تاریخ انتشار: ۱۰:۳۳ ۱۳۹۲/۴/۲۷ | کد خبر: 54797 | منبع: |
پرینت
![]() |
اختلاف بر سر واژگان دانشگاه و پوهنتون بار دیگر قانون تحصیلات عالی را از تصویب باز داشت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان(afghanpaper.com)، این مساله حتی خشم برخی از اعضای مجلس نمایندگان را نیز به همراه داشته است.
این بار هم نشست عمومی نمایندگان بر تامین امنیت و بالا رفتن بهای مواد خوراکی و ده ها مورد مهم دیگر در کشور نه بلکه اختلاف بر سر واژگان دانشگاه و پوهنتون متمرکز شده بود.
واژگانی که از چندی به اینسو شهروندان از اختلاف بر سر آن خسته شده اند.
مجلس نمایندگان قرار بود که در روز چهارشنبه قانون تحصیلات عالی را تصویب کند اما اختلاف نظر نمایندگان بر سر واژه ی دانشگاه و پوهنتون یک بار دیگر مانع تصویب این قانون شد.
کد (18)
>>> عجیب داستانی ساخته است این واژگان ها! چقدر جهل و ندادانی و یا بهتر بگوییم استعمار فرهنگی بر کشور ما حاکم است؟ در تمامدنیا هر کسی حق دارد که به زبان مادری خود سخن بگوید و بنویسد اما در کشور ما این مسئله مشکل ساز شده است. کسانی که در رآس امور قرار دارید کمی فکر کنید و چالش و مشکل به وجود نیاورید. اگر قانون تحصیلات به زبان پشتو نوشته شود معلوم است که از کلمه پوهنتون باید استفاده شود و اگر به زبان دری یا فارسی نوشته شود روشن است که باید از کلمه دانشگاه استفاده شود. این چیزی است که هم عقل آن را می پذیرد و هم عرف واگر کسی نظر غیر ازین داشته باشد او مریض و مغرض و دشمن ملت ماست.
>>> این اختلاف نیست،یک تبعیض در مقابل فارسی زبانان است.
این را شماهم خوب میدانید و همه مردم این سرزمین هم میدانند که
قانون را بهانه واهداف شوم و پلید خود را پشت آن پنهان میکنید.
پشتونها ترس از تجزیه کشوردارند اما با اینگونه تبعیضهای کور و فاشیستی ادعای وحدت ملی را هم دارند.
من هم خواهان وحدت ملی وکشوری متحد هستم، اما به کسی این اجازه را نمیدهم که با تبعیض در (قالب قانون) که با بی خردی تنظیم وتهیه شده با من وزبان مادری ام اینگونه برخورد کند حتی با دیگری.
متین، یک گوشه دنیا
>>> نام یک دانشگاه و یا پوهنتون مهم است یا سرنوشت افغان ها؟
مسلماً برای اشخاص بی وجدان این واژه ها مهم است تمامی رشته ها نام شان به زبان انگلیسی است مانند انجینری، ساینس و...
صدای هیچ کسی بلند نمی شود چرا ؟
در مقابل این واژه اگر کسی صدا بلند کند به راحتی می توان یا به زمان پشتو ویا به زبان دری تبدیل کرد ولی این تبدیل شدن اعتشاشی در بین مردم به بار نمی آورد افغان ها بی سرنوشت نمی ماند.
کسانی که می خواهند که این نام به زبان خودشان شود اول باید سیع کنند از واژه های بیگانه که داخل زبان پشتو ودری می شود جلوگیری کنند
و این سر صدا کنند گان مذورانی بیش نیستند و برای اسباط مذدور بودن شان این کار انجام می دهد چون که به کوه بلند شده نمی توانند.
>>> بخیر همین دو اصطلاح حل شود .تمام مشکلات کشور حل میشود. وای وای .جای بسیار تاسف است.بخدا ما خجالت میکشیم و اینها شرم ندارند.
