تاریخ انتشار: ۱۲:۰۷ ۱۴۰۴/۷/۲۲ | کد خبر: 178159 | منبع: |
پرینت
![]() |
ساعت چهار صبح، زمانی که ستارهها هنوز در آسمان بیکران برق میزند، ساجده خانه را به امید گرفتن مدارک اقامت برای ادامه درس فرزندانش و اجازه کار ترک میکند. به چهره فرزندانش، که روزها است در انتظار دوباره رفتن به مکتبند، دست میکشد و به آنها قول میدهد که مدارکشان را گرفته و دوباره به مکتب خواهند رفت. سه ساعت راه را در تاریکی و سپیدهدم میپیماید تا اولین کسی باشد که در صورت قبول شدن درخواستش از سوی اداره پولیس مهاجرت برای اتباع، از نوبت باز نماند. روزهاست که گرسنه، تشنه و با چشمان بیخواب در صفهای طولانی منتظر میماند و شبها با دلی پرخون به خانه بازمیگردد؛ جایی که فرزندانش بیشتر از او چشمبهراه بازگشت مادر با دستان پر هستند. اما چهار هفته است که تلاشهای خستهگیناپذیرش به سرانجام نرسیده و هر بار ناامید برمیگردد.
ساجده یکی از زنان پناهجوی افغانستان است که هفت سال در ایران زندگی کرده است. او و اعضای خانوادهاش چهار سال پیش با تلاش فراوان توانسته بودند با گرفتن برگه سرشماری، اقامت بگیرند. اما اکنون بنابر طرح باطل شدن این برگهها از سوی دولت ایران، بهعنوان مهاجر غیرمجاز شناخته شده و از ابتداییترین نیازهای اولیه محروم مانده است. با باطل شدن مدرک اقامتش، دو دختر و یک پسرش از مکتب بازماندهاند و شوهرش نیز حق کار ندارد. او و خانوادهاش همانند زندانیان، روزها را از ترس اخراج اجباری در خانه میگذرانند و در پی روزنهای برای رهاییاند.
اما موضوعی که ساجده را سخت نگران کرده، بازماندن فرزندانش از مکتب است. در حالی که چهار هفته را پشت دروازه ادارههای دولتی ایران گذرانده و هیچکسی به درخواستش توجه نکرده، با چشمان بیخواب و تنی خسته چنین میگوید: «یک ماه پیش دولت ایران اعلام کرده بود که دارندگان برگه سرشماری که تا حال اخراج نشدهاند، اقامت یکساله میگیرند. خبر خیلی خوبی بود و من به امید آن همه تلاشم را کردم. در سختترین شرایط، در حالی که سخت مریض بودم، ساعتها در صف ماندم و بالاخره موفق شدم تاییدی بگیرم. برای طی مراحل، از هر یک از اعضای خانوادهام پول گرفتند، اما حالا میگویند آن تاییدی باطل شده و برای هیچکسی اقامت نمیدهند. با آنهم، یک ماه است که با امید، هر روز ساعت چهار صبح از خانه بیرون میشوم و پنج شام برمیگردم. در این مدت نه درست خوابیدم و نه درست نان خوردم، اما هیچکسی به درخواستم توجه نمیکند. فرزندانم سه هفته است که مکتب نرفتهاند و همه ما در خانه زندانی شدهایم. نمیتوانیم آزادانه گشتوگذار کنیم. سیمکارت و کارت بانکی ما را هم قطع کردهاند و حتا قادر نیستیم نان و دیگر وسایل مورد نیاز خود را درست خریداری کنیم.»
او همانند دهها پناهجوی دیگر دغدغه نان و آموزش دارد و از بازگشت به افغانستان زیر حاکمیت طالبان میترسد. میگوید که در افغانستان جایی برای بودوباش ندارد و شوهرش نیز روزمزد است و در صورت بازگشت، از گرسنهگی تلف خواهند شد: «هیچکسی خوش نیست که از خاک خود جدا باشد و در ملک غربت سختی بکشد. من هم خیلی دوست دارم به وطن خود برگردم، اما اگر برگردیم کار نیست و از چی طریق نان شب و روز خود را پیدا کنیم؟ از یکسو طالبان زندگی را برای مردم خیلی سخت کرده و نه کار است و نه درس و نه زندگی. اگر برگردیم یا در کوچه میمانیم و یا از گرسنهگی میمیریم.»
این تنها ساجده نیست که نگران و با حال پریشان به دنبال مدارک اقامت در ایران است. فرزندانش پس از چندین سال درس خواندن، اکنون از رفتن به صنفهای درسی بازماندهاند. همانند او، پناهجویانی که سالهاست در ایران زندگی کرده و اکنون در معرض اخراج اجباری قرار دارند، میکوشند تا راهی برای ماندن بیابند؛ ازهمینرو به دنبال کوچکترین روزنهاند. این پناهجویان که ایران را خانه دوم خود میپندارند، از سازمان ملل و سایر نهادهای حقوق بشر میخواهند تا به وضعیت مهاجران در ایران رسیدگی کنند؛ زیرا به گفته آنان، مهاجران افغانستان در این کشور، بهویژه در چهار سال گذشته، روزهای دشواری را سپری کردهاند و نه کشوری و نه مرجعی برای عدالتخواهی و بلند کردن صدایشان داشتهاند. آنان همچنان میگویند که در این مدت، شاهد چندین مورد قتل، اخاذی، بدرفتاری و نقض حقوق بشر علیه مهاجران افغانستان در ایران بودهاند.
بهنیا
هشت صبح
>>> برگه سرشماری اجازه موقت برای حضور افغانیها در ایران بوده و اکنون فاقد اعتبار ست این که برگه سرشماری چه معنا و مفهومی دارد را افغانیها و خبرگزاری افغانستان میدانید اینکه اصرار دارید برگه سرشماری را به اقامت بچسبانید هیچ مفهومی ندارد ساجده و امثال وی با خانواده اش بروند افغانستان امکانات و مدرسه و ... را از دولت افغانستان طلب کنند .برگشت به کشورتان افغانستان چرا این اندازه برای افغانیها کراهت دارد ؟ این همه مانور روی درس خواندن دختران افغانی فقط بهانه برای ماندن در ایران است و بس همانطور که عملا دیدیم ۲۰ سال دوره جمهوریت که دختران افغانی درس میخوانند هیچ تغییری در فرهنگ و جامعه افغانستان اتفاق نیافتاد .
>>> در افغانستان هم چنین است اما کلپ شطرنج موجود است
>>> حق تحصیل نیاز به مجوز نداشت چه پیش آمد و چه شد که اینگونه شد خدا باعث اش را نیامرزد کودکان مهاجر تا روز رد مرز شدن حق تحصیل میبایست داشته باشند