تاریخ انتشار: ۱۸:۰۶ ۱۴۰۴/۴/۲۰ | کد خبر: 177597 | منبع: |
پرینت
![]() |
_ من یک بزهکاری دیدم. همه این مردم بزهکار هستند.
_ طرف همه مردم ما را بزهکار خواند. همه اینها نژادپرست هستند.
_ طرف همه ملت ما را نژادپرست دانست. همه اینها نمکنشناس هستند.
_ او ملت ما را نمکنشناس میداند. همهٔ اینها ناقدردان هستند.
_ میگوید همه ناقدردان هستید. خوب وقتی همهتان بزهکاری میکنید انتظار قدردانی دارید؟
و به این صورت گلولهٔ برفی تعمیم شکل میگیرد.
🔻ما شاید در این سالها در مناسبات اجتماعی خویش و همچنین مناسبات میان دو ملت، بسیار از تعمیمدهیهای بیجا ضربه خوردهایم.
منظور از این تعمیم چیست؟ این که ما برشی کوچک یا حتی نقطهای از یک مجموعه را ببینیم و آن را به کل مجموعه تعمیم دهیم.
🔻این تعمیمها از مناسبات خانوادگی شروع میشود. رفتارهای یک عضو یک خانواده را به کل آن تعمیم میدهیم. در مقیاس بزرگتر رفتارهای یک عضو یک گروه اجتماعی را به همه تعمیم میدهیم. رفتارهای یک عضو قوم را به همه تعمیم میدهیم و رفتارهای یک فرقهٔ مذهبی در نهایت رفتارهای یک عضو یک ملت را به همه، که در اینجا مورد نظر من است.
🔻شخصی در فضای مجازی مینویسد که «همهٔ افغانستانیها بزهکار و متجاوز هستند.» این خودش یک تعمیم نادرست است. در مقابل آن شخص افغانستانیای که بزهکار نیست و چه بسا که بسیار هم پرتلاش و پاکدست است، قضیه را توهین تلقی میکند و از آن سوی تعمیم میدهد که «همه ایرانیها نژادپرست هستند». باز این قضیه طبیعتاً برای خیلی از ایرانیهایی هیچ هم نژادپرست نیستند بلکه همدل و همزبان هستند سنگین میآید و کسانی آن را تعمیم میدهند که «همه افغانستانیها نمکنشناساند» و به این ترتیب این چرخهٔ تعمیم تداوم مییابد و عین یک گلولهٔ برفی بزرگ در سراشیبی، بزرگ و بزرگتر و ویرانگرتر میشود.
🔻به این صورت ما وارد چرخهٔ ویرانگر سوءظن، نفرتانگیزی و کینهورزی میشویم. تعمیمهای ما بر همدیگر اثر میگذارد و نفرتبرانگیزی را بیشتر میکند. و گاهی چنان در این تعمیم غرق میشویم که اگر رفتاری خلاف آن را هم ببینیم، برایمان باورناپذیر معلوم میشود. همه این مردم که چنین هستند، این چرا نیست؟ حتماً کاسهای زیر نیمکاسه است. یعنی ابتدا از مورد جزئی، حکم کلی استخراج میکنیم و بعد آن حکم کلی را بر اجزای دیگری که آن حکم بر آنها صادق نیست هم وارد میکنیم.
مجال این یادداشت رو به پایان است. باز هم در این موارد خواهم نوشت. قرار است اینها یک سلسله یادداشت باشد.
محمدکاظم کاظمی
>>> ولی آین واقعیت است که بیشتر مردم ایران نژاد پرست هستند حتی اگر رفتار خوبی با مهاجر داشته باشند اما از درون این احساس برتری رو دارند مثلا وقتی دخترشان همسر افغانستانی انتخاب کند هرچه آن جوان لایق باشد هرچه درآمدش خوب باشد نهایتا میگن دختر به افغانی بدیم یا دختر از افغانی بگیریم من حتی در خانواده های روحانی اینو به وفور دیدم همین اتفاق چندین بار در خانواده ما افتاد چون ما مذهبی هستیم ابتدا از دخترمان خواستگاری می کردند بحث ملیت که میشد پا پس می کشیدند
و یا اللعجب که در اروپا واقعا به مراتب کمتر است این حس خود برتر بینی تمام اقوام ما همسر اروپایی گرفتن اصلا ملیت مطرح نیست
>>> این آقای محمد کاظم کاظمی بهتر است اول پلت خودش را نصیحت کند تا از قومپرستی نژادپرستی دست بردارند
بهتر است مردان کشورش را نصیحت کند که زن ستیزی نکنند
بهتر است به مردان کشورش بگوید در ایران مراسم بچه بازی نگیرند
بهتر است اول به ملتش یاد بدهد کار هر فرد به خودش مربوط است نه به کل قومیت آن فرد
>>> علی تقوایی
جمهوری اسلامی ایران با اخراج اجباری مهاجران، ملت افغانستان را درمقابل خود یکپارچه ساخت.