>>> این فقط یک واژه نیست بلکه ابراز و جود عده کثیری در برابر قرنها ستم و بی عدالتی نطام قبیله است و نباید کوتاه بیا یند تنهاراه جا انداختن این مفاهیم در اذهان عمومی دادخواهی و مقاومت است والا همان آش و همان کاسه خواهد بود
>>> چه می شود که واژه پوهنتون که سالها مورد قبول شده بجای خود باقی بماند. واژه دانشگاه بنظر بنده اصلا واژه دری نیست. ما دری زبان هستیم نه فارسی زبان. چرا این بحث در گذشته های نه چندان دور مورد جر و بحث قرار نگرفته که حالا میگیرد؟ دنیا در کجا و ما در کجا
آهنگر
>>> نه دانشگاه ونه پوهنتون کاملاً فارسی هم نباشد و پشتو هم نباشد بخاطریکه نزاع نشود. یک کلمه جدید من برای شما پیشنهاد مینمایم که دانشگاه و یاپوهنتون رابه (دانشتون)تبدیل نماید خدا کند مورد تائید نمایندگان عزیز ماقرار بگیرد.
حبیب الله یکه ولنگی
>>> ما طرف دار دانشگاه ریس جمهور هستیم نه پوهنتون نه ولسمشر
ولی کرزی از قندهار
>>> ازاین که دو زبان ملی به رسمیت شناخته شده کافیست : اما در این موقعیت اساس که افغانستان رو به رو است. پس بهتر است.. باشد. بابا هم دانشگاه وهم پوهنتون باشد .
از طرف ( س ) ننگرهاری و ( ن) کابلی از دانشکاه
>>> در افغانستان تعصب و قومگرائی از مرز انسانیت عبور کرده حتی أهل علم و خرد را به جهالت کشانده و مغزهای شان را،ازقبول واقعیت مختل و بصیرت شان را کور کرده است که هر 2 طرف یکدیگر را احترام نکرده و حرف همدیگر را نمیپزیرند فلهذا راه حل این است که نه پوهنتون و دانشگاه بلکه یک نام دیگر را جاگزین آن کنند.
>>> کلمه دانشگاه ریشه فارسی دارد زبان شما هم که فارسی است چرا اعتراض میکنید؟ وقتی در کشوری فقر مردم بی ارزش است و بحثی در موردش صورت نمیگیرد ولی در مورد دانشگاه بحث زیاد باشد اینده اش هم معلوم است.
>>> خجالت آور است و این به حقیقت خواهد پیوست واژه دانشگاه زبان مادری من هست وبوده هیچ کس نمی تواند بالای من واژه پوهنتون را بقبولاند.
رامین ازبدخشان
>>> حسنت حبیب الله جا ن یکه ولنگی !!!
اگرچه این لغت را من نیز یاد آوری کرده بودم ولی تکرار از شما آفرین!!!
ملا محی الدین سیوشانی از هرات
>>> فقط و فقط بى زبانها هويت ندارند!!
هويت از چنين پديده ها ساخته مى شود. دوران سوسياليزاسيون اول و دوم
-پرورش, شخص اعتمادى کودک, اغلب مادر و پدر " قبله گاه" , فاميل, شيرخوابگاه و پرورشگاه, زبان مادرى, زبان خانواده, قوم وخويش! وکودکستان
2- آموزش, در دبستان (به عربى مکتب ابتدايى) و دبيرستان (به عربى وفرانسوى ليسه عالى) تدريس در گدام نخست به زبان مادرى آموزش داده مى شود.
زبان مادرى امکان دارد زبان ملى ويا زبان مليت باشد.
در هر دو دوره سوسياليزاسيون که برايش اجتماعى شدن وشخصيتسازى و فرهنگى شدن هم گفته مى شود حس ملى ويا حس شهروندى رشد مى کند.
فراگيرى دانش وفن وکسب وکار هند سه وفزيک وغيره با حس و حواس عاطفى و مهرومحبت کمتر بستگى دارد ولى اين فراگيرى توسط زبان فراگرفته مى شود.
واما
هنر, هنرهفت , ساز و سرود, فرهنگ, آداب, رسوم, جشنها وبلاخره دين ومذهب ودعاوعبادت پديده هاى اند که با حس عاطفى شخص وبا زبان شخص پيوند ناگسستنى دارد.
