از استانبول تا اسلام‌آباد؛ سناریوی غرب برای خاموش‌سازی مخالفان
از دیروز تا امروز که خبر میزبانی مخالفان طالبان توسط پاکستان منتشر شد؛ این پرسش در ذهنم شکل گرفت که: چرا پاکستان دست به چنین قماری زده است؟ آیا واقعاً قصد حمایت از مخالفان طالبان را دارد؟ و اگر چنین است، به چه دلیل؟

از هر دید و زاویه تاریخی که به این مسئله نگاه کردم، این اقدام قابل درک نبود. حتی جمله ماندگار زلمی خلیل‌زاد در کتاب فرستاده گواهی بر این واقعیت است؛ آن‌جا که می‌نویسد: «در سال ۲۰۰۱ یک ماه تمام خطوط اصلی طالبان را بمباران نکردیم تا شاید آنان پشیمان شوند و اسامه بن لادن را تسلیم کنند؛ چون واقعاً طالبان را نیروهای خودی می‌دانستیم و نمی‌خواستیم سرنگون شوند.»

واقعیت این است که طالبان فرزندان و جگرگوشه‌های قدرت‌های غربی‌اند. در چهار سال گذشته، هرچه غربی‌ها گفته‌اند، بی‌چون‌ و چرا اجرا کرده‌اند. تمام نیروهای رادیکال جهانی، از عراق تا سوریه و منطقه اکنون عملاً زیر نظارت طالبان و با مدیریت غربی‌ها فعال‌اند. کمک‌های مالی و آموزشی منظم، هر هفته در اختیارشان قرار می‌گیرد. حتی امسال، با یک خم ابروی ترامپ، به‌جای رژه نظامی، رژه ریکشا برگزار کردند؛ فرمان‌برداری بیش از این چگونه ممکن است؟

از این‌رو، به باور این قلم، بازی جدید پاکستان با مخالفان طالبان، با قدرت‌های غربی هماهنگ و از سه سناریوی اصلی خارج نیست:
1. مصروف ساختن بیشتر سران شمال، تا طالبان بتوانند بیشتر حاکمیت شان را تحکیم بخشند؛ چرا که در هفته‌های اخیر، رهبران شمال مقیم ترکیه اقداماتی برای انسجام داخلی آغاز کرده‌اند، از جمله تدوین آیین‌نامه و تعیین شیوه برخورد با طالبان. در این آیین نامه گزینه نظامی برخلاف گذشته در نظر گرفته و قرار اطلاعات ضرب‌الاجلی سه‌ماهه تعیین کرده‌اند.
2. افزایش فشار بر طالبان برای واگذاری پایگاه بگرام به نیروهای آمریکایی؛
3. رانده شدن مخالفان پاکستان از افغانستان که در حال حاضر عملاً تحت حمایت هند قرار دارند.

اگر پاکستان بتواند به این سه هدف اصلی که هم منافع غربی‌ها را تأمین می‌کند و هم خواست خودشان است، دست یابد، پرونده این بازی همیجا بسته خواهد شد. در غیر این صورت، حمایت از مخالفان طالبان تا آنجا که تعادل قوا برقرار شود، دور از انتظار نخواهد بود.

جلالی

>>>   Saboor Sufizada
چهار کار اصلی تالب که منافع غرب در آن تامین است و هشدار غیر مستقیم امریکا برای نوکران تازه کار (تالب )توسط غلامان کهنه کار( پاکستان).
-بند کردن آب به سوی ایران
-جاه دادن و حمایت از تالبان پاکستانی چون غرب به این واسطه بالای پاکستان بیشتر از پیش غلبه خواهد داشت
-کانال قوش تیپه که خلل در گوش روس و کشور های که تمایل به روس ها دارد
-انتقال معادن افغانستان به پاکستان پروسس آن ها با قیمت ارزان و ارسال فراورده ها به امریکا و انگلیس
من فکر می کنم مسله مهمانداری تبعیدیان ارتباط مستقیم به معادن افغانستان دارد یعنی به واسطه این مهمانداری توسط پاکستان، گوش زدی برای تالبان می نمایند تا برای چین و روس ها که اخیرا اوشان را به رسمیت شناخته سهمی بیشتر قایل نشوند و هر چه است را در گرو امریکایی ها قرار بدهند.
اگر به طور خلص بیان شود تبعات نافرمانی را برای شان نمایان کرده اند تا به اصطلاح باد شان را کشیده باشند.

