و فرهنگی برای رهایی و دادخواهی را نیز از میان می‌برد. نجات از این وضعیت تنها از مسیر وحدتی آگاهانه، منتقد و عادلانه میان پارسی‌زبانان ممکن است؛ وحدتی که به‌جای نادیده‌گرفتن تفاوت‌ها، بر پذیرش آن‌ها و تمرکز بر پیوندهای ژرف‌تر بنا شود.

زبان پارسی، عامل پیوند و توانمندی ما؛
پروژه‌ی طالبان، بسیار فراتر از یک پروژه‌ی مذهبی، در بنیاد خویش پروژه‌ای برای تحکیم هژمونی پشتونیسم است. آنان نه‌فقط با شریعت طالبانی، بلکه با منطق زبانی، فرهنگی و تمدنی خاص خود، در پی حذف هر نشانه‌ای از پارسی‌بودن این سرزمین‌اند. در چنین وضعیتی، درگیری میان هزاره و تاجیک، دقیقاً به سود همان دشمنی تمام می‌شود که زبان ما را تحقیر می‌کند، دختران ما را خانه‌نشین می‌سازد و حافظه‌ی تاریخی ما را پاک می‌نماید.

پادزهر «پروژه‌ی اخیر افغانی» چیزی جز همبستگی و همزیستی آگاهانه‌ی ما نیست. زبان پارسی، بستر هویتی مشترک ماست. اگر بر این بستر تمرکز کنیم، می‌توانیم روایت مشترکی از درد و آینده بسازیم. پارسی‌زبان بودن، به‌تنهایی یک خاستگاه سیاسی و فرهنگی نیرومند است؛ خاستگاهی که باید آن را به‌عنوان شالوده‌ی وحدت، عمیقاً جدی گرفت.

راه‌های خروج از بن‌بست تفرقه چیست؟
برای عبور از این وضعیت خطرناک، به باور من، باید بر چند اصل اساسی تکیه کرد:
۱ ـ بازشناسی زبان و فرهنگ مشترک به‌عنوان محور وحدت؛
زبان پارسی و فرهنگ ایرانشهری و خراسانی، شالوده‌ی وحدت تاریخی میان تاجیک‌ها و هزاره‌ها بوده و هست. باید با صداقت به این اشتراک‌ها تکیه کرد، نه به تفاوت‌هایی که قابل عبورند.

۲ ـ شکستن سکوت در برابر پرووکاتورها از هر دو سو؛
کسانی که در فضای مجازی یا رسانه‌ها، با نفرت‌پراکنی علیه قوم دیگر، در پی امتیازگیری از دشمن سوم‌اند، باید بی‌پرده افشا شوند. این افراد، خواه آگاهانه، خواه ناآگاهانه، در خدمت پروژه‌ی افغان‌سازی و قبیله‌گرایی قرار دارند.
هیچ حرکت دادخواهانه‌ای، با نفرت و تحقیر دیگری ساخته نمی‌شود!

۳ ـ بازسازی گفتمان سیاسی بر پایه‌ی پارسی‌زبان بودن، نه قومیت؛
نه تاجیک بودن و نه هزاره بودن، به‌تنهایی راه رهایی ما نیست. تنها هویتی که می‌تواند ما را به اتحاد راهبردی برساند، «پارسی‌زبان بودن» است؛ هویتی که در آن دین، قوم و مذهب، بخشی از تفاوت‌های مشروع‌اند، نه ابزار تفرقه و حذف.
ما باید از چارچوب بسته‌ی قومی عبور کنیم و هویت‌مان را بر پایه‌ی زبان، فرهنگ و آینده‌ی مشترک بازتعریف کنیم. اتحاد پارسی‌زبانان – چه در شمال، چه غرب، چه مرکز – سنگ‌بنای قرارداد اجتماعی عادلانه و چندقومی فردای ما خواهد بود.