زبان پديده عاطفى است, پديده حسى و احساسى وپديده شخصى هر انسان است.
زبان در هردو صورت تهداب هويت انسان را ساخته است . هويت ملى با زبان ديگر امکان پذيرنيست. ولى هويت شهروندى امکان پذير است تا که ازحقوق شهروندى استفاده شود.
به گونه نمونه گرفتن پناه ويا پول پناهنده گى! مهاجرتهاى قرن ها ى پيش وپناهنده گى ميليونها مردم ايرانزمين ( وتاجيک مازندارن افغان و هزاره و تورک و فارسى زبان, بلوچ وسيتانى وکرد بختارى....) قصه هويت ملى را مفت کرد.
در امريکا واروپا زبان ملى وياهويت ملى چيزى نيست. دولت افغانستان بايد چنين تصميم گيرد.
1- در افغانستان ديگر زبان ملى وهويت ملى وجود ندارد.
2- در افغانستان "دولت کشور" است که هر نفر اين مردم عضو اين کشوردولت است .
3- در افغانستان گرز افغان يعنى پشتون (اکثريت) هنوز پا برجاست. اين قوم بدون سرشمارى اکثريت ا ست.
زبان دولت کشور افغانستان "افغانى" (پشتون) است.
راه حل:
يک جرايى پر درد بهتر است از دردهاى پى درپى پايان ناپذير
باعاطفه انسانها بازى کردن جدايى درپى دارد.
با اين کار کدبانو شکريه جان بارکزى ديگر مجبور نمى شود که زبانشناسى را مانند خلقى ها به گونه "سوسيالستى" تعريف ويا بهتر تحريف, تحريک و تحرير , تحذير و تحريص, تجويد و تجويز تحزير و تقرير کند.
خوشبختانه دستور زبان پشتو مانند کليه زبانهاى دنيا در قيد زمان و مکان وحالت قراردارند. باوجود که فارسى در زمانهاى گذشته هفتگونه حالت و زمان وهفتگونه نامهاى مکانى داشت!
"هفت خوان" و"هفت شهر عشق" هفت پيکر, هفت نيکوکارى (پندار وگفتار و کردار وکار وروزى وعبادت و کمک) هفت خوشه پروين, هفته , هفت دشوارى هاى مرغان تابه سوى سيمرغ وغيره.
بى بى شکريه جان بارکزى ديگر زمان عبدالرحمان خانى وشيرخانى ومنگلى و مهمندى وحبيبى ( تغيرنامها به پشتو, جعل وتقلب هنرى فرهنگى وزبانى) گذشته است.
نگاه کنيد که حتى نامهاى مانند نادر, حبيب, عزيز
معنى دارد و واژه هاى معني دار قابل ترجمه استند اگر که منظور از شخص نباشد .
شما خود در بسيارى جاها مکانها از "افغانستان عزيز". يعنى عزيز جان يک کشور دارد?
آيا عزيز اسم خاص نيست??
خانم زاده بارک اين چطور شد که اسم عام خاص مى شود وخاص عام خانم نجيب ولطيف وعزيز و حبيب شکريه جان بارکزى !
ميدانم استقامت شما مثل درخت است: در بهار وتابستان ولى شوربختانه درخت ها را به پاکستان قاچاق مى کنند.
ارمان
>>> جناب آهنگر
پس شما بفرمایید که دانشگاه به زبان دری چه میشود؟
>>> 70 فیصد افغانستان دری فارسی زبان است افغانستان کشور بابایی شان است از کوه های سلیمان پاین نشده اند که حق زبان شان بگیرید.
>>> به اطلاع دوستان برسانم كه اين كشمكش ها به جاي نرسد جز به تجزيه زيرا كدورت وجدايي را بيشتر ميكند چرا به همان واژه قديمي برنگرديم كه اختلاف برطرف گردد ( فأكلته) وسلام
>>> جناب آهنگر ,
آيا بين "پشتون", " افغان" و يا "پتهان" ( "پتان") فرق قايل مى شويند؟
آيا بين "آلمان", "جرمنى" و "ديوچلند" کدام فرق ديده مى توانيد؟
"پشتون" و "پشتانه" يا "بختون" ويا "بختانه" نامهاى خودمانى خود مردمان پشتو ن اند. "افغان" ويا "پتان" "پٹھان" نامهاى بيگانه اند.