>>>   فاروقی بدخشانی
دراین تحلیل های کور کورانه وطفلانه شما خودرا فریب داده می تونید اما مردم دیگر حقایق را درک کردن وهیچ گاهی فریب شما را نخواهند خورد
حقایق برای مردم به مانند آفتاب روشن است واین رهبران را که شما بخاطر شان گلون پاره می کنید همه می شناسند که بردگی در مغز واستخوان شان جای گرفته است دیگر هیچ گاهی آن ترک نخواهند کرد
فرق نمی کند که برای غرب وکفر صلیبی باشد یابرای پاکستان ودیگران

>>>   سیدفاضل منتظری
پاکستان هیچ وقتی پول وتوان اقتصادی برای بر اندازی نظام های حاکم در افغانستان نداشته است برای تقویت امنیتی عمق استراتیژ خود اما لابی گران وگدایان گران خوبی سیاسی دارد.منطقه در کل شاید شاهد آبستن تحولات سیاسی وحکومتی باشد. برای تحلیل این مسله پیش از وقت است اما چند ماه دیگر وضعت میدانی نشان خواهد داد. سیاست خارجی وکلی آمریکا ها امید می دهند اماراضی نمی کنند.
درضمن در بین همین چهره های که خود را نسل نو ونماینده جامعه مدنی معرفی می کنند یک پارگراف نوشته کردند نمی توانند. همیشه نخبه گان سیاسی وتحصیل کرده کشور از سیاست وقدرت تصمیم گیری بدور بودند.

>>>   Oawa Smile
بسیار تحلیل منطقی و شک ندارم ک ازین چیزا بدور نیست مخصوصا سناریو اولی
برای این کار مهاجرین که اکثریت شان پشتو زبان هستن از سالهای طولانی در پاکستان زندگی مکنن و اخرا همه را مجبور به ترک پاکستان کرده تا جمیعت این اقشار برخلاف میل شان در افغانستان و کنار اعضای فامیل شان قرار گیرد و بنوعی قلمرو افغانستان با این افراد کنترول کنه تا طبیق این امر نیاز بیک جدول زمانبندی دارن

>>>   Hari Wa
در قسمت اول تحلیل که گفتن غرب و آمریکا گروه های تروریستی حمایت می‌کنند، بیشتر تحت تاثير پروپاگاندا جمهوری اسلامی هست

>>>   G Moradi
من در پاکستان زندگی میکنم
وضعيت امنیتی پاکستان واقعا خراب شده
این ناامنی مستقیم از افغانستان طرح ریزی و اجرا می‌شود
نمیدانم ولی شاید پاکستان واقعا به هوش امده باشد

>>>   M Faroqe Ghafory
مخالفین طالبان تصویر که از گذشته پاکستان دارد به صورت کامل آگاه است،
با حفظ تدابیر احتیاطی
اما باید هر گزینه را امتحان کرد.
توکل به الله

>>>   Abdul Hafiz Haqyar
این سرو صدا بخاطر سه هدف که تعین نمودید وابسطه گی دارد ، دقیقا اصلی موضوع را مطرح نمودید ، فکر کنم تطبیق نمودن این سه هدف بسیار مشکل خواهد بود، بخصوص بگرام؟؟؟

>>>   عبدالکریم رحمانی
از عهده حاکمان پاکستان هرچی میاد
چون مکار هستند

>>>   قانع پارسا
هیچ گپ نیست رهبران شمال رفتن پاکستان همو قسم گی در بیست سال گذشت طالبان از پاکستان دستور میگرفتن در پاکستان زندگی میگردن برای فعلن خو طالبان مزدوران عنگلیس آمریکا است مه دیکرا نمی‌توانید با دوتا سرک قیر کردن در چشم مردم خاک بزنید مردم دیکع هوشیار شدم

>>>   قانع پارسا
چی پاکستان بخواهد چی نخواهد چی غرب آمریکا بخواهد چی نخواهد ما تا یک قطره خون با طالبان میجنگم بیدون حمایت هیچ کشور

>>>   سید بدخش
جان بیادر!
سیاسیون پاکستان درس سیاست را خوانده اند نه درس سید قطب را……
پاکستانی ها با جمع کردن چند پودر فروش بعنوان مخالف طالبان به طالبان پیام می‌دهند که آنچه تجهیزاتی را که از امریکایی ها در افغانستان باقی مانده است با نرخ کچالو برایشان بفروشند، منانع غارت منابع نشوند با ایران چین و هند قطعا روابط نداشته باشند و با کم کرم پاکستان قناعت داشته باشند در غیر آن ابزار های «کن فیکون» را در اختیار دارند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است