اخراج اساتید و ترویج مدرسه‌محوری دینی
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۹    ۱۴۰۴/۵/۲۸ کد خبر: 177828 منبع: پرینت

تحولات ساختاری در نظام آموزش عالی افغانستان تنها بازتابی از سیاست‌های اداری نیست، بلکه بخشی از یک طرح ژرف ایدیولوژیک است که هدف آن بازتعریف هویت فکری و معرفتی جامعه از طریق کنترل منابع دانش و آموزشی است.
به گزارش شفقنا؛ طالبان، پس از استقرار مجدد در قدرت، تنها به محدود کردن دسترسی زنان به آموزش یا تعطیلی رشته‌های غیردینی قناعت نکرده‌اند، بلکه به‌صورت سیستماتیک، نهادهای علمی را هدف گرفته و با جایگزینی اساتید مستقل و برجسته با چهره‌های وابسته به شبکه‌های مدرسه‌ای خود، در حال بازسازی بنیان‌های فکری جامعه هستند.
اخراج سه استاد برجسته دانشکده شرعیات دانشگاه کابل، عبدالمتین شهیدی، خواجه محمد عصامی و احسان‌الله مبارز نه یک اقدام انفرادی، بلکه بخشی از یک زنجیره طولانی از حذف نخبگان علمی و جایگزینی آن‌ها با نیروهای ایدیولوژیک است که به تدریج، دانشگاه‌های افغانستان را به ابزاری برای تثبیت نظام امر به معروف تبدیل کرده است.

الگوی اخراج: بازسازی آموزش عالی به سبک طالبانی؛
از زمان به قدرت رسیدن طالبان در سال ۱۴۰۰، دانشگاه‌های افغانستان شاهد تغییرات ساختاری عمیقی بوده‌اند. این تغییرات تنها محدود به تعطیلی رشته‌هایی مانند موسیقی، جامعه‌شناسی یا حقوق بشر نشده، بلکه به صورت گسترده به خودِ هسته اصلی نظام آموزشی، اساتید و فضای فکری دانشگاهی نیز تجاوز کرده است.
در دانشگاه شیخ زاید خوست، یکی از مهم‌ترین مراکز آموزش عالی منطقه جنوبی، طالبان بیش از ۱۲۰ استاد و کارمند را تنقیص کردند و بسیاری از اساتید دوره جمهوری را بدون هیچ توضیح رسمی از سمت شغلی‌شان برکنار کردند. به جای آنان، ملاهای پاکستانی و فارغ‌التحصیلان مدارس دینی دهاتی که بیشتر به شبکه‌های طالبانی و ملا عمر وابسته هستند، استخدام شده‌اند.
این جایگزینی تنها محدود به خوست نیست؛ در دانشگاه‌های هرات، بلخ، قندهار و اکنون کابل نیز، اساتید برجسته و دارای سوابق علمی طولانی، بدون ارایه دلیل قانونی یا فرآیند شفاف، از دانشگاه‌ها حذف شده‌اند.

جایگزینی علم با ایدیولوژی؛
نکته قابل توجه در این فرآیند، تمرکز طالبان بر دانشکده‌های شرعیات و علوم دینی است. این دانشکده‌ها که در دوره‌های قبلی به عنوان فضایی برای گفت‌وگوی فقهی، تفکر انتقادی و مطالعات تطبیقی دینی شناخته می‌شدند، اکنون به ابزاری برای ترویج بینش تک‌گروهی و وابسته به عهد طالبان تبدیل شده‌اند.
استادانی مانند شهیدی و عصامی، که سال‌ها در تدوین متون فقهی، تدریس اصول حدیث و تاریخ اسلام فعالیت داشتند، اکنون به دلیل «عدم انطباق با خط مشی آموزشی» یا «نداشتن ویژگی‌های اخلاقی و ایمانی» عبارات مبهمی که طالبان از آن استفاده می‌کنند از دانشگاه حذف شده‌اند.
در مقابل، افرادی که بیشتر سابقه تدریس در مدارس دینی پشتکوهی یا فعالیت نظامی در صفوف طالبان را دارند، به عنوان «اساتید واجد شرایط» معرفی شده و به جایگاه‌های علمی دست یافته‌اند. بسیاری از این افراد فاقد مدرک تحصیلی بالا یا سابقه پژوهشی هستند، اما وفاداری آن‌ها به امر به معروف و نهی از منکر، سند اصلی استخدامشان محسوب می‌شود.