اين کتاب سید جمال الدین افغانى پس از مرگ اش در زمان عبدالرحمان خان درسال 1901 در مصر چاپ شد و ترجمه پشتو بعد توسط فرهنگستان پشتو در کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد.
الافغانى که "الکابلى" هم تخلص کرده در فصل اول کتاب خود زير عنوا ن"تتمة البيان في تاريخ الأفغان (" بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان") مى نگارد :
"فارسيان به پشتونها "افغان" و هنديان بتا ن ( منظوراش پتان است. زبان تازى يعنى سامى عربى وعبرىآواز پ ندارد ) مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که " بخت نصر" آنها را دستگیر مى کردند" فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را "اوغان" مى ناميدند، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را "پشتون" و یا "پشتان" مى ناميدند، ... و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را "پختو" و "پختان" مى ناميدند، ("تتمة البيان في تاريخ الأفغان چاپ مصر ,1901 , ص13
کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت به گونه ديجتال قابل دريافت است.
"دويچ" ها را بيگانه گان "جرمن" و "آلمانى"مى نامند.
فرق بين "درى" و "فارسى" چيس؟
"درى" چنانکه ازنام اش پيداست صفت است ويا نسبتى به در است. کسيکه از دره آمده باشد به آن شخص دره اى گفته مى شود. در مخفف دربار, درگاه و به يونانى و لاتين حولا يا حولى.سلسله هاى دودمانهاى امپراتوريهاى ايرانزمين در پارس وپارت دربلخ وباميان دربست وغزنه دراصفهان ومشهددرکابل وزابل بودند.
اين آريانا ٢١کشور و٢١ شا ه داشت و يک شاهشاهان ويا شاهنشاه که ازمرکزهاى گوناگون سرزمين ٥ ميليون کيلومتر مکعب را اداره مى کردند. هر شاهنشاه کوشش نمود که در ادارات دولت ويا دربار زبان سراسرى ساخته شود.بلاخره بهرام گور موفق شد زبان "درى" بسازد. واين زبان پارسى پارتى بود به پارسى ساسانى پارسى ميانه هم گفته شده است. با آمدن خط عربى پارسى ميانه آهسته آهسته تغيرخورد و بسيارى ازبزرگان ما يعنى کسانيکه از پيشوند ال استفاده مى کردند به عربى مى نگاريدند. عربى زبان دربار و دانش شد. همانگونه که در اروپا وآلمان زبان دربار رومنى شد.فرانسوى يک زبان رومنى واز خانواده زبانهاى رومانى است. يعقوب ليث صفار که در زابلستان فارسى را پس زبان دربار وحکومت ساخت. وهمه شاهنشاهان در دربار خود بين 100 تا400 شاعرواديب را پشتيبانى مى نمودند که به زبان فارسى شعر نظم ونثر درامه ها وآثار بنوسيند از اين رو در هر دربا مد شد که شاعر واديب به فارسى به درى بنويسند. شهکارهاى بوجود آوردند که هم دانش راستودند وهم دل مردم را گرفتند بشردوستى وانسانيت وآدميت را ستودند. فرهنگ و هنر, دوستى مهرومحبت را ستودند, اسطوره هاى هندوايرانى وتورانى را جاودانه ساختند, داستانهاى حماسه رستم وسهراب سياوش وکياوش ....و داستانهاى عشقى مانند شرين وفرهاد, بيژن ومنيژه, .....آفريدند.
دودمانهاى پشتون يا افغان يا ڀټان چه کردند؟
شير شاه سورى ڀټان که در بيهار جنوب خدمات شايسته انجام داد نام اش در هند سربلنداست.