ازچند سال به اینطرف ناسیو نالیست های افراطی ایران تلاش میکردند که مهاجران افغانستانی ازایران اخراج گردند. اما بعد از شکست اطلاعاتی و حفره های بزرگ امنیتی ج.ا.ا درجنگ 12 روزه بهترین زمینه برای اخراج مهاجران افغانستانی برای ملی گرایان افراطی ایران مساعد گردید و نظام هم برای انحراف افکار عمومی از نفوذ گسترده ای موساد در هرم قدرت نظامی وهسته ای خود، مهاجران بی پناه افغانستانی را هدف قرارداد ودست به اخراج صدها هزار مهاجر زد که درتاریخ اخراج مهاجران درکل جهان رکورد قایم نمود. دراینجا میان ناسیونالیست های افراطی و جمهوری اسلامی تبانی آشکار شکل گرفت و هردو بخصوص درروزهای نخست با هیاهو این اخراج بی رویه را به موساد گره زدند و یک فاشیستی بنام کسایی زاده اعلان کرد که : " دومیلیون مهاجر افغانستانی جاسوس موساد اند." اما این اخراج را بدون زمان بندی، باشدت و بیرحمی، باشکستن دست ها، پاها ، مشت و لگد، کوبیدن بر سرو صورت همراه با تحقیر و اهانت ادامه دادند. تصور کنید که در یک روز بیش از 50 هزار گوسفند را اگر شما رد مرز کنید ،چه اتفاقی می افتد؟ اما اخراج مردان، زنان ،کودکان ،پیران در سطح دهها هزارنفر دریک روز فاجعه بار نیست؟ ازدید من فاجعه اتفاق افتاده است ،این فاجعه بدست نظامی شکل گرفت که مدعی رهبری جهان اسلام وجهان تشیع است. پیشوای خود علی وحسین را میداند. اما در ایام عاشورا خود هزاران کربلا را بر مهاجران بی پناه درمرز میان کشور خود وافغانستان رقم زد.
جمهوری اسلامی ایران با خلق
چنین فاجعه مردم افغانستان را یکپارچه علیه خود قرارداد. چون آن اخراج بی رویه، ،توهین ، تحقیر وشکنجه ازیاد هانرفته و به عقده های سرکوب شده بدل گردیده ، دیر و یازود همچون انبار باروت منفجر میشوند. خطای محاسباتی ج.ا.ا دراین است که تهدید هارا تنها ازغرب ایران می بیند، درحالیکه شرق ایران ازلحاظ امنیتی بی ثبات ودارای گسل های زیادی است. باور من این است که دست های پنهان دشمنان نظام، فضا را بگونه ای مدیریت کردند تا ایران با اخراج مهاجران افغانستانی جبهه مخالفان خود در شرق را تقویت کند. چون مردم به شدت آزرده وتوهین شده برای انتقام گیری دست به هرکاری میزنند.
اما درکنار اینها، این فاجعه ای
بزرگ ، یک مزیت داشت که ملت افغانستان را به همدلی وهمسویی ملی رساند. همه ای ملت بخصوص هراتیان متمدن و بافرهنگ ازچهارگوشه ای افغانستان به مرز اسلام قلعه شتافتند وهرچه داشتند درخدمت هموطنان رد مرزشده ای خود قرادادند. ملت با این همدلی نشان داد که خلق میهن ازهمدیگر جدایی ناپذیربوده و همچون تن واحددریک پیکر بزرگ بنام افغانستان متحد میباشند.
>>> Sami Darayi
آنچه را که اسرا ییل و امر یکا میخواست، نظام ...و پروژهای ایران آن را به راحتی انجام داد.
دشمنی بزرگ بر علیه مردمان ایران و افغانستان
>>> Hamid Ariarman
قربان مجاهد ۱۸ ساله
اهل افغانستان
پناهجو در ایران
توسط گروهی از اعضای جنبش نئونازی ایرانی از روی پل عابر پیاده منطقه قلعه میر به پایین پرتاب شد و هفت روز است در کما به سر میبرد!
ایران به دلیل خشونتهای نژادپرستانه جای امنی نیست!
>>> معشوق رحیم
شاهد باشید، پس از آنکه همه افغان ها ایران را ترک کنند، ایران به سويس خاور میانه تبدیل میشود، قیمت دلار یک تومان میشود، دیگر مردم ایران درصف نانوایی منتظر خریدن نان خشک نخواهند ایستاد، چون حالا همه را افغان ها میخرند.
خوب است این را با زبان خود اعتراف میکنند، که همه نان خشک را افغان ها میخرند و می خورند، هم تعدادی از مردم ایران این طعنه را میدهند، هم مقامات حکومتی. خوب است نمیگویند دزدی میکنند و زندگی لوکس دارند.
بلی بعد از چهل و شش سال کار شاقه در ایران، سهم شان از این کشور غنی فقط نان خشک است، بالاتر از چیزی گیرشان نیامده و حالا حکومت ایران حتی نان خشک را هم رواداری ندارد و تهمت جاسوسی را هم به آن اضافه کرده اند.
زمستان میرود اما روسیاهی اش به .... و چاپلوس اعظم اهل پنجشیر ایران و خردهچاپلوس های مانندش میماند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است