زندگی رسم خوشایندی ست...
 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۰۱    ۱۳۹۰/۸/۱۲ کد خبر: 28921 منبع: پرینت

 نگاه هر یک از ادم ها به زندگی با هم فرق می کند و این تفاوت هاست که زندگی را تا زندگی دیگر متفاوت می کند و در این دنیای پر هیاهو که ادم ها در شلوغی زندگی گاه لحظه های زیبای زندگی را از خاطر می برند، عکاسان با نگاه متفاوت خود این لحظه ها را به ثبت می رسانند.

تا از خاطرمان نرود که زندگی رسم خوشایندی ست...

مجموعه عکس "زندگی رسم خوشایندی ست" از دوربین عکاسی بصیر سیرت در عکس های منتخب هفته

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414444308.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414443020.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414442256.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414441604.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414444607.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414444573.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414442997.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414444122.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414442117.jpg

http://files.afghanpaper.com//pics/201111/201111031414443341.jpg


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   بیا امروز با من باش ایدوست
کی فردا من کجا باشم کجا تو
درین دنیا نباشد اعتیباری
زمانی من ترا بینم مرا تو
اهای دوشمن رها کن دوشمنی را
نمی ترسی تو تا کی از خدا تو
ن جاغوری

>>>   چه هرض کنم از این تصاویر .
متفکر

>>>   امان از بی سوادی...

>>>   يا عقل ما نمي رسد يا اين عكسها چيزي نوي ندارد.

>>>   در عکس دومی درس خواندن هم در آن جا یک مزه خاص دارد

>>>   توگفتی زندگی زیباست من باورنمیکردم.
خودای عاشقان باماست من باورنمیکردم.
توگفتی جدای کار این دنیاست من لاورنمیکردم.
من از سرماوازسوززمیستان باتونالیدم.
تولب خندی زدی گفتی بهاران عاقبت باماست من باورنمیکردم.
تومیرفتی زمیستان بودومن ازمرگ خودباتوسخن گفتم.
تو گفتی مرگ هم قسمت ازین دنیاست من باورنمیکردم.
چه خوش میگفتی جانا!
س ا ا بندامیری.

>>>   باسلام و احترام خدمت تمامی خوانندگان محترم و گرامی افغانپیپر خصوصاسرور گرام جناب آقای سید عصمت الله نقوی ( جافوری نوین )
شعر زیرپاسخی است از شاعر گرانقدر کشور همسایه رند تبریزی بر سعر سهراب سپهری در باب انتخاب این عنوان بر این عکسها
زندگی رسم خوشایندی است؟؟
زندگی رسم خوشایندی نیست
در سکوتی دلتنگ
در حصاری مستور
عطر تنهایی من در همه جا پیچیدست
و هوس هوشمرا آکنده
با تمنای گناهی مبهم
مادر آگاه ز تنهایی من می پرسد :
تو چرا مثل عدم تنهایی؟
تو چرا کنج قفس هیچ نمی خوانی باز ؟
تا به آهنگ تو یکدم نفسی تازه کنم ،
شهر ما قبلگه عشق و وفا و غزل است ،
تو چرا تنهایی؟
واژه ها در به درند
ناتوانند به ادرک جنون
هیچ کس در این شهر
حس بی تاب مرا خوب نخواهد فهمید
که چرا اینگونه
داغ تنهایی یک آلاله
چشم پر عشوه گر یک نرگس
و غم شرق به غرب سوسن
بر دل گلشن من روییدست
دوست دارم که بگویم سهراب ،
زندگی رسم خوشایندی نیست
زندگی بالش یک خواب بلند ابدی است
زندگی چیدن یک سیب هوس آلود است
زندگی طیف سفیدی است که آن سوی نهایت پیداست
زندگی تلخترین لحظه ی یک مردودی است
آری آری سهراب ،
زندگی هر چه که هست
زندگی رسم خوشایندی نیست ...
با احترام فراوان
عبدالحمید مفتون _ کابل

>>>   محشر بود. زندگی با تمام مشکلاتش زندگی است. تشکر

>>>   (عکس دوم) چه صفایی دارد کلاس در س در چنین منظره ای(م.م)

>>>   تصویر دومی جالب بود.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است