حضور ملاهای پاکستانی: سیاست برون‌سپاری فکری؛
یکی از نگرانی‌های جدی در این تحولات، استخدام گسترده ملاهای پاکستانی در دانشگاه‌های افغانستان است. این افراد که اغلب از مدارس دینی پاکستان فارغ‌التحصیل شده‌اند، به دانشگاه‌های افغانستان آورده شده و به عنوان اساتید یا مسوولان اداری فعالیت می‌کنند.
این امر نه تنها به معنای بیگانه‌سازی نظام آموزشی از هویت ملی و فکری افغانستان است، بلکه نشان‌دهنده وابستگی طالبان به شبکه‌های دینی خارجی و تضعیف خوداتکایی علمی کشور است.
تحلیلگران می‌گویند این سیاست، بخشی از یک طرح گسترده‌تر برای ایجاد یک «نخبگان دینی وابسته» است که در آینده بتوانند به عنوان مفتیان، قضات و رهبران دینی در ساختارهای حکومتی طالبان عمل کنند.

عواقب بلندمدت: خشکسالی فضای فکری و بحران اعتبار علمی؛
این تحولات آموزشی پیامدهای سنگینی برای آینده افغانستان دارد:
تضعیف اعتبار دانشگاه‌ها در سطح بین‌المللی: دانشگاه‌های افغانستان به دلیل عدم شفافیت، تبعیض و سیاسی‌شدن آموزش، از ارتباط با دانشگاه‌های جهانی محروم شده‌اند.
تولید نسلی با دیدگاه محدود: جایگزینی تفکر انتقادی با تلقین ایدیولوژیک، ممکن است به تولید نسلی از فعالان مذهبی با دید یک‌سویه منجر شود که قادر به پاسخگویی به چالش‌های معاصر نیستند.
فرار نخبگان: بسیاری از اساتید، پژوهشگران و دانشجویان تحصیل‌کرده افغانستان را ترک کرده‌اند و این امر به معنای بحرانی عمیق در سرمایه انسانی کشور است.
این در حالی است که تحول دانشگاه‌ها به ابزاری برای ترویج ایدیولوژی، نشان‌دهنده عمق بیش از پیش کنترل طالبان بر فضای فکری افغانستان است. این رژیم دیگر تنها به تعطیلی دانشگاه زنان یا محدود کردن رشته‌ها بسنده نکرده، بلکه به هسته علمی نظام آموزشی حمله کرده و آن را بازسازی می‌کند.

جایگزینی اساتید برجسته با ملاهای وابسته، نه یک اصلاح آموزشی، بلکه یک انقلاب فکری اجباری است که می‌خواهد هویت دانشگاهی افغانستان را از یک نهاد مدرن و چندفرهنگی به یک مدرسه دینی ایدیولوژیک تبدیل کند.
بدون بازگشت به شفافیت، تخصص‌محوری و تنوع فکری، دانشگاه‌های افغانستان تنها به نام باقی خواهند ماند و واقعاً به «حوزه‌های علمیه نظامی» تبدیل خواهند شد.
این بازسازی نظام آموزشی، فراتر از یک سیاست داخلی است و نشان‌دهنده یک برنامه طولانی‌مدت است که در آن دانشگاه نه به عنوان فضایی برای تولید دانش، بلکه به عنوان یک ابزار تربیت ایدیولوژیک عمل می‌کند. طالبان با کنترل دانشکده‌های شرعیات، در حال تولید نخبگان دینی جدید هستند که در آینده، نه تنها در حوزه‌های قضایی و فقهی، بلکه در مدیریت اداری، رسانه و آموزش، نقش اصلی را ایفا خواهند کرد.
این فرآیند، تضمین می‌کند که رژیم طالبان پس از نسل‌های آینده نیز، دارای پشتوانه فکری و ایدیولوژیک باشد. بنابراین، اخراج یک استاد امروز، تنها یک اقدام اداری نیست، بلکه کاهش یک گره از شبکه فکری مخالف و تقویت یک ساختار حکومتی دایمی است.

کد (5)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اخراج اساتید
ترویج مدرسه‌محوری
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است