پاکستان؛ مرکز فرمان بحران‌های منطقه‌ای
زمان نشان خواهد داد که آمریکا دقیقاً چگونه از پاکستان بهره‌برداری خواهد کرد و ایران نیز باید بداند که چگونه مرزهای شرقی خود را مدیریت کند. تهران از سوی پاکستان مورد خیانت قرار گرفته است 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۴۹    ۱۴۰۴/۴/۲ کد خبر: 177477 منبع: پرینت

 

پاکستان؛ مرکز فرمان بحران‌های منطقه‌ای: از مهد تروریسم تا بازیگر کلیدی واشنگتن؛

در تاریخ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵، فرمانده ارتش پاکستان، فیلد مارشال عاصم منیر، طی یک ضیافت ناهار غیرمعمول و از نظر استراتژیک بسیار مهم، به‌طور خصوصی با رئیس‌جمهور ایالات متحده، ترامپ، در کاخ سفید دیدار کرد. این نخستین دیدار از این نوع میان رئیس‌جمهور ایالات متحده و یک فرمانده نظامی پاکستان از سال ۲۰۰۱ تاکنون است که به عنوان یک کشور با دیکتاتوری نظامی بالفعل شناخته می‌شود. در این کشور، هیچ نخست‌وزیری تاکنون اجازه نیافته است که حتی بر امور ابتدایی کشور به‌طور مستقل مدیریت داشته باشد. در واقع، رهبر سیاسی پاکستان در دهه‌های اخیر، عمران خان، هنوز در زندان به‌سر می‌برد؛ پس از آن‌که توسط همین دیکتاتوری ‌نظامی از قدرت کنار گذاشته شد.
پاکستان از زمان پیدایش خود به‌عنوان یک کشور مشتری یا وابسته (client state) مورد استفاده قرار گرفته است. نخست ایالات متحده از آن علیه اتحاد جماهیر شوروی استفاده کرد، و سپس به‌عنوان نقطه دسترسی به افغانستان بر آن تکیه نمود. اقتصاد پاکستان هیچ تناسبی با جمعیت آن ندارد و در نتیجه، این کشور همواره نیازمند دریافت وام و کمک‌های مالی از نهادهای بین‌المللی بوده است. این وام‌ها معمولاً با پشتوانه‌ی ایالات متحده یا چین تأمین می‌شوند، کشورهایی که هر دو منافع و نفوذ ژئوپولیتیکی ویژه‌ای در این منطقه دارند.

اکنون، با وخامت وضعیت در خاورمیانه، بار دیگر پاکستان به بازی بازگردانده شده است. به نظر می‌رسد ایالات متحده دوباره چشم به اسلام‌آباد دوخته تا از آن اطلاعات، مشورت و دسترسی به پایگاه‌هایی به‌دست آورد، زیرا اکنون ایران در تیررس این قدرت قرار گرفته است.
پاکستان تنها چند هفته پیش با هند درگیر یک رویارویی نظامی شد. پس از یک حمله‌ی شوکه‌کننده به گردشگران هندو در کشمیر، که طی آن ۲۶ نفر تنها به‌خاطر دین‌شان به‌دست تروریست‌هایی از سازمان‌های مستقر در پاکستان به قتل رسیدند، هند با عملیات گسترده‌ای به نام «عملیات سیندور» پاسخ داد؛ عملیات شامل بمباران پایگاه‌های هوایی پاکستان و مخفیگاه‌های تروریستی بود. این اقدام در پاسخ به حمایت دیرینه‌ی پاکستان از گروه‌های تروریستی انجام شد.

در نهایت، درگیری‌ها با توافق بر سر آتش‌بس موقت فروکش کرد؛ توافقی که ترامپ ادعا می‌کند با مداخله‌ی مستقیم او حاصل شده است؛ ادعایی که از سوی مقامات هندی کاملاً رد شده است. با این حال، به‌نظر می‌رسد که پاکستان بار دیگر برای رهایی از بحران، به شماره‌ی مورد علاقه‌اش تماس گرفته است: واشنگتن.
 