آزادخان افغان شاه مازندران بود وخدمات زياد به ايرانزمين کرد. احمدخان ابدالى سرباز درجه اولن زد شاهنشا ه ايران بود. تيمورشاه خواست که در دربار خود ادبيات وهنررا رواج دهد. بلاخره در سال 1919 بود که پدر زن شاه امان خان پشنهادکرد که پشتو زبان ملى شود. درسال 1936 شاه بالا ظاهرخان فرمان صادر کرد که پشتو زبان ملى است
جناب آهنگر ,
متوجه شديند که فرق در کجاست؟ شاه هان ايران زمين فرمان صادر مى کردند که شاعران وادبا بنويسند. ولى شاه هان افغان ويا حاکمان اش به مردم دستور مى دادند که پشتو بنويسند.
هما شاعران پشتون چه کردند؟
شعرگفتند ودل مردم غير پشتون را رنجادند.
همو خوبترين چه گفت؟
سرزمين تاجيک ازماست
سرزمين اوزبيک ازماست
سرزمين هزاره ازماست
سرزمين بلوچ ازماست
اما نگفت سرزمين پشتون از تو ست و اما دير شده وخينه پس از عيد است
>>> پشتون نمی خواهی دانشگا ه را بروتجزیه کن پشتونستان را بساز وما مردم غیرپشتتون برای تان از همن حالا تبریک می گویم.
>>> باید واژه دانشگاه در قانون تحصیلات عالی به تصویب برسد و اگر به تصویب نرسد باید افغانستان تجزیه شود
>>> چرا پشتون ها ضد زبان فارسی هستند اگر درست تاریخ را بخوانند زبان پشتو ها از شاخه زبان فارسی است .
فارسی ستیزی خوب نیست مملکت را به آتش میکشانیتان
>>> من هم یک کلمه جدید پیشنهاد میکنم پو هنگاه به جای پوهنتون ودانشگاه
>>> اصطلاحات ملي را تغير داده نميتوانيم كه دانشتون بسازيم اگر يك كلمه تغير كند غضب خداوند بالاي مانازل ميشود
واقعا كه وحدت ملي ما تامين شده ببينيد چقدر فداكارانه مقابل يك ديگر گذشت دارند !!
>>> آقای آّهنګر از نامت پیداست که یک انسان بی سواد هستی شایدهم مکتب نخواند اید که چنین تحلیل بیجا نموده اید
>>> خیر است آقای آهنگر را عفوء کنید شاید درهمان وقت که تحلیل کرده احتمال آن میرود که کوره آهنگریش خیلی زیاد حرارت داشته و خسته هم بوده نتوانسته تحلیل درست کند.
>>> فعلا ما نیاز نداریم به اینکه برسر کلمات بجنگیم
بجای جر و بحث راه آموزش را پی بگیرید.
من دانشجوی ادبیات فارسی هستم و فعلا هیچ مشکلی با پوهنتون بودن ندارم.
خواهشا درست فکر کنید وقتتان صرف یادگیری کنید نه واژه ها...
حیدری
>>> کلمه پوه کدام ریشه علمی ندارد. ساخته و باخته چند نفر خیمه نشین... است.که در محیط افراد بادیه نشین مورد استفاده قرار میګرفته است وهمچنان این لسان از این لحاظ فاقد ګرامر و قاموس میباشد پشتو زبانان در عین صحبت کردن زبان پشتو هشتاد فیصد از لغات های فارسی پر بهار استفاده مینمایند.بخاطر اینکه این زبان نا مکمل است.برادران پشتون ما باید سعی نمایند بجای بغاوت و تعصب در برابر تاجکان در قسمت پیشرفت ګرامر و قاموس زبان شان تلاش نمایند.و به این زبان خدمت نمایند. تا چه وقت بخاطر این کمی و کاستی زبان شان با دیګر لسان ها در جدال خواهند ماند.
>>> حالا که اینقدر اختلاف دارید بیایید نصف نصف استفاده کنید.مثلا پوهشگاه یا دانشتون!!!!
کامران از ایران
>>> درود بر زبان شیرین پارسی
درود بر ادبو تانت پارسی
درود بر رودکی . سنایی، فردوسی، مولانا، سعدی، حافظ، بیدل، اقبال، شهریار نیما، شاملو، سهراب، اخوان ثالث و...
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است