۴ ـ تمرکز بر دشمن مشترک: افغانیسم/پشتونیسم در انواع آن؛
اگر نیروهای سیاسی و اجتماعی پارسی‌زبان، به‌جای نقد متقابل و تضعیف همدیگر، انرژی خود را صرف شناخت و مهار پروژه‌ی افغانیسم کنند، آینده‌ی روشنی در پیش خواهند داشت.

هر فرد بیدار و دردمند باید به تفرقه‌افکنان نه بگوید. نباید فراموش کرد آن‌چه ما را به‌هم پیوند می‌دهد، عمیق‌تر، ریشه‌دارتر و شریف‌تر از آن چیزی است که ما را جدا می‌کند.
تاجیک و هزاره، اگر بر سر تفاوت‌ها درنگ کنند و به دشمنی ادامه دهند، هر دو خواهند باخت؛ اما اگر بر بستر زبان، فرهنگ و رنج مشترک بایستند، می‌توانند تاریخ را دگرگون سازند.

به‌جای انکار یکدیگر، هم‌صدایی؛ به‌جای تفرقه، تدبیر!
سرنوشت ما درهم‌تنیده است: اگر امروز تاجیک‌ها آماج حمله‌اند، فردا نوبت هزاره‌هاست؛ و اگر امروز هزاره‌ها به حاشیه رانده شده‌اند، فردا تاجیک‌ها قربانی جدید خواهند بود. این همان قاعده‌ی بازی پشتونیسم است: تفرقه بینداز و نابود کن!
اکنون زمان آن فرارسیده تا خود را از این دام برهانیم و آینده‌ای بسازیم که در آن، پارسی‌زبان بودن مایه‌ی افتخار و پیوند ما باشد.
اگر اکنون نایستیم و پل‌های گفتگو، درک متقابل و همبستگی را بازسازی نکنیم، فردا هیچ‌کدام‌مان باقی نخواهیم ماند. هر دو بزرگ‌قوم، یکی پس از دیگری، قربانی ماشین سرکوب افغان‌محور خواهند شد؛ چنان‌که تاریخ صد سال گذشته، بارها و بارها به ما آموخته است.

بیایید پیش از آن‌که دیر شود، به زبان، فرهنگ و درد مشترک‌مان وفادار بمانیم!
پارسی‌زبان بمانیم، دشمن مشترک‌مان – پشتونیسم – را بشناسیم، و باهم برای رهایی، عدالت و کرامت انسانی ایستادگی کنیم.
تفرقه، بن‌بست است؛ وحدت، تنها راه پیروزی ما است!

فیاض نجیمی بهرامان


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاجیک‌ها
هزاره‌ها
نظرات بینندگان:

>>>   زبان نزد شما عامل پیوند شده نمیتواند، نادرخان،ظاهرخان، داوود خان و... یک کلمه هم پشتو یاد نداشتند، چرا با آنها نزدیک نشدید، و دایمن از دشمنی با آنها صحبت کرده و میکنید، باوجودیکه با آنها از لحاظ مذهبی مشکلی نداشتید! مشکل شما قومی است!
هزاره ها این را خوب میدانند!ان قدري كه هزاره ها در زمان ٤.٥ سال اقتدار تاجكها تحت زعامت استاد رباني ازار و اذيت ديدند، و به هزاران نفر ان كشته و مجبور به ترك محل سکونت خودشدند، در زمان اقتدار نادرخان، ظاهرخان و داوود خان نديدند!بهترین مثال ان تراژدی المناک افشار می باشد!

>>>   در پنجاه سال بحران افغانستان چند سیستم سیاسی اقتصادی لجام گسیخته در لابراتوار افغانستان تجربه شده است. هر ساختار سیاسی اختلاتات همراه با عوارض جانبی متعدد از خود بجا گذاشته است.
دوران خلق و پرچم که دعوای سوسیالیزم داشت تا حکمرانی لومپن های که خودرا اشراف جدید میدانستند تا مخکش های تازه به دوران رسیده در زیر ریش اشرف غنی و کرزی - تراژیدی و مضحکه های فراوان بجا گذاشته است.
«خلق و پرچم» انرژی خود را مصرف زنده به گور کردن مخالفان کردند و در آخر قبر یکدیگر را کندند و بقایای آن حالا در زیر چتر امپریالیزم با سرنی سرچپه موزیک تاجیکی می‌نوازند.
لومپن های اخوانی مثل خلقی و‌ پرچمی همه شرمسار تاریخ شده اند و حالا سرگردان اند که چطور برگردند.
حالا که انرژی این دو گروه در زیر لحاف امپریالیزم به چربی شکم تبدیل شده است، و شعار «کارگران جهان متحد شوید» جای خود را به «تاجیک و ازبیک و هزاره یکجا شوید» داده است- نه چند گروه مهاجر را در غرب کنار هم جمع خواهد کرد و نه به درد افغانستان خواهد خورد.
حقایق در دل تاریخ پنهان است. تاریخ بارِ خود را با خضوع و خشوع آهسته آهسته به پیش می برد.
همانطور که با واقعیت های تلخ جوامع غربی تازه آشنا شده اید، از واقعیت های تلخ درون افغانستان چشم پوشی نکنید.

>>>   خیلی برام جالبه که نادر، ظاهر، داوود و دیگر خان‌ها پشتو بلد نبودند ولی در خالص بودن پشتون بودن شان شک نیست! کسی میتونه زبان مادری خود را فراموش کنه!؟
تمام نیروی های دموکرات، افراطی، با سواد، خلقی، جنگ سالار و دیگر گروهای پشتون زبان باهم اختلافات عمیق دارند اما در بحث از دست دادن قدرت فقط یک قوم هستند و در کنار هم؛ کدام یک از اقوام افغانستان قوم را برای سلطه قدرت و انحصار قدرت به کار بردند؟ بفرمایید!
۳۰۰ سال میشه که همین قوم پشتون هم درانی ها( قندهاری ها) و غلجائی ها(حقانی ها) بر این سرزمین توسط قدرت های بیرونی حکومت می‌کنند، بجز عقب ماندگی، جهل، آدم کشتن، تفرقه، بی سوادی، نابود کردن تمدن، نابود کردند فرهنگ ۵۰۰۰ ساله و بی ارزش کردند مردمان سرزمینم، دیگر چه دست آورد داشتند!؟
حادثه ای افشار هم دسیسه ی بود برای قدرت دوباره و توسط نقطه ضعف حکومت وقت صورت گرفت!

>>>   به این نویسنده محترم هزاره بلا نسبت مغز خر خورده با شما غدار ها به شما منفعت طلب همراه شود قوم هزاره نادرخان ظاهرخان داودخان را همه به یاد دارد باز در حامین 3 سال اندی در دولت امارت اسلامی قوم هزاره بهترین زندگی می کند روز عاشورا ده یا صد جنازه یا به این بهانه یا به اون بانه کشته نمیشه در وقت قدرت تاجیک که درعمری تاریخ خود یک بار قدرت نه کل افغانستان فقط چندتا شهر افغانستان در اختیار داشت از جمله کابل تاریخ قتل عام قوم هزاره ها در کابل به دست استاد ربانی و احمد شاه مسعود در افشار کابل مگر قوم هزاره را قتل عام نکردن از فیرزن پیرمرد زن بچه تار مار ش نکردن حال در حامین دولت طالب افغانیسم پشتنیسم نیست که بحساب شما لندغران دشمن قوم هزاره است ببین کسی به هزاره یا به دیگر اقوام و زبان ها چپ سیکرده میتواند حال حال همه ای اقوام و همه زبان ها افغانستان را کشور خود میداند هر زبان و هر قوم ده هر شهر افغانستان اراده کند کس جرات میکند بهش بگوئید تو از کجا استی یا چی قوم استی یا چی زبان داری جرات ندارد اگر باز هم کدام کس این ادعا کند دهان میده میشه به زنجیر کشیده میشه فقط در افغانستان زورگویان دزدان شر فساد اختیتاف چیان ترویج بی دینی و فحشاء گران در افغانستان زندگی نمی تواند از هر قوم باشد یا از هر زبان باشد

>>>   هزاره ها باید این واقعیت را بپذیرند که در طول تاریخ از سوی تاجیکها حتی یک وجب خاک مردم هزاره اشغال نشده است و همچنین تاجیکها به جز در افشار که آن هم به صورت فیزیکی از سوی سربازان سیاف صورت گرفت هزاره کشی راه نه انداخته است. اما پشتونها از زمانی که وارد کشور ما شده است افزون بر اینکه سرزمین های وسیع هزاره ها را اشغال کرده و هزاره های غیر نظامی را قتل عام نموده و زنان و دختران شان را به کنیزی گرفته و در بازارهای قندهار جلال آباد و پیشاور فروخته، چگونه باز هم این هزاره ها بر پشتونها اعتماد می کنند و پشتون ها را بر تاجیک ها ترجیح می دهند. همین پشتونها بودند که آقای مزاری به آنان اعتماد کرد ولی متاسفانه خود او و فرماندهان ارشدش را با توطئه کشتند اما در عین حال پیروان آقای مزاری همیشه مسئله افشار را بزرگ نشان داده و با تاجیکها دشمنی خود را منعکس می کنند. اختلاف بین هزاره و تاجیک و ازبک قطعا موجب نابودی هرسه قوم می شود و چیزی است که پشتونها آن را آرزو دارند.

>>>   خیلی برام جالبه که نادر، ظاهر، داوود و دیگر خان‌ها پشتو بلد نبودند ولی در خالص بودن پشتون بودن شان شک نیست! کسی میتونه زبان مادری خود را فراموش کنه!؟
تمام نیروی های دموکرات، افراطی، با سواد، خلقی، جنگ سالار و دیگر گروهای پشتون زبان باهم اختلافات عمیق دارند اما در بحث از دست دادن قدرت فقط یک قوم هستند و در کنار هم؛ کدام یک از اقوام افغانستان قوم را برای سلطه قدرت و انحصار قدرت به کار بردند؟ بفرمایید!
۳۰۰ سال میشه که همین قوم پشتون هم درانی ها( قندهاری ها) و غلجائی ها(حقانی ها) بر این سرزمین توسط قدرت های بیرونی حکومت می‌کنند، بجز عقب ماندگی، جهل، آدم کشتن، تفرقه، بی سوادی، نابود کردن تمدن، نابود کردند فرهنگ ۵۰۰۰ ساله و بی ارزش کردند مردمان سرزمینم، دیگر چه دست آورد داشتند!؟
حادثه ای افشار هم دسیسه ی بود برای قدرت دوباره و توسط نقطه ضعف حکومت وقت صورت گرفت!

>>>   تاجكهاو هزاره ها هیچگاهی در طول تاریخ بعد ازعقد پیمان جبل السراج (اواخر سال ١٣٧٠)به هم نزديك نشده بودند، پیمانی که جنبه ضد پشتون داشت و ترکتباران را هم در بر میگرفت، بعد از غصب قدرت دولتی توسط جمعیت اسلامی تاجکتبار، این پیمان دوستی و مودت که مصلحت آمیز ودر بر گیرنده منافع تاجکان بود، به زودی از هم گسسته و دوستی به دشمنی خونبار بین تاجکان، هزاره ها و ترکتباران تبدیل گشت.پیمان شکنی تاجکان و حوادث خونبار متعاقب آن بی اعتمادی خیلی عمیقی را بوجود اورد، که فراموشی آن برای هزاره ها خیلی دشوار است

>>>   بعضی ها نظرات خود را مینویسند اما حافظه تاریخی ندارند.
مثلا" مینویسند که تحت حاکمیت طالب قوم هزاره آرام است و در مراسم مذهبی شان انتحاری صورت نمیگیرد و در زمان ربانی بد بختی کشیدند و کشته شدند اما نمینویسد کچرا آنوقت چنان و چرا حالا چنین است.
من دلیل اش را میگویم.
اگر قوم هزاره یا هر قوم و قبیله دیگر در زمان حاکمیت عبد رحمن مثل حالا مطیع و سر به زیر و از سیاست و حکومت خود را دور میگرفتند و به اوامر و نواحی عبد رحمن سر تسلیم فرود می آوردند مانند حالا در آرامش زندگی میکردند.
یا در زمان ربانی اگر قوم هزاره ادعای رسیدن به قدرت را در تبانی با گلبدین و دوستم و مجددی نمیکردند حادثه افشار رخ نمیداد.
در جنگ حلاوا بخش نمیشود.
حتی همین حالا اگر قوم هزاره یا هر قوم دیگری ادعای شراکت در قدرت با طالب را بکند بد تر از دیروز را تجربه خواهد کرد.
نتیجه اینکه نه عبد رحمن خوب بود و نه ظاهر و نه داود و نه خلق و پرچم و نه مجاهدین سنی و نه مجاهدین شیعه و نه این طالبان موجود ، همه زیر فرمان شیطان بودند و هستند.
چرا چنین است؟؟؟؟
به دلیل اینکه ما ملت عقل نداریم و فقط احساسات پوچ خود را گاه از دهان و گاه از جای دیگری پف میکنیم.
غایله تاجک و هزاره هم از شیوه های جدید طالبان است که نمیخواهد اقوام دیگر به یک جمع بندی واحد برسند و در نهایت گلیم فاشیسم قومی طالبانی را جمع کنند.
فهم اگر باشد یک نکته کافیست.

>>>   این حرف و این نظر دهنده ها حال همه اش از افغانستان بیرون شدن فعل این ها در فکر این است که باز از ملت افغانستان به نام قوم و زبان سو استفاده کند تی تمام شد دوران شر فساد تان دزدی و لندغری تان دیروز هزاره کابل حمایت شان از امارت اسلامی افغانستان اعلان کردن که در بیست جمهوریت به اندازه این سه سال اندی حقوق شهروندی احترام نشده بود ما حال شیرنی و مانای ملت یک ملت تجریه کردیم لندغران دزدان ترویج بی دینی و فحشاء گران نوکران وغلامان جاسوسان وطن فروشان چاپلوسان حال همه در حال التماس به باداران شان است که ما را به عنوان مهاجر قبول کنید بادران شان از قبولی شان تفره میره حال بدبخت ها دوباره به شیطنت نیرنگ قبلی شان رو آوردن حال ملت این ها را برای افغانستان از اشغال گران خارجی برای وطن و کشور سم مهلک میداند حال همه اقوام افغانستان برادرانه زندگی میکند شما به زیر گمپل به بغاوت تان ادامه بدهید وقت ویزای تان در حال تمام شدن است

>>>   هیچ نظامی جز نظام شهروندی نمیتواند راه حل باشد.

>>>   این را که به چشم و عقل سر دیدید که (قبیله های بیفرهنگ، سرکش و متحجر افغانپشتون) اصلا انسان نبوده و نیستند چه برسد به آدمیت.
حال هیچ خطر و شکاف در بین فارسیزبانان=دریزبانان=ترکتباران نبوده و نیست
غیر از افغانپشتون=نازی، تمام قومیت ها همه برادرند که از یک تبار، زبان و فرهنگ هستند که به یک هویت اصیل شان بازنگری کنند و باز گردند و (از هویت پوچ افغان=فغان=خون) خود شانرا خلاص کنند تا نسل جدید و مرفه گردند

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است