ترامپ، که پیش‌تر شدیداً منتقد پاکستان بود، اکنون چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای در موضع خود داشته است. او در سخنانی درباره‌ی فرمانده ارتش پاکستان گفت:
«می‌خواستم از او تشکر کنم… بابت کمک به جلوگیری از تشدید درگیری میان هند و پاکستان.» ترامپ نقش پاکستان را در اجتناب از جنگ و عقب‌نشینی «دو قدرت هسته‌ای بزرگ» از آستانه‌ی درگیری، ستایش کرد.
طبق گزارش‌ها، پاکستان نیز مطابق معمول به ستایش افراطی از مقامات آمریکایی روی آورده و عاصم منیر در اقدامی غیرمنتظره پیشنهاد کرده است که ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزد شود.

روابط نظامی میان ایالات متحده و پاکستان، تاریخی پیچیده، آمیخته با همکاری، بی‌اعتمادی، و دوره‌هایی از هم‌راستایی استراتژیک دارد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، پاکستان به یکی از متحدان خط مقدم آمریکا تبدیل شد و اجازه داد ایالات متحده از پایگاه‌های هوایی‌اش استفاده کند؛ از جمله پایگاه شِمسی در ایالت بلوچستان و پایگاه نورخان در راولپندی که به‌طور خاص تحت کنترل ایالات متحده قرار داشتند. این پایگاه‌ها نقش مهمی در عملیات پهپادی و تدارکاتی آمریکا در افغانستان ایفا کردند.
 
ایالات متحده طی دهه‌های گذشته، میلیاردها دالر کمک نظامی در اختیار پاکستان قرار داد؛ کمک‌هایی که نه تنها برای تقویت نهادهای امنیتی رسمی، بلکه در عمل برای ایجاد، حمایت و تداوم شبکه‌های تروریستی به کار گرفته شدند. در این چارچوب، ارتش پاکستان و افسران آن از آموزش‌های مستقیم در خاک آمریکا بهره‌مند شدند، سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) همکاری تنگاتنگی با آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) داشت، همکاری‌ای که ‌باوجود تنش‌ها و بی‌اعتمادی‌ها، در عرصه‌های عملیاتی به شکل مؤثری دنبال شد. از سوی دیگر، در واقع، بخش عمده‌ی کمک‌ها به‌دلیل ساختار مزمن فساد در درون حکومت، از سوی رهبران سیاسی و نظامی این کشور مورد سوء‌استفاده‌ی شخصی قرار گرفت.
 
همکاری پنهان و سازمان‌یافته‌ی میان دستگاه اطلاعاتی ارتش پاکستان (ISI) و بازیگران تروریستی، نه تنها موجب ناآرامی گسترده در سطح بین‌المللی شد، بلکه نقش مستقیم در بی‌ثبات‌سازی افغانستان، تحریک خشونت‌های فرقه‌ای در منطقه و تداوم جنگ‌های نیابتی ایفا کرد. بدین‌سان، کمک‌های آمریکا به ابزاری برای تقویت زیرساخت‌های تروریستی و گسترش ناامنی بدل گشت.
 
اکنون، در صورتی که ایالات متحده حمله‌ی تمام‌عیاری را علیه ایران آغاز کند، این پایگاه‌های کلیدی می‌توانند نقش حیاتی ایفا کنند؛ چراکه از طریق پاکستان امکان محاصره‌ی ایران از سمت شرق فراهم می‌شود. پاکستان سابقه‌ای طولانی در فریبکاری و سیاست بازی دوگانه دارد. در ظاهر، اسلام‌آباد با بیان حمایت‌های شدید لفظی از ایران، به‌عنوان متحد منطقه‌ای شناخته می‌شود، اما در عمل، فرمانده ارتش این کشور در حال انجام توافقات پنهانی با ایالات متحده است. این پدیده نوینی نیست؛ پاکستان پیش از این نیز سیاست مشابهی را در قبال افغانستان دنبال کرده بود.
 
در نهایت، زمان نشان خواهد داد که ایالات متحده دقیقاً چگونه از پاکستان بهره‌برداری خواهد کرد، و ایران نیز باید بداند که چگونه مرزهای شرقی خود را مدیریت کند. تهران از سوی پاکستان مورد خیانت قرار گرفته است، اما این، چیزی نبود که برای رهبران ایران غیرمنتظره باشد.
 
محمد اقبال نوری

 


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پاکستان
ایران
طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   آقای انوری اینکه ایران باید مرزهای شرقی خود را کامل ببندد کاملا درست است البته به روی هر دو کشور افغانستان و پاکستان ... خون بچه ها و زنان و مردان ایرانی که در خواب مورد حمله سفاکترین انسانها قرار گرفتند بر زمین جاریست ، ایران فروشانی که با چهره دوست وارد خاک ایران شدند نمک ایران و ایرانی خوردند و نمکدان شکستند با خیانت به ایران
خود واقعیشان را نشان دادند .خداوند این ایران فروشان را با همه خانواده و قبیله شان تا هفت نسل بعد از خودشان هم در دنیا و آخرت عذاب دهد نفرین خدا بر آنها باد آه اگر فقط یکی از این آه ها و ناله ها و نفرین ها عرش خدایی را بلرزاند ولله عذاب الهی در دنیا و آخرت بر این ایران فروشان نازل خواهد شد .
شبکه اطلاع رسانی افغان خواهشمندم با انتشار این نظر به کسانی که چه در ایران و چه در افغانستان به سمت خیانت به اعتماد مردم وجامعه میروند قبل از ورود به این چنین راههایی لعن و نفرینهایی که برای خود و مرده و زنده خود به دنبال میکشند را ببینند شاید کمی نور خدا و انسانیت به قلبهایشان راه یابد خداوند از حق خود میگذرد ولی از حق الناس نخواهد گذشت .به امید صلح و آرامش برای هر دو کشور ایران و افغانستان .

>>>   آقای انوری اطلاع دارید که زمینه این جنگ را قبل از ورود دشمن به جنگ با ایران ، هموطنهای شما با همکاری و ... مهیا کردند لازم میدانم بگویم
من یک شیعه هستم همان شیعی که حتی بدون آشنایی قبلی یک افغانی در کشور خودم در چشمم نگاه کرد و گفت با کشتنم به بهشت خواهد رفت !!! همان شیعه ایی که رافضی می نامید !!! ولی ملت شیعه ایران کاری را انجام داد که هیچ کشور سنی حاضر به انجامش نشد مقابله با دشمن ِ مسلمان کش و شما که ادعای دین داشتید با این کشور غیراسلامی همدست شدید ... این یک دلنوشته است تا یک نظر حال زمان آن است که به کشور خودتان افغانستان برگردید و از ایرانیها بدگویی کنید و داستان ببافید و در داستانهایتان نقش مظلوم را بازی کنید !!

>>>   💥🕳 هر فرد افغانپشتونی دشمن خاموش و پنهان هر ایرانی بوده و هست

>>>   همه باید بدانیم که ایرانی های مقیم امریکا ،کانادا ، اروپا اکثریت مطلق ضد نظام اخوندی اند و از پسر شاه مخلوع حمایت میکنند ،،این ایرانی ها در صفحات فیسبوک و حساب x شان ،بار ها از اسراییل حمایت کرده اند و قربانیان غزه را به باد مسخره گرفته اند .ایرانی های مخالف رژیم چه در داخل و چه در خارج از هر نوع همکاری برای از میان بردن رژیم با موساد همکاری نزدیک داشته اند ....فکر نکنم که افغان‌ها در این بخش کدام نقشی داشته باشند...جای تعجب نیست . افغانستان نیز سالها (( ۱۹۸۰-۱۹۹۲)) شکار افغان‌های که در خدمت ای اس ای پاکستان ،سی ای ای و حتی موساد اسراییل برای سرنگونی ج.د.ا. بودند قرار گرفته بود ، همین افغان‌ها راکت مواد انفلاقیه داده شده توسط ناتو و ای اس ای را داخل افغانستان میکردند و بنام اسلام خشک و تر را ترور میکردند. این تروریزم است . افغانستان ده سال مورد تجاوز قرار گرفت و در ابن تجاوز جمهوری اسلامی ایران نیز شامل بود. بالاخره زمان به ایران درس داد که مورد تجاوز قرار گرفتن یعنی چه.
من از انهاییکه مقاله می نویسند آین را میخواهم که شما ها چرا ترسو و بزدل استید،همه ای تان از ملک ستیز تا جناب شما . شما حوادث درد ناک و خیانت های احزاب اسلامی را در افغانستان یک سره ، فراموش کرده اید یا میترسید که حقایق را به مردم باز گو کنید. فقط دوست دارید مطالبی بنویسید که به کام دگران باشد.
ایرانی های مقیم خارج طی چهل سال گذشته تا کنون قوی ترین لابی در امریکا و اسراییل برای سرنگونی نظام در ایران اند...
فخر اهنگر